فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
نقش خانه های اکولوژیکی در توسعه پایدار گردشگری (مطالعه موردی: بخش هنزاء، شهرستان رابر)
حوزههای تخصصی:
یکی از نمودهای توجه گردشگران به مناطق، خانه های اکولوژیکی است که با هدف گذراندن اوقات فراغت در نواحی با طبیعت بکر راه اندازی می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خانه های اکولوژیکی در توسعه پایدار گردشگری بخش هنزاء انجام گرفته است. این پژوهش، مطالعه ای کاربردی است که رویکرد حاکم بر آن توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را مردم بخش هنزاء (چهار شهر و روستا با جمعیتی برابر با ۸۹۷ خانوار) تشکیل می دهند. تعداد ۲۷۰ پرسش نامه (خانوار) با استفاده از فرمول کوکران، به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. مقدار آلفای کرونباخ برای قابلیت اعتماد پرسش نامه ۰/۸۷ محاسبه گردید. داده های گردآوری شده در محیط نرم افزاری GIS و SPSS با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، F (تحلیل واریانس) و دانکن تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد راه اندازی خانه های اکولوژیکی تأثیرات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی به دنبال دارد. تأثیرات مثبت خانه های اکولوژیکی در محدوده مورد مطالعه (با میانگین ۳/۱۳) در حد متوسط است و بین نواحی مورد مطالعه، از نظر تأثیرات خانه های اکولوژیکی (به استثنای بُعد اقتصادی) تفاوت معنی داری در سطح ۰/۹۵ اطمینان وجود دارد. تأثیرات منفی خانه های اکولوژیکی در محدوده مورد مطالعه (با میانگین ۴/۳۰) بالاتر از حد متوسط است و بین مناطق مورد مطالعه از نظر تأثیرات خانه های اکولوژیکی، تفاوت معناداری در سطح ۰/۹۵ اطمینان وجود دارد.
بررسی سیکل های جمعیتی در جهان
حوزههای تخصصی:
بررسی همدیدی برف سنگین جلگه گیلان در بهمن 1392 و تأثیر آن بر سنجش مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث و رخدادهای جوی هر از گاهی بسته به وسعت و دامنه زمانی وقوع شان در زمره بحران های طبیعی قابل پیش بینی، مشکلات جدی را در روند زندگی بشر ایجاد می کنند. یکی از پرمخاطره ترین آن ها بارش برف سنگین منطقه جلگه ساحلی گیلان در بهمن 1392 می باشد. در این پژوهش به منظور درک ساختار گردشی جو در زمان وقوع این مخاطره طبیعی، روش تحقیق محیطی به گردشی در نظر گرفته شد. بر این اساس داده های روزانه ایستگاه های هواشناسی استان گیلان برای روزهای 10ام تا 14ام بهمن 1392 مورد مطالعه قرار گرفتند و آمارهای مربوطه استخراج شدند. پس از آن با تعیین روز اوج بارش برف به منظور دستیابی به تهیه نقشه های ترکیبی همدید با استفاده از پایگاه داده مرکز ملی پیش بینی محیطی و مرکز ملی تحقیقات جوی آمریکا، داده های فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتاسیل، نم ویژه، سرعت قائم، تابش طول موج خروجی، مولفه باد مداری و نصف النهاری در تراز های مختلف جوی دریافت شد. نتایج حاکی از بارشی سراسری در روزهای مذکور در جلگه گیلان می باشد. ایستگاه انزلی بیشترین و منجیل کمترین بارش ها را داشته اند. مهمترین عامل گردشی جو نیز مرکز پرفشار قوی است که در بخش های شمالی اروپا شکل گرفته است. این مرکز با جریانات جنوب سوی خود بر روی دریاچه خزر مستقر شده و با ایجاد اختلافات شدید دمایی بین آب دریا و توده هوای ورودی، با ایجاد همرفت شدید و صعود قوی بر روی منطقه ی مورد مطالعه بارش های شدید و مخاطره آمیز سواحل جنوبی خزر بویژه جلگه گیلان را منجر شده است. بنابراین در راستای برنامه ریزی مدیریت بحران حوادث غیرمترقبه، یک برنامه جامع پیش بینی و ایجاد یک ساختار عملیاتی مناسب دارای قابلیت اجرایی در هنگام وقوع چنین مخاطراتی در سطح ملی با هدف کاهش آسیب ها ضروری می باشد.
