فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
63 - 78
حوزههای تخصصی:
استقلال حرکتی کودکان به عنوان یک کیفیت کلیدی محیط های دوستدار کودک، نمایه ای از میزان پذیرش کودکان در جامعه است. این کیفیت امکان بازی های آزادانه و متنوع را برای کودکان فراهم می کند و در شکل گیری شخصیت اجتماعی و حس استقلال آنها نقش بسزایی دارد. عوامل فردی، اجتماعی و محیطی مؤثرترین عوامل در شکل گیری و ارتقای استقلال کودکان در تحرک و بازی در محیط های خارج از خانه هستند. طی سال های اخیر، با افزایش مسائل اجتماعی محدودکننده حضور کودکان در محیط های عمومی و تبدیل آنها به تله های اجتماعی والدین، مفهوم استقلال حرکتی کودکان گسترده تر شده و علاوه بر حرکت کودکان بین خانه و مدرسه، حرکت آزادانه کودک بین خانه و محیط های پیرامون آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. استقلال حرکتی کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی به عنوان فضای واسط بین خانه با محله و شهر زمینه ساز و تقویت کننده استقلال حرکتی کودکان در محیط های عمومی و شهری خواهدبود. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین مهمترین عوامل و شرایط اثرگذار بر استقلال حرکتی خانه محور کودکان است. باتوجه به ماهیت موضوع و ضرورت نگاه به آن از دید کودکان، والدین، متخصصین و مدیران شهری از روش نظریه زمینه ای استفاده شده و با 107 نفر از مشارکت کنندگان مذکور تا حد اشباع نظری مصاحبه شد. به دلیل اهمیت کیفیات کالبدی محیط، مشاهده میدانی مستقیم در عرصه های میانی 15 مجتمع مسکونی منتخب در شهر تهران نیز انجام شد و یادداشت های کیفی تهیه شد. داده های به دست آمده در نرم افزار Maxqda به صورت کیفی تحلیل شده و تعداد 74 مفهوم، 25 کد محوری و نُه مقوله اصلی استخراج گردید؛ یکپارچه و بهینه سازی کدها و مقوله ها انجام شده و سپس ارتباط آنها با مقوله هسته ای پژوهش تعیین گردید. مدل مفهومی حاصل نشان می دهد عوامل زمینه ای و مداخله گر شامل چارچوب های قانونی، ضوابط و مقررات، شیوه اجرا و نظارت، پذیرش جامعه نسبت به موضوع و فرهنگ سازی پیرامون حضور مستقل کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی دارای اهمیت قابل توجه هستند. کیفیت های کالبدی محیط نظیر ایمنی و امنیت کودکان، دسترسی به بازی، دسترسی به طبیعت و فضای سبز و بهداشت می توانند موجب تعدیل و بهبود اتمسفر اجتماعی مجتمع و انسجام بیشتر آن به نفع حضور مستقل و آزادانه کودکان و دستیابی به سلامت روانی و جسمانی آنها گردند.
بررسی نقش گردشگری روستایی در توسعه اشتغال پایدار ساکنان در دوران پساکرونا با رویکرد سناریونگاری (موردمطالعه: شهرستان سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
390 - 407
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، اشتغال پایدار در روستاها یکی از اصلی ترین اهداف کشورها است. گردشگری روستایی به عنوان یکی از مهم ترین انواع گردشگری، نقش مهمی را ایفا می نماید. شیوع ویروس کرونا چالش های بسیار بزرگی را برای صنعت گردشگری به وجود آورد که تأثیرات و پیامدهای منفی آن، موجب گردید که کشورها به دنبال اتخاذ اقداماتی باشند. یکی از مهم ترین آن ها، سناریوپردازی است که هدف اصلی تحقیق حاضر نیز بررسی نقش گردشگری روستایی در توسعه اشتغال پایدار ساکنان در دوران پساکرونا با رویکرد سناریونگاری است. روش تحقیق، آمیخته است که با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی در دو فاز کیفی - کمّی انجام شد. روش های به کاررفته به ترتیب «تحلیل مضمون و برنامه ریزی سناریو» و جامعه آماری شامل خبرگان حوزه های مدیریت و برنامه ریزی روستایی، گردشگری روستایی، مدیریت دولتی، مددکاری اجتماعی، جامعه شناسی، جغرافیای روستایی است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 13 نفر از آن ها مشارکت داشتند. مطابق با یافته ها در فاز اول که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است، مضامین استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در قالب 48 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر هستند که برای شناسایی پیشران ها به مرحله بعدی راه می یابند. مطابق با یافته های فاز کمّی، چهار سناریو شناسایی شدند که عبارت اند از: درهای باز اقتصادی؛ گردشگری خانه دوم؛ سپر دفاعی اقتصادی؛ انزوای اقتصادی و قفل اجباری. باتوجه به نتایج، گردشگری در مناطق روستایی، نه تنها باعث توسعه اشتغال پایدار می شود، بلکه تأثیر زیادی بر ساکنان، به ویژه بر ایجاد شغل و درآمد آن ها دارد. این مقوله منجر به تغییر عظیمی در تحرک نیروی کار در روستاها شده است و نه تنها انتخاب های شغلی را غنی و بزرگ کرده است، بلکه اشتغال روستایی را متنوع تر و پایدارتر کرده است.
