مقاله حاضر درصدد است با ارائه یک دیدگاه نظری اهمیت لزوم تناسب میان ساختارهای اداری، سیاسی و فرهنگی را به طور تئوریک نشان دهد. مبانی نظری این مقاله، محل تقاطع دو حوزه بسیار معروف جامعه شناسی ماکس وبر، یعنی جامعه شناسی فرهنگ و جامعه شناسی سیاسی اوست. بنابراین، با بیان ویژگیها و انواع ساختارهای سیاسی – اجتماعی و ارتباط تنگاتنگ آنها با ساختار اداری، نگارنده به بررسی ارتباط متقابل میان آن ساختارها و توسعه فرهنگی می پردازد.
"دیدگاه راستین آیین زردشت در خصوص ازدواج با خویشاوندان بسیار نزدیک و چگونگی و میزان رواج این گونه زناشویی نزد ایرانیان باستان، از جمله مسائلی است که قرنها سبب مناقشه مورخان، محققان و ایران شناسان بوده است.
در این مقاله، سعی کرده ایم تا فارغ از هر گونه پیش داوری و جهت گیری ارزش گرایانه، جهات و جوانب مختلف این مسأله را بی طرفانه و به صورت کاملاً مستند بررسی کنیم.
می توانیم بگوییم که زناشویی با خویشاوندان بسیار نزدیک در ایران باستان بیشتر به خواص (شاهان، شاهزادگان و اشراف)اختصاص داشته است.
بی گمان، شیوع نسبی ازدواجهای مزبور، به زمینه اجتماعی مناسب و انگیزه هایی قوی و مؤثر متکی بوده است که از آن میان می توان به عواملی نظیر: بیگانه هراسی، التزام به حفظ اصالت نسب، اعتقاد به تأثیر مثبت این نوع وصلت بر بهبود نسل و از همه مهمتر به ملاحظات اقتصادی (تحکیم موقعیت طبقاتی، ممانعت از تقسیم دارایی و میراث و سهل گیری در تعیین مهریه و جهیزیه) اشاره کرد.
این گونه ازدواجها، مدتها پیش از ورود اسلام به ایران، عملاً منسوخ شده بود.
"
مطالعات جامعه شناختی در زمینه قشربندی اجتماعی کمتر به پدیده ناسازگاری پایگاهی (فقدان تناسب در ابعاد پایگاه اجتماعی) و تبعات روانی- اجتماعی آن توجه کرده است. و پژوهشگرانی که این پدیده را مورد توجه قرار داده اند، اغلب، بین ناسازگاری پایگاهی و پیامدهای روانی- اجتماعی آن، رابطه خطی را در نظر داشته اند. در این مقاله رابطه بین دو متغیر مزبور را سهمی درجه دو می پنداریم و برای قسمتهای مختلف دامنه ناسازگاری پایگاهی آثار روانی- اجتماعی گوناگون را قائل می شویم. روش این تحقیق به شیوه پیمایش اجتماعی است که با حجمی برابر 705 نمونه برای خانواده های ساکن در شهر تهران صورت گرفته است. یافته های این مطالعه فرضیه غیر خطی بودن ِ (سهمی درجه دو) دو متغیر مذکور را تأیید می کند.