فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۶۹۵ مورد.
درآمدی بر روش علمی و مؤلفه های آن در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله آغاز راهی برای بازسازی عقلانی تفکر علمی ابن سینا است؛ به عبارت دیگر، آغازی است برای کشف و استخراج فلسفه علم ابن سینا. در این مقاله پس از اشاره به جایگاه علم در منظومه فکری ابن سینا، به بحث از روش علوم پرداخته شده است. ابن سینا در باب روش، قائل به نوعی پلورالیسم یا کثرت گرایی روشی است. این کثرت گرایی به دلیل اصالت عقل، به هیچ عنوان باعث آشوب و هرج و مرج معرفتی نمی شود و هیچ گاه به نسبیت معرفتی منجر نمی گردد. در نهایت مؤلفه ها و مقوم های روش علمی ابن سینا توضیح داده می شود که عبارتند از: ارتباططبیعتباماوراءطبیعت، مفهومصورت، ارتباطمیانعلوم، غایت شناسی و تقدممعرفت شناختیامورعاموبسیط. همه این امور دست به دست هم می دهند تا یک نظام معرفتی کلی و منسجم به وجود آید که در آن، فلسفه و علم در هماهنگی با یکدیگر واقع شوند.
تقریر آقا علی حکیم از برهان صدیقین در اثبات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آقا علی حکیم در رساله ای که در ضمن حاشیه بر اسفار در اثبات خدا نگاشته است برهان صدیقینی در اثبات خدا تقریر کرد که آن را در عالم اسلام و میان اصحاب حکمت متعالیه، برهانی ابتکاری و منحصر به فرد خواند. وی با لحاظ اعتبارات چهارگانه از حقیقت وجود به تقریر برهان صدیقین پرداخت. نزد وی، اگر حقیقت وجود 1. من حیث هی هی؛ 2. بشرط اطلاق؛ 3. بشرط تجرد؛ 4. صرف الوجود اعتبار کنیم، می توانیم به اثبات خدا برسیم زیرا حقیقت وجود را با هر گونه از این نوع چهار اعتبار که لحاظ کنیم مبدئی برای آن نمی توان اعتبار و لحاظ کرد چراکه مستلزم دور و تسلسل است و وجودی که مبدأ نداشته باشد فقط خداست. ما در ضمن تقریر برهان وی، به این مسئله پرداختیم که برهان وی با کدام یک از این اعتبارت از حقیقت وجود تمام و با کدام یک ناتمام است.
نسبت نظریات معنا با واقع گرایی با تأکید بر نظریه معنا نزد علامه طباطبایی(ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
مقایسه ی دیدگاه ابن سینا و لایب نیتس پیرامون علت غایی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
علت غایی در سیر تفکر فلسفی همواره محل بحث و گفتگوی موافقان و مخالفان بوده است. پژوهش حاضر به روش مطالعات تطبیقی و با هدف دست یابی به شناخت بهتر این مسئله به مقایسه ی نگرش ابن سینا، فیلسوف مشائی مسلمان و لایب نیتس، فیلسوف عقل گرای غربی پرداخته است. ابتدا دیدگاه ابن سینا پیرامون علت و معلول، جایگاه علت غایی، رابطه ی آن با علت فاعلی و پاسخ به اشکال غایت افعال الهی و سپس دیدگاه لایب نیتس در زمینه ی علیت به طور کلی، جایگاه علت غایی و ضرورت آن و رابطه ی آن با علت فاعلی مورد بررسی قرارگرفته است. ابن سینا علت غایی را به عنوان یکی از علل وجودی معرفی نموده است و لایب نیتس در قالب اصل جهت کافی و مبتنی بر اصل کمال.لایب نیتس بر خلاف ابن سینا علت غایی را بر علت فاعلی برتری داده است. هر دو متفکر به نوعی احیاکننده ی علت غایی هستند؛ ابن سینا با پاسخ دادن به اشکالات علت غایی و لایب نیتس با پی بردن به نقص فلسفه ی دکارت و دفاع از حکمت الهی.
افق خداشناسى در اندیشه ابن سینا و سهروردى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
ابن سینا و سهروردى به منزله سرآمدان دو فلسفه مشاء و اشراق در جهان اسلام با تأثیرپذیرى از متون دینى، بحث از خداشناسى را وجهه همت خود قرار داده و تمام تلاش خود را براى تبیین آن به کار گرفته اند. مبانى خاص و روش فلسفى متفاوت این دو اندیشمند مسلمان که یکى با وفادارى به روش بحثى استدلالى ارسطویى و با رنگ و بوى وجودى به حل و فصل این مسئله اقدام مى کند و دیگرى با دخالت دادن شهود در کنار استدلال به عنوان ابزارى مهم در فهم حقایق، مسئله مذکور را بر پایه نور تبیین مى کند رهیافت هاى مختلفى را در بحث خداشناسى به ارمغان مى آورند. این نوشتار با روش تحلیلى توصیفى مى کوشد با نگاهى فراتاریخى و پدیدارشناختى دیدگاه این دو فیلسوف شهیر را در باب خداشناسى بررسى کند. این بررسى روشن مى کند که ملاحظات ابن سینا و تبیین هایى که براى اثبات واجب و صفات او ارائه کرده است دقیق تر از شیخ اشراق مى باشد.
علیت؛ عینیت یا ذهنیت) بررسی تطبیقی آرای ملاصدرا و هیوم((مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۴ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
اضطراب مرگ از دیدگاه ابن سینا و الیس: رهیافتی مقایسه ای-التقاطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
ویژگی تحقق پذیری قطعی مرگ برای همه افراد، این اضطراب را از دیگر اضطرابها همانند اضطراب سلامت [1]یا فوبیهای خاص که تحقق پذیریشان برای عموم مردم احتمالی است، متمایز کرده است. یکی از نظریه های پرکاربرد در بررسی نقش باورهای غیرواقع بینانه بر اضطراب ، نظریه عقلانی هیجانی آلبرت الیس است. بنابر نظر عقلانی هیجانی [2]الیس، استرس افراد غالبا با باورهای غیر منطقی مرتبط است که بطور کلی این فرایند نیز بر اساس حادثه ای ایجاد شده است .ابن سینا نیز به عنوان یکی از فلاسفه برجسته اسلامی قرون وسطی، اضطراب مرگ را ناشی از باورهای غیرواقع بینانه میداند.
راهکارهای تولید علم دینی مبتنی بر نظریة آیت الله جوادی آملی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته نظریة خاص آیت الله جوادی آملی درخصوص تولید علم دینی، که به نظریة «علم دینی حداکثری» شهرت یافته، تبیین می شود. ایشان نظریة تولید علم دینی را به گونه ای سامان می دهد که در ضمن آن هریک از مبادی معرفتی بشر، اعم از عقل، نقل، شهود و حتی تجربة حسی، ارزش و اعتبار خاص خود را به دست می آورند.
پس از بررسی و دسته بندی آرای معظم له درخصوص معنای دقیق علم دینی، به تبیین راهکارهای تولید علم دینی از دیدگاه ایشان پرداخته، بیان می کند که ایشان با برداشتی جدید از معنای دین و رابطة آن با عقل، دست کم به سیزده راهکار مشخص درخصوص تولید علم دینی، مبتنی بر نظریة خود دست یافته اند که البته می توان این راهکارها را در رابطة طولی به «راهکارهای مرتبط با حوزة نظریه پردازی» و «راهکارهای مرتبط با حوزة عملیاتی و میدانی» دسته بندی کرد.
نگارنده ابهاماتی بر این نظریه وارد می داند، که با بهسازی و رفع مشکلات این نظریه، می توان آن را مبنای مناسبی برای فعالیت های نظریه پردازانه و فعالیت های عملی درخصوص تولید علم دینی قرار داد.
نحوه ی صدور کثرت بر مبنای حکمت اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه سهروردی مثل هر فلسفه ای که در صدد تبیین حقایق کلی وجود است نحوه صدور کثرت، رکن مهمی در جهان شناسی به شمار می رود و با مبنای مشائین در این باب متفاوت است.
بحث صدور کثرت در آثار اصلی سهروردی چندین مرحله دارد: موافقت با حکمای مشاء در صدور معلول اول، انتقاد بر ایشان در کیفیت انتشار افلاک مادون، تاسیس نظریه جدید با استفاده از اصولی مانند جواز صدور معلول بسیط از علت مرکب، تشکیل عالم از نور و ظلمت، نبودن حجاب بین انوار، نور های حاصل از مشاهده مراتب برتر، نور های حاصل از تابش مراتب فوق بر مراتب پست تر، غلبه و عزت قواهر اعلون نسبت به ادنون و بالعکس، ذلت و محبت مراتب مادون به مراتب برتر.
وی با این اصول، جهات کثرت لازم در عقول طولی را اثبات می کند تا صدور معلول های فراوان عقلی (عقول عرضی یا مُثُل افلاطونی) از آن ها قابل توجیه باشد. همچنین شیخ اشراق با استناد به برخی امور در مرتبه طبیعت مانند قوای نباتی، دوام انواع و وجود افراد اخس برای هر نوع، تحقق آن ها را دلیل بر وجود مُثُل عقلیه در مرتبه عالم انوار می داند.
فارابی، الحروف و فراهست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
فارغ از باب دوم کتاب الحروف که به سیر تکوین زبان و صنایع قیاسی می پردازد، دو باب اول و سوم عمدتا به توضیح در خصوص معانی حروف فلسفی اختصاص یافته است. به نظر می رسد این ساختار اتفاقی نبوده و حکایت از برنامه فراهست شناختی الحروف دارد. ابتدا با طرح مسئله ای فراهست شناسانه در خصوص نسبت میان جهان، تمثل جهان و زبان، نشان می دهیم که فارابی قائل به کفایت زبان طبیعی برای تمثل اندیشه های مابعدالطبیعی نیست، این بینش در مسئله نسبت میان موجود و وجود پررنگ می شود و فارابی را بر آن می دارد که منطق خاصی برای موجود وضع کند. در آخر با تکیه بر باب دوم الحروف روشن می شود که فارابی به نیاز برای زبانی مختص به مابعدالطبیعه تصریح دارد؛ اما دغدغه او در سطح نظر باقی نمی ماند و منطقی خاص، شامل نحو و سمانتیکی ویژه، برای مابعدالطبیعه بسط می دهد. او مابعدالطبیعه را علم به امور فرامقوله می داند. اگر بخواهیم این امور مابعدالطبیعی را به طریق درست تعبیر کنیم، به نظر فارابی باید به صورت حروف نحوی بیان شوند.
بررسی نظریه ارجاع اولیات به علم حضوری (نزد ابن سینا و مصباح یزدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
احراز صدق اولیات ازجمله دغدغه های مهم معرفت شناختی است. ابن سینا این قضایا را بدیهی الصدق می داند (نظریه کلاسیک). از میان متأخران، مصباح یزدی این راه حل را کافی ندانسته و به آن اشکال وارد کرده است. از نظر وی احراز صدق و کلیت حقیقی این قضایا در گروی فرارَوی از مفاهیم و به کار گرفتن علم حضوری است و این گونه می توان اطمینان حاصل کرد که اولیات بافته های ذهن نیستند، بلکه حقایقی عینی و کلی هستند. مقاله پیشِ رو شامل سه بخش است: بخش اول، طرح مسئله تحقیق است؛ بخش دوم، طرح نظریه کلاسیک و نقد مصباح یزدی بر آن است؛ بخش آخر، طرح و بررسی نظریه مصباح یزدی و پاسخ به اشکالات واردشده به این نظریه است. در این قسمت دو بحث عمده وجود دارد: اول اینکه هردو معنای ارجاع اولیات به علم حضوری معانی قابل قبولی هستند؛ بحث دوم اینکه اشکال ابتنای صدق قضیه کلی بر جزئی، ناشی از عدم تفکیک بین حیثیت مابه ینظر و مافیه ینظر مفاهیم است. نتیجه اینکه از نظر ما رگه هایی از دیدگاه مصباح یزدی در آثار ابن سینا وجود دارد.
