فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۲٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با به کارگیری ابزارهای تحلیلی GIS میتوان وضعیت موجود را مورد تحلیل قرار داده و با اولویت دهی به امر توسعه منطقه ای، بهینه ترین مکان ها را شناسایی نمود. بخش صنعت شهرستان آباده به علت کمبود سرمایه برای سرمایه گذاری صنعتی در سطح شهرستان، نبود سرمایه گذار و توجه نکردن مسئولین به فرصتها و پتانسیلهای شهرستان برای سرمایه گذاری و در نتیجه تاخیر در سرمایه گذاری صنعتی، دچار توسعه نیافتگی است. در مقاله حاضر سعی بر این است تا با بهره گیری از سیسنم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدلهای رگرسیونی و میانگین وزنی و مرکز میانه، ضمن سنجش توسعه نیافتگی صنعتی شهرستان آباده، راهکارهایی در جهت توسعه صنعتی ارائه گردد و مکان بهینه را جهت احداث واحدهای صنعتی شهرستان شناسایی شود تا از این طریق گامی به سوی توسعه یافتگی این شهرستان به ویژه در بخش صنعت برداشته شود.
نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده عدم پراکنش جغرافیایی مراکز صنعتی در سطح شهرستان آباده است. که در کل مقاله به آن پرداخته میشود.
پهنه بندی خطر حرکات توده ای با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مطالعه موردی حوضه آبریز سد کرج)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی عوامل موثر در ایجاد پدیده زمین لغزش، مشخص کردن مناطق دارای پتانسیل و پهنه بندی زمین لغزش در حوضه آبخیز سد کرج به روش سلسله مراتبی صورت گرفته است. ابتدا مهمترین عوامل موثر در وقوع زمین لغزشهای رخ داده در منطقه بررسی، سپس نقشه پراکنش زمین لغزش با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی به مقیاسهای 1:50000 مربوط به سال های 1336 و 1382 به بعد و بررسی تصاویر ماهواره ای و انجام عملیات میدانی با استفاده از GPS انجام گردید. درمرحله بعد با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبیAHP عوامل مورد بررسی به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تاثیر آنها است محاسبه و در نهایتا اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با حساسیتهای مختلف تهیه گردید. نتایج نشان داد اکثر زمین لغزشهای وقوع یافته در این حوضه، در پهنه بسیار حساس که توسط مدل پیشنهادی مشخص شده بود، قرار گرفته اند.
کاربرد مدل یکپارچه سیلاب شهری درکلان شهرها (مطالعه موردی: شمال شرق تهران)
حوزههای تخصصی:
پدیده سیلاب به دلیل گسترش شهرهای بزرگ چهره جدیدی پیدا نموده است و تحت عنوان سیلاب شهری جایگاهی جدید را در مطالعات شهری باز نموده است. مدیریت سیلاب شهری به دلیل ویژگی خاص شهرها، بر یکپارچگی مدیریت داده ها استوار است که این یکپارچگی به کمک عوامل جغرافیایی و تکنیک های ارتباط داده ای محقق است. در این پژوهش بخش هایی از شمال و شمال شرق تهران، کلان شهر ایران به دلیل تأثیر حوضه های بالادست در سیل خیزی آن انتخاب شده است که شامل حوضه های درکه، دربند و جاجرود می باشند. با استفاده از تکنیک های موجود در سیستم های اطلاعات جغرافیایی، ساختار داده مکانی آن تولید شد که علاوه بر 3 حوضه فوق، بخش هایی از مناطق 3،1 و 4 را در بر گرفت. منطقه مورد نظر به عنوان یک واحد مطالعه و مدیریت سیلاب در نظر گرفته شد و به زیر واحدهای مدیریتی تقسیم شد. سایر عناصر فیزیکی شهر نیز از جمله مناطق مسکونی و شبکه خیابان ها در ساختار داده زیر واحدها قرار گرفت و المان های زیر حوضه، خطوط تمرکز و نقاط خروجی به عنوان عناصر ارتباطی در الگوی داده ای قرار گرفتند. تحلیل های انجام شده نشان داد که برای کاهش سیلاب در تهران می توان سیلاب های بالادست تهران را کنترل نمود، که در این راستا 4 نقطه برای مدیریت سیلاب های بالادست مکان گزینی شد که با مطالعات میدانی موقعیت آنها نسبت به مسیل های فعلی به دست آمد. مقایسه خطوط تمرکز واحدهای به دست آمده نشان داد که به دلیل آشفتگی فضایی المان های شهری، به استثنای حوضه درکه، انطباق مناسبی بین خطوط زهکشی طبیعی و شبکه مسیل های فعلی وجود ندارد. از طرف دیگر نتایج مقایسه با شبکه اتوبان ها و خیابان های شهری بیان نمود که این شبکه ها نقش ویژه ای در هدایت و گسترش سیلاب ها به سایر مناطق شهری ایفا می کنند. به عبارت دیگر چون شبکه ارتباط شهری بدون توجه به جهت زهکشی طبیعی تهران ایجاد شده و از طرف دیگر سطح زمین و ساخت و سازهای غیر اصولی ، مسیل های تهران را از هدایت سیلاب ها ناتوان ساخته است. این وظیفه را بیشتر المان های شهری مانند اتوبان ها، خیابان ها و کوچه ها انجام می دهند، لذا صدمات سیلاب اگرچه محلی است اما هزینه های زیادی را بر تهران تحمیل می کند. یکپارچه سازی داده های شهری می تواند راهبردی برای مدیریت سیلاب در کلان شهرها از جمله تهران باشد.
کاربرد منحنی های هیپسومتری بی بعد در ارزیابی مساحتهای در حال فرسایش و رسوبگذاری در حوضه آبخیز بانه
حوزههای تخصصی:
از مهمترین ویژگی های حوضه ها که در فرایند فرسایش تاثیر زیادی دارند می توان به ویژگی های فیزیکی اشاره کرد . در این بین ویژگیهای ارتفاعی و توپوگرافی به طور مستقیم و غیر مستقیم در فرآیند فرسایش تاثیر گذار هستند و سایر پارامترهای تاثیر گذار از جمله اقلیم حوضه ها ( میزان و نوع بارش ) و خاک را که در وضعیت فرسایش در سطح حوضه ها بسیار مهم هستند ، متاثر می سازند .بنابراین برای ارزیابی وضعیت فرسایش و رسوب در سطح حوزه بانه ، جدول و منحنی های هیپسومتری بی بعد واقعی و تئوریک محاسه و ترسیم شده اند . با توجه به آنها ، متوجه می شویم که حوضه بانه ضمن فرسایش و رسوب گذاری ، نسبت به حالت تعادل فاصله نسبتا بیشتری داشته و جوان تر است .
حساب دوگان گراف و کاربردهای آن در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای حل برخی از مشکلات، یا برای ساده سازی آنالیزها در گراف، می توان تغییراتی را در ساختار آن ایجاد کرد. دوگان گراف یکی از مصادیق این تغییر محسوب می شود. دوگان گراف خطی یکی از انواع تعریف شده دوگان گراف است که برای بیان گراف های دارای گره های وزن دار پیشنهاد شده است. در این مقاله مفهومی به عنوان حساب دوگان گراف خطی، بر مبنای این دوگان گراف معرفی شده است. برای این منظور، دوگان خطی ( ) و دوگان خطی معکوس ( ) معرفی، و نحوه استخراج آنها شرح داده می شود. همچنین نشان داده خواهد شد که این چارچوب می تواند کاربردهای فراوانی داشته باشد. یکی از مهم ترین کاربردهای آن، یافتن دور همیلتونی در گراف است. به عبارت دیگر، با استفاده از تبدیلات بین دوگان گراف و گراف اولیه می توان دورهای همیلتونی را، که تا کنون یافتن آنها در گراف بسیار دشوار بوده است، به دورهای اویلری تبدیل کرد. بدین وسیله حل مسائل بسیار ساده تر خواهد شد. دور همیلتونی کاربردهای فراوانی در حوزه GIS و علوم مرتبط با اطلاعات مکانی دارد. از آن جمله می توان به طراحی مسیر در حمل و نقل، مدیریت بحران، مخابرات و شبکه های آب و برق و گاز اشاره کرد. در این زمینه، نمونه موردی کوچکی که روش ابداعی در این مقاله در آن به اجرا درآمده نیز آورده شده است.
بررسی روش های وزن دهی اطلاعات مکانی در GIS (مطالعه موردی: تهیه نقشه پتانسیل معدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکتشاف معادن جدید دارای اهمیت زیادی برای انسان هاست. سامانه های اطلاعات جغرافیایی (GIS) می توانند به شکل موثری در جمع آوری، وزن دهی، تجزیه و تحلیل و نمایش اطلاعات مکانی در جهت کمک به فرایندهای اکتشافی عمل کنند. موفقیت اکتشافات معدنی بستگی زیادی به عواملی چون تعیین عناصر تاثیرگذار، تعیین میزان تاثیر آنها و تعیین مدل های مناسب برای تلفیق عناصر مذکور دارد. هنگام تلفیق اطلاعات به منظور نشان دادن میزان اهمیت نسبی این عوامل، از اعدادی به نام وزن استفاده می شود و این اعداد تاثیر مستقیم و بسزایی در نتایج هر مدل تلفیق اطلاعات دارند.
روش های وزن دهی به دو دسته عمده دانش ـ مبنا و داده ـ مبنا تقسیم می شوند. در این مقاله، دو روش وزن دهی معرفی شده و مورد ارزیابی قرار گرفته اند که عبارت اند از: پردازش تحلیلی سلسله مراتب و شبکه های عصبی مصنوعی، که روش نخست در زمره روش های دانش ـ مبنا جای دارد و روش دوم در حوزه روش های داده ـ مبنا قرار می گیرد.
به منظور ارزیابی مدل ها، اطلاعات یک کانسار مس در علی آباد یزد مورد استفاده قرار گرفت. مطالعات اکتشافی این کانسار شامل مطالعات زمین شناسی، ژئوشیمیایی و ژئوفیزیکی به همراه 26 چاه اکتشافی حفر شده در قالب نقشه های مختلف، آماده شد و برای وزن دهی مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه هر روش مورد استفاده، تهیه نقشه پتانسیل معدنی است.
در آزمون روش ها، روش شبکه های عصبی مصنوعی، روش دقیق تری برشمرده شده است، زیرا این روش توانست پتانسیل ماده معدنی را در تمامی چاه ها به درستی پیش بینی کند، در حالی که موفقیت روش پردازش تحلیلی سلسله مراتب در این زمینه حدود 88 درصد بوده است. این تحقیق نشان داد که شبکه های عصبی مصنوعی قابلیت انطباق پذیری زیادی با داده ها دارند.
تعیین عدم قطعیت حاصل از داده ورودی در خروجی آنالیزهای مسیریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین کاربردهای سامانه های اطلاعات مکانی در زمینه مدیریت بهینه فراهم آوردن تسهیلاتی در حمل ونقل است. قابلیت های تجزیه و تحلیل شبکه در سامانه های اطلاعات مکانی، از جمله محاسبه کوتاه ترین مسیر، می تواند بسیار مفید واقع شود. تا کنون معیارهای مختلفی از قبیل مسافت، زمان سفر، راحتی مسیر، زیبایی مسیر و مانند اینها برای انجام آنالیز کوتاه ترین مسیر در تجزیه و تحلیل شبکه در سامانه های اطلاعات مکانی در نظر گرفته شده اند. اما یکی از موضوعاتی که تا کنون در مورد این مسیریابی ها به آن توجه چندانی نشده، مسئله عدم قطعیت حاصل از خطای داده ورودی در مسیر خروجی است. به عنوان مثال در مورد معیار طول، خطای موقعیت که تابعی از روش جمع آوری داده و مقیاس داده است می تواند در نتیجه آنالیزهای مسیریابی تاثیرگذار شود و نتایج آنالیزهای مسیریابی را تغییر دهد. این عدم قطعیت در مورد معیارهای دیگر مسیریابی نیز وجود دارد. در پژوهش حاضر کوشش شده است که راه حلی برای تعیین میزان عدم قطعیت در مسیریابی های براساس معیار فاصله و زمان ارائه شود. برای این منظور از قوانین انتشار خطا برای مدل کردن عدم قطعیت معیار طول و از نظریه مجموعه های فازی برای مدل کردن عدم قطعیت معیار زمان استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که با استفاده از قوانین انتشار خطا و نظریه مجموعه های فازی در مدل سازی عدم قطعیت معیارهای طول و زمان می توان به جای ارائه مسیری واحد به عنوان خروجی، چندین مسیر مجزا را که هر کدام دارای طول ها و عدم قطعیت های متفاوتی هستند، به کاربر ارائه داد. آنگاه کاربر براساس نیاز خود مسیر مناسب را انتخاب خواهد کرد. نظریه ها و روش های ارائه شده در این مقاله در مطالعه ای موردی اجرا شده است. نتایج به دست آمده در مطالعه مذکور نشان داد که مدل کردن عدم قطعیت در آنالیزهای مسیریابی براساس معیار فاصله و زمان می تواند منجر به مسیرهایی هر چند کمی طولانی تر، اما مطمئن تر شود.
طراحی و پیاده سازی نقشه های متغیر مقیاس برای سامانه های ناوبری خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه، مهم ترین وسیله برای ارائه اطلاعات ناوبری به رانندگان در سامانه های ناوبری خودروست. کیفیت نقشه های ارائه شده به رانندگان تاثیر بسیار زیادی بر استفاده پذیری و کارایی سامانه دارد. در این زمینه، نمایش نقشه های متناسب با وضعیت ها و شرایط بافتی کاربران نقشی حیاتی دارد. کاربران در شرایط متفاوت به نقشه هایی با ابعاد بزرگ نمایی و سطح جزئیات متفاوتی نیاز دارند تا بتوانند الزام ها و خواسته های اطلاعاتی شان را به راحتی مرتفع سازند. از آنجا که استفاده از سامانه ناوبری فعالیت اولیه و اصلی رانندگان نیست، باید انتخاب مقیاس مناسب و نمایش نقشه در آن مقیاس به صورت هوشمندانه و خودکار به وسیله سامانه انجام پذیرد. در این مقاله، روشی برای تعیین خودکار سطح بزرگ نمایی و نیز سطح جزئیات نقشه به منظور ارائه نقشه هایی خوانا در وضعیت های مختلف کاربری پیشنهاد شده است. مقادیر دو مورد پیش گفته براساس بافت هایی که کاربر در آن قرار دارد به دست می آید، از این رو پردازشگری بافت آگاه در این روش مورد استفاده قرار گرفته است. پردازشگریِ بافت آگاه، نوعی پردازشگری است که سامانه ها را قادر می سازد تا بافت جاری کاربر را برگیرند و رفتار خود را براساس آن سازوار کنند. در مقاله حاضر بافت های مختلفی که می توانند بر روی مقیاس نقشه تاثیرگذار باشند، مورد مطالعه قرار گرفته و روشی برای انتخاب مقیاس مناسب در مقادیر بافتی مختلف ارائه شده است. همچنین نحوه سازوار کردن مقیاس نقشه با بافت های جاری مدل سازی شده و براساس آن یک سامانه ناوبری خودروی بافت آگاهِ نمونه، با قابلیت نمایش نقشه در مقیاس های متناسب با بافت، طراحی و پیاده سازی گشته است.
توسعه و ارزیابی سامانه اطلاعات مکانی عامل مبنا به منظور تعیین تاثیر توده های آلودگی هوا بر روی محدوده های ریسک زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر آن است که با طراحی و ارزیابی سامانه عامل مبنای مکانی، اطلاعات مربوط به توده های آلودگی زیست محیطی را به صورت آنی و از طریق تصاویر ماهواره ای NOAA استخراج کند و سپس تاثیر آنها را بر روی محدوده های زیست محیطی جنگلی به صورت مناطق ریسک مشخص گرداند. در این کاربرد، آلودگی هوا پدیده ای است که به اشکال گوناگون باعث به وجود آمدن ریسک در محدوده های جنگلی می گردد. لذا به دست آوردن تمامی تاثیرات آلودگی هوا بر محدوده های جنگلی امری دشوار قلمداد می شود. با این حال برخی از تاثیرات آن از قبیل تاثیر بر رشد پوشش گیاهی منطقه را می توان به عنوان عاملی ضروری تر در فرایند تصمیم گیری وارد ساخت. برای بررسی این موضوع، پیامد انتشار آلودگی ناشی از آتش سوزی چاه های نفت کویت در سال 1991 و تاثیر آن بر جنگل های جنوب غربی کشور در نظر گرفته شده است. بررسی تصاویر نیم روزانه NOAA-AVHRR به خوبی آشکار می سازد که آلودگی به سمت مرز ایران حرکت کرده و منابع طبیعی و جنگل های جنوب غربی کشور را تهدید کرده است. با در نظر گرفتن شواهد مذکور، ردیابی، تخمین و ارزیابی سریع و آنی محدوده های ریسک، امری ضروری به شمار می آید. این مقصود با طراحی سامانه هوشمند عامل مبنایی که در آن ابزارهای مرتبط با سامانه اطلاعات مکانی و سنجش از دور یکپارچه شده اند، محقق می گردد. در آن سامانه به منظور استنتاجگری، روش های مختلف یادگیری ژنتیکی قوانین ارزیابی می شوند و قوانین بهینه مشخص می گردند. با توجه به اینکه دو پدیده مورد نظر (آلودگی هوا و محدوده ریسک) دارای مرز نامعلوم و ماهیتی نامعین هستند، لازم است که وضعیتی قابل پیش بینی از قوانین برای آنها در نظر گرفته شود و مطابق آن برای هر دوره محاسباتی، فرایند تنظیم و یاد گیری قوانین استنتاج در شرایط نامعین، اجرا گردد. لذا مناطق ریسک به صورت آنی و هوشمند تعیین می شوند و روش های مختلف یادگیری ژنتیکی به همراه استنتاجگری مکانی فازی، با استفاده از داده های استخراجی از تصاویر ماهواره ای لندست TM مورد ارزیابی قرار می گیرند.
ایجاد GIS همراه برای مدیریت حوادث در بستر SDI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمع آوری و استفاده از اطلاعات مکانیِ مربوط به وضعیت کنونی حادثه در کمترین زمان ممکن، از نیازهای اصلی و اساسی در مدیریت بهینه حوادث به شمار می آید. برای این منظور لازم است هر یک از سازمان های دخیل در مدیریت حادثه، جمع آوری بخشی از اطلاعات مکانی مورد نیاز را برعهده گیرند و با به اشتراک گذاری این اطلاعات، آن را در دسترس سایر نهادهای مسئول قرار دهند.
تحقیقات گذشته نشان داده اند که زیرساخت داده مکانی (SDI) و سامانه اطلاعات مکانی تحت وب چارچوب مناسبی برای مدیریت اطلاعات مکانی در شرایط بحرانی قلمداد می شوند. اگرچه مدل های مفهومی SDI برای مدیریت بحران شرح و بسط داده شده اند، ولی با توجه به کاربرد شبکه های بی سیم و فناوری های وابسته به آن ـ از قبیل GIS همراه ـ لازم است مدل های مذکور براساس ویژگی های شبکه های بی سیم و فناوری های مرتبط توسعه یابند.
در پژوهش حاضر ابتدا مدل مفهومی SDI مدیریت بحران برای استفاده از محیط های بی سیم و GIS همراه شرح و بسط یافت. سپس براساس مدل مفهومی توسعه یافته، طراحی، توسعه و پیاده سازی GIS همراه نمونه برای استفاده ماموران امداد به منظور مدیریت بهینه حوادث صورت پذیرفت. در ادامه، سامانه پیاده سازی شده مورد آزمون و ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور ابتدا سناریویی فرضی برای امدادرسانی در منطقه تشریح شد و براساس آن کارایی سامانه در پاسخگویی به نیازمندی های موجود در سناریو بررسی گردید. در پایان چنین نتیجه گیری شد که با توجه به سناریوی طراحی شده و آزمودن سامانه نمونه GIS همراه، استفاده از محیط های بی سیم و سامانه های اطلاعات مکانی همراه در بستر SDI موجب تسهیل و ارتقای کیفیت مدیریت حوادث می شود.
ارزیابی مدل های شبکه عصبی و درخت تصمیم برای تشخیص مناطق ابری در تصاویر ماهواره نوآ بر روی گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای مطالعه سطح زمین با تصاویر ماهواره ای، طبقه بندی و تشخیص درست پیکسل های ابری امری ضروری به شمار می آید. از میان روش های طبقه بندی موجود می توان به مدل های شبکه عصبی و درخت تصمیم در داده کاوی اشاره کرد که الگوریتم های متعددی از این دو دسته مدل، شکل گرفته و توسعه یافته اند. به منظور ارزیابی دقت این مدل ها در طبقه بندی و انتخاب بهترین آنها، یازده الگوریتم از این دو دسته مدل ارزیابی شدند. بدین منظور با انتخاب 40000 پیکسل با ویژگی های مناطق ابری، صاف، برفی و آب در چهار کلاس از تصاویر کالیبره شده ماهواره نوآ بر روی گستره ایران در فصول مختلف سال و با استخراج اطلاعات پنج باند نوآ محاسبه نسبت های باندی NDVI، نسبت بازتابندگی باند یک به بازتابندگی باند دو و اختلاف دمای درخشندگی باند پنج با دمای درخشندگی باند چهار و معرفی آنها به عنوان متغیرهای ورودی، دقت هر یک از الگوریتم ها در طبقه بندی این کلاس ها مقایسه شد. زمان اجرای سریع الگوریتم های درخت تصمیم در مقایسه با اجرای کندتر الگوریتم های شبکه عصبی و شفاف بودن تصمیمات گرفته شده در مدل های درخت تصمیم از مزایای این دسته مدل های طبقه بندی است. در نهایت بعد از تشکیل ماتریس تطابق که تعداد درستی و خطا در طبقه بندی پیکسل ها را نشان می دهد، مشخص شد که در بین یازده الگوریتم مورد مقایسه، الگوریتم درخت تصمیم C5، با 43 مورد خطا در تشخیص پیکسل های ابری، با دقتی معادل 56/99 درصد دارای بهترین دقت در طبقه بندی است. نیز با توجه به مزایای ذکر شده برای این دسته مدل های طبقه بندی، C5 مناسب ترین الگوریتم برای طبقه بندی پیکسل های ماهواره ای و تشخیص پیکسل های ابری شناخته شد.
تاریخچه ی نقش و نقشه نگاری
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل ژئواکونومیک روابط تجاری - اقتصادی ایران با کشورهای CIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اینکه پتانسیل های اقتصادی ایران از یک طرف و از طرف دیگر ضعف اقتصادی کشورهای تازه استقلال یافته و موقعیت محصور آنها در خشکی کوچک ترین بهانه طرفین برای برقراری روابط از نوع همکاری های گسترده تجاری- اقتصادی می باشد، در حال حاضر بررسی و تحلیل مبادلات بازرگانی ایران با کشورهای CIS حاکی از این است که روند جاری در روابط تجاری- اقتصادی ایران با این کشورها بلحاظ منطق ژئواکونومیکی از جایگاه مناسبی برخوردار نیست. درواقع، تعبیر ساده ژئواکونومیکی از روابط تجاری- اقتصادی ایران با کشورهای CIS، انقباض در گستره جغرافیایی قدرت اقتصادی ایران در منطقه و به تبع آن کاهش قدرت رقابت و نقش آفرینی های سیاسی- اقتصادی آن در عرصه معادلات ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی منطقه می-باشد. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل جایگاه اقتصادی ایران در روابط تجاری- اقتصادی با کشورهای CIS از دید ژئواکونومیکی است.
تهیه نقشه و تخمین سطح زیرکشت برنج در شهرستان ساری با استفاده از تصاویر ماهواره ای رادارست ( RADARSAT )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری و برنامه ریزی در زمینه رشد کشاورزی و بهبود اوضاع و احوال روستاها و روستاییان نیازمند آمار و اطلاعات درست و بهنگام است. در ایران به دست آوردن آمار مربوط به کشاورزی، بیشتر از طریق کارشناسی و روش های سنتی صورت می پذیرد. بررسی ها نشان داده است که این روش ها دارای خطاهای زیادی است. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از روش های جدید ـ ازجمله بهره گیری از تصاویر ماهواره ای و فناوری های سنجش از دور ـ با خطای کمتری به تولید آمار و اطلاعات کشاورزی بپردازد. از درهم آمیختن داده ها در قالب سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) می توان ضمن رسیدن به نتایجی با دقت و صحت بیشتر، امکان ذخیره و بازیابی، تجزیه و تحلیل، اندازه گیری، ترکیب و مدل سازی فعالیت های مختلف مدیریت منابع زمینی را فراهم آورد. در این پژوهش از تصاویر ماهواره ای رادارست دریافتی در سال 1998 و مقایسه آن با تصاویر اپتیکی لندست برای تهیه نقشه و تخمین سطح زیر کشت برنج در شهرستان ساری استفاده شده است. بعد از همسان سازیِ مختصاتیِ داده های موجود، از روش های متفاوت پردازش تصویر ـ ازجمله طبقه بندی تصاویر برمبنای روش حداکثر مشابهت (MLC) ـ برای شناسایی و تمییز زمین های برنجکاری استفاده شد. مقایسه نتایج به دست آمده با نقشه های کشت برنج موجود بیانگر آن است که روش های کسب آمار کشاورزی از طریق فناوری های سنجش از دور، بسیار دقیق تر از روش های سنتی کسب آمار و اطلاعات مکانی است.
تعیین مناطق آسیب پذیر در برابر خشکسالی های احتمالی با استفاده از شاخص MFI و نقش آن در پراکنش مراکز جمعیتی دشت سراب
حوزههای تخصصی:
اهداف تحقیق حاضر استفاده از داده های مربوط به نقشه های دوره خشکسالی و ترسالی و مقایسه روند تغییرات داده ها به منظور تعیین نوسانات رطوبتی می باشد. بدین منظور ابتدا داده های باران سنجی ماهانه ایستگاه های موجود در دشت سراب با استفاده از شاخص SPI (به عنوان یک استاندارد) بررسی شد. داده های حاصله به محیط GIS منتقل گردید و با استفاده از برنامه های جانبی نسبت به درون یابی متناسب داده ها در محیط GIS اقدام شد. در ادامه ارزیابی حساسیت سطح زمین در مقابل نوسانات عنصر بارش با روابط ریاضی مدل سازی شد. نتایج نشانگر بالا بودن مقدار حساسیت پیکسل هایی است که از نوسانات رطوبتی بالاتری برخوردار هستند. مقایسه پراکنش نقاط روستایی با نتایج حاصل از شاخص MFI، نشانگر همبستگی بالایی بین تعداد خانوار و نیز تعداد نقاط سکونتگاه روستایی با شاخص نوسان رطوبتی می باشد
ارزیابی و اولویتبندی مناطق آزاد تجاری ایران با استفاده از روش MADM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و جایگاه مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی در تعامل با اقتصاد جهانی، توجه ویژه به چنین مناطقی ضرورت یافته و رتبهبندی و اولویتبندی فعالیتهای اقتصادی آنها از اهمیت خاصی برخوردار میشود، از این رو در این مقاله بهمنظور تخصیص هر چه بهینهتر منابع اقتصادی کشور، اولویتبندی مناطق آزاد با استفاده از روشهای تصمیمگیری چندمتغیره برای سال 1383 مورد آزمون قرار گرفته و سپس بهمنظور ترکیب بهینه نتایج تکنیکهای بهکار رفته با استفاده از روشهای مختلفی چون (بوردا، کوپلند و پوزت) رتبهبندی نهایی مناطق صورت گرفته است. نتایج بهدست آمده از ترکیب روشهای مذکور حاکی از آن است که منطقه آزاد کیش از بالاترین رتبه برخوردار بوده و پس از آن به ترتیب مناطق آزاد قشم و چابهار قرار دارند، از این رو میتوان به افزایش سرمایهگذاریهای خارجی و دستیابی به بازار جهانی و منطقهای با استفاده از این رتبهبندی توجه کرد.