فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
199 - 216
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان کانون های تمرکز فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تنظیم کنند، چاره ای جز پذیرش ساختار و کارکردی متأثر از سیستم های طبیعی ندارند. در این میان فضاهای سبز شهری به عنوان جزء ضروری شهرها، در رشد و توسعه آن ها نقش اساسی دارند که کمبود آن می تواند اختلالات جدی در حیات شهرها به وجود آورد. هدف تحقیق حاضر، مکان یابی پارک های محله ای با رویکرد توسعه پایدار در منطقه سه شهر کرمان است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. به منظور انجام تحقیق، ﻻﯾﻪ های ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ مکان یابی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش فاصله یابی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ﺗﻬﯿﻪ و ﺳﭙﺲ با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی به لایه ها وزن داده شد. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ با استفاده از دستور کلاس بندی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ﻫﺮ ﻻﯾﻪ ﺑﻪ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﻼس ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪه و ﻫﺮ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ آن وزن دﻫﯽ ﺷﺪ و نقشه ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن ﺗﻬﯿﻪ شد. ﺳﭙﺲ ﺑﺮای به دﺳﺖ آوردن نقشه ﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای است، وزن ها ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ و اﺛﺮﮔﺬاری ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻻﯾﻪ ﻫﺎ اﻋﻤﺎل شد. در نهایت ﺑﺎ همپوشانی ﻻﯾﻪ ﻫﺎی وزن دﻫﯽ ﺷﺪه با استفاده از دستور پوشش فازی، نقشه نهایی ایجاد شد. نتایج حاصل از اولویت بندی شاخص ها نشان می دهد که زمین های بایر با وزن نسبی 474/0 و فاصله از مراکز مسکونی با وزن نسبی 129/0 بیشترین اولویت را در مکان یابی پارک محله ای دارند. همچنین با توجه به استاندارد ها و سرانه های موجود، بهترین مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای، مربوط به قسمت های شمال، شمال شرقی و مرکز منطقه سه شهر کرمان است. بر این اساس بایستی مکان یابی پارک های محله ای در منطقه 3 شهری کرمان با رعایت اصول صحیح مکان یابی برای رسیدن به توسعه پایدار مورد توجه جدی برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
تبیین نقش رویکرد توسعه اجتماع مبنا در نوسازی پایدار بافت های ناکارآمد شهری (نمونه موردی: نوسازی محله تختی شهر تهران- سال های 92-1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه اجتماع مبنا در امر توسعه نواحی ناکارآمد، یکی از موضوعات با اهمیت در رویکرد نوسازی پایدار شهری می باشد. در این نگاه به امر توسعه علاوه بر توسعه فضای فیزیکی- کالبدی، توسعه جماعت انسانی که در آن فضا زندگی می کنند، مورد توجه است. در سال های 92-1388 سازمان نوسازی شهر تهران تلاش بر آن داشته تا مبتنی بر رویکرد تسهیل گری و از طریق استقرار دفاتر خدمات نوسازی در محلات ناکارآمد، نوسازی را در تعامل با ساکنان و در راستای اجتماع مبنایی پیگیری کند. هدف این مقاله آن است تا ضمن تبیین مؤلفه های اجتماع مبنایی در نوسازی شهری، به بررسی جایگاه آن ها در اقدامات سال های مذکور در محله تختی به عنوان یکی از نمونه محلات ناکارآمد این شهر بپردازد. این تحقیق از موضع روش شناسی ارزیابی در حین اجراء می باشد. در بخش اول با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی و تحلیل مفاهیم، مؤلفه های مرتبط با توسعه اجتماع مبنا در نوسازی شهری تبیین شده و سپس در ادامه مبتنی بر روش های آماری توصیفی و قیاسی در نمونه مورد پژوهش، مؤلفه های فوق بررسی و با اطلاعات مشابه که مربوط به قبل از اقدامات تسهیلگری در این محله است، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته اند. به منظور بررسی تحولات مؤلفه های اجتماعی در دوره اقدامات نوسازی سال های فوق، 100 عدد پرسشنامه مبتنی بر فرمول کوکران در محله پر شد و سپس با کمک روش های تحلیل آمار توصیفی در نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسة مؤلفه های اجتماع مبنایی در دوره اقدامات نوسازی سال های 92-1388 محله تختی نشانگر بهبود نسبی در آن ها است.
سفر صلح به سرزمین آفتاب
بررسی عوامل مؤثر تشکیل و توسعة شرکت های کوچک و متوسط کارآفرین (SMEs) در روستاها (مورد شناسی: روستا های استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة بنگاه های کوچک و متوسط، شاخصی کلیدی از نظام پیش ران توسعة روستایی به شمار می رود که باعث امنیت پایدار منطقه ای و معکوس شدن مهاجرت خواهد شد. توسعة روستایی از پایه های اولیه و مهم توسعة ملی هر کشور محسوب می شود. ایجاد و توسعة کسب و کارهای کوچک، یکی از رویکردهای بسیار مناسب برای توانمندسازی روستاییان می باشد. این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها نیز توصیفی- پیمایشی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS به عنوان نرم افزار اصلی و از نرم افزار LISREL به عنوان نرم افزار کمکی برای روش تحلیل عاملی (از نوع اکتشافی) استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل کارشناسان و مدیران دستگاه های اجرایی جهاد کشاورزی استان ایلام، فعالان اقتصادی روستاها ( کارآفرینان و تعاونی داران روستایی) و استادان و مدرسان دانشگاه پیام نور مرکز ایلام بودند. در این پژوهش 20 متغیّر مؤثر بر ایجاد و توسعة شرکت های کوچک و متوسط ( SMEs ) در روستاها شناسایی شدند که پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. برپایة این ملاک، 4 عامل (تأمین مالی و نهاده های تولیدی، حمایتی و ترغیبی، آموزشی و مهارتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی) دارای ارزش ویژة بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 7531/0 درصد از واریانس کل متغیّرها را توانستند تبیین کنند.
بررسی میزان تاب آوری اجتماعی شهری مطالعه موردی: شهر ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
51-62
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع در پی وقوع شرایط اضطراری در تلاش هستند که هر چه سریع تر به وضعیت پیش از بحران دست یابند. از این رو در سال های اخیر به موضوع تاب آوری توجه بیشتری شده است. بعد اجتماعی که یکی از ابعاد اصلی تاب آوری است، به بررسی ظرفیت اجتماعی جوامع در مواقع بحران می پردازد. این پژوهش با هدف بررسی میزان تاب آوری اجتماعی شهر ایلام به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری آن را ساکنان شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 381 نفر از آنها به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و متناسب با نسبت جمعیت نواحی انتخابی، انتخاب شده است. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که از طریق روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 85/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آماره های توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که تاب آوری اجتماعی در شهر ایلام در سطح نامطلوبی قرار دارد. همچنین از بین محلات انتخابی، محله سعدی با میانگین رتبه 10/3 دارای بیشترین تاب آوری و محله بانبرز با میانگین رتبه 64/1 دارای کمترین میزان تاب آوری اجتماعی است.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در قطعه قطعه شدن اراضی زراعی در شهرستان خمین (نمونه موردی: روستای میشیجان علیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قطعه قطعه شدن اراضی زراعی یکی از مسائلی است که در دهه های اخیر در نظام های مکانی فضایی سکونتگاه های روستایی بروز عینی یافته است. برنامه ریزان و کارشناسان توسعه روستایی نیز هر یک با رویکردی متفاوت به دنبال رفع این مسأله و گاهاً ارائه یک رویکرد برای تمامی این نظام ها بوده اند. این مقاله بدنبال شناخت و تحلیل علل قطعه قطعه شدن اراضی زراعی با ویژگی های ساختاری کارکردی خاص روستای میشیجان علیا است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی و ابزارهایی نظیر پرسشنامه و نقشه استفاده گردید. همچنین از آزمون T تک نمونه ای برای سنجش اینکه کدام یک از عوامل قطعه قطعه شدن دارای تأثیر بیشتری می باشند استفاده شده است. جامعه آماری مورد بررسی، بهره برداران روستای میشیجان علیا می باشد که در سال 1392 بنابر اطلاعات محلی جمع آوری شده 170 بهره بردار بوده است.حجم نمونه 80 بهره بهره بردار می باشد. شاخص هایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته شامل: ساختار مالکیت، ساختار جمعیت، اصلاحات ارضی، ساختار کالبدی، قوانین ارث، نظام اجاره داری، سطح زیرکشت می باشد. نتایج نشان می دهد که عوامل و روندهایی چون قوانین ارث (5/46 درصد اراضی چند سهمی هستند)، ساختار مالکیت (افزایش مالکین از 6 به 170مالک)، نظام اجاره داری (5/21 درصد اراضی به صورت اجاره اداره می شوند) از جمله نیروهای درونی و اطلاحات ارضی (افزایش تعداد قطعات) به صورت یک نیروی بیرونی در نظام فضایی روستای میشیجان علیا تأثیر گذار بوده اند. در بین این عوامل تأثیرگذار نیز در روستا، قوانین ارث، ساختار مالکیت و اصلاحات ارضی از عوامل تعیین کننده در قطعه قطعه شدن اراضی
ضعف نظام اداری: چالش استراتژیک توسعه منطقه ای (مطالعه موردی خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسب چشم انداز بیست ساله کشور در سال 1404 ایران می باید به کشوری با ویژگی های دور بودن از فقر و تبعیض، توزیع عادلانه درآمد و فرصت های برابر برای همگان تبدیل شود. در این راستا سیاستگزاران اقتصادی کشور در تصویب قوانین پایین دستی سند چشم انداز، بر گنجاندن مواد قانونی تسهیل و تسریع کننده دستیابی به اهداف سند چشم انداز به ویژه از حیث ایجاد توسعه متوازن و کاهش شکاف های منطقه ای از طریق بهبود نظام اداری و ارتقاء عملکرد دستگاههای اجرایی تاکید نموده اند. با گذشت بیش از هشت سال از ابلاغ سند چشم انداز ، تحلیل مقایسه ای شاخص های اقتصادی استان ها می تواند ابزار مناسبی برای ارزیابی میزان موفقیت در دستیابی به اهداف سند یاد شده باشد. روش پژوهش این مطالعه توصیفی-تحلیلی و نوع پژوهش توسعه ای باشد. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای-میدانی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد علی رغم تکالیف قانونی کشور به لزوم برخورداری تمامی استان ها از نظام اداری بهینه و توزیع عادلانه منابع عمومی بین استان ها جهت کاهش شکاف های توسعه ای، استان های محروم کشور همچون خراسان شمالی از سطوح متفاوت و نابرابر نظام اداری و اعتبارات کشوری برخوردار شده اند.
تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مناطق هفت گانه اهواز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش «عدالت فضایی» و 15 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی برای نیل به این هدف انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت ، شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل هایی چون ویکور، الکتر و توسعه انسانی (HDI) و برای رسیدن به یک نتایج واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک تلفیقی کاندرست استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که مناطق4 ، 3 و2 به عنوان برخوردارترین مناطق، مناطق1 و 8 نیمه برخوردار و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. سپس برای سنجش ارتباط بین جمعیت و برخورداری از خدمات شهری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی (471/0) به دست آمده گویای این واقعیت است که ارتباط ضعیفی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات وجود دارد.
تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی (مطالعه موردی: شهرستان های استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی با مطالعة شهرستان های استان گیلان صورت گرفته است. براین اساس، از پنج معیار (فعالیت و سرمایه گذاری های صنعتی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی، جمعیت، راه و ارتباطات و بهداشت و درمان) و نوزده زیرمعیار استفاده شد. همچنین شهرستان های استان گیلان از طریق مدل تاپسیس و وزن دهی با شیوة AHP از منظر خبرگان در دو سطح حجم نمونه استادان دانشگاهی و مسئولان امر رتبه بندی و سطح بندی شده اند. در راستای تحلیل فضایی محرومیت ها، پس از ارزش گذاری زیرمعیارهای پژوهش از طریق سنجش میزان همبستگی، مهم ترین عامل، میزان نرخ بیکاری شناخته شده است. سپس با استفاده از روش دلفی راهکارهای مؤثر بر کاهش محرومیت های توسعه یافتگی از سوی کارشناسان شناسایی شده اند و از طریق مدل AHP میزان اهمیت عوامل مورد نظر اولویت بندی شده اند. مهم ترین راهکارها «بازشناسی فرصت های اشتغال از منطقة آزاد تجاری- صنعتی انزلی» و «فراهم آوردن فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی» معرفی شده اند، اما تعامل دانشگاه و بخش صنعت از طریق پارک های علم و فناوری و رویکرد به شکل گیری خوشه های صنعتی به هدایت منطقة آزاد انزلی، موجب توسعة متوازن و ساماندهی فعالیت شهرک ها و نواحی صنعتی شهرستان های استان گیلان می شود و فرصت های اشتغال را بدون مهاجرت در شهرستان های استان فراهم می آورد تا از این طریق محرومیت توسعه یافتگی استان نیز کاهش یابد. مهم ترین موانع پیش روی توسعة متوازن شهرک های صنعتی استان گیلان نیز کمبود نقدینگی، تهیة مواد اولیه و ماشین آلات تأثیرگذار بوده است. در این پژوهش، شهرستان های شفت، فومن، رضوان شهر، ماسال و صومعه سرا شهرستان های محروم ناحیة غرب و شهرستان املش در ناحیة شرق استان گیلان شناخته شده اند.
تحلیل مفهوم انسجام ساختار فضایی در محله های تاریخی با روش نحو فضا (نمونه موردی: محله های تاریخی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله های تاریخی ایران به عنوان هسته اولیه پیدایش شهرهای ایرانی، دارای اصول و ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی بوده و هستند. یکی از مهم ترین ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی، انسجام آن هاست. این کیفیت حاصل پیوند و ارتباط اجزای تشکیل دهنده آثار معماری و شهرهاست. افزایش جمعیت و ظهور فناوری های جدید، ساختار شهرها را دستخوش تحولاتی کرد که منجر به ازبین رفتن وحدت و انسجام در معماری و شهرسازی گذشته شد. شهرها و محله ها مجموعه ای از بناها و فضاها به صورت ساختارهای مستقل و مجزایی شدند که بی ارتباط با عناصر هم جوار خود هستند. هدف این پژوهش، تحلیل مفهوم انسجام و عوامل زمینه ساز آن در معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی و به طور خاص در محله های تاریخی است. در این راستا، با استفاده از روش نحو فضا به بررسی این ویژگی در چهار محله تاریخی شهر همدان پرداخته شده است. فضای محله های مورد نظر به صورت محوربندی شده با متغیر انسجام تحلیل و بررسی شده است. مقایسه و تحلیل نتایج نشان می دهد در محله های تاریخی اگر ساختار فضایی آن ها -که به صورت مرکز محله ای و سلسله مراتبی است- حفظ شود، انسجام فضایی از بین نمی رود و به طورکلی، هرچه تخریب بافت و ساخت وسازهای جدید در محله های تاریخی کمتر باشد، ساختار آن ها منسجم تر است و این مسئله بر ساختار و روابط اجتماعی ساکنان محله تأثیرگذار است. نتایج این پژوهش می تواند زمینه ساز ارائه الگوهایی مناسب برای محله های جدید، توسعه محله های تاریخی و حفظ ساختار منسجم آن ها باشد. همچنین، بستری برای پژوهش های آینده در راستای ویژگی های خاص محله های تاریخی فراهم می شود.
تحلیلی بر جایگاه مبلمان ورزشی در افزایش سرزندگی فضاهای شهری مطالعه موردی: شهر نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر و فضاهای آن بستر یا ظرفی برای وقوع انواع فعالیّت های فردی یا گروهی شهروندان است که پذیرای فعالیّت های گوناگون می باشد. فعالیّت شهروندان در فضاهای شهری باعث پدید آمدن ارتباطات و تعاملات انسانی گشته و حس مکان را به وجود می آورند. از طرفی حضور شهروندان در فضاهای شهری باعث افزایش سرزندگی آن می گردد. یکی از عوامل مؤثر در ترغیب حضور شهروندان در فضاهای شهری و افزایش سرزندگی در آن ایجاد مبلمان ورزشی در این فضاها می باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی نقش مبلمان ورزشی در افزایش سرزندگی فضاهای شهری در شهر نورآباد ممسنی می باشد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. شیوه ی جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی– پیمایشی و قیاسی– استقرایی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین شاخص ها و معیارهای مورد بررسی، بیشترین تأثیر مبلمان ورزشی بر سرزندگی شهری بر روی مؤلفه های افزایش سلامتی روحی- جسمی در بین افراد، ایجاد تعامل اجتماعی و حس تعلق به مکان در بین افراد، و برخورداری از لوازم ورزشی در ساعات مختلف می باشد که به ترتیب میانگین آنها عبارت است از: 27/4، 13/4 و 07/4. همچنین نتایج آزمون تی نشان می دهد که در بین مؤلفه های مورد بررسی به جز دو معیار تنوع فعالیّت ها در پارک و شکل گیری عناصر مختلف زیبایی در آن و در دسترس بودن لوازم ورزشی و کاهش موارد انحرافی در بین جوانان با ارزش تی 81/1- و 65/0، مبلمان ورزشی توانسته باعث افزایش در 11 معیار سرزندگی فضاهای شهری مورد بررسی شود.
بررسی نقش مدرنیسم در بافت قدیمی شهرها (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر، بحران معنا اعم از اجتماعی و غیر اجتماعی، در مکان است؛ بحرانی که در ایجاد فضاهای شهری فاقد هویت، فاقد تاریخ و فاقد ارتباط تبلور یافته است. این پدیده، حقیقتاً یکی از محصول های روند تحولات خطیر و سریع قرن بیستم است؛ زیرا در نیمه اول قرن بیستم، جهان بینی مدرنیسم بر جامعه غربی حاکم بود و به همین دلیل، شهرسازی مدرن به عنوان تجلی فضایی جامعه مدرن شکل گرفت. از آنجا که حس مکان از عوامل تعلق به هر مکان و از مفاهیم کلیدی در جغرافیای انسانی و به ویژه جغرافیای فرهنگی محسوب می شود، بررسی عوامل مؤثر بر ارتقا یا تضعیف حس مکان که نقشی پررنگ در القای حس تعلق مکانی و هم بستگی دارد، ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات جنبش مدرنیسم و پیدایش شهرسازی مدرن بر ایجاد حس بی مکانی و ازبین رفتن حس تعلق به مکان در بخشی از بافت قدیم شهر ارومیه است. این نوشتار از نوع مقالات بنیادی و با روش مروری تحلیلی است. لذا سعی شده است با تکیه بر منابع معتبر و مرتبط با موضوع و با تکنیک مطالعات کتابخانه ای، مقوله بی مکانی و مدرنیسم و ارتباط میان ظهور مدرنیسم و حس مکان بررسی شود. نتایج پژوهش با استفاده از انجام مصاحبه های عمیق و مشاهده های محققان در زمان های مختلف براساس تکنیک مکان سنجی و تحلیل محتوای کیفی و مقایسه نتایج در دو محدوده واقع در بافت قدیمی شهر تحلیل و ارزیابی شده است. ارزیابی نتایج نشان می دهد محدوده قدیمی بازار ازنظر حس مکان در مقایسه با همتای خود، یعنی خیابان امام خمینی که با گذشت زمان دستخوش تغییرات مدرنیستی شده است، در وضعیت بهتری قرار گرفته است. از عوامل مؤثر در ضعف حس مکان در محور امام عبارت است از: یکنواختی محیط و استانداردشدن بافت، کاهش هویت بومی، ضعف در ارتباطات غنی انسانی، فقدان حس زندگی جمعی، نوسازبودن محدوده و انس نداشتن با محیط.
تحلیل تطبیقی توزیع شاخص های منتخب سلامت شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
769 - 790
حوزههای تخصصی:
انسان در مرکزیت برنامه های توسعه قرار دارد؛ از این رو محورقرارگرفتن «سلامت انسان» با تمامی ابعاد و شئون آن نقشی اساسی در توسعه دارد و حلقه مرکزی تمامی ابعاد توسعه پایدار محسوب می شود. برنامه ریزی های توسعه ای در کشورها - چه در سطح شهری چه منطقه ای - بدون درنظرگرفتن مؤلفه سلامت انسان دچار نقص در ماهیت برنامه ریزی می شوند؛ از این رو «کیفیت و سلامت شرایط زندگی ساکنان شهرها به عنوان مرکز سیاست های برنامه ریزی شهری» امری پذیرفته شده و مسئله ای حیاتی برای نیل به توسعه پایدار شهرها به شمار می آید. شهر اهواز یکی از کلان شهرهای کشور است که به آلودگی های زیست محیطی دچار شده است و امکانات و خدمات شهری در آن کم است. از آنجا که این عوامل کیفیت زندگی و سلامت شهروندان را تهدید می کند، در پژوهش حاضر به تحلیل تطبیقی توزیع شاخص های سلامت شهری در کلان شهر اهواز پرداخته شده است. این پژوهش نظری-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. برای شاخص سازی مطالعات پیشین عملیاتی شدند و 28 نماگر که درجه تکرارپذیری آن ها بیش از سایر نماگرها بود انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات این شاخص ها از آمارنامه ها و پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده ها نیز به کمک تکنیک V- PROMETHEEو سیستم استنتاج فازی در نرم افزار Matlab صورت گرفت. در این میان، مناطق شهر اهواز براساس تکنیک پرامیتی با توجه به سه جریان مثبت (Phi+)، منفی (phi-) و خالص (Phi) رتبه بندی شدند. مناطقی که بیشترین مقدار مثبت و کمترین جریان منفی را داشته باشند در جایگاه نخست و مناطقی که با کمترین مقدار مثبت و بیشترین مقدار منفی همراه باشند، در جایگاه آخر قرار دارند. مناطق 2، 3 و 1 بیشترین جریان مثبت و کمترین مقدار منفی را دارند. مناطق 4، 7، 6، 5 و 8 نیز با توجه به جریان مثبت و منفی، با جریان خالص منفی همراه هستند. نتایج سیستم استنتاج فازی نشان می دهد وضعیت شاخص های سلامت شهری کلان شهر اهواز بین حالت متوسط، پایین و بسیار پایین قرار دارد که بیشتر تابع عضویت پایین و بسیار پایین است.
نقش مشارکت سیاسی روستائیان در افزایش خدمات رسانی به روستاهای شهرستان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین شاخص ها در توسعه سکونتگاه های روستایی، تمایل گسترده به مشارکت مستمر روستائیان در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. در این راستا و در جوامع سنتی مشاهده می شود که مشارکت سیاسی افراد به ویژه روستانشینان منجر به آگاهی بالا و توسعه همه جانبه اقتصادی و اجتماعی روستاها نمی شود؛ بلکه علاوه بر ایجاد کشمکش و افزایش اختلافات درونی، عرصه ای برای سهم خواهی های اقتصادی و خدماتی است. در منطقه ی ممسنی از توابع استان فارس ملاک های مشارکت افراد بر اساس معیارهای جامعه باز نیست، بلکه اصل مشارکت سیاسی افراد بر پایه های طایفه ای و توقعات ایلی استوار است. در این مقاله تلاش شده است تا با واکاوی روند مشارکت سیاسی روستائیانِ منطقه با توجه به هویت طایفه ای، به اثر مشارکت روستائیان در خدمات رسانی اقتصادی و اجتماعی به روستاها پرداخته شود. در این راستا تعداد 90 نفر از سرپرستان خانوار چهار روستای بالاتر از 1000 نفر جمعیت، از طوایف منطقه به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها در یک حالت تطبیقی میزان مشارکت روستاییان در انتخابات و هم چنین رابطه ی بین هویت طایفه ای نمایندگان مجلس و خدمات متفاوت ارائه شده به روستاها مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان داد بیش از 85 درصد از رأی دهندگان منطقه با تکیه بر هویت طایفه ای کاندیداها به انتخاب نماینده خود دست زده اند. هم چنین خدمات رسانی و توزیع منافع و منابع اقتصادی- رفاهی در روستاهای مورد مطالعه با انتخاب نماینده از یک طایفه ی خاص و نگاه ویژه ی نماینده به روستاهای هم طایفه عموماً ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد.
بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری (مطالعه موردی: محله بازار شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد توانمند کردن در اواخر دهه 1980 و اوایل 1990 در کشورهای آمریکا و هلند مطرح شد و در باززنده سازی محلات فرسوده تاریخی برای ارتقای کیفیت سکونت استفاده شد. در دهه های گذشته، بافت های مرکزی قدیمی شهرها به حال خود رها و براثر بی توجهی و رسیدگی نشدن، به مسائل متعددی دچار شده اند. ارزش های نهفته در این بافت ها شامل بناها و گذرهای تاریخی و سازمان فضایی کالبدی آن ها که در واقع یادگارهای گذشتگان و زنده کننده خاطرات جمعی مردم شهر هستند، بر اثر این مشکلات فرسوده شده اند یا از بین رفته اند. محدوده های تاریخی به دلیل معاصرنشدن و ناکارآمدی برای زندگی روزمره نیازمند توجه جدی است؛ زیرا شناسنامه هویتی و ارزش های فراوان فرهنگی دارند. محله قدیمی بازار در بافت مرکزی شهر کاشان واقع شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری و نیز بررسی نمونه موردی محله بازار کاشان است. پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 4633 نفر جمعیت ساکن در محله بازار است که با حجم نمونه 150 نفر بررسی شد. برای جمع آوری اطلاعات وداده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. برای پردازش داده ها از نرم افزارهای Spss و Amos استفاده شد. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محله بازار کاشان نقش بسزایی دارند. بعد کالبدی با سطح معناداری 78/0، نقش بسزایی در توانمندکردن محله بازار نسبت به بعد اجتماعی با مقدار سطخ معناداری 43/0 دارد؛ بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محله در گرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.
ارزیاب ی و سنجش وضعیت پای داری محله ها در شه ر س ردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة پایدار و به تبع آن توسعة پایدار محله ای، مفهومی است که در سال های اخیر در مجامع علمی مطرح شده است و ارتباط تنگاتنگی با آسیب های اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و معیشت شهری، امنیت، مشارکت، شکل، بافت و مدیریت شهری دارد. امروزه پایدارترین و مؤثرترین برنامه های توسعه ای آنهایی اند که مبتنی بر ویژگی ها و نیازهای خانواده ها و جمعیت های محله ای تدوین و ارائه گردند؛ بنابراین، بررسی، شناخت و تحلیل قابلیت ها و توانایی های محله های شهری، گامی اساسی و مهم در فرایند تدوین برنامه ریزی های توسعه پایدار شهری تلقی می شود. بر این اساس، این پژوهش درصدد ارزیابی و سنجش وضعیت پایداری محله ها در شهر سردشت از لحاظ 4 شاخص در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی-کالبدی برآمده است. این تحقیق با رویکردی ت وصیفی- تح لیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه محله های شهر سردشت استکه از بین آنها تعداد 380 نفر طبق جدول م ورگان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و داده های آن با نرم افزارهای SPSSو GISتجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که میزان پایداری محله های شهر سردشت از نظر ساکنان با میانگین (66/2) پایین تر از حد میانه پاسخ ها است و در حد مطلوبی قرار ندارد. چنانچه یافته های تحقیق نشان می دهد که بین محله های مختلف این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه، نابرابری و اختلاف وجود دارد. طبق نتایج پژوهش، شاخص زیستی از بیشترین پایداری در شهر سردشت برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از آزمون Tنشان می دهد، با مقایسه میانگین پایداری محله ها، تنها محله های آشان، سرچاوه، فرهنگیان و ترمینال شرایط بهتری دارند و میانگین پایداری آنها بالاتر از حد میانه است که در این بین، کمترین میزان پایداری نیز در محله های سه راه مارغان و گرده سور است.
بررسی تأثیر نشانه های شهری بر ارتقای هویت اجتماعی جوانان (مطالعه موردی: ورودی شمالی شهر شیراز-دروازه قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرسازی امروز کشور، شکل شهر با مسائل مهمی مواجه است. در این میان عدم توجه به جنبه های کیفی شهر، ویژگی های شهرسازی سنتی، نقش نشانه ها و عدم وجود رویکرد مناسب به گسترش های سریع شهری و دگرگونی در ساختار ورودی های شهرها قابل توجه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مولفه های نشانه های شهری بر چگونگی شکل گیری هویت اجتماعی جوانان در شهر شیراز می باشد. سوال اصلی این تحقیق این است که چگونه نشانه های شهری بر شکل گیری هویت اجتماعی در جوانان تاثیر گذار هستند. روش تحقیق حاضر پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای می باشد. در ابتدا بر اساس مبانی نظری تحقیق و مطالعات کتابخانه ای پرسشنامه ای با 23 گویه تهیه گردید. سپس پرسشنامه های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 تحلیل شدند. روش آزمون و بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از آمار استیودنت(T)، همبستگی پیرسون و رگرسیون صورت گرفت. اعتبار پایایی این پرسشنامه با توجه به آلفای کرونباخ 0.786 مورد تایید قرار گرفت. مقاله حاضر در تلاش است تا ضمن شناسایی عوامل موثر بر شکل گیری نشانه های شهری، رابطه همبستگی بین این مهم با عامل هویت اجتماعی جوانان را در قالب یک مدل تحلیلی ترسیم کند. ضمن تایید فرضیه های این تحقیق، نتایج نیز نشانگر آن است که عناصر کالبدی- فضایی نشانه های شهری شامل عوامل ادراکی و فضایی( به عنوان متغیر مستقل) بر زیر عامل های هویت اجتماعی جوانان یعنی هویت دینی، هویت خانوادگی، هویت شغلی( به عنوان متغیرهای وابسته) تاثیر مستقیم دارد. بنابراین می توان گفتویژگی های ادراکی و ویژگی های عملکردی موثر بر نشانه های شهری می تواند موجب ارتقای هویت اجتماعی جوانان گردد.
آشکارسازی تغییرات کاربری / پوشش اراضی شهر گنبد کاووس با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه ی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهه های فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر می باشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاه های طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روش های مورد استفاده برنامه ریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین و کاربری اراضی، مدل سازی می باشد. این مطالعه با هدف مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهر گنبدکاووس با استفاده از LCM انجام شد. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست متعلق به سال های 1366، 1379، 1389 و 1393 انجام شد. مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 10 متغیر انجام پذیرفت. سپس با استفاده از مدل پیش بینی سخت و دوره واسنجی 1366 تا 1379 مدل سازی برای سال 1389 صورت گرفت و برای ارزیابی با نقشه واقعیت زمینی سال 1389 مورد مقایسه قرار گرفت، در پایان نیز با استفاده از دوره واسنجی 1379 تا 1389 پوشش سرزمین سال 1404 ،1419 و 1429پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد در کل دوره مورد مطالعه به ترتیب 32/2858 کاربری شهری و 47/1106 اراضی آبی افزایش داشته و همچنین به ترتیب 77/2331 اراضی بایر و 5/2135 هکتار از وسعت اراضی دیم کاسته شده است. نتایج مدل سازی نیروی انتقال در اکثر زیرمدل ها صحت بالایی را نشان می دهد. نتایج مدل سازی با استفاده از زنجیره های مارکوف نشان داد که در سال های آتی شهر گنبدکاووس توسعه شدیدی خواهد داشت و اغلب به سمت شرق و جنوب خواهد بود، همچنین توسعه در سمت شمال و غرب نیز وجود دارد که در صورت عدم توجه باعث توسعه حاشیه نشینی خواهد شد.