فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۰۲۵ مورد.
بررسی تحرک اجتماعی در نواحی روستائی در بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی یکی از محورهای عمده سیاست دولت بعد از انقلاب بوده است. بعد از انقلاب، دولت برنامه های مختلفی را برای توسعه مناطق روستایی کشور انجام داد که غالبا" با تاکید بر رویکرد مردم گرایی و برابر خواهانه همراه بوده است. گفته میشود که سیاستهای توسعه به طور کلی و سیاستهای توسعه روستایی به طور اخص نقش اساسی در فرایند تضعیف تصلب ساختار اجتماعی و تکثیر مواضع اجتماعی و تسهیل شرایط انعطاف پذیر ایفا می کند. این مقاله سعی دارد اثر برنامه های توسعه روستایی را بعد از انقلاب بر تحرک شغلی روستاییان در تعدادی از روستاهای برگزیده با استفاده از روش مقایسه ای پس از رویداد بررسی کند.مقاله نتیجه میگیرد که هر چند تحرک شغلی عموما در روستاهایی که بیشتر برنامه های روستایی در آنها اجرا شده است بیشتر میباشد. ولی گرایش زیادی برای اشغال پایگاه شغلی قبلی خصوصا در تحرک درون نسلی مشاهده می شود. بررسی نشان داد که غالب تحرکهای شغلی (خواه رو به بالا و خواه رو به پایین) دارای برد کوتاه و معطوف به طبقات همجوار بوده است. موقعیت قبلی افراد مورد مطالعه و همچنین ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی آنان درتغییر پایگاه شغلی بیش از برنامه ها موثر بوده است. این موضوع تا حد زیادی به ماهیت برنامه های توسعه روستایی و محدودیت ساختاری جامعه روستایی از نظر گنجایش تعداد مواضع شغلی مربوط میشود
توسعه فیزیکی شهر یزد و تأثیر آن بر ساختار جمعیت بافت قدیم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله به بررسی توسعه فیزیکی شهر یزد و تاثیر آن بر ساختار و شاخصهای جمعیت بافت قدیم و نتایج حاصل از این تحوّل و نیز به آثار نامطلوب جمعیتی ناشی از گسترش بی رویه و ناموزون شهر و بی توجهی به توسعه پایدار درونزا می پردازیم و با استفاده از روشهای تحقیق توصیفی، تحلیلی و بر اساس آمار و اطلاعات موجود در مرکز آمار ایران، به تفکیک دو بخش بافت قدیم و جدید دست می زنیم. نتایج حاصل از بررسی ها نشان میدهد که، توسعه فیزیکی و گسترش بی رویه شهر سبب مهاجرت جمعیت از بافت قدیم به بافت جدید و حاشیه شهر و در نتیجه تغییر ساختار جمعیتی بخش های مورد نظر، از جمله عدم توازن شاخص های رشد، تراکم، ساختار جنسی و سنی، سرانه ها، بعد خانوار و میزان سواد شده است.
"
سنجش درجه توسعه یافتگی فرهنگی استانهای ایران
حوزههای تخصصی:
در این مقاله درجه توسعه یافتگی بخش فرهنگ در استانهای ایران با توجه به 23 شاخص انتخابی فرهنگی اندازه گیری شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که استان تهران در میان استانهای کشور، به دلیل شدت توسعه یافتگی فرهنگی، نسبت به سایر استانها ناهمگن است. استانهای تهران، سمنان، یزد، کرمان، اصفهان، مازندران، آذربایجان شرقی، گیلان در گروه دارای امکانات فرهنگی و استانهای خراسان، زنجان، چهار محال بختیاری، اردبیل، مرکزی، فارس، همدان و آذربایجان غربی در گروه استانهای نیمه برخوردار فرهنگی و استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، بوشهر، هرمزگان، کردستان، کرمانشاه، لرستان، ایلام و سیستان و بلوچستان جزو استانهای محروم از امکانات فرهنگی قرار دارند. از عوامل مؤثر در نابرابریهای فرهنگی استانها، نبودِ فرصتهای برابر در منابع، وجود نظام برنامه ریزی مرکزگرا و بهره گیری از الگوی توسعه "مرکز- پیرامون" بوده است. تخصیص بهینه منابع فرهنگی از پایین ترین استانها در نظام سلسله مراتب توسعه و سپس ارائه در فرصتهای برابر منابع به عنوان دو راهبرد اساسی توسعه فرهنگی توصیه می شود
موانع مشارکت زنان در فرایند توسعه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجوداینکه زنان نیز عاملان و ذی نفعان توسعه اند، سهم زنان ایرانی به ویژه در فعالیت اقتصادی و تصمیم گیری سیاسی اندک است و این مسئله همچنان باقی است که چه عوامل و موانعی در سطوح خرد و کلان به استقرار و تثبیت نابرابری جنسیتی در روند توسعه کشور منجر شده است؟ این مقاله با اتخاذ نظریه به گشت اجتماعی چلبی و با استناد به یافته های تحقیقات انجام شده و آمار رسمی موجود، در سطح خرد، جامعه پذیری جنسیتی، فضاهای جنسیتی، نوع شبکه اجتماعی زنان، دشواری تحرک زنان (تحرک فیزیکی، اقامتی، شغلی)، محدودیت در فرصت های اجتماعی (آموزشی، شغلی و گروهی) و فقدان وفاق استراتژیک نخبگان را مانع تکوین و گسترش شخصیت پیشرفته کارگزار توسعه در زنان می داند و در سطح کلان، ابعاد هنجاری و نمادی ساخت اجتماعی را دچار اختلالاتی می داند که بستر اولیه لازم برای مشارکت زنان در توسعه را فراهم نمی آورد.
بررسی رابطه بین مشارکت زنان در نیروی کار و توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان یکی از انواع سرمایه های انسانی، تقریبا نیمی از جمعیت در سنین کار هر کشور را تشکیل می دهند. مشارکت بالای زنان در نیروی کار می تواند با افزایش دادن عرضه کار باعث افزایش رشد اقتصادی کشورها شود. افزایش سهم زنان در نیروی کار به یکی از مسائل کلیدی در اقتصاد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تبدیل شده است. لذا در این مطالعه سعی می شود تا به بررسی رابطه بین مشارکت زنان در نیروی کار و توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی پرداخته شود. برای این منظور در این مقاله از داده های مربوط به سالهای 2013-1990 استفاده شد. لذا پس از بررسی پایایی متغیرها و تعیین مدل مناسب از روش پنل دیتا برای تخمین مدل استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که متغیرهای لگاریتم تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری و نرخ باروری تاثیر منفی و متغیرهای لگاریتم مربع تولید ناخالص داخلی، نرخ شهرنشینی، نرخ ثبت نام ناخالص زنان در مدارس ابتدایی، نرخ ثبت نام ناخالص زنان در مدارس متوسطه و نرخ ثبت نام ناخالص زنان در مدارس عالی تاثیر مثبت بر نرخ مشارکت زنان در نیروی کار کشورهای اسلامی دارند. همچنین نتایج نشان داد که بین نرخ مشارکت زنان در نیروی کار زنان و توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی یک رابطه غیر خطی و U شکل وجود دارد.
بازسازی معنایی پیامدهای تغییرات اقتصادی در منطقه اورامان تخت کردستان ایران: ارایه یک نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اثرات آموزش های غیر رسمی بر توسعه اقتصادی روستاها (مطالعه موردی روستاهای شهرستان فریدن استان اصفهان)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های مورد عمل وزارت جهاد کشاورزی برای افزایش میزان عملکرد و بهره وری از منابع در مناطق روستایی، برگزاری آموزشهای غیر رسمی است. این تحقیق با هدف شناسایی آثار و پیامدهای اقتصادی این آموزشها در چارچوب پژوهش ارزشیابی و با استفاده از الگوی ارزشیابی شبه تجربی انجام گرفته است. در این الگو با تکمیل 262 پرسشنامه از خانوارهای روستایی در شهرستان فریدن، در قالب گروه تجربی و شاهد، اطلاعات لازم جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در شاخص افزایش تولیدات دامی، تفاوت مشاهده شده بین دو گروه معنی دار و آموزشهای غیر رسمی در زمینه افزایش تولیدات دامی فراگیران مؤثر است. در شاخص بهبود و افزایش درآمد نیز تفاوت مشاهده شده بین دو گروه معنی دار و این آموزشها در بهبود نسبی درآمد دامداران روستایی مؤثر است. در شاخص افزایش سرمایه گذاری در امور دامداری تفاوت مشاهده شده بین دو گروه در خصوص متغیرهای دریافت وام، سرمایه گذاری در احداث جایگاه دام، سرمایه گذاری در بهسازی جایگاه دام، سرمایه گذاری در خرید وسایل و تجهیزات و سرمایه گذاری در سایر فعالیتهای دامداری، معنی دار و تنها درخصوص متغیر تمایل به دریافت دام دامداری و تمایل به افزایش دام تفاوت معنی دار است. لذا با توجه به اینکه آموزشهای غیر رسمی به عنوان یکی از روشهای مؤثر در بهبود و ارتقای سطح تولید و بهره وری نهایی، نوسازی شیوه های گوناگون تولید و توسعه اجتماعی و فرهنگی روستایی مؤثر است، فراهم نمودن امکانات کافی و مناسب در چهارچوب یک برنامه مشخص و مدون، ارائه این خدمات توسط اتحادیه های صنفی، شرکتهای تعاونی، سازمانهای غیر دولتی همراه با رفع مسائل و مشکلات دامداران و ارائه وسایل و ابزار خاص به صورت رایگان یا یارانه دار به فراگیران مد نظر قرار گیرد.
