فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف توسعه روستایی، بهبود وضعیت روستاییان در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. به گونه ای که سطح توقعات و شرایط زندگی پایین (چیزی که در مناطق در حال توسعه وجود دارد) توقعات و آرزوهای پایین را به وجود می آورد و در همان حال شرایط زندگی بالاتر (مناطق توسعه یافته) توقعات و آرزوهای بالاتری به وجود می آورد؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل رابط ه بین سطح توقعات روستاییان و توسع ه روستایی در روستاهای منطق ه سیستان صورت گرفته است. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفته است. حجم جامعه نمونه 400 سرپرست خانوار در 40 روستا بوده و با روش تخصیص متناسب به صورت تصادفی به دست آمده است و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل ANP ، آزمون های اسپیرمن و کروسکال- والیس در نرم افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سطح بندی مدل ANP نشان داد که روستای سفیدابه ولورگ باغ به ترتیب با امتیاز نرمال 0442/0، 0378/0 بیشترین سطح توقع و روستای امامیه پایین و روستای نوری با امتیاز نرمال 031/0، 049/0 کمترین سطح توقع را داشته اند. از بین شاخص های تأثیرگذار بر سطح توقعات روستاییان از توسعه روستایی، به ترتیب شاخص های بُعد زیست محیطی و اجتماعی با میانگین 45/3 و 38/3 بالاترین و کمترین میزان را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن نشان داد که بین سطح توقعات روستاییان از توسعه روستاهای منطقه سیستان، رابطه معناداری وجود دارد؛ به گونه ای که با بالا رفتن سطح توقعات میزان توسعه روستاها افزایش می یابد و با پایین آمدن سطح توقعات روستاییان، میزان توسعه روستاها کاهش می یابد. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین سطح توقعات روستاییان از توسعه روستایی در منطقه سیستان تفاوت معناداری وجود دارد.
سنجش سطح دانش و آگاهی روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان میان خواف شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی یک چالش عمده در نواحی روستایی است و کنترل آن در روستا از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به این مسئله هنوز عرصه های روستایی کشور از یک مدیریت فراگیر بحران برخوردار نبوده و سالیانه تعداد زیادی از ساکنان نواحی روستایی کشور در اثر سوانح طبیعی و غیرطبیعی دچار خسارات و تلفات جانی و مالی می شوند. روستاها و اهالی آن به عنوان پایه اصلی در مدیریت بحران با دانش و آگاهی، پیش بینی، آمادگی و بازسازی مناسب، نقش جدی در کاهش خسارات و تلفات مخاطرات خواهند داشت. پژوهش حاضر در بهار ۱۳۹۵، با هدف سنجش سطح دانش و آگاهی روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی انجام شد. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شناسی توصیفی- تحلیلی از طریق شیوه مطالعه اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را ۲۶۰ نفر از خانوارهای روستایی دهستان میان خواف شهرستان خواف تشکیل داده اند. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس شاخص ها و مؤلفه های ابعاد ۴ گانه دانش مدیریت بحران خشکسالی از ادبیات نظری استفاده شد. پایایی ابزار اندازه گیری با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (۰.۷۸۴)، تأیید شد. نتایج و یافته های این پژوهش حاکی از آن است که خانوارهای روستایی نمونه در برخورداری از مؤلفه های ابعاد چهارگانه دانش مدیریت بحران و در کل دانش روستاییان درباره مدیریت بحران خشکسالی، پایین تر از سطح مطلوب میانگین عددی ۳ قرار دارند. همچنین با استفاده از مدل اولویت بندی کوپراس، بین روستاهای مورد مطالعه در خصوص برخورداری از دانش مدیریت بحران خشکسالی رتبه بندی انجام گرفت که روستای فایندر با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای وراب در رتبه دوم و روستای مهاباد در پایین ترین رتبه قرار دارند.
مقایسه تطبیقی اثرات قاچاق کالا بر توسعه نواحی روستایی (موردپژوهی: مناطق تجاری ده شیخ (فارس) و گچین (هرمزگان))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین چالش فراروی امنیت در مناطق مرزی کشور، بیکاری و نارضایتی از فعالیت های اقتصادی است. این مسئله باعث می شود مردم برای تأمین معاش و گذران زندگی خود به انواع شغل های کاذب و غیررسمی که در این شرایط پا به عرصه وجود می گذارند، روی آورند. یکی از فعالیت های غیررسمی، رشد مبادلات مرزی غیررسمی (قاچاق) است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ایجادشده از گسترش فعالیت اقتصاد غیررسمی و بازتاب متفاوت آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه تجاری ده شیخ در استان فارس و گچین در استان هرمزگان است. نوع تحقیق کاربردی، روش استفاده شده توصیفی تحلیلی و همبستگی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه) استفاده شده است. طبق آخرین سرشماری، جمعیت روستاهای ده شیخ و سیگار به همراه روستاهای چاه شیخ، جری و کره موچی در مجموع 4467 نفر در قالب 1124 خانوار و روستاهای گچین، مغ آباد بالا و پایین در مجموع 1295خانوار گزارش شده است. حجم نمونه مطالعه شده منتج از فرمول کوکران، شامل156 خانوار منطقه ده شیخ و 160 خانوار از منطقه گچین است که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (آزمون t و فریدمن و من ویتنی) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که طبق آزمون فریدمن، میانگین عددی هر سه متغیر در روستای ده شیخ تقریباً یکسان است و توزیع تقریباً یکسانی دارند؛ اما این میانگین در شاخص های روستای گچین اختلاف فاحشی دارند، به گونه ای که شاخص اقتصادی با میانگین 14/50 بیشترین و شاخص های اجتماعی و کالبدی به ترتیب با میانگین 46/35 و 99/33 کمترین تأثیرپذیری را داشته اند.
تحلیل تضاد کنشگران اجتماعی در عرصه های منابع طبیعی و تأثیرات آن بر جامعه روستایی (مورد مطالعه: شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
635 - 648
حوزههای تخصصی:
منابع طبیعی یکی از ارکان جدایی ناپذیر زندگی انسان هاست و بسیاری از نیاز های ضروری آدمی مانند خوراک، پوشاک و مسکن از وجود چنین منابعی حاصل می شود. اما تلاش برای برآورده کردن نیازهای معیشت خانوار، گاه باعث ایجاد تضاد و درگیری بین ذی نفعان منابع طبیعی می شود که تأثیرات نامطلوبی بر معیشت آن ها می گذارد. از این رو، هدف این پژوهش ترسیم الگوی تضاد بین کنشگران و تحلیل تأثیر این تضادها بر جامعه روستایی در حوضه های دوراهان و چشمه علی در استان چهارمحال و بختیاری است. در این زمینه از روش شناسی کیفی شامل طرح مطالعه چندموردی با واحدهای تحلیل چندگانه استفاده شد. بنابراین، در گردآوری داده ها، روش های کیفی مانند مشاهده، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، گروه های متمرکز، نقشه کشی ها و نمودارهای ون به کار رفت. داده ها در نهایت، با روش ارزیابی الگوی تضاد، ترسیم و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که وجود منافع مختلف بین کنشگران باعث ایجاد تضاد در سطوح متفاوت بین آن ها می شود. همچنین، تضاد بین کنشگران باعث تضعیف معیشت خانوارهای روستایی، مهاجرت خانوارها از روستاها و کاهش سرمایه های اجتماعی می شود. با وجود پیامدهای منفی، تضاد در برخی موارد نتایج مثبت بر جای گذاشته است؛ برای مثال، اقدامات کارشناسان منابع طبیعی در حفاظت از منابع طبیعی و جلوگیری از بهره برداری های بی رویه، با وجود تضاد، باعث بهبود پوشش گیاهی در بعضی مناطق شده است.
تحلیل ابعاد اثرگذاری طرح های نوسازی و بهسازی مسکن بر کیفیت محیط روستا (منطقه مورد مطالعه: دهستان حومه شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اﻣﺮوزه آﮔﺎﻫی از اﻣکﺎﻧﺎت و ﺗﻨﮕﻨﺎﻫﺎی ﻧﻮاﺣی روﺳﺘﺎیی و ﺗﺤﻠیﻞ آن ها در ﻓﺮایﻨﺪ برنامه ریزی توسعه روﺳﺘﺎی ی اﻫﻤیﺖ ﺑﺴﺰایی دارد و ﻧﻮﻋی ﺿﺮورت ﺟﻬﺖ ارائه ﻃﺮح ها و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪهای ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺤﺴﻮب می شود. در این راستا طرح های متنوعی در قالب برنامه های توسعه روستایی به اجراء گذاشته شده است که طرح های بهسازی و نوسازی روستایی یکی از مهم ترین این طرح ها در کشور می باشد. اما آنچه مهم است تأثیر طرح های توسعه و آثار آن در بلندمدت بر کیفیت محیطی روستا می باشد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیرات ناشی از طرح های بهسازی و نوسازی مسکن بر کیفیت محیطی روستاهای دهستان حومه شهرستان شیروان با حدود 22 نقطه روستایی می باشد. روش انجام این تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را دریافت کنندگان وام بهسازی و نوسازی مسکن روستایی تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 203 نفر برآورد گردی د که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدن د. پس از طراحی پرسشنامه براساس شاخص ها و متغیرهای مستخرج از ادبیات نظری تحقیق و تأیید روایی و سنجش پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (80 درصد)، پرسشنامه ها تکمیل و در محیط SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان می دهد طرح های بهسازی و نوسازی روستایی تأثیرات قابل توجهی در شاخص های کیفیت محیط نظیر ماندگاری (01/3)، افزایش استحکام مساکن (01/3)، افزایش حس امنیت (95/2) داشته است. براساس مدل تحلیل مسیر بعد اقتصادی با اثرات کل 659/0 بیش ترین تأثیر و بعد اجتماعی با اثرات کل 450/0 کم ترین تأثیر را بر روی سطح کیفیت محیط کل جامعه آماری روستاهای دارای طرح بهسازی و نوسازی داشته اند.
راهبردهای اقتصادی بهبود شاخص های مسکن در نواحی روستایی شهرستان کهگیلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز مسکن بسیاری از جنبه های زندگی انسانی را تحت الشعاع قرار داده است و از مهم ترین عواملی است که می تواند بر عدالت اثر مستقیم داشته باشد. تغییر سبک زندگی، پیشرفت فناوری و تکنولوژی باعث شده تا مسکن مناسب به عنوان یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان شناخته شود. تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده که به دنبال راهبردهای بهبود شاخص های کمی و کیفی مسکن در دهستان بهمئی سرحدی غربی با استفاده از ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی بوده است. بدین منظور ابتدا وضعیت برخورداری روستاهای دهستان با تکنیک تاپسیس و آنتروپی شانون تحلیل شده است. برای گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان در امر برنامه ریزی روستایی و تهیه پرسشنامه در قالب دلفی صورت گرفته سپس نظرات گروه دلفی در ماتریس عوامل درونی و بیرونی و همچنین ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که به لحاظ برخورداری از شاخص های کمی و کیفی مسکن روستای درغک دارای بهترین و روستای سرهنگ دارای بدترین وضعیت بوده است. نتایج حاصل از برنامه راهبردهای کمی نشان داد ایجاد و گسترش اشتغال در بخش کشاورزی و خدمات، زنده سازی فضاهای همگن و پویای روستایی و تقویت معیارهای ساخت مسکن روستایی اعم از فناوری، شیوه ساخت، ابعاد مقیاس و تناسب با ویژگی های طبیعی روستا و کالبد آن، در اختیار گذاشتن مصالح با قیمت مناسب به روستاییان از طریق تشکیل تعاونی ها و یا اتحادیه های پخش و فروش مواد و مصالح و توجه به مسکن روستایی می تواند به عنوان اولویت دارترین راهبردها موجب بهبود شاخص های کمی و کیفی مسکن روستایی در این دهستان شود.
الگوی توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی شهرستان خوی با رویکرد الگوسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به طراحی و تبیین مدل کارآفرینی مستقل روستایی برای مناطق روستایی شهرستان خوی با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری تفسیری پرداخته و برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. به این ترتیب که ابتدا با روش دلفی از طریق نظرخواهی از 18 تن از خبرگان کارآفرینی محلی طی سه مرحله، عوامل مؤثر در کارآفرینی مستقل روستایی شناسایی و طبقه بندی گردید، سپس پرسشنامه طراحی شده در اختیار 83 تن از دهیاران و شوراهای اسلامی روستاها با توجه به آگاهی، قابلیت دسترسی و تمایل به مشارکت قرار گرفت و در ادامه با استفاده از نرم افزار SmartPLS روایی و پایایی مدل اولیه محاسبه شد و در انتها با استفاده از نظرات 10 تن از کارشناسان محلی در زمینه کارآفرینی در محیط نرم افزار ISM مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه مورد مطالعه ترسیم گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان عوامل زیرساختی، اقتصادی، نهادی، مشارکتی، فردی و نظام های حمایتی شناسایی شده، ""عوامل زیرساختی"" مستقل ترین عنصر (زیربنایی ترین عنصر) و عوامل فردی و مشارکت روبنایی ترین عنصر (وابسته ترین عنصر) در مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه است. این مدل علاوه بر اینکه دید کلی از عوامل تشکیل دهنده سیستم کارآفرینی مستقل روستایی در اختیار مسئولین ذیربط قرار می دهد، توالی و اولویت اقدامات لازم در زمینه توسعه کارآفرینی روستایی را نیز در اختیار آنها می گذارد. نتایج این تحقیق می تواند به عنوان الگویی برای برنامه ریزی های آتی در زمینه کارآفرینی روستایی در منطقه مورد مطالعه باشد که در صورت استفاده از یافته های تحقیق در زمینه منابع و زمان صرفه جویی های زیادی را برای ارگان های تصمیم گیرنده خواهد داشت.
طراحی الگوی تشکیل یک سازمان مردمنهاد محلی: شرایط، تعاملات و پیامدها (موردمطالعه، روستای کیخا، شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ب ررسی شرایط، تعاملات و پی امدهای تشکیل یک س ازمان مردم نهاد محلی در روستای کیخا از توابع شهرستان زابل واقع در استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است که به روش مطالعه موردی در سال 1392 انجام شده است. روستای کیخا مورد مطالعه و واحد تجزیه وتحلیل، اهالی پیشرو عضو سازمان مردم نهاد محلی بودند. نمونه های مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند (16=n). مشاهده، مصاحبه عمیق و بررسی اسناد و مدارک ابزار اصلی گردآوری اطلاعات بودند. روایی و پایایی تحقیق با استفاده هم زمان از سه روش در جمع آوری داده ها، ایجاد پایگاه داده و بهره گیری از نظرات مصاحبه شوندگان در تکمیل و اصلاح گزارش تحقیق بررسی شد. داده های جمع آوری شده در سه بخش آمار توصیفی، کاربرد فن شمارش و روش کدگذاری تجزیه وتحلیل شدند. با توجه به نتایج پژوهش، سازمان مردم نهاد محلی در روستای کیخا مطابق با مدل پارادایمی استراوس و کربین تحت تأثیر شرایط زمین های، شرایط علّی و شرایط مداخله گر تشکیل شده است. تشکیل این سازمان، زمینه ایجاد تعاملاتی بین مردم و مسئولان را فراهم آورده است. همچنین پیامدهای آموزشی و یادگیری، توانمندسازی زنان، بهداشتی و زیست محیطی، اجتماعی و جهان شهری، اقتصادی و عمران روستایی و روان شناسی را برای مردم به همراه داشته است.
نقش مدیریت محلی در توسعه اقتصادی نواحی روستایی شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ایجاد نهاد دهیاری در سال 1377 به عنوان بازوی اجرایی شوراهای اسلامی در روستاها، شرح وظایفی با چهار محور به منظور تعیین نقش دهیاران در عرصه های روستایی پرداخته شد. یکی از زمینه های نقش آفرینی ای که برای دهیاران در نظرگرفته شده، بسترسازی برای بهبود فضای کسب وکار و در نهایت، پیشرفت در اقتصاد نواحی روستایی بوده است. با توجه به اینکه از اساسی ترین مشکلات نقاط روستایی، ضعف فضای اقتصادی آن است و از طرف دیگر، در وظایف نهادهای محلی و مدیریت این سکونتگاه ها همچون دهیاری ها، تلاش برای پویاسازی اقتصاد روستا تعریف شده، در این تحقیق تلاش گردیده تا به ارزیابی عملکرد نهادهای مدیریت محلی در زمینه اقتصادی پرداخته شود. جامعه آماری این تحقیق 72 نفر از دهیاران و رؤسای شوراهای اسلامی و 370 نفراز سرپرستان خانوار روستایی روستاهای نمونه شهرستان بهشهر بوده است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و سؤالات تحقیق از طریق نرم افزار SPSS و نقشه ها با استفاده از GIS مورد تحلیل قرار گرفته است، بنا به یافته ها، عناصر مدیریت محلی توانسته اند برای رشد در زمینه هایی مانند بهبود زندگی روستائیان، گسترش توسعه صنایع و حضور گردشگران در فضاهای روستایی، بسترسازی نمایند. در این میان، مدیریت محلی روستایی در ناحیه بهشهر، توفیقات چندانی در کاهش فقر در نواحی روستایی نداشته است.
برآورد ارزش اقتصادی زمین های کشاورزی با استفاده از روش هدانیک (مورد مطالعه: شهرستان ارزوئیه- استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
663 - 674
حوزههای تخصصی:
زمین یکی از منابع مهم تولیدی در بخش کشاورزی است. تعیین ارزش واقعی زمین و عوامل تأثیرگذار بر آن می تواند در مدیریت آن و توسعه کشاورزی نقش بسیار مهمی داشته باشد. تعیین قیمت زمین با توجه به ویژگی های کیفی آن اهمیت زیادی دارد. بنابراین در این مطالعه با استفاده از روش هدانیک ارزش زمین های کشاورزی شهرستان ارزوئیه را برآورد کرده است. آمار و اطلاعات لازم از طریق تکمیل 138 پرسش نامه و مصاحبه رو در رو با کشاورزان شهرستان ارزوئیه در سال 94-1393 جمع آوری شد. نتایج نشان داد که متغیرهای فاصله تا مرکز شهر، فاصله تا جاده اصلی و میزان استفاده از زمین اثر منفی و معنی داری بر قیمت زمین های کشاورزی شهرستان ارزوئیه دارند. متغیرهای مساحت زمین، مرغوبیت خاک و سرمایه گذاری در زمین اثر مثبت و معنی داری بر قیمت زمین کشاورزی در این شهرستان دارند. قیمت هر هکتار زمین کشاورزی در شهرستان ارزوئیه نیز 1412 میلیون ریال برآورد شد.
سنجش میزان برخورداری سکونتگاه های روستایی شهرستان بروجرد (با بهره گیری از مدل های ترکیبی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت توجه به محرومیت مشهود برخی سکونتگاه های روستایی و خلاء یک بررسی جامع در زمینه توسعه روستایی در شهرستان بروجرد، موجب گردید تا پژوهش حاضر ضمن تبیین دقیق وضعیت توزیع خدمات و امکانات روستایی در شهرستان، میزان توسعه یافتگی مناطق مستقر در قلمرو پژوهش را بصورت دقیق به تصویر بکشد. در همین راستا هدف کلی این پژوهش تحلیل فضایی توسعه روستایی در دهستان های شهرستان بروجرد و ارائه راهکارهایی جهت برقراری توسعه متوازن بین نواحی مورد مطالعه بوده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت یک پژوهش کاربردی و از منظر روش شناسی در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و ابزار جمع آوری مبتنی بر ابزارهای استانداردشده در قالب فرم ها و جداول رسمی آمارنامه سرشماری عمومی نفوس و مسکن (بویژه سالنامه آماری سال1390 استان لرستان) بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز کل روستاهای قابل سکونت واقع در شهرستان های شهرستان بروجرد، برابر با 192 روستا بوده است. در ادامه 47 مولفه از شاخص های توسعه از آمارنامه رسمی استخراج و پس از وزن دهی با روش های آنتروپی شانون و تحلیل مولفه های اصلی، با بهره گیری از تکنیک های ویکور فازی، تاپسیس فازی، تحلیل سلسله مراتبی خوشه ایی و ضریب پراکندگی مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل کلی شاخص های توسعه نشان داد، طبق محاسبات تکنیک ویکور فازی دهستان گودرزی با ضریب 07/0 توسعه یافته ترین و دهستان و همت آباد با ضریب 86/0 محروم ترین منطقه شهرستان به لحاظ توسعه روستایی بوده اند. همچنین نتایج حاصل از محاسبات تکنیک تاپسیس فازی نیز نشان داد: بیشترین ضریب توسعه با 48/0 مربوط به دهستان گودرزی و کمترین ضریب توسعه مربوط به دهستان دره صیدی 28/0 بوده است. نتایج حاصل از رتبه بندی دهستان های مورد مطالعه به لحاظ توسعه روستایی نیز نشان داد دهستان های گودرزی، شیروان، برده سر، والانجرد، اشترینان، همت آباد و دره صیدی به ترتیب در رتبه های اول تا هفتم قرار گرفتند.
نقش صنایع کوچک در توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان فریمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به ضرورت توسعه فعالیت های غیرزراعی از جمله صنایع در نواحی روستایی ، صنایع کوچک به عنوان راهبردی جدید در توسعه روستایی و یکی از راه های دستیابی به کاهش شدت فقر و بیکاری، جلوگیری از مهاجرت روستاییان و تعدیل شکاف موجود بین درآمد خانوارهای روستایی و شهری مورد توجه است. در این مقاله تلاش گردیده تا به بررسی نقش صنایع کوچک در توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان فریمان پرداخته شود. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل 1587 نفر از خانوارهای روستایی ساکن در بخش مرکزی فریمان بوده که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد 270 نفر از سرپرستان خانوار انتخاب شده است و از این تعداد به روش تخصیص متناسب، 153 خانوار از شاغلان در بخش صنعت و 117 خانوار از شاغلان در سایر بخش ها به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب گردید. داده های حاصل از پژوهش، با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آزمون های آماری پارامتریک و ناپارامتریک تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد صنایع کوچک با ایجاد فرصت های شغلی جدید، تداوم شغلی ، افزایش درآمد ، تمایل برای ماندگاری در روستا، کاهش مهاجرت به شهر و افزایش سطح تحصیلات در فرآیند حصول توسعه اقتصادی روستاهای مورد مطالعه نقش داشته است. همچنین اینکه، صنایع کوچک در پنج متغیر درآمد، ایجاد فرصت های شغلی جدید، تداوم شغلی، بیمه و انگیزه ماندگاری، بیشترین تأثیرات را در نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه داشته است.
بررسی شیوه های ارتباطات انسانی در بهبود عملکرد آموزشگران ترویجی از دیدگاه سربازان سازندگی وزارت جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر بررسی شیوه های ارتباطات انسانی در بهبود عملکرد آموزشگران ترویجی از دیدگاه سربازان سازندگی وزارت جهاد کشاورزی بود. جامعه آماری تحقیق 222 نفر از سربازان سازندگی این وزارتخانه بودند که به طریق سرشماری و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت، کمی و به لحاظ هدف، کاربردی بود و به روش توصیفی انجام شد. یافته ها نشان داد که بین متغیرهای ارتباطات شنیداری و شفاهی (کلامی)، ارتباطات غیرشفاهی (غیرکلامی)، ارتباطات نوشتاری، مدل های ارتباطی، میزان آشنایی با فرایند ارتباطات و میزان اهمیت فرایند ارتباطات و متغیر عملکرد آموزشگران ترویجی رابطه مثبت و معنی دار در سطح 99 درصد وجود دارد؛ و همچنین، نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان داد که حدود 41 درصد از واریانس متغیر وابسته بهبود عملکرد آموزشگران ترویجی توسط متغیرهای ارتباطات شنیداری و شفاهی و ارتباطات غیرشفاهی تبیین می شود.
اثر تسهیلات اعطایی بخش کشاورزی بر روند مهاجرت های روستا-شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه گذاری مناسب از طریق اعطای تسهیلات بخش کشاورزی، می تواند بر وضعیت اشتغال، کاهش فقر و کنترل مهاجرت بی رویه روستا-شهری مؤثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی علل و پیامدهای اقتصادی مهاجرت های روستا-شهری در ایران با تأکید بر اثرات کوتاه و بلندمدت سیاست های مالی دولت در بخش کشاورزی بر این گونه مهاجرت است.
روش: از داده های مرتبط با سال های ۱۳۹۱-۱۳۵۸ و مدل اقتصادسنجی خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL) برای بررسی اثرات بلندمدت و کوتاه مدت تسهیلات اعطایی بخش کشاورزی و همچنین، برخی شاخص های مهم اقتصادی بر روند مهاجرت های روستا-شهری استفاده شد.
یافته ها: نتایج برآورد عوامل مؤثر بر مهاجرت روستاییان به شهرها حاکی از این است که در کوتاه مدت سهم قابل توجهی از نوسانات مهاجرت روستاییان به شهرها توسط متغیرهای توضیحی که ارزش افزوده بخش کشاورزی، میزان تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش کشاورزی، نسبت دستمزد در روستا به شهر و متوسط میزان بارندگی است، توضیح داده می شود؛ به نحوی که ضریب تعیین در مدل کوتاه مدت ۹۲ درصد حاصل شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان داد که در کوتاه مدت، تسهیلات اعطایی به بخش کشاورزی با ضریب ۵۳/۰-، نسبت دستمزد در روستا به شهر با ضریب ۷۹/۰-، متوسط بارش با ضریب ۲۸/۰- اثر منفی و ارزش افزوده کشاورزی با ضریب ۷۱/۰، اثر مثبت و معناداری در مهاجرت روستاییان به شهرها دارند. در بلندمدت نیز تسهیلات اعطایی به بخش کشاورزی، نسبت دستمزد روستاییان به شهر و متوسط بارش اثر منفی و معنادار و ارزش افزوده کشاورزی و ضریب جینی، اثر مثبت و معناداری در مهاجرت روستاییان به شهرها دارند.
اصالت و ارزش: کارکرد اصلی مناطق روستایی در کشورهای جهان سوم، کشاورزی است و تأثیر سرمایه گذاری مناسب از طریق توسعه مالی و اعطای تسهیلات در این بخش بر وضعیت اشتغال، کاهش فقر، امنیت غذایی و همچنین، کنترل پدیده جمعیتی مهاجرت بی رویه به عنوان عامل بازدارنده رشد و توسعه روستا، از اهمیت بالایی برخوردار است.
راهکارهای عملی: در کوتاه مدت و بلندمدت، سهم قابل توجهی از سیاست های دولت در زمینه کنترل آثار زیان بار مهاجرت های بی رویه روستا- شهری، باید بر روی رسیدگی بیشتر افزایش تولیدات بخش کشاورزی از طریق اعطای تسهیلات بانکی و جبران خسارات و ارتقای سطح کیفی زندگی و افزایش درآمد اقتصادی روستاییان تمرکز یابد.
موانع مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی جهت آموزش کشاورزان در مناطق روستایی (مطالعه ای در حوزه سد قشلاق استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از فرایند سلسله مراتبی برای اولویت بندی گزیدارها و معیارهای موانع مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی، بهره گرفته شده است. بدین منظور در ابتدا با توجه به معیارها و نیز گزیدارهای شناسایی شده، داده های موردنیاز از طریق 29 پرسشنامه از سوی نمونه ای برگزیده از کارشناسان تعاونی های آب بران واقع در حوزه سد در استان کردستان بر مبنای مقایسه های زوجی گردآوری و داده های گردآوری شده، تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که گزینه قانونی و سیاست گذاری بالاترین رتبه را در بین هشت گزینه مطرح شده داشت، درواقع به عنوان مهم ترین مانع مدیریت پایدار مصرف آب کشاورزی شناخته شد و پس ازآن به ترتیب گزینه های اقتصادی - حمایتی، آموزشی- ترویجی، نظام های بهره برداری، اجتماعی، نهادی و سازمانی، برنامه ریزی و طبیعی قرار دارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش در خصوص اهمیت نسبی معیارها برای بررسی وزن گزینه های موانع مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی، بیانگر آن بود که اثربخشی آب در سطح مزرعه بیشترین اهمیت را دارد و بعدازآن به ترتیب معیارهای افزایش بهره وری آب کشاورزی، انتقال بهینه آب کشاورزی، حفظ منبع، بهینه سازی آب، بهبود کارایی آب، نظام آبیاری و مشارکت کشاورزان قرار دارند.
فرهنگ و دانش تغذیه ای و ارتباط آن با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی، از عناصر اصلی سلامت فکری و روانی و جسمی افراد جامعه و سنگ بنای جامعه توسعه یافته است. این در حالی است که ناامنی غذایی به عنوان مسئله ای جدی، به ویژه در کشورهای کمترتوسعه یافته و درحال توسعه مطرح است. در تعاریف امنیت غذایی، به وجود غذا و دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذا و پایداری مصرف غذا توجه شده است؛ اما به نظر می رسد عواملی فراتر از این چهارچوب، بر امنیت غذایی اثر می گذارد. ناامنی غذایی، به رفتار مصرفی و عوامل بسترساز آن بستگی دارد. دراین میان، الگوی تغذیه و عادت های غذاییِ منبعث از فرهنگ و دانش تغذیه نیز بر سلامت افراد اثر می گذارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط فرهنگ و دانش تغذیه ای با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه انجام شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، پژوهشی کمّی است که اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه ای دوقسمتی شامل پرسشنامه سنجش ناامنی غذایی HFIAS و پرسشنامه محقق ساخته، طی نمونه گیری چندمرحله ای از 258 نفر سرپرست خانوارهای روستایی در یازده روستای شهرستان کرمانشاه گردآوری شد. نتایج برآورد وضعیت ناامنی غذایی نشان داد که بیش از 5/58درصد خانوارهای روستایی مطالعه شده، با ناامنی غذایی خفیف مواجه بودند یا در امنیت غذایی کامل قرار داشتند و حدود 7/14درصد به ناامنی غذایی شدید دچار بودند. بررسی نقش فرهنگ و دانش تعذیه ای نیز نشان داد که دانش تغذیه ای، اثر منفی و معنی داری بر ناامنی غذایی دارد. افزون براین، فرهنگ غذایی در رابطه بین دانش تغذیه ای با امنیت غذایی اثری میانجی دارد.
تحلیل نگرش کارشناسان دربرابر مزایا و معایب کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش و جایگاه کودکان در فعالیت های کشاورزی، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نگرش کارشناسان دربرابر مزایا و معایب کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی است. این پژوهش با استفاده از روش کیو انجام شد. جامعه مطالعه حاضر را کارشناسان مرکز بهداشت سیدیعقوب دهستان ماهی دشت و کارکنان کمیته امداد شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند که درمجموع، شانزده نفر کارشناس با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن بود که گروه اول معتقد بودند کارکردن، فرصت بچگی کردن را از کودک می گیرد. گروه دیگر بر این باور بودند که کارکردن باعث می شود کودک سر کلاس درس تمرکز لازم را نداشته باشد و فرهنگ منطقه را تقویت می کند. این در حالی است که گروه سوم، کارکردن کودکان در فعالیت های کشاورزی را عاملی برای مسئولیت پذیری کودک در آینده تصور می کردند. گروه چهارم معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک مستقل و به بیماری های مفصلی مبتلا شود. گروه پنجم نگاه متفاوتی به کار کودکان داشتند و معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک ازنظر جسمانی چالاک و ازنظر روحی افسرده شود. می توان این چنین گفت که پدیده کار کودکان در محیط های روستایی با ماهیت روستانشینی عجین شده است. کارکردن کودکان و کمک به امور اقتصادی خانه و خانواده، از موضوع های بدیهی فرهنگ روستانشینان است؛ اما در این زمینه، می توان از دریچه نوع کارهای واگذارشده، سن شروع، کمّیت و کیفیت کار و حقوق کودکان کار وارد عمل شد.
تولید گیاهان دارویی رویکردی در جهت پایدارسازی اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در دهه های اخیر، نوع نگرش به روستا و اقتصاد روستایی دست خوش تحول شده؛ به طوری که به منظور پایداری معیشت و امنیت اقتصادی در نواحی روستایی، اهمیت افزایش کارآمدی و اثربخشی فعالیت ها، میزان بهره وری از ظرفیت ها و توان های بالقوه و بالفعل موجود در فعالیت های اقتصادی افزایش یافته و متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در فضای روستا جهت تضمین استمرار معیشت، ایجاد اشتغال، درآمد و غیره ضرورت یافته است. این پژوهش نیز با هدف پایدارسازی اقتصاد روستاهای مورد مطالعه در شهرستان قوچان انجام شده است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های میدانی و کتاب خانه ای استفاده شده است. جامعه آماری شامل ۱۶۲۹۴ خانوار ساکن در ۱۳۳روستای شهرستان قوچان بود که براساس روش مورگان، نمونه آماری با ۳۳۶ سرپرست خانوار در ۱۳ روستای منتخب به روش خوشه ای دومرحله ای انتخاب شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کاشت گیاهان دارویی به طور میانگین، ۱۵۹ درصد بیش تر از کاشت محصولات زراعی درآمدزایی ایجاد می کند و اشتغال زایی هر هکتار گیاهان دارویی، ۲۰۶ درصد بیش تر از گیاهان زراعی می باشد. هم چنین، علی رغم این که نیاز آبی گیاهان دارویی ۲۵ درصد بیش تر از گیاهان زراعی است، با توجه به درآمدزایی و اشتغال زایی بیش تر، آب مصرفی، اقتصادی تراست. از طرف دیگر، طبق نظر روستاییان، حمایت های دولت سبب افزایش تمایل آن ها به کاشت گیاهان دارویی خواهد شد. این تحقیق نشان داده است که تولید گیاهان دارویی سبب پایدارسازی اقتصاد روستایی می شود.
محدودیت ها/ راه بردها: مسائل و مشکلاتی در توسعه کاشت گیاهان دارویی در منطقه مورد مطالعه مشاهده شده که با پیشنهادهایی از جمله برگزاری کلاس های آموزشی و ترویجی گیاهان دارویی بین جوامع روستایی منطقه و ایجاد بازار مناسب خرید و غیره می توان در جهت رفع آن ها و کارآیی بیش تر در کاشت گیاهان دارویی گام برداشت.
تحلیل اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در توسعه اقتصادی مناطق روستایی دهستان مزینان با تاکید بر توسعه مشاغل
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات رشد گسترده و چشمگیری در بین کشورهای مختلف داشته که برای جذب منافع حاصل از فناوری اطلاعات و ارتباطات، باید این فناوری اجرا و به صورت کارآمدی استفاده شود. از طرف دیگر، کشورها با این تهدید مواجه هستند اگر شکاف دیجیتالی در حال رشد در داخل کشور و یا میان کشور خود با سایر کشورها را شناسایی نکنند، دچار عقب ماندگی می شوند. در این پژوهش به مطالعه و تحلیل اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در توسعه اقتصادی مناطق روستایی دهستان مزینان با تاکید بر توسعه مشاغل پرداخته شده است. روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده و سپس برای مطالعات مرتبط با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در روستاهای مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران، 319 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای بررسی اثرات فناوری اطلاعات مجموعه ای از شاخص ها در بعد اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه ها، از آزمون های تی تک نمونه ای و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج تحقیق مؤید آن است که در دهستان مزینان، بین فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد و فناوری اطلاعات بیشترین تاثیر در افزایش فرصت های شغلی داشته است. همچنین بر اساس یافته های پ ژوهش، شاخص های «یادگیری مهارت های شغلی جدید» و «رواج اشتغال وابسته به رایانه» با میانگین 49/2 بیشترین امتیاز و شاخص های «توانمندسازی فقرای روستا» با میانگین 83/1 و «جلوگیری از مهاجرت تولیدکنندگان صنایع دستی» با میانگین 91/1 کمترین امتیاز را به خود اختصاص دادند.
تجزیه و تحلیل عوامل موثر در پیدایش و توسعه سکونتگاه های روستایی با استفاده از مدل SWOT (مطالعه موردی روستای حسن رباط- شهرستان شاهین شهر و میمه)
حوزههای تخصصی:
پیدایش سکونتگاههای بشری همواره بر پایه ی عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی استوار بوده است و روستاها به عنوان اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی از ویژگیهای متعدد طبیعی، اقتصادی و ... تأثیر می پذیرند. عوامل مکانی-فضایی همچون ارتفاع از سطح دریا، شیب، دما و بارش بسترهای طبیعی مؤثر در پیدایش و توسعه سکونتگاههای روستایی می باشند که برخی از آنها نقش موثرتری در این زمینه ایفا میکنند. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از مدل تحلیل استراتژیکSWOTو با هدف بررسی عوامل موثر در پیدایش و توسعه سکونتگاه های روستایی در روستای حسن رباط شهرستان شاهین شهر و میمه، بر حسب معیارهای طبیعی (مکانی-فضایی) و همچنین برخی عوامل اقتصادی، اجتماعی و کالبدی صورت گرفته است. مهمترین راهبردها در این خصوص توسعه گردشگری روستایی، توسعه کشاورزی در روستا، اصلاح بافت نامنظم روستا و توسعه دامپروری در روستا می باشد.