فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۸۱ تا ۳٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
شهر سوخته از نام و آوازه تا وضیعت گردشگری
حوزههای تخصصی:
سیستان دشت پهناور و حاصلخیزی پیرامون دریاچه هامون می باشد. بنابر پژوهش های علمی انجام شده، سیستان یکی از مراکز تمدنی مهم در محدوده جغرافیایی شرق فلات ایران بوده است. یکی از عمده ترین این مراکز شهر سوخته می باشد. شهر سوخته در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران قرار دارد و یکی از مهم ترین شهرهای ماقبل تاریخ در ایران به حساب می آید. فعالیت های باستان شناسی و کاوش در این محوطه باستانی نشان می دهد که شهر سوخته مهم ترین مرکز تمدن و تجارت در قبل از 5 هزار سال پیش بوده است. شهر سوخته یک محوطه تاریخی مهم در ایران بوده و برخی اکتشافات آن نظیر تصویر یک بز در حال حرکت بر روی یک کوزه که نخستین انیمیشن در جهان محسوب شده و نیز نخستین عمل جراحی مغز و بسیاری از نخستین های دیگر نشان دهنده اهمیت فوق العاده این محوطه باستانی بی نظیر است. این تحقیق ضمن بررسی پیشینه تاریخی شهر سوخته و عظمت باستان شناسی آن به کنکاش در زمینه بهره برداری فرهنگی بویژه بحث توریسم تمدنی مبتنی بر آثار این شهر پرداخته و به این نتیجه رسیده که متأسفانه هیچ تناسبی بین عظمت و وضیت گردشگری این شهر تاریخی وجود ندارد. در خاتمه راهکارهای لازم جهت پویایی توریسم شهر سوخته ارایه شده است.
سازماندهی سیاسی فضا و نواحی فرهنگی و کارکردی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردمی که درون چارچوب مرز های سرزمینی کشورهای مختلف زندگی می کنند به رغم اینکه یک ملت را تشکیل می دهند دارای تمایزات بسیاری هستند. ریشه این تمایزات در دین، مذهب، قومیت، زبان و عواملی از این دست که مجموعا فرهنگ را می سازند، قابل جستجو است. اگر افرادی که دارای یک فرهنگ واحد هستند در یک منطقه جغرافیایی خاص سکونت پایدار داشته باشند، نواحی فرهنگی رسمی به وجود می آیند. کشور ایران به سبب گستردگی سرزمینی و تاریخ پرفراز و نشیب آن از نواحی فرهنگی مختلفی تشکیل شده است از آنجا که فرهنگ های مختلف خواسته های گوناگونی دارند، برای پوشش دادن خواسته های آنها بهتر است در حد امکان مرز نواحی فرهنگی و کارکردی بر هم منطبق باشد. در این پژوهش نگارندگان با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی دلایل این عدم انطباق در کشور پرداخته و مشخص کرده اند که چه عواملی موجبات این عدم انطباق را فراهم و از سوی دیگر این عدم انطباق چه نتایجی را در پی داشته است؟ هدف از انجام این پژوهش شناخت حدود و پراکندگی نواحی فرهنگی رسمی در ایران است تا میزان کارایی این نواحی مشخص و علل و نتایج انطباق با هم تبیین شود.نتیجه بررسی نشان داد که عدم انطباق نواحی فرهنگی رسمی و کارکردی در ایران تحت تاثیر ملاحظات اداری، دفاعی – امنیتی، رقابت های محلی و خدمات رسانی بوده است و در برخی موارد نتایج دوگانه ای داشته است به طوری که ناهمگونی بیان شده از یک سو سبب کنترل واگرایی، تقویت همبستگی ملی و حفظ یکپارچگی سرزمینی شده است اما از سوی دیگر با توسعه نامتوازن ناحیه ای، قطبی شدن قدرت و ثروت نارضایتی از نظام حاکم را در پی داشته است.
آشنایی با کشورهای جهان
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک تعادل و موازنه نرم مطالعه موردی: خاورمیانه در بین سالهای 9-2001(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف اعلامی حمله نظامی آمریکا به افغانستان و عراق در راستای به کارگیری ابزارهای قدرت برای از بین بردن چالش و ایجاد ژئوپلیتیک تعادل بوده است. اگر چه سیاست عملی امریکا نشانه های کاملا متفاوتی را نشان می دهد. در واکنش به اقدام نظامی آمریکا، گروه های مختلفی به نقد سیاست و استراتژی آمریکا مبادرت نمودند. آنان بر این اعتقادند که اقدام نظامی، مخاطرات متنوعی را برای ایالات متحده ایجاد می کند. افرادی همانند «جوزف نای» و «کالین» بر این اعتقادند که کاربرد قدرت سخت افزاری نه تنها به ثبات و امنیت منجر نمی شود، بلکه بحران های منطقه ای را نیز افزایش خواهد داد. این نظریه پردازان توانسته اند بین موضوعات مربوط به «ژئوپلیتیک تعادل» و همچنین «موازنه نرم» رابطه متقابل برقرار نمایند. این امر به مفهوم آن است که به هر میزان کاربرد نیروی نظامی افزایش یابد و یا اینکه به کارگیری قدرت، بیش از ظرفیت منطقه ای کشورها باشد. در آن شرایط، امکان از بین رفتن تعادل منطقه ای وجود داشته و زمینه را برای گسترش بحران های عمومی فراهم می سازد.چارچوب نظری این مقاله بر اساس رهیافت های نئولیبرالی جوزف نای می باشد. فرضیه مقاله بر این امر تاکید دارد که به هر میزان قدرت سخت و یکجانبه گرایی از سوی امریکا افزایش یابد، به همان میزان زمینه برای افزایش تعارض و ستیزش منطقه ای بیشتر خواهد شد. اعتمادسازی و چند جانبه گرایی به عنوان ضرورت های تعادل گرایی منطقه ای محسوب می شوند. منطقه خلیج فارس که دارای نشانه های ژئوپلیتیکی در سیاست جهانی می باشد، صرفا در شرایطی می تواند در فضای تعادل و ثبات قرار گیرد که از یک سو، با الگوهای موازنه نرم کنترل شود و از سوی دیگر، اقداماتی همانند جنگ پیشدستانه مورد استفاده قرار نگرفته و به جای آن به کارگیری الگوهایی همانند سازماندهی مجمع امنیت منطقه ای، اعتمادسازی و ائتلاف منطقه ای در برابر تهدیدات خارجی به آزمون گذاشته شود
ارزیابی اثرات اقتصادی بازارچه های مرزی در بازتابهای توسعه مناطق مرزی؛ مطالعه موردی: بازارچه مرزی شیخ صالح شهرستان ثلاث باباجانی، استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبادلات تجاری مرزی یکی از شاخص های اصلی در برقراری ارتباط بین کشورهای همسایه و نیز امرار معاش مردم مرزنشین می باشد و از این طریق مردم ساکن در نواحی مرزی کشورهای همسایه می توانند در کنار هم و با هم از فرصتها و منابع مشترک استفاده نمایند که این امر می تواند منجر به استمرار و پایداری دوستی و تفاهم طرفین، امنیت و رونق اقتصادی و توسعه، ایجاد فرصتهای شغلی و شکل گیری یک نوع مزیت نسبی در مناطق مرزی گردد. علیرغم ظرفیتها و توانهای موجود در مناطق مرزی باید گفت یکی از ویژگی های اصلی این مناطق، دوری از مرکز کشور است این مساله جغرافیایی که بیشتر از طبیعت مناطق مرزی ناشی می شود و این دوری به لحاظ سیاستهای غیرآمایشی و مرکز محور بودن، پیامدهای نامطلوبی را برای مناطق مرزی به همراه دارد که مهمترین آن، محرومیت شدید و حاشیه ای بودن این مناطق و قرار نگرفتن آنها در مسیر امواج آمایشی توسعه کشور است. تنگناهای موجود در دو سری مرز باعث شده تا کشورهای همسابه برای توسعه مناطق مرزی، عدالت اقتصادی و اجتماعی و نیز افزایش همکاری های متقابل اقدام به ایجاد بازارچه های مرزی نمایند.در این تحقیق به تحلیل اثرات اقتصادی بازارچه های مرزی در توسعه مناطق مرزی (نواحی روستایی) پرداخته شده، براین اساس بازارچه شیخ صالح در استان کرمانشاه به عنوان نمونه انتخاب گردید و با تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار Spss و Arc GIS. با روش توصیفی و تحلیلی به شیوه کتابخانه ای و میدانی (تجربی)- پرسشنامه و مشاهده- اثرات اقتصادی این بازارچه در دو مقطع قبل از تاسیس بازارچه و بعد از آن بر مناطق مرزی اطراف بازارچه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از این واقعیت است که بازارچه توانسته است اثرات اقتصادی مثبتی بر روی مناطق پیرامون خود بر جای گذارد.
برنامه ریزی توسعه توریسم درمانی در محدوده چشمه های آب معدنی و آب گرم استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه انواع بیماری های جسمی و روانی به علت گسترش زندگی شهری و همچنین توسعه صنعتی شهرها افزایش یافته است. از طرف دیگر، اهمیت چشمگیر گردشگری، بویژه در بخش طبیعت گردی در سطح جهانی و از جنبه های مختلف بر همگان آشکار گردیده است. به علاوه، با برنامه ریزی های بهینه ای که در برخی از کشورها صورت گرفته است، تا حد بالایی هزینه های درمان کاهش یافته و همچنین زمینه بهبود و بازتوانی بیماران فراهم گردیده است. چشمه های آب معدنی و گرم به عنوان یکی از شگفتی های خلقت که از گذشته های دور در درمان استفاده می شده اند، جایگاه خاصی را در توریسم درمانی برای گردشگران دارا هستند. استان اصفهان به دلیل موقعیت و وضعیت ژئومورفولوژیک ویژه ای که دارد، دارای چشمه های آب معدنی و گرم فراوانی با خواص و قابلیت های درمانی ویژه که دارد، دارای چشمه های آب معدنی و گرم فراوانی با خواص و قابلیت های درمانی ویژه است که به صورت پراکنده در سطح استان قرار گرفته اند. در این پژوهش، پس از گردآوری اطلاعات و داده های آماری و سپس پردازش آن، وضعیت چشمه های آب معدنی و آب گرم استان اصفهان تحلیل گردیده است که با در نظر گرفتن 52 چشمه و 12 شاخص، سطح بندی انجام شده است. براین اساس، چشمه هایی که از لحاظ دارا بودن شرایط اقلیمی، امکانات رفاهی، خدماتی و تفریحی در موقعیت مساعدتری هستند، در سطوح بالاتر قرار گرفته اند و با کاهش این موارد با توجه به این که برخی از چشمه ها دارای خواص درمانی ویژه ای هستند، در سطوح پایین تر قرار می گیرند. بنابراین، راهکارهایی در جهت برنامه ریزی برای گسترش تاسیسات و امکانات مناسب ارایه گردیده تا بتوان از آنها در جهت توریسم درمانی به شکل بهینه استفاده کرد.
بررسی ظرفیت تحمل حوزه مقصد گردشگری با تاکید بر جامعه میزبان(نمونه موردی : مطالعه شهر کلاردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزان گردشگری در زمینه ظرفیت تحمل مقصد معتقدند، جامعه میزبان برای رشد و توسعه گردشگری ظرفیت معینی دارد و رشد فراتر از حد ظرفیت آن، منجر به بروز پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی خواهد شد و پس از مدتی کاهش منافع سرمایه گذاری های گردشگری را درپی خواهد داشت. تعیین ظرفیت تحمل حوزه مقصد از دو بعد جامعه میزبان و میهمان(گردشگران) صورت می گیرد. هدف این تحقیق بررسی و تعیین ظرفیت تحمل حوزه گردشگری کلاردشت با تاکید بر بعد جامعه میزبان می باشد. روش تحقیق، پیمایشی(زمینه یابی و اکتشافی)، توصیفی، تحلیلی، مبتنی بر پرسشنامه است. یافته های تحقیق نشان می دهد، از بعد جامعه میزبان حوزه کلاردشت در رابطه با نوع گردشگران خود ظرفیت تحمل متفاوتی دارد. به طوری که با توجه به عملکرد گردشگران خانه دوم، ظرفیت تحمل حوزه به آستانه خود رسیده است اما در رابطه با گردشگران با اقامت حداقل یک شب(گردشگران اقامتی) اشباع آستانه ظرفیت تحمل مورد تایید نمی باشد. همچنین از بعد جامعه میزبان، وضعیت ظرفیت تحمل حوزه کلاردشت، تحت تاثیر نگرش مردم نسبت به نوع گردشگران موثرتر به لحاظ اقتصادی، نوع گردشگران مطلوب به لحاظ عملکردی(میزان تاثیر گذاری بر محیط)، میزان وابستگی اقتصاد حوزه به گردشگری ، آینده اقتصادی حوزه تحت تاثیر گردشگری، منافع شخصی افراد از گردشگری و میزان آگاهی و حساسیت مردم نسبت به مسایل محیطی حوزه، می باشد.
ارزیابی گسترش فضایی _ کالبدی شهر زنجان با تأکید بر تغییر کاربری زمین طی دوره 1384- 1355(1975-2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی نظام های شهری در جهان معاصر، ارزیابی و تبیین تغییرات آن ها را به شیوههای سنتی و مرسوم در دنیایی که شهرنشینی از بزرگترین پدیدههای قابل توجه آن محسوب می شود، امری بسیار مشکل ساخته است. در بررسی ها نشان می دهند که دینامیسم های شهری بر مقیاس های فضایی- کالبدی متفاوتی اثر می گذارند، لذا در این پژوهش چارچوبی برای تهیه نقشه و تحلیل الگوهای قابل پیش بینی از گسترش شهر در مقیاس های فضایی _ کالبدی متفاوت با هدف تحلیل فرایندهای رشد و گسترش شهرنشینی فراهم شده است. همچنین در این پژوهش تحلیل گسترش شهر به سمت به کارگیری اندازه گیری های فضایی تغییرات در محیط های شهری، ساختار پوشش زمین شهری در مقیاس های محلی شهر زنجان در یک سطح منطقهای، با استفاده از ابزارها و تکنیک های نوین سوق داده شده است. نتایج نشان می دهد چگونه دوران نوین دادههای سنجش از دور و شیوه های مناسبتر برای شناخت، مدل سازی، پیش بینی و نمایش دینامیسم های زمانی و فضایی - کالبدی گسترش شهر در مقیاس های متفاوت راجازه می دهند. برای نیل به این اهداف در پژوهش حاضر ابتدا پیشینه ای از فرایند گسترش تاریخی شهر زنجان در قالب داده های آماری _ گرافیکی و منابع تاریخی ارائه شده و آنگاه برای ارزیابی گسترش فضایی - کالبدی شهر دو مدل رگرسیون خطی و مدل کراس تب به عنوان روش های مکمل به کار بسته شده اند.نتایج تحقیق حاضر، همبستگی، شدت، وسعت و مکانیزم تبدیل و تغییر کاربری اراضی شهری شهر زنجان را به عنوان برآیند و تجسم گسترش فضایی _ کالبدی آن نشان می دهد. بر این اساس مشخص شد که در چه ابعاد و مقیاسی کاربری شهری به ترتیب شدت عمل، کاربری های ارضی دیم، بایر، باغ و اراضی کشت آبی پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است.
An Analysis of the Present Situation of Urban Structure in Tehran Parks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیا و معیشت : بررسی روند تغییرات معیشتی کوچندگان بختیاری (نمونه های موردی: طوایف ملک محمودی و تات خیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با توجه به عامل جغرافیا، به بررسی روند تغییرات معیشتی کوچندگان و متغیرهای مؤثر در تحول آن در ایل بختیاری از شیوه دامداری سنتی در گذشته، تا استحاله این شیوه در یکجانشینی در دوره معاصر و چگونگی برهمکنشهای زیستمحیطی آنان میپردازد. چنین بحث شده که تحول کوچندگی و رویآوری به یکجانشینی در زاگرس، به عنوان راهبردی انطباقی به شرایط نوپدید زیست محیطی در ارتفاعات و به دلیل محدودیت و پراکنش منابع، ضعف اقتصادی- فرهنگی در برابر با یکجانشینان، تغییر در زیرساخت معیشت و مکانیسمهای آن مطرح است. با گسترش بخش صنعت و کشاورزی و تولیدات و محدودیتهای ناشی از آن، کوچندگان با عواملی چون: محدودیت جغرافیایی در بُعد حرکتی، تلاش برای دسترسی به منابع و برهمکنشهای پیاپی اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی مواجه هستند. تأثیر عوامل فوق در روند رویآوری کوچندگان به یکجانشینی مطرح است. مواد اصلی و مورد آزمون در بیان چنین انگارهای از پژوهشهای مردم شناختی دو تیره ملکمحمودی و تاتخیری در دو منطقه الیگودرز و شمال دزفول و همچنین از شواهد جغرافیایی و مردم شناسی تاریخی در مطالعات پیشین منطقه تشکیل یافتهاند. در این مقاله سعی شده تا روند تغییرات شیوه معیشت و زندگی کوچندگان مورد بررسی قرار گیرد. داده های تحقیق از طریق پژوهش های میدانی در تیره های ایل بختیاری(1384) بدست آمده است.
بررسی چالشهای حاشیهنشینی در شهرستان کوهدشت، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی چالشهای پدیده حاشیهنشینی در شهرستان کوهدشت در استان لرستان است که به این منظور از روش تحقیق پیمایشی برای انجام پژوهش استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 1560 خانوار حاشیهنشین شهرستان کوهدشت میباشد که تعداد 85 خانوار به عنوان جامعه نمونه به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاست. همچنین پایایی مقیاس اصلی ابزار پرسشنامه استفاده شده برای انجام پژوهش از طریق آلفای کرونباخ به میزان 72/0 به تأیید رسید و روایی پرسشنامه نیز با توجه به نظر اساتید و متخصصین مربوط مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل دادهها که به کمک نرمافزار WINSPSS11.5 انجام شد، حاکی از آن است که حاشیهنشینان از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند و بار تکفل زیادی را به دوش میکشند. اولویتبندی چالشهای حاشیهنشینی نیز نشان میدهد که عدم برخورداری از سیستم فاضلاب مناسب و مشکل مالی و درآمد کم از مهمترین چالشهای حاشیهنشینان به شمار میروند. در نهایت طبق نتایج تحلیل عاملی، چالشهای حاشیهنشینان بهترتیب اهمیت در قالب پنج دسته چالشهای اجتماعی- فرهنگی، چالشهای زیستی، چالشهای اقتصادی، چالشهای آموزشی- بهداشتی و چالشهای رفاهی طبقهبندی شدهاند که چالشهای اجتماعی- فرهنگی به عنوان مهمترین چالش حاشیهنشینان قابل شناسایی است
نقش حس مکانی در هویت بومی، مطالعه موردی: دانشجویان یاسوجی دانشگاههای تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: