فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و آگاهی ترافیکی، با نظمگریزی عابران پیاده در شهر یاسوج، انجام شده است. روش به کار گرفته شده در این تحقیق که در سال 1392 انجام شد، پیمایش و ابزار آن پرسشنامه بوده است. جامعه آماری کلیه شهروندان 60- 18 ساله بودند که در بازه زمانی دو ماه قبل از اجرای پژوهش به عنوان عابر پیاده در ترافیک شرکت داشتهاند. در مجموع 479 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحلهای انتخاب شدند. مقیاسهای نظمگریزی و آگاهی ترافیکی عابران پژوهشگر ساخته و دارای اعتبار محتوا هستند که برای سنجش پایایی آنها از همسانی درونی به روش کودر و ریچاردسون، استفاده گردید. برای سنجش سرمایه اجتماعی نیز از تلفیق دو پرسشنامه چن و همکاران، و گروتائرت و دیگران، استفاده شد. براساس نتایج توصیفی تحقیق، نرخ نظمگریزی ترافیکی در بین عابران بسیار بالا بوده است و بر اساس نتایج تحلیلی این پژوهش بین سرمایه اجتماعی و آگاهی ترافیکی و سن عابران، با نرخ نظمگریزی آنان رابطه معناداری وجود دارد. نتیجهگیری اساسی پژوهش حاضر این است که با افزایش سطح سرمایه اجتماعی و آگاهی ترافیکی، نرخ نظمگریزی عابران پیاده کاهش مییابد.
بررسی الگوی برنامه ریزی کاربری فضاهای شهری مؤثر بر افزایش امنیت زنان ( نمونه موردی : بخش مرکزی شهر تهران) مهندس الهام ضابطیان* دکتر محمدرضا بمانیان** دکتر مجتبی رفیعیان***(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت حقی بنیادین و پیش نیاز ارتقاء رفاه و سلامت مردم است، در فرایند ادراک امنیت، جنسیت به عنوان مهم ترین عامل شخصیتی محسوب می شود. امنیت یک فضا به کاربری های محاط کننده آن هم بستگی دارد. در این مطالعه پس از بررسی مبانی نظری، با توجه به جدید بودن موضوع، نمونه تجارب جهانی بررسی شده و در نهایت علاوه بر تعیین متغیر های برنامه ریزی کاربری ، شاخص های لازم استخراج شده است که شامل خوانایی فضا، دسترسی داشتن به امداد، نظارت بر فضا، میزان آشنایی فضا و تامین امنیت شبانه شهری می باشد. سپس مطابق رویکرد مشارکتی پرسشنامه هایی با طیف لیکرت تنظیم شد. جهت برآورد حجم جامعه آماری، پس از آزمون اولیه[1]، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل با 300 عدد در نظر گرفته شده است. محدوده مطالعه میدانی بخشی از مرکز شهر تهران واقع در جنوب خیابان امام خمینی است. سپس داده های خام دسته بندی شده و با استفاده از نرم افزار های Excel و SPSS تحلیل شده اند. برای سنجش میانگین احساس امنیت زنان، ابتدا کاربری های همگن در قالب نقشه ای پهنه بندی شد. در نهایت با استفاده از آزمون T-test میانگین احساس امنیت در مواجهه با کاربری های مختلف مقایسه گردیدند. برای سنجش فرضیه اصلی تحقیق: "" به نظر می رسد بین میزان تنوع کاربری ها و فعالیت های شهری در فضای عمومی محدوده مطالعاتی، با افزایش میزان امنیت زنان رابطه ای مستقیم وجود دارد""، از آزمون خی دو ، روش همبستگی گاما و آزمون بتا استفاده شده و نتایج حاکی از اثبات فرضیه مذکور بوده و آزمون بتا نشان دهنده اثرگذاری بیشتر تنوع فعالیت ها، نسبت به کاربری ها است. سپس شاخص های مؤثر در برنامه ریزی کالبدی و احساس امنیت زنان در فضای مورد مطالعه در قالب سوالات جداگانه ای و با استفاده از آزمون T سنجیده شدند و حیات شبانه فضای مورد مطالعه بررسی و جمع بندی و پیشنهادات لازم ارائه شده است.
نسبیت زبانی در واژگان خویشاوندی گویش لکی دره شهر: یک بررسی تطبیقی با زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر به بررسی نسبیتِ زبانی با تأکید بر اصطلاحات خویشاوندی در گویش لکی دره شهر می پردازد. گویشِ لکیِ دره شهر از گویش های زبان کُردی (کُردیِ جنوبی) و گویش اغلب ساکنین شهرستان دره شهر، از توابع استان ایلام، می باشد که در نبردی نابرابر با زبانِ فارسیِ معیار در حال تغییر و دگرگون شدن است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. برای نمونه برداری اطلاعات و داده ها، از روش میدانی استفاده شده است. به این صورت که از روش مصاحبه با افراد خبره و گویشورانِ بومی و ضبط مکالمات آنها با فرمت MP3 از طریق دستگاه ضبط صوت استفاده شده است. تعدادی از واژگان خویشاوندی را نیز از زبان فارسی انتخاب کردیم و از گویشوران باسواد پرسیدیم و از آنان خواستیم تا معادل آنها را در گویش مربوطه بگویند. پس از آن پژوهشگر برخی از واژگانی را که مورد نیاز بود از آن میان استخرج کرد. سپس، واژگانِ خویشاوندی این گویش در یک بررسی تطبیقی با زبان فارسی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته شد.
اهمیت و ارزش این پژوهش از آنجایی است که تاکنون چنین پژوهشی در پیرامون گویش لکی دره شهر انجام نگرفته است. تجزیه و تحلیل و بررسی در این جستار، بر مبنای تفاوت های موجود میان زبان فارسی و گویش لکی دره شهر در مقوله های مربوط به اصطلاحات خویشاوندی می باشد؛ شناخت این واژه ها و بررسی و مطالعه و طبقه بندی آنها علاوه بر اینکه به پایدار ماندن، و دست کم ضبط شدنِ واژگانِ این گویش منجر می شود، می تواند در واژه سازی زبان فارسی امروزی نیز به یاری ما بشتابد.
سنجش و ارزیابی اصول پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی به عنوان یکی از کلیدی ترین موارد مطرح در برنامه ریزی شهری بویژه در برنامه ریزی مجتمع های مسکونی است. پایداری اجتماعی به چگونگی ارتباط میان افراد، جامعه و جوامع توجه داشته است. پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی، وضعیتی است که ساکنان از زندگی در خانه و مجتمع خود رضایت داشته باشند. در مفهوم پایداری اجتماعی نیازهای اساسی و برابری به عنوان ارکان اساسی پایداری اجتماعی شناخته می شوند؛ به عبارت دیگر پایداری اجتماعی، بهره وری مجتمع های مسکونی را به حداکثر می رساند. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش اصول پایدار اجتماعی و ارزیابی میزان رضایت ساکنان در مجتمع های مسکونی در مجتمع مسکونی آ. اس. پ تهران است. این پژوهش دارای هدف کاربردی است و به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات اسنادی و پیمایشی(پرسشنامه، مصاحبه) بوده است. جامعه ی آماری پژوهش را ساکنان محدوده ی مورد مطالعه تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران 186 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شده و شیوه ی نمونه گیری افراد مورد مطالعه، استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. از روش دلفی برای تعیین وزن هر یک از شاخص های پایداری اجتماعی و مدل تحلیل شبکه (ANP) برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شاخص های حفاطت در مقابل جرم و جنایت (0.103)، عدالت اجتماعی (0.0963) و رضایت از کیفیت دسترسی به خدمات (0.0906) به ترتیب بیشترین وزن و سهم را در تحقق پایداری اجتماعی دارند و شاخص های مشارکت و کیفیت محیطی در وضعیت ناپایدار قرار داشتند.
تحولات بافتی تهران در دورة قاجار تغییرات ایجادشده در نحوة قرارگیری خانه ها نسبت به معابر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه بیش از همه دورة قاجار را از دیگر دوره ها متمایز می کند، شروع شهرسازی جدید و ایجاد معابر تازه ساختی است که جزئی از بافت شهر به شمار می آید و تهران را هرچه بیشتر به سمت اروپایی شدن سوق می دهد. چیزی که در این میان اهمیت دارد، چگونگی تحول بافتی تهران و دیگر تغییرات فضایی و ساختاری است که همگام با آن یا درپی آن رخ می نماید؛ یکی از مهم ترین این تغییرات، دگرگونی هایی است که در شاخصه های کالبدی بناهای مسکونی و نوع ارتباط آن ها با معابر شهری به چشم می خورد. شناخت این سیر دگرگونی درگرو شناسایی ویژگی های بافتی تهران و ساختار خانه ها- از ابتدای دورة قاجار تا پایان آن- و تحلیل تفاوت های موجود است. این بخش اهداف اصلی مقالة حاضر را دربرمی گیرد و بیشتر دستاورد تحقیقات میدانی است که از دیدگاهی توصیفی و مقایسه ای بیان شده است. براساس این، دوران قاجار را می توان مبدأ دگرگونی های بنیادین در شیوه های شهرسازی، فضاسازی و خانه سازی دانست. در این دوره، بافت قدیمی شهر و سبک های سنتی ساخت وساز خانه ها رنگ می بازد و بافت جدید و خانه سازی نوین جای آن را می گیرد. با اینکه تمام این تحولات در یک دورة تاریخی روی می دهد، بسته به برهة خاص و ویژگی های درونی محله ها ممکن است متنوع و حتی متفاوت با هم باشد.
بررسی وضعیت مصرف گرایی با تأکید بر شهرنشینی در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف گرایی از موضوعات مهم پژوهش در جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی است. مصرف گرایی یکی از مؤلفه های مشترک دوران مدرن و پست مدرن است. بنابراین مقاله ی حاضر به بررسی تجربی عوامل مرتبط با مصرف گرایی در بین جوانان شهر یزد می پردازد. این پژوهش با روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته، 384 نفر از جوانان شهر یزد را به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار داد. برای پایایی تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. در این مقاله تأثیر متغیرهایی نظیر وسایل ارتباط جمعی، جهانی شدن، دینداری، جنس، محل تولد و تحصیلات با متغیر وابسته بررسی شد. همچنین از نظریات اندیشمندانی مانند گیدنز، بودریار، برایان ترنر و .. استفاده شد. از آنجا که هیچ کدام از نظریات نمی توانند به طور کامل و جامع پدیده ی مصرف گرایی را تبیین کنند، ما از چارچوب نظری ترکیبی استفاده کردیم. نتایج تحقیق نشان داد که در بین متغیرهای زمینه ای، متغیر جنس و محل تولد با مصرف گرایی رابطه ی معنا داری برقرار کردند در واقع هر چه جوامع به سمت مدرنیته و شهرنشینی گام بردارند، میزان مصرف گرایی در بین کنش گران بیشتر می شود و متغیر تحصیلات با مصرف گرایی رابطه ای نداشت. همچنین بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی (با تأکید بر ماهواره) و جهانی شدن رابطه معنادار و مثبتی وجود داشت ولی بین دینداری و مصرف گرایی رابطه ی معنا دار و منفی ای وجود داشت یعنی دینداری افراد مانعی بر مصرف گرایی بیشتر آنها بود. نتایج رگرسیون نشان داد که دو متغیر جهانی شدن و دینداری، 17 درصد از واریانس مصرف گرایی را تبیین کرده اند.
قرائت شهروندان شهر ایوان از مفهوم حقوق شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی آمیخته ای از وظایف و مسئولیت های شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت ( قوای حاکم)؛ حقوق و امتیازاتی که وظیفه تأمین آن بر عهده ی دولت یا قوای حاکم است. مفهوم حقوق شهروندی یکی از عوامل مهم در توسعه ی اجتماعی و رفاه اجتماعی است. هدف این پژوهش قرائت شهروندان شهر ایوان از مفهوم حقوق شهروندی است. روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است. جهت جمع آوری اطلاعات از نمونه گیری سهمیه ای و مصاحبه ی متمرکز(گروه کانونی) استفاده گردیده است. این پژوهش بر روی 50 نفر از شهروندان شهر ایوان انجام شد. شهروندان به پنج گروه ده نفره ی دانش آموزی، دانشجویی، کارمندان، متخصصان، بازاریان و کسبه تفکیک شدند و از هر گروه مصاحبه ی عمیق به عمل آمد؛ نتایج مصاحبه ها ضبط، و به متن تبدیل و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که در مجموع آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی کم است. این مسأله ناشی از اعتماد و مشارکت اندک شهروندان از یک سو، و فعالیت کم در ارائه ی آموزش حقوق شهروندی به شهروندان از سوی دیگر، می باشد. هم چنین، در مصاحبه های انجام شده تقریباً بیشتر مصاحبه شوندگان به آموزش حقوق شهروندی توجه نشان داده اند؛ و این آموزش را به طور گسترده در بین تمام اقشار جامعه لازم دانسته اند. بنابراین، فرایند آموزش باید به صورت گسترده و فراگیر از طرف نهادهای ذی ربط مانند آموزش و پرورش، دانشگاه ها، صدا و سیما و مطبوعات انجام شود. در مورد التزام به حقوق شهروندی، مصاحبه شوندگان دیدی انتقادی نسبت به دولت دارند. در این زمینه به مواردی مثل پارتی بازی و رشوه خواری اشاره می کنندکه منجر به فساد اداری و تضییع حقوق شهروندان می شود.
جایگاه شهرداری در اعمال سیاست اجتماعی محلی در متن قوانین شهرداری (مطالعة موردی: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت جایگاه شهرداری در اعمال سیاست اجتماعی محلی در چارچوب قانونی موجود، به تمام شماری اسناد بالادستی و تمامی قوانین مربوط به شهرداری ها (به ویژه شهرداری تهران) پرداخته است. برای این منظور، از روش تحلیل محتوای کیفی- کمی و تحلیل مضمونی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد بسیاری از مأموریت ها در مقررات داخلی شهرداری آمده، اما در قالب قوانین فراسازمانی نیامده است؛ بنابراین، انجام آن ها را با ابهام همپوشی با سایر دستگاه ها مواجه می کند. در بعضی از حوزه های سیاستی نظیر «بهداشت عمومی»، «حمل ونقل» و «اوقات فراغت»، جایگاه مهمی برای شهرداری درنظر گرفته شده است؛ اما شهرداری در بعضی از محورهای رفاهی به ویژه «امور خانوادگی»، «حفظ سطح درآمد»، «مسکن»، «مراقبت اجتماعی» و «امنیت اجتماعی»، نقش رفاهی چندانی ندارد. همچنین بعضی از گروه ها (سالمندان و مهاجران) به روشنی به عنوان گروه هدف شهرداری معرفی نشده اند و به گروه های دیگر به ویژه کودکان و جوانان کم توجهی شده است. نکتة دیگر اینکه در این اسناد، جلب مشارکت شهروندان در زمینة سیاست های اجتماعی از سوی شهرداری، به طورعمده در سطح اجرا پیش بینی شده است. نتایج این پژوهش، علاوه بر کسب معرفت از جایگاه قانونی شهرداری در اعمال سیاست های محلی، به نهادهای قانونگذار رفاهی برای اصلاح موانع قانونی اعمال این سیاست ها یاری می رساند.
بررسی نقش شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود مناطق فشرده و فرسوده ی شهری از جمله واقعیت های شهرهای متوسط و بزرگ کشور است که به همراه خود مسایل و نیازهای خاصی را ایجاد کرده اند، به طوری که بر تصمیم گیریهای مدیران شهری اثرگذار بوده و بخش مهمی از فعالیتهای آنان به بهبود شرایط و راهکارهای مناسب برای بالا بردن شرایط زندگی در این مناطق اختصاص یافته است. این بافت ها مشکلی برای شهرها از نظر امنیتی، اجتماعی و اقتصادی هستند و در حقیقت می توان از آنها با نام بافت های ناکارآمد شهری یاد کرد. طی سالیان گذشته دولت راهکارهای گوناگونی را در را ستای احیاء، بازسازی و بهسازی این بافت ها تجربه کرده است ولی بسیاری از برنامه ها و مدل های در نظر گرفته شده با واقعیت این بافت ها متناسب نبوده است. نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده تحقق نخواهد یافت، مگر اینکه این فرایند با توجه کامل و مشارکت همه جانبه شهروندان ساکن در این مناطق و با در نظر گرفتن منافع آنها طراحی و اجرا شود. از آنجا که شهر اصفهان به عنوان سومین کلانشهر کشور با مشکلات یاد شده روبروست، این پژوهش به بررسی نقش شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده منطقه 6 این شهر به عنوان محدوده ای که قسمتی از بافت های فرسوده را در خود جای داده است پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، کتابخانه ای-میدانی و توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای Excel و Spss مورد پردازش و تحلیل قرار گرفتند و برای ترسیم نقشه ها نیز از نرم افزار Arc view GIS استفاده شده است. هدف بررسی عوامل موثر بر جذب مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده در منطقه 6 اصفهان است. جامعه آماری جمعیت محدوده بافت فرسوده منطقه 6 که مشتمل بر 35000 نفر و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران 400 نفر تعیین گردید. بر اساس نتایج تحقیق، بین میزان امکانات و خدمات در محله با میزان مشارکت مردم در دو محله مفت آباد و کوله پارچه ارتباط معناداری وجود دارد ولی در سعادت آباد این فرضیه رد می شود و همچنین بین زمینه های اعتمادسازی با میزان مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی در سه محله ارتباط معناداری وجود دارد.
فقرای شهری و دردسر تئوری
حوزههای تخصصی:
"ناپایداری زندگی فقرای شهری، که معمولا در محدوده های غیررسمی و نابسامان شهرها سکونت دارند، را نه تنها مسائل ساختاری نظام اقتصادی – اجتماعی بلکه نظام رسمی برنامه ریزی، که به توجیه وضع موجود و حذف کم درآمدها در این نظام می پردازد، نیز تشدید می کند. نتایج نخبه سالاری در این نظام به خوبی در طرحهای توسعه شهری تبلور یافته است. قرار گرفتن محققان در چهارچوب های نظری و پیش – فرضهای از پیش ساخته باعث شده که مسائل درونی این سکونت گاهها با نگاهی یک سویه تحلیل شده و راه کارهها ارائه شود. در این مقاله ضمن بررسی این رویکرد نمونه موردی سلطان آباد به عنوان نتیجه این نگرش معرفی و در نهایت پیشنهادهایی ارائه شده است. این پیشنهادها با توجه به رویکرد توانمندسازی به تعریف امنیت برای ساکنان، پرهیز از نخبه سالاری و ظرفیت سازی بر اساس توانهای اهل محل و به رسمیت شناختن کم درآمدها در نظام برنامه ریزی برای ایجاد پایداری در توسعه شهری تاکید می شود.
"
مطالعه تطبیقی حس تعلق مکانی در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی (مورد مطالعه: شهر جدید پرند و نسیم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق مکان از مهم ترین عوامل اثرگذار بر رابطه فرد با محیط است. این حس دربرگیرنده عوامل گوناگونی است که کیفیت زندگی فرد در مکان را متأثر می سازد. وجود حس تعلق و یا عدم وجود آن بر رفتارهای افراد در جامعه تأثیر می گذارد. این پژوهش باهدف بررسی و مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق مکان در میان ساکنین شهر جدید پرند (اسکان رسمی) و نسیم شهر (اسکان غیررسمی) انجام گرفته است. برای نیل به این هدف تلاش شد تا با اتکا به دیدگاه های نظری موجود چارچوب نظری مناسبی تدوین و در پرتو آن فرضیاتی تنظیم گردد. با استفاده از روش پیمایش و آمار توصیفی و استنباطی داده های لازم فراهم و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 392 نفر و نمونه گیری چندمرحله ای بکار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که حس تعلق مکانی در اسکان غیررسمی (نسیم شهر) بیش از اسکان رسمی (پرند) است. همچنین سرمایه اجتماعی ساکنان نسیم شهر بیش از ساکنان پرند و سرمایه فرهنگی ساکنین پرند بیش از ساکنین نسیم شهر است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر این است که حس تعلق مکانی در شهر جدید پرند به ترتیب از سرمایه اجتماعی، نگرش به ویژگی های فضایی- کالبدی، سرمایه فرهنگی و حس تعلق مکانی و در نسیم شهر به ترتیب از سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و نگرش به ویژگی های فضایی - کالبدی تأثیر می پذیرد. درمجموع مطابق نتایج حاصله، سرمایه اجتماعی مهم ترین عامل اثرگذار بر حس تعلق مکان در دو شهر پرند و نسیم شهر است.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اجتماعی و اقتصادی در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم توسعه اجتماعی و اقتصادی بسیار بیشتر از خود توسعه در محافل علمی مطرح شده است و بسیاری از جوامع از آن به عنوان مهمترین الگوی پیشرفت یاد می کنند. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اجتماعی و اقتصادی در شهر اصفهان به روش پیمایشی انجام شده است و جامعه آماری پژوهش شامل همه شهروندان اصفهان بوده است که به کمک فرمول کوکران 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و روش نمونه گیری جهت دستیابی به نمونه پژوهشی معرف، نمونه گیری تصادفی بوده است. نتایج پژوهش نشان داده است که متغیرهای کیفیت زندگی، رفاه فردی، برابری قدرت خرید، احساس عدالت اجتماعی و درآمد سرانه به ترتیب دارای بیشترین سهم برای پیش بینی متغیر توسعه اجتماعی و اقتصادی شهروندان شهر اصفهان هستند. این پنج متغیر در مجموع 39 درصد از تغییرات متغیر وابسته (توسعه اجتماعی و اقتصادی) را تبیین می کنند.
مدل یابی ساختاری تأثیر تجربة زیست محیطی و نگرش زیست محیطی بر رفتار زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نوع رفتار زیست محیطی و عوامل مؤثر بر آن از مهم ترین موضوع های جامعه شناسی محیط زیست است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نحوة تأثیرگذاری تجربة زیست محیطی و نگرش زیست محیطی بر رفتار زیست محیطی آن ها انجام شده است. روش پژوهش، پیمایش بوده و نمونة مورد بررسی از شهروندان شهر تبریز در بازة سنّی ۱۵ تا ۷۵ سال است و به شیوة نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار مورد استفادة پژوهش پرسش نامه است. اعتبار ابزار با تکنیک تحلیل عاملی و محاسبة KMO و پایایی آن با محاسبة آلفای کرونباخ بررسی شده است. یافته ها حاکی از آن است که تجربة زیست محیطی شهروندان تبریزی ۸۳/۵۰ درصد مقیاس تعریف شده است. میانگین درصدی نمرات رفتار زیست محیطی برابر با ۵/۷۴ بوده که کمتر از میانگین درصدی نگرش زیست محیطی با مقدار ۸۳/۷۵ است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که متغیر نگرش زیست محیطی با ضریب ۳۹/۰ بر رفتار زیست محیطی تأثیر داشته و متغیر تجربة زیست محیطی نیز با ضریب مسیر ۱۳/۰ بر رفتار زیست-محیطی مؤثر است. متغیر تجربة زیست محیطی نیز با ضریب مسیر ۳/۰ بر نگرش زیست محیطی تأثیر می گذارد؛ بنابراین، تجربة زیست محیطی با تأثیر بر نگرش زیست محیطی، به طور غیرمستقیم بر رفتار زیست محیطی با مقدار ۱۱۷/۰ مؤثر است.
چند مشکل خانواده های شهری
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۳ شماره ۱۵۴
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر سرانه مصرف آب خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناخت متغیرهای مؤثر بر سرانه مصرف آب و رابطه بین هر یک از این متغیرها است. این تحقیق از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن را شهروندان منطقه 3 آب و فاضلاب شهر تهران (مناطق 2 و 5 شهرداری) تشکیل می دهند. در فرایند گردآوری اطلاعات، ابتدا مصرف هر یک از مشتریان از طریق اطلاعات دریافتی از اداره آب و فاضلاب مشخص و سپس از طریق مراجعه به درب منزل 325 خانوار و پر کردن پرسشنامه پژوهشگرساخته به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد: بین نگرش به مصرف بهینه آب و مسئولیت پذیری با سرانه مصرف آب خانواده رابطه معنا داری وجود دارد. به بیان دیگر، با افزایش نگرش به مصرف بهینه آب و مسئولیت پذیری، سرانه مصرف خانواده کاهش می یابد. بین سایر متغیرها (اعتماد به شرکت آب و فاضلاب، آگاهی و دانش نسبت به مصرف آب، تبلیغات شرکت آبفا و اعتماد نهادی) با سرانه مصرف رابطه معناداری وجود ندارد.