فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت انطباق توزیع مکانی کتاب خانه های آستان قدس رضوی در مشهد با دو معیار مرکزیت و سازگاری است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها به روش پیمایشی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش 17 باب کتاب خانه های وابسته آستان قدس رضوی در مشهد است. پس از تشکیل پایگاه داده ای در محیط ساج لایه های اطلاعاتی زیرمجموعه های معیار مرکزیت و سازگاری جداگانه تهیه و پس از تلفیق نقشه های به دست آمده از معیارها در محیط ساج، وضعیت موجود کتاب خانه ها بررسی شده است. با بررسی میزان انطباق موقعیت مکانی کتاب خانه های آستان قدس مشخص شد این کتاب خانه ها اگرچه از نظر مطابقت با عامل سازگاری (کاملاً سازگار 42%) وضعیت نسبتاً خوبی دارند؛ اما از نظر مطابقت با معیار مرکزیت (کاملاً مناسب 24%) وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارند. با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود تأسیس کتاب خانه های جدید براساس نظر کارشناسی سازمان کتاب خانه ها مکان یابی، مصوب و اجرایی شود.
ارزیابی تناسب اراضی به منظور توسعه ی شهری با رویکرد آمایش سرزمین مطالعه موردی: شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی پایدار شهری، گونه ای از توسعه ی شهری است که می تواند استمرار داشته باشد بدون این که موجب تخریب منابع و نظام هایی شود که به آن ها وابسته است. افزایش روزافزون جمعیّت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه ی شهرها با برنامه و حرکت در راستای اصول توسعه ی پایدار را الزامی می کند. در واقع توسعه ی مناسب شهری هنگامی محقق می شود که سرزمین به تناسب قابلیت های آن به کار گرفته شود. هدف این پژوهش ارزیابی تناسب اراضی شهرستان اهواز به منظور توسعه ی شهری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. ابتدا لایه های مناسب در محیط ARCGIS نرمال سازی شده اند و با توجه به این که ماهیّت پژوهش، تصمیم گیری و انتخاب اراضی مناسب می باشد، از روش های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده گردید. بدین ترتیب 15معیار مورد نظر با استفاده از پرسشنامه تکنیک Fuzzy Dematel به وسیله ی 15 نفر از نخبگان حوزه برنامه ریزی آمایش سرزمین و برنامه ریزی شهری تکمیل گردید و در نرم افزار Excel وزن معیارها به دست آمد سپس وزن های به دست آمده در تک تک لایه ها ضرب گردید. در نهایت با الگوریتم تکنیکTopsis که در محیط ARCGIS پیاده سازی گشت، لایه ها با هم همپوشانی شدند و نقشه ی اولویّت بندی به منظور توسعه ی شهری در شهرستان اهواز ارائه شده است. مساحت اولویّت ها به این ترتیب می باشد که مساحت اولویّت اول 54975 هکتار، اولویّت دوم 250168 هکتار، اولویّت سوم 75367هکتار، اولویّت چهارم 44658هکتار و اولویّت پنجم 3642هکتار به دست آمده است. اولویّت اول در قسمت های جنوب، جنوب غربی و شمال شرقی قرار گرفته است و بیشتر مساحت آن در زمین های بایر می باشد.
ارائه مدل توسعه یافته فرا ابتکاری مبتنی بر الگوریتم ژنتیک چندهدفه جهت مدل سازی تغییر بهینه کاربری اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی کاربری اراضی توسط بشر در حال تغییر مداوم است. با توجه به پیچیدگی ها و فضای گسترده جواب در تغییر کاربری، وجود اهداف مختلف و متناقض و درنهایت داشتن قیود مختلف، لزوم استفاده از الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک در حل این مسائل را دوچندان کرده است. در تحقیق حاضر مدلی برای بهینه سازی تغییر کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم ژنتیک(GA) در بخشی از حوضه طالقان، با اهداف بیشینه کردن سود اقتصادی, سازگاری کاربری ها و کمینه کردن سختی تغییر کاربری ارائه می شود. بهینه سازی با در نظر گرفتن یک سری محدودیت ها در تغییر کاربری انجام شده است. در این تحقیق ابتدا داده های لازم توسط توابع و تحلیل های مکانی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه و سپس فاکتورهای مؤثر در تابع هدف، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و درنهایت تغییر کاربری با استفاده از الگوریتم ژنتیک به گونه ای انتخاب شده که تابع هدف نهایی بهینه شود. نتایج نشان می دهد که الگوهای کاربری پیشنهادشده در این مدل می تواند سطح منفعت اقتصادی منطقه را در حدود 48 درصد افزایش دهد؛ با این توضیح که تمامی الگوها تا حد امکان دارای سازگاری بالا و دشواری تغییر اندک هستند .
تعیین عوامل مؤثر بر شکل گیری نزاع دسته جمعی در فضای شهری (موردمطالعه: شهرستان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزاع و درگیری به زدوخورد بین بیش از دو نفر یا گروه های اجتماعی اطلاق می شود. تاریخ جوامع بشری حاکی از ستیز و کشمکش اجتماعی بین گروه ها بر سر منابع کمیاب، توزیع ناعادلانه ثروت و وجود کینه های تاریخی و انتقام گیری از یکدیگر می باشد. آمارهای رسمی حاکی از افزایش میزان نزاع دسته جمعی در استان اردبیل به ویژه شهرستان مشکین شهر بوده و به این سبب، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری نزاع دسته جمعی در این شهرستان با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، بوم شناسی شهری و آنومی اجتماعی است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی (کمی) بوده و با ابزار پرسشنامه بسته–پاسخ در قالب طیف لیکرت انجام گرفته است. حجم جامعه آماری برابر با ۶۶۰۰۰ نفر بوده که طبق فرمول کوکران، (۳۸۴) نفر به طور تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و آلفای کرونباخ بالای (۷/۰) حاکی از روایی بین گویه هاست. با توجه به نرمال بودن متغیرها، از آزمون پارامتریک پیرسون برای سنجش روابط بین متغیرها استفاده شد. براین اساس، نتایج نشان می دهد که نزاع دسته جمعی در سطح بالا (۴۲%)، متوسط (۲۷%) و پایین برابر با (۳۱%) بوده است. یافته های آزمونی حاکی از این است که میزان اعتقادات مذهبی با مقدار ضریب همبستگی (۲۵/۰)، اعتماد اجتماعی (۳۵/۰-)، میزان قانون گرایی (۶۳/۰-)، حاشیه نشینی (۴۵۷/۰)، میزان بیکاری (۱۹/۰)، طایفه گرایی (۳۴/۰) و بی سازمانی اجتماعی شهری (۴۲/۰-) با نزاع دسته جمعی رابطه معنی دار و متغیر بازدارندگی اجتماعی فاقد رابطه معنی داری بوده است.
ارزیابی و تحلیل فضایی وضعیت کالبدی مسکن محلاّت شهری پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شهر باید به گونه ای باشد که نیازهای جمعیتی را پاسخ گو باشد. براین اساس در مقوله مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی انسان، این امر باید به گونه ای تدوین گردد که افراد با کمترین شکاف و اعتراض نسبت به استحقاق حقوق خود مواجه باشند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل فضایی وضعیت کالبدی مسکن محلاّت شهری پیرانشهر صورت گرفته است. روش تحقیق: نوع تحقیق در این پژوهش «کاربردی توسعه ای» و روش بررسی «توصیفی تحلیلی» است. جامعه آماری محلاّت شهر پیرانشهر در سال ۱۳۹۱ می باشد. شاخص های موردبررسی شامل ۵ دسته اصلی قدمت بنا، کیفیت ابنیه، ریزدانگی واحدهای مسکونی، تعداد طبقات و مصالح می باشد. جهت تجزیه وتحلیل اطّلاعات مذکور، از مدل Fuzzy TOPSIS و ANP استفاده گردید. یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده، نشان می دهد که ۷/۲۶ درصد از محلاّت شهر دارای تعداد طبقات با کیفیت مطلوب، ۳/۳۳ درصد با کیفیت متوسّط و ۴۰ درصد دارای کیفیت نامناسب می باشند. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که بیشتر محلاّت در بخش جنوبی شهر به لحاظ شاخص های کلّی مسکن، در وضعیت مناسبی نمی باشند. این خود نشان دهنده نوعی بی عدالتی فضایی می باشد. امید است هرچه سریع تر درجهت بهبود کلّی وضعیت مسکن این منطقه، به خصوص نواحی محروم و بهبود کیفیت زندگی اقدامات لازم انجام شود.
مهاجرت و تاثیر قوم مداری و تنوع زبانی در توسعه شهری تاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت های بی رویه و روز افزون، پیامدهای بسیاری برای شهرها و سکونتگاه های مقصد به وجود آورده است. اثرات اجتماعی مهاجرت بر شهرها باعث می شود قوم مداری و تنوع زبانی و چگونگی ایجاد هم نوایی در بین ساکنین شهر مدنظر باشد. این موضوع در شهر تاکستان در استان قزوین مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. برای تبیین مسئله از نظریه های مایکل تودارو ، ادوارد ساپیر، بنیامین ورف و ویلیام. جی. سامنراستفاده شده است. این تحقیق به روش های کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (به ویژه پرسش نامه و پیمایش) انجام پذیرفته است. ضمن تأیید روایی پرسشنامه توسط اساتید مجرب ،پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ و با ضریب 82.2 درصد به دست آمده و از نرم افزار SPSS در تحلیل و پردازش آن، با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتیجه بدست آمده از تحلیل پرسشنامه های تکمیل شده توسط 400 نفر که تعداد آن براساس جدول مورگان و افراد آن به روش تصادفی انتخاب شده اند،حاکی از آن است که بین قوم مداری و تنوع زبانی با توسعه ی شهری رابطه معنی داری وجود دارد.
ارزیابی پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده خاییز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناطق بسیار مناسب برای فعالیت های طبیعت گردی (اکوتوریسم) مناطق حفاظت شده است. ترویج اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به عنوان سازوکاری برای خودگردانی مالی، پشتوانه ای برای حفاظت و ابزاری برای تسهیل مدیریت این مناطق محسوب می شود. ازاین رو شناسایی مناطق مناسب جهت گسترش اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده به منظور حفظ چشم انداز اکولوژیکی که سبب رسیدن به توسعه پایدار منابع طبیعی می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوه ای از روش ارزیابی چندمعیاره به نام ترکیب خطی وزن دار (WLC)، با به کارگیری فن آوری GIS و روش وزن دهی AHP به تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در منطقه حفاظت شده خاییز جنوبی پرداخته. معیارهای به کاررفته در ارزیابی شامل منابع آبی، جانوران، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی، تاریخی–طبیعی–مذهبی، تغییرات کاربری اراضی و زمین شناسی بودند که هر معیار خود از زیر معیارها و گزینه های تشکیل شده است. درنهایت مناطق مناسب برای اکوتوریسم با درجه ی متفاوتی از توان و مطلوبیت تعیین گردید. طبق نقشه های طبقه بندی شده منطقه برای اکوتوریسم توانایی بالایی دارد، به گونه ای که 496/4771 هکتار (5/60 درصد) برای اکوتوریسم مناسب بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روش WLC و روش وزن دهی AHP در فرآیند مکان یابی مناطق تفرجی کارایی بالایی دارد. یکی از مناطق بسیار مناسب برای فعالیت های طبیعت گردی (اکوتوریسم) مناطق حفاظت شده است. ترویج اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به عنوان سازوکاری برای خودگردانی مالی، پشتوانه ای برای حفاظت و ابزاری برای تسهیل مدیریت این مناطق محسوب می شود. ازاین رو شناسایی مناطق مناسب جهت گسترش اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده به منظور حفظ چشم انداز اکولوژیکی که سبب رسیدن به توسعه پایدار منابع طبیعی می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوه ای از روش ارزیابی چندمعیاره به نام ترکیب خطی وزن دار (WLC)، با به کارگیری فن آوری GIS و روش وزن دهی AHP به تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در منطقه حفاظت شده خاییز جنوبی پرداخته. معیارهای به کاررفته در ارزیابی شامل منابع آبی، جانوران، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی، تاریخی–طبیعی–مذهبی، تغییرات کاربری اراضی و زمین شناسی بودند که هر معیار خود از زیر معیارها و گزینه های تشکیل شده است. درنهایت مناطق مناسب برای اکوتوریسم با درجه ی متفاوتی از توان و مطلوبیت تعیین گردید. طبق نقشه های طبقه بندی شده منطقه برای اکوتوریسم توانایی بالایی دارد، به گونه ای که 496/4771 هکتار (5/60 درصد) برای اکوتوریسم مناسب بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روش WLC و روش وزن دهی AHP در فرآیند مکان یابی مناطق تفرجی کارایی بالایی دارد.
بررسی رابطة کانون های وقوع جرم و فضاهای بی دفاع با استفاده از GIS (موردمطالعه: محله های پردیس شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از فضاهای شهری جرم زا تحت عنوان فضاهای بی دفاع شهری نیز یاد می شوند که نسبت به سایر فضاهای شهری قابلیت بیشتری برای بروز جرم دارند. هدف از این پژوهش شناسایی فضاهای بی دفاع و جرم خیز در محله های پردیس شهر اهواز با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی موردی و پیمایشی و تهیه نقشه شاخص های مورد مطالعه (میزان روشنایی، نوع کاربری، میزان و موقعیت جرائم، فاصله از معابر اصلی) در محیط ArcGIS می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به بافت خالی و میزان جرائم اتفاق افتاده و سیستم روشنایی ضعیف منطقه، 54/89 درصد از محدودة منطقه را فضاهای خیلی بی دفاع و بی دفاع و فقط 44/10 درصد از فضای منطقه را فضاهای ایمن و خیلی ایمن در برگرفته است که پراکنش این فضاهای ایمن بیشتر در نزدیکی معابر اصلی و خیابان هایی واقع شده که بیشترین میزان روشنایی را در شب دارا می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر گسترش و استفاده از خدمات الکترونیک در صنعت گردشگری استان ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
61-90
حوزههای تخصصی:
تعداد کاربران اینترنت و شبکه های بین المللی ارتباطی اینترنتی به شکل فزاینده ای رو به رشد می-باشند و بکارگیری فناوری ارتباطی نوین، جزء لاینکف زندگی امروز شده است. بدین ترتیب هر بنگاه تجاری- خدماتی موظف است تا پاسخگوی خیل عظیم این گروه از مشتریان و کاربران بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی باشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر گسترش و استفاده از خدمات الکترونیک در صنعت گردشگری استان ایلام است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران ورودی به استان ایلام و کارشناسان حوزه گردشگری بوده است که تعداد 384 نفر از گردشگران با استفاده از فرمول کوکران به صورت تصادفی و 100 نفر از کارشناسان به روش در دسترس انتخاب شد. پرسشنامه پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته-ای بود که روایی آن با استفاده از نظرات اساتید دانشگاه و صاحب نظران حوزه گردشگری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 957/0 مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر گردشگران متغیرهای درآمد، استفاده عمومی از اینترنت، ترفیع خدمات و ویژگی های مقصد در متغیر وابسته (استفاده از خدمات الکترونیکی گردشگری) در استان ایلام تأثیر مثبت و معناداری دارد و متغیرهای تحصیلات، سن، مکان، دسترسی و قیمت در متغیر وابسته تأثیری نداشت. از نظر کارشناسان نیز متغیرهای درآمد، استفاده عمومی از اینترنت و ویژگی های مقصد در متغیر وابسته تأثیر مثبت و معناداری دارد و سایر متغیرها در استفاده از خدمات الکترونیکی گردشگری تأثیری نداشت.
تدقیقی بر تقابل یا تعامل سیمای توپوگرافی و آلودگی هوای حاصل از حمل و نقل کلانشهر تهران
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
87-101
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های متعددی در زمینه تحلیل علل ایجادکننده، بسترساز و مؤثر بر آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل در کلانشهر تهرن انجام یافته باشد. اما مسئله این است که تاکنون آنچنان که باید به تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل کلانشهر تهران به عنوان یک علت مؤثر و بسترساز در میان مجموعه ای از عوامل دیگر پرداخته نگردیده است، امر مهمی که به سهم خود در تشدید بیش از پیش آلودگی هوا در این نخست شهر کشور مؤثر بوده است. لذا این پژوهش با روشی تحلیلی - کاربردی به هدف تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل کلانشهر تهران با بهره گیری ازGIS با تاکید بر منوکسیدکربن به عنوان آلاینده شاخص حاصل از حمل و نقل به تحقیق پرداخت. بر اساس یافته های تحقیق، توپوگرافی سطح تهران به گونه ای است که در مجموع مناسب این همه بارگذاری آلوده کننده ها و عبور و مرور وسایل نقلیه به عنوان مهمترین عامل تولیدکننده منوکسیدکربن به خصوص در مناطق شمالی و شرقی نمی باشد. در پایان نیز بر اساس یافته های تحقیق راهکارهایی پیشنهاد گردید.
بررسی تأثیر عوامل کالبدی _محیطی طراحی فضاهای باز شهری بر ارتقائ امنیت اجتماعی سکونتگاه های غیررسمی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، توجه به مفهوم امنیت شهروندان، به یکی از اولویت های اساسی نظریه پردازان شهری تبدیل شده است. رشد سریع شهرها، مهاجرت روستاییان به شهرها و عدم برنامه ریزی و طراحی مناسب، منجر به ایجاد ساختاری ناهمگون درحاشیه شهرها شده است و به تبع آن سکونت گاه های غیررسمی بوجود آمده اند. یکی از اساسی ترین مشکلات سکونت گاه های غیر رسمی، وجود تهدیدات و خطراتی است که به طور روزمره در فضاهای شهری، زندگی ساکنین را تحت تأثیر قرار می دهد. این محلات به دلیل خارج بودن از برنامه ریزی های رسمی و قانونی توسعه ی شهری و محرومیت از خدمات شهری به شدت در معرض وقوع جرم قرار دارند. تدوین ضوابط کارآمد و متناسب با شرایط محیطی و ارائه الگوهای مناسب، می تواند به کاهش جرم خیزی در فضاهای باز سکونت گاه های غیر رسمی کمک نماید. اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ، با شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ویژگی های محیطی و تأثیر آن در امنیت اجتماعی، به بررسی این عوامل در فضاهای باز شهری در سکونتگاههای غیر رسمی شهرسبزوار می پردازد. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. روش تحقیق، با استفاده از راهبرد ترکیبی به صورت توصیفی – تحلیلی است و در فرآیند انجام تحقیق از روش های تفسیری و پیمایشی استفاده شده است. گردآوری داده ها در پژوهش حاضر پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش با استفاده از تکنیک پرسشنامه به صورت میدانی انجام شده است. تحلیل ها به صورت استنباطی و توصیفی، با استفاده از نرم افزار SPSSانجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در فضاهای باز شهری سکونتگاه های مورد نظر در شهر سبزوار، از بین مؤلفه های کالبدی، شش مؤلفه (آلودگی نمادی، آلودگی دیداری، فعالیت های کاربری زمین، کیفیت کلی سکونت، آلودگی نور و دسترسی) با امنیت اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری دارند و از میان عوامل فوق عامل "" آلودگی نمادی"" با ضریب (0.203) بیشترین تاثیر را دارد.
سنجش و ارزیابی پایداری شهری با استفاده از تکنیک های ANP, Topsis, Saw (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بروز ضایعات زیست محیطی و کاهش سطح عمومی زندگی مردم به ویژه در جوامع شهری طی یکی دو دهه گذشته، رهیافت پایداری شهری به عنوان موضوع روز دهه آخر قرن 20 از سوی سازمان ملل مطرح شد و به عنوان دستور کار قرن 21 در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی تعیین گردید. هدف کلی تحقیق حاضر؛ ارزیابی شاخص های پایداری شهری در شهر کرمان با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه می باشد. روش شناسی تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه (ANP,Topsis,Saw) می باشد. براساس یافته های به دست آمده از تکنیک ANP، معیارهای اقتصادی با 254/0، زیربنایی با 251/0، اجتماعی با 162/0، زیستی با 125/0 و معیار کالبدی با 35/0 به ترتیب بالاترین مقادیر را از نظر سطوح پایداری به خود اختصاص داده اند. بر همین اساس منطقه 2 با 491/0، منطقه 1 با 302/0، منطقه 4 با 213/0 و در نهایت منطقه 3 با 211/0 اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. نتایج به دست آمده از تکنین SAW نیز بیانگر این مهم می باشدکه از بین معیارهای مؤثر در سطوح پایداری شهر کرمان، معیار زیستی با 26/0 ، اجتماعی و کالبدی با 23/0، اقتصادی با 18/0 و زیربنایی با 07/0 به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند و منطقه 2 با 73/0، منطقه 1 با 63/0، منطقه 3 با 55/0 و منطقه 4 با 53/0 به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. در ادامه یافته های تحقیق، نتایج به دست آمده از تکنیک Topsis نشان می دهد که منطقه 1 با 783/0، منطقه 4 با 743/0، منطقه 2 با 591/0 و منطقه 3 با 170/0 به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص داده اند.
ارزیابی جای پای اکولوژیکی برای دستیابی به حمل و نقل سبز شهری با معرفی استراتژی ASI مورد شناسی: شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت شهر ساری و در پی آن ازدیاد تعداد وسایل نقلیه درون شهری، مشکل حمل و نقل و ترافیک را به یکی از اصلی ترین مشکلات و متعاقباً انواع پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی و در نهایت، تهدید سلامتی و آسایش شهروندان تبدیل کرده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی روند پایداری وسایل حمل و نقل و عوامل تأثیر گذار برحمل و نقل پایدار، کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی- آماری و میدانی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل یافته ها، ابتدا با روش جای پای اکولوژیکی (EFA)، روند پایداری وسایل حمل و نقل شهر ساری در سال 1394 مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج حاصل با استاندارد جهانی مورد مقایسه و در ادامه برای وزن دهی عوامل تأثیر گذار بر حمل و نقل پایدار که مربوط به استراتژی ASI می باشد، از مدل تاپسیس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شهر ساری مینی بوس، بیشترین میزان جای پای بوم شناختی را با (00048/0) هکتار به خود اختصاص داده و کمترین مقدار نیز مربوط به اتوبوس با جای پای بوم شناختی (000027/0) هکتار است. مقایسه میزان جای پای وسایل حمل و نقل شهری با مقادیر استاندارد نیز حاکی از آن است که به جز اتوبوس، سایر شیوه های حمل و نقلی شهر ساری از میزان جای پای بیشتری نسبت به استاندارد جهانی (2011) برخوردارند. همچنین، عوامل تأثیر گذار بر حمل و نقل پایدار شهر ساری بر اساس آراء متخصصان و مدل تاپسیس، منعکس کننده این مطلب است که قراردادن حمل و نقل غیر موتوری در رأس طرح های جامع حمل و نقل، اختصاص بیشتر ظرفیت خیابان ها به انواع سیستم حمل و نقل پاک و همگانی و تشویق افراد به انجام سفرهای ضروری با حمل و نقل همگانی، به ترتیب با کسب امتیازهای (724/0)، (654/0) و (624/0) بیشترین نقش را در حمل و نقل سبز شهر ساری داشته اند.
مکان گزینی ایستگاه های آتشنشانی با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول بنیادی در پدافند غیرعامل، مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی است. ایمنی شهر در برابر سوانح و حوادث بویژه آتش سوزی در کاربری های مختلف و تضمین امنیت جانی و مالی شهروندان برعهده این عنصر مهم شهری است. ایستگاه های آتش نشانی از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تأمین ایمنی و آسایش شهروندان و توسعه شهرها دارند. بدیهی است خدمات رسانی به موقع ایستگاه های آتش نشانی، بیش از هر چیز مستلزم اسقرار آن ها در مکان های مناسب می باشد که بتوانند در اسرع وقت، بدون مواجه شدن با موانع و محدودیت های محیط شهری از یک سو و با ایجاد کمترین آثار منفی به زندگی ساکنان شهر از سوی دیگر به محل حادثه برسند و اقدامات امدادرسانی را به انجام برسانند. از این رو می توان به ارزش زمان در امدادرسانی و کاهش زمان تأخیر برای کمک به مصدومین در شبکه شهری پی برد. از اهداف این پژوهش می توان به بررسی وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی، عملکرد آن ها در هنگام بروز سوانح، سطح پوشش ایستگاه های موجود و یافتن بهترین مکان برای ساخت ایستگاه های جدید آتش نشانی در شهر بهبهان اشاره کرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شهر بهبهان، دارای دو ایستگاه آتش نشانی، یکی در شرق و دیگری در جنوب غرب است و بخش های شمال شرق و شمال غرب شهر، خارج از سطح پوشش آن ها قرار دارند. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از مدل AHP به تجزیه و تحلیل ایستگاه های موجود و وضعیت خدمات رسانی آن ها در هنگام بروز سوانح پرداخته و در نهایت با تأکید بر اصول پدافند غیرعامل، به مکان گزینی بهینه احداث ایستگاه های جدید آتش نشانی که به کمک ایستگاه های موجود، قادر خواهند بود کل منطقه را تحت پوشش قرار دهند، اقدام شده است.
لزوم برنامه ریزی توسعه درونی با تأکید بر پایداری شهری (نمونه مورد مطالعه: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست توسعه درون زای شهری، از سیاست های سه گانه توسعه شهری است که می تواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای مردم، ازجمله اسکان سرریز جمعیت شهری و ارتقای سرانه های خدمات شهری باشد و مادامی که در شهر ظرفیت لازم وجود دارد، استفاده از سایر سیاست های توسعه شهری، تحمیل هزینه های اضافه بر محیط است. شهر مراغه باوجود ظرفیت های توسعه درونی، بدون توجه به موانع فیزیکی به رشد پراکنده وار خود ادامه می دهد که موجب اتلاف هزینه ها و ناپایداری محیطی شده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. ازاین رو پژوهش حاضر درصد است تا ضمن شناخت موانع توسعه فیزیکی شهر مراغه به منظور مقابله با گسترش پراکنده وار شهر و احیاء بافت فرسوده و قدیمی مرکز شهر در جهت ایجاد توسعه پایدار شهری، لزوم برنامه ریزی توسعه درونی شهر مراغه را بیان می کند. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی است. جهت ارزیابی شاخص ها برای تعیین پهنه های مناسب توسعه شهری، از مدل ANP در رویکرد تلفیقی با GIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد: شاخص های مؤثر در توسعه درونی شهر مراغه؛ شاخص متوسط تراکم ساختمانی85 درصد، متوسط سطح اشغال کل شهر 61 درصد، باغات و فضای سبز از بین رفته در فاصله سال های 1373 تا 1385 در طول 13 سال، 1859273مترمربع معادل 92/185هکتار، توزیع سازگاری کاربری ها کاملاً سازگار 25/89 درصد، 1/57درصد بناهای مسکونی دارای قدمت زیاد و مقاومت کمتراند، و 1/56 درصد ساختمان های مسکونی از کیفیت پایین برخوردارند، سرانه کلی معابر برابر 88/27 مترمربع می باشد اگرچه سرانه کلی معبر در حد بالایی است ولی تناسب لازم بین عملکردهای مختلف وجود ندارد. بافت قدیمی و تاریخی شهر مراغه دارای بافت سنتی با تسلط کاربری مسکونی و کوچه های باریک و پرپیچ وخم می باشد. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که شهر مراغه شرایط و ظرفیت های لازم برای توسعه درون زای، جهت نوسازی بافت فرسوده و ایجاد ساختمان های با تراکم بالا و کاربری مختلط مسکونی - خدماتی و دسترسی بهتر را دارا است.
ارزیابی شاخص های کیفی مسکن در برنامه ریزی مسکن (مطالعه موردی: نواحی شهری نظرآباد، استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه ویژه به مسکن نیز پس از گذر از جبران کمبود مسکن، نگاهی کیفی به آن است. تحلیل ویژگی های کیفی می تواند زمینه ساز تحول در برنامه ریزی جامع مسکن و اتخاذ سیاست مناسب در عرصه های مختلف شهری به ویژه بخش مهم مسکن شود. در این پژوهش شاخص های کیفی مسکن در شهر نظرآباد استان البرز و نواحی شهری آن ارزیابی می شود. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و براساس هدف کاربردی است. ابتدا شاخص های کیفی مسکن در سه بخش اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی استخراج و تنظیم و با استفاده از پرسش نامه، این شاخص ها در سطح شهر نظرآباد و نواحی آن در معرض سنجش توسط شهروندان گذاشته شد. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوکران، 378 واحد مسکونی است. از مدل VIKOR برای سنجش اختلاف نواحی شهری در شاخص های کیفی و سطح بندی این شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که وضعیت شاخص های سه گانه در شهر نظرآباد مطلوب نیست. طبق خروجی مقدار آمارهٔ آزمون T تک نمونه ای برابر با 268/83 و سطح معناداری آزمون فرضیه (000/0) است. بنابراین، ازآن جایی که سطح معناداری کمتر از 05% است، وضعیت نسبتاً نامطلوب در سه گروه شاخص کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در سطح کل شهر نظرآباد تأیید می شود. نتایج مدل VIKOR هم نشان می دهد که مقدار Q در ناحیه دوم شهر نظرآباد برابر است با 406/0 که نشان دهنده وضعیتی نیمه توسعه یافته و نسبتاً مطلوب در شاخص های کیفی است. نواحی اول و چهارم شهر در مقدار Q، با 588/0 و 0490/0 وضعیت متوسط دارند. نواحی سوم و پنجم به ترتیب با 641/0 و 643/0 وضعیت نسبتاً نامطلوب و کمترتوسعه یافته دارند.
فراتحلیل تحقیقات مشارکتهای مردمی در ارزیابی طراحی معماری مسکن روستایی در روند بازسازی بعد از وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۹۲-۳۷۵
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای مختلفی در راستای بازسازی بعد از وقوع زلزله در مناطق آسیب دیده، مورد توجه برنامه ریزان و معماران در فرایند بازسازی مساکن زلزله زده است. در این میان، انتخاب نوع رویکرد یا رویکردهای بهینه، نیازمند لحاظ شاخص هایی از قبیل زمینه های فرهنگی موجود، ارتقای وضعیت ایمنی خانوار و جامعه، هزینه بازسازی، ترمیم و بهبود معیشت، شرایط سیاسی حاکم، مکانیزم های تطبیق، و چگونگی بالا بردن ظرفیت های جامعه آسیب دیده است. لذا مشاوره با مردم و ارزیابی نیازها و ظرفیت های آنها و بهره گیری از میزان مشارکت آنها در فرایند بازسازی، قبل از اتخاذ تصمیمات اجرایی امری مهم محسوب می شود. عوامل اساسی که در روند تصمیم گیری در روند مداخله در فرآیند بازسازی نقش ویژه ای دارند مشتمل بر نقش و جایگاه دولت مرکزی، نهاد مسوول بازسازی، سازمان های مشارکت کننده در بازسازی، دولت محلی، و جامعه آسیب دیده و مهمتر از همه میزان مشارکت آسیب دیدگان در بحرانهای طبیعی در راستای طراحی و یا ساخت نواحی زلزله زده است. چگونگی تعامل میان بازیگران مزبور، در اتخاذ رویکرد بهینه بازسازی اثر می گذارد. در این مقاله با روش فراتحلیل به بررسی و جمعبندی مطالعات، تحقیقات و تجارب صورت گرفته در زمینه مشارکت آسیب دیدگان در روند بازسازی بعد از وقوع زلزله است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. در انتها نیز تمام تحقیقات دردسترس جمعبندی و تحلیل شده و نتایج آنها در قالب جداولی مورد اشاره قرار گرفته است.
جایگاه حقوق شهروندی در نظام حقوقی کشور مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۶۰۸-۵۹۷
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی، مجموعه ای از حقوق و تکالیف مدنی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که فرد به عنوان یک تبعه دولت-کشور از آن برخوردار است. در حقیقت مفهوم شهروندی ناظر بر دو مولفه اصلی است، در مولفه اول، شهروندی به مثابه وضعیت حقوقی معرفی می شود که با حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی گره خورده است. مولفه دوم مبتنی بر رویکردهای جامعه شناسی است و به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است که چگونه شهروندان منفرد در بستر جامعه مدنی انسجام می یابند و از حقوق جمعی بهره مند می شوند. مالزی به عنوان کشوری برخوردار از سطح مطلوبی از توسعه یافتگی دارای نظام سیاسی پادشاهی مشروطه بوده و مرکب از گروههای نژادی مختلف اعم از مالایی 49 %، چینی 32%، هندی 9% و دیگر نژادها 10% می باشد. با این وصف طبیعی است که این جامعه بستر ظهور ادیان متفاوت نظیر اسلام، ، بودا ، هندو و دیگر ادیان باشد. هر چند مطابق با اصل (3) قانون اساسی مالزی اسلام مذهب رسمی فدراسیون است، اما سایر مذاهب قادرند در صلح و هماهنگی با مذهب رسمی در هر نقطه از فدراسیون اجرا شوند. کشور مالزی به عنوان جامعه ای دارای بافت متکثر نژادی و مذهبی می تواند به عنوان الگوی مناسبی برای اثبات امکان پذیری همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف و تضمین حقوق شهروندی آنها در یک جامعه چند نژادی تلقی شود. از یک طرف نظام حقوقی مالزی در حالی که به دین اسلام رسمیت می بخشد، زمینه حضور قانونمند سایر ادیان را نیز در جامعه فراهم میکند و حق آزادی انتخاب مذهب و انجام مناسک مرتبط با آن را برای عموم شهروندان تضمین میکند.
تحلیل مزیت رقابتی مکان های بالقوه برای احداث مراکز درمانی با استفاده از روش تحلیل فرایند شبکه ای نمونه موردی: کلان شهرهای تهران، مشهد و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش توجه دولت به مقوله سلامت و ایجاد فضای رقابتی در عرصه ارائه خدمات سلامت، اهمیت کیفیت خدمات درمانی و سطح انتظارات مردم از سیستم سلامت و درمان نیز در پی ارتقای استانداردهای کیفیت زندگی به نحو مؤثری افزایش یافته است. انتخاب مکان مناسب برای راه اندازی یک مرکز درمانی ازجمله تصمیمات استراتژیک است که بالقوه می تواند تأثیرات پایدار بر عملکرد آن مرکز در بلند مدت داشته باشد. معیارهای تصمیم گیری متعددی می توانند بر تصمیم ارزیابی مکان یک مرکز درمانی تاثیرگذار باشند که می بایست به صورت توأمان در نظر گرفته شوند. در مقاله حاضر، معیارهای ارزیابی مکان مناسب برای راه اندازی یک مرکز درمانی جدید در سه شهر تهران، مشهد و تبریز با استفاده از روش دلفی و به کارگیری مدل رقابتی الماس پورتر مبتنی بر اطلاعات پیمایشی دریافت شده از خبرگان ارائه شده است. با توجه به ماهیت مسئله تصمیم گیری از منظر وجود ارتباطات متقابل مابین معیارهای تصمیم گیری ، از روش تحلیل شبکه با بکارگیری نرم افزار Super Decisionبرای انتخاب گزینه مناسب استفاده شده است. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل کمی تصمیم گیری چند معیاره در این تحقیق، حاکی از انتخاب شهر تهران به عنوان مکان منتخب برای راه اندازی یک مرکز جدید با امتیاز 722/0و قرار گرفتن دو گزینه نسبتا همتراز مشهد و تبریز در جایگاه بعدی به ترتیب با امتیازهای 526/0 و 517/0 است. توسعه زیرساخت ها و استفاده از فرصت های بالقوه گردشگردی در دو شهر مشهد و تبریز به عنوان دو راه کار برای ارتقای جایگاه رقابتی آن ها با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود.
ارزیابی کیفیت محیطی فضاهای شهری پیاده مدار و پاسخدهی اجتماعی (نمونه موردی: خیابان فردوسی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در شهرهای امروز، حیات شهری و زندگی سالم شهروندی را بیش از سایر عوامل موجب می شود، توجه به ابعاد اجتماعی در طرح های شهری است. وجود قابلیت ها و کیفیت های محیطی برای درک و دریافت فضا و در نتیجه آن مکث و حضور افراد در فضاهای شهری، زمینه ساز دیدن و دیده شدن در سطوح پایین و در سطحی فراتر تعاملات و مراودات اجتماعی می شود. در واقع، تمرکز بر کیفیت های محیطی است که کارایی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت سرمایه اجتماعی را به دنبال دارد. یکی از مهم ترین معیارهایی که در ارزیابی شهرها و محیط های شهری لحاظ می شود، کیفیت عرصه های عمومی شهری موجود در آن است و این واقعیت اجتناب ناپذیر است که کیفیت این فضاها معیار ارزیابی برای میزان مطلوبیت شهرها محسوب می شود. یکی از روش هایی که از دهه های گذشته به منظور ارزیابی کیفیت فضاهای شهری مورد استفاده قرار می گرفت، ارایه پارامترهای مشخص با عنوان مولفه های کیفی محیط بوده است که در نهایت با ارزیابی مولفه ها، به میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت محیط اشاره می گردید. این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت محیطی در فضاهای عمومی شهری پیاده مدار و پاسخگویی به نیازهای شهروندان با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. متغییرهای اصلی این پژوهش، در رابطه با وضعیت رضایت مندی شهروندان از پاسخگویی اجتماعی کیفیت محیط و عناصر موجود در محدوده مورد مطالعه از نظر ابعاد کالبدی و عملکردی در نظر گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که میانگین رضایت مندی از پاسخگویی اجتماعی پایین تر از حد متوسط بودهکه بیانگر عدم رضایت شهروندان از کیفیت فضایی و عدم تناسب فضاهای طراحی شده با نیاز شهروندان در استفاده از فضای خیابان فردوسی است.