فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۸۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل زمینه ساز هویت مشترک در مناطق مهاجرپذیر جهت پیشگیری از چندگانگی هویتی و تعارض فرهنگی ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر انواع سه گانه سرمایه اجتماعی پیوندی، فراگیر و ارتباطی بر برساخت هویت اجتماعی و ملی مهاجرین است. جامعه آماری افراد 15-45 سال هستند که به شهر «شاهین شهر»، از شهرهای مهاجرپذیر اصفهان، مهاجرت کرده اند و از بین آنها 150 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، به رغم بالا بودن میزان مشارکت و اعتماد در شبکه های پیوندی در برابر سایر شبکه ها (با میانگین 2/4)، تنها سرمایه اجتماعی ارتباطی، یعنی روابط افراد با سطوح متفاوت قدرت، 23درصد از واریانس هویت اجتماعی و 41درصد از واریانس هویت ملی را تبیین می کند. بنابراین، عامل اصلی زمینه ساز هویت مشترک و وفاق جمعی، فراتر رفتن از شبکه های محدود خانوادگی و خویشاوندی است. این نتایج با وضعیت شبکه های اجتماعی در کشورهای در حال توسعه همخوانی دارد؛ در این کشورها ارتباط مفید و مستمر افراد با شبکه های دولتی در از بین بردن ازخود بیگانگی و پایبندی به ارزش های مشترک ملی مؤثر است.
شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری (مطالعه موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بالای فرهنگ در شهر خلاق، برنامه ریزان شهری باید رویکردی فرهنگی در برنامه ریزی های شان داشته باشند و از منابع فرهنگی شهر برای توسعه استفاده کنند. هدف این پژوهش، ارزیابی شهرهای استان سمنان بر اساس شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری بوده و با روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است. در این پژوهش، عمده ترین شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری معرفی و با استفاده از مدل ویکور به سنجش و ارزیابی آنها در شهرهای استان سمنان پرداخته شده است. نتایج حاصل شده از مدل ویکور حکایت از آن دارد که بین شهرهای پرجمعیت و شهرهای کم جمعیت استان سمنان به لحاظ برخورداری از شاخص های فرهنگی مؤثر در خلاقیت شهری، اختلاف بسیار قابل توجهی وجود دارد. در این زمینه سه شهر سمنان، شاهرود و دامغان که در مجموع بیش از 72 درصد کل جمعیت شهری استان سمنان را در خود جای داده اند، بیشترین منابع فرهنگی را در اختیار دارند و طبیعتاً پتانسیل بسیار بالاتری را جهت تحقق شهر خلاق دارا هستند و در مقابل 17 شهر دیگر استان که تنها 28 درصد کل جمعیت شهری استان را در خود جای داده اند، منابع فرهنگی چندانی در اختیار نداشته و پتانسیل چندانی در جهت تبدیل شدن به شهر خلاق ندارند.
از مطالبه ی حق به شهر تا شکل گیری انقلاب شهری (شهر تهران، سال ۱۳۵۷)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی شهرنشینی به معنای متأخر آن، در تهران نیز مانند شهرهای غربی، برخاسته از مازاد سرمایه بود با این تفاوت که این مازاد سرمایه، محصول افزایش تولید و سرمایه گذاری بخش خصوصی نبود، بلکه ناشی از بالا رفتن قیمت نفت، و سرمایه گذاری دولت در بخش های مختلف بود. دولت پهلوی با بالا رفتن قیمت نفت به توسعه ی صنعتی و سرمایه داری روی آورد و تهران به شهری مدرن با فروشگاه های بزرگ، مؤسسات و ادارات مالی گسترده، مراکز فرهنگی و تفریحی بدل شد. طبقات متوسط سنتی و روشنفکران چپ گرا، عمده ترین نیروهای مخالف آن شکل از توسعه بودند و آن را مخالف شرع اسلام و وابسته به سرمایه داری غرب می دانستند. در ماه های منتهی به انقلاب، طبقات پایین جامعه نیز به صف مخالفان پیوستند و به نیروهای انقلابی مهمی بدل شدند. شهر تنها صحنه ی درگیری نیروهای امنیتی و نیروهای انقلابی نبود؛ شهر چیزی بود که نیروهای مخالف در صدد احقاق حق خود بر آن بودند. با همه گیر شدن انقلاب، تخریب گسترده ی برخی ابژه های شهری که مخالف شؤون اسلامی، نماینده ی غرب گرایی و اشرافیت سلطنتی بودند آغاز شد. این مقاله با استفاده از روش تاریخی و اسنادی و بررسی طبقاتی نیروهای انقلابی، درصدد است تا انقلاب ایران را از منظر بحث «حق به شهر» مورد توجه قرار دهد. مفهوم «حق به شهر» از مفاهیم اساسی ادبیات نظری دیوید هاروی، بدان معناست که این شهروندان هستند که تصمیم می گیرند که می خواهند در چگونه شهری زندگی کنند.
بررسی و ارزیابی مساجد شهر ایلام از لحاظ داشتن عناصر مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان عنصری اساسی در جامعه اسلامی همواره جایگاه مهمی در معماری ایرانی - اسلامی داشته و از این نظر مورد توجه بوده است. مساجد بر اساس معماری خاص خود، عناصر مشترکی دارند که آنها را از سایر بناهای مذهبی متمایز می سازد؛ از جمله این عناصر می توان به گنبد، مناره، شبستان، محراب و صحن اشاره کرد که با توجه به فرم و کارکردشان، در قسمت های مختلف مسجد قرار می گیرند. در این مقاله، علاوه بر نگاهی به عناصر مشترک مساجد ایران، مساجد شهر ایلام نیز از نظر اجزای تشکیل دهنده، مورد تحلیل قرار گرفتند. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی انجام شد و داده ها به شیوه پیمایشی و با مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به محل (بررسی میدانی) گردآوری گردید. نتیجه تحقیق نشان می دهد که از بین تمام مساجد شهر ایلام (27 مسجد) تنها دو مسجد جامع و صاحب الزمان، دارای تمامی عناصر مشترک مساجد ایرانی هستند؛ همچنین در بین عناصر مورد اشاره، تنها شبستان و محراب در تمامی مساجد ایلام مشترک می باشند و سایر عناصر تنها در بعضی از مساجد رعایت شده؛ به نحوی که از مناره تنها در 15 مسجد، از صحن تنها در 10 مسجد و از گنبد تنها در 5 مسجد استفاده شده است و این امر، ضعف موجود در معماری مساجد شهر ایلام را نسبت به سایر مساجد کشور نشان می دهد.
تحلیل میزان عوامل مؤثر بر آگاهی از شهروندی در بین دانش آموزان (مورد مطالعه: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان آگاهی دانش آموزان از حقوق شهروندی و عوامل مرتبط با آن می پردازد. روش پژوهش از نوع پیمایشی توصیفی، هدف آن کاربردی و تکنیک جمع آوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه است.در این پژوهش، متغیر وابسته میزان آگاهی از حقوق شهروندی است که با ابعاد آگاهی از حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وجنسیتی مورد سنجش قرار گرفته اند. تعداد مشارکت کنندگان انتخاب شده 257 نفر از بین 780 دانش آموزان ناحیه پلدختر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. برای تحلیل داده های بدست آمده از آزمون تی، آزمون همبستگی پیرسون، اسپیرمن و آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. میزان آگاهی دانش آموزان از کلیه حقوق شهروندی متوسط و زیاد می باشد. در میان ابعاد مختلف حقوق شهروندی، بعد اجتماعی بیشترین و بعد سیاسی حقوق شهروندی کمترین میزان آگاهی از حقوق شهروندی را داشته اند. علاوه بر این پژوهش نشان می دهد که بین جنسیت، نوع تحصیلات، میزان عضویت در انجمن ها و کانون های مدرسه، تحصیلات والدین، مکان (روستایی یا شهری بودن) و استفاده از رسانه های جمعی با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنی داری وجود دارد. واژه های کلیدی: حقوق شهروندی، عضویت، رسانه های جمعی، دانش آموزان
بررسی رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس تعلق ملی به عنوان یکی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی، واژه ای کلیدی در فرهنگ ملی است. هرگونه تعریف از جامعه با پذیرش احساس تعلق و تعهد انجام می شود و جامعه تا اندازه ای به این علت وجود دارد که مردم، احساس مثبتی درباره آن دارند. احساس تعلق ملی، یکی از امور مهم هر جامعه ای قلمداد می شود و شناخت درست آن و آگاهی کامل مسئولان و مجریان امر، درباره عوامل اجتماعی مؤثر بر آن می تواند گام مؤثری برای شناخت مسائل موجود در جامعه باشد. مقاله حاضر رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد را بررسی کرده است. جامعه آماری پژوهش، تمام شهروندان 15 تا 65 ساله شهر یزد هستند که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چندمرحله ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین عرفی شدن، مصرف گرایی، و شبکه های اجتماعی مجازی با تعلق ملی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، اما رابطه سن و ترجیحات ارزشی با تعلق ملی، مستقیم و معنادار بوده است. در معادله رگرسیون، متغیرهای مستقل توانسته اند 39 درصد از تغییرات متغیر تعلق ملی را تبیین کنند. بیشترین اثرگذاری بر روی متغیر وابسته (تعلق ملی) به ترتیب متعلق به متغیر عرفی شدن، سن، ترجیحات ارزشی، و مصرف گرایی بوده است.
بازتاب مشارکت اجتماعی در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سرمایه ی اجتماعی» از مفاهیم مهمّ جامعه شناسی است و درسایر علوم نیز به آن توجّه شده، روابط اجتماعی اساس این رویکرد است و از آن به عنوان سرمایه ای در کنار سایر انواع سرمایه(انسانی، مادّی، فیزیکی و غیره) نام می برند. سرمایه ی اجتماعی سه مؤلّفه ی هنجارگرایی، اعتماد و مشارکت دارد. مبانی و اصول این نظریه در نظر اندیشمندان قدیم وجود داشته ؛ ازجمله سعدی بواسطه ی سفرهای متعدد و نشست وبرخاست با افراد مختلف، با زیر و بم زندگی جوامع عصر خویش آشنایی داشته و برای رسیدن به جامعه ی آرمانی نظریه ای جامع دارد که در بوستان آمده است. بوستان اثری تعلیمی- اخلاقی است و این پژوهش برای آشنایی با نظر اجتماعی سعدی، مؤلّفه ی مشارکت را در بوستان به شیوه ی اسنادی همراه با تحلیل محتوا بررسی نموده و نشان داده که جایگاه بسامدی مؤلّفه مشارکت در بوستان بعد از هنجارگرایی و اعتماد قراردارد. از بین شاخص های آن، مشارکت اجتماعی بالاترین بسامد را داشته و از نظر نوع مشارکت، مشارکت برون سویه که نشانه ی روابط عاطفی جامعه ی مطلوب سعدی است، دارای بیشترین فراوانی است و بعد از آن مشارکت درون سویه قرار می گیرد. مشارکت بر اساسِ تقسیم کار- مشارکت تخصصی- دارای بسامد صفر بوده است و این یافته با ویژگی های جامعه تمایز نیافته عصر سعدی همخوانی دارد.
بررسی جامعه شناختی رابطه ی سبک زندگی و مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین عاملی که به تداوم حیات بشر یاری رسانده، مشارکت میان انسان هاست تا جایی که هیچ فرد یا ملتی بدون کمک دیگران نمی تواند به حیات خویش ادامه دهد. یکی از مؤلفه های بسیار مهم در جهت گیری مثبت رفتاری یک جامعه، در مفهوم مشارکت نهفته است؛ از این رو که مفهوم مشارکت، بویژه از دهه ی هفتاد میلادی به بعد، به عنوان یک موضوع مهم و کلیدی جای خود را در علوم اجتماعی و.. باز کرد. این بررسی به مطالعه ی عوامل مهم مشارکت اجتماعی سالمندان می پردازد. مقاله ی حاضر با هدف شناخت میزان رابطه ی مؤلفه های سبک زندگی با مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند شهر گرگان است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی از شاخه ی میدانی است و جامعه ی آماری این تحقیق، شهروندان سالمند شهرستان گرگان هستند. ابزار گردآوری اطلاعات مبتنی بر پرسشنامه است. برای پایایی ابزار سنجش از روش آماری آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار تحقیق از روایی صوری بهره گرفته شده است. این پژوهش به شیوه پیمایشی با کمک پرسشنامه درباره 500 نفر از سالمندان در شهر گرگان صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش بین متغیر های سن، جنس، درآمد، شغل با سبک زندگی شهری و مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند رابطه وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه از بین کل متغیر های مستقل، شغل، درآمد، کیفیت زندگی، امکانات شهری، سلامت جسمی، فرهنگ توسعه ی شهری، رضایت از خدمات شهری، هویت خانواده و باورهای دینی رابطه و همبستگی مثبتی با مشارکت اجتماعی داشتند و قادر بودند 55 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. متغیر امکانات شهری بیشترین تأثیر مستقیم را بر مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند داشت(64%) و بیشترین تأثیر کل متعلق به متغیر فرهنگ و توسعه ی شهری (38%) است که نشان می دهد هنوز فرهنگ و توسعه در شهرها برای مشارکت اجتماعی سالمندان تأمین نشده است.
عوامل و زمینه های گرایش به معنویت گرایی جدید در میان شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف فهم چیستی و چرایی گرایش به «معنویت گرایی جدید» در میان شهروندان تهرانی، به بررسی عوامل، زمینه ها و شاخص های گرایش به این پدیده خواهد پرداخت. رویکرد روشی مقاله، کیفی و روش به کار گرفته شده، تحلیل مضمونی است و از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری نظری برای گردآوری داده ها بهره برده ایم. از مجموع 23 مصاحبه انجام شده، هشت مضمون به عنوان عامل: تنش اخلاقی، تجربه رنج، محرومیت، دسترسی به معنویت گرایی، ارتباط مؤثر با معنویت گرایان جدید، بحران معنا، تجربه فرامادی و تجربه حدی شناسایی شد. چهار مضمون: مدرن شدگی، نارضایتی فرهنگی، تجربه زیست جهان های دیگر و عاطفه گرایی نیز به عنوان زمینه شناسایی شد. همچنین شاخص های گرایش به سه بعد معرفتی، روانی و عملی تقسیم شد. گرایش معرفتی با باورهای فرامادی جدید، تغییر نظام معنایی، تلاش برای نزدیک سازی نظام معنایی فعلی و پیشین و تغییر غایات زندگی در میان گروندگان مشخص شد. گرایش روانی شامل جذب آثار خوب روانی شدن و تجربه فرامادی بود و گرایش عملی نیز با جذب روش های آسان سازی ارتقای اجتماعی و اقتصادی شدن و همچنین جذب کارکردها شدن معرفی شد.
مشارکت اجتماعی در پهنه مرکزی تهران: با تأکید بر نهادهای مردم مدار و شورایاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادارة شهر فقط در نهادهای رسمی مدیریت شهری خلاصه نمی شود. در این پژوهش، بحث دربارة مشارکت با تمرکز بر دو نهادی صورت می گیرد که نقش مهمی در جلب مشارکت های مردمی دارند: سازمان های مردم نهاد به عنوان نماینده ای از جامعة مدنی و شورایاری ها به عنوان نماینده ای از دولت محلی. هدف این پژوهش بررسی تجربیات و تلاش های عینی پیرامون جلب مشارکت های مردمی در پهنة مرکزی شهر تهران (مناطق 6، 7، 11 و 12) است. روش تحقیق کیفی است و از تکنیک مصاحبة عمیق برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. مصاحبه ها با یازده نفر از مسئولان سازمان های مردم نهاد و همچنین هشت نفر از اعضای شورایاری محلات انتخابی در مناطق مرکزی تهران انجام گرفته است. پس از پیاده کردن تمام مصاحبه ها، تحلیل از طریق کدگذاری دستی داده ها براساس مقولات مشخص شده از قبل صورت پذیرفت. براساس یافته های این پژوهش، تعامل مثبت و سازنده ای میان سازمان های مردم نهاد و شورایاری ها از یک طرف و میان این دو نهاد با بخش دولتی و حکمرانی شهری از طرف دیگر ایجاد نشده است. سازمان های مردم نهاد تخصصی و شورایاری ها که هر دو دربارة مشکلات و مسائل اجتماعی و شهری آگاهی و شناخت خوبی دارند، در روابط قدرت نهادهای شهری و دولتی، جدی گرفته نمی شوند. در محلات قدیمی تهران به ویژه در مناطق 12 و 11، حس تعلق به فضاهای محلی کم شده است. بخشی از این مسئله به دلیل انباشته شدن آسیب های اجتماعی، زوال سرمایة اجتماعی محلی و مهاجرت ساکنان قدیمی به محلات بهتر است. نبود تعلق خاطر و کاهش سرمایة اجتماعی محلی، عدم مشارکت را به همراه می آورد.
آسیب شناسی شهروندی زیست محیطی با تأکید بر بی تفاوتی زیست محیطی (مورد مطالعه: شهروندان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات اجتماعی از مفهومی چون بی تفاوتی به عنوان یکی از آسیب های مهم در شهروندی یاد شده است که مانعی در راه مشارکت سیاسی و اجتماعی و توسعه ی ملی است. از این رو بی تفاوتی زیست محیطی، یکی از مسائل مهم در حوزه ی شهروندی زیست محیطی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عوامل جامعه شناختی بر بی تفاوتی زیست محیطی در میان شهروندان شهر یزد است. بدین منظور، این تحقیق به شیوه ی پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه ی آماری مورد مطالعه، کلیه ی افراد بالای 18 سال ساکن یزد و حجم نمونه ی 390 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب گردید. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش، نظریه ی تلفیقی پاول استرن است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بی تفاوتی زیست محیطی شهروندان یزد در حد متوسط رو به پایین است. بی تفاوتی زیست محیطی با نگرش زیست محیطی و دانش زیست محیطی، احساس مسؤولیت، هنجار اجتماعی و عادت به رفتارهای زیست محیطی رابطه ی معناداری دارد و با افزایش این متغیرها، بی تفاوتی زیست محیطی کاهش می یابد و متغیر نگرش زیست محیطی بیش از سایرین بر بی تفاوتی تأثیرگذار است. نتیجه تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای مستقل توانستند 29 درصد از تغییرات بی تفاوتی زیست محیطی را تبیین کنند.
بررسی حق بر سلامت اجتماعی نسبت به آلودگی صوتی ناشی از تردد هواپیماها در کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حق سلامت اجتماعی از موضوعات نوظهور در حقوق نیست، اما با پیشرفت علم و گشوده شدن عرصه های جدید این مسئله پیوسته وارد چالش های جدیدی می شود. از زمان تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون های چهارگانه ژنو تاکنون مباحث عمده ای در زمینه اخلاق زیستی و حقوق بیماران مطرح شده است که می تواند بیانگر حساسیت و ضرورت توجه ویژه و مداوم به حق سلامت اجتماعی باشد. از جمله مواردی که می تواند سلامت اجتماعی مردم را به خطر بیاندازد، آلودگی محیط زیست است. پژوهش حاضر به بررسی حق بر سلامت اجتماع در برابر آلودگی های صوتی ناشی از تردد هواپیما پرداخته است. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد . به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شده است. مطالب به دست آمده با استفاده از روش تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که ((قوانین داخلی در رابطه محیط زیست و سلامت اجتماعی انسان دارای نواقص و محدودیت های بسیاری می باشند و این قوانین نمی توانند سلامت انسان را در برابر آلودگی های زیست محیطی از جمله آلودگی های ناشی از تردد هواپیماها، تأمین کنند.
بررسی ارتباط بین هویت اجتماعی و فرهنگ شهروندی در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به فرهنگ شهرون دی، رویک ردی نوین است که بیشتر کش ورهای توسعه یافته به آن پرداخته اند و نتایج مؤثر آن در توسعه ی پایدار، رفاه و پیشرفت های فرهنگی و اجتماعی، باعث شده که کشورهای در حال توسعه نیز ضرورت آن را درک کرده و زمینه ی توسعه آنرا فراهم آورند. با توجه به اهمیت موضوع فرهنگ شهروندی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال بررسی ارتباط بین هویت اجتماعی و فرهنگ شهروندی در شهر تهران به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی شهروندان 18 سال به بالای شهر تهران می است که تعداد 600 نفر از آنها بر اساس فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این پژوهش به مطالعه ارتباط بین هویت ملی، هویت سیاسی، هویت فرهنگی، هویت دینی و هویت تاریخی به عنوان متغیرهای مستقل و پایبندی به فرهنگ شهروندی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل هویت اجتماعی (33/0P= ) و ابعاد آن یعنی هویت ملی (32/0P= )، هویت سیاسی (34/0P= )، هویت فرهنگی (23/0P= )، هویت دینی (36/0P= ) و هویت تاریخی (39/0P=) با پایبندی به فرهنگ شهروندی ارتباط مثبت و مستقیم وجود دارد. همچنین متغیرهای پژوهش به طور کلی توانسته اند به میزان 32/0 تغییرات متغیر پایبندی به فرهنگ شهروندی را تبیین معنادار کنند (R2=0.32).
اعتماد به خانواده و سرمایه ی اجتماعی با رفتار شهروندی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اعتماد در خانواده و تأثیر آن بر مؤلفه های شهروندی بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی است و 353 نفراز دانشجویان به روش خوشه ای انتخاب شده اند. در این پژوهش از پرسشنامه ی شهروندی که دارای مؤلفه های مشارکت جویی، رعایت قوانین، احساس مسؤولیت، آگاهی از حقوق بوده، استفاده شده است. اعتماد به خانواده با رعایت قوانین و با آگاهی از حقوق رابطه ی مستقیم معنا دار دارد و با مشارکت جویی و احساس مسؤولیت رابطه ی معنا داری ندارد. مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی نیز با شهروندی دانشجویان، رابطه ی معناداری داشته؛ اعتماد به خانواده عضویت، دوستان با نفوذ و اعتماد به تخصص 25% از پراکنش رفتار شهروندی را پیش بینی می کند. چارچوب نظری تحقیق ترکیبی از نظریات حقوق شهروندی و سرمایه ی اجتماعی مارشال، اخلاق مشارکت فالکس، فوکویاما، تقویت همکاری پاتنام و کارکردهای خانواده کوئن است، که در آن تأثیر خانواده را بر مؤلفه های شهروندی می سنجد. میزان سرمایه ی اجتماعی در ایران در روابط سنتی هنوز بسیار قوی است و سرمایه ی اجتماعی قدیم (نوع درون گروهی) به نسبت قابل توجهی در کشور ما وجود دارد. سرمایه ی اجتماعی کلید استقرار جامعه ی مدنی و حیات شهروندی است و اعتماد اجتماعی مهمترین شاخصی است که بین سرمایه اجتماعی با شهروندی از طریق اعتماد اجتماعی ارتباط برقرار می کند که این اعتماد نیز ریشه در اعتماد خانواده دارد. خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی می تواند با بسترسازی مناسب از جمله اعتماد در خانواده ی آن را در سطح جامعه گسترش داده و افراد را برای حضور در عرصه های متفاوت اجتماعی به عنوان یک شهروند موظف آماده سازد، همچنین برخورداری از سرمایه ی اجتماعی نیز در رفتار شهروندی نقش تعیین کننده ای دارد.
دینداری: مدارای اجتماعی یا فاصله اجتماعی (پیمایشی در میان مسلمانان و مسیحیان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت و یکپارچگی، پذیرش یکدیگر در عین داشتن تفکر متفاوت و حتی مخالف، نداشتن رفتارهای تحقیرآمیز گروه های قومی، نژادی و دینی با یکدیگر و کاهش شکاف ها و فاصله های اجتماعی، از مسائل حائز اهمیت در تمامی ادوار و کشورها و مورد تأکید نهادها و مراجع فرهنگی ذی ربط است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطة دینداری با فاصلة اجتماعی در میان مسلمانان و مسیحیان شهر تهران، با تأکید بر مدارای اجتماعی به انجام رسیده است. چارچوب نظری، برایندی از نظریات دورکیم، رابرتز و آلپورت است. جامعه آماری، شامل مسلمانان و مسیحیان 18 سال به بالای شهر تهران است. روش تحقیق، پیمایش است و داده ها از میان 204 نفر نمونه به صورت خوشه ای، در شهر تهران جمع آوری شده است. نتایج رابطه سنجی میان متغیرهای تحقیق و متغیر وابسته نشان داد که بین میزان دینداری و فاصلة اجتماعی مسلمانان و مسیحیان، رابطة مستقیم، و میان مدارای اجتماعی و فاصلة اجتماعی، رابطة معکوس برقرار است. مطابق نتایج آزمون رگرسیون نیز متغیر (واسط) مدارای اجتماعی بیشترین تأثیر را بر فاصله اجتماعی دارد و پس از آن، دینداری و نوع دین، متغیرهای تأثیرگذار بر فاصلة اجتماعی هستند. درمجموع، متغیرهای واردشده در معادلة رگرسیون (نوع دین، دینداری، مدارای اجتماعی)، 49 درصد تغییرات متغیر فاصلة اجتماعی را تبیین می کنند.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی طرح پیرایش شهری و حذف زوائد بصری محور ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح «پیرایش شهری و حذف زوائد بصری» در محور تاریخی ناصرخسرو به منظور کاهش اغتشاشات بصری و تشخص بخشی به نماها و فضاهای با ارزش این محور، از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران در حال انجام است. در این راستا سؤال اصلی این است که آیا اقدام مداخله ای پیرایش شهری و حذف زوائد بصری، باعث ایجاد بستری برای تحقق کارکردهای تاریخی، فرهنگی و گردشگری این محور خواهد شد؟ مقاله ی حاضر با استفاده از روش توصیفی، پیمایشی، میدانی و ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده نشان می دهد که عدم توجه به اسناد بالادستی و مغفول ماندن مؤلفه های رویکرد توسعه ی پایدار همچون امنیت و هویت در طراحی این پروژه، عاملی مختل کننده در اثرگذاری طرح خواهد بود.در عین حال اگر اقدام مداخله ای با رعایت پیشنهادهای تحقیق حاضر انجام پذیرد، شاهد تحقق اهدافی چون تقویت حس تعلق به مکان، افزایش احساس رضایت و اعتماد شهروندان به مدیریت شهری، کاهش خروج سکنه از این محور، کاهش روند تبدیل کاربری مسکونی به تجاری، رونق کسب و کار و افزایش گردشگری و تردد در اینجا خواهیم بود.
تدوین بسته آموزشی رفتار ترافیکی و تعیین اثربخشی آن بر یادگیری کودکان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آسیب های کودکان در حوادث ترافیکی یکی از دلایل مهم مرگ و ناتوانی آنان است و پیشگیری از این امر نیازمند ارائه آموزش است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش بسته ترافیکی ارائه شده به کودکان هفت ساله شهر تهران است. روش: این پژوهش از نوع «شبه آزمایشی» و با طرح «پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل» است. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان پایه اول ابتدایی شهر تهران است. دو گروه سی نفری از دو کلاس پایه اول از مدرسه ای در منطقه 5 تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند و قبل و بعد از ارائه بسته آموزشی ترافیکی با کمک پرسش نامه روا و پایا (آلفای کرونباخ 91/0) مورد پرسش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد میانگین و انحراف معیار رفتار ایمن ترافیکی پسران و دختران گروه آزمایش در پس آزمون به طور معناداری بهبود یافته است. همچنین تفاوت بین نمره های پس آزمون رفتار ایمن ترافیکی گروه آزمایش و کنترل و نیز اثر تعاملی جنسیت و گروه بر نمره های پس آزمون، رفتار ایمن ترافیکی معنادار بوده و بین میانگین رفتار ایمن ترافیکی پسران گروه آزمایش و کنترل و دختران گروه آزمایش و کنترل تفاوت وجود دارد؛ این نتایج حاکی از آن است که پس از آموزش در هر دو جنسیت، گروه آزمایش از گروه کنترل عملکرد بهتری داشته اند و اثربخشی آموزش ترافیک به کودکان تأیید می شود.
«تجربه تهران»: تصویر تهران در فیلم های نسل امروز سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه بازنمایی شهر تهران در آثار فیلم سازان نسل متأخر سینمای ایران اختصاص یافته است. در این پژوهش، با تأکید بر مفهوم ذهنیت نسلی، بر این پرسش تأمل می کنیم که کارگردانان دهه های هشتاد و نود سینمای ایران چه ذهنیتی درباره تهران دارند و در آثار خود به نمایش گذاشته اند. بدین منظور، فیلم های به نمایش درآمده از کارگردانان نسل چهارم سینمای ایران که از بستری شهری برخوردارند، انتخاب شده اند. شهر در این آثار، با تکیه بر مفهوم امر والا در اندیشه نیکولاس میرزوئف و با روش تحلیل محتوای کیفی (تحلیل تماتیک) مطالعه و موشکافی شده است. داده های این تحلیل بیانگر آن است که هرچند فیلم سازان جوان نگاهی معترض به شهر دارند و آن را عامل فساد و تباهی به تصویر می کشند، برخلاف اسلاف خویش که اغلب راه نجات را بازگشت به روستا و درواقع خروج از تهران عنوان می کنند، قهرمانان فیلم های نسل جدید سینماگران ایرانی، مسائل شهری را به شکلی تازه مفصل بندی می کنند که در تهران می ماند و با مصائب آن کنار می آید.
رابطه ی فضاهای بی دفاع شهری با احساس امنیت اجتماعی (مطالعه ی موردی: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین فضاهای شهری و احساس امنیت شهروندان یکی از مباحث جامعه شناسی شهری است که مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است؛ این فضاها می توانند تأثیر به سزائی در ایجاد احساس امنیت داشته باشند. مقاله ی حاضر به مطالعه ی ویژگیهای فضاهای شهری و نقش آن در احساس امنیت شهروندان با استفاده از نظریات گوناگون جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی و طراحی شهری همچون نظارت چشم های خیابان جین جاکوبس، تفاوت فرهنگی راپوپورت، فضای قابل دفاع نیومن، پنجره ی شکسته ویلسون، پیشگیری وضعی از جرم کلارک، ری جفری و چیدمان فضایی هیلیر در سال 1394 در شهر تهران پرداخته است. روش پژوهش حاضر مبتنی بر پیمایش و ابزار پرسشنامه بوده است. پرسشنامه پژوهش ابعاد امنیت را در چهار مؤلفه ی احساس امنیت مالی، روانی، جانی و ناموسی با 28 گویه مورد بررسی قرار داده است. روایی پرسشنامه ی تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ معادل 89.% برآورد گردید. تعداد 400 نفر از شهروندان تهرانی نمونه ی تحقیق را شامل می شدند که از پنج حوزه ی شهری شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران برگزیده شدند. نتایج نشان دادند احساس امنیت شهروندان تهرانی در فضاهای با دفاع بیش از فضاهای بی دفاع است. آزمون فرضیه رابطه بین فضای شهری و ابعاد احساس امنیت نشان داد تفاوت معناداری از نظر انواع احساس ناامنی بین شهروندان به تفکیک فضای بی دفاع و بادفاع مشاهده می گردد. تحلیل رگرسیونی نشان داد متغیرهای مستقل، طراحی و معماری نامناسب فضای شهری، عدم نظارت مداوم بر عرصه ی فضاهای شهری تراکم پایین جمعیت، حضور افراد غریبه و پیش فرض عدم امنیت 79درصد از تغییرات احساس ناامنی را تبیین نمودند.
عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر نگرش به فساددر میان شهروندان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از چرایی فساد از قدیمی ترین پرسش های پیش روی انسان است که در عصر حاضر نه تنها رنگ کهنگی به خود نگرفته بلکه به یکی از اساسی ترین چالش ها و پرسش ها بدل گشته است. مشکل این پرسش از آنجا آغاز می شود که آنچه در کانون توجه برداشت های تجربی صورت گرفته از فساد قرار دارد، پرداختن به فساد اداری و پیامدهای آن است. این نوشتار ضمن تأکید بر چنین تحقیقاتی، حلقه مفقوده آنها را عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر نگرش به فساد دانسته و با مبنا قراردادن دیدگاه انتخاب عقلانی، نظریه دوراهی اجتماعی و نظریه بازی و برساختن مفاهیم ترجیحات ایثارگرانه، ترجیحات طفیل گرایانه، ارزش های ترقی فردی، کاهش قبح فساد، دین داری و عقلانیت ابزاری با روش پیمایش و تکنیک نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، آنها را در میان چهارصد نفر از شهروندان کرمانی به محک آزمون نهاده است. یافته ها حکایت از آن دارد که به استثنای متغیر ارزش های ترقی فردی و دین داری، تمامی متغیرها معنادارند. هرچند که میزان و جهت تأثیرگذاریشان متفاوت است. همچنین ضریب رگرسیون دلالت بر سهم بیشتر متغیرهای کاهش قبح فساد، ترجیحات طفیل گرایانه و عقلانیت ابزاری در تغییرات نگرش شهروندان به فساد داشته اند؛ به گونه ای که به استثنای ارزش های ترقی فردی و دین داری، متغیرهای ترجیح ایثارگری، ترجیح طفیلی گری، کاهش قبح فساد و عقلانیت ابزاری رابطه معناداری با نگرش به فساد برقرار نمودند.