ارزیابی مکان یابی مسکن مهر با تأکید بر بعد محیطی (نمونه موردی: مسکن مهر شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
مسکن از نیازهای اولیه و اساسی هر انسان به شمار می آید. در کشورهای مختلف، دولت ها اقدامات و برنامه ریزی های جامعی در زمینه تأمین مسکن اقشار مختلف به ویژه طبقات کم درآمد انجام داده اند. طی چند سال اخیر، به منظور پاسخگویی به انتظارات قانونی و عرفی در زمینه مسکن برای اقشار کم درآمد، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است.دراجرای این سیاست به خصوص از بعد محیطی مباحث دامنه داری در جریان است. از این رو هدف این پژوهش ارزیابی مکان یابی مسکن مهر با تأکید بر بعد محیطی در شهر ایذه می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و دارای ماهیت توسعه ای- کاربردی است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. تعداد 8 معیار در قالب معیارهای فاصله از شیب زمین، کاربری اراضی ، فاصله از شکل زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه؛ فرسایش خاک، ژئوموفولوژی مؤثر در تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک AHPFUZZY بر پایه نظرسنجی از کارشناسان و تعیین وزن معیارها در بازه (0-1) در محیط ArcGIS، با استفاده FUZZY OVERLAY و عملگر GAMMA بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است از لحاظ محیطی مکانیابی مسکن مهر شهر ایذه در وضعیت متوسطی قرار گرفته است. همچنین مکانیابی مسکن مهر ایذه می توانست در جای بهتری نسبت به جای کنونی از نظر شاخص های محیطی باشد.
عملکردمدیریت محلی و مشارکت روستاییان در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده آن ها ازبرنامه ها و طرح ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
47 - 70
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی عملکرد مدیریت محلی در اجرای برنامه ها و طرح ها و نقش اثرات ادراک شده روستاییان از این برنامه ها و طرح ها برای مشارکت آن ها درفرآیند تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی در بخش اسفندقه پرداخته است. این پژوهش به روش کمی و توصیفی تحلیلی و با ابزار پرسشنامه، متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر را دراین ارتباط وارسی کرده است. پی آیندهای پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین متغیر مدیریت محلی با چهار متغیر میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی زیربنایی ادراک شده از طرح ها و برنامه-ها است. همچنین، رابطه بین مدیریت محلی و مشارکت آنان در فرا گرد تحولات فضایی با نقش میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی و کالبدی زیربنایی ادراک شده از برنامه ها و طرح ها مورد تائید قرار گرفت. اما رابطه بین مدیریت محلی و مشارکت آنان در فرا گرد تحولات فضایی با نقش میانجی اثرات اقتصادی ادراک شده از برنامه ها و طرح ها تائید نشد. به سخن دیگر، اجرای برنامه ها و طرح-های تحول فضایی در حوزه اقتصادی، به گونه ای نبوده که بتواند مشارکت روستاییان را در این زمینه با خود همراه سازد. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان داد، مدیریت محلی با نقش میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی و کالبدی ادراک شده روستاییان از برنامه ها و طرح ها بر مشارکت آنان در سه بعد محیطی اکولوژیک، اجتماعی و کالبدی تحول فضایی تأثیر مثبت و معنادار داشته است.
