فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
113 - 128
حوزههای تخصصی:
فضای ورودی شهرها مسیر حرکتی (بین بستر طبیعی بیرون شهر با محیط مصنوع درون آن) است که جریان ورود به شهر از طریق آن میسر می شود و از شخصیت و هویت مستقلی برخوردار می باشد. در این بین گسترش خودبه خود و توسعه بی رویه و بدون برنامه شهرها و توجه نکردن به الگوهای توسعه فضایی مناسب باعث ضعف در شکل و محتوای فضاهای ورودی شهرها در ایران گردیده است، و این امر آسیب جدی به سیما و هویت شهرها وارد کرده است. این مقاله باهدف ارزیابی کیفیت کالبدی و کارکردی ورودی های شهری به ارزیابی مبادی ورودی شهر یزد به عنوان یک قطب گردشگری می پردازد. پژوهش حاضر ازنظر نوع کاربردی و ازنظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی و به کمک ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. بدین ترتیب که جامعه آماری این تحقیق را گردشگران واردشده به شهر یزد تشکیل می دهد. با توجه به آمار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان یزد از تعداد گردشگران واردشده به شهر یزد در بهار 1397 از طریق سه ورودی و با استفاده از فرمول کوکران 320 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (توزیع فراوانی و درصد) و روش آمار استنباطی) آزمون T یک طرفه، کروسکال والیس) بهره گرفته شده است. مجموعه معیارهای تحقیق شامل وضعیت ورودی های شهر ازنظر کیفیت معابر، امکانات خدماتی، زیبایی و بازنمایی هویت شهر می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که گردشگران، کیفیت ورودی های شهر یزد را ازنظر شاخص های موردنظر در حد متوسط ارزیابی کرده اند به طوری که هیچ کدام از ورودی ها به بازخوانی هویت شهر نمی پردازند و در مقایسه سه ورودی با یکدیگر، ورودی یزد- کرمان ازنظر گردشگران در سطح پایین تری قرار دارد.
تحلیل نقش جنسیت در الگوی رفت و آمد شهری مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
91 - 100
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرها به دلایلی از جمله ساختار مکانی، روابط و مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فضایی به سرعت در حال تغییر و تحول اند. این موضوع بیانگر توجه اساسی به نگرش های جدید در مدیریت شهری است. از سویی فضاهای شهری به عنوان تجلیگاه کالبدی شهر باید بسترهای لازم را در دسترسی و تأمین خدمات مورد نیاز استفاده کنندگان فراهم سازند و از دگر سو شرایطی را ایجاد کنند تا همه استفاده کنندگان و شهروندان (اعم از مرد و زن) به گونه ای عادلانه از فضا بهره جویند. در همین راستا هدف پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار یا الگوی سفر زنان در سطح شهر زنجان است. روش مطالعه توصیفی_تحلیلی و دارای ماهیتی کاربردی است. جامعه آماری تحقیق زنان 50- 15 ساله شهر و حجم نمونه 383 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی اطلاعات برداشت شده است. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون کروسکال_والیس، تحلیل واریانس صورت گرفته است. به منظور آزمون پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه نشان دهنده وجود رابطه معنی داری بین مالکیت خودرو، اشتغال، ساختار خانوار و رفتار سفر است. نتایج نشان می دهد، ضریب بالای مالکیت اتومبیل شخصی سبب تحرک بیشتر زنان شاغل در سطح شهر شده است. در این میان زنان دارای فرزند بیش از مردان در طول روز رانندگی می کنند و به منظور انجام امور روزانه وابستگی بیشتری به اتومبیل شخصی دارند؛ چرا که حمل ونقل عمومی نتوانسته پاسخگوی نیازهای جابه جایی و دسترسی سریع زنان در جامعه شهری باشد.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی و اقتصادی روستاییان در بهره برداری شبکه آبیاری دشت ارایض در شهرستان شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرار گرفتن ایران در زمره کشورهای خشک جهان و دارا بودن منابع آب محدود از یک سو و استفاده بیش از 90 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی از سوی دیگر، ضرورت مدیریت و بهره برداری از آب کشاورزی را دو چندان ساخته است. در همین راستا پروژه بزرگ دشت ارایض به عنوان بخشی از ط رح توس عه اراضی دشت های خوزستان و ایلام به مرحله اجرا درآمد. مناطق روستایی دهستان چنانه در شهرستان شوش که در واحدهای عمرانی 2 و 3 دشت ارایض قرار گرفته ، جامعه آماری بوده است. هدف تحقیق، تحلیل وضعیت مشارکت روستاییان در پروژه و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. روش مورد بررسی در این پژوهش به صورت کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 134 نفر از بهره برداران ساکن در روستا است. یافته های پژوهش نشان داد میزان مشارکت روستاییان در مرحله طراحی و تمایل به مشارکت در بهره برداری از پروژه در سطح متوسط به بالایی قرار دارد ولی میزان مشارکت در مرحله اجرای پروژه در سطح بالایی نیست. در مجموع در حدود سه چهارم از پاسخگویان وضعیت مشارکت خود را در سطح متوسط ارزیابی نموده اند. درآمد سالیانه بهره برداران، اعتماد بین شخصی، اعتماد نهادی، مشارکت ذهنی، تعلق مکانی، حمایت اجتماعی و همبستگی اجتماعی با میزان مشارکت روستاییان در مدیریت و بهره برداری از پروژه رابطه مثبت و معناداری دارد. متغیر سن بهره برداران با میزان مشارکت آنها از رابطه معکوس و منفی برخوردار است. میزان مشارکت بر حسب سطح تحصیلات بهره برداران نیز تفاوت معناداری دارد. سابقه کار کشاورزی و توانمندی اقتصادی بهره برداران با میزان مشارکت آنها رابطه معناداری ندارد. تقویت اعتماد از دست رفته روستاییان به مجریان پروژه که به دلیل ناکارآمدی پروژه های پیشین اتفاق افتاده است و همچنین توانمندسازی آنها می تواند زمینه تقویت مشارکت روستاییان را در این پروژه و پروژه های آتی فراهم سازد.
استراتژی توسعه منطقه ای (RDS) راهکاری نوین جهت توسعه متوازن منطقه ای (مطالعه موردی: شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان رشت همواره شاهد تجمع و انباشت منابع و امکانات عمده استان در خود بوده است. هدف این پژوهش بهره گیری از استراتژی توسعه منطقه ای (RDS) جهت دستیابی به توسعه متوازن بوده است؛ بدین منظور با روش موریس جهت تحلیل توسعه یافتگی شهرستان ها به ارزیابی و تعیین میزان برخورداری از خدمات و امکانات منتخب و همچنین به تعیین جایگاه شهرستان های استان با استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی پرداخته شده است. نتایج روش موریس نشان داد که شهرستان توسعه یافته ای در استان وجود نداشته و شهرستان رشت با میانگین 7.19 رتبه اول و شهرستان های بندرانزلی با میانگین 6.90، آستارا با 6.74، لاهیجان با 6.48 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. نتایج روش شاخص بندی نیز نشان داد شهرستان رشت در بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی به ترتیب رتبه های دوم؛ چهارم و اول را کسب نموده است. این پژوهش جهت دستیابی به توسعه متوازن و متعادل نمودن روابط متقابل؛ از الگوی استراتژی توسعه ی منطقه ای بهره گرفته است. RDS با تقویت رقابت پذیری و جهت دادن به جریان ها (جمعیت، کالا، سرمایه)، موجبات کاهش نابرابری منطقه ای، افزایش کارایی فضا و توسعه متوازن منطقه ای را فراهم می نماید.
بررسی تغییرات مسکن روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن روستایی، مفهومی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. کارکرد مسکن علاوه بر سرپناه، فراهم کردن شرایط مطلوب برای تحقق فعالیت های خانوادگی است. مسکن روستایی به عنوان عنصری مادی و فرهنگی، در سال های اخیر تغییرات وسیعی داشته است. این عنصر فرهنگی علاوه بر نقش سکونت، بخشی از فضای اشتغال، تولید و انبار ملزومات زندگی نیز به شمار می آید. در دهه های اخیر، تغییرات شگرفی در ساختار و کارکرد مسکن روستایی پدید آمده است؛ به طوری که کارکرد مسکن که در ارتباط با معیشت و فعالیت اقتصادی خانواده بوده، از بین رفته است و پاسخگوی نیاز جامعه روستایی نیست. این پژوهش با توجه به هدف، توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات میدانی، از روش های آماری استفاده شد. جمع آوری اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت و جامعه آماری، جمعیت روستایی استان مازندران در سه تیپ جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی است. حجم نمونه با فرمول کوکران 465 نفر تعیین شد. نتایج نشان می دهد درنتیجه تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی، تغییراتی در مسکن روستایی از جمله تغییر در فضای اختصاصی دام، انبار علوفه، محل پخت نان، محل ذخیره سوخت های فسیلی، فضای آشپزخانه، آشپزخانه اپن، فضای اختصاصی خواب و پذیرایی و ایوان به وجود آمده است. این تغییرات به دنبال توسعه کالبدی و خدماتی روستاها و تحت تأثیر فرهنگ شهری در روستاها به وقوع پیوسته و درنهایت به تغییر کارکرد اقتصادی و اجتماعی مسکن منجر شده است.
The Analysis of Obstacles to the Capacity Development of Gardening Exploitation in Rural Areas (Case Study: Padena Olya Dehestan of Semirom County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The aim of this study is to identify and prioritize the obstacles to capacity development in gardening exploitations of the villages of Padena Olya in Semirom County. Design/methodology/approach - The present study has been done with causal - descriptive research method and the data has been completed using questionnaire and interview tools. In addition, 273 samples were chosen (using Cochran formula) from the family farming of Padena Olya Village as the statistical population and it has been completed by the random sampling method. Data analysis is done using both quantitative method, including descriptive and inferential statistics (path analysis and structural equation modeling using Amos Graphic software), and qualitative method, including Atlas software. Findings - The analysis of qualitative findings based on semi-structured interviews and focus groups showed that the main obstacles related to capacity development are of social, economic, and environmental dimensions. Data coding based on the grounded theory also showed the most important obstacles in marketing categories, the environmental obstacles, the obstacles of participation, also and educational and promotional obstacles. Finally, the quantitative data analysis using structural equation modeling, in addition to the obstacles presented in the qualitative model, has estimated production capacities and empowerment as mediating variables in the final model of capacity development obstacles in the study area. The economic obstacles with 0.33 and environmental obstacles with 0.17 have the greatest effect on the lack of capacity development of the exploitations in the study area, respectively. Research limitations/implications - They include the lack of cooperation of relevant organizations in the presentation of information, as well as the low interest of operators to participate in the interview and cooperation to collect the qualitative data which led to an increase in the duration of attendance within the study area, held more group sessions, and thus slowed down the process of study. Practical implications - We propose a plan for increasing government support to gardener in various affaires, such as increasing the share of insurance premiums. It is also advisable to attempt to determine the fair price or the guarantee purchase of the gardeners' products and create cooperatives to manage the sales and marketing of the product to remove the brokers and dealers. Originality/value - The present study stresses the capacity development process of horticulture through identifying and analyzing the effects of obstacles and capacity building and empowerment of farmers. This research explores the hidden variables and the barriers to capacity development in gardening exploitations.
اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر سلامت روان زنان روستایی و عشایری عضو صندوق های اعتبارات خرد (مورد مطالعه: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
210 - 221
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر تحلیل اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر سلامت روان زنان روستایی و عشایری عضو صندوق های اعتبارات خرد استان کرمان است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی است که با استفاده از فن پیمایش انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، 1146 نفر از اعضای صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی و عشایری بود که تعداد 300 نفر از آن ها با بهره گیری از جدول کریجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی ترویج و آموزش کشاورزی و سلامت روان تأیید شد و پایایی آن هم با یک مطالعه راهنما و ضرایب آلفای کرونباخ، محقق گردید (89/0≥ α≥72/0). یافته های حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که مؤلفه های اعتماد اجتماعی، تعامل اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، مبادله اطلاعات با نظام اجتماعی و روابط غیررسمی دارای همبستگی مثبت و معنی داری با متغیر سلامت روان زنان هستند. فزون بر این، طبق نتایج تحلیل رگرسیونی متغیرهای اعتماد اجتماعی، تعامل اجتماعی، انسجام اجتماعی و مبادله اطلاعات با نظام اجتماعی توانستند 9/61 درصد از تغییرات سلامت روان زنان روستایی و عشایری را تبیین نمایند.
ارزیابی توان اکولوژیکی برای تعیین کاربری زراعت در شهرستان قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
690 - 707
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه پایدار و استفاده بهینه و کارا از منابع، در گرو شناخت جامع و دقیق از امکانات، توان ها و محدودیت هایی است که در رسیدن به وضع مطلوب با آن مواجهیم. توسعه و حفظ توان اکولوژیک نیز زمانی محقق خواهد شد که از سرزمین به تناسب قابلیت ها و توانمندی های آن استفاده گردد. در شهرستان قلعه گنج با مساحت حدود 10440 کیلومترمربع، از استان کرمان شرایط متفاوت محیطی با توان محیطی متفاوت برای زراعت وجود دارد. این پژوهش به بررسی و ارزیابی توان های محیطی برای تعیین توان زراعت منطقه پرداخته است. هدف اصلی، تعیین مکان مناسب برای توسعه زراعت است که بیشترین بازده تولیدی را در حال حاضر و در بلندمدت به دنبال داشته باشد. فرآیند ارزیابی توان اکولوژیکی در پژوهش حاضر با استفاده از روش ارزیابی چند متغیره(MCE) صورت گرفت که پس از تعیین کاربری، معیارهای متناسب با هر کاربری با استفاده از مدل های ارزیابی مخدوم برای کاربری های کلان و نیز نظرات کارشناسی انتخاب گردید که این معیارها به دو دسته فاکتور و محدودیت تقسیم شده است. پس از آن استاندارسازی نقشه ها بر اساس دو منطق فازی و بولین صورت گرفت و پس از آن وزن دهی به فاکتورها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گردید. خروجی ترکیب وزنی داده شده شایستگی برای مکان یابی هر کاربری است که در این مطالعه با استفاده از این روش محدوده های مناسب و با توان بالا برای زراعت در شهرستان قلعه گنج به مساحت 89/34615 هکتار پیشنهاد گردید. نرم افزارهای استفاده شده در این مطالعه Expert Choic و Idrisi Selva است.
تحلیل اثرات کارآفرینی بر توسعه پایدار گردشگری روستایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری روستایی قادر به تأمین نیاز گردشگران، فراهم ساختن فرصت هایی برای افزایش رشد اقتصادی، حفاظت از مکان های فیزیکی روستا و بهبود کیفیت زندگی است، این صنعت به صورت هم زمان قادر به افزایش فرصت ها از طریق ایجاد زمینه های همزیستی توسعه پایدار و کیفیت زیست محیطی است. این ویژگی ها باعث شده است تا مفهوم توسعه پایدار به صورت گسترده ای در میان جوامع علمی موردبحث قرارگرفته و توسعه گردشگری پایدار به ابزاری مهم جهت مدیریت پایدار جوامع روستایی مبدل شود. هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر کارآفرینی روستایی برحمایت ساکنان از توسعه پایدار گردشگری با تأکید بر نقش میانجی محیط اجتماعی روستا در روستاهای دهستان سردابه اردبیل است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در دهستان سردابه اردبیل است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 286 خانوار برآورد گردید. داده های پژوهش به صورت اسنادی و پیمایشی(پرسشنامه) جمع آوری شد به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Lisrel استفاده شد یافته های پژوهش نشان داده است که کارآفرینی روستایی بر محیط اجتماعی روستا و حمایت ساکنان از گردشگری پایدار روستا تاثیرمثبت و معناداری دارد. همچنین نشان داد که محیط اجتماعی روستا بر حمایت ساکنان از توسعه پایدار گردشگری موثر بوده و اثرات محیط اجتماعی روستا در رابطه بین کارآفرینی روستایی با توسعه پایدار گردشگری به عنوان نقش میانجی دارای تأثیر مثبت و معناداز است.
ارزیابی الزامات پدافند غیرعامل در همجواری صنایع مورد شناسی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری صنعتی از جمله کاربری های استراتژیک است که بعضاً به دلیلِ بی توجهی به شرایط مکانی، به صورتِ ناموزون با کاربری های غیرسازگار همجوار شده اند. رعایت اصول پدافند غیرعامل در مکان یابی این فعالیت ها به لحاظِ تأثیر مستقیم آن در آسایش و امنیت خانوارها در زمان بحران از حساسیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی الزامات پدافند غیرعامل در همجواری صنایع در کلان شهر اهواز است. این تحقیق ازنظرِ هدف کاربردی و ازنظرِ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای و طرح های تحقیقاتی، آمارنامه ها، کتب موجود و مقالات و طرح های شهری جمع آوری شد. همچنین اطلاعات میدانی به روش مشاهده گردآوری شد. به منظورِ تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا با بهره گیری از آراء خبرگان از مدل چند متغیّره ( FAHP ) برای وزن بخشی به شاخص ها استفاده می شود ، سپس اصول و معیارهای همجوار مدنظر استخراج و شناسایی می شود و با استفاده از نرم افزار GIS ابزار Euclidean Distance از مجموع ابزارهای Distance نقشه های همجواری طراحی خواهند شد. پس از ارزش گذاری و تعیین وزن ها، نتایج به دست آمده را در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با گزینه Raster Calculator در لایه ها تأثیر داده و با اعمال گزینه Overlay با استفاده از ابزار Fuzzy overly با گامای 9/0 از مجموع ابزارهای Spatial Analyst Tools نقشه های لایه های موردنظر تلفیق و تحلیل مکانی انجام خواهند شد. تحلیل یافته ها نشان می دهد که در پهنه های خیلی کم و کم در مجموع 73/51 درصد از کاربری ها قرار دارد و در پهنه های متوسط تا خیلی زیاد در مجموع 27/48 درصد تعیین شده است. نتایج نشان داد که بخش عمده ای از کلان شهر اهواز در مجموع 13801 کاربری از لحاظِ همجواری با صنایع سنگین و نیمه سنگین آسیب پذیر بوده و در شعاع تخریب این صنایع قرار گرفته اند. ناامن ترین منطقه صرف نظر از کاربری مسکونی، منطقه 7 است که 10 کاربری حیاتی، 24 کاربری حساس و 13 کاربری مهم آن آسیب پذیر بوده و به عبارتی در شعاع تخریب صنایع موجود قرار گرفته است.
تحلیل پهنه های اکوتوریستی با استفاده از مدل TOPSIS (مطالعه موردی شهرستان فیروزکوه، استان تهران، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، گردشگری به عنوان یکی از عوامل مؤثر در گسترش روابط بین ملتها بشمار می رود اما توسعه ی آن نیازمند امکانات ویژه ای از قبیل آب و هوا، آثار تاریخی و فرهنگی، جاذبه های طبیعی، آداب و سنن، زیرساخت ها، امکانات و تجهیزات مناسب بمنظور جذب گردشگری کرده اند. در سازمان دهی فعالیت های اکوتوریستی، حفاظت همه جانبه از محیط زیست با بیشترین توجه و توسعه ی اکوتوریسم بعنوان عاملی در راستای توسعه ی منطقه ای با هزینه های بهینه، از اهداف اصلی بشمار می رود. لازمه ی این امر، شناسایی دقیق منابع اکوتوریستی از طریق بررسی وضع موجود آن است. بدین منظور با استفاده از نرم افزار GIS ورژن 10.4.1 پارامترهای شیب، جهت، ارتفاع، دما، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از بعضی عوامل محیطی مثل پهنه های لغزشی، رودخانه، مناطق حفاظت شده و جاده بررسی و نهایتاً نقشه های رقومی هر یک تهیه گردید. با توجه به این پارامترها، فعالیت های طبیعت گردی منطقه نیز انتخاب و معرفی شد. طبق یافته های تحقیق فعالیت های اکو توریستی در این شهرستان عبارتند از: طبیعت گردی، حیات وحش، دامنه نوردی، کوهنوردی و اسکی. در این تحقیق از مدل TOPSIS برای رتبه بندی معیارهای گردشگری استفاده گردید. بر این اساس ماتریس رتبه بندی فعالیت های اکوتوریستی تشکیل شد. در این ماتریس پارامترهای محیطی شامل شیب، جهت، ارتفاع، پوشش گیاهی، دما و منابع آب به عنوان شاخص و فعالیت های اکوتوریستی به عنوان معیار در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از مدل TOPSIS حاکی از آن است که بین انواع فعالیت های گردشگری طبیعت گردی و حیات وحش با امتیاز به ترتیب 61/0 و 60/0 دارای اهمیت بیشتر و بعد از آن ها فعالیت های دامنه نوردی، کوهنوردی و اسکی با امتیازات به ترتیب 46/0، 41/0 و 40/0 قرار دارند.
آمایش بازارچه های مرزی غرب ایران الگوی اقتصادی_کالبدی در پایداری شهرهای کوچک نمونه موردی: (بازارچه مرزی سیرانبند بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بروز تحولات اقتصادی _ اجتماعی در غرب کشور و دسترسی به قابلیت های بالقوه و بالفعل نواحی مرزی از سوی دیگر، دستیابی به الگوی آمایشی در این نواحی را ضروری ساخته است. با این پیش فرض پژوهش حاضر نقش آفرینی بازارچه مرزی سیرانبند در شهر کوچک بانه را در ابعاد اقتصادی و کالبدی مورد بررسی قرار می دهد. تحقیق از نوع کاربردی و ابزارهای آن تلفیقی از روش های کمی (نظرسنجی و اثر بخشی پرسشنامه) و کیفی (روش گلوله برفی از مدیران اجرایی) است. یافته ها، نشانگر آن است که توسعه بازارچه مرزی سیرانبند بارونق نسبی در کسب و کار افزایش منابع مالی را از طریق شاخص های اقتصادی (اشتغال شهروندان، افزایش درآمد و رونق اقتصادی) در پی داشته است. همچنین منابع درآمدی قابل توجه شهروندان، موجبات تحولات کالبدی از طریق تغییر کاربری اراضی، بهبود زیرساخت های زیربنایی و بهبود ابنیه شهری را باعث شده است.
ارزیابی فرا تحلیل مقالات طرح های هادی روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
26 - 41
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت روزافزون و کاملاً بارز طرح های هادی روستایی به عنوان یکی از اساسی ترین طرح های توسعه محلی سکونتگاه های روستایی در کشور و تلاش های صورت گرفته در زمینه مطالعه و ارزیابی این طرح ،شکاف مطالعاتی (به ویژه در رابطه با ارزیابی فرآیندی) در این زمینه بسیار ملموس است. در این چارچوب پرسش های راهبردی این است که ارزیابی طرح های هادی روستایی در ایران در قلمرو کدام نسل ارزیابی قرار می گیرند، و چه میزان از پژوهش های انجام شده، عملکردی یا فرآیندی بوده اند؟ درواقع، هدف این پژوهش واکاوی اسنادی مقالات ارزیابی طرح های هادی روستایی در ایران، با تأکید بر معیارهای نسل چهارم ارزیابی، به شیوه فرا تحلیل است. نتایج حاصله از تحلیل نشان می دهد که از لحاظ ارزیابی ،45.4درصد مطالعات انجام شده در نسل دوم (ارزیابی عملکردی) ، و 36.3 درصد در نسل اول قرار داشته و نسل های سوم و چهارم (ارزیابی فرآیندی) هر کدام 9.1 درصد را به خود اختصاص داده اند. این امر بیانگر کم توجهی به ارزیابی فرآیندی پژوهش های مربوط به طرح های هادی روستایی در ایران است.
بررسی میزان تاثیرگذاری عوامل محیطی بر افزایش فعالیت دختران و پسران نوجوان در فضاهای شهری مطالعه موردی: خیابان آزادی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
17 - 27
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا بر فعالیت گروه سنی نوجوان، به عنوان یکی از گروه های از قلم افتاده در مطالعات شهری کشورمان، در فضاهای شهری مورد علاقه شان تمرکز شود. زیرا این گروه سنی از یک سو به صورت بالقوه بخش بسیار مهمی از استفاده کنندگان از فضاهای شهری به حساب می آیند و از سوی دیگر برای رشد به عنوان فردی با هویت جمعی، نیازمند حضور در فضاهای شهری، تجربه تنوعی از نقش های اجتماعی و محک زدن توانایی های خود در این بستر هستند. در همین راستا خیابان آزادی، مرکز محله رجایی شهر کرج به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده و نظرات 250 نفر از نوجوانان 12 تا 19 ساله درباره میزان فعالیت و سطح رضایت آنها از کیفیت های محیطی در این خیابان، از طریق پرسشنامه بررسی شده است. داده ها نیز به صورت توصیفی و استنباطی (آزمون t مستقل و رگرسیون چندمتغیره) تحلیل شده اند. نتایج این بررسی حاکی از مراجعه 85درصد از نوجوانان به صورت هفتگی یا روزانه به خیابان بوده که غالباً در ساعات عصر، همراه با دوستانشان و به منظور تماشای مغازه ها، نشستن در پارک و تماشای مردم صورت می گیرد. بیشترین تا کمترین سطح رضایت نوجوانان از مؤلفه های کیفیت محیطی خیابان نیز به ترتیب مربوط به امنیت، دسترسی، جذابیت، راحتی و آسایش است که به جز جذابیت، در رابطه با رضایت از سایر مؤلفه ها، بین دختران و پسران تفاوت معنی داری به دست آمده است. نتایج مدل رگرسیونی نیز نمایانگر قابلیت پیش بینی 43درصد از فعالیت پسران و 75درصد از فعالیت دختران به وسیله مؤلفه های کیفیت محیطی بوده که برای پسران، جذابیت و راحتی خیابان و برای دختران، جذابیت، امنیت، راحتی و آسایش خیابان از اهمیت و تأثیرگذاری قابل توجهی برخوردارند.
رویکردی عملیاتی در ارزیابی جریان های اصلی شکل پایدار شهر با تمرکز بر مدل شکل شهر بوم-کارا مطالعه موردی: ریخت-گونه های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
55 - 64
حوزههای تخصصی:
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریان های شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریان های انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکل گیری و دگردیسی شکل شهر می شود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریان های یاد شده، فرستنده جریان های اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریان های انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریان های اطلاعات (بصری) در نظر گرفته می شود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریان های اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته می شوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنش های یکپارچه جریان های انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری " شکل شهر بوم _کارا " مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف جست وجوی روابط یکپارچه درونی میان جریان های اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار می دهد. حالت نخست شاخص بسته شدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکره بندی هندسی آن در پایداری جریان های اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونه های نظام ریخت شناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان دو حالت شاخص بسته شدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنی دار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریان های اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریان های بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.
منطقه بندی توسعه کشاورزی شهرستان های استان همدان با استفاده از مدل TODIM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم در برنامه ریزی کشاورزی، بررسی آمایشی نظام های تولید جهت شکل گیری و تبیین مسائل سیاست گذاری توسعه پایدار منطقه ای است. در این شرایط، یکی از راهکارهای اساسی در شناخت مسائل کشاورزی، منطقه بندی کشاورزی است. این روش الگویی مناسب و بااهمیت برای ارزیابی منابع اراضی، برنامه ریزی و مدیریت بهتر منابع مورداستفاده در کشاورزی است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی باهدف منطقه بندی شهرستان های استان همدان بر اساس شاخص های کشاورزی تدوین شده است. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه مبنی بر مطالعه آمار و اسناد و تحقیقات پیشین استفاده شده است. محدوده موردمطالعه شامل 9 شهرستان استان همدان است. برای تحلیل داده ها از روش تصمیم گیری چند معیاره TODIM استفاده شده است. سپس خروجی داده ها با استفاده از نرم افزار GIS، تحلیل و نمایش داده شده است. نتایج مطالعات کمی تحقیق نشان داد، شهرستان های استان همدان ازنظر شاخص های کشاورزی در شرایط یکسانی قرار ندارد و هر شهرستان بسته به شرایط و فرایندهای مؤثر در این زمینه، در برخی شاخص ها توسعه یافته و در برخی ضعیف است. به طوری که در شاخص انسانی طبیعی، شهرستان های کبودرآهنگ (1=T)، ملایر (0.949=T)، در شاخص زیرساختی، شهرستان های کبودرآهنگ (1=T)، بهار (0.956=T)، در شاخص زراعت، شهرستان های رزن (1=T)، کبودرآهنگ (979=T)، در شاخص باغبانی، شهرستان های همدان (0.677=T)، ملایر (1=T)، در شاخص دام پروری شهرستان های نهاوند (1=T)، همدان (0.874=T) و در شاخص کل نیز شهرستان های ملایر (1=T)، کبودرآهنگ (0.995=T)، توسعه یافته هستند. درنهایت شهرستان فامنین توسعه نیافته، شهرستان تویسرکان کمتر توسعه یافته، شهرستان های بهار و اسدآباد نسبتاً توسعه یافته و شهرستان های ملایر، همدان، کبودرآهنگ، رزن و نهاوند توسعه یافته هستند.جهت توسعه کشاورزی متعادل و متوازن در استان، توجه به تفاوت ها و ظرفیت ها، بهبود و نوسازی زیرساخت های کشاورزی و برنامه ریزی و سیاست گذاری در حوزه کشاورزی با رویکرد توسعه متعادل منطقه ای ضروری است.
ارزیابی تغییرات فضایی دمای سطحی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش دمای کلان شهرها، بحران شهرنشینی در قرن حاضر است. هدف این تحقیق شناخت تغییرات فضایی دمای سطحی در شهر مشهد است که با باند حرارتی 11 تصویر لندست برای دوره 2009 تا 2013 و نقشه رقومی کاربری اراضی مشخص شد. در این مطالعه برای محاسبه دمای سطحی، از روش الگوریتم پنجره مجزا استفاده شد. مدل الگوی فضایی دمای سطحی شهر مشهد در طول سال، افزایش دمای سطحی از مرکز به حاشیه شهر در زمان گذر ماهواره است؛ به طوری که مناطق مرکزی و قدیمی شهر (سناباد، آبکوه، سعدآباد، ملک آباد)، دمای سطحی پایین تری نسبت به حومه شهر دارند. بالاترین دمای سطحی در حاشیه جنوبی شهر، پیش کوه های بینالود از غرب تا جنوب شرقی مشهد، راه آهن، فرودگاه، میدان شهدا، حاشیه بزرگراه امام علی و کمر بندی همت، ششصد دستگاه، کارخانه قند و نخ ریسی و فضاهای باز خالی و فاقد کاربری شهری است. کاربری های حمل و نقل شهری، زمین بایر و ارتفاعات در طول سال، حداکثر دمای سطحی و حداقل دما، در کاربری تفریحی و توریستی، کشاورزی و باغ ها به خصوص در ماه های گرم وجود دارد. منطقه 12 شهری، گرم ترین و منطقه 1، خنک ترین منطقه شهر مشهد به لحاظ دمای سطحی است. حداکثر دمای سطحی مشهد، در ماه های تیر و مرداد، و حداقل دما، در آذر بوده و دامنه فضایی دمای سطحی شهر، به ترتیب در ماه آوریل (فروردین) و فصل بهار، بیشترین و در ماه اکتبر (مهر) و پاییز، کمترین است.
بررسی تأثیر احداث سدهای بزرگ مخزنی بر توسعه فعالیت های کشاورزی در مناطق نیمه خشک ایران (مورد شناسی: سد سلمان فارسی در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
131 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت توسعه کشاورزی از نظر تأمین امنیت غذایی به عنوان زیرساختار توسعه روستایی مورد توجه جدی برنامه ریزان اقتصادی است. این موضوع در مناطق خشک و نیمه خشک جهان وابستگی زیادی به توان های محیطی ازجمله منابع آب و خاک و بهره وری صحیح از آن ها دارد. طرح های آبخیزداری با تأمین آب و حفاظت از خاک در کشورهایی که با بحران آب و فرسایش خاک زراعی (ازجمله کشور ما) روبه رو می باشند، نقش ویژه ای در رشد و توسعه بخش کشاورزی دارد. پژوهش حاضر در راستای بررسی اثرات اقتصادی طرح های آبخیزداری در ایران و در استان فارس که یکی از بزرگ ترین سدهای مخزنی ایران به نام «سلمان فارسی» اجرا شده، تهیه شده است.روش انجام تحقیق مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 584 خانوار، در روستاهای بالای 20 خانوار متأثر از پروژه سد سلمان فارسی ساکن در شهرستان قیروکارزین است. در این تحقیق نمونه گیری به روش احتمالی است که در مرحله تکمیل پرسشنامه و انتخاب اعضای نمونه، با توجه به در اختیار داشتن لیست روستاییان بهره بردار از آب سد، انتخاب نمونه براساس فرمول کوکران 95 خانوار به روش تصادفی ساده صورت پذیرفت و درنهایت تعداد 120 پرسشنامه (برای دقت بیشتر) تکمیل شده است. برای انجام محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار SPSSو آزمون های ناپارامتری دوجمله ای و ویلکاکسون، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. همچنین به منظور سنجش صحیح و واقعی درآمد ناخالص بهره برداران نمونه در سال پایه (1387)، درآمد سالانه آنان را براساس اطلاعات بانک مرکزی از نرخ تورم، به سال 1394 تبدیل و سپس مقایسه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که در محدوده مورد مطالعه، تأثیر احداث سد سلمان فارسی بر شاخص های اقتصادی زیاد و همچنین در وضعیت کشاورزی بعد از احداث سد تغییر معناداری ایجاد شده است؛ به طوری که در موارد «مساحت باغ و قلمستان، مدار گردش آب محصولات کشاورزی، تعداد نیروی کار خارج از خانوار، تعداد نیروی کار از خانوار، تعداد دام سبک، تعداد قطعات باغی و درنهایت تعداد ماشین آلات ملکی یا اجاره ای در مرحله کاشت، داشت و برداشت» تغییرات ایجادشده نسبت به قبل از احداث سد معنادار و درحال افزایش بوده است.
تحلیلی بر نقش رشد هوشمند شهری در تقویت هویت محله ای (مورد شناسی: محلات ناحیه 5 و 6 منطقه 2 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
201 - 214
حوزههای تخصصی:
در گذشته های نه چندان دور، واحدهای محله ای در شهرها، هویت بخش و القاءکننده حس تعلق مکانی به ساکنان خود بودند؛ اما به موازات توسعه کالبدی لجام گسیخته و مبتنی بر اهداف صرف کالبدی و اقتصادی، به تدریج مرزهای کالبدی محله از بین رفته و آن را از عنصر هویت بخشی تهی کرده است. یکی از اهداف اجتماعی رشد هوشمند شهری، تقویت تعاملات اجتماعی و افزایش حس تعلق و وابستگی به مکان در واحدهای محله ای است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر رشد هوشمند شهری در تقویت هویت محله ای انجام شده است. محدوده مورد مطالعه، چهار محله تیموری، دریان نو، توحید و طرشت در منطقه 2 شهر تهران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و داده های موردنیاز به دو طریق پیمایشی (پرسشنامه) و اسنادی گردآوری شده اند. بدین ترتیب ابتدا نمونه ای با حجم 383 نفر از بین ساکنان چهار محله به صورت تصادفی انتخاب شده، سپس داده های پرسشنامه ای با استفاده از آزمون های آماری و با به کارگیری نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. همچنین 32 شاخص مرتبط با رشد هوشمند که ازطریق آمارهای رسمی جمع آوری شده، با استفاده از مدلVICORE محاسبه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که درمجموع میانگین نمره هویت محله ای در حد متوسط و نمره کیفیت محیطی (رشد هوشمند) در سطحی کمتر از حد متوسط قرار دارد. از بین محلات مورد پژوهش، فقط محله تیموری با میانگین 3.26 بیش از حد متوسط و سه محله دیگر کمتر از حد متوسط قرار می گیرند. نتایج به دست آمده از مدل وایکور نیز حاکی از برتری محله تیموری در شاخص های رشد هوشمند است. از دیگر نتایج این تحقیق، وجود رابطه معنی دار مثبت بین میانگین نمره رشد هوشمند و هویت محله ای است.
ارزیابی اثرات بافت کالبدی در افزایش امنیت فضاهای شهری (مطالعه موردی: محلات شهر امیرکلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین مشکلات جوامع امروزی ما وجود تهدیدات و خطراتی است که به طور روزمره در فضاهای شهری شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر زمانی مشکل سازتر می شود که افراد در فضای زندگی روزمره خود یعنی در محل سکونت خود با رفتارهایی روبرو شوند که باعث عدم احساس امنیت آنها در این فضاها می باشد. در این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی کار شده با توجه به اهمیت موضوع امنیت اجتماعی شهر، به منظور اجرای پژوهش سه فرضیه با استفاده از روش میدانی و تکنیک پرسشنامه در نمونه ای از شهروندان که با مدل کوکران تعیین شده است، مسئولان و مدیران شهری و متخصصان و شهروندان شهر امیرکلا در نظر گرفته شده است و روش نمونه گیری تصادفی می باشد. در تحلیل اسنادی نیز پس از استخراج و گردآوری داده ها از منابع و همچنین با استفاده از تحلیل پرسشنامه، درستی یا عدم درستی فرضیه های پژوهش مشخص می گردد. پرسشنامه تنظیم شده تحقیق بین 253 نفر از شهروندان و متخصصان امور شهری در محلات نوساز (127) و محلات فرسوده (126) تقسیم و پس از جمع آوری، نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ آن محاسبه که برابر با 881 .0 برآورد شده است، که کمیت این عدد نشان دهنده پایایی مطلوب پرسشنامه تلقی می گردد. همچنین در روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نیز از آزمون T یک نمونه ای، برای بررسی تشخیص مطلوبیت مؤلفه ها و گویه ها، استفاده از ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین مؤلفه های کالبدی با افزایش امنیت اجتماعی شهر امیرکلا، استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که وضعیت مؤلفه های کالبدی در محلات نوساز و فرسوده شهر امیرکلا در وضعیت نامطلوبی قرار داشته و با کیفیت مدنظر فاصله بسیاری دارد. در این راستا و در جهت بهبود امنیت اجتماعی در شهر امیرکلا پیشنهاداتی ارائه گردید از جمله: فضاسازی برای مشارکت تمام مردم در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی.