فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۸۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ترس از جرم همان احساس ناامنی و نگرانی اجتماعی از قربانی شدن توسط جرائم است که به واقعیت اجتماعی متمایز و مهم تر از خود جرم تبدیل شده است. پیامدهای ترس از جرم را می توان هراس اجتماعی، بازنمایی ناامنی و بی نظمی اجتماعی، بی اعتمادی و تضعیف پیوندهای محلی- اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی، بازتولید جرائم خشن و از بین رفتن بازدارندگی غیررسمی دانست. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل قصد بررسی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در بین شهروندان را دارد. روش: این تحقیق به روش فراتحلیل (CM2) کمی صورت پذیرفته است. از جامعه آماری 27 مورد پژوهش بین سال های 1385-1395 با استفاده از نمونه گیری هدفمند، حجم نمونه برابر با 18 مورد انتخاب و روایی گویه ها بالای 7/0 تعیین شده است. یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین اندازه اثر متغیرهای مستقل جنسیت (348/0)، سن (264/0)، وضعیت تأهل (114/0)، تحصیلات (241/0)، درآمد (074/0)، سرمایه اجتماعی (222/0)، محرومیت اجتماعی (455/0)، پیوند اجتماعی- محلی (449/0)، تعلق اجتماعی (132/0)، حضور پلیس در اجتماع (391/0)، نوع پوشش (213/0)، کیفیت محل سکونت (396/0)، رضایت اجتماعی (286/0)، احساس ناامنی (469/0)، بی سازمانی اجتماعی (142/0)، تعامل اجتماعی (246/0)، نظارت اجتماعی (437/0)، طول اقامت در محله (374/0)، خرده فرهنگ قومی (423/0)، تجربه قربانی شدن (484/0)، آسیب پذیری (322/0)، پایگاه اقتصادی- اجتماعی (483/0)، تلقی از جرم (415/0)، وضعیت محله (502/0)، اعتماد اجتماعی (221/0) و بی نظمی اجتماعی (545/0) با ترس از جرم (متغیر وابسته) رابطه معنی داری دارد. درمجموع میزان اندازه اثر ترکیبی مجموع متغیرهای مستقل معنادار بر متغیر وابسته برابر با 40/0 بوده و 60/0 آن را متغیرهایی تبیین می کنند که در مدل منظور نشده اند.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری اجتماعی ظرفیت یک جامعه یا اجتماع برای مقابله و انطباق با اختلالات و تغییرات است. تاب آوری اجتماعی به مشخصات اجتماعی یک جامعه از جمله سن، جنس، معلولیت، وضعیت اجتماعی و اقتصادی پرداخته و بحث سرمایه اجتماعی را مطرح می کند. شهر اصفهان علی رغم داشتن پیشینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از بزهکاری اجتماعی، جرم و بیکاری رنج می برد. هدف این پژوهش سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان است. پس از مروری بر مبانی نظری 22 شاخص استخراج شده و به عنوان مبنای سنجش تاب آوری اجتماعی محسوب می شوند. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. داده ها از طریق سرشماری 1390، سالنامه آماری1394، نتایج برخی از طرح های پژوهشی (طرح نیازسنجی عمومی شهروندان، شهرداری اصفهان) و مقالات مرتبط جمع آوری شده است. تکنیک سنجش و ارزیابی، تکنیک Topsis و نرم افزار Topsis Solver می باشد. نتایج نشان می دهد که تاب آوری اجتماعی، منطقه 3 اصفهان به دلیل تعداد مطلوب مراکز مذهبی- تاریخی، مراکز بهداشتی-درمانی، رضایت از دسترسی به حمل ونقل عمومی، خدمات اینترنتی و امنیت؛ خیلی بالا است و به عنوان بهترین منطقه تاب آور اجتماعی محسوب می شود و پس از آن مناطق 5 و 1 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. مناطق 2 و 6 به دلیل بیکاری، جرائم و رفتار اجتماعی نامناسب، به عنوان ضعیف ترین منطقه، سایر مناطق دارای تاب آوری اجتماعی ضعیفی می باشند.
بررسی شایستگی اجتماعی و توانمندسازی با رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شایستگی اجتماعی و توانمندسازی با رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران بود. این پژوهش، از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان ادرات ورزش و جوانان استان تهران (هر دو جنس زن و مرد، با تحصیلات متفاوت، با سنین متفاوت در سمت ها و پست های سازمانی گوناگون) تشکیل می دهند. که تعداد آنها 210 نفر می باشد. با توجه به جدول مورگان تعداد 132 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. که از این تعداد 120 پرسشنامه به صورت صحیح عودت داده شد. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی ساده بود. در این تحقیق از سه پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه شایستگی اجتماعی نیک رفتار(1390)، پرسشنامه توانمندسازی کارکنان اسپریتزر (1995) و پرسشنامه رفتار مدنی سازمانی پادساکف و مکنزی(1990). پایایی هر سه پرسشنامه و مؤلفه های آن مورد تأیید قرار گرفت. به منظور توصیف داده ها از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی) استفاده شد. در ضمن آزمون آماری کلموگروف اسمیرونف جهت تعیین توزیع طبیعی داده ها، ضریب همبستگی پیرسون، جهت تعیین ارتباط بین متغیرهای تحقیق و تحلیل رگرسیون چندگانه جهت پیش بینی متغیر رفتار شهروندی سازمانی از روی متغیرهای شایستگی اجتماعی و توانمندسازی در نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد.نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین شایستگی اجتماعی و توانمندسازی با رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران وجود دارد. همچنین شایستگی اجتماعی و توانمندسازی توان پیش بینی رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران را دارد.
بررسی رفتارهای زیست محیطی مسئولانه در بین شهروندان شهر یزد و عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسان تلاش می کنند تا عوامل مؤثر بر رفتارهای انسان در حفظ محیط زیست را شناسایی کنند زیرا با شناخت این عوامل می توان به ارائه راه حل هایی برای تغییر رفتار مخرب و تشویق رفتارهای مسئولانه نسبت به محیط زیست پرداخت. جامعه آماری این تحقیق شهروندان شهر یزد بوده است که ابتدا جامعه آماری به چند خوشه تقسیم شده است و در مرحله بعد با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک پرسش نامه در بین شهروندان پخش شد. با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای جنس، سن، آگاهی زیست محیطی، سبک زندگی سلامت محور، استفاده از شبکه های اجتماعی، سرمایه فرهنگی و قانون گرایی با رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار مشاهده شد اما بین درآمد و بعد نهادینه شده سرمایه فرهنگی با رفتارهای زیست محیطی رابطه معنادار نبود؛ و زنان نسبت به مردان رفتارهای زیست محیطی مسئولانه تری داشتند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که با توجه به ضریب تعدیل شده ی متغیرهای باقی مانده در معادله رگرسیون با همدیگر 8/36 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
تبریز، شهر بدون گدا: مطالعه جامعه شناختی مواجهه شهروندان با پدیده تکدی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با طرح این پرسش که چرا تبریز شهری بدون گداست، درصدد درک دیدگاه و کنش شهروندان تبریزی درباب پدیده تکدی گری و ویژگی ها، تعامل ها و پیامدهای ناشی از این پدیده است. روش تحقیق کیفی است و به طور خاص از نظریه زمینه ای براساس نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. یافته ها درقالب مدل زمینه ای نهایی متشکل از دوازده مقوله تشریح شده اند که عبارت اند از: فرهنگ کمک رسانی، نهادینگی فرهنگ کار، بستر مناسب اقتصادی، اهمیت شأن اجتماعی، روحیه قوم گرایانه، حس مسئولیت پذیری، ناکارآمدی سازمان های رسمی/ حکومتی متولی پوشش دهی نیازمندان، نگرش منفی به گدایان، وجود نظام های حمایتی مردم نهاد و اعتماد مردم به آنها، کنش مقابله ای، رفع معضل تکدی و بهبودی محیط شهری. این دوازده مقوله حول مقوله هسته «فرهنگ مقابله ای» شکل گرفته اند.
جایگاه علوم اجتماعی در آموزش رشته شهرسازی؛ تحولات و چالشهای پیش رو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تلاش های مستمر برای تعریف و تحدید رشته شهرسازی طی بیش از یک قرن گذشته در ابعاد معرفت شناسانه، جامعه شناسانه، نهادی و ... در جریان بوده است. مهمترین خصلت های مورد توافق این ابعاد برای شهرسازی فضا و مکان به عنوان موضوع اصلی رشته، تعدد موضوعات و تخصص های موجود در رشه شهرسازی و افزایش پیچیدگی های موجود در این رشته (میان رشته ای بودن)، آینده گرا بودن، رابطه بین دانش و عمل، سرشت مداخله گرا و بعد زمانی رشته شهرسازی، هستند. میانرشته ای بودن شهرسازی همواره به عنوان چالشی جدی برای این رشته مطرح بوده و هست و موجب سرگردانی دانشجویان و حتی حرفه مندان شده است. علوم اجتماعی از جمله تخصص هایی است که شهرسازی مرزهای خود را بر آن بنا نهاده است. رابطه بین آموزش شهرسازی و علوم اجتماعی از ابتدای شکل گیری آموزش شهرسازی تاکنون تحولات بسیاری را از سر گذرانده است. این تحولات در محتوای رشته و آموزش شهرسازی طی این دوران، در چهار دوره اصلی قابل بررسی است: دوره اول سیطره کالبدی- طراحانه بر آموزش شهرسازی و حضور کمرنگ علوم اجتماعی در محتوای آموزشی دانشگاه ها (اوایل قرن بیستم تا 1950)، دوره دوم تسلط علوم اجتماعی بر آموزش شهرسازی و به حاشیه راندن محتوای کالبدی برای آموزش دانشجویان شهرسازی (1970 تا 1990) است. در دهه 1990 با محوریت یافتن موضوع محیط و برنامه ریزی محیطی، علوم اجتماعی تاحدی در محتوای آموزشی تضعیف شده و در نهایت در دوره آخر از سال 2000 تاکنون در محتوای آموزشی اغلب کشورها سعی شده است
عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با میزان گرایش شهروندان به ورزش همگانی در خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با گرایش شهروندان شهر خلخال به ورزش همگانی بود. چارچوب نظری پژوهش، ترکیبی از نظریه جامعه پذیری ورزشی هورن (2000)، نظریه خودآیینه ای چارلز هورتن کولی (1902)، نظریه عمل پیر بوردیو (1990) و نظریه فمنیستی هریس (1996)، چو و فلشین (2001) است. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. از شهروندان بالای 15 سال شهر خلخال با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی 379 نفر برای نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. تحلیل آماری یافته ها نشان داد بین متغیرهای حمایت خانواده، تصور خویش از بدن، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی شهروندان و میزان گرایش آنان به ورزش همگانی، رابطه مثبت دارد (05/0 ≤ P). تفاوت میزان گرایش شهروندان به ورزش همگانی بر اساس جنسیت، سن، شغل و سطح تحصیلات، معنادار و بر اساس وضعیت تأهل، غیرمعنادار است و نمره میانگین میزان گرایش به ورزش همگانی شهروندان 50 است. همچنین یافته های پژوهش درخصوص نوع ورزش های همگانی مورد علاقه شهروندان شهر خلخال نشان می دهد ورزش های آبی، ورزش های بومی محلی، ورزش بزرگسالان، ورزش کارکنان دولت، ورزش های طبیعی مثل کوهنوردی، ورزش صبحگاهی، آمادگی جسمانی، پیاده روی خانوادگی، به ترتیب از اولویت های ورزش های همگانی مورد علاقه شهروندان شهر خلخال محسوب می شوند.
مقایسه تطبیقی مفاهیم «مکان» و «خارج از مکان» در توسعه اجتماعی شهر از دیدگاه روانشناسی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از طراحی محیطی، همان آفرینش مکان هاست. اما در این میان «خارج از مکان» ها هم مهمند. با در دست داشتن این نقطه شروع، پرسش هایی درباره تعریف، بازشناسی، شالوده و موقعیت مکان ها و خارج از آن ها مطرح می شود؛ به گونه ای که شناسایی و تبیین تصورات مکان در رأس امور قرار می گیرند. آیا فقط «مکان» ها رونق دارند یا «خارج از مکان ها» نیز پویا هستند و سرزندگی دارند؟ در این تحقیق برای یافتن پاسخ، دو مفهوم به ظاهر متمایز «مکان» و «خارج از مکان» در شهر از دیدگاه روانشناسی محیط به طور تطبیقی مقایسه شده است. در این بین سیمای فیزیکی، فعالیت ها و معانی مواد خام هویت مکان هستند و دیالکتیک بین آن ها، روابط ساختاری بین این هویت است که گاه احساس می شود در «خارج از مکان ها» نیز بروز می یابند. در این پژوهش با استفاده از روش های تحلیل محتوای کیفی و تحلیل داده های برداشت شده با روش مطالعات میدانی به چیستی مفهوم مکان در شهر پرداخته می شود، تا معیار های تشکیل دهنده آن شناسایی شود. این معیار ها برای ارزیابی «خارج از مکان» در شهر به کار گرفته شده است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا «خارج از مکان» ها در شهر گاهی به اندازه«مکان» ها مهم و پر رونق اند. در این پژوهش که عمدتا با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است، نتایج نشان می دهد تلاش برای حذف پدیده های «خارج از مکان» در شهر ها امری صددرصد مثبت به شمار نمی رود. واژه های کلیدی: مکان، خارج از مکان، شهر، فضای شهری، روانشناسی محیطی.
بررسی و تحلیل میزان مشارکت اجتماعی شهروندان (مطالعه موردی: شهر برزک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت و الگوهای مشارکتی در شهرهای ایران بیشتر در کلان شهرها مورد توجه بوده و به نقش مشارکت شهروندی در شهرهای کوچک اهمیت کمتری داده می شود. این درحالی است که شهرهای کوچک با توجه به محدودیت های جمعیتی و اقتصادی نیازمند مشارکت فراگیر شهروندان در اداره امور شهر می باشند. تحقیق حاضر در پی تحلیل و ارزیابی میزان مشارکت اجتماعی در شهر برزک می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از روش میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه ساکنین شهر برزک (4588 نفر) می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 355 نفر بدست آمد که برای اطمینان بیشتر 360 پرسشنامه انتخاب شد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل پرسشنامه با استفاده از آزمون های پیرسون و رگرسیون و با نرم افزار اس پی اس اس انجام گردیده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیر میزان تمایل به مشارکت با متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق مکانی و رضایتمندی از خدمات شهری ارتباط معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون هم حاکی از آن است که در بین متغیرهای یاد شده متغیر تعلق مکانی با وزن رگرسیونی 40/0 بیشترین اثر را در متغیر مشارکت اجتماعی تبیین می نماید.
تبیین جامعه شناختی تعاملات همسایگی و تأثیر آن بر احساس نشاط اجتماعی شهروندان در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشاط اجتماعی در زندگی اجتماعی نقشی اساسی و بنیادینی ایفا می کند، به گونه ای که در مقایسه با هر خصلت و روحیه ی دیگر، بیشترین سهم را در بهبود روابط و معاشرت ها به عهده دارد. هدف این تحقیق نیز بررسی تعاملات همسایگی و تأثیر آن بر نشاط اجتماعی شهروندان در شهر همدان است. از نظریه های برخی از جامعه شناسان در حوزه ی شهری و نشاط مانند جیکوبز فلنگن، پارک، گیدنز، آرگایل، آیزنگ، وینهوون و کالمیجن و ... استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و رویکرد آن جامعه شناختی است. جامعه ی آماری این تحقیق، شهروندان همدانی حاضر در زمان مطالعه بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و شیوه ی نمونه گیری خوشه ای بود. برای گردآوری اطلاعات از دو نوع پرسشنامه استفاده شد: 1- تعامل همسایگی پاول والین و شوسلر و 2- پرسشنامه ی محقق ساخته بر اساس نظریه ی نشاط آرگایل و آیزنگ و اعتماد گیدنز. نتایج نشان داد بین تعاملات همسایگی و نشاط اجتماعی رابطه ی معنا دار و قوی ای وجود دارد (172/0= r). بین زنان و مردان در تعاملات همسایگی تفاوت معنا داری نیست اما در احساس نشاط اجتماعی تفاوت معنا دار است. رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین مؤلفه های تعاملات همسایگی، شبکه ی روابط، بیشترین تبیین کننده ی نشاط اجتماعی است. تحلیل مسیر نشان داد که اعتماد به همسایه ها تحت تأثیر شبکه ی روابط و شناخت همسایه ها از یکدیگر است.
بررسی میزان پذیرش اجتماعی استفاده از دوچرخه در سطح کلانشهرها، مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات نقش بیشتر خودروها در شهرها و آشکار شدن آثار منفی آن برای ساکنان شهرها و محیط زیست، به تدریج تمایلات عمومی برای کاهش استفاده از این وسیله و جایگزینی آن با روش های حمل و نقل عمومی و پایدار شکل گرفته است. در این بین، دوچرخه به عنوان یکی از مُدهای سفر، مهم ترین شیوه حمل و نقل پاک شهری محسوب می گردد که دارای منافع و مزایای متعدد اقتصادی و زیست محیطی است. شهر تهران نیز مشابه تمامی کلانشهرهای بزرگ در حال توسعه، گریبانگیر مشکلات ترافیکی و حمل و نقل به عنوان یک زیرساخت شهری است. این در حالی است که مُدهای حمل و نقل پایدار شهری همچون پیاده روی و دوچرخه سواری می توانند نقش مؤثری در این زمینه ایفاء نمایند و در حال حاضر جایگاه چندانی در سهم از سفر در این شهر ندارند. این مطالعه، با هدف بررسی میزان پذیرش اجتماعی استفاده از دوچرخه در سطح کلانشهر تهران تدوین شده و از الزامات این مطالعه، رویکردهای رایج کالبد گرا و کم توجهی تحقیقات پیشین به ابعاد اجتماعی و روان شناختی دوچرخه سواری در شهرها است. مبنای مطالعه به کمک روش تحقیق کمی با راهبرد پیمایش و مبتنی بر «مدل گسترده تئوری رفتار برنامه ریزی شده» است. تقویت نظری این مدل با اضافه نمودن شاخصه های جدید و مرتبط با محیط مصنوع انجام شده است. ابزار این مطالعه به کمک یک «پرسشنامه محقق ساخته» بوده و تکمیل آن توسط 495 نفر از ساکنان مرد کلانشهر تهران به شیوه نمونه گیری طبقه ای صورت گرفته است. یافته های مطالعه با روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد؛ اولاً تمامی پارامترهای به کار رفته در مدل دارای ارتباط معنادار آماری با متغیر وابسته است و همچنین بر خلاف مطالعات قبلی، موضوع دوچرخه در بین ساکنان شهر تهران از وجهه مثبت برخوردار بوده و اولویت های تصمیم گیری باید در جهت رفع موانع و افزایش مشوق ها برای پذیرش عملی استفاده از آن به عنوان یک وسیله حمل و نقل سوق یابد. از بین عوامل روان شناختی تشکیل دهنده رفتار دوچرخه سواری، سلامتی مهم ترین مؤلفه در نگرش به دوچرخه و هنجارها بیشتر از عامل نگرش در رفتار دوچرخه سواری موثر بوده اند. در میزان اثرگذاری هنجارها نیز، بیشترین تأثیر به ترتیب در «هنجارهای تاکیدی» و «هنجارهای توصیفی» مشاهده گردید. «کنترل ادراکی رفتار» نیز نقش اندکی در این زمینه داشته است. مطابق آزمون همبستگی اسپیرمن، ویژگی های درک شده از مقوله باورهای رفتاری؛ مهم ترین عامل شکل دهنده به نگرش بوده اند و مؤلفه های سلامتی، فایده و ضرورتمندی حمل و نقلی، ارتباط بیشتری با آن داشته اند. همچنین مشخص گردید که بین ویژگی های محیط مصنوع و شکل گیری نگرش، ارتباط معناداری برقرار است. در نهایت نتایج به دست آمده از مطالعه، با تحقیقات متعدد کشورهای پیشرو مقایسه شده و پیشنهاداتی نیز ارائه شده است.
شناخت منابع اعتماد کارفرما به پیمانکار بر پایه ویژگی های قابلیت اعتماد پیمانکار (مورد مطالعه: پروژه های ساخت شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت منابع اعتماد کارفرما به پیمانکار بر پایه ویژگی های قابلیت اعتماد پیمانکار در بستر پروژه های ساخت شهری تهران است. در این راستا با بهره گیری از متدولوژی نظریه زمینه ای و به کمک کدگذاری باز مصاحبه های عمیق انجام شده با 18 نفر از مطلعین و دست اندرکاران بخش کارفرمایی این پروژه ها، مجموعاً 9 مقوله، 28 مفهوم و 148 کد باز منحصربه فرد، حاصل شد. به طور خلاصه این 9 مقوله عبارت بودند از: توانایی پیمانکار؛ دارایی پیمانکار؛ آگاهی پیمانکار؛ تعهد پیمانکار؛ تقلب پیمانکار؛ حساسیت پیمانکار نسبت به منافع کارفرما؛ ثبات پیمانکار؛ انعطاف پذیری پیمانکار؛ و سلطه پذیری پیمانکار. در گام بعد، به واسطه کدگذاری نظری انجام شده، این مقوله ها در پیوند با مقوله اعتماد کارفرما به پیمانکار قرار گرفتند و از این طریق، مدل مفهومی این پژوهش که دربردارنده 9 قضیه تحقیق بود، حاصل گردید. تحلیل یافته های پژوهش نشان می داد که برخی از مقوله های حاصل شده این تحقیق، نظیر سلطه پذیری پیمانکار، به واسطه خصوصیات متمایز زمینه ای، خاص بستر تحقیق حاضر بوده و برخی دیگر از مقوله ها نظیر توانایی پیمانکار، همسو با نتایج ادبیات گذشته است؛ هرچند که عمده مفاهیم ذیل این مقوله ها، منحصربه فرد و خاص بستر این تحقیق بود. همچنین تحلیل های مقایسه ای میان پیمانکاران دولتی و خصوصی در زمینه قابلیت اعتماد، نشان داد که از منظر برخی مقوله ها نظیر انعطاف پذیری پیمانکار، پیمانکاران دولتی قابل اعتمادتر بودند و از منظر برخی مقوله های دیگر نظیر توانایی پیمانکار، پیمانکاران خصوصی بیشتر مورد وثوق قرار داشتند . واژه های کلیدی: قابلیت اعتماد؛ پروژه های ساخت شهری؛ کارفرما؛ پیمانکار؛ نظریه زمینه ای.
بررسی نقش ابعاد حمایت اجتماعی بر رضایت از کیفیت زندگی شهری (نمونه ی مورد مطالعه: شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه شهر و شهرنشینی خود یکی از مهم ترین شاخص های رفاه و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود، اما رشد شتابان آن می تواند سرانه ی برخورداری از امکانات اجتماعی و اقتصادی را کاهش دهد و از این طریق پیامدهای آن به صورت کاهش سطح کیفیت زندگی در عرصه های مختلف شهری نمایان شود. با توجه به اهمیت موضوع کیفیت زندگی در نواحی شهری، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی و رضایت از کیفیت زندگی شهری به عنوان هدف اصلی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی شهروندان شهر کرمانشاه هستند که تعداد 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل حمایت اجتماعی و ابعاد آن یعنی حمایت ارزیابانه، حمایت اطلاعاتی، حمایت عاطفی و حمایت ابزاری، با کیفیت زندگی شهری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ی ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغیر حمایت اجتماعی در مجموع 50/0 از واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهری را تبیین می کند، با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص ضریب تعیین این مقدار در حد متوسط (25/0) برآورد می شود.
تحلیل فضایی عوامل اجتماعی و فرهنگی پیشران و مانع آمایش و توسعة منطقه ای در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهة اخیر به نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در آمایش و توسعة منطقه ای توجه زیادی شده است و جذابیت مفاهیمی مانند سرمایة اجتماعی در آمایش و توسعة منطقه ای افزایش یافته است؛ بنابراین در چارچوب رویکرد آمایش سرزمین به شناسایی عوامل و عناصر اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر فرایند توسعه توجه می شود که یکی از گام های اساسی برنامه ریزی توسعة یک منطقه است. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که وضعیت فضایی استان خراسان شمالی از نظر عوامل اجتماعی و فرهنگی پیشران و مانع آمایش و توسعة منطقه ای چگونه است. برای پاسخ به سؤالات فوق از ترکیب روش های کیفی و پیمایشی استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و آمار و اطلاعاتی صورت گرفته است که نهادها و اداره های استانی و شهرستانی در قالب سالنامة آماری استان منتشر کرده اند. براساس نتایج پژوهش، شهرستان های مختلف استان در زمینة شاخص های اجتماعی و فرهنگی، وضعیت های متفاوتی را به نمایش می گذارند. در سطح کلان استان، مهم ترین عوامل اجتماعی و فرهنگی که به صورت عوامل پیشران عمل می کنند مثبت بودن برخی از مؤلفه های فرهنگ کار (مانند محوریت کار در زندگی با میانگین 45/4 از 5 و ارزش کار با میانگین 4/4 از 5) و سرمایة اجتماعی استان (مانند اعتماد با میانگین 39/3 از 5 و صداقت با میانگین 12/3 از 5) را شامل می شود. همچنین، تنزل منزلت اجتماعی کار با میانگین 2/31 %، وجود تعارضات مختلف در سطح استان (مانند تعارض جنسیتی با میانگین 36 %، تعارض قومیتی در سطح محدود با میانگین 09/2 از 5، تعارض و نابرابری اجتماعی با میانگین 36/19 از 25، باور به وجود تبعیض در جامعه با میانگین 9/19 %، باور به وجود اختلاف و چنددستگی با میانگین 3/21 % و باور به وجود و افزایش فاصلة طبقاتی با میانگین 5/50 %)، غلبة هویت و تعلق محلی (با میانگین 05/42%) بر هویت و تعلق استانی و وضعیت نامطلوب بیشتر شاخص های سلبی سرمایة اجتماعی در سطح استان (بالا بودن آسیب های اجتماعی مانند طلاق، سرقت، اعتیاد و بیکاری) از مهم ترین عوامل اجتماعی و فرهنگی مانع آمایش و توسعة منطقه ای در استان خراسان شمالی هستند.
تبیین ارتباط بین فضای شهری و احساس امنیت اجتماعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد با زمینه های اجتماعی و فرهنگی متفاوت، تصورات گوناگونی از امنیت و احساس امنیت دارند. پژوهش حاضر، به دنبال تبیین و توضیح شکل گیری این تصورات است. این پژوهش، پیمایشی است و در آن، اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تعیین چارچوب نظری تحقیق، از نظریه های دو حوزه احساس امنیت و تحلیل فضای شهری بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان ساکن شهر تهران است که 650 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه صورت گرفت. برای تعیین پایایی پژوهش از آزمون آلفای کرونباخ و برای روایی، از تکنیک گروه های شناخته شده استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss صورت گرفت. مطابق یافته ها، پنداشت از امنیت، با توجه به متغیرهای جنسیت، محل سکونت، تأهل و سن پاسخگویان متفاوت است. همچنین بین منطقه سکونت افراد و پنداشت از امنیت، رابطه وجود دارد. بدین معنا که در مناطق مختلف شهر تهران، پنداشت های متعددی از امنیت وجود دارد. درنهایت اینکه رابطه میان تعلق محله ای و پنداشت از امنیت معنادار است. بدین معنا که هرچه تعلق محله ای افزایش پیدا می کند، پنداشت ناامنی کاهش می یابد.
تحلیل تصادفات جاده ای با رویکرد اقلیمی و ارائه الگو برای مداخله پیشگیرانه پلیس راهور؛ مورد مطالعه (جاده های شمال غرب کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صدمات و خسارات ناشی از تصادفات جاده ای، امری مهم و فراوان است که در اغلب موارد نادیده گرفته شده است. پژوهش حاضر بر آن است با نگاه موشکافانه به تحلیل و بررسی عناصر اقلیمی مؤثر بر وقوع تصادفات مبتنی بر مطالعه منابع معتبر داخلی و خارجی در منطقه شمال غرب ایران بپردازد. مطالعه متغیرهای آب وهوایی در این منطقه ازاین جهت دارای اهمیت هستند که می توان خطر ناشی از مخاطرات اقلیمی بر روی سطح جاده ها را در کنترل داشت. روش: روش تحقیق از نظر ماهیت، روش و نحوه انجام آن از نوع توصیفی- تحلیلی است و برای مطالعه در زمینه تحلیل تصادفات از روش های آماری مانند میانگین ها و آزمون های آماری استفاده شد. نتایج و یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که فقط در فصل زمستان بیشترین عناصر اقلیمی یعنی پوشش ابر، رطوبت نسبی، سرعت باد و بارش، نقش مستقیمی را داشته است. اما دما نقش معکوس در بروز تصادفات از خود نشان داده است. عنصر دما فقط در فصل پاییز با یک نوسان در بروز تصادفات نقش دارد و در سه فصل دیگر به صورت معکوس در بروز تصادفات نقش آفرینی کرده است. همچنین رطوبت نسبی فقط در فصل بهار نقش معکوس در بروز تصادفات دارد و در سه فصل دیگر، نقش مستقیم را به خود اختصاص داده است. عنصر باد فقط در فصل بهار و زمستان کمترین نقش را در بروز تصادفات داشته و در دیگر فصل ها نقش ثابتی داشته است. درنهایت یافته ها نشان داد برای ارائه الگوی مداخله پیشگیرانه پلیس در کاهش نقش اثر اقلیم در تصادفات؛ اصلاح فرهنگ ترافیکی و رانندگی، اجرای قوانین رانندگی برای همه طبقات جامعه و همچنین آموزش برای کاهش تصادفات جاده ای، الزام آور است.
تجربه کنارگذاری فضایی زنان بر حسب نوع پوشش در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تجربه کنارگذاری فضایی زنان در شهر تهران می پردازد. پس از صورت گرفتن 20 مصاحبه از زنانی با سن 18-50 سال -که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند- و دسترسی به اشباع نظری، گروه های مختلفی از سنخ های پوشش و جایگاه های اجتماعی تحت پوشش قرار گرفتند. سپس داده های به دست آمده با استفاده از روش نظریه مبنایی مقوله بندی شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. مقوله محوری ""تمایل به قبض و بسط فضایی قلمروی هویت"" نام گرفت. تمام زنان اعم از محجبه و شل حجاب، آراسته و نامرتب یا با پوشش های خارج از عرف مدعی داشتن چنین تجربه ای از طرف زنان و مردان دیگر متعلق به سطوح گوناگون سواد و طبقه اجتماعی بودند و با توجه به سن و روحیه و تجربه های قبلی خود راهکارهای متنوعی را در زندگی روزمره به کار می گرفتند که شامل پرهیز از موقعیت یا بی اعتنایی به آن، برقراری گفتگو، مشاجره و مانند آن می شد. با تمام این اوصاف تجربه کنارگذاری به بخش مسلمی از زندگی روزمره بدل می شود که زنان به مرور به آن خو می گیرند.
کلان شهر تهران و ظهور نشانه های الگوی تازه ای از روابط زن و مرد؛ مطالعه زمینه ها، فرایند، و پیامدهای هم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد ظهور نشانه های الگوی جدیدی از روابط زن و مرد با عنوان هم خانگی بدون ازدواج (همباشی، هم بالینی) هستیم که در ادبیات روزنامه نگارانه و زبان برخی از جوانان، «ازدواج سفید» خوانده می شود. به نظر می رسد چنین سبک های زندگی نوظهوری، بیشتر در مناطق شهری بزرگ پدید می آیند. در این مقاله کوشیده ایم شناخت بیشتری درمورد دلایل و زمینه های مؤثر بر تصمیم گیری زوجینی که اقدام به شکل دهی چنین رابطه ای (هم خانگی بدون ازدواج) می کنند، سپس فرایندی که در آن درگیر می شوند، و سرانجام، پیامدهایی که عملاً تجربه کرده و یا با آن روبه رو می شوند، به دست آوریم؛ ازاین رو با استفاده از تکنیک «مصاحبه عمیق و آزاد» در چارچوب روش «نظریه زمینه ای» داده های لازم از 16 زوجی که هم خانگی را برگزیده اند، گردآوری و تنظیم شد. پس از تحلیل یافته های پژوهش، مقوله های «تقلیل کارکرد و اهمیت خانواده»، «مهاجرت»، و «تهران، شهر بی نظارت» به عنوان شرایط زمینه ای، «دید منفی به ازدواج مرسوم»، «باورهای فمینیستی»، و «اعتقاد نداشتن و پایبند نبودن به ارزش های دینی جامعه» به عنوان شرایط علی، «درگیری در فرایند عاشقانه» و «آشنایی با هم خانگی» به عنوان شرایط میانجی، «هم خانگی، رابطه برابر»، «هم خانگی، رابطه با پایان باز»، «تجربه رضایت بخش از این سبک زندگی»، «موانع داخلی رابطه» و «محدودیت های خارجی رابطه» به عنوان تعاملات، «تحمل ضرر و زیان ناشی از پایان رابطه» و «اقدام به ازدواج و یا قول به ازدواج جهت برطرف کردن موانع خارجی» به عنوان پیامدهای این سبک زندگی تعیین شدند. سرانجام، مفهوم «هم خانگی، رابطه کم دوام ناشی از تضاد ارزش های مدرن و سنتی در بستر کلان شهر تهران» به عنوان مقوله هسته برگزیده شد.
مدرنیته، شهر و مصرف (بررسی پدیدار مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر در پی بررسی جایگاه مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی هسنیم. در این مسیر بر جایگاه مصرف در منظومه تجارب زیسته شهروندان و نقش آن در شکل دادن به فضاهای شهری تهران و هویت های سیال موجود در این کلانشهر تمرکز نموده و تاثیر مصرف در برساخت هویت شهر و شهروندان را مورد بررسی قرار داده ایم. این تحقیق با استفاده از روش نظریه مبنایی و از خلال مشاهده میدانی مشارکتی و مستقیم و همچنین مصاحبه با 31 نفر از شهروندان تهرانی انجام شده و در نهایت یافته های بررسی در قالب هشت مقوله اصلی و تعدادی مقوله فرعی سازمان یافته اند. پل زدن میان سطوح تحلیلی به جای باقی ماندن در سطح خرد یا کلان و همچنین اتخاذ رویکردی چند وجهی برای بررسی وجوه پارادوکسیکال مصرف، از جمله ویزگی های تحقیق و شیوه بررسی حاضر هستند. تکثر تقلیل ناپذیر نیروهای موثر بر مصرف و هویتهای چند پاره و فضاهای شهری مرتبط، نشانه ای شدن مصرف و استقلال نسبی پرکتیس های مصرفی از عمل مصرف و همینطور وجود رابطه دیالکتیکی میان مصرف و چارچوب های محدود کننده و جهت دهنده به رفتارها و ذهنیت های مصرفی و همزمانی تثبیت و فراگذشتن از این چارچوب ها در قالب دیالکتیک مصرف از یافته های تحقیق حاضر هستند.
بررسی رابطه بین کنترل کننده های رسمی و نگرش افراد به جرم (مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی ارزیابی سرعت و رشد جرم و تأثیر بازدارنده های رسمی بر روی آن از نظر مردم شهر کرمانشاه پرداخته است. در این راستا به نقش پلیس به عنوان بازدارنده (رسمی) توجه دارد. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ی توأم با مصاحبه است. جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه ی شهروندان 18 سال به بالا در شهر کرمانشاه هستند که 300 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. هم چنین از دیدگاه نظری گیدنز به عنوان چارچوب نظری استفاده گردید. نتایج نشان می دهد میزان وقوع سرقت وسیله ی نقلیه ی شخصی از میان جرائم اجتماعی از همه بیشتر است. به طوری که 197 نفر یا به عبارتی 65 درصد پاسخگویان اظهار داشتند که میزان شیوع این نوع جرم در جامعه بیشتر است. رابطه ی نامشروع، نزاع دسته جمعی، کتک خوردن از افراد ناشناس، قاچاق و تصادف از جمله جرائمی است که در رتبه های بعدی قرار دارند. ضریب همبستگی برای سه متغیر میزان ناهنجاری، میزان نظارت اجتماعی و میزان حضور پلیس معنادار است. رابطه بین متغیرهای مذکور برای میزان حضور پلیس (44/0- =r)، میزان نظارت اجتماعی (512/0- =r) و میزان ناهنجاری (485/0=r) است. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که میزان نظارت اجتماعی و ناهنجاری اجتماعی و گشت زنی پلیس وارد معادله ی رگرسیونی شده و توانستند 50/0 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند. یافته ها نشان می دهد که گشت زنی پلیس و نظارت اجتماعی میزان جرم را کاهش و افزایش ناهنجاری های اجتماعی منجر به افزایش جرائم اجتماعی می شود.