مقایسه تحلیلی تأویل از دیدگاه ملاصدرا و قاضی عبدالجبار همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
به استناد آیات و روایات، تأویل راهی برای دستیابی به حقایق متن مقدس و عبور از ظواهر الفاظ برای نیل به حقایق آیات است. در این عرصه، هر یک از فرقه های اسلامی به بحث و تدقیق در این زمینه پرداخته و به گونه ای به ارائه تأویل صحیح همت گماشته اند. نوشتار حاضر به بررسی تأویل از دیدگاه دو دانشمند نام آور از فرقه های اسلامی عقل گرا (شیعه و معتزله)، یعنی ملاصدرا و قاضی عبدالجبار همدانی می پردازد. صدرالمتألهین به تناسبت دیدگاه وجودشناسانه و به مدد نظام عقلانی شهودی خود، میان مراتب حقیقت و عقل انسانی تناظر برقرار نموده، براساس این تناظر سعی در ادراک حقایق آیات براساس اصل موازنه میان معقول و محسوس دارد. این در حالی است که قاضی از منظر زبان شناسانه، تأویل آیات را منحصر در مدالیل زبانی دانسته، سعی می کند آن را صرفاً براساس عقل استدلالی تببیین نماید. بررسی نوع نگاه به مسئله تأویل از حیث مبدأ ورود به بحث، بدنه اصلی و پیامدهای آن در دو دیدگاه یادشده، دو جلوة متفاوت از دیدگاه های عقل گرایانه را در عالم اسلام ترسیم می کند که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد.
پیدایش نفس از نگاه فیلسوفان مشاء، صدرالمتألهین و استاد فیاضى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
دیدگاه هاى بسیارى در حدوث یا قدم و همچنین جسمانیه الحدوث یا روحانیه الحدوث بودن نفس مطرح شده است. مشائیان نفس را جوهرى مجرد مى دانند که با حدوث بدن حادث شده و در عین حال مستقل از بدن است و ترکیبش با بدن، ترکیبى انضمامى است و براین اساس، با بدن ارتباطى تدبیرى و تأثیر و تأثر متقابل دارند؛ اما به اعتقاد صدرالمتألهین حدوث نفس به صورت مجرد نیست، بلکه ماده در ذات و جوهریت خود اشتداد مى یابد. این روند چنان پیش مى رود که نفس از نظر ویژگى هاى فیزیولوژیک، علاوه بر مراتب نباتى و تجرد مثالى، یعنى مرتبه حیوانى، به جایى مى رسد که شایستگى نفس ناطقه شدن را پیدا مى کند و به حسب آن مرتبه، تجرد عقلانى مى یابد. استاد فیاضى، حدوث نفس را پیش از بدن و به صورت مجرد مى داند. نفس در جهت استکمال خود، بر بدن مسلط شده، آن را در اختیار و تحت ولایت خود مى گیرد. علاقه و محبتى که میان نفس و بدن برقرار مى شود، سبب تأثیر و تأثر میان آنها مى گردد. ایشان به دلیل ناکارآمدى عقل در این مسئله، براى اثبات و تبیین دیدگاه خود، بیشتر بر ظهورات نقل تکیه مى کند.