فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تحلیل اثرات احداث جایگاه سوخت مایع در روستاهای شهرستان کوهدشت است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی خانوارهای روستایی (7250 خانوار) شهرستان کوهدشت تشکیل می دهند که در سال 1397 فاقد شبکه گازرسانی و تحت پوشش طرح جایگاه های سوخت مایع روستایی بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 150 نفر تعیین شد و نمونه گیری در بین خانوارهای روستایی به روش چندمرحله ای انجام گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی صوری آن با استفاده از نظرات کارشناسان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون الفای کرونباخ (95/0) تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزار SPSS20 انجام گرفت. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد اثرات جایگاه سوخت مایع در مناطق روستایی شهرستان کوهدشت به ترتیب اهمیت در پنج عامل: افزایش سطح رفاه خانوار، کاهش تخریب جنگل ها و مراتع، بهبود الگوی زندگی، تقویت بهداشت و سلامت خانوار واشتغال زایی در روستا خلاصه می شوند. این عوامل توانستند 28/73 درصد از واریانس کل را تبیین نمایند.
تحلیل راهبردی عوامل داخلی اثرگذار بر آمایش سرزمینی در کشور افغانستان مبتنی بر استدلال های ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترقی و تکامل جوامع بشری یکی از مهم ترین دغدغه انسانی در طی تاریخ بوده و هست و هم چنان رسیدن به توسعه یکی از اهداف اساسی مردم در جوامع است. امروزه توسعه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به خصوص توسعه به روش مدرن یکی از فراگیر ترین موضوعات در جوامع بشری به خصوص کشور های در حال توسعه است. کشور افغانستان از جمله کشورهایی است که تحت تأثیر سیاست و امنیت داخلی و خارجی از حرکت در مسیر توسعه بازمانده است. بنابراین برنامه ریزی جهت توسعه سرزمینی این کشور نیز در گرو حل و چاره اندیشی مسائل سیاسی- امنیتی است. برنامه ریزی راهبردی با چهارچوب و ملاحظات سیاسی و امنیتی می تواند سبب کاهش تهدیدات امنیتی و چالش های سیاسی و در نتیجه توسعه سرزمینی گردد. بنابراین در این مقاله سعی شده است تا عوامل داخلی اثرگذار بر آمایش سرزمینی در کشور افغانستان از منظر ژئوپولیتیکی مورد تحلیل قرار گیرد. در این راستا این سوال قابل طرح است که: از منظر ژئوپولیتیکی چه عوامل داخلی (قوت ها و ضعف ها) و چگونه برآمایش سرزمینی در کشور افغانستان اثر می گذارند؟ این مقاله به شیوه ای توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است و داده های مورد نیاز نیز به شیوه کتابخانه ای، اسنادی و بهره گیری از پایگاه ها و سایت های معتبر اینترنتی گردآوری شده است.
تحلیل بسترهای نهادی تحقق مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده (منطقه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده بر استفاده از ظرفیت نهادهای موجود تأکید می کند و بسترهای نهادی میان کنشگران را به منظور ایجاد سازمان تصمیم گیری و تصمیم سازی پایدار مهیا می کند. اصلاح ابعاد رویه ای مدیریت شهری به عنوان بسترهای نهادی و مبتنی بر تعامل میان کنشگران مختلف مبتنی بر نقش، وظایف و عملکرد آن ها می تواند زمینه تحقق مدیریت یکپارچه در بازآفرینی شهری پایدار را فراهم کند؛ از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی تحقق پذیری مدیریت یکپارچه در فرایند بازآفرینی شهری پایدار بافت های فرسوده است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. همچنین براساس مطالعات و برداشت های میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنان، پرسشنامه، بهره مندی از آزمون های آماری میانگین، تحلیل واریانس، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر ضمن احصای چالش های نهادی میان کنشگران اصلی مدیریت شهری کلان شهر اهواز براساس متغیرهای اثرگذار در قالب چهار مؤلفه، دوازده شاخص اصلی و 53 گویه و چگونگی تحقق مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری پایدار سنجش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رویکرد به مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری پایدار زمانی محقق می شود که روابط متقابل کنشگران این فرایند با یکدیگر به صورت آگاهانه و براساس تعامل و گفت وگو و اعتماد متقابل باشد و از سوی دیگر نظام رسمی میان کنشگران اجتماع مدار، یکپارچه و متکی بر بسترهای نهادی باشد.
تبیین چارچوب مفهومی حکمروایی خوب شهری مبتنی بر مدیریت یکپارچه شهری(نمونه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش در تبیین چارچوب مفهومی مدیریت یکپارچه شهری مبتنی بر حکمروایی خوب شهر و نیز در وهله دوم تبیین روابط معناداری عوامل عملکردی، ساختاری و سازمانی مدیریت یکپارچه با توجه به اصول حکمروایی و تدقیق شاخص های مؤثر مدیریت یکپارچه شهری است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی بوده به لحاظ هدف کاربردی محسوب شده که چارچوب های مفروض از طریق ساختار مقایسه ای دسته بندی شده است که مؤلفه، زیر مؤلفه و شاخص های اصلی استخراج شده است و در ادامه تمامی این شاخص ها از فیلتر همسانی، همپوشانی و یکپارچگی رد شده که این مقدار در فرم یکتایی به میزان 74 زیر مؤلفه و 13 شاخص تقلیل و تدقیق یافته است. برای ارزیابی و تحلیل زیر مؤلفه ها و شاخص های استخراجی، از روش توزیع وزن با احتساب روش دلفی، استفاده شده است که در ابتدا با در نظر گرفتن میزان وزن برابر و بررسی اختلاف هر یک از آن ها را محاسبه شده و شاخص های با اولویت اصلی نظیر مشارکت، خدمات رسانی، شفافیت و اثر بخشی به عنوان شاخص های مدنظر در نوع رصد و بررسی گروه های تخصصی در نهاد و ارگان های ذی ربط عنوان شده اند. مشخصاً بعد از تبیین این روابط و تحلیل و تعیین چارچوب ایدئال می توان راهکار و سیاست سازی لازم در جهت تصمیم سازی ارتقا حکمروایی خوب شهری تهران با توجه اصول مدیریت یکپارچه شهری انجام داد. در نهایت می توان در پژوهش های آتی، میزان توزیع وزن و اختلاف آن را با وضعیت کنونی شهر تهران با استفاده از منابع معرفی شده سنجش و نتایج را گزارش نمود.
بررسی جغرافیای جرم در کلان شهرهای ایران: مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جغرافیایی نخستین کوشش علم جغرافیا در باب تحلیل رابطه میان محیط و رفتار انسان است. بررسی ها نشان می دهد که معماری و شهرسازی بر میزان وقوع جرم تأثیر دارد. محیط های شهری کم تردد، تاریک و غیرقابل رؤیت مانند حاشیه شهرها معمولاً به محل تجمع معتادان، محل مناسبی برای خرید و فروش مواد مخدر و اموال مسروقه تبدیل می شود. پدیده جرم یکی از بزرگ ترین مشکلات اجتماعی و از خطرناک ترین آفت های ممکن است، با مروری بر تاریخ در می یابیم پیشگیری از جرم در تاریخ عمدتاً به مفهوم پیشگیری از تکرار جرم بوده نه پیشگیری از وقوع جرم. آنچه در بررسی جغرافیایی جرائم ش هری اه میت دارد، رابطه فضا و محیط شهری با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از بررسی و تحلیل نقش مؤلفه های محیطی کلان شهرهای ایران به ویژه تهران در وقوع آمار جرم در آن ها است. سؤال اصلی مقاله این است که نقش مؤلفه های محیطی کلان شهرهای ایران به ویژه تهران در وقوع آمار جرم در آن ها چگونه است؟ فرضیه ای را که برای تحلیل و بررسی این سؤال در صدد آزمون آن هستیم این است که برخی مؤلفه های محیطی کلان شهرهای ایران به ویژه تهران وقوع جرم را تسهیل کرده است. روش انجام این تحقیق با توجه به موضوع و اهداف و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت توصیفی – تحلیلی و از طریق بررسی متون قانونی و نظریات حقوقدانان و فقهای در خصوص موضوع حاضر است. بر این اساس جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مراجعه به پایگاه های داده و جستجوی اینترنتی مقالات دارای درجه علمی معتبر و به روز رسانی شده خواهد بود. ابزار گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری و بانک های اطلاعاتی است. روش تجزیه وتحلیل در این مقاله به صورت کیفی و استدلالی خواهد بود. بدین شیوه که متغیرهای موضوع را مورد بررسی قرار داده و ضمن توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده به صورت نظامند به تبیین ابعاد مختلف موضوع پرداخته و با گذار از آنچه هست به آنچه باید باشد، داده ها مورد استدلال قرار می گیرند
تبیین شاخص های فضای شهری انعطاف پذیر در شهرهای ساحلی با بهره گیری از مدل دلفی (مطالعه موردی شهرهای رامسر و بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر افزایش جمعیت جهان به خصوص در مناطق شهری به عنوان یک پدیده مهم، پیچیدگی ها و نیازهای زیادی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است. در واقع شهر به عنوان بستر شکل گیری اتقاقات، قعالیت ها و تعاملات اجتماعی و در کنار آن سواحل دارای اهمیت زیادی است بنابراین شناخت فضاهای شهری و طراحی مناسب آن راهی است به سوی برآوردن نیازهای گوناگون شهروندان. در این میان توجه به اصل انعطاف پذیری به عنوان یکی از عوامل خلق فضای شهریِ با کیفیت، فضا را قادر می سازد تا گزینه های متعددی را به شهروندان پیشکش نماید. حال در این پژوهش که از نظر ماهیت از ن وع پژوهش های اکتشافی است، تلاش گردیده تا به تبیین مفهوم انعطاف پذیری و راه های تحقق آن در فضای شهری پرداخته شود. بر این اساس ضمن مطالعه مفاهیم و ادبیات مرتبط با فضای شهری انعطاف پذیری مؤلفه ها و شاخص هایی استخراج و س پس در قال ب روش دلف ی ب ا اس تفاده از اب زار پرسشنامه ای شاخص ها مورد س نجش قرار گرف ت. نتایج پژوه ش حاکی از 15 ش اخص، در ش کل گی ری فضای ش هری انعطاف پذیر در ساحل نق ش مؤثرت ری دارا است ک ه با توج ه به ج دول رتب ه بندی، شاخص های چند عملکردی، تبدیل پذیری، تنوع پذیری و سرزندگی فضای ساحل از اهمی ت بالاتری برخ وردار است.
بررسی تطبیقی کیفیت زندگی در بعد عینی دو محله امامزاده و رجایی شهر ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم کیفیت زندگی یکی از رویکردهای نوین در زمینه اصلاح و تکامل توسعه است که در پرتو نفوذ این مفهوم رویکردی جدید در عرصه برنامه ریزی شهری شکل گرفته است که معتقد است برنامه ریزی شهری علاوه بر توجه به اهداف کالبدی باید به نیازهای کیفی مردم شهر پاسخ گوید. این مفهوم ابتدا به حوزه های بهداشتی، زیست محیطی و بیماری های روانی محدود می شد، اما طی دو دهه گذشته به مفهومی چند بعدی بسط یافته است. و مباحث مربوط به کیفیت زندگی از دهه 1940 میلادی وارد مطالعات رشته های مختلف و از جمله جغرافیا گردید. در طی این فاصله تحقیقات مختلفی پیرامون آن صورت گرفته است. اکثر محققان در مطالعات کیفی ت زندگی آن را ب ه دو بع د تقسیم نموده اند. یکی بع د ذهنی (روانش ناختی) و دی گری بعد عی نی (محیطی). در مطالعه حاضر به مقایسه کیفیت زندگی با توجه به بعد عینی در دو محله امامزاده و رجایی شهر ملایر پرداخته شده است. شاخص های مورد استفاده در این تحقیق شامل شاخص های اجتماعی، شاخص های مسکن، و شاخص اقتصادی با توجه به نتایج آماری سال 1395 انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که به جزء معیار درصد طلاق نسبت به جمعیت 10 ساله و بیشتر ازدواج کرده، بقیه معیارها در محله امامزاده نسبت به محله رجایی در شرایط مناسبی قرار ندارد. از طرفی بالا بودن درصد طلاق در محله رجایی نشان داد که در حال حاضر رابطه معنا داری بین درصد پایین پایگاه اجتماعی و اقتصادی و درصد بالای طلاق وجود ندارد. Abstract The concept of quality of life is one of the modern approaches to the development and development of the city. In the light of the influence of this concept, a new approach to urban planning has been formed that believes that urban planning, in addition to paying attention to physical goals, must respond to the quality needs of the people of the city Says. This concept was first restricted to health, environmental and mental illness, but over the past two decades it has been expanded to a multi-dimensional concept. And the issues of quality of life from the 1940s entered various fields of study, including geography. During this time, various studies have been done around it. Most researchers in the study of quality of life have divided it into two dimensions. One dimensional (psychological) and the other objective (peripheral) dimension. The present study compares the quality of life with respect to the objective dimension in two Emamzadeh and Rajai Shahr-e-Malayer neighbourhoods. The indicators used in this research include social indicators, housing indices, and economic indicators according to the statistical results of 2016. The results show that, apart from the criterion of divorce rate, the percentage of the 10-year-olds and more are married, the remaining criteria in the neighborhood of Emamzadeh are not in good condition. On the other hand, the high percentage of divorce in Rajaee neighbourhood showed that there is currently no significant relationship between the low percentage of social and economic base and the high percentage of divorce.
تبیین فرایند تحقق منظر پایدار در شهر معاصر با بهره گیری از نظریه شهرسازی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
3 - 16
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر نگرش های متعددی در رابطه با شکل گیری «منظر پایدار» در شهرها مطرح و پژوهش های گوناگونی در این زمینه انجام شده است. اما آنچه تاکنون قابل تشخیص است، عدم توجه به منظر و رویکرد کل نگر آن در حوزه شهرسازی به عنوان «رکن اساسی طراحی شهری» است. بر این مبنا تفکر «شهرسازی منظر» با درک منظر به مثابه یک پایگاه نظری جدید و«کلی نگری» به شهر و پذیرش «عدم قطعیت» شهر معاصر، عرصه موضوعی جدیدی را در رابطه با طراحی منظر در ادبیات جهانی مطرح نموده است. از این رو پژوهش حاضر درصدد تبیین فرایند طراحی منظر شهری پایدار در شرایط متغیر کنونی (در دو بعد رویه و محتوا) با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه «شهرسازی منظر» است. در این راستا پرسش اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که «منظر پایدار» در چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر»، براساس ماهیت پیچیده شهر معاصر، چگونه تبیین شده و تحقق می یابد. متأثر از ماهیت پرسش پژوهش و برای رسیدن به هدف مورد نظر، از روش تحلیل محتوا و تفسیر یافته ها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که مفهوم پایداری در تفکر «شهرسازی منظر» هم به معنای «ثبات» ساختار اصلی شهر و هم به مفهوم «تغییر» فعالیت و برنامه ها مطابق با تغییر شرایط و تقاضاها در طول زمان است. بنابراین می توان از چارچوب نظری تفکر «شهرسازی منظر» با ویژگی «عدم قطعیت» و «تغییر» در طراحی «عرصه های باز» درون و پیرامون شهر و همچنین «محله های شهری» که از قابلیت «انطباق» و «انعطاف پذیری» بیشتری برخوردارند، استفاده نمود. در این زمینه تأکید بر برنامه ریزی از پایین به بالا، ابعاد مشارکتی، طراحی فرایند محور و برگشت پذیر (با قابلیت اصلاح و بازبینی)، تفکری فرارشته ای در مواجهه با منظر، همراه با نگرشی از مقیاس کلان به خرد در حوزه منظر شهری و توجه به ارزش های موجود در آن باید مدنظر قرار بگیرد.
تحلیل پراکنش فضایی کاربری های خدمات عمومی شهری با استفاده از روش شاخص ویلیامسون (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نابرابری در توزیع خدمات و امکانات در مناطق یک شهر پدیده ای جدید در هیچ یک از شهرهای جهان نیست و این نابرابری و عدم تعادل در شهرها یک امری طبیعی است و می توان آن را به حداقل ممکن رساند. این تحقیق با هدف بررسی وضعیت پراکنش فضایی کاربری های خدمات عمومی و ارائه راهکارهای لازم جهت کاهش این نابرابری در شهر تبریز می باشد. نوع روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مناطق ده گانه شهرداری تبریز است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحقق پذیری طرح های توسعه شهری به لحاظ توزیع فضایی کاربری های خدمات عمومی با مشکلات زیربنایی مواجه بوده و براساس پراکندگی جمعیت نبوده و این امر در مناطق محروم به ویژه مناطق سه، چهار، هشت و نه تبریز قابل توجه می باشد و در جهت کاهش این نابرابری و نحوه توزیع خدمات پیشنهاد می شود با بازبینی های دقیق و کارشناسانه و اجرای صحیح طرح های توسعه شهری در راستای حل مشکلات شهروندان گام برداشته شود
تحلیل ساختار مکانی کاربری ها و روابط متقابل آن ها بر فرآیندهای بوم شناختی دمای سطح زمین، مطالعه موردی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توسعه پایدار ابعاد کالبدی مناطق انسان ساخت اهمیت زیادی دارد. این مقاله، به منظور کمّی کردن الگوی رشد مناطق انسان ساخت، ارتباط نواحی ساخته شده شهرستان های استان گلستان با دمای سطح زمین با استفاده از شش سنجه سیمای سرزمین تعداد لکه، شاخص بزرگ ترین لکه، شاخص شکل، نزدیک ترین فاصله اقلیدسی، تجمع و کوهژن مورد بررسی قرار می دهد. انتخاب سنجه ها باید براساس معیارهایی مانند استقلال بین سنجه ها باشد. بررسی آماری همبستگی بین سنجه ها نشان داد که همبستگی بین آن ها وجود ندارد. سنجه های سیمای سرزمین با استفاده از نرم افزار Fragstats استخراج شد. نتایج تحلیل سیمای سرزمین نیز نشان داد که شهرستان گرگان دارای بالاترین ساختار همگن و شهرستان مراوه تپه دارای نامناسب ترین ساختار مناطق انسان ساخت است. مطالعات علم بوم شناسی سیمای سرزمین بر اهمیت ساختار مکانی بر فرآیندهای بوم شناختی استوار است. به همین منظور، ارتباط آماری بین ساختار و دمای سطح زمین با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. اطلاعات دمای سطح زمین نیز با از داده های سنجنده مادیس استخراج گردید. نتایج نشان داد که بین سنجه ساختار شکلی و دمای سطح زمین ارتباط معناداری وجود دارد. مناطق انسان ساخت که دارای ساختار شکلی پیچیده تری هستند و دمای سطح زمین در این مناطق نسبت به سایر مناطق بیش تر می باشد.
Policies and Planning Approach: Challenges and Opportunities for Local Stakeholders' Empowerment and Sustainable Development (Case Study: South and South-East Villages of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The present study aims to examine the challenges and opportunities for local stakeholders' empowerment related to rural planning in Iran. In general, the current approach of planning process from making decision to implementation and monitoring is based on instrumental rationalism approach, irrespective of the villagers’ viewpoints. Urban – Rural divided planning has created some challenges for sustainable rural development and opportunities for improving environmental-ecological and socio-economic indicators, which have been ignored . Design/Methodology/Approach- Less attention has been paid to local stakeholders' empowerment in planning methods and procedures, which is regarded as an obstacle for the promotion of the indicators related to sustainable rural development. The present study was based on a descriptive – analytical method. Correlation test and multivariate regression were used to provide a meaningful framework. Library and field studies were used for data collection. Library method was used to understand the impact of policy implementation and planning approach on the socio-economic empowerment of local stakeholders for their socio-economic participation in sustainable rural development and the study of previous research experiences and other countries on appropriate planning. The statistical population of the study is 124 villages in south and southeast of Tehran. Random sample size for completing the questionnaire of local authorities at village level, using Cochran formula and its adjustment formula for small statistical population, with 95% confidence level and probability of 0.05 and prediction of variance S2 0.25 = sample size of 54 villages was achieved. In these 54 villages, 450 questionnaires were completed according to size by specifying sample size in each village .The validity of the research questionnaire was conducted by experts in organizations. The reliability of the questionnaire through Cronbach's alpha was 0.801. Findings- The results indicated that local stakeholder's generative empowerment is important although unproductive empowerment is increasingly overcoming. In addition, the possible effects of this process have been identified. Thus, problem-oriented planning is necessary for formulating a community-based approach optimally and strengthening social capital, which is not based on current instrumental rationalism approach. Thus, for the best planning with a community-based approach and the reinforcement of social capital, the group to convene is needed in the process and problem-oriented planning is important. This is inconsistent with the techno centrism rationalism approach.
کاربردهای GIS در بهبود و توسعه کسب وکار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
765 - 781
حوزههای تخصصی:
بهبود کسب وکار در مناطق شهری شامل کارآفرینی، ارتقای کسب وکارهای خرد و کلان و بازاریابی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کاربردها و نقش سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) در بهبود و توسعه کسب وکار شهری است. در گام اول، کاربردهای GIS در بهبود این کسب وکارها به روش کتابخانه ای بررسی شده است. در گام دوم، مناسب ترین مکان ها برای تأسیس رستوران در شهر بابلسر استان مازندران، به روش تلفیقی بهترین-بدترین و ابزارهای تجزیه و تحلیل GIS، به عنوان یکی از کاربردهای GIS در کسب وکار انتخاب شد. در این گام، ابتدا با استفاده از روش بهترین-بدترین، وزن معیارها محاسبه و سپس به کمک مدل ترکیب خطی وزن دار (WLC) مبتنی بر GIS، نقشه اولویت بندی نهایی گزینه های رستوران ها تولید شد. بررسی ها نشان می دهد به کمک GIS می توان رفتار مشتریان، رقبا و بازار را به صورت مکانی مدل سازی کرد و به پرسش های متعددی از جمله تحلیل مشتری و بازار، پیش بینی وضعیت بازار، سیاست های تبلیغات، انتخاب و بهینه سازی مکان، مدیریت مناطق فروش، سرمایه گذاری و سیستم بازاریابی پاسخ داد. با توجه به این قابلیت ها و تجزیه و تحلیل های مکانی می توان از این سیستم برای بهبود و توسعه کسب وکار در فضای شهری استفاده کرد. تعداد کل گزینه های پیشنهادی برای تأسیس رستوران در شهر بابلسر 5375 بوده که براساس نتایج مدل مبتنی بر GIS، از این مقدار به ترتیب 2426، 2234 و 715 گزینه در طبقات مناسب، متوسط و نامناسب طبقه بندی شده اند. همچنین نتایج نشان می دهد موقعیت مکانی 53، 40 و 7 درصد از رستوران های شهر بابلسر به ترتیب در کلاس های مناسب، متوسط و نامناسب قرار دارند.
تحلیل سازمان های مردم نهاد و نقش آنها در افزایش ظرفیت توسعه گردشگری شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد در یزد با مشکلاتی همچون: محدویت های مالی، نداشتن کادرهای حرفه ای و تشکیلات منسجم، تعداد داوطلبان کم، عدم مجوز فعالیت، عدم حمایت و همکاری سازمان های دولتی روبه رو می باشند که این عوامل موجب ایجاد مشکلاتی برای این سازمانها و دل سردی مردم شهر یزد به فعالیت های داوطلبانه گردشگری شده است. هدف از این تحقیق شناسایی و تحلیل سازمان های مردم نهاد در افزایش ظرفیت توسعه گردشگری در شهر یزد می باشد. روش تحقیق « توصیفی- تحلیلی» و براساس داده ها و اطلاعات حاصل از مطالعه ء</sup> منابع کتابخانه ای، اسناد و نوشته های مربوط به بررسی و تکمیل پرسشنامه از 50 نفر از اعضای 5 سازمان مردم نهاد فعال و کارشناسان مربوطه می باشد که با بهره گیری از آزمون پیرسون و روش دلفی به تحلیل تأثیرگذارترین شاخص های مؤثر ظرفیت سازمان های مردم نهاد گردشگری در شهر یزد پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشانگر این است که ضریب همبستگی پیرسون برابر با (292/0) بوده و بین ظرفیت سازمان های مردم نهاد با توسعه گردشگری شهر یزد رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با بهره گیری از روش دلفی مشخص شد که شاخص های بالا بودن میزان اهمیت ظرفیت فرهنگی در توسعه سازمان های مردم نهاد گردشگری با میانگین3.62 در رتبه اول، تقویت و واگذاری گروه های محلی به سازمان های مردم نهاد گردشگری با میانگین 3.6 در رتبه دوم و ثبت1200 نفر عضو متغیر و 400 نفر عضو ثابت در انجمن گردشگری طبیعت پارسیان با میانگین 3.5 در رتبه سوم از تاثیرگذارترین عوامل سازمان های مردم نهاد در افزایش ظرفیت توسعه گردشگری یزد بوده است.
نقش سیاست های تعدیل ساختاری در دگردیسی اقتصاد روستایی ناحیه رضوانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
159 - 175
حوزههای تخصصی:
توسعه به ویژه توسعه اقتصادی یکی از اهداف مهم کشورهای درحال توسعه است. براین اساس، اجرای سیاست های تعدیل ساختاری نیز از مهم ترین اقدامات به شمار می آید. در کشور ایران از سال 1389 به بعد، قانون هدفمندی یارانه ها به عنوان یکی از سیاست های تعدیل ساختاری اجرا شد. دامنه گسترده پیامدهای اجرای این قانون، پرسش های متعددی را مطرح کرد. از جمله اینکه بازتاب و نتیجه قانون هدفمندی یارانه ها در اقتصاد روستایی چه بوده است؟ بنابراین در پژوهش کیفی حاضر، بررسی زمینه ای بازتاب های پرداخت یارانه در سکونتگاه های روستایی شهرستان رضوان شهر پرداخته شد و تجزیه و تحلیل داده ها به کمک تئوری زمینه ای صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد در حوزه اقتصاد روستایی، اجرای هدفمندی یارانه با پیامدهایی مانند «تعدد ردیف های هزینه کرد خانوار و افزایش حجم پرداخت های از پیش برقرار در اقتصاد روستا»، «تقویت بنیه درآمدی خانوار روستایی»، «برپایی و تشدید شکاف میان تولیدگران و خانوارهای روستایی»، «دگرش الگوی کسب و مصرف ثروت در اقتصاد روستا»، «ایجاد تکانه در جریان سرمایه میان اقتصاد روستا و شهر» و «تشدید روند فرامحلی شدن و سیاسی شدن اقتصاد روستایی» همراه بوده که درنهایت به سه مقوله کلان «تغییر هزینه و درآمد روستاییان»، «دگرگونی نظام تولید و مصرف ثروت در اقتصاد روستایی» و «رشد ریسک پذیری در اقتصاد روستایی» منجر شده است.
تحلیل میراث فرهنگی خانه های تاریخی روستای کزج با رویکرد تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
20 - 33
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر محوطه های میراث فرهنگی نقش مهمی در توسعه محلی دارند؛ اما به نظر می رسد در کشور ایران توسعه محلی بر مبانی میراث فرهنگی چندان موضوعیت نداشته است. باوجود غنای میراث فرهنگی ملموس همانند بافت ها و بناهای تاریخی و پراکنش آن در نقاط کمتر توسعه یافته و روستایی کشور، میراث فرهنگی به عنوان یک عنصر توسعه ای مطلوب تاکنون بشمار نیامده است. این مقاله با رویکرد تفسیری، «خانه» های تاریخی مردم روستای کزج را موردمطالعه قرار داده و تفسیر خانه های روستایی را رهیافتی مطلوب در راستای توسعه محلی و شناسایی ارزش های محلی می داند؛ خانه های تاریخی درواقع میراث مادی باارزش در دسترسی هستند که می توانند روشنگری های ویژه ای را در ارتباط با بافت جوامع گذشته فراهم آورند. تحقیق حاضر از طریق روش تفسیری هرمنوتیکی بر اساس توصیف معماری تاریخی در روستای «کزج»، تجارب زیسته ساکنان خانه های این روستا را موردمطالعه قرار می دهد. در این راستا منظر فرهنگی روستا با جمع آوری داده های کوچک تر؛ توصیفی پدیدارشناسانه شده و از طریق دور هرمنوتیکی، سه مرحله از زندگی بشری استحصال و تفسیر شده است.
مقایسه روش های طبقه بندی پیکسل پایه و شیءگرا در تهیه نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصویر ماهواره ای (مورد شناسی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم برای برنامه ریزی و مدیریت شهری به خصوص در راستای نیل به توسعه پایدار در نواحی شهری و استفاده بهینه از سرزمین، در دسترس بودن اطلاعات صحیح و بهنگام از وضعیت کاربری اراضی مناطق شهری است. در این راستا، هدف از انجام این تحقیق مقایسه دو روش طبقه بندی پیکسل پایه و شیءگرا در تهیه نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصویر ETM<sup>+</sup> در شهر ایلام با استفاده از نرم افزار Idrisi Selvi است. پس از تهیه تصویر مربوط و اعمال تصحیح هندسی و رادیومتریک بر روی تصویر با استفاده از دو روش مذکور، نقشه کاربری اراضی استخراج شد. برای ارزیابی دقت طبقه بندی از شاخص های صحت کل، ضریب کاپا، دقت تولیدکننده و دقت استفاده کننده استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که روش طبقه بندی شیءگرا تصویری با وضوح بهتر نسبت به روش طبقه بندی پیکسل پایه ارائه می دهد. نتایج برآورد دقت هم نشان می دهد که روش شیءگرا در هر دو شاخص صحت کل و ضریب کاپا با مقادیر به ترتیب 94 درصد و 91 درصد نسبت به روش پیکسل پایه با صحت کل و ضریب کاپا با مقادیر به ترتیب 88 درصد و 86 درصد، دقیق تر است. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق پیشنهاد می شود که روش طبقه بندی شیءگرا در تهیه نقشه های کاربری اراضی مناطق شهری مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل عوامل اثرگذار بر توانمندسازی روستاییان مورد: بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب می آید؛ به گونه ای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکان ناپذیر توصیف می شود. هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ است. این پژوهش ازنظر هدف «کاربردی» و از نظر نحوه گردآوری داده ها، «توصیفی، پیمایشی» است. شاخص های تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی تحقیقات گذشته تدوین شده است. در این پژوهش از شاخص های (شاخص بهره مندی از ظرفیت های جغرافیایی، خدمات کمیته امداد، آموزش، علاقه، مشارکت و گردشگری) با 21 گویه استفاده شده است. جامعه آماری با توجه به موضوع پژوهش، ساکنان دهستان چندار با جمعیت 28,841 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید. مقیاس اندازه گیری براساس طیف لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد و نحوه نمره دهی پرسش ها نیز از نمره 1 تا 5 بود. برای تحلیل از روش های آماری با استفاده از نرم افزار spss و لیزرل انجام گردید. نتایج نشان می دهند که بالاترین ضریب استاندارد را شاخص بهره مندی از ظرفیت های جغرافیایی(00/1) به دست آورده است و بعد از آن شاخص های خدمات کمیته امداد(88/0)، آموزش (81/0)، علاقه(78/0)، مشارکت(75/0)، گردشگری(63/0)، قرارگرفته اند.
ارزیابی اثرات الگوی توسعه معدنی- صنعتی در ایرانِ مرکزی (مورد شناسی: اثرات مجتمع چادرملو بر شهرستان بهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اثرگذاری اقدامات توسعه ای در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی یکی از مؤلفه های مهم در موفقیت یا شکست اقدامات و الگوهای توسعه محسوب می شود؛ به طوری که ارزیابی جامع اثراتِ اقدامات و الگوهای توسعه با دیدی کل نگر، زمینه ارزیابی کامل اثرات و نیل به الگوی اثرگذاری مراکز معدنی- صنعتی را ممکن می کند. در همین راستا پژوهش حاضر با دیدگاه ارزیابی اثرات جامع و با بررسی تأثیرات معدن چادرملو بر شهرستان بهاباد، در جستجوی میزان تأثیرگذاری مراکز معدنی- صنعتی بر سکونتگاه های نواحی مرکزی ایران است. این پژوش از منظر ماهیت در رده پژوهش های کاربردی و توسعه ای بوده و از منظر روش از نوع توصیفی تحلیلی است که با بهره گیری از روش های اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی، اطلاعات موردنیاز پژوهش را گردآوری کرده و سپس با استفاده از آزمون های T-test و تحلیل مسیر، به تجزیه و تحلیل اطلاعات مبادرت کرده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که میزان اثرات منفی به ترتیب در شاخص های اجتماعی- فرهنگی و سپس شاخص های زیست محیطی بیشتر بوده و در شاخص های اقتصادی و کالبدی مجتمع چادرملو دارای اثرات به نسبت مثبتِ بیشتری بوده است. تجربه توسعه معدنی- صنعتی در ایران مرکزی و به طور ویژه در شهرستان بهاباد نشان می دهد، اگرچه از منظر اقتصادی و در سطوح استانی و ملی این الگوی توسعه نسبتاً موفقیت آمیز به نظر می رسد؛ اما از منظر اقتصاد محلی، زیست محیطی و همچنین حوزه های اجتماعی- فرهنگی با اثرات منفی بسیاری روبه رو بوده است و توجه به مسئله پایداری توسعه را در مقیاس های محلی به شدت به چالش کشیده است. در مقیاس های محلی در مقابل آنچه از دست رفته است، برآیند و نتایج بایسته و شایسته ای که از آن بتوان به مثابه «نقش پایدار و مهم توسعه معدنی- صنعتی در فرایند توسعه ایران مرکزی» یاد کرد، وجود ندارد و متأسفانه باید از آن به مثابه «میراث ناپایدار توسعه معدنی- صنعتی بر سکونتگاه های ایران مرکزی» یاد کرد.
مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر لاهیجان با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
17 - 30
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی از شهرهای ایران به خصوص اراضی حاشیه ای شهرها، تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل گردیده است. هم چنین شهر لاهیجان نیز مانند بسیاری از شهرهای ایران به دلیل افزایش ساخت وساز، دچار تغییر و تحولات قابل توجهی در زمینه کاربری اراضی شده است. هدف پژوهش حاضر مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از LCM و CA MARKOV می باشد، روش پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. در این راستا از تصاویر ماهواره ای لندست مربوط به چهار دوره زمانی 1368، 1379، 1389 و 1397 بهره گرفته شده است. تصاویر چهار دوره پس از عملیات پیش پردازش با استفاده از روش حداکثر احتمال طبقه بندی گردیدند. سپس با استفاده از مدل LCM و CA MARKOV به شناسایی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر لاهیجان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مساحت اراضی ساخته شده از سال 1368 تا 1397 نزدیک به 1250 هکتار افزایش یافته و اراضی جنگل و باغات در این دوره با کاهش حدوداً 2000 هکتاری روبه رو بوده است. بنابراین با توجه به مقایسه طبقه بندی ها و نتایج حاصل از مدل LCM مشخص می گردد، که بیشترین تغییرات در این دوره مربوط به جنگل و باغات می باشد. در پایان با به کارگیری مدل زنجیره مارکوف تغییرات کاربری اراضی را برای سال 1409 را پیش بینی شده است. ازاین رو با توجه به نتایج حاصل از پیش بینی تغییرات احتمال می رود که در سال 1409 میزان 5/760 هکتار از اراضی جنگل و باغات کاسته شده و 91/53 هکتار به اراضی ساخته شده، 09/693 هکتار به شالیزارها و 5/13 هکتار نیز به پهنه آبی افزوده خواهد شد. بنابراین بررسی ها نشان می دهد رشد مساحت ها در محدوده موردمطالعه متناسب و همسو نبوده؛ و این مسئله باعث ایجاد پدیده گستردگی در شهر لاهیجان گردیده است.
سنجش ساختارهای اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی در رشد و توسعه گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر گلوگاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع ابعاد و پیچیدگی صنعت گردشگری، متناسب با مناطق جغرافیایی، زمینه های ویژه ای برای برنامه ریزی و مدیریت گردشگری ایجاد کرده است. در مناطق مستعد توسعه صنعت گردشگری، باید به دنبال عوامل محرک جریان گردشگری بود چراکه گردشگری یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است اگرچه توسعه گردشگری راه حل کلی برای رفع همه مسائل نیست، اما راهبردی مناسب، را برای توسعه پایدار و کاهش محرومیت مناطق و توسعه همه جانبه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و محیطی و نهادی، و ... در یک شهر یا کشور، پیش روی برنامه ریزان قرار خواهد داد. بنابراین ضرورت پرداختن به مسئله گردشگری شهری، نیازهای پیش روی شهرنشینان را با تغییر در مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موردبررسی و در شرایط مطلوب قرار خواهد داد. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری ما در این پژوهش خانوارهای شهرستان گلوگاه، مسئولین و گردشگران می باشند که برای بررسی تأثیرات عوامل مطرح شده در گردشگری از ابزار پرسشنامه استفاده که توسط جامعه آماری فوق پاسخ و داده ها با استفاده از آزمون های آماری نرم افزار Spss و با و مدل HOLSAT به تجزیه تحلیل داده های پژوهش پرداخته ایم که نتایج آن حاکی از مسئله است که مطابق آزمون های آماری گرفته شده از مؤلفه های دو فرضیه هر دو فرضیه تأیید می شوند و این ساختار ها توانسته اند موجبات توسعه گردشگری منطقه را فراهم آورند و نتایج حاصله از مدل HOLSAT نشان از مثبت بودن عملکرد موجود در مؤلفه های ساختار اقتصادی و متناقض بودن عملکرد برخی از مؤلفه های ساختار اجتماعی – فرهنگی است که نشان از نیازمندی در راستایی برنامه ریزی مجدد در این راستا است.