ادبیات جزئی از دانش فرهنگی و دارای کارکرد ارتباطی است، پس می تواند شامل نقد فرهنگ ارتباطی شود و شناخت رهیافت انسا نشناسی ارتباطی در نقد ادبی یکی از اهداف انسان شناسی ار دو دهه قبل تا کنون را تشکیل می دهد که رهیافت های مطرح از دهه 1960 تا حال شامل آن می شود. از این جمله می توان به تاریخ ذهنیت، تاریخ فرهنگی، و شبکه مفهومی و تمدن شناسی و.. اشاره کرد. اما مهمترین رهیافت در این زمینه آن بوده است که انسان شناسی ادبیات ادبیات با انسان شناسی تاریخی پیوند خورده است. علت این موضوع نیز روشن است، فرهنگ از جمله پدیده های انسانی است که ریشه در تاریخ دارد و ادبیات به عنوان یکی از دانش های مهم تاریخی است که بخش دارای اهمیتی از هویت فرهنگی یک ملت یا قومیت را تشکیل می دهد. به همین دلیل انسان شناسی ادبیات برای شناخت فرهنگ، به شناخت فرآیندهای درون فرهنگی و میان فرهنگی بر اساس ادبیات یک قوم یا ملت می پردازد...
پنداره انسان شناسی کاربردی درواقع به حدود یک قرن پیش(1906) همراه با پایه گذاری برنامه درسی مرتبطی در دانشگاه آکسفورد باز می گردد. هرچند پیش از آن گرایشی تقریبا مشابه تحت عنوان انسان شناسی عملی نیز از حدود دهه 1860 توسط جیمز هانت نیز مورد توجه قرار گرفته بود. اما استفاده از واژه دقیق "انسان شناسی کاربردی" برای اولین بار به رادکلیف براون نسبت داده می شود که آن را در مقاله ای تحت عنوان انسان شناسی به مثابه خدمتی عمومی و نقش مالینوفسکی در آن در سال 1930 به کار برد...
مقاله حاضر پژوهشی انسان شناختی در حوزه شهری و اوقات فراغت است. اساس کار در این پژوهش مبتنی بر نقش و تاثیر گذران اوقات فراغت بر شکلگیری شخصیت افراد و نیز ایجاد و پیدایش گونه های شخصیتی متاثر از چنین فرایندی است. افراد مورد مطالعه دو گروه از دختران دبیرستانی شهر تهران بوده اند. اعضای گروه الف از بعد اقتصادی و فرهنگی و سلسله مراتب طبقاتی در زمره طبقه بالا و افراد گروه ب در طبقه پایین جامعه تعریف شده اند. نگرش ها و روی کردهای خانواده های گروه اول بیشتر مدرن و گروه دوم سنتی است. نتایج پژوهش نشان می دهند که این رویکردها و نیز پایگاه اقتصادی و فرهنگی چنین خانواده هایی در نوع گذران اوقات فراغت هر دو گروه اثر گذاشته است به طوریکه دختران گروه الف از تنوع فراغتی بیشتری برخوردار بوده و علاوه بر گذران فراغت در خانه در خارج از خانه نیز فعالیت دارند و برعکس فراغت گروه ب بسیار کم تنوع و محدود بوده و تا حد زیادی در فعالیت های داخل خانه متمرکز است...
طایفه زند که از گمنام ترین طوایف ایلات لرستان تا اواخر قرن دوازدهم بود؛ نقش مهمی در تاریخ ایران بعد از سلسله صفوی ایفا کرده است. کریم خان سردار زند زمانی به قدرت رسید که جامعه ایران حدود سه دهه و اندی سخت ترین مصایب و حقارت آمیزترین شکست ها و بار گران جنگ ها و مالیات ها را تحمل کرده بود و نیاز مبرمی به آرامش و صلح داشت. اما مشروعیت حکومت بعد از انقراض صفویان به صورت نوعی بحران سیاسی درآمده بود. از این رو تدبیر و درایت کریم خان برای حل این معضل و مشروعیت حکومت اش ابتکار جدیدی در معنا و مفهوم حکومت محسوب می شود. گرچه در ابتدای قدرتش عنوان وکل الدوله را انتخاب کرد؛ اما اندکی بعد وکیل الرعایا را برگزید و بدین ترتیب علی الظاهر قدرت اش را ناشی از اراده رعیت تلقی کرد.
این مقاله مساله حاکمیت و مشروعیت آن را در دوران کریم خان مورد بررسی قرار می دهد.
سینمای مستند به عنوان یکی از ابزارهای بصری و نمایشی قدرتمند عامل مهمی در ارائه موضوع های انسان شناسی و فرهنگی، محسوب جهان و ایران و به طور اختصاصی با توجه به این موضوع ها ساخته شده اند، عرصه ای جداگانه جهات بررسی و تحقیق را می طلبد. در بررسی فیلم از دیدگاه انسان شناسی، توجه به دو موضوع ضروری است: جهت گیری فیلم به دیدگاه و نظریات و مکاتب انسان شناسی و برخورداری فیلم از فنون هنری و سینمایی.
«فرهنگ دانشگاهی» از عوامل موثر بر چگونگی توسعه علمی در هر جامعه ای است، یعنی بین چگونگی و مختصات فرهنگ دانشگاهی و میزان رشد و توسعه دانشگاهی و تولیدات علمی رابطه وجود دارد. مطالعات موجود نشان می دهد که «فرهنگ دانشگاهی ایران» از کاستی ها و مسایل بغرنجی رنج می برد، به نحوی که یکی از موانع توسعه علمی و یکی از منابع بحران آموزش عالی کشور فرهنگ دانشگاهی است. هدف این مقاله بررسی و تبیین این مشکلات است.
مقاله با طرح یک مشکل در آموزش عالی به نام «مشکل فرهنگ و توسعه علمی» آغاز می شود و سپس برای شناخت ابعاد مختلف این موضوع به بررسی مفهوم و ویژگی های «فرهنگی دانشگاهی» می پردازد. بخش سوم مقاله، به تحلیل ویژگی های فرهنگ آموزش و یادگیری در بریتانیا و بررسی تفاوت های آن با فرهنگ آموزش و یادگیری در آموزش عالی ایران اختصاص دارد. در این بخش نشان داده می شود که چگونه ارزش های دموکراسی، سرمایه داری، فردگرایی، انسان گرایی و عقل گرایی در شیوه ها و فرهنگ آموزش دانشگاهی بریتانیا تبلور و تحقق یافته است. براساس مطالعات تجربی موجود و تجارب اتنوگرافیک نگارنده، دانش جویان ایرانی و آسیایی خارج از کشور خود، نسبت به کشورهای غربی تلقی های متفاوتی از مفهوم «دانش»، «فرد»، «تفکر انتقادی» و «آموزش» دارند. از این رو در مقاله استدلال شده است که این تفاوت ها ریشه در «فرهنگ دانشگاهی» متفاوت آن ها دارد. در پایان نیز براساس مباحث ارائه شده راهبردهایی برای تسهیل و اصلاح «فرهنگ دانشگاهی» در ایران ارایه شده است.
این گفتار مروری است بر خلقیات ایرانیان در آیینه نوشته های ژاپنی ها. می توان تصور کرد که در مقایسه با مسافران دیگر کشورها که از چند صد سال پیش به ایران آمده و سفرنامه نوشته اند، ژاپنی ها با شیوه و منش خاص ملاحظه اندیش و محافظه کار خود کمتر اظهار نظر صریح و روشن، به ویژه در انتقاد از احوال و رویدادها با کار و کردار مردم کرده اند. اما چون از سویی بیشتر ژاپنی های نسل های پیش برای کار و ماموریت به ایران آمده و به هر روی می بایست گزارشی به دستگاه متبوع خود می داده اند.