بررسی و تحلیل عملکرد شوراها در مدیریت شهری (نمونه موردی؛ شهرایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت شهربه عنوان یک رویکرد نوین در حل معضلات و مشکلات بوجود آمده در جامعه نقش مهمی به عنوان یک حکومت محلی در عرصه زندگی شهری ایفا می نماید.شوراهای شهر به عنوان یک عنصر از مدیریت شهری در اداره شهرهادر سطح محلی نقش مهمی بر عهده گرفته است.تشکیل شوراهای اسلامی شهرها، می تواند نقطه عطفی برای مدیریت مشارکتی در ایران باشد.هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل عملکردهای شوراهای اسلامی در مدیریت شهر ایذه و نیز رابطه خویشاوندی یا طایفه ای در رأی آوری کاندیدها و میزان مشارکت گیری از شهروندان است.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه است.جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی ساکنان شهر ایذه تشکیل می دهند که تعداد 310 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است، که نتایج بدست آمده نشان می دهد 3/61درصد پاسخ گویان عملکرد شوراها در مدیریت شهر ایذه را خیلی ضعیف و فقط کمتر از 53/0 درصد پاسخ گویان عملکرد شورا در مدیریت شهر را خیلی خوب توصیف کرده اند.7/48 درصد شهروندان رابطه خویشاوندی را در قبول شدن کاندیدهای شوراها خیلی زیاد و حدوداً 10 درصد پاسخ گویان این رابطه را خیلی کم فرض کرده اند، همچنین در زمینه مشارکت گیری شهروندان، 8/62 درصد پاسخ گویان میزان مشارکت را خیلی کم وتنها کمتر از 6/0 درصد پاسخ گویان میزان مشارکت شوراها با شهروندان را خیلی زیاد توصیف کرده اند. آزمون T تک نمونه ای و من ویتنی نیز این نتایج را تأیید می کند.
تأثیر منظر رودکنارهای شهری در توسعه پایدار (نمونه موردی: رودخانه سلطان آباد شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت جهان با روندی افزایشی، از اوایل قرن 21 به بعد به سوی شهری شدن پیش می رود؛ از این رورویکرد توسعه پایدارشهری را به دلیل مزایای زیست محیطی، جای خود را در اغلب کشورها باز کرده است .از آنجا که منظرشهری در نقش یک راوی، مسئولیت انتقال پیام های گوناگون را برعهده می گیرد، با دارابودن سه بعد احساسی، فرهنگی و اکولوژیکی می تواند در رودخانه های درون شهری که از فضاهای طبیعی پراهمیت هستند، علاوه بر تأثرات گسترده ای که براکوسیستم شهر دارند، عنصری اکولوژیک می باشد که نقش خود را به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در توسعه پایدار نشان می دهد. رودخانه سلطان آباد شیراز یکی از پتانسیل های تجمع در شهر شیرازمی باشد که این عامل می تواند بر ارتقاء توسعه پایدار و منظر شهری در شهر شیراز مؤثر باشد. این تحقیق با مطالعات میدانی و کتابخانه ای، نقش توسعه پایدارشهری در منظر و طراحی رودکناری شهر شیرازرا به عنوان هدف خود قرار داده و با استفاده از تکنیک دلفی پرسشنامه تخصصی تهیه گردید که توسط 60 نفر از متخصصین حوزه شهرسازی، معماری شهر شیراز پاسخ داده شد. جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزارspss استفاده و تحلیل آماری در 2 گروه توصیفی و تحلیلی انجام شد. جهت سنجش روایی از آلفای کرونباخ و به منظور تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس بهره گرفته شد. براساس نتایج پژوهش، طراحی حاشیه درون شهری با ضریب همبستگی 854/0 و سطح معنی داری 000/0، رابطه معنی داری با توسعه پایدار شهری داشته است و همچنین وجود سطح معنی داری آزمون آنالیز واریانس، مقدار 000/0 p<شده که این بدان معناست که معیارهای توسعه پایدار شهری در ایجاد طراحی رودخانه های درون شهری و منظر پایدار شهری تأثیرگذار است و لیکن بین این معیارها اختلاف معناداری وجود دارد.
تبیین وضعیت و شناخت عوامل مؤثر بر تخلفات ساختمانی در کلانشهرهای ایران (مطالعه موردی: مناطق 15 گانه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگام با رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرنشینی، شهرها در شرایط کنونی، با مشکلاتی ازجمله کمبود مسکن و سایر خدمات رفاهی روبه روهستندکه همین امر خود عامل افزایش تخلفات ساختمانی در شهرها به ویژه در کلانشهرها، شده است و این معضل به علت فقدان نظارت کافی بر ساخت و سازهای شهری تشدید شده است. تخلفات ساختمانی یکی از مسایل مهم شهرها است که برخورد با آن و حل آن به آسانی امکان پذیر نیست. یکی از راه حلهای اصولی و ممکن، تلاش برای پیشگیری از وقوع آنها و کاهش زمینه های وقوع این گونه تخلفات در سطح شهرها است. هدف از این مقاله، تحلیل تخلفات ساختمانی در مناطق شهر اصفهان و تبدیل آنها به عوامل معنی دار می باشد. روش پژوهش ""توصیفی، قیاسی و تحلیلی"" است و از تحلیل تطبیقی نیز استفاده شده است. روش تحلیل در این پژوهش، تحلیل مقایسه ای بین مناطق 15گانه شهر اصفهان و استفاده از تکنیک تحلیل عاملی است. در این پژوهش با استفاده از آمار اخذ شده از معاونت معماری و شهرسازی شهرداری اصفهان، به بررسی تخلفات ساختمانی در مناطق 15 گانه شهر اصفهان و سپس استخراج 8 عامل جدید از 52 عامل موجود(انواع تخلفات ساختمانی)، پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد: 1- در دوره زمانی مورد مطالعه از سال 1387 تا 1391، میزان تخلفات ساختمانی در مناطق شهری اصفهان نه تنها کاهش نیافته، بلکه با افزایش نیز رو به رو بوده است.2- براساس تخلفات صورت گرفته در شهر اصفهان، 52 نوع تخلف صورت گرفته است که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی به 8 عامل کاهش یافت و با توجه به متغیرهای موجود به ترتیب 8 عامل: تخلفات ارتفاعی و احداثی، تخلفات پروانه ساخت، تخلفات کاربریهای تجاری، تخلفات اجحاف ، تخلفات دید و اشراف ، تخلفات درها و پله ها، تخلف ات اض افه ساخت، تخلف ات تغییر ک اربری استخ راج شد که این 8 ع امل 45/84 درصد از واریانس ج امعه را پوشش می دهد. 3- بیشتر تخلفات ساختمانی صورت گرفته در شهر اصفهان، مربوط به تخلفات ارتفاعی و احداثی، تخلفات پروانه ساخت و تخلفات مربوط به کاربری های تجاری است.
بررسی و اولویت بندی ویژگی های محیطی تأثیرگذار بر انتخاب محلّ سکونت (مطالعه موردی: شهر کهنوج)
حوزههای تخصصی:
انتخاب مسکن، موضوع مهمّی برای خانوادهها محسوب می شود؛ زیرا دارایی و نیز کیفیت زندگی خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. در میان عواملی که در انتخاب مسکن نقش دارند، ویژگی های محیطی از اهمیّت خاصی برخوردار است. با شناخت ارزش های محیطی مؤثر در انتخاب محل سکونت، می توان به شناخت جامعی از محیط-های مسکونی قابل قبول برای خانواده ها رسید تا با توجه به آن، کیفیت محیط های مسکونی و به تبع آن، کیفیت زندگی خانواده ها را افزایش داد؛ بنابراین با توجه به اهمیّت موضوع، این تحقیق در پی بررسی و اولویت بندی ویژگی های محیطی تأثیرگذار بر انتخاب محل سکونت در شهر کهنوج است. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است و ۱۰ نفر از مشاوران املاک شهر کهنوج با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. از مدل دیمتل فازی برای وزن دهی، رتبه بندی و تحلیل شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که شاخص فاصله از محل کار و تحصیل با داشتن بیش ترین وزن، بیش ترین اهمیّت را برای خانوارها جهت انتخاب محل سکونت دارد و شاخص سیل خیزی و شوره زار بودن زمین، با کم ترین وزن، کم ترین اهمیّت را برای انتخاب محل سکونت دارا می باشد.
بررسی نقش گسترش گردشگری شهری بر توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می شود، زیرا نیروی زیادی برای جذب گردشگران دارد. شهرهای منطقه غرب کشور، از جمله سنندج، به دلیل بهره مندی از شرایط اقلیمی و عامل فرهنگی خاص، نیروی زیادی در جذب گردشگری شهری دارند. جغرافیدانان معتقدند هر عاملی از جمله گردشگری تأثیرات مختلفی دارد؛ بدین معنی که هیچ عاملی صرفاً نمی تواند مثبت یا منفی باشد. این پژوهش در پی بررسی تأثیرات مثبت گردشگری شهری بر 4 متغیر توسعه پایدار شهری (پایداری اجتماعی، پایداری کالبدی، پایداری محیطی، و پایداری اقتصادی) از منظر 384 نفر از ساکنان شهر سنندج (براساس فرمول کوکران) و 22 نفر از استادان، مدیران، و کارشناسان حوزه گردشگری در شهری سنندج است. این پژوهش براساس شیوه انجام، از نوع روش توصیفی تحلیلی است. نتایج آزمون های آماری استفاده شده در تحقیق بیانگر این مهم اند که گردشگری شهری در شهر سنندج توانسته است به شیوه ای مؤثر باعث پایداری هرچه بیشتر شهر سنندج شود. گردشگری در شهر سنندج توانسته است بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار اقتصادی و کمترین تأثیر را توسعه پایدار محیطی داشته باشد.
بررسی راهکارهای توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت عمومی، ملازمه نزدیک و تنگاتنگی با جامعه مدنی دارد؛ جامعه ای که اساس قدرت را بر مردم استوار گردانیده است. این امر پاسداشت حقوق کسانی است که در یک جامعه انسانی عضو هستند. بی شک، در چنین جامعه ای ساختار قدرت از قاعده آن نیرو می گیرد. در کشور ما نیز علی رغم وجود زمینه ها و پیشینه مشارکت و روحیه همکاری و تعاون در عرصه های مختلف، این خصیصه اجتماعی تاکنون فرصت بروز و ظهور کافی و فراگیر نیافته و به تقویت، حمایت و گسترش سامانه های نوین در این زمینه نیازمند است. در واقع هدف کلی این پژوهش مشخص نمودن و اولویت بندی نقاط قوّت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات پیش روی توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و ژرفانگر بوده و دارای ماهیتی کاربردی است. اطلاعات به شیوه پیمایشی- کتابخانه ای جمع آوری شده و جامعه آماری مورد استفاده را کارشناسان و اساتید خبره در زمینه های توسعه مشارکت عمومی تشکیل می دهند. در این پژوهش سعی شده است با استفاده و بهره گیری از مدل تحلیلی (SWOT) به شناسایی مسائل اساسی در بخش های مرتبط و تأثیرگذار در توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان پرداخته شود، سپس برای درک بهتر موضوع به رتبه بندی مؤلفه ها و معرفه ها توسعه مشارکت عمومی با استفاده از مدل سلسله مراتب فازی (FAHP) پرداخته ایم. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عامل وجود فرهنگ کار، اعتماد به نفس و اعتماد ملی و همچنین گرایش مردم و سازمان های مردم نهاد به مشارکت به عنوان بااهمیت ترین عوامل در زمینه توسعه مشارکت مطرح هستند.
کاربرد روش های فازی و AHP برای جانمایی مدارس ابتدایی در ناحیه یک آموزشی شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها، سبب افزایش وسعت آنها و به تبع آن موجب افزایش استفاده از زمین گردیده است؛ بنابراین هرچه شهرها گسترده تر شوند، کاربری اراضی نیز متنوع تر می گردد. در این میان نقش کاربری های آموزشی که در زمینه رشد و هدایت افراد جامعه؛ به ویژه دانش آموزان مدارس ابتدایی وظیفه مهمی دارند، غیر قابل انکار است. مسأله اساسی این است که مدارس ابتدایی در شهر کرمان به درستی مستقر نشده اند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر مکان یابی مدارس ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر کرمان است. جامعه آماری، شامل کلیه مدارس ابتدایی ناحیه مذکور و روش مورد استفاده توصیفی - تحلیلی است؛ همچنین برای انجام این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای (برای شناسایی معیارها)، برای تعیین مکان فعلی مدارس از بررسی های میدانی، برای تعیین وزن معیارها از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن برگرفته از نظرات کارشناسان و پایایی آن بر اساس محاسبه نرخ سازگاری و آنالیز حساسیت که با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام می شود، استفاده شده است. در این راستا، از سامانه اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شده است و با استفاده از روش منطق فازی، لایه های مختلف بر هم منطبق و آنالیز شدند. نتایج حاکی از آن است که وضعیت مدارس این ناحیه در بعضی نقاط نسبتاً نامطلوب است و در نتیجه، نواحی بهینه برای احداث مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه این ناحیه به صورت مجزا در دو نقشه کاربردی ارائه گردید.
استراتژی توسعه منطقه ای (RDS) راهکاری نوین جهت توسعه متوازن منطقه ای (مطالعه موردی: شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان رشت همواره شاهد تجمع و انباشت منابع و امکانات عمده استان در خود بوده است. هدف این پژوهش بهره گیری از استراتژی توسعه منطقه ای (RDS) جهت دستیابی به توسعه متوازن بوده است؛ بدین منظور با روش موریس جهت تحلیل توسعه یافتگی شهرستان ها به ارزیابی و تعیین میزان برخورداری از خدمات و امکانات منتخب و همچنین به تعیین جایگاه شهرستان های استان با استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی پرداخته شده است. نتایج روش موریس نشان داد که شهرستان توسعه یافته ای در استان وجود نداشته و شهرستان رشت با میانگین 7.19 رتبه اول و شهرستان های بندرانزلی با میانگین 6.90، آستارا با 6.74، لاهیجان با 6.48 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. نتایج روش شاخص بندی نیز نشان داد شهرستان رشت در بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی به ترتیب رتبه های دوم؛ چهارم و اول را کسب نموده است. این پژوهش جهت دستیابی به توسعه متوازن و متعادل نمودن روابط متقابل؛ از الگوی استراتژی توسعه ی منطقه ای بهره گرفته است. RDS با تقویت رقابت پذیری و جهت دادن به جریان ها (جمعیت، کالا، سرمایه)، موجبات کاهش نابرابری منطقه ای، افزایش کارایی فضا و توسعه متوازن منطقه ای را فراهم می نماید.
کاربرد مدل تصمیم گیری چند معیارة کوپراس در تعیین نقش طراحی محیطی پیشگیری از جرم موردمطالعه: منطقه سه شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اصل پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی درصدد است تا با به کارگیری درست فضا و طراحی مناسب محیط، از فرصت های مجرمانه که معلول طراحی نامناسب فضاست کاسته و درنهایت از وقوع جرم پیشگیری کند. در این راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر محیطی و تأثیر آن بر پیشگیری از جرم، به بررسی آن در فضاهای عمومی منطقة سه شهر ساری پرداخته است. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و در تدوین تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش از نرم افزار SPSS و با روش های آماری (آزمون T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون) و برای رتبه بندی محله های منطقة مورد مطالعه از مدل تصمیم گیری چند معیاره کوپراس استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که تحلیل آزمون پیرسون، مثبت و بین مؤلفه های کیفیت محیط و فرم در منطقه سه شهر ساری همبستگی معناداری را نشان می دهد. درعین حال یافته های آماری بر اساس آزمون T حاکی از آن است که شاخص های منتخب برای منطقه سه شهر ساری در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و نیازمند به برنامه ریزی اصولی برای ارتقاء معیارهای محیطی جهت پیشگیری از جرم می باشند. درنهایت نتایج مدل کوپراس نشان داد که محله سروبنه باغ بیشترین رضایتمندی و محله چمران کمترین رضایتمندی در عدم وقوع جرم را ازنظر ساکنان در منطقة مورد مطالعه دارا می باشند.
بررسی تأثیرات افزایش ارتفاع بر کیفیت هوای بلوک شهری، نمونه موردی: بلوک مسکونی شهری در مرکز شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت شهرنشینی، شهرها به سمت بلند مرتبه سازی و متراکم شدن در حرکت هستند. شهر اصفهان به دلیل مهاجرپذیری و افزایش جمعیت در سال های اخیر شاهد افزایش بی رویه ساخت و ساز و بلند مرتبه سازی هست.این در حالی است که این شهر به دلیل وجود چندین کارخانه و پالایشگاه در نزدیک شهر و ترافیک بالا به یکی از شهرهای آلوده در ایران تبدیل شده است. بر طبق آمار مرکز هواشناسی اصفهان در سال 92، 67 روز هوای شهر ناسالم بوده است.که این روزهای آلوده بیشتر در طول زمستان به دلیل پدیده وارونگی هوا است.در این پژوهش اثرات بلند مرتبه سازی و تغییرات ارتفاع ساختمان ها را در یک بلوک شهری، در مرکز شهر اصفهان، در 15 سال قبل،شرایط موجود و 15 سال آینده با نرم افزار ENVI-metمورد سنجش قرار گرفته است. در طول زمستان تأثیرات افزایش ارتفاع ساختمان ها بر دمای بلوک شهری، سرعت باد در حالت افقی (سطح عابر پیاده) و ضریب جابه جایی عمودی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که در زمستان با افزایش ارتفاع، دمای بلوک شهری تا میزان 0.025 درجه کاهش می یابد. سرعت باد افقی (در سطح عابر پیاده) تا 0.2 M/Sافزایش می یابد، که این ناخوشایند است. از سوی دیگر ضریب جا به جایی عمودی در زمستان با افزایش ارتفاع کاهش می یابد. این تغییرات در دما، سرعت باد در نزدیک سطح زمین و ضریب جابه جایی در زمستان سبب افزایش پدیده وارونگی هوا در این بلوک شهری و راکد شدن هوای نزدیک زمین و در نتیجه تجمع آلاینده ها در سطح عابر پیاده می شود.
آثار گسترش فیزیکی و تغییر کاربری های شهری بر حریم رودخانه (مطالعه موردی: رود خشک در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة فیزیکی شهرها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها و اراضی پیرامونی آن ها منجر شده است. استفادة انسان از رودخانه و نوع دخالت در حریم آن موجب تغییراتی در کانال رود و حاشیة آن می شود. در دهه های اخیر، کلان شهر شیراز شاهد گسترش بیش ازحد فضاهای ساخته شده بوده است؛ به گونه ای که بیش از دیگر شهرهای استان رشد فیزیکی دارد. بخش اعظم این توسعه، نامنظم و خودسرانه صورت گرفته و درنتیجه، توسعة فیزیکی شهر به تغییر لندفرم های ژئومورفولوژیکی اطراف منجر شده است. هدف این پژوهش، بررسی توسعه شهری در حریم رودخانة خشک و دامنة تغییرات آن در بازة زمانی 48 ساله در شهر شیراز است.این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. پژوهش با استفاده از عکس هوایی سال 1346 به مقیاس 1:20000، تصاویر ماهوارة لندست در سال 1394، سنجندة اولی و نقشه های توپوگرافی منطقه و برداشت داده های میدانی به کمک سامانه موقعیت یاب جهانی (GPS) صورت گرفت. همچنین به منظور پردازش داده ها و تهیه نقشه، از نرم افزارهای ArcGis10.3 و Envi4.8 استفاده شد. مطابق نتایج، در دوره زمانی فوق توسعه فیزیکی شهر در حریم رودخانه، در مقایسه با سال 1346 در بازه اول 21 هکتار، در بازه دوم 220 هکتار و در بازه سوم 54 هکتار است. به طورکلی، 295 هکتار از حریم رودخانه به کاربری های ساخت وساز شهری تعلق گرفته و جابه جایی عرضی رودخانه در بخش یک 176 متر، بخش دوم 145 متر و در بخش سوم 68 متر بوده است.همچنین بررسی ها نشان می دهد الگوی گسترش فیزیکی کلان شهر شیراز، از هسته ای به سمت خطی پیش رفته است.
بررسی توزیع جغرافیایی مراکز بهداشتی و درمانی در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفیت محیط در محله های تاریخی شهرها (مطالعه موردی: محله نفرآباد شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها پدیده ای پویا و زنده اند که سلامتی ساکنان و حفظ بقای آن ها نیازمند کیفیت مطلوب محیط شهری است. کیفیت مطلوب محیط شهری، از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد که از میان آن ها به طور عمده می توان عوامل کالبدی- فضایی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی را نام برد که هریک از آن ها متشکل از معیارهای متعددی هستند. سنجش کیفیت محیط شهری و همچنین ارزیابی وضعیت سکونت ساکنان محله های شهری را می توان یکی از مهم ترین معیارهای سنجش دستیابی به اهداف برنامه ریزی شهری به شمار آورد. محله های تاریخی شهری به عنوان بخشی از مهم ترین مکان های شهر، حساسیت ویژه ای را برای دست اندرکاران شهری ایجاد می کنند؛ زیرا علاوه بر داشتن ارزش های نهفته و تاریخی، در این مکان ها گاه شرایطی فراهم می شود که در آن، افراد با محیطی ناسازگار مواجه می شوند. براین اساس، برنامه ریزی و مدیریت کیفیت محیط های مسکونی شهری در این محدوده ها، اهمیت بسیار دارد. این پژوهش که توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است، به سنجش کیفیت محیط شهری در یکی از قدیمی ترین محله های شهرری به نام نفرآباد می پردازد. داده های مورد نیاز این پژوهش به صورت میدانی و به روش پرسشنامه ای جمع آوری شده است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 262 نفر است که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد این محلة تاریخی، با توجه به معیارهای مختلف کیفیت محیط شهری، وضعیتی نابسامان دارد. به طورکلی، فرسودگی زیاد بافت این محله، در نزول شاخص های کیفیت زندگی آن مؤثر است، اما علی رغم پایین بودن کیفیت محیط کالبدی- فضایی، زیست محیطی و محیط سکونت، شاخص های اجتماعی و فرهنگی به دلیل تداوم حضور بخشی از ساکنان بومی و تلاش های محله ای در ارتقای هویت همسایگی، وضعیت مطلوب تری را نشان می دهد. هرچند رسیدگی نکردن به فضای کالبدی محله و پایین بودن ارزش زمین و مسکن، به جذب مهاجران کم درآمد و افزایش جرم خیزی در محله منجر شده است.
سطح بندی توسعه یافتگی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر مؤلفه های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در فرآیند برنامه ریزی توسعه، شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی از ابعاد مختلف همچون فرهنگی و آگاهی از نقاط قوت و ضعف آن ها اهمیت بسیاری دارد، چرا که دستیابی به الگووارة توسعه پایدار نیازمند تعادل در توزیع شاخص های خدماتی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی است. هدف از این پژوهش بررسی چگونگی یا نحوه برخورداری شهرستان های 7 گانه استان کهگیلویه و بویراحمد از لحاظ مؤلفه های فرهنگی است. بدین منظور 24 مؤلفه فرهنگی با استفاده از روش اسنادی انتخاب و سپس توسط 12 متخصص با استفاده از تکنیک دلفی وزن دهی گردیده است. روش بررسی توصیفی- تحلیل می باشد. در این پژوهش به منظور سطح بندی شهرستان ها از تکنیک چند شاخصه ELECTREE استفاده شده است. داده های تحقیق از سالنامه آماری1390 این استان به تفکیک شهرستان ها استخراج گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شاخص های فرهنگی در شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد به صورت متوازن توزیع نشده و اختلاف فاحشی بین شهرستان ها از نظر خدمات فرهنگی ملاحظه می شود. همچنین نتایج خروجی تکنیک الکتر نشان می دهد که شهرستان های بهمئی، بویراحمد و کهگیلویه به ترتیب به دلیل برخورداری بیشتر از مؤلفه هایی همچون سرانه کتابخانه ها، تعداد کتب موجود در کتابخانه ها، سرانه سالن ها و نمایشگاه های فرهنگی که دارای وزن بالاتری بوده اند در رتبه های یک تا سه از توسعه فرهنگی و شهرستان گچساران در پایین ترین سطح قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل نابرابری های ناحیه ای در شهرستان های استان اردبیل طی دوره های 1390-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری میان شهرستان های استان اردبیل 60 شاخص توسعه در بخش های بهداشتی درمانی، اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، زیربنایی، با استفاده از مدل ویکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ترسیم نمودارها و نقشه ها از نرم افزارهای Excel، SPss، ARC Map 10.1 استفاده شده است. همچنین جهت تعیین وزن شاخص های پژوهش از طریق تکمیل پرسش نامه توسط کارشناسان ( 20 نفر از کارشناسان و متخصصان) از مدلAHP استفاده گردید. طبق بررسی های صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که در سال 1390 از مجموع 10 شهرستان استان اردبیل، شهرستان اردبیل، توسعه یافته و شهرستان های گرمی، سرعین و خلخال شهرستان های رو به توسعه، شهرستان های پارس آباد، بیله سوار و نمین کمتر توسعه یافته و شهرستان های مشگین شهر، نیر و کوثر توسعه نیافته اند. این نابرابری ها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد شهر اردبیل می باشد. همچنین طبق تحلیل و بررسی ها صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که نابرابری ناحیه ای در مقیاس شهرستان های استان اردبیل به صورت نامتعادل می باشد، بین جمعیت هر شهرستان و میزان توسعه یافتگی آن رابطه معناداری مثبتی وجود دارد، بین فاصله از مرکز استان و میزان توسعه یافتگی رابطه معناداری مثبتی وجود دارد.