سنجش کمی اثرات مثبت همه گیری کووید-19 در تغییر کیفیت زندگی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به مثابه سیستمی زنده و ساختاری پویا در تمامی طول تاریخ از بدو تولد تا به امروز رفتاری منعطف در برابر چالش های پیش روی خویش نشان داده است و پیوسته بر آن بوده تا با گذر از مشکلات و بازتولید ارکان خود بتواند چالش ها را به فرصت هایی کارآمد و قابل استفاده در آینده تبدیل کند، در مواجهه با چالش پاندمی کرونا نیز شهر به همین شیوه عمل کرده و رفتار متقابلی را از خود نشان داده است و سعی داشته تا این بحران را نیز به شکل کارآمدی از پیش رو بردارد. از همین رو نیاز است تا برنامه ریزان و مدیران شهری نیز با رویکرد و دیدگاه متفاوتی به شهر و عناصر آن بپردازند. پاندمی کرونا فارغ از اثرات مخربی که بر جسم و روح انسان ها گذاشته، کیفیت زندگی در شهرها و محیط آن ها را نیز مورد تغییر و تحول زیادی قرار داده است به طوری که الگو های زیست جدیدی تشکیل و برخی از ساختار های گذشته کنار گذاشته شده اند . هدف از این پژوهش، شناسایی و سنجش جنبه های مثبت پاندمی کرونا ویروس در زندگی شهروندان و محیط پیرامون آن ها است. برای این منظور پس از مطالعه ادبیات نظری و بررسی اقدامات صورت گرفته در تجارب جهانی ابعاد، عوامل و شاخص های اثرپذیر از پاندمی کرونا شناسایی شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و از طریق پرسش نامه و با استفاده از روش های کمی و کیفی و ابزار تحلیل عاملی تأییدی، به تبیین یافته های مورد نظر پرداخته شده است. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که 14 شاخص، تغییر سبک زندگی و رعایت پروتکل های بهداشتی، افزایش معاشرت های مجازی، کاهش نابرابری بین گروه های دارای دسترسی به کامپیوتر های هوشمند و اینترنت در مقایسه با افراد محروم تر، ترویج و گسترش گردشگری دیجیتال (سفر های مجازی)، توسعه استارت آپ ها و کسب و کار نو پا، افزایش بازارهای تجاری خرد مقیاس، ارتقا تجهیزات پزشکی، افزایش تعامل کشور ها در حوزه سلامت و بهداشت، اهمیت کاشت درختان، استفاده از حمل و نقل عمومی، افزایش ظرفیت حمل و نقل عمومی، تعبیه بیشتر فضاهای باز و سبز در سطح شهر، توجه بیشتر به مناطق محروم و زاغه ها و طراحی مجدد فضاهای عمومی بر اساس شرایط حاکم شهر تهران موجب فراهم سازی اثرات مثبت در دوران پاندمی شهر تهران می باشند. همچنین از دیگر نتایج پژوهش آن که کلانشهر تهران در بعد کالبدی- فضایی (59/4) بیشترین و در بعد اجتماعی (03/3) کمترین میزان اثرپذیری مثبت را در پاندمی کووید را داشته است. از همین رو به منظور بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی در محیط های کلانشهری بویژه در دوران پاندمی ها پیشنهادهایی ارائه گردیده شده است.
بررسی مؤلفه های تاب آوری شهری با تاکید بر سوانح طبیعی (سیل) در شهر تبریز (مطالعه موردی: مناطق 2، 3، 4 و 7 شهر تبریز)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مفهوم تاب آوری به سرعت در حال پیشرفت و توسعه در شهرها است. توسعه یک چارچوب ارزیابی برای ارزیابی میزان تاب آوری مناطق شهری می تواند یک روش موثر برای استفاده از مسائل مربوط به تاب آوری در فرآیند برنامه ریزی شهری باشد. براساس هدف پژوهش "بررسی مولفه های تاب آوری شهری با تاکید بر سوانح طبیعی (سیل) در شهر تبریز" مساله این تحقیق اندازه گیری میزان تاب آوری در ابعاد مدیریت شهری و اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی به منظور مقابله با اثرات سوانح طبیعی (سیل) در شهر تبریز و تبیین عملی نقش تاب آوری و یا تقویت تاب آوری عوامل و مولفه های تبیین کننده وضعیت موجود است. روش تحقیق بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. در همین رابطه جامعه ی آماری تحقیق جمعیت مناطق 2، 3، 4 و 7 شهر تبریز که حجم نمونه هم 382 نفر از ساکنین شهر تبریز می باشد. با توجه به جمع آوری داده ها، برای تحلیل آماری از روشهای آماری میانه، مد، میانگین، آزمون (On sample T-test) و از نرم افزار SPSS استفاده شد. برای بررسی وضعیت مناطق مورد مطالعه شهر تبریز نسبت به در وضعیت تاب آوری شهری از مدل ANP استفاده گردید. باتوجه به یافته های تحقیق مشخص شدکه مدیریت شهری در تاب آوری شهری در مواجه با سوانح طبیعی سیل در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و همچنین مشخص شد که الویت بندی مولفه های تاب آوری و بکارگیری آنها در زمان بروز سوانح طبیعی در بازگشت مناطق مورد مطالعه شهر تبریز به وضعیت قبل از سانحه سیل موثر است. همچنین مناطق (2، 3، 4 و 7) شهر تبریز نسبت بهم در وضعیت تاب آوری متفاوتی قراردارند.
تحلیل پراکنش مکانی آلاینده های هوا در مرکز شهر (منطقه 8) تبریز و ارتباط آن با محیط انسان ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
69 - 83
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا از مسائل قرن حاضر در سراسر دنیا محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آلاینده های عمده در منطقه 8 تبریز و تحلیل نحوه پراکندگی مکانی آن ها و بررسی ارتباط آن با برخی از مؤلفه های محیط انسان ساخت انجام گرفته است. برای بررسی نحوه پراکنش آلاینده ها در محدوده، اطلاعات مربوط به غلظت آلاینده ها توسط تجهیزات سیار در 11 نقطه از پیش تعیین شده مابین ساعت 10 تا 20 در ساعات مختلف در روزهای متعدد در خردادماه 1400 اندازه گیری شد و به کمک نرم افزار GIS نقشه های پراکنش آن در کل منطقه استخراج شد. نقشه های تولیدشده نشان می داد که غلظت آلاینده ها با تراکم کاربری تجاری و به تبع آن افزایش حجم ترافیک ارتباط مستقیم دارد همچنین نتایج نشانگر وجود رابطه معنی داری بین غلظت ذرات معلق و فاکتور دید به آسمان و همین طور تراکم توده ساختمانی در منطقه بودند. غلظت مونوکسید کربن با نسبت فضای سبز در نقاط اندازه گیری رابطه معکوس و آلاینده های NO 2 , SO 2 و CO رابطه معنی داری را با نسبت سطح ساخته شده به ساخته نشده و درواقع تراکم ساختمانی نشان می داد. علاوه بر این، رابطه میان میزان غلظت آلاینده ها با یکدیگر نیز موردبررسی قرار گرفت که بیانگر رابطه قوی مستقیم بین غلظت ذرات معلق PM 10 و PM2.5 با یکدیگر و غلظت NO 2 , SO 2 و CO با یکدیگر بودند. درمجموع می توان نتیجه گرفت که تیپولوژی شهر نقش بسزایی در تشدید یا تعدیل غلظت برخی آلاینده های هوا دارد و در مناطق بحرانی به کمک کنترل متغیرهای طراحی شهری می توان کیفیت هوای منطقه را تا حدودی بهبود بخشید.
بررسی تاثیر نشانههای شهری بر مسیریابی کودکان، نمونه مورد مطالعه: محله سجاد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
87 - 98
حوزههای تخصصی:
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیط های فضایی است. این موضوع در خصوص کودکان که معمولاً استقلال و تجربه کافی در جابه جایی در محیط های شهری را ندارند، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر نشانه های شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی که در بازه سنی 12-8 سال هستند، انجام گردیده است. در تحلیل داده ها به منظور ارزیابی تأثیر نقش نشانه ها در مسیریابی کودکان پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات حاصل با روش تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از نرم افزار Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل داده های کیفی به بررسی نقاشی های کودکان پرداخته شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت در گروه های سنی کودکان باعث تفاوت در میزان تأثیرگذاری نشانه ها در مسیریابی کودکان می گردد. همچنین عناصر کالبدی و نشانه ها در فضاهای شهری در مسیریابی کودکان در محدوده مطالعاتی پژوهش بسیار تأثیرگذارند. ازجمله ویژگی های اشاره شده کودکان هشت ساله در فرآیند مسیریابی می توان به فضای سبز و فرم ابنیه اشاره نمود. کودکان 9-10 ساله به فرم کالبدی و تمایز ساختمان ها در فرآیند مسیریابی توجه دارند. کودکان 10-12 ساله به ساختمان هایی اشاره دارند که در آنها تنوع رنگی بیشتر و ساختمان هایی که فرم معماری متمایزتری نسبت به سایر ساختمان ها دارند. کودکان 10-12 ساله از معابر و ساختمان های شاخص در مسیریابی استفاده می نمایند. بررسی های صورت گرفته تأثیر کالبد متمایز در رفتار مسیریابی کودکان را نشان می دهد.
جداشدگی اجتماعی- فضایی در ایران: مرور نظام مند و فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
79 - 94
حوزههای تخصصی:
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروه ها به خدمات، فعالیت ها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل می گردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
بررسی عوامل مؤثر بر نرخ شهرنشینی در استان های ایران: روش اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
49 - 60
حوزههای تخصصی:
در مراحل مختلف تاریخی، کشورها اشکال مختلفی از شهرنشینی را با توجه به تأثیرات مختلف سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و شرایط فرهنگی و سیستم های اجتماعی توسعه داده اند. مطاالعات تجربی در زمینه فاکتورهای مؤثر بر نرخ شهرنشینی، به منظور درک میزان، روند و الگوی شهرنشینی و همچنین پیامدهای آن در زمینه های اجتماعی و اقتصادی برای هدایتِ توسعه سالم و پایدارِ آینده شهرنشینی اهمیت دارد. راهبرد های رشد و توسعه نوین، با تمرکز بر شهرها، راه را برای تغییرات ساختاری- عملکردی هموار کرده است. امروزه شهرها با توجه به توسعه زیرساخت های اقتصاد شهری، نقشی برجسته در اقتصاد جهانی و منطقه ای بازی می کنند. با توجه به رشد سریع شهرنشینی در ایران طی سال های اخیر، بررسی عوامل مؤثر بر شهرنشینی از جنبه سیاست گذاری در زمینه شهری مهم و ضروری است. هدف این مطالعه بررسی اثر عوامل مؤثر بر شهرنشینی در استان های ایران با رویکردی اقتصادی طی دوره زمانی 1396-1385 با روش اقتصادسنجی فضایی ترکیبی است. نتایج بیانگر وجود خودهمبستگی فضایی و همچنین تأیید مدل دوربین فضایی (SDM) در برابر سایر روش های فضایی است. سایر نتایج نشان داد که ارزش افزوده بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات و نرخ بیکاری مناطق روستایی، اثرات مثبت و معنی داری بر نرخ شهرنشینی در هر استان و استان های مجاور داشته است. همچنین شاخص قیمت مناطق و مساحت زمین های کشاورزی در مناطق روستایی اثر منفی و معنی دار بر نرخ شهرنشینی داشته است. مطالعات آینده در این زمینه می توانند به بررسی مقایسه ای تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر نرخ شهرنشینی در استان های مختلف به صورت انفرادی پرداخته و تفاوت های منطقه ای در نرخ شهرنشینی در مناطق مختلف را توضیح دهند.
واکاوی و ارزیابی تجارب مداخله در بافت مرکزی شهر اسفراین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
135 - 147
حوزههای تخصصی:
در دو دههی اخیر رویکردهایی در سظح جهانی مطرح شدند که به دنبال احیاء و ترویج محلاتی شهری می باشند که ما در گذشته آنها را تجربه کرده، اما امروزه به دلایلی نظیر بی توجهی به برنامهریزی در این مقیاس از شهر متزلزل شده اند. لذا این پژوهش با انتخاب یک نمونه موردی)بافت مرکزی شهر اسفراین) و بکارگیری تجربیات موفق در سطح جهانی، به دنبال احیای مفهوم مرکز محله و بازگشت به ویژگیهای محلات قدیمی در قسمتهای مرکزی شهر که دارای موقعیت منحصر به فردی هستند، میباشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش ترکیبی(توصیفی-تحلیلی) محسوب می گردد. در این روش در کنار برداشت میدانی از روشهای دیگری نظیر مشاهده، مصاحبه و... در گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری بافت مرکزی شهر اسفراین میباشند که بعد از تعیین مرز دقیق بافت، نمونهگیری در هر یک از قسمتهای بافت به صورت احتمالی و با روش نمونه گیری غیرهدفمند انجام گردید. در تعیین مرز بافت موجود در بافت مرکزی شهر، سه عامل ساختار حرکتی شهروندان در نشانههای مرکزی بافت، رویکرد تصویر ذهنی و سابقه کالبدی محلات مورد توجه قرار گرفته و در ادامه به منظور انجام برنامهریزی در بافت مرکزی با استفاده از تجارب جهانی و پیشینه پژوهش به ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی رسیده و با استفاده از روشهای آمار توصیفی، سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل فازی (FUZZY ANP) مورد تجریه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند.
نقش توسعه سیاسی بر کارآمدی نظام جامع اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چنانچه آسیب ها و معضلات سیاسی، اداری، اجتماعی، اقتصادی و... هر کشوری به حد غیر قابل حل و فشار آور بر مردم برسد، دو حالت پیش می آید: اول، بستر را برای ورود یک تهدید فراهم می نماید، دوم، خود به تهدید امنیتی تبدیل خواهد شد. عواملی نظیر عدم تناسب فرصت های شغلی، بحران های اقتصادی، خطر امحاء فرصت های موجود در نظام جامع اداری، عدم تناسب بین هزینه ها و درآمد، جامعه را در تشویش و دغدغه های مداوم قرار داده است. از سوی دیگر، نظم گریزی، عدم جامعه پذیری، ترجیح منافع فردی و گروهی بر منافع ملی در بین نخبگان سیاسی موجب تنش و بی ثباتی سیاسی جامعه می شود که در صورت بی توجهی به حل و فصل آن با ساز و کارهای قانونی، امنیت اداری و ملی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. ساختار نظام اداری هر کشوری، سیستم تنظیم کننده کلیه فعالیت ها برای نیل به هدف هایی است که از پیش تعیین شده است. امروزه به لحاظ شرایط داخلی و موقعیت بین المللی ایران، ضرورت تحول در نظام اداری کشور بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. با توجه به اینکه نظام اداری به ساختار و بنیان اجتماعی و اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی کشور وابسته است و نمی توان به صورت انتزاعی به آن پرداخت. بنابراین با توجه به تاثیر مؤلفه های پیش گفته، به خصوص نظام سیاسی و توسعه نهادهای سیاسی بر اصلاح نظام اداری، مقاله ء حاضر به بررسی تأثیر توسعه نهادهای سیاسی- مدنی بر کارآمدی نظام جامعه اداری پرداخته شده است.
تحلیل فضایی- کالبدی شاخص های رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه (23 محله) یاسوج براساس مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت شهری و مهاجرت به آن باعث تغییرات بالایی در ساختارهای فضایی شهرها شده، جهت کنترل و بهبود این وضعیت، الگوهایی از جمله رشد هوشمند ارائه شده است. این الگو بر افزایش تراکم شهری، اختلاط کاربری ها و کاهش استفاده از اتومبیل تأکید دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از 63 شاخص از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی، به بررسی وضعیت نواحی چهارگانه شهری یاسوج به لحاظ شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته است. در این راستا از مدل تاپسیس جهت رتبه بندی و از مدل تحلیل خوشه ای جهت سطح بندی محلات استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر این بود؛ تنها ناحیه یک در شهر یاسوج از شاخص های رشد هوشمند شهری برخوردار بوده و سایر نواحی واقع در شهر یاسوج (نواحی 2 تا 4) ازاین شاخص ها بی بهره هستند. به طوری که بر اساس مدل تاپسیس نواحی 3 و 4 نیمه برخ وردار و ناحیه 2 محروم می باشند. همچنین، نتایج حاصله در بررسی محلات 23گانه شهر یاسوج براساس شاخص های تلفیقی رشد هوشمند حاکی از آن است که محله 17 کاملاً برخوردار، محله 3 برخوردار، محله 22 نیمه برخوردار و سایر محلات محروم می باشند. نتایج نهایی تحلیل رگرسیونی نشان داد، شاخص های زیست محیطی و کالبدی (کاربری اراضی) در سطح 95 درصد اطمینان با متغیر وابسته (شاخص های تلفیق رشد هوشمند شهری محلات شهر یاسوج) دارای ارتباط معنی داری هستند. براساس نتایج بدست آمده درزمینه محلات با استفاده از شاخص تلفیق، توجه به الگوی رشد هوشمند شهری ضروری می باشد.
تحلیل دلایل اجتماعی تخریب منابع آب روستایی (مورد مطالعه: مناطق روستایی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
219 - 234
حوزههای تخصصی:
بیان مس ئ له و اهمیت موضوع: فعالیت های اقتصادی در مازندران همواره بر تولیدات کشاورزی متمرکز بوده است. کشاورزان از منابع آبی برای فعالیت های خود به ره برداری می کردند، اما نوع جدیدی از تولید در کنار این روش سنتی شکل گرفته است که مبتنی بر تولید برای کسب سود است. این نوع تولید و رقابت برای کسب سود بیشتر موجب تخلیه منابع آبی استان شده است. با توجه به اهمیت منابع آب در حیات جوامع و نیز اهمیت رشد کشاورزی در فرایند توسعه جوامع، در این تحقیق، با استفاده از نظریه چرخه تولید اشنایبرگ به بررسی س ؤ الات زیر پردا خته شده است : 1 . رشد تولیدات کشاورزی چه ت أ ثیری در منابع آبی گذاشته است؟ 2 . کارگران استان مازندران چه ت أ ثیری در منابع آبی گذاشته اند؟ 3 . دولت و نهادهای دولتی چه تأثیری در منابع آبی گذاشته اند؟ روش تحقیق: در این تحقیق از روش اسنادی برای بررسی نقش هریک از عوامل تولید در تخریب منابع آبی استان مازندران استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان دهنده رشد سرمایه گذاری در زمینه های به کارگیری ماشین آلات کشاورزی، کود، سموم ، و سطوح زیر کشت محصولات آبی بوده است که باعث افزایش تولیدات زراعی آب بر از 1374501 تن به 2019620 تن شده است. هم زمان، میزان مصرف آبخوان های استان از 791 میلیون متر مکعب به 1397 میلیون متر مکعب طی سال های 1389 تا 1398 رسیده است. نتایج : نتایج تحقیق حاضر بیانگر آن است که نظریه چرخه تولید تببین جامعه شناختی مناسبی برای علل تخریب منابع آبی استان مازندران ارا ئ ه می دهد.
بررسی نقش ظرفیت های مردمی و محلی در بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری (نمونه موردی: بافت فرسوده ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
131 - 154
حوزههای تخصصی:
توجه به بافت های فرسوده و قدیمی و رفع ناپایداری آن ها به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده؛ به گونه ای که سازمان های ذی ربط را به تکاپوی سامان دهی و بازآفرینی بافت های یادشده سوق داده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید برنامه ریزی مشارکتی، تحلیلی محسوب می شود که با استفاده ترکیبی از تحلیل های فضایی و ساختاری در پی ارائه یک مدل تجربی از نقش اجتماعات مردمی در فرایند بازآفرینی است. محدوده مطالعه کل بافت فرسوده ارومیه شامل بافت تاریخی، بافت میانی، و بافت فرسوده حاشیه ای را دربر می گیرد. با توجه به گستردگی حوزه مطالعه در هر بافت، محلات واجد الویت برای بازآفرینی با استفاده از تکنیک TOPSIS انتخاب می شوند. در محلات واجد الویت، ساکنان هر کاربری با به دست آوردن میزان سازگاری، وابستگی، و کارایی ملک خود تصمیم به بازآفرینی ملک دارای بدترین میزان کارایی با کسب مجوز از شهرداری می نمایند. پس از درگیرشدن مردم در فرایند بازآفرینی، سرانه کاربری های مورد نیاز در محلات واجد الویت به سرانه استاندارد نزدیک شده است. بنابراین، این مدل می تواند بازآفرینی کاربری اراضی را با درنظرگرفتن عاملان بازآفرینی محقق گرداند. بنابراین، پیش شرط همه برنامه های مشارکتی باور سیاست گذاران و مدیران شهری به تأثیر مشارکت شهروندان در حل مسائل و مشکلاتی است که بهبود کیفیت زندگی آن ها در گرو یافتن راه حل و چاره ای مناسب برای آن هاست.
تدوین مدل مدیریت مقصد گردشگری با تأکید بر ورزش های ساحلی، مطالعه موردی: شهرهای ساحلی هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 31
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های هزاره سوم، طی نیم قرن گذشته با رشد تصاعد گونه خود تأثیر بسزایی در رشد و پویایی اقتصادی و تبادلات فرهنگی کشورها داشته است. این پژوهش در راستای شناخت عوامل مؤثر بر مدیریت مقصد گردشگری ورزشی در سواحل استان هرمزگان انجام شد. فاکتورهای اثرگذار بر توسعه گردشگری ورزش های ساحلی از طریق مصاحبه با کارشناسان تهیه و پرسش نامه ای بر اساس 6 معیار و 60 زیر معیار تدوین گردید. جامعه تحقیق شامل گردشگرانی بود که در ورزش های ساحلی فعالیت داشتند. پرسشنامه ها برمبنای جدول مورگان بین 387 گردشگر توزیع شد. پایایی پرسش نامه با آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و همبستگی آن ها با ضریب همبستگی بررسی شد. سپس برای رتبه بندی اثر معیارها و زیرمعیارهای اصلی از آزمون فریدمن استفاده شد. ضریب همبستگی گویای وجود ارتباط معنی دار در سطح 99% بین معیارهای اصلی پژوهش بود. آزمون فریدمن نشان داد که معیارهای 1) اقتصادی- بازاریابی، 2) تأسیسات زیربنایی، 3) روابط عمومی و تبلیغات، 4) اجتماعی- فرهنگی، 5) سیاسی- امنیتی و 6) مدیریتی به ترتیب بیش ترین اهمیت را در توسعه گردشگری ورزش های ساحلی در استان هرمزگان دارد. بدین ترتیب، تشویق و حمایت از سرمایه گذاران خصوصی، ایجاد ساختارهای زیربنایی و بهسازی خدمات کیفی و بازاریابی ورزش های ساحلی نقش اصلی را در دستیابی به توسعه اقتصادی- ورزشی سواحل هرمزگان دارد.
تحلیل نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 47
حوزههای تخصصی:
در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت مناسب، توسعه گردشگری می تواند تأثیرات منفی عمده ای بر توسعه اقتصادی، محیط فیزیکی و ساختار فرهنگی اجتماعی جامعه برجای بگذارد. بر این اساس دستیابی به توسعه گردشگری بوم گردی موفق و پایدار به گونه ای که بتواند به اهداف خود دست یافته و تأثیرات و پیامدهای کمتری برای مقاصد ایجاد نماید نیازمند شناخت ساختارهای و عوامل تشکیل دهنده جوامع میزبان بخصوص عوامل فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار می باشد. در این تحقیق تلاش شد نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی زنجان مورد بررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید دانشگاه، کارمندان سازمان میراث فرهنگی، خبرگان حوزه گردشگری و... مشتمل بر 396 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 213 نفر برآورد گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که عوامل فرهنگی با میزان ضریب مسیر 48/0 بر توسعه گردشگری بوم گردی تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 23 درصد از واریانس متغیر وابسته را تببین نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی با میزان ضریب مسیر 38/0 بر توسعه بوم گردی زنجان تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 4/14 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی نماید.
کاربست آینده نگاری در مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی در بخش کشاورزی حوضه کرخه علیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
650 - 669
حوزههای تخصصی:
امروزه کم آبی به ویژه در بخش کشاورزی از محرزترین مسائل در کشور ایران هست و در آینده بروز چالش های مختلف در وضعیت منابع آب امری اجتناب ناپذیر است و بر این اساس تصمیم گیری درست و بهینه مستلزم مطالعه همه جانبه در آینده است که انجام تحقیقات آینده نگاری را قابل توجیه می کند. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی، تک مقطعی و هنجاری است که از رویکرد آینده نگاری برای مدیریت پایدار منابع آب زیر زمینی در بخش کشاورزی حوضه کرخه علیا بهره برده شده است. جامعه آماری این تحقیق تمام کارشناسان از نهادهای دانشگاه، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان، مدیریت بانک کشاورزی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان لرستان و اداره محیط زیست شهرستان کوهدشت انتخاب شدند. در ابتدا با انجام مصاحبه های نیم ساختارمند به شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی اقدام شد و در ادامه از تکنیک تحلیل پیشران ها و با استفاده از نرم افزار MAC-MIC به شناسایی پیشران های مؤثر از بین مؤلفه های حاصل از مصاحبه اقدام شد. این حوزه ها به ترتیب اولویت عبارت اند از توسعه زیرساخت ها برای جذب سرمایه گذاری ها و توسعه دانش و آگاه سازی بهره برداران از مشکلات منطقه (با میزان امتیاز اثرگذاری 26)، ارزش گذاری آب و حذف یارانه های مرتبط با آب در بخش کشاورزی (با کسب امتیاز 21)، توسعه مشاغل غیرزراعی در جوامع روستایی (با میزان امتیاز اثرگذاری 28) و تقویت ارتباط نهادهای مرتبط با آب (با میزان امتیاز اثرگذاری 29). نتایج نهایی این تحقیق نشان داد که لازمه تحقق پایداری منابع آب زیر زمینی توجه همزمان به چندین حوزه مختلف هست و این تنوع را می توان از متفاوت بودن ماهیت پیشران ها دریافت.
آشکارسازی تغییرات مورفولوژیکی رودخانه هیرمند از رودبار افغانستان تا هامون سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
117 - 144
حوزههای تخصصی:
رودخانه های طبیعی تحت تأثیر عوامل و متغیر های مختلف، پیوسته ازنظر ابعاد، شکل، راستا و الگو ها در حال تغییرات هستند و تغییر مسیر رودخانه ها، همواره موردمطالعه قرار می گیرد. ویژگی هایی مثل روند حرکت رودخانه ها، تغییرات مسیر شبکه ها، الگوها و ارتباط شبکه رودخانه ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای قابل انجام است. هدف از این پژوهش، جابه جایی رودخانه هیرمند از رودبار افغانستان تا هامون سیستان به طول 275 کیلومتر با استفاده از تصاویر ماهواره ای سری زمانی لندست 5 و 7 و8 از سال 1988 تا 2018 است. به فاصله هر 5 سال یعنی سال های 1988، 1993، 1998، 2003، 2008، 2013، 2015 و 2018 تصویر اخذ شده و مورد آنالیز قرار گرفته است. نرم افزارGIS وENVI از مهم ترین ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش بوده که درجهت آماده سازی و استخراج داده ها مورداستفاده قرار گرفتند. رودخانه موردمطالعه پارامترهای هندسی همچون میانگین و انحراف معیار و... برای ضریب خمیدگی و طول دره و طول موج محاسبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که هرچه از سال 1988 به سال 2018 می رویم، پارامتر های هندسی با توجه به تغییرات رود، روند افزایشی داشته اند و به دلیل طولانی بودن مسیر رودخانه تغییرات عرضی به 11 بازه تقسیم شده تا نتایج بهتر و دقیق تر مورد تحلیل قرار بگیرند. همچنین نتایج بررسی نشان می دهد که میانگین ضریب خمیدگی در سال 1988 به مقدار 5/1 بوده است؛ اما در سال 2018 به میزان 5/2 رسیده است. همین افزایش مبیّن تغییرات زیاد در مسیر و بستر رود است که تغییرات طولی و پیچ وخم رودخانه هیرمند در بازه 1988 تا 2018 تغییرات زیادی داشته و جابه جایی رودخانه افزایش پیدