فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش مساجد در توسعه محله ای در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه اسلامی برای بستر سازی اندیشه مهندسی اجتماعی خردنگر و مشارکت مدنی، نهادهایی وجود دارد که سابقه هزار و چهار صد ساله دارد. مساجد که مهمترین محل حضور توده های مردم در هر عصری بوده و هستند، با ایجاد زمینه برای فعالیت های جمعی داوطلبانه، می توانند نقش مؤثری در توسعه محله ای داشته باشند.
تحقیق حاضر با بررسی فعالیت های چندگانه مساجد در سطح محله در هشت محور کلی (نقش مسجد در غنی سازی اوقات فراغت، ایجاد فضای فرهنگی، ارائه کمک های مالی، برگزاری مراسم و جلسات مذهبی – فرهنگی، افزایش میزان مشارکت ساکنان محله، ارائه کمک های مشاوره ای، اولویت سنجی مسائل، مشکلات و نیازهای محله، ارتقاء امنیت فردی و اجتماعی از طریق افزایش نظارت درونی و بیرونی) وهمچنین بررسی استقبال مردم محله از فعالیت ها، برنامه ها و بستر های فراهم شده توسط مساجد، به تحلیل نقش مسجد به عنوان گسترده ترین شبکه فراگیر اجتماعی و نقش آفرینی آن در توسعه ی محله ای در مشهد مقدس می پردازد.
در این تحقیق ازروش توصیفی – تحلیلی سود جسته شده و تکنیک پرسشنامه و مصاحبه، ابزار نیل به اهداف بوده است.به همین منظور، به تکمیل پرسشنامه به حجم نمونه ای برابر با ۳۸۵ نفر از شهروندان ونظر خواهی از تعدادی از کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع مبادرت گردیده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spssاستفاده شده است. به منظور توصیف داده ها از شاخص های میانگین، میانه، انحراف استاندارد ، فراوانی و درصد استفاده شده و در سطح استنباطی برای بررسی روابط ، از آزمون کی دو استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، مساجد در محورهای مورد بررسی، برنامه های مؤثری در جهت توسعه محله ای دارند. از طرف دیگر ساکنان محله از بسترهای فراهم شده توسط مسجد استفاده کرده و از فعالیت ها و برنامه های مسجد استقبال می کنند. همچنین نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که مساجد برای نیل به جایگاه واقعی خود در جهت ارتقاء میزان اثربخشی در توسعه محله ای، نیازمند برنامه ریزی صحیح و مدیریت هماهنگ، از سوی کلیه مراکز و سازمان هایی است که به نوعی با مساجد در ارتباط هستند. در بخش پایانی این تحقیق، پیشنهادات و راهکارهایی در همین ارتباط، ارائه گردیده است.
ذهنیت سنجی در خصوص عملکرد دفاترتسهیل گری بافت های فرسوده شهری درفرایند بازآفرینی شهری جامع پایدار (نمونه موردی دفاتر تسهیل گری کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی اصول، اهداف و شاخص های بازآفرینی شهری درتعدادی ازکشورها و قیاس آنها با ایران و همچنین ارزیابی عملکرد دفاتر تسهیل گری بافت های فرسود در دستیابی به اهداف بازآفرینی شهری جامع پایدار درکلان شهر شیراز انجام شده است. عملکرد این دفاتر از نظر سه گروه ساکنین، کارشناسان مدیریت شهری و کارشناسان دفاتر در ارتباط با دستیابی به اهداف رویکرد بازآفرینی شهری جامع پایدار در شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق ترکیبی از روش های اسنادی (مکتوبات موجودو...) و پیمایشی (پرسشنامه، مصاحبه و...) و با استفاده از روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی صورت گرفته و در مرحله ارزیابی میزان موفقیت و تاثیر دفاتر در دستیابی به اهداف بازآفرینی از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مولفه های بازآفرینی شهری جامع پایدار در ایران با دیگر کشورهای مورد بررسی انطباق دارد، همچنین شرح خدمات دفاتر تسهیل گری با مولفه های بازآفرینی جامع پایدار شهری در ایران منطبق است. ارزیابی عملکرد دفاتر از دید سه گروه مردم، مدیریت شهری و دفاتر تسهیلگری موفق ارزیابی گردیده است. چنانکه دستیابی به اهداف کالبدی در رتبه اول و به ترتیب اهداف اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی قرار دارد.
مدل سازی معادلات ساختاری ابعاد موثر بر پیاده سازی شهر الکترونیک در سبزوار
حوزههای تخصصی:
با وجود مزایای بی شمار شهر الکترونیک، پیاده س ازی آن ب ه عن وان کاری دشوار و پیچیده در نظر گرفته می شود. ب ه هم ین دلی ل، بس یاری از شهرها در پیاده سازی موفق شهر الکترونیک با شکست مواجه م ی ش وند بنابراین، ارزیابی عمیق و اصولی عوامل تاثیر گذار بر آن ضروری می نمای د. با توجه به اجرای پروژه شهر الکترونی ک در ای ران و همچن ین در اس تان خراسان رضوی، این پژوهش با هدف تعیین عوامل تاثیر گذار ب ر اس تقرار موفق شهر الکترونیک و تعیین میزان اهمی ت ه ر ی ک از ای ن عوام ل، در سبزوار انجام شده است.از این رو، با مرور ادبیات موضوع، که ب ه برر سی عوامل و چالش های تاثیر گذار برای اجرای شهر لکترونی ک م ی پ ردازد، عوامل موثر اصلی استخراج گردیده است. برای تحق ق اه داف تحقی ق از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است، همچنین روش جم ع آوری داده ها و اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی می باشد حجم جامع ه با توجه به تعداد کارمندان آشنا به فناوری اطلاعات در ک ل س ازمان ه ای شهری سبزوار حدود 140 نفر تخمین زده شده اس ت، بن ابراین براس اس جدول مورگان بین 103نفر پرسشنامه پخش شد. در مرحل ه بع د، می زان ارتباط عوامل با پیاده سازی شهر الکترونیک و همچنین چالش های ممک ن، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به کم ک ن رم اف زار AMOS،تعیین گردیده است. نتایج پژوهش بیانگر نیاز به توجه بیشتر به عوامل تاثیر گذار به خصوص عامل سیاسی در این زمینه می باشد. در این زمین ه ص رف بودجه کافی در سازمان ها در جهت تحقق ب ه اه داف ش هر الکترونی ک و پذیرش و درک اهمیت اجرای شهر الکترونیک توسط مدیریت سازمان ها در اولویت می باشد
پیش بینی تغییرات توسعه شهری شهرستان نوشهر با استفاده از مدل LUCIA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری زمین به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی همواره مورد توجه برنامه ریزان شهری و منطقه ای بوده است. این ابزار سعی در شناخت میانکنش پیچیده ی بین جامعه ی بشری و محیط زیست دارد تا از این طریق بتواند رابطه ای منطقی بین نیازهای توسعه ای بشر و معیارهای زیست محیطی برقرار کند. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از مدل کاربری LUCIA که مدلی تلفیقی از محرک های اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی است به دو سؤال اساسی در مورد تغییر کاربری زمین که همانا «چگونگی تغییر» و «موقعیت تغییر» را هدف قرار می دهد، پاسخ دهد. با توجه به ساختار دو سطحی مدل، در سطح اول از متغیرهای زیست محیطی به عنوان سنجه ای جهت ظرفیت سنجی مناطق مختلف، در میزان تغییرپذیری استفاده می شود و در سطح دوم متغیرهای اقتصادی-اجتماعی را به عنوان محرک های اصلی تغییر کاربری بررسی می کند. روش تحقیق از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر حسب روش شناختی از نوع تحقیقات تحلیل-توصیفی است. در جمع آوری و طبقه بندی داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای-اسنادی استفاده شده است. چارچوب و روش تحلیل این پژوهش بر مبنای چارچوب مدل مفهومی مدل تغییر کاربری زمین LUCIA قرارگرفته و با استفاده از داده های موجود شهرستان نوشهر مدل اجرا و خروجی های آن برای توسعه ی شهری تحلیل شده است. نتایج خروجی این مدل پاسخ سؤالات تحقیق را به خوبی بیان می کند و نشان می دهد که مناطق پیرامونی سکونتگاه ها به خصوص مناطق پر جمعیت و همین طور مناطق اطراف تأسیسات زیرساختی برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری مستعدترند؛ و در نهایت با توجه به شرایط زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی تنها 14 در صد از کل مساحت شهرستان دارای شرایط بسیار مناسب برای تغییر کاربری زمین به توسعه ی شهری تشخیص داده شده است.
تحلیل مؤلفه های مؤثر بر مشارکت زنان در چرخه ی مدیریت بحران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروه های گوناگون جامعه می توانند نقش بسیار مهمی در مدیریت بحران ایفا کنند. کشورهایی آسیب پذیریِ کمتری خواهند داشت که قشر های مختلف مردم به صورت مستقیم در فعالیت های کاهش خطر شرکت کنند و هر کدام توانمندی های خود را برای درک و پاسخ به سوانح متفاوت به عرضه گذارند. بنابراین، با توجه به نقش مشارکت زنان در فرایند مدیریت بحران، شناسایی مؤلفه ها و تحلیل بر این امر می تواند زمینه ساز حضور مؤثر آنان گردد. شناخت این مؤلفه ها می تواند زمینه ساز تبدیل گروه از قشری آسیب پذیر به قشری توانمند، فعال و مؤثر باشد. از این رو، تحقیق به شیوه ی پیمایشی با تکمیل پرسش نامه به استخراج این عوامل پرداخته است. برای تکمیل داده ها از روش نمونه گیری تناسبی استفاده شد و داده ها با روش تحلیل عاملی بررسی گردید. با استفاده از این روش داده ها و متغیرها مورد نظر خلاصه شد و مؤثرترین عوامل در این مشارکت تعیین گردید. این عوامل شامل دانش مدیریت بحران، عوامل فرهنگی و جنستی، تقدیرگرایی، احساس قدرت و اعتماد به نفس بود که نتایج در این چهار بعد با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد. در بخش دانش مدیریت بحران مقدار KMO معادل 74/0 بود و مجموع متغیرهای این بخش در چهار عامل 42/67 درصد از تغییر پذیری (واریانس) متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO در بخش احساس قدرت و اعتماد به نفس 72/0 بود و متغیرهای این بخش نیز با چهار عامل 27/65 درصد از تغییر پذیری متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO تقدیرگرایی معادل 599/0 بود و این بخش با چهار عامل توانست 56/59 درصد از تغییر پذیری متغیرها را تبیین کند. سرانجام، مقدار KMO هنجارهای فرهنگی- اجتماعی معادل 71/0 است و 52/70 درصد از تغییر پذیری متغیرها از طریق پنج عامل در این بخش تبیین شده است
تحلیلی بر استفاده از روشهای تصمیم گیری چندمعیاره و بهینه سازی چندهدفه برای مکانیابی جغرافیایی مدارس، مطالعه موردی منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت، استقرار مراکز خدماتی جدید مختلف از جمله مراکز آموزشی را ضروری میسازد. یکی از گامهای اساسی در استقرار این مراکز، انتخاب مکان بهینه برای آن ها با توجه به اهداف و معیارهای مختلف است؛ به گونهای که ضمن برخورداری مراکز از توزیع فضایی مناسب و تخصیص متعادل، ناسازگاری بین کاربریها نیز در سطح منطقه تا حد ممکن کاهش یابد. افزایش تعداد معیارها و عوامل مؤثر، منجر به پیچیدهتر شدن مسأله میشود و استفاده از روشهای قوی و کارآمد را ضروری میسازد. در این پژوهش به منظور تعیین مکانهای مناسب جهت استقرار چندین مدرسه ابتدایی دخترانه در بخشی از منطقه 17 تهران و تخصیص آن ها به دانشآموزان، از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی[1]، روشهای تصمیمگیری چندمعیاره[2] و رویکرد بهینهسازی تکاملی چندهدفه[3] استفاده شده است. برای انجام بهینهسازی، اصل عدالت در دسترسی، تعادل ظرفیت مدارس و نیز تناسب و مطلوبیت مکانهای انتخابی با توجه به موقعیت کاربریهای سازگار و ناسازگار مدنظر قرار گرفته است. به دلیل استفاده از یک روش تکاملی چندهدفه، نتایج تحقیق به جای یک پاسخ، شامل چندین پاسخ بهینه است. در این تحقیق پنج پاسخ به طور نمونه انتخاب و بررسی شدند. در حالتی که مکان ها از سازگاری و مطلوبیت بالایی برخوردار بوده اند، تابع تعادل ظرفیت وضعیت مناسبی نداشته است. در بهترین پاسخ مربوط به تابع عدالت در دسترسی، مکان های پیشنهادی از توزیع فضایی مناسبی برخوردار هستند اما مطلوبیت و سازگاری آن ها چندان مناسب نیست. مکان های مربوط به بهترین پاسخ تابع تعادل ظرفیت نیز از نظر مطلوبیت و سازگاری ضعیف هستند. در هر صورت تصمیمگیرندگان میتوانند پاسخهای بهینه را از دیدگاههای مختلف با یکدیگر مقایسه و پاسخ نهایی را با توجه به اهمیت نسبی هر یک از اهداف از بین آن ها برای پیادهسازی انتخاب نمایند.
تحلیل پایداری رابطه میان نظام بهره برداری خانوادگی و امنیت غذایی در نواحی روستایی دهستان غنی بیگلو، زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق اهداف کشاورزی از جمله تأمین امنیت غذایی جامعه و ایفای نقش مؤثر آن در تقویت استقلال ملی، نیازمند گذر سریع و صحیح از مرحلة تولید معیشتی و سنتی به مرحلة تولید صنعتی و تجاری است. از طرفی امروزه کشاورزی پایدار، به مثابة رویکردی است که نیل بخش کشاورزی به مرحلة تولید صنعتی و تجاری و تأمین امنیت غذایی خانوارهای روستایی را امکان پذیر می سازد. در پژوهش حاضر، به تحلیل رابطه پایداری نظام بهره برداری خانوادگی و امنیت غذایی در هشت روستای دهستان غنی بیگلو از توابع شهرستان زنجان پرداخته می شود. جامعة آماری این پژوهش، شامل کل بهره برداران خانوادگی در روستاهای مورد مطالعه است (1324N=) و براساس فرمول کوکران، 300 نفر برای تکمیل پرسشنامه محاسبه و به روش تصادفی سادة دردسترس انتخاب شدند. نوع پژوهش کاربردی و روش آن تحلیلی- همبستگی است و به صورت پیمایشی-میدانی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهدة عمیق) است. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده با نرم افزار SPSS 21و آزمون های آماری T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل خوشه ای و جدول توافقی کای دو انجام گرفته است. براساس یافته ها، روند کشاورزی در روستاهای مورد مطالعه ناپایدار است و امنیت غذایی خانوارهای بهره برداران این روستاها وضعیت مطلوبی ندارد (52 درصد). همچنین براساس نتایج، بین امنیت غذایی با میانگین درآمد، وسعت قطعات اراضی کشاورزی و تنوع شغلی بهره برداران، رابطة معنادار مستقیمی وجود دارد.
تحلیل موانع صنعتی شدن دام پروری مطالعة موردی: شهرستان قلعه گنج، استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعتی شدن دام پروری ازطریق افزایش تولیدات روستایی، بهره وری، ایجاد فرصت های شغلی و ایجاد پیوند با دیگر بخش های اقتصادی، نقش بسیار مهمی در توسعة روستایی دارد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل موانع صنعتی شدن دام پروری در مناطق روستایی شهرستان قلعه گنج بود. بدین منظور از روش پژوهشی پیمایش بهره گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، دام دار ان مناطق روستایی شهرستان قلعه گنج بودند که جمعاً 810 نفر را شامل می شدند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب، 266 نفر از سه دهستان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامة محقق ساخته بود. برای تعیین روایی پرسشنامه از دیدگاه ها و پیشنهادهای خبرگان دانشگاهی استفاده شد. به منظور تعیین پایایی آن نیز از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد و آمارة ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه 532/0 تا 733/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل خوشه ای، ضریب پراکندگی و تی تست جفت استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که از دیدگاه دام پروران، موانع سازمانی و ساختاری از مهم ترین موانع صنعتی شدن دام پروری در منطقة مطالعه شده بودند. افزون بر آن، نتایج بیانگر بالابودن سطح موانع و مشکلات برای صنعتی شدن دام پروری در شهرستان قلعه گنج بودند. دیگر یافته ها حاکی از آن بود که دهستان محمدآباد دارای موانع کمتری از سایر دهستان ها بود. ازسوی دیگر، دام دار ان نیمه صنعتی موانع را بالاتر از دام دار ان سنتی ارزیابی کردند.
جستاری در سنجش توسعه یافتگی نواحی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش وضعیت توزیع امکانات شهری برای بسترسازی تعادل در مناسبات مختلف شهری حائز اهمیتی اساسی است. مسئله ای که شاکله اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد «چگونگی توزیع خدمات و امکانات شهری در گستره ی کلان شهر شیراز» است. جهت پرداختن به این مسئله، در مقام گردآوری داده ها از روش های مختلف اسنادی، کتابخانه ای و نیز میدانی استفاده شده و در مقام تحلیل و داوری داده ها از روش تحلیل عاملی و نیز تاکسونومی عددی بهره گیری شده است. با بهره گیری از این روش ها، ابتدا 60شاخص که 35مورد از آنها به وسیله پرسشنامه سنجیده شده اند و 25مورد نیز به وسیله اطلاعات اسنادی و مراجعه به دستگاه های دولتی مختلف شهر شیراز گردآوری شده اند، بررسی شده و سپس با استفاده از تحلیل عاملی داده ها، در مجموع 15عامل یا شاخص پنهان، استخراج شده است. یافته های تحلیل تاکسونومی در این پژوهش نشانگر آن است که بافت تاریخی- فرهنگی و ناحیه های حاشیه ای جنوب، شرق و شمال شرقی شیراز دارای سطح پایینی از توسعه یافتگی هستند و بین نواحی مختلف شهر اختلاف زیادی به لحاظ توسعه یافتگی وجود دارد. طبق یافته های این پژوهش، توجه به سه عامل می تواند تا حد زیادی این اختلاف توسعه یافتگی را کاهش دهد که این عوامل سه گانه به ترتیب عبارتند از: عامل اول، شعاع دسترسی به دستگاه های زیربنایی در زمینه ورزش و سلامتی (مانند درمانگاه و بیمارستان) و اقتصاد (مانند بانک). عامل دوم، مؤلفه های رفاه خانواده مانند درآمد، اشتغال و توانمندسازی خانواده های برخوردار از کمک نهادهای حمایتی و عامل سوم، توجه به کیفیت زیرساختهای شهری مانند آسفالت و آب.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگردی تفرجگاه بند ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه برنامه و طرح های اجرا شده برای توسعه روستاها، موفقیت چندانی در مشکلاتی چون فقر، بیکاری، مهاجرت روستاییان، سطح بهداشت و...، نداشته است، امروزه برای حل این مشکلات بسیاری از برنامه ریزان و صاحب نظران معتقدند، یکی از راهکارهای توسعه همه جانبه روستاها، گسترش گردشگری در این مناطق است. تفرجگاه بند، یکی از مناطق گردشگری شهر ارومیه، به دلیل نزدیکی به شهر و طبیعت زیبایش، نظر گردشگران زیادی را به خود جلب کرده است، ولی به دلیل نبود برنامه ریزی و مدیریت گردشگری، سود اقتصادی چندانی برای ساکنان محلی به همراه نداشته است. با توجه به اینکه هدف هر نوع برنامه ریزی دستیابی به رفاه و توسعه است، این پژوهش نیز با هدف برنامه ریزی راهبردی برای توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه، به منظور افزایش درآمد، بالا بردن سطح اشتغال و بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی صورت گرفته است. پژوهش پیش رو از نوع کاربردی است و از لحاظ تحلیل در چارچوب روش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد، ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را سه گروه ساکنان محلی، گردشگران و مسئولان شکل داده اند. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعیین شد. تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه به کمک نرم افزار SPSS انجام گرفت، سپس با استفاده از روش SWOT و QSPM، راهبردهایی برای توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد شده است. با توجه به نتایج پژوهش، منطقه از شروط اولیه توسعه گردشگری برخوردار است، لذا برای پایداری آثار گردشگری و بهره مندی از آثار اقتصادی ناشی از این فعالیت در منطقه مورد مطالعه، برنامه ریزی و مدیریت گردشگری امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
ارزیابی جابجایی سلولی شاخص های کالبدی – اجتماعی در مناطق حاشیه نشین مورد شناسی: حاشیه نشینان شمال شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش فیزیکی نابسامان و بی رویه ی شهرها یکی از مشکلات شهر و شهرنشینی جهان سوم در دوران معاصر است؛ به طوری که طی فرآیندی مداوم، محدوده های فیزیکی و فضاهای کالبدی شهر در جهات عمودی و افقی به لحاظ کمی و کیفی رشد می یابد و اگر این روند سریع و بی برنامه باشد، به ترکیبی نامتناسب از فضاهای شهری مشکل زا خواهد انجامید؛ لذا یکی از علل شکل گیری این روند و همچنین یکی از مهمترین پیامدهای آن، حاشیه نشینی شهری است. این مناطق از لحاظ شاخص های کالبدی – اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. از این رو هدف این مقاله ارزیابی روند تغییرات سلولی شاخص های کالبدی – اجتماعی در مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز می باشد. جامعه آماری این پژوهش مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز در سال های 85-1375 است. روش پژوهش کاربردی از نوع توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است و برای ارزیابی تغییرات طی بازه زمانی 1385-1375 نیز از روش LCM و Crosstab در محیط نرم افزار Edrisi Selva استفاده گردیده است. نتایج پژوهش با استفاده از روش Crosstab حاکی از آن است که شاخص های کالبدی – اجتماعی طی این دوره زمانی در سطح مناطق حاشیه نشین شمال شهر تبریز ارتقای کیفی و ک پیدا کرده است و طی این دوره زمانی هر چقدر از حاشیه جغرافیایی به متن شهر نزدیک می شویم، کمیت و کیفیت شاخص ها افزایش می یابد و نشان می دهد که در این دوره حرکات شاخص ها در بلوک های شهری از حاشیه به متن ارتقا پیدا کرده است.
ضرورت سنجش و توانمندسازی سرمایه اجتماعی در بهسازی بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: محله سرشور (مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر پارادایم برنامه ریزی شهری از نگاهی غیر انعطافی با حاکمیت دولتی و مبتنی بر پایه فلسفی عقل گرایی، به سوی اصول نسبیت گرایی همراه با تغییر نگاه از تجویزی به مشارکتی، زمینه لازم را برای مطرح شدن بحث سرمایه اجتماعی فراهم کرده است. هدف مقاله حاضر، بیان ضرورت سنجش و توانمندسازی سرمایه اجتماعی است که از عناصر مهم در برنامه ریزی شهری و توانمندسازی بافت های فرسوده به شمار می رود. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتاب خانه ای و پیمایشی (میدانی) است. داده های این پژوهش با استفاده از پرسش نامه و به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده است. جامعه آماری بر اساس سرشماری نفوس ۱۳۸۵ جمعیت محلّه سرشور۷۵۶۰ نفر بوده است که حجم نمونه پژوهش۲۷۰ نفر به دست آمده و درصد اطمینان این روش ۹۰ درصد است. بر اساس تحلیل صورت گرفته، نتایج این پژوهش نشان از عدم شکل گیری روابط انجمنی، سطح مشارکت و انسجام اجتماعی پایین و اعتماد نهادی در سطح کلان و میانی (مدیریت شهری) ناچیز است و صرفاً اعتماد در حوزه شخصی و بین شخصی در حد قابل قبول باقی مانده است؛ بنابراین، می توان گفت که وضعیت سرمایه اجتماعی محله سرشور به جز در موارد استثنایی که آن هم به جنبه سنتی و سرمایه اجتماعی قدیم مربوط می شود، در اغلب موارد مطلوب نیست؛، بنابراین در جهت بهسازی و بهبود سازمان فضایی محله، اولین مسأله ای که باید قبل از هر چیز حل شود، جلب اعتماد مردم و ذی-نفع های پروژه نسبت به متولیان بهسازی است.
بررسی و تحلیل نقش بازارچه های مرزی در قیمت زمین و مسکن شهری (نمونه موردی شهر بانه در مقطع زمانی 1392-1375)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر در تحقیقات اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی به مناطق مرزی و مسائل آن ها توجه بسیاری شده است. این رغبت و علاقه وافر از آن نشأت گرفته است که این مناطق ویژه ممکن است موجب ایجاد سازگاری و همسانی اقتصادی در همگرایی بین کشورها گردند. در کل مبادله تجاری و اقتصاد پویای مناطق مرزی می تواند نقش اساسی در ترقی و پیشرفت توسعه پایدار، به ویژه اقتصاد نواحی مرزی، بهبود استانداردهای زندگی مردم، کاهش فقر، توزیع مناسب درآمد و تسریع همکاری های بیشتر بین نواحی مرزی داشته باشد. ایجاد بازارچه های مرزی در چند دهه اخیر تأثیرات زیادی بر شهرها گذاشته است. ازجمله این تأثیرات می توان به رشد و توسعه شهرها، افزایش تجارت و مبادلات و افزایش قیمت زمین و مسکن اشاره کرد. این پژوهش به بررسی نقش بازارچه مرزی در قیمت زمین و مسکن بر روی شهر بانه در طی دوره 1392-1375با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. آمارهای مورداستفاده از بنگاه های املاک زمین و مسکن گردآوری شده است. و همچنین آمار تعداد پروانه ای ساختمانی از شهرداری بانه اخذشده است. در این تحقیق با استفاده از سه شاخص(حداقل، حداکثر و میانگین) دو متغیر زمین مسکونی و زمین تجاری مورد بررسی قرارگرفته اند. همچنین از روش Crosstab برای ارزیابی روند قیمت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که محلات واقع در مرکز شهر به دلیل دسترسی به خدمات و مراکز تجاری از افزایش قیمت بیشتری برخوردار بوده و به موازات دور شدن از مرکز شهر قیمت زمین و مسکن روند نزولی پیدا می کند.
مروری بر منطقه کوهرنگ در رابطه با اسکان عشایر
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر سیاست های توسعه روستایی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نظام برنامه ریزی در سطح جهانی به علت پویایی ذاتی جوامع انسانی و ناکارآمدی نظریه ها در حل چالش ها، شاهد تغییر مفهوم اندیشه توسعه بوده است. بازاندیشی فکری توسعه، ارزیابی چارچوب مفهومی نظریه های برنامه ریزی در عرصه توسعه روستایی را اجتناب ناپذیر می نماید. بنابراین در این مقاله سعی شد سیاست های توسعه روستایی برنامه ششم (توسعه) مبتنی بر اندیشه فرانوگرایی مورد ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش، کیفی؛ مبتنی بر روش فراترکیب و تحلیل محتوای جهت دار است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و برای تفهم، مبتنی بر مقوله ها از روش استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد؛ عدم عقلانیت گرایی، نفی عقیده جهان شمول بودن و نفی فراروایت ها سه اصل کلیدی (و بنیانی) و کثرت گرایی، حکمروایی، زمینه گرایی، بوم گرایی و محلی گرایی پنج اصل برنامه ریزی فرانوگرا هستند. بر این اساس، ارزیابی سیاست های توسعه روستایی در برنامه ششم بیانگر آن است که این سیاست ها از جنبه مفهومی در انطباق نسبی با اصول برنامه ریزی فرانوگرایی، لیکن در عمل در انطباق کامل با تفکر برنامه ریزی نوگرا قرار دارد. زیرا، نظام برنامه ریزی مبتنی بر عقلانیت ابزاری و نخبه گرایی نسخه ای از برنامه ریزی فرانوگرا را پایه ریزی کرده است که در عمل هویت خود را از دست داده است و بیشتر جنبه شعارگونه پیدا کرده است. به عبارتی، نظام برنامه ریزی کشور (در تدوین سیاست های توسعه روستایی) در حوزه مفهومی، مرزبندی پارادایمیک را موردتوجه قرار نداده و در برزخ برنامه ریزی نوگرا و فرانوگرا گرفتار شده است.
مدل سازی رشد شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای متوسط مقیاس و مبتنی بر روش خودکاره های سلولی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مد ل سازی رشد شهری و تغییرات صورت گرفته د ر کاربری اراضی جزء جد ایی ناپذیری از برنامه ریزی برای توسعه پاید ارند . تحقیق حاضر نیز د ر نظر د ارد رشد و توسعه شهری را برای کلان شهر تهران از بعد زمانی و توزیع مکانی، مد ل سازی نماید . بد ین منظور ابتد ا با استفاد ه از تصاویر سری زمانی ماهواره لند ست، نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1988، 2002 و 2013 با رویکرد شئ پایه مورد طبقه بند ی قرار گرفت. د ر گام بعد ی با بهره گیری از مد ل رگرسیون لجستیک میزان تأثیر متغیرهای مستقل د ر رابطه با گسترش شهری شامل چهارد ه متغیر د ر قالب د و گروه متغیرهای محیطی-طبیعی و اجتماعی – اقتصاد ی د ر د وره 1988 تا 2002، به صورت ضریب د ر معاد له رگرسیون محاسبه شد ه و نقشه پتانسیل گسترش شهری تولید گرد ید . ارزیابی عملکرد رگرسیون لجستیک با استفاد ه از د و شاخصPseudo R2 و ROC با مقاد یر به ترتیب 32/0 و 89/0 نشانگر برازش خوب رگرسیون و قابلیت تشریحی مناسب آن بود . د ر اد امه مساحت تغییرات برای سال مورد انتظار با استفاد ه از تحلیل زنجیره مارکوف به صورت کمی پیش بینی شد . د ر نهایت با استفاد ه از خروجی های د و مد ل رگرسیون لجستیک و تحلیل زنجیره مارکوف، با بهره گیری از مد ل خود کاره های سلولی ، رشد شهری برای سال 2013 مد ل سازی گشت که مقایسه آن با تصویر طبقه بند ی شد ه سال 2013 نشان می د هد مد ل مورد استفاد ه با د قت نسبی برآورد مساحت93/0 و ضریب کاپای 87/0 یک مد ل موفق بود ه است. بر این اساس از همین مد ل برای برآورد رشد شهری د ر سال 2025 استفاد ه گرد ید و برای این کار از تصاویر سال های 2002 و 2013 استفاد ه شد .
ارزیابی آسیب پذیری کاربری آموزشی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری دربرابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اصول ضروری ایمن سازی فضاهای شهری، توجه به عملیاتی کردن الزامات پدافند غیرعامل شهری به منظور کاهش آسیب پذیری و ایمن سازی آن هاست. کاربری های آموزشی، یکی از کاربری های عمومی در نظام کاربری اراضی شهری است که مدیریت ایمنی و توجه به الزامات پدافندی آن، به دلیل تولید سفر بالا و تراکم جمعیتی در ساعات مشخص و گاهی دائم، بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، در زمینه ارزیابی آسیب پذیری کاربری های آموزشی دربرابر زلزله با رویکرد پدافند غیرعامل شهری در منطقة 6 تهران است که در قالب مطالعات فضایی- مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شد. ابتدا شناسایی و دسته بندی اصول و الزامات پدافند غیرعامل در سه گروه پارامترهای جمعیتی، سازه ای و مکانی صورت گرفت و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویت های اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با فضاهای آموزشی مشخص شد. در ادامه، بر پایة فرایند تحلیل شبکه ای، تعیین وزن هریک از معیارها انجام گرفت. وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم افزار ArcGIS بر لایه های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که از نظر شاخص های سازه ای، بیش از 55 درصد واحدهای آموزشی منطقه، در گروه سازه هایی با میزان آسیب پذیری زیاد قرار می گیرند و از نظر شاخص های جمعیتی، در 60 درصد واحدهای آموزشی درصورت وقوع زلزله میزان آسیب پذیری زیاد است. از لحاظ شاخص های مکانی، بیش از 75 درصد فضاهای آموزشی، با چند نوع کاربری ناسازگار همجوار هستند و بیشترین آسیب پذیری را دارند. به طورکلی، نتایج حاصل از روی هم گذاری لایه ها نشان داد بیش از 67 درصد واحدهای آموزشی محدوده در پهنه های آسیب پذیر واقع شده اند و میزان آسیب پذیری واحدهای آموزشی در این پهنه ها بسیار بالاست.
آزمون روشی کمّی در تحلیل گونه-ریخت شناسانه ی بافت های شهری بر اساس شاخص تراکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که روشی کمّی را بر اساس نگرش گونه-ریخت شناسانه به بافت های شهری معرفی و آزمایش کند. در این میان شاخص تراکم با تعریف خاصی به عنوان یک ویژگی گونه شناختیِ قابل سنجش مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوشتار پس از مقدمه و اشاره ای کوتاه به پیشینه ی روش های کمّی مطالعه ی شکل بافت های شهری و نیز پیوند میان تراکم فیزیکی و گونه-ریخت شناسی ، ابزاری به نام spacemate معرفی و تشریح می گردد. برای آزمون این روش بافت هایی از کلانشهر تبریز برگزیده شده و پس از استخراج و طبقه بندی داده های مورد نیاز بر روی نمودار spacemateجانمایی و تحلیل شده است. با این که این روش در اصل با در نظر گرفتن ساختارهای شهری کشورهای غربی طراحی و به شکلی محدودآزموده شده است، نتایج این تحقیق نشان می دهد که روش مورد آزمایش – که در کشور ایران برای اولین بار در پژوهش حاضر آزموده می شود - در صورت وجود داده های قابل استناد ، قابلیت بومی شدن و کاربست ، هم به منظور توصیف و هم به منظور پیش بینی و برنامه ریزی در بافت های شهری ایران (و کشورهایی که بافت های شهری مشابه ایران دارند)را نیز دارا است.