ترویج و توسعه کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت روزافزون به کار گیری صحیح دستاورهای نوین علمی و فنی در فرایند توسعه کشاورزی این پرسش مطرح است که ترویج به عنوان عامل اصلی اشاعه نوآوریهای علمی و فنی چه نقشی درتوسعه کشاورزی ایران ایفا کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش ضمن مرور منابع و با توجه به دیدگاه نظامهای پیچیده، چارچوب مفهومی جامعی تنظیم گردید و در قالب آن توسعه کشاورزی به عنوان تابعی از عملکرد نظام کشاورزی و عناصر درونی آن از جمله ترویج مورد توجه قرار گرفت. به منظور تعیین سهم ترویج در توسعه کشاورزی علاوه بر اعمال روش شبه آزمایش و کنترل میدانی عوامل غیر آزمایشی تکنیکهای پیشرفته کنترل آماری نیز مورد استفاده قرار گرفت. پس از انتخاب نمونه ها، در سطح ملی و گردآوری داده ها و تحلیل آنها این نتایج به دست آمده که توسعه کشاورزی تابعی از شرایط وعوامل عدیده ای است که یکی از موثرترین آنها ترویج کشاورزی است. ترویج از طریق ارتقاء سطح دانش و مهارتهای کشاورزان درتوسعه کشاورزی موثر است. ولی میزان این تاثیر به عوامل دیگری بستگی دارد که در چارچوب مفهومی این پژوهش تحت عنوان عوامل کنترل مطرح شدهاند. عوامل کنترل اعم از آنکه عوامل درون بخشی ترویج و نظام کشاورزی باشند یا عوامل اجتماعی و طبیعی،در افزایش میزان اثر بخشی ترویج در توسعه کشاورزی موثرند. بنابراین در فرایند توسعه ترویج و توسعه کشاورزی توجه به مجموعه این عوامل ضروری است.
اثر وابستگی اقتصادی بر کشمکش سیاسی شورشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت نظری وابستگی/ نظام جهانی متکی به تفکیک میان کشورهای مرکز (مادر) و پیرامون (اقمار) در جهان است. این سنت نظری مدعی است که نظام جهانی سرمایه داری با انتقال منابع عمده کشورهای کمتر توسعه یافته جهان سوم به کشورهای توسعه یافته مرکز، مانع توسعه مستقل و ملی آنان شده و از این طریق پیرامونی شدن آن ها را در درون نظام تقسیم کار بین المللی تقویت می نماید. به عبارت دیگر، کشورهای توسعه یافته مرکز، مازاد اقتصادی کشورهای پیرامون را تملک می کنند و آن را برای توسعه هر چه بیشتر خویش، اختصاص می دهند. کشورهای پیرامونی نیز به دلیل دسترسی نداشتن به مازاد خود، توسعه نیافته باقی می مانند. یکی از نتایج سیاسی یک چنین ساختاری عبارت است از تفاوت های قابل توجه مشاهده شده در سطوح کشمکش سیاسی شورشی در میان کشورهای توسعه یافته مرکز با کشورهای توسعه نیافته پیرامونی. در پژوهش حاضر، استدلال های اصلی تئوری های وابستگی/ نظام جهانی در تبیین کشمکش سیاسی شورشی در قالب فرضیات تحقیق استخراج و به صورت مدلی تئوریک تدوین گردید. سپس، با مقابله این مدل تئوریک با داده های مربوط به 95 کشور پیرامونی در یک دوره بلندمدت زمانی (بیست سال)، میزان انطباق و تناظر پیش بینی های نظری تئوری های مزبور با شواهد بین کشوری مورد ارزیابی و داوری تجربی قرار گرفت.
در مجموع، یافته های این پژوهش بین کشوری نتوانست برای دیدگاه نظری وابستگی/ نظام جهانی تایید تجربی فراهم آورد. به بیان دیگر، هیچ یک از فرضیات منطقا استخراج شده از سنت نظری وابستگی/ نظام جهانی در تبیین کشمکش سیاسی شورشی نتوانستند از این آزمون تجربی سربلند بیرون بیایند.
بررسی مهاجرت معکوس و تأثیر آن بر توسعه ی اقتصادی،اجتماعی و تغییرات فرهنگی و سیاسی در روستاهای شهرستان های تنکابن و رامسر واقع در استان مازندران ۱۳۸۵-۱۳۹۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای تنکابن و رامسر از شهرهای ساحلی شمال کشور هستند که مهاجرت معکوس در آنها جریان دارد. پژوهش حاضر به تأثیر مهاجرت معکوس بر توسعه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در روستاهای شهرستانهای تنکابن و رامسر می پردازد. روش تحقیق توصیفی، پیمایشی است و از روش اسنادی (کتابخانه ای) نیز استفاده شده است. نظریات غالب در تحقی ق عبارتن د از: نظریه ی کارکردگرایی و نظریه ی چرخه ی حیات. دو شیوه ی نمونه گیری در این تحقیق با توجه به وجود ۲ نمونه ی آماری وجود دارد. نمونه گیری سهمیه ای با روش توزیع اتفاقی بین ۳۷۰ نفر از مهاجران به روستا توسط پرسشنامه ی شماره ی ۱ و یک روش نمونه گیری هدفمند با روش توزیع گلوله ی برفی با پرسشنامه شماره۲ بین همان ۳۷۰ نفر مهاجر به روستا و هم ۹۳ نفر از ساکنان روستایی که دارای مقام دولتی و محلی در روستا بوده اند انجام شد و در نهایت نتایج به دست آمده با هم مقایسه شده است.
برای آزمون متغیرهای پژوهش از آماره های متناسب در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج به دست آمده حاکی از وجود تأثیر مثبت و معنادار مهاجرت معکوس بر توسعه ی اقتصادی-اجتماعی و سیاسی و تأثیر منفی و معنادار مهاجرت معکوس بر توسعه ی فرهنگی است. مؤلفه ی کارکرد اقتصادی با بار عاملی ۷۴/۰ دارای بیشترین تأثیر، همچنین مؤلفه کارکرد اجتماعی با بار عاملی ۷۳/۰، مؤلفه ی کارکرد سیاسی با بار عاملی ۷۰/۰ و مؤلفه ی کارکرد منفی فرهنگی با بار عاملی ۶۵/۰، رتبه های بعدی میزان تأثیر در مؤلفه ی مهاجرت معکوس را دارند. در عین حال با مقایسه ی دیدگاه ساکنان روست ا و مهاجران و مقایسه ی پرسشنامه شماره ی ۱ و ۲ پاسخهای بسیار شبیه و یکسانی به دست آمد.
تحلیل کیفی نگرش توسعه ای در ادبیات عامیانه: با تأکید بر ضرب المثل های لری
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی همواره یکی از دغدغه های جوامع در حال گذار بوده است. این جوامع در شناختن عوامل عقب ماندگی خویش به دلایل مختلفی متوسل شده اند. زبان و ادبیات عامیانه یکی از مواردی است که تجلی گاه لایه های زیرین شخصیت افراد است و از این دریچه می توان نگرش های افراد را نسبت به موضوع توسعه سنجید. برای بررسی نگرش توسعه ای لرستان از منظر فرهنگی رجوع به ضرب المثل های لری می تواند مبنای دقیقی را فراهم آورد. چارچوب نظری این تحقیق با استفاده از نظرهای متفکران دیدگاه نوسازی ساخته شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل محتوای تلخیصی است که در آن ضرب المثل ها به لحاظ مضمونی در مقوله های مختلف توسعه ای گنجانده شده و تعداد فراوانی ضرب المثل ها و هم جهت گیری مثبت و منفی مضمون هر یک از آن ها با توسعه واکاوی شده است. یافته ها نشان می دهد که به لحاظ تکرار، توصیه به عقل گرایی، ارزش های اخلاقی مؤید کار، گرایش به جمع گرایی، محافظه کاری و تقدیرگرایی در میان مثل ها، بیشترین تکرار را داشته اند. همچنین مقوله های ارزش های اخلاقی مؤید کار، عقل گرایی، جمع گرایی، دارای موارد مثبت بیشتری بوده و مقوله های محافظه کاری و سازگاری (عدم نیاز به پیشرفت)، تقدیرگرایی، جایگاه انتسابی، عام گرایی، نگاه به ثروت، نگاه جنسیتی و فردگرایی، دارای موارد منفی بیشتری هستند. در مجموع می توان گفت که غلبه ی مثل هایی با مضمون ناسازگار با توسعه، در میان ضرب المثل های لری بیشتر به چشم می خورد.
شکل گیری سرمایه اجتماعی و فرا تحلیل عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله به بررسی مفهوم و نظریه های شکل گیری سرمایه اجتماعی پرداخته شده و با روش فرا تحلیل، تعدادی از پژوهش های انجام شده در مورد سرمایه اجتماعی در ایران بررسی شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد متغیرهای سن، تحصیلات، تاهل، شاغل بودن و درآمد به جز با عنصر اعتماد با سایر عناصر سرمایه اجتماعی اعم از آگاهی و توجه به امور عمومی، اعتماد، مشارکت های رسمی و غیر رسمی رابطه مستقیم دارد. و مردان در آگاهی و توجه به امور عمومی و مشارکت رسمی نقش بیشتری نسبت به زنان دارند و مشارکت غیر رسمی زنان بیشتر می باشد و در میزان اعتماد تفاوتی بین زن و مرد دیده نمی شود.
"
مباحث نظری/ مشارکت اجتماعی کودکان
حوزههای تخصصی:
"مشارکت را می توان فرایند سهیم شدن در تصمیمهای اثر گذار بر زندگی دانست. هر چند این مفهوم را کم و بیش اندیشمندان قرون گذشته طرح و به کار برده اند، اما تا به امروز در کاربردهای مختلف، ابعاد تازه تری را به خود اختصاص داده است. یکی از ابعاد نوین، مشارکت اجتماعی کودکان است که در دهه های اخیر با استناد به کنوانسیون حقوق کودک مطرح شده است. این مهم را می توان با هدف گسترش و توسعه توانمندیها و پذیرش مسوولیت در زندگی اقتصادی، اجتماعی و در پیوند با شهروندی مورد توجه قرار دارد. آموزش بر محور حقوق و مسوولیتهای شهروندی گام نسبتا جدیدی به سوی مشارکت اجتماعی کودکان تلقی شده است که همراه با برنامه ها و طرحهای مشارکتی زمینه را برای توسعه جامعه فراهم خواهد کرد. در این مقاله، تلاش شده است تا به استناد به رهیافتهای نظری و مطالعات تجربی پیوند مشارکت و شهروندی مطرح و در چارچوب الگویی بر دو بعد آموزش و تجربه تاکید شود . فرض اصلی بر این قرار دارد که جامعه ایران نیازمند تحولی اندیشمندانه در خصوص نگرش به مشارکت کودکان و ارایه و تکامل انواع راه حل های مشارکتی است، تا از این طریق هر کودک راه های ایفای نقش مسوولانه را کشف کند.
"
معرفی و نقد کتاب: نظریه تمدن
حوزههای تخصصی:
مدرنیته، مدرنیزاسیون و تجدد
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوی خاموش فرهنگ فقر و عوامل مرتبط با آن «مطالعة موردی : شهرستان دلفان استان لرستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی جنبة فرهنگی فقر تحت عنوان «فرهنگ فقر» پرداخته است. این مفهوم را اولین بار اسکار لوئیس به صورت مبسوط و در نتیجة تحقیقات میدانی اش مطرح کرد. شاید کوتاه ترین تشریحی که از این مفهوم می توان کرد این است که «فقرا فقر خود را به صورت خودآگاهانه ستایش نمی-کنند، بلکه به صورت ناآگاهانه آن را حفظ می کنند».
این تحقیق با استخراج مهم ترین شاخص های فرهنگ فقر همچون تقدیرگرایی، مصرف گرایی و عدم تمایل به پس انداز، بیگانگی اجتماعی، عدم آینده نگری و عدم سرزنش فقر، به بررسی این پدیده در میان شهروندان شهرستان دلفان از حوزة استان لرستان و عوامل مرتبط با آن به روش پیمایشی پرداخته است.
نتایج نشان داد که حدود 80 درصد نمونة مورد مطالعه، به میزان متوسط و زیادی از فرهنگ فقر رنج می برند. براساس یافته های تبیینی این تحقیق همبستگی معناداری بین فرهنگ فقر با سرمایة فرهنگی، میزان دین داری و محل سکونت در سطح 99 درصد اطمینان وجود دارد. ضمن اینکه بین این متغیر و میزان استفاده از رسانه های جمعی همبستگی معناداری مشاهده نشد.