فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۲٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها با رشدی شتابان در حال گسترش و توسعه هستند، به طوری که فرایند توسعة شهرها در حال حاضر یکی از مهمترین موضوعات پیشِ روی پژوهشگران مسائل شهری است. افزون بر میزان رشد شهرها، چگونگی تغییرات کاربری ها در سطح کلان نیز مورد توجه می باشد .در پژوهش حاضر چارچوبی برای تهیه نقشه و تحلیل الگوهای قابل پیش بینی از گسترش شهر در مقیاس های فضایی- کالبدی متفاوت، با هدف تحلیل فرایندهای رشد و گسترش شهر تبریز فراهم شده است. در این مقاله با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و با استفاده از تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1363 تا 1389 با تاکید بر گسترش فضائی شهر تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته و نیز با استفاده از فنون پیش بینی تغییرات کاربری اراضی از جمله روش سلول های خودکار و زنجیره های مارکوف روند احتمالی گسترش شهر تبریز تا سال 1400 مورد پیش بینی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، مشخص شد که گسترش شهر تبریز در چه ابعاد و مقیاسی به ترتیب شدت عمل، کاربری های کشاورزی، مرتعی، آبی، بایر، کوهستانی پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت شهر تبریز از 5768 هکتار در سال 1363 به 11853 هکتار در سال 1389 رسیده و با این روند، طبق پیش بینی های انجام شده در سال 1400 به بیش از 14312 هکتار خواهد رسید. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده این است که تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر تبریز در امتداد شرقی و غربی است؛ یعنی منطقه ای که زمین های مرغوب کشاورزی اطراف شهر در آنجا قرار گرفته است.
تحلیل فضایی و مکانیابی پارک های درون شهری نمونه موردی: شهر کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آلودگیهای صنعتی اثرات مخرب زیادی بر محیط زیستشهری و زندگی ساکنان آن وارد کرده است. به منظور تعدیل اثرات مخرب این آسیبهای زیستمحیطی مؤثرترین و در عین حال سادهترین راه توسعه فضای سبز میباشد. سامانه اطلاعات جغرافیایی با برخورداری از انواع توابع تحلیلی، امکان تلفیق دادههای مکانی و غیرمکانی و همچنین مدیریت و تحلیل توأمان آنها را فراهم نموده است، که میتواند به عنوان ابزاری در دست برنامهریزان شهری باشد. در شهر کازرون که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت کمبود شدید فضای سبز شهری و توزیع ناعادلانه آن به شدت احساس میشود. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب و با استفاده از تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) و مدل همپوشان شاخصها (IO) به دنبال توزیع بهینه فضای سبز در شهر کازرون میباشد، برای رسیدن به این منظور با استفاده از نرمافزار GIS و پس از طی کردن مراحل جمعآوری داده، تهیة لایة اطلاعاتی جدید، طبقهبندی و ارزشگذاری لایهها و نهایتاً وزندهی و همپوشانی لایههای اطلاعاتی به اولویتبندی زمینهای شهر کازرون برای ایجاد فضای سبز جدید پرداختهایم. در نهایت زمینهای این منطقه را به پنج دستة خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف تقسیمبندی کردهایم که پس از تطابق این نقشه با واقعیت زمینی، زمینهای دسته خوب و خیلی خوب برای ایجاد فضای سبز جدید (پارک محلهای و شهری) مناسب تشخیص داد شد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی ـ تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق مشاهدة میدانی، مطالعه طرحهای جامع و تفصیلی شهر کازرون، نقشههای 2000/1 وضع موجود و تفضیلی این شهر به دست آمده است.
فضا، بُعد چهارم قدرت (قسمت ششم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت منابع و اسناد مرتبط با حوزه ی فضا درکشور، ضرورت تبیین جایگاه فضا در توسعه ی کشور و امنیت پایدار را ایجاب می نماید؛ که ضمن بیان مسائل اساسی و با اهمیت در خصوص فناوری فضایی و فعالیت های فضایی کشور، حوزه های تخصصی سنجش از دور و تصویر برداری فضایی را مورد بررسی قرار دهد. ساختار فضا، رژیم حقوقی فضا، کارکردهای فضا و فناوری فضایی، مباحث عمده ای هستند که در این نوشتار به آن ها پرداخته شده است.
ارزیابی روش های مختلف درون یابی در پهنه بندی شوری آبِ زیرزمینی، با استفاده از تکنیک Cross-Validation (مطالعه موردی: دشت شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برداشت بی رویه آب های زیرزمینی و افزایش آلودگی های زیست محیطی در نتیجة رشد روزافزون جمعیت، منجر به افزایش املاح و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی شده است. یکی از شاخص های مهم در بررسی وضعیت کیفیت آب های زیرزمینی، هدایت الکتریکی است. افزایش هدایت الکتریکی نه تنها موجب کاهش کیفیت آب آشامیدنی می شود بلکه خسارت های جبران ناپذیری را بر خاک و کیفیت محصولات کشاورزی وارد می کند. هدف این تحقیق ارزیابی دقت روش های زمین آمار کریجینگ معمولی (OK)، کریجینگ ساده (SK) و روش های معین شامل روش عکس فاصله (IDW) با درجات 1 تا 5، روش درون یاب موضعی (LPI) و درون یاب عام (GPI) برای پهنه بندی شوری آب های زیرزمینی دشت شهرکرد است. با استفاده از تکنیک Cross-Validation با معیار آماری MAE و MBE، ارزیابی روش های مختلف زمین آمار صورت گرفت. نتایج نشان داد که روش کریجینگ معمولی با مدل نمایی به دلیل دارا بودن MAE و MBE پایین تر (09/0=MBE و 57/65=MAE)، با کمترین خطا و انحراف نسبی همراه است. بررسی های انجام شده نشان داد که همبستگی مکانی خوب بین داده های اندازه گیری شده در نقاط مختلف دشت شهرکرد وجود دارد، به گونه ای که مدل نیم تغییر نمای تجربی با شعاع تأثیر حداکثر 12 کیلومتر و دارای برابر 33 درصد است. در نهایت، روش کریجینگ معمولی به عنوان مناسب ترین روش میان یابی در تهیه نقشه تغییرات مکانی شوری دشت شهرکرد انتخاب شد.
تحلیل ساختاری گسل ایذه در بخش مرکزی زاگرس با استفاده از تکنیک های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورفولوژی کمربند چین- راندگی زاگرس، به دلیل عملکرد گسل های مختلف در طی کوهزایی، پیچیدگی های خاصی یافته است. گسل ایذه (با روند N-S) یکی از این عناصر ساختمانی بنیادی است که حرکات آن در دوره های زمین شناسی، آثار زیادی را در الگوی رسوب گذاری و سیمای مورفوتکتونیکی زاگرس بر جای گذاشته است. در این مقاله، یافته های جدید در خصوص سبک و سازوکار دگرشکلی سیستم گسلی ایذه، در بخش مرکزی زاگرس مورد بحث قرار گرفته است. این پژوهش به کمک تکنیک های سنجش از دور و با استفاده از تصاویر ماهواره ای ASTER و IRS-PAN، و مدل رقومی ارتفاع (DEM) ناحیه انجام شده است. برای تصحیح هندسی، پردازش داده ها و بارزسازی عوارض ساختاری و آثار شکستگی در تصاویر ماهواره ای، از نرم افزار ER Mapper 6.4 استفاده شد. به علاوه، برای بررسی دقیق تر سیماهای دگرشکلی و آثار شکستگی در واحدهای رسوبی، از انواع مدل های سه بُعدی مبتنی بر DEM نیز کمک گرفته شد. مشاهدات سنجش از دور حاکی از آن اند که حرکات گسل ایذه باعث تغییرات زیادی در ویژگی های زمین ساختی بخش مرکزی زاگرس شده است. آثار دگرشکلی ناشی از گسل ایذه عمدتاً به صورت کشیدگی و چرخش راستگرد محور چین ها، و یا گسیختگی و جابه جایی طبقات نمایان شده اند. حرکات این گسل، اُلگوی جهت گیری و شدّت شکستگی در واحدهای زمین شناسی را نیز متأثر کرده است. تحلیل ساختاری دسته های شکستگی در مناطق مختلف این را مطرح می سازد که برخی از آنها احتمالاً بر اثر سیستم بُرشی ناشی از حرکات راستگرد گسل ایذه تشکیل شده اند. در مجموع، شواهد زمین ساختی نشان می دهند که حرکات گسل ایذه در طی فازهای مختلف کوه زایی، به واسطه سازوکارهای متفاوت، موجب تغییر الگوی دگرشکلی ناحیه ای و یا تعدیل سیمای مورفوتکتونیک بخش مرکزی زاگرس شده است. به علاوه، برخی از شواهد دلالت بر آن دارند که این گسل در طی فازهای جوان آلپی نیز فعّال بوده است.
مکان یابی محل دفن بهداشتی زباله های شهر حاجی آباد به روش AHP و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت شهری ایران به همراه ایجاد مراکز جمعیتی جدید، فقدان سیاستگذاری و ارزیابی عملکردها و فعالیت های گوناگون شهری بر اساس برنامه جامع و کلان ملی (آمایش سرزمین) و تداوم تخلیه انواع زایدات و فاضلاب ها به محیط زیست از جمله عوامل بحران زایی است که محیط زیست طبیعی و کیفیت بهداشت و سلامتی انسان ها به ویژه شهر نشینان را در معرض خطرات و زیان های گوناگونی قرار داده است. هدف از این مطالعه گزینش مکان مناسب جهت دفن بهداشتی مواد زاید جامد در شهر حاجی آباد بر پایه معیارها و ضوابط مکان یابی می باشد. در این پژوهش از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. ابتدا معیارها و ضوابط انتخاب مکان مناسب برای دفن بهداشتی مانند شیب، کاربری اراضی، فاصله از سکونت گاه ها و راه ها، آب های سطحی و زیرزمینی، خاک، زمین شناسی و غیره شناسایی گردید و سطح مورد نیاز دارای حداقل گنجایش برای دفن 20 سال مواد زاید جامد محاسبه و مکان هایی که دارای حداقل این سطح و بزرگتر را دارا بودند به مساحت 2416 هکتار از کل منطقه مورد مطالعه به مساحت 238396 هکتار به عنوان محل مناسب دفن بهداشتی مواد زاید جامد در شهر حاجی آباد مشخص شد.
بهبود صحت آشکارسازی طیفی بام ساختمان ها از طریق تلفیق هوشمند روش های تشخیص هدف در تصاویر فراطیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی و حجم سنگین داده های حاصل از سنجنده های فراطیفی باعث شده است که امروزه روش های هرچه پیشرفته تر آنالیز داده های فراطیفی به منظور استخراج اطلاعات دقیق تر و کامل تر از آنها مورد توجه قرار گیرند. یکی از آنالیزهایی که بر روی تصاویر فراطیفی انجام می شود، آشکارسازی طیفی هدف است. در این مقاله به منظور بررسی روش های آشکارسازی طیفی هدف و امکان سنجی بهبود آنها، جمعاً چهارده الگوریتم در قالب سه دسته اندازه گیری های قطعی، اندازه گیری های آماری و آشکارسازی آنامولی پیاده سازی شده است. سپس تصاویر حاصل از بهترین الگوریتم ها در هر دسته انتخاب شده و به روش های مختلف در دو مرحله با یکدیگر تلفیق گردیده اند تا تصویر تلفیقی بهینه ای با بالاترین صحت به دست آید. در بررسی های انجام شده در زمینه دسته الگوریتم ها ی آشکارسازی مذکور، مشخص گردید که به ترتیب دو الگوریتم (Spectral Correlation Similarity)SCS و (Spectral Angle Measure)SAM، دو الگوریتم (Information Spectral Divergence) SID و (Jeffiries-Matusita Distance)JMD و سه الگوریتم (Covariance-based Matched Filter Measure)CMFM، (Constrained Energy minimizing) CEM و (Correlation-based Matched Filter Measure)RMFM دارای بالاترین صحت آشکارسازی در بین الگوریتم های موجود در هر دسته اند. در این مقاله به منظور تلفیق نتایج آشکارسازی، دو روش باینری ـ شامل عملگر بولی و فاصله اقلیدسی ـ و نیز دو روش استنتاج فازی شامل دستی (Fuzzy Inference System) FIS و اتوماتیک ((System Adaptive Neuro-Fuzzy Inference) ANFIS) ـ پیاده سازی شده است.
آزمون های انجام گرفته بر روی تصویری از سنجنده فراطیفی (Compact Airborne Spectrographic Imager)CASI از منطقه شهری تولوز واقع در جنوب فرانسه برای آشکارسازی بام ساختمان ها، نشان داد که در بین چهار روش تلفیق یاد شده، روش ANFIS به عنوان روشی هوشمند و خودکار، پس از اعمال روی نتایج هفت الگوریتم آشکارسازی طیفی مذکور، توانسته است به بالاترین صحت با ضریب کاپای 9/0 دست یابد.
مکان یابی شعب جدید بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای فازی(Fuzzy ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر به دلیل وجود رقابت بین بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری برای جذب بیشتر منابع، تسلط بر مؤلفه های مؤثر بر تجهیز منابع مالی اهمیت ویژه ای یافته است. یکی از مؤلفه های تأثیرگذار بر تجهیز منابع پولی در بانکداری نوین توجه به مطلوبیت محل استقرار مکانی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری است. مکان استقرار شعب بانک ها و مؤسسات مالی، محرکی مهم در جذب مشتریان است و بازاریابان بانکی باید آن را به دقت مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند. این تحقیق بدنبال ارائه مدلی برای یافتن مکان های جدید استقرار شعب بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری است. برای رسیدن به این هدف به وسیله مطالعات کتابخانه ای، معیار ها و عوامل مؤثر اقتصادی، شناسایی و توسط نظرات کارشناسی تکمیل گردید. با توجه به میزان تأثیر گذاری و تأثیر پذیری معیارها از یکدیگر در دنیای واقعی، تکنیک DEMATEL برای شناسایی این روابط مورد استفاده قرار گرفت و از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای فازی(Fuzzy ANP) پس از تکمیل پرسشنامه مقایسه زوجی از سوی کارشناسان برای وزن دهی به آن ها استفاده شد و از این اوزان بر اساس شعاع تأثیرگذاری معیار ها برای مدل سازی فضایی و پهنه بندی منطقه بر اساس روش جمع ساده وزنی(SAW) استفاده گردید. این فرآیند در منطقه 6 شهر تهران برای شناسایی مکان های جدید استقرار شعب بانک تات با 7 شعبه موجود در این منطقه اجرا شد. بر اساس مشاهدات میدانی نتایج به دست آمده از مدل مورد ارزیابی قرار گرفت و از ضریب تاو-کندالb برای تعیین میزان همگونی میان نتایج به دست آمده در مدل و نتایج مشاهدات استفاده شد که نتایج حاصل ضریبی برابر با 855/0را نشان می دهد که از رابطه قوی بین دو متغیر حکایت می کند.
محاسبة دمای سطح زمین با استفاده از روش سبال و درخت تصمیم گیری در محیط RS, GIS در بخش مرکزی منطقه مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای سـطح زمین برای انواع وسیعی از مطالعات علمی از اقلیمشناسـی و هواشناسـی تا هیدرولوژی، بومشناسی، زمینشناسی، علوم پزشکی، طراحی و بهسازی شبکه حمل و نقل و مکانیابی آتش سوزی ها و بویژه در محاسبه تبخیر ـ تعرق واقعی مورد نیاز است. با توجه به پایش دمای سطح زمین در تعداد محدودی از ایستگاههای هواشناسی به صورت نقطه ای و نیاز به توزیع مکانی دمای سطح در پهنه وسیع و به طور همزمان، دمای سطح برآورد شد. جهت دستیابی به دمای سطح زمین از الگوریتم سبال و طبقه بندی از نوع درخت تصمیم گیری استفاده شد. با استفاده از تصویر ETM+ و انجام مراحل پیش پردازش، تصویر برای اجرای روش سبال آماده گردید. جهت انجام مراحل فوق الذکر از نرم افزارهای Envi4.5 و ArcGIS9.3 استفاده گردید. در این مقاله با برآورد اختلاف کمتر از 57/5 درجه سانتیگراد، اختلاف رضایتبخشی بین دمای سطح برآورد شده از طریق سنجش از دور و دمای برآورد شده از آمار اندازه گیری شده 12 ساله از سطح زمین (1993 الی 2005) در ایستگاه هواشناسی مراغه به دست آمد. لذا دمای برآوردی از طریق سنجش از دور قابل کاربرد در مطالعات و تحقیقات علوم زمین و محیط زیست می باشد.
نرمال سازی خودکار تصاویر ماهواره ای چندزمانه با استفاده از پیکسل های تغییرنیافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر روش نرمال سازی خودکاری برمبنای رگرسیون با استفاده از پیکسل های تغییرنیافته، مدل سازی هیستوگرام تصویر هدف و محاسبه ضرایب تبدیل خطی برای دسته های مختلف پیکسل ها از لحاظ درجات روشنایی در هر باند، ارائه شده است. در مرحله تعیین پیکسل های تغییرنیافته، روش جدیدی معرفی شده است که این مرحله را به صورت خودکار انجام می دهد و صحت بالایی نیز دارد. در مرحله دسته بندی پیکسل ها نیز براساس درجات روشنایی، روش جدیدی پیشنهاد شده است که تعداد و بازه های لازم برای دسته بندی را به طور خودکار و جداگانه براساس اطلاعات هیستوگرام تصویر هدف، برای هر باند تعیین می کند تا تأثیرات مختلف اتمسفر و سایر عوامل را روی درجات خاکستری مختلف مدل کند. ایده مورد نظر روی دو تصویر سنجنده TM پیاده سازی شد. نتایج ارزیابی نشان داد در صورتی که از روش پیشنهادی در مرحله تعیین خودکار پیکسل های تغییرنیافته استفاده شود، صحت کلی آشکارسازی تغییرات از 15/95 درصد به 14/96 درصد در مقایسه با روش های متداول بهبود می یابد و همچنین خطای کمترین مربعات نرمال سازی، در مقایسه با حالتی که برای کل تصویر از یک برازش خطی استفاده شود، در باندهای 1، 2، 3، 4، 5 و 7 به ترتیب 44/26، 13/50، 54/38، 27/5، 75/3 و 31/3 و در مقایسه با حالتی که از مقادیر پیش فرض برای دسته بندی پیکسل ها براساس درجات خاکستری و برازش جداگانه خطی برای هر دسته استفاده شود، به ترتیب 82/30، 9/45، 53/30، 19/4، 82/2 و 32/0 کاهش می یابد.
سیستم لیدار موج - پیوسته و کاربردهای آن
حوزههای تخصصی:
تعیین بهترین مدل محاسبه ضریب تشت در منطقه آمل بر پایهی آنالیز حساسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبخیر و تعرق گیاه مرجع (ET0) به عنوان یکی از پارامترهای مهم در طراحی سیستم های آبیاری توسط اندازه گیری مستقیم (لایسیمتری) و یا به طور غیر مستقیم (معادلات تجربی) برآورد میشود. در شرایط عدم دسترسی به داده های دقیق لایسیمتری میتوان از روش پنمن مانتیث فائو(PMF) به عنوان روش استاندارد، برای ارزیابی نتایج سایر روش های تجربی استفاده کرد. در تحقیق حاضر با ضرب داده های چهارده ساله (1994-2007) تشت تبخیر ایستگاه هواشناسی آمل در مقادیر محاسبه شده ضریب تشت از طریق معادلات گوناگون نظیر کوئنکا (Cuenca)، آلن پروت (Allen and Pruitt)، اشنایدر(Snyder)، اشنایدر اصلاح شده (Modified Snyder)، اورنگ (Orang)و فائو (FAO) مقادیر ET0 محاسبه شد، و نتایج آن با مقادیر محاسبه شده از روش پنمن مانتیث فائو مقایسه گردید. سپس حساسیت مدل های فوق با ایجاد 10±، 20± و 30± درصد تغییر در پارامترهای ورودی سرعت باد و رطوبت نسبی مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای نشان داد که برای محاسبه ET0 روزانه از داده های تبخیر از تشت به ترتیب روش های کوئنکا، اشنایدر، آلن پروت و اورنگ پیشنهاد میگردد. برای محاسبه ضریب تشت در دوره های 10 روزه میتوان به ترتیب از روش های کوئنکا، اشنایدر و آلن پروت استفاده نمود. بررسیها نشان داد که برای تعیین ET0 ماهانه از داده های تبخیر از تشت به ترتیب روش های اشنایدر، کوئنکا و آلن پروت مناسب تر میباشند. نتایج تحلیل حساسیت نشان میدهد که حساسیت روش های اورنگ، آلن پروت و اشنایدر اصلاح شده نسبت به تغییرات پارامترهای ورودی کمتر از سایر روش ها است. با استناد به نتایج آماری و تحلیل حساسیت از بین روش های فوق مدل های آلن پروت و اشنایدر اصلاح شده برای برآورد ضریب تشت در منطقه آمل و سایر مناطق دارای اقلیم یکسان با آن منطقه مناسب میباشند
طبقه بندی و ارائه راه حلی هوشمند برای مسائل مکان یابی و تخصیص منابع مرتبط با اشیای متحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت مکان یابی و تخصیص صحیح منابع در صرفه جویی هزینه و بهبود کارایی در ارائه خدمات، موضوعی است که مقالات و تحقیقات فراوانی در خصوص آن انجام شده است. دسته بندی های مختلفی نیز برای این مسائل پذیرفته است. هر یک از دسته بندی های موجود، این مسائل را از دیدگاه خاصی مورد بررسی قرار می دهند. در چارچوب تحقیق حاضر، مسائل مکان یابی و تخصیص منابع مرتبط با اشیای متحرک به عنوان دسته ای از مسئله های مکان یابی و تخصیص منابع، مطرح و به سه دسته اصلی تقسیم بندی شده اند. در مقاله حاضر دستة پرکاربردی از مسائل مذکور به صورت مسئله بهینه سازی ریاضی فرمول بندی شده و روش حلی بر اساس الگوریتم ژنتیک برای حل همزمان تخصیص منابع و تعیین ترتیب ارائه خدمات مطرح شده است. به منظور ارزیابی کارایی روش پیشنهادی، مسئله نمونه ای مرتبط با اشیای متحرک طرح و با دو روش رایج و پیشنهادی حل شده و در نهایت نتایج به صورت عددی مقایسه شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی، نشانگر کارایی روش حل پیشنهادی است.
تجزیه و تحلیل پویایی چشم انداز شهری با استفاده از تصاویر چند زمانه ماهواره ای: مقایسه دو شهر نفتی
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی شتابان در نتیجه رشد جمعیت و مهاجرت از روستا به شهر، فرایندی بحرانی در نواحی شهری محسوب می گردد. این مطالعه، پویایی چشم انداز را با استفاده از تصاویر چند زمانه ماهواره ای دو شهرنفتی یعنی هاستون از ایالت تکزاس در ایالات متحده و داکینگ از ایالت هیلونگجیانگ در چین، بررسی می نماید. اگر چه هر دو شهر تحت زمینه های متفاوت اجتماعی- سیاسی قرار داشته اند، اما توسعه آنها در 50 سال اخیر بر پایه نفت بوده است. با مقایسه الگو و پویایی چشم انداز در این دو شهر، می توانیم بفهمیم که شهرنشینی در این دو شهر نفتی، بر الگوی چشم انداز، به ویژه بر چشم انداز طبیعی مؤثر بوده است. یک سری از شاخصهای چشم اندازهابا مفاهیم تکمیلی اکولوژیکی جهت سهولت تجزیه و تحلیل پویایی شناسی فضایی در طول یک فاصله زمانی 20 ساله انتخاب شده اند. براساس شاخصهای مکتسبه، روندی عمومی در تغییر چشم انداز در این دو شهر آشکار گردیده است. از زمانی که چشم انداز انسانی نظیر نواحی مسکونی به طور وسیعی جایگزین سایر طبقات طبیعی می شوند، چشم اندازهای طبیعی نظیر مراتع و تالابها از بین رفته یا به صورت الگوی ناهمگون تری قطعه قطعه گردیده اند.
پهنه بندی پتانسیل بوم گردی حوزه نفوذ شهری با استفاده از روش تلفیقی تصمیم گیری چند معیارهTOPSIS و GIS
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم و جدید مورد توجه در توسعه پایدار گردشگری، اکوتوریسم(بوم گردی) می باشد که ریشه در نظریه توسعه پایدار داشته و در مقابل دیدگاه گردشگری انبوه که دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بوده شکل گرفته است و فراتر از طبیعت گردی می باشد. از این رو نمی توان سفر به طبیعت یا طبیعت گردی را بدون در نظر گرفتن ویژگیهای توسعه پایدار، اکوتوریسم نامید زیرا اکوتوریسم(بوم گردی) ارتباط عمیقی با حفاظت محیط زیست دارد. بر این اساس مشخص کردن محدوه های دقیق گستره مکانی- فضایی پتانسیل خاص اکوتوریستی یکی از اساسی ترین گامها در برنامه ریزی و مدیریت اکوتوریسم می باشد که با در نظر گرفتن شاخص های اکولوژیکی گردشگری امکانپذیر میباشد. این امر به ویژه در قلمروهای جغرافیایی و حوزه نفوذ شهری کلانشهری مانند تهران که عرضه و تقاضای اکوتوریستی در آن بسیار بالا است بیشتر ضرورت دارد. لذا هدف این مطالعه استفاده از تحلیل تصمیم گیری چند معیاره(MCDM) تاپسیس در محیط GIS برای پهنه بندی و اولویت بندی پتانسیل های اکوتوریستی محدوده استان تهران می باشد. برای رسیدن به این هدف از روش شناسی توصیفی- تحلیلی بر پایه مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و تحلیل ترکیبی چندمعیاره داده های فضایی استفاده شده است. نتایج به دست آمده در محدوده مورد مطالعه نشان دهنده 5 پهنه اساسی در رابطه با پتانسیل اکوتوریسم میباشد که پهنه های با امتیازات بالاتر منطبق با مناطق حفاظت شده می باشد و قسمت عمده پهنه های با پتانسیل بالای اکوتوریسم در منطقه شمالی استان تهران در میان چین خوردگیهای البزر قرار دارد.
ارزیابی تأثیر عوامل اقلیمی بر رشد پوشش گیاهی در مراتع متراکم ایران با استفاده از تصاویر AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر همبستگی پوشش گیاهی متراکم با متغیرهای اقلیمی ماهانه بارش، رطوبت نسبی و دما (متوسط، حداکثر و حداقل) در مراتع متراکم ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این هدف از داده های 134 ایستگاه هواشناسی و تصاویر NOAA-AVHRR سال 2006 استفاده شد. سپس داده های هواشناسی با استفاده روش بهینه زمین آماری درون یابی گردید. بعد از اصلاح تصاویر ماهواره ای و محاسبه NDVI، مقادیر حداکثر ماهانه استخراج شد. در نهایت، همبستگی داده های هواشناسی و مقادیر NDVI به صورت ماهانه انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که همبستگی NDVI با رطوبت نسبی (میانگین و حداکثر) و دمای حداکثر بالاتر است، اما با بارش و دمای حداقل پایین تر است و می توان گفت هر چه عنصری دارای توزیع یکنواخت تر مکانی باشد، تأثیر آن در پیش بینی مقدار NDVI بیشتر است. تأثیر آب و هوای فصل گرم بر روی NDVI بیشتر از فصل سرد بوده است، و این خود به نیاز آبی و دمایی گیاه متناسب با رشد پوشش گیاهی برمی گردد. در تابستان با افزایش دما و کاهش رطوبت نسبی نقش بارش بسیار افزایش می یابد. همچنین تأثیر دما در زمستان مثبت است و به طرف ماه های گرم سال منفی می گردد. دیگر اینکه بالاترین همبستگی (78/0) در ماه اکتبر و پایین ترین همبستگی 23/0 برای ژانویه به دست آمد. در اغلب متغیرهای هواشناسی، نتایج درون یابی کوکریجینگ دارای کمترین مقدار خطاست، اما در درون یابی دمای میانگین، روش وزن دهی عکس فاصله نتیجه قابل اعتمادی را ارائه داد. همچنین نتایج تأثیر تأخیر زمانی، نشان دهنده پاسخ پوشش گیاهی به بارش 2 ماه قبل و دما و رطوبت نسبی 1 ماه قبل است، دلیل کوتاهی زمان پاسخ گیاه به عناصر اقلیمی، قرارگیری ایران در عرض های خشک و نیمه خشک است.
پهنه بندی آسیب پذیری آب های زیرزمینی، با کمک الگوریتم های فازی عصبی (مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آسیب پذیری آبخوان، کاری سودمند برای توسعه و مدیریت و تصمیم گیری های مربوط به کاربری اراضی، نحوه پایش کیفی منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگی این آب ها به شمار می آید. هدف از این مطالعه، به کارگیری مدل هوشمند ریاضی برای پیش بینی آسیب پذیری آب های زیرزمینی در استان زنجان است و به همین خاطر با استفاده از مدل ANFIS، روش جدیدی برای تخمین آسیب پذیری آب های زیرزمینی ارائه شده است. فرایند توسعه و ارزیابی این مدل با استفاده از مجموعه داده های واقعی و معیارهای آماری صورت گرفته است. بدین منظور با تهیة داده های مورد نیاز شامل عمق سطح آب زیرزمینی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، تأثیر منطقه غیراشباع و هدایت هیدرولیکی آبخوان، اقدام به ایجاد مدل ANFIS شد. در مرحلة بعد نتایج حاصل از مدل با داده های واقعی اعتباریابی گردید. طبق نتایج تحقیق، مدل ایجاد شده توان پیش بینی موفقیت آمیز آسیب پذیری آب های زیرزمینی را دارد. مقادیر RMSE و در مرحله آموزش به ترتیب 18/101 و 98/0، و در مرحله ارزیابی 8/173 و 94/0 به دست آمدند. روش ارائه شده در این تحقیق، رهیافت جدیدی در تخمین آسیب پذیری آب های زیرزمینی به شمار می آید و قابلیت اتصال و ترکیب با مدل های دیگر و نیز به هنگام سازی با توجه به شرایط واقعی را به خوبی دارد. در بررسی نتایج حاصل از مدل ANFIS، بیشترین درصد پتانسیل آلودگی دشت مربوط به کلاس آسیب پذیری کم 74 درصد، و کمترین آن مربوط به کلاس خیلی بالا 1 درصد برآورد شده است.
ارزیابی پدیده خشکسالی کشاورزی شهر شیراز به روش تورنت ویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی زمان وقوع و برآورد شدت و نوسانات وقوع خشکسالی در جلوگیری از اصابت ها و تخریب های اقتصادی و اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است. این تحقیق تلاش می کند تا با استفاده از روش بودجه آبی تورنت ویت، وضعیت تعادل آبی ایستگاه سینوپتیک شیراز را برای مدت 58 سال (2009-1951 میلادی و یا 1387-1330 شمسی) متوالی را بررسی نموده و با برآورد تعداد دفعات وقوع پدیده خشکسالی، شدت آنها را نیز اندازه گیری کند. روش بودجه آبی تورنت- ویت با استفاده از پارامترهای متعدد عوامل طبیعی مانند درجه حرارت، سرعت باد، درخشش و تابش خورشید، بافت و ساختار و یا چگالی خاک در ذخیره سازی آب، رطوبت خاک، تبخیر و تعرق، دوره رشد گیاهان و عمق ریشه آنها و سابقه و پیشینه بارندگی منطقه به منظور برآورد پدیده خشکسالی بکار گرفته شده است. با بکارگیری این روش نشان داده شده است که در هر دوره میزان کمبود و یا مازاد آب درچه ماههائی از سال وجود داشته و با تعیین شاخص خشکی و انحراف معیار آن از میانگین متوسط، مشخص شده است که ایستگاه شیراز در هر ده سال حداقل 3 بار مواجه با پدیده خشکسالی گردیده و از سال 2000 میلادی به بعد بر تعداد دفعات وقوع آن افزوده شده است، به گونه ای که این منطقه از سال2000 تا 2009 میلادی 35 بار تحت تأثیر این پدیده قرار گرفته است که تعداد 5 بار مورد اصابت خشکسالی حاد و حادترین آن مربوط به سال 2001 بوده و سال 2008 نیز این پدیده با شدت کمتر مجدداً تکرار شده است.
استفاده از تصاویر لندست و داده های زمین مغناطیسی در شناسایی خطواره های گسلی و تحلیل خاستگاه آنها در ناحیه لرستان، زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیرپهنه لرستان، در بخش شمال غرب پهنه زاگرس چین خورده قرار دارد. پوشش رسوبی این زیرپهنه به مانند دیگر بخش های کمربند چین خورده ـ رانده زاگرس، تحت تأثیر فعالیت مجدد ساختارهای زیرسطحی در خلال کوهزایی میوسن پسین زاگرس دچار دگرریختی هایی شده است. از مسائل ساختاری در زیرپهنه لرستان، عدم ارتباط برخی تغییرشکل های سطحی با گسل های سطحی است. در این مطالعه، با استفاده از تصاویر لندست ETM+ ، و با توجه به تغییر شکل های سطحی چون انحنا، قطع شدگی و جدایش ساختارها همچون انحنای اثر محوری چین ها، اقدام به شناسایی و به نقشه درآوردن خطواره های گسلی ـ که می توانند مرتبط با فعالیت گسل های زیرسطحی باشند ـ شده است. این خطواره های گسلی علاوه بر دارا بودن روند شمال ـ غرب (مربوط به گسل های راندگی کمربند چین خورده ـ رانده)، دارای دو روند عمومی دیگر شمال ـ شمال غرب با جدایش راستگرد و شمال شرقی با جدایش چپگرد نیز هستند. برای تحلیل منشأ این خطواره ها، از انطباق آنها با داده های زیرسطحی چون زمین لرزه ها و خطواره های مغناطیسی استفاده شده است. انطباق برخی از خطواره های گسلی شناسایی شده با شکستگی های پی سنگی نشانگر پی سنگی بودن آنهاست؛ و بیشترین انطباق ها به خطواره های گسلی که روند شمال ـ شمال غرب دارند مربوط می شود. به علاوه، انطباق سازوکار و روند برخی از زمین لرزه های رخ داده در زیرپهنه لرستان، با این خطواره های گسلی شناسایی شده نیز مؤید پی سنگی بودن آنهاست. اعتقاد بر این است که این خطواره ها در نتیجه فعالیت مجدد گسل های پی سنگی متأثر از همگرایی ورقه عربی با ایران مرکزی ایجاد شده اند. دیگر خطواره های گسلی که با روند شکستگی های پی سنگی هم روند نیستند، حاصل مراتب فعالیت جوان تر گسل های پی سنگی در پوشش رسوبی اند، به گونه ای که وجود سطوح جدایشی در پوشش رسوبی مانع توسعه فعالیت این گسل های پی سنگی در سطح شده است. تمرکز غالب زمین لرزه های رخ داده در زیرپهنه لرستان در محدوده گسله بالارود و پیشانی کوهستان و همروندی روند این گسل ها با گسلش های زمین لرزه ای، نشان از آن دارد که این دو پهنه از پهنه های اساسی پی سنگی در لرستان به شمار می آیند.
بررسی و پیشنهاد سامانة تعیین موقعیت مبتنی بر عکس مناسب در GIS هر جای گاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت زمان روزبه روز ابزارهای تهیه اطلاعات بصری از قبیل دوربین های عکس برداری، در میان عموم مردم فراگیر شده است. به طوری که در هر زمانی برای اکثر افراد، امکان ثبت اطلاعات بصری محیط اطراف فراهم آمده است. با توجه به سطح وسیعی دسترسی افراد به این ابزارها می توان آنها را بستر مناسبی برای ارائه سرویس های مکانیِ هرجای گاه دانست. در مقاله حاضر، یک سامانة تعیین موقعیت همراه مبتنی بر عکس، ارائه و بررسی خواهد شد. در سامانة پیشنهادی، هر کاربر با ارسال یک عکس از یک ساختمان شاخص در نزدیکی خود، می تواند به نقشه منطقه دسترسی پیدا کند. برای این منظور ابتدا پایگاه داده ای از عکس ساختمان های منطقه تهیه می شود. سپس با دریافت هر عکس از کاربران، عکس دریافتی با عکس های موجود در پایگاه داده مقایسه می گردد و در صورت یافتن عکس مشابه آن در پایگاه داده، نقشه منطقه آن ساختمان برای کاربر ارسال می شود. برای مقایسه عکس ها از الگوریتم استخراج خودکار عوارضِ متناظر، بین عکس های مشابه به نام SIFT استفاده شده است. با مقایسه نقاط اصلی استخراج شده از این الگوریتم می توان عکس های مشابه را شناسایی کرد. در تحقیق حاضر با انجام تغییرات جزئی بر روی این الگوریتم ضمن کاهش زمان اجرا، میزان توانایی الگوریتم در تعیین ساختمان مشابه نشان داده خواهد شد. در پایان، نتیجة انجام پردازش های حالت استاندارد این الگوریتم با حالت اصلاح شدة آن برای تعدادی عکس ارائه می گردد و همچنین نشان داده خواهد شد که با استفاده از الگوریتم دوم، تغییر زیادی در صحت عملکرد سامانه رخ نمی دهد.