فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
41 - 54
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت سریع فناوری و در پی آن رشد روزافزون جمعیت شهری، توسعه ی محلات مسکونی امری اجتناب ناپذیر بوده است. ساخت وسازهای خارج از ضابطه، تغییرات شکلی بافت های شهری و عدم تطابق آن با ویژگی های اقلیمی، افزایش تقاضای انرژی مصرفی ساختمان ها را به دنبال داشته است. به گونه ای که بخش عمده ای از انرژی که در شهرها به مصرف می رسد به ساختمان های مسکونی تعلق دارد و یکی از عوامل تأثیرگذار بر این مسئله شکل بافت شهری است. اما اغلب پژوهش هایی که تاکنون در این حوزه انجام شده است، به بررسی اثرات شکل شهری بر مصرف سوخت حمل ونقل پرداخته اند و یا مصرف انرژی ساختمان ها را در مقیاس خرد ارزیابی نموده اند. ازآنجایی که عملکرد حرارتی ساختمان ها در مقیاس های فراتر از مقیاس ساختمانی متفاوت می باشد، این مسئله اهمیت تحلیل عملکرد حرارتی ساختمان ها را در مقیاس هایی بالاتر نظیر واحد همسایگی برای محققین روشن می سازد. لذا این پژوهش در پی آن است که با به کارگیری رویکرد ریخت-گونه شناسانه و سنجش مصرف انرژی اولیه گرمایشی، سرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف، به بررسی روابط بین شاخص های ریخت شناختی و مصرف انرژی اولیه بپردازد و بر اساس معیار انرژی اولیه، الگوهای کارآمد و ناکارآمد را شناسایی نماید. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورد استفاده در آن توصیفی-تحلیلی است و برای یافته اندوزی از روشهای اسنادی و میدانی( مشاهده، پرسشنامه)بهره جسته است. پژوهش حاضر در سه گام متفاوت تعریف شده، به طوری که نخست با مطالعات اسنادی به شرح مباحث کلیدی پرداخته، سپس بر اساس رویکرد ریخت-گونه شناسی و با روش میدانی، بافت مسکونی سپاهان شهر در مقیاس واحد همسایگی ریخت-گونه بندی شده است. در پایان نیز با مدلسازی مصرف انرژی اولیه سرمایشی، گرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف از طریق نرم افزار دیزاین بیلدر، نتایج بر اساس نگرش مقایسه ای، آزمون همبستگی و آنالیز واریانس تحلیل گردیده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، بین مصرف انرژی اولیه و شاخص های طرح چیدمان، مکان قرارگیری توده، فرم ساختمان، ارتفاع ساختمان، سطح معابر و فضاهای باز رابطه همبستگی قوی و بین مصرف انرژی اولیه و شاخص تناسبات بلوک رابطه همبستگی متوسط وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل واریانس، الگوهای متداول ردیفی و الگوهای مربع شکل، به ترتیب کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوی بافت مسکونی جدید به شمار می آیند. سایر الگوها نظیر گونه های L,I,T,H شکل ازلحاظ مصرف انرژی اولیه در سطح میانی قرار می گیرند و در این میان، الگوهای H شکل بهترین گزینه برای ساختمان متراکم چهار طبقه می باشند.
“Design-based components” in developing urban farms from the viewpoint of Tehran’s managers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
Urban farms can have the potential to have a great impact on the stability of crowded cities. The purpose of the present study is discovering the effective design-based components in developing urban agriculture in the viewpoint of Tehran’s urban managers. It is assumed that the design-based development of urban agriculture improves economic conditions and also food security for Tehran’s citizens. A combination of qualitative and quantitative research methods were used in this research. In the qualitative section of the research, analysis of the influential factors was carried out. Then in order to assess the credibility of the obtained data and obtaining the opinions of the managers, the Delphi method was used. Afterwards, their opinions were gauged and categorized using Shannon’s Entropy. The statistical population in this study consisted of 71 city managers and the consultants on designing city spaces who had over 10 years of experience on the job. Quantitative analysis of the data was carried out using the SPSS 22 statistical software. The results showed that establishing and developing design-based urban farming could lead to elevated qualities of environment, food security and economic well-being more than any other factor.
Evaluation of Adolescent- Friendly Environmental Quality Indicators through Their Participation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۲۵۸-۲۴۳
حوزههای تخصصی:
Youth participation in planning and design process in their living environments is an important issue that has significant impact on young participants, the community, spaces and places where they live. So, using their participation in the evaluation of youth friendly environmental quality indicators can lead to the creation of desirable urban spaces for them. After developing indicators on the basis of theoretical foundations of adolescent-friendly environments, this study attempts, to assess the importance of the indicators from 15 to 18-year-old adolescents’ view in making an ideal city, in Rasht Golsar district and to find that to what extent their living environments have been successful in meeting these measures. Research method, has been descriptive-analytic and theoretical foundations through library and teenagers’ view analysis with a combination approach was carried out through two questionnaires, focus group discussions and map anchored interviews. For this purpose, quantitative data analysis software method Excel and Spss and qualitative data analysis was conducted using content analysis. The results show that the studied indicators are very important for teens and most of these indicators has no place in their living environments.
ارزیابی مولفه های سرمایه فکری در سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۶۲-۳۴۹
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف ارزیابی مولفه های سرمایه فکری در سازمان تامین اجتماعی انجام گرفته است. روش تحقیق حاضر، از حیث هدف کاربردی و از منظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی (بینابینی) است. جامعه آماری در این تحقیق، کلیه مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی کشور می باشند که تعداد آنها حدودا 500 نفر می باشد. حجم نمونه این تحقیق باتوجه به فرمول نمونه گیری کوکران 217 نفر برآورد گردید،ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته بوده و جهت سنجش روایی پس از تایید روایی محتوا توسط خبرگان میزان روایی سازه محاسبه و ارتباط سوالات و مولفه ها تایید گردید. همچنین برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. نتایج حاصل از بررسی پایایی پرسشنامه نشان داد که ضریب آلفای کل محاسبه شده برابر با0.881 است و با توجه به اینکه بزرگتر از 7/0 است، می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه مورد استفاده از پایایی پژوهشی لازم برخوردار می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، درصد تجمعی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و معادلات ساختاری استفاده گردید. سرمایه فکری در این تحقیق به سه دسته سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری (سازمانی) و سرمایه مشتری قابل تقسیم است یافته های تحقیق نشان داد که سرمایه انسانی بر سرمایه فکری کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد؛ سرمایه ساختاری نیز بر سرمایه فکری کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد و همچنین سرمایه رابطه ای نیز بر سرمایه فکری کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد.
ژئوتوریسم: شاه کلید حفاظت و ساماندهی توانمندی های جوامع محلی با نمونه هایی از شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه شواهد و قرائن درباره روستاها و جوامع محلی ایران، حاکی از نابودی تدریجی توانمندی های آنهاست؛ پدیده ای که مهاجرت بیش از پیش ساکنان این مناطق را به سوی شهرها به دنبال داشته است. ژئوتوریسم که بر نگاهداری و حمایت از ابعاد پنج گانه اساسی ویژگی های جغرافیایی یک ناحیه، یعنی محیط، فرهنگ، زیبایی، علم، آموزش و بهزیستی مردم محلی تأکید دارد، نقش ویژه ای در حفظ توانمندی های جوامع محلی ایفا می کند. این پژوهش سعی دارد با معرفی بعضی ژئوسایت ها و ژئومورفوسایت های شمال غرب ایران، نقش توسعه یا نابودی محوطه های ژئوتوریستی را در حفاظت و ساماندهی توانمندی های جوامع محلی تبیین کند. روش شناسی پژوهش مبتنی بر بررسی ادبیات موضوع، بهره گیری از تجارب ارزنده سایر کشورها و پژوهشگران عرصه گردشگری، شناسایی و تحلیل مسائل ژئوتوریستی بعضی محوطه های ژئوتوریستی شمال غرب ایران با بهره گیری از تکنیک های تحلیل چشم انداز و درنهایت تبیین جایگاه ژئوتوریسم در حفاظت و ساماندهی محوطه های ژئوتوریستی است. بررسی وابستگی های جوامع محلی در محوطه های بررسی شده به تغییرات محیطی و تأثیرپذیری پایایی یا نابودی سرمایه های ژئوتوریستی از این تغییرات، نشان داد ویژگی های ذاتی ژئوتوریسم، همانند محیط محوری، بهره وری، حفظ منابع، احترام به سنن و فرهنگ محلی، کیفی نگری، هم افزایی، مشارکت، آگاهی بخشی، نفع اقتصادی، حفظ تمامیت و درنهایت رضایتمندی، همگی بر حفاظت محوری آن و بهره برداری همراه با توسعه پایدار دلالت دارند.
ارزیابی رابطة میان شهر هوشمند و کاهش مشکلات حمل و نقل عمومی در شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از ویژگی های شهر هوشمند به روشی مهم درجهتِ کاهش مشکلات حمل و نقل عمومی شهرها تبدیل شده است. مسئلة اصلی در این پژوهش، ارزیابی رابطة میان شهر هوشمند و کاهش مشکلات حمل و نقل عمومی در شهر ساری است. نوع پژوهش، کاربردی و مبتنی بر رویکردهای توصیفی- تحلیلیمی باشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و روش میدانی مانند پرسش نامه و مصاحبه استفاده شده است. جامعة آماری موردِ نظر شامل مناطق سه گانة شهر ساری است و حجم نمونه با استفاده از روش کوکران 384 نفر به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل، آزمون های آماری مختلفی به کار برده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون کروسکال والیس در شهر ساری، منطقة 2 بالاترین میانگین رتبه یعنی معادلِ 93/303 و منطقة 3 با 21/86 پایین ترین میانگین رتبه را بین مناطق سه گانة شهر ساری از لحاظِ برخورداری از شاخص های شهر هوشمند دارد. همچنین سطح معنی داری نشانمی دهد که بین مناطق سه گانة شهر ساری از لحاظِ شاخص هوشمندی تفاوت وجود دارد. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشانمی دهد که وضعیت هوشمندی در شهر ساری از نظرِ پاسخ دهندگان در وضعیت مطلوبی است. نتایج آزمون فریدمن نشانمی دهد که پویایی هوشمند با 21/4 رتبة اول، حکومت هوشمند با 04/2 رتبة آخر را دارد. خروجی حاصل از ضریب همبستگی مجذور اتا نشانمی دهد که میان جنس، سطح تحصیلات، سن و اشتغال افراد و شاخص هوشمندی رابطة معناداری وجود دارد؛ ولی میان وضعیت تأهل افراد و شاخص هوشمندی رابطة معناداری وجود ندارد. در نهایت نتایج آزمون رگرسیون لجستیک نشانمی دهد که نسبت برتری در متغیّر تحصیلات بالاتر از 1 است و از میان همة متغیّر های مستقل تحصیلات با 37/1 بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی شهروندان از حمل و نقل دارد.
کاربرد مدل تصمیم گیری چند معیارة کوپراس در تعیین نقش طراحی محیطی پیشگیری از جرم موردمطالعه: منطقه سه شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اصل پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی درصدد است تا با به کارگیری درست فضا و طراحی مناسب محیط، از فرصت های مجرمانه که معلول طراحی نامناسب فضاست کاسته و درنهایت از وقوع جرم پیشگیری کند. در این راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر محیطی و تأثیر آن بر پیشگیری از جرم، به بررسی آن در فضاهای عمومی منطقة سه شهر ساری پرداخته است. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و در تدوین تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش از نرم افزار SPSS و با روش های آماری (آزمون T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون) و برای رتبه بندی محله های منطقة مورد مطالعه از مدل تصمیم گیری چند معیاره کوپراس استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که تحلیل آزمون پیرسون، مثبت و بین مؤلفه های کیفیت محیط و فرم در منطقه سه شهر ساری همبستگی معناداری را نشان می دهد. درعین حال یافته های آماری بر اساس آزمون T حاکی از آن است که شاخص های منتخب برای منطقه سه شهر ساری در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و نیازمند به برنامه ریزی اصولی برای ارتقاء معیارهای محیطی جهت پیشگیری از جرم می باشند. درنهایت نتایج مدل کوپراس نشان داد که محله سروبنه باغ بیشترین رضایتمندی و محله چمران کمترین رضایتمندی در عدم وقوع جرم را ازنظر ساکنان در منطقة مورد مطالعه دارا می باشند.
بررسی عوامل مؤثر در رویکرد اجرایی برنامه ریزی فضایی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به رویکرد اجرایی آمایش سرزمین در کشور با رویکرد همه سونگر در چارچوب توسعه فضایی در سال های اخیر سبب شده که در برنامه های توسعه چهارم به بعد، جهت هماهنگی در امور عمرانی و توسعه ای بین استانی از دیدگاه آمایش سرزمین، ایجاد نهادهای هماهنگ کننده و تعیین وظایف آن ها در سطح فرااستانی مورد نظر قرار گیرد . با این مصوبه تکلیف و جایگاه مطالعات آمایشی استان های کشور در کلان مناطق مشخص شده و اقدامات منطقه ای پس از انجام مطالعات آمایش استان ها و توجه به رویکرد اجرایی آن ها محقق خواهد شد . براساس منطقه بندی آمایشی مصوب هیأت وزیران در سال 1389، جایگاه استان قم در منطقه البرز جنوبی و در کنار استان های تهران، البرز، قزوین، زنجان، مرکزی و سمنان قرارگرفته است. استان قم با توجه به موقعیت جغرافیایی خود در مجاورت استان تهران به عنوان یکی از پر تراکم ترین استان کشور از یکسو و قرار گرفتن در شمال استان اصفهان، از سوی دیگر می تواند هدف مناسبی برای زمینه سازی هماهنگی های بین استانی کلان منطقه البرز جنوبی یعنی مکانی برای جذب سرمایه گذاری های متمایل به این مناطق به ویژه تهران باشد. برای نیل به این مقصود عوامل مؤثر در رویکرد اجرایی برنامه ریزی فضایی استان قم به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار گرفت تا پرسش هایی که برای محقق مطرح شده پاسخ داده شود. در این مقاله با به کارگیری تکنیک دلفی برای گردآوری داده ها، با روش توصیفی – تحلیلی و از طریق تحلیل ماتریس تأثیرات متقاطع باکمک نرم افزار میک مک، عوامل کلیدی و اثرگذار در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان قم مشخص شد. مهم ترین عوامل شناسایی شده عبارتند از: مرکزیت مذهبی – سیاسی قم، همجواری با پایتخت و نیز وجود مناطق کویری که ظرفیت بالایی جهت تبدیل شدن به عوامل کلیدی را داراست، همچنین پارامترها و متغیرهای مؤثری چون نقش تعاملات بین استانی، وجودمنطقه ویژه اقتصادی سلفچگان و جایگاه استان درکریدور ارتباطی شرق به غرب کشور نیزبه کمک فنون یادشده شناسایی شدند که با توجه به میزان تأثیرگذاری آن ها بر اجرایی شدن برنامه ریزی فضایی در استان قم، راه کارهای مناسب برای رویکرد اجرایی برنامه ریزی فضایی استان قم پیشنهاد شد.
سنجش کیفیت زندگی در محلات شهری در راستای ارتقاء کیفیت زندگی (مطالعه موردی محله قلعه شهر بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان عالی ترین نمود تمدن بشر، نقش بنیادی در ایجاد زندگی خوب برای شهروندان دارد. در عین حال، تأکید بر ابعاد کمی رشد شهرها منجر به دو قطبی شدن آنها شده و برای حل مشکلات شهرنشینان و ارتقاء زندگی آنها مفهوم «کیفیت زندگی» مورد تحقیق قرار گرفت. تحولات شهرسازی و رشد شهر بافق، موجب برهم خوردن ساختار محله ای آن گردیده است. محله قلعه از محلات با سطح کیفیت پایین شهر بافق است . عوامل متعددی منجمله کیفیت نامناسب معابر و مصالح ابنیه، کمبود خدمات، عدم جمع آوری زباله ها و تجمع آنها در اراضی بایر و خرابه ها باعث کاهش سطح کیفیت زندگی محله شده و تهدید جدی در جهت تخلیه تدریجی آن محسوب می شود. هدف پژوهش، سنجش کیفیت زندگی در محله قلعه شهر بافق و ارائه راهبردهای مطلوب در جهت ارتقای آن است. لذا، پس از مرور شاخص های کیفیت زندگی و از طریق معیارهای برگزیده و تعریف گویه های مرتبط، میزان کیفیت زندگی در محله مورد سنجش قرار گرفت. پژوهش از لحاظ شیوه انجام، توصیفی – تحلیلی است و از تکنیک SWOT ، QSPM و نرم افزار SPSS برای توصیف، طبقه بندی و تحلیل داده ها استفاده شد. حجم نمونه به روش کوکران، 223 مورد تعیین گردید. بنابر یافته های تحقیق: کیفیت زندگی در محله قلعه، با نمره 4.8 کمتر ازحد متوسط (5) است، مولفه کالبدی با امتیاز 3.8 پایین ترین سطح و مولفه اجتماعی با امتیاز 6.66، بالاترین سطح را از لحاظ کیفی دارا هست. پس، مولفه کالبدی بیشترین تاثیر را در کاهش سطح کیفیت زندگی محله دارد. در پایان، راهبردهای برتر در راستای بهبود کیفیت زندگی محله ارائه شد. از مجموع راهبردها در ابعاد مختلف، تقویت و بهبود منظر محله، بازنگری بافت موجود و طراحی مجدد آن،ایجاد فضاهای پاتوق و فعالیت های جمعی، تقویت بخش کشاورزی بمنظور اشتغال زایی، تعریف و اصلاح سلسله مراتب معابر درونی، بهبود وضعیت بهداشت و ساماندهی زباله ها و ضایعات بعنوان راهبردهای برتر، بیشترین نمره را کسب کردند.
مقایسه ی تحلیلی الگوی سکونتگاه های غیررسمی مطالعه موردی: شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی یکی از چالش های اساسی مدیریت شهری است و شناخت الگوهای موجود در این سکونتگاهها کمک شایانی به مدیریت این نوع شیوه سکونتی می نماید. این مقاله بر آن است الگوهای موجود در سکونتگاه های غیررسمی شهر مریوان را تعیین و تحلیل نماید. پژوهش به شیوه ی توصیفی- تحلیلی انجام شده و محدوده ی مورد پژوهش شامل 4 منطقه ی حاشیه نشین شهر مریوان( کوثر،تپه موسک، سردشی، تفینی ها) می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 نمونه است که به صورت تصادفی و به نسبت سهم جمعیّتی از چهار محله انتخاب شده و ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی محلات مورد مطالعه، جمع آوری و تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد از نظر مبداء قبل از مهاجرت، بالاترین درصد مهاجران روستایی متعلق به محله تفینی (49 درصد) است و در بقیه محلات سردشی (67 درصد) کوثر (72 درصد) و تپه موسک 64 درصد ساکنان غیرمهاجر بوده و از سایر محلات به این سکونتگاههای غیررسمی آمده اند. از نظر شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی دو گروه محله غیر رسمی تفینی و تپه موسک با کوثر و سردشی، ویژگی های متفاوتی دارند. در بخش آمار استنباطی نیز بر اساس آزمون تاوی- بی کندال، بین محله های تفینی و تپه موسک با هم 214R=. و محله های کوثر و سردشی با هم 449/R=. از نظر ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین آزمون یومن- ویتنی در مقایسه ی بین محله های تفینی و تپه موسک با محله های کوثر و سردشی 000sig=.، نشان داد که از نظر ویژگی های (اجتماعی و کالبدی) تفاوت آماری معناداری بین دو گروه وجود دارد. نتیجه اینکه محلات کوثر و سردشی ها ترکیبی از ویژگی بافت های رسمی و غیررسمی را همزمان دارند و محله ی تفینی ها و تپه موسک ویژگی مشابهی با سایر سکونتگاه های غیررسمی متداول دارند در واقع در این شهر با دو نوع الگو در سکونتگاههای غیررسمی مواجه هستیم.
سنجش سطح بهره مندی از خدمات شهری با استفاده از دو روش تاکسونومی عددی و روش تلفیق شاخص همپوشانی مورد شناسی: شهرستان های استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که توزیع و چیدمان خدمات شهری نقش مؤثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات اجتماعی داشته و با توجه به اینکه یکی از معیارهای توسعة پایدار، عدالت اجتماعی است؛ از این رو، برقراری ارتباط منطقی و هماهنگ بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات برای رسیدن به پایداری ضروری به نظر می رسد . پژوهش حاضر به سنجش میزان برخورداری از امکانات و خدمات شهری مورد ِنیاز شهرستان های استان مرکزی پرداخته است. در این تحقیق بهره مندی از خدمات شهری در چهار بُعدِ بهره مندی از خدمات آموزشی، ارتباطی، درمانی و فرهنگی مذهبی مورد سنجش واقع شده است. برای دست یابی به این مهم، 24 شاخص براساس تواتر نظر صاحب نظران و متخصصان انتخاب و از روش امتیاز استاندارد شده، استاندارد می شوند؛ سپس شاخص های استاندارد شده با دو روش متفاوت با یکدیگر ترکیب و تحلیل خواهند شد. سپس از طریقِ روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) به وزن دهی ابعاد بهره مندی از خدمات شهری و متغیّرهای هر یک از آن ها پرداخته شد. امتیازات برخورداری از خدمات شهری شهرستان های استان از دو روش تاکسونومی عددی و روش تلفیق همپوشانی شاخص ( IOM ) محاسبه شد. نتایج به صورتِ سطح بندی شهرستان ها در 5 دسته از نظرِ میزان دست یابی به خدمات ارائه شد. برای درک بهتر، نتایج در سامانة اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) ترکیب و ارائه می شود. بررسی نتایج حاصل از میزان برخورداری شهرستان ها از امکانات و خدمات شهری حاکی از تفاوت ناچیز در امتیازات به دست آمده از هر دو روش دارد. در مجموع شهرستان فراهان در هر دو روش در رتبة اول بوده و شهرستان های اراک و ساوه از مناطق محروم به حساب می آیند. از روش تاکسونومی عددی، شهرستان اراک با درجة توسعه یافتگی 84/0، پایین ترین درجة توسعه یافتگی و در میان شهرستان های همگن، شهرستان خنداب با درجة توسعه یافتگی 28/0، توسعه یافته ترین شهرستان استان است. از طریقِ روش IOM ، شهرستان اراک و ساوه با امتیاز 13، کمترین توسعه یافتگی و شهرستان خنداب با امتیاز 83، بیشترین توسعه یافتگی را در میان شهرستان های همگن استان به خود اختصاص داده اند. به طور کلی می توان گفت، بین جمعیت، خدمات و امکانات شهری در شهرستان های استان مرکزی تناسبی صحیح و منطقی وجود ندارد.
سنجش میزان تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری در ایران (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره امور شهری با مشارکت و تعامل سازنده سه بخش دولتی، خصوصی و جامعه مدنی به منظور نیل به شهر سالم، باکیفیت و قابلیت زندگی بالا و توسعه پایدار شهری تعریف کرد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی پژوهش، روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. هدف پژوهش، سنجش نواحی شهر ایلام به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری است. محدوده جغرافیایی پژوهش، شهر ایلام است که در سرشماری سال 1390 جمعیت آن برابر 172213 نفر بوده است. جامعه آماری تحقیق 42613 خانوار ساکن شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار 86/0 به دست آمده است. در این تحقیق، از هفت شاخص مشارکت، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، عدالت، شفافیت و کارایی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. ارزشگذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. براساس نتایج پژوهش، سطح تمام شاخص های حکمرانی خوب در شهر ایلام، پایین تر از سطح متوسط طیف لیکرت است؛ بنابراین، نواحی شهر ایلام به لحاظ این مؤلفه ها در وضعیتی نامطلوب قرار دارند.
پیش بینی آلودگی PM10 هوای شهر مشهد با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی MLP و مدل زنجیره مارکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت ذرات معلق یکی از موارد مهم در کنترل آلودگی شهرها محسوب می شود. این ذرات باعث ایجاد و توسعه بیماری های قلبی و تنفسی مختلف در افراد می گردد. شهر مشهد به عنوان یکی از شهرهای اصلی و پرجمعیت ایران با توجه به شرایط اقلیمی و همچنین توریستی بودن، بیش از هر چیزی در معرض خطر این نوع آلودگی قرار دارد. در این تحقیق سعی شده با استفاده از مدل های پرسپترون شبکه های عصبی مصنوعی و مدل زنجیره مارکوف غلظت PM10 پیش بینی و تحلیل گردد. برای این منظور از داده های ساعتی CO، SO2، PM2.5 و دما برای دو ماه فروردین و اردیبهشت در سال 1394 استفاده شد. از مجموع 1488 سری داده، 1300 داده برای آموزش شبکه و 188 داده جهت صحت سنجی استفاده گردید. نتایج نشان دهنده عملکرد مطلوب این روش ها در پیش بینی میزان آلاینده و همچنین احتمال وقوع ساعات با کیفیت های مختلف آلودگی بود. بهترین مدل پرسپترون میزان آلاینده ذرات معلق را با ضریب همبستگی 88/0، شاخص تطابق 91/0، میانگین بایاس خطای 0874/0 و جذر میانگین مربعات خطای 26/2 پیش بینی نمود، همچنین مدل مارکوف با خطای مطلق متوسط حدود 1/0 درصد احتمالات انتقال وضعیت و تداوم وضعیت های مختلف آلودگی هوای ناشی از ذرات معلق را پیش بینی نمود.
تحلیل فضایی نواحی شهر بروجرد از نظر برخورداری از خدمات شهری با الگوهای تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی از موضوعات بررسی در شهرهای امروزی دستیابی به توسعه پایدار است. از راهکارهای رسیدن به توسعه پایدار، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی بین جمعیت و امکانات و خدمات موجود در شهر است. هدف این مقاله تعیین میزان برخورداری هریک از نواحی هفده گانه شهر بروجرد از امکانات و خدمات شهری است و روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. ابتدا سرانه وضع موجود هریک از کاربری های شهری از نقشه تفصیلی برای هریک از نواحی به طور جداگانه استخراج و سپس با بهره گیری از روش تاپسیس به ارزیابی هریک از نواحی از نظر برخورداری از امکانات و خدمات شهری پرداخته شد. در این پژوهش سرانه کاربری های تجاری، آموزشی، فرهنگی، جهانگردی - پذیرایی، بهداشتی - درمانی، اداری - انتظامی، فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات و ورزشی در هریک از نواحی، شاخص های پژوهش و نواحی 17 گانه شهر، گزینه ها در نظر گرفته شده اند. نتایج به دست آمده بیان می کند بیشتر نواحی شهر بروجرد از نظر برخورداری از امکانات و خدمات شهری وضعیت مناسبی ندارند؛ به طوری که می توان نواحی شهر را از لحاظ توسعه یافتگی در چهار سطح توسعه قرار داد؛ به این ترتیب که ناحیه 17 در سطح اول توسعه، نواحی 2، 12 و 15 در سطح دوم توسعه، نواحی 1، 4، 5، 8، 9، 11 و 16 در سطح سوم توسعه و نواحی 3، 6، 7، 10، 13 و 14 در سطح چهارم توسعه قرار دارند؛ بنابراین، توجه به جنبه های ساختار فضایی شهرها از نظر شاخص های مختلف خدماتی و شیوه توزیع جمعیت، ضروری به نظر می رسد.
مکان یابی کاربری فرهنگی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و تحلیل شبکه(N.A)، نمونه موردی: منطقه 8 کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون شهرگرایی و شهرنشینی صرف نظر از علل آن، سبب تبدیل شدن نقاط جمعیتی به شهر، بزرگ شدن شهرهای متوسط و کلان شدن شهرهای بزرگ شده است. در این میان هر چه که شهر بزرگ تر باشد، مسائل و مشکلات پیش روی آن نیز بیش تر شده و برنامه ریزی برای آن پیچیده تر می گردد. یکی از مهم ترین کاربری های شهری به دلیل ماهیت خدماتی، آموزشی و اجتماعی آن، کاربری فرهنگی است. هدف از مطالعه حاضر مکانیابی کاربری فرهنگی در منطقه 8 کلان شهر کرج با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل شبکه (N.A) می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفت. نتایج نشان می دهد، در این منطقه به میزان446610 متر مربع کمبود سطح فرهنگی وجود دارد و بسیاری از محلات از دسترسی و بهره مندی از کاربری فرهنگی محروم می باشند. ضمن اینکه برخی از معیارهای مکانیابی نیز رعایت نشده است. در پایان با استفاده از استانداردهای مکان یابی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) از میان زمین های منطقه 8، اراضی مستعد برای احداث کاربری مزبور انتخاب شدند. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای (N.A) نحوه پوشش شبکه، شعاع عملکردی و دسترسی محلات مختلف به کاربری فرهنگی در سطح منطقه ارائه گردید.
روش ترکیبی ELECTRE-FAHP برای ارزیابی تناسب اراضی با رویکرد مکان یابی دفن پسماند در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله دفن مواد زائد همواره از سال های دور گریبان گیر بشر بوده است. مسائل و مشکلات ناشی از دفن زباله ها سبب شده است تا در برخی از کشورهای جهان زباله دان های روباز جای خود را به محل دفن بهداشتی بدهند. به همین دلیل، موضوع دفن مواد زائد یکی از بحث های مهم در زمینه مهندسی محیط زیست است. در این راستا، پژوهش حاضر در پی یافتن محل مناسب دفن پسماندهای شهری اهواز، طی دو مرحله، با استفاده از تکنیک GIS و روش ترکیبی FAHP- ELECTRE است. در مرحله اول، داده های معیارهای (23 معیار) مؤثر در انتخاب محل دفن پسماند از سازمان های مربوطه جمع آوری شد و با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی تجزیه و تحلیل و استانداردسازی شدند. سپس با ارائه نظر کارشناسی و به کارگیری روش FAHP هریک از معیارها وزن دهی و 17 معیار در این مرحله همپوشانی شدند و حاصل آن 5 مکان مناسب دفن بود که در شمال شرقی و شرق شهرستان اهواز واقع شده اند. در مرحله دوم 5 گزینه به دست آمده با به کارگیری 6 معیار باقی مانده در روش ELECTRE اولویت بندی و در نهایت 3 گزینه با ارزش یکسان به عنوان بهترین مکان های دفن انتخاب شدند. نتایج نشان داد گزینه های انتخابی در مقایسه با مراکز دفن جدید (صفیره) و قدیم (برومی) که در جنوب و جنوب شرقی، در مسیر بادهای شرجی و مناطق با سطح ایستابی بالا قرارگرفته اند، در مکان بهتری واقع شده اند. همچنین، رویکرد ترکیبی FAHP و ELECTRE به دلیل لحاظ کردن ماهیت نادقیق پدیده ها در وزن دهی و رتبه بندی گزینه ها، کارایی بهتری نسبت به روش های پیشین انتخاب مراکز دفن جدید (صفیره) و قدیم (برومی) دارد.
تحلیل مفهوم انسجام ساختار فضایی در محله های تاریخی با روش نحو فضا (نمونه موردی: محله های تاریخی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله های تاریخی ایران به عنوان هسته اولیه پیدایش شهرهای ایرانی، دارای اصول و ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی بوده و هستند. یکی از مهم ترین ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی، انسجام آن هاست. این کیفیت حاصل پیوند و ارتباط اجزای تشکیل دهنده آثار معماری و شهرهاست. افزایش جمعیت و ظهور فناوری های جدید، ساختار شهرها را دستخوش تحولاتی کرد که منجر به ازبین رفتن وحدت و انسجام در معماری و شهرسازی گذشته شد. شهرها و محله ها مجموعه ای از بناها و فضاها به صورت ساختارهای مستقل و مجزایی شدند که بی ارتباط با عناصر هم جوار خود هستند. هدف این پژوهش، تحلیل مفهوم انسجام و عوامل زمینه ساز آن در معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی و به طور خاص در محله های تاریخی است. در این راستا، با استفاده از روش نحو فضا به بررسی این ویژگی در چهار محله تاریخی شهر همدان پرداخته شده است. فضای محله های مورد نظر به صورت محوربندی شده با متغیر انسجام تحلیل و بررسی شده است. مقایسه و تحلیل نتایج نشان می دهد در محله های تاریخی اگر ساختار فضایی آن ها -که به صورت مرکز محله ای و سلسله مراتبی است- حفظ شود، انسجام فضایی از بین نمی رود و به طورکلی، هرچه تخریب بافت و ساخت وسازهای جدید در محله های تاریخی کمتر باشد، ساختار آن ها منسجم تر است و این مسئله بر ساختار و روابط اجتماعی ساکنان محله تأثیرگذار است. نتایج این پژوهش می تواند زمینه ساز ارائه الگوهایی مناسب برای محله های جدید، توسعه محله های تاریخی و حفظ ساختار منسجم آن ها باشد. همچنین، بستری برای پژوهش های آینده در راستای ویژگی های خاص محله های تاریخی فراهم می شود.
تحلیلی بر جایگاه مبلمان ورزشی در افزایش سرزندگی فضاهای شهری مطالعه موردی: شهر نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر و فضاهای آن بستر یا ظرفی برای وقوع انواع فعالیّت های فردی یا گروهی شهروندان است که پذیرای فعالیّت های گوناگون می باشد. فعالیّت شهروندان در فضاهای شهری باعث پدید آمدن ارتباطات و تعاملات انسانی گشته و حس مکان را به وجود می آورند. از طرفی حضور شهروندان در فضاهای شهری باعث افزایش سرزندگی آن می گردد. یکی از عوامل مؤثر در ترغیب حضور شهروندان در فضاهای شهری و افزایش سرزندگی در آن ایجاد مبلمان ورزشی در این فضاها می باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی نقش مبلمان ورزشی در افزایش سرزندگی فضاهای شهری در شهر نورآباد ممسنی می باشد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. شیوه ی جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی– پیمایشی و قیاسی– استقرایی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین شاخص ها و معیارهای مورد بررسی، بیشترین تأثیر مبلمان ورزشی بر سرزندگی شهری بر روی مؤلفه های افزایش سلامتی روحی- جسمی در بین افراد، ایجاد تعامل اجتماعی و حس تعلق به مکان در بین افراد، و برخورداری از لوازم ورزشی در ساعات مختلف می باشد که به ترتیب میانگین آنها عبارت است از: 27/4، 13/4 و 07/4. همچنین نتایج آزمون تی نشان می دهد که در بین مؤلفه های مورد بررسی به جز دو معیار تنوع فعالیّت ها در پارک و شکل گیری عناصر مختلف زیبایی در آن و در دسترس بودن لوازم ورزشی و کاهش موارد انحرافی در بین جوانان با ارزش تی 81/1- و 65/0، مبلمان ورزشی توانسته باعث افزایش در 11 معیار سرزندگی فضاهای شهری مورد بررسی شود.
بررسی تأثیرات افزایش ارتفاع بر کیفیت هوای بلوک شهری، نمونه موردی: بلوک مسکونی شهری در مرکز شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت شهرنشینی، شهرها به سمت بلند مرتبه سازی و متراکم شدن در حرکت هستند. شهر اصفهان به دلیل مهاجرپذیری و افزایش جمعیت در سال های اخیر شاهد افزایش بی رویه ساخت و ساز و بلند مرتبه سازی هست.این در حالی است که این شهر به دلیل وجود چندین کارخانه و پالایشگاه در نزدیک شهر و ترافیک بالا به یکی از شهرهای آلوده در ایران تبدیل شده است. بر طبق آمار مرکز هواشناسی اصفهان در سال 92، 67 روز هوای شهر ناسالم بوده است.که این روزهای آلوده بیشتر در طول زمستان به دلیل پدیده وارونگی هوا است.در این پژوهش اثرات بلند مرتبه سازی و تغییرات ارتفاع ساختمان ها را در یک بلوک شهری، در مرکز شهر اصفهان، در 15 سال قبل،شرایط موجود و 15 سال آینده با نرم افزار ENVI-metمورد سنجش قرار گرفته است. در طول زمستان تأثیرات افزایش ارتفاع ساختمان ها بر دمای بلوک شهری، سرعت باد در حالت افقی (سطح عابر پیاده) و ضریب جابه جایی عمودی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که در زمستان با افزایش ارتفاع، دمای بلوک شهری تا میزان 0.025 درجه کاهش می یابد. سرعت باد افقی (در سطح عابر پیاده) تا 0.2 M/Sافزایش می یابد، که این ناخوشایند است. از سوی دیگر ضریب جا به جایی عمودی در زمستان با افزایش ارتفاع کاهش می یابد. این تغییرات در دما، سرعت باد در نزدیک سطح زمین و ضریب جابه جایی در زمستان سبب افزایش پدیده وارونگی هوا در این بلوک شهری و راکد شدن هوای نزدیک زمین و در نتیجه تجمع آلاینده ها در سطح عابر پیاده می شود.
تحلیل توزیع فضایی بهینگی استقرار جایگاه های سوخت (CNG) (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به تعادل در توزیع فضایی منابع و خدمات رسانی در سطح شهرها، یکی از اهداف اصلی دولت ها و سازمآن های متولی مدیریت شهری است، یعنی توزیع متعادل خدمات مستلزم تعیین مکانی منابع و تسهیلات باید به شکلی باشد که همه اقشار جامعه و شهروندان به صورت متعادل به آن ها دسترسی پیدا کنند. یکی از مهمترین خدمات شهری که در چند سال اخیر با تاکید بیشتری بر جانمایی صحیح آن ها تاکید می شود جایگاه های سوخت CNG شهری است. شهر اردبیل به دلیل نقش مرکزیتی خود در محدوده جغرافیایی خود با افزایش جمعیت و تراکم همراه بوده و به تبع آن در ارائه خدمات شهری (به علت کمبود یا توزیع نامناسب خدمات) دچار نارسائی هایی عدیده ای بوده که شبکه جایگاه های سوخت رسانی (CNG) از جمله این نوع خدمات است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضع موجود ایستگاه های CNG، مکان یابی بهینه ایستگاه های جدید و افزایش دسترسی عمومی شهروندان به این ایستگاه ها شکل گرفت. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر فضای تحقیق «توصیفی _ تحلیلی» است. از این رو، در پژوهش حاضر با استفاده از اطلاعات طرح تفصیلی و مشاهدات میدانی موقعیت جایگاه های سوخت (CNG) موجود شهر اردبیل شناسایی شده و با استفاده از مدل AHP به ارزیابی معیارهای (12 معیار) جانمایی جایگاه های سوخت (CNG)، در شهر اردبیل اقدام شد و محدوده های شهری که به این کاربری دسترسی نداشتند شناسایی گردید. نتایج پهنه بندی شهر اردبیل برای مکان یابی ایستگاه های CNG حاکی از آن است که نامناسب ترین پهنه برای جانمایی ایستگاه های CNG، 22.5 درصد و در مقابل مناسب ترین پهنه 15.8 درصد از اراضی شهر اردبیل را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که می توان با استقرار 6 ایستگاه جدید CNG (با توجه به استانداردهای موجود) به ارائه خدمات بهینه و دسترسی سریع ساکنین شهر اردبیل به خدمات ارائه شده اقدام نمود. در این راستا با استفاده از مدل TOPSIS و به کارگیری 8 معیار موثر بر جانمایی بهینه ایستگاه های CNG به بررسی ایستگاه های پیشنهادی و اولویت بندی اجرائی آن ها اقدام شد. نتایج نشان می دهد که ایستگاه های CNG موجود شهر اردبیل، از نظر استانداردهای شهرسازی در موقعیت مناسبی قرار نداشته و علاوه بر خدمات دهی نامناسب به شهروندان شهر اردبیل، با کاربری های اطراف خود نیز سازگاری مناسبی ندارند. این موضوع لزوم بازنگری در موقعیت ایستگاه های CNG و ایجاد ایستگاه های جدید CNG را در محدوده شهر اردبیل تبیین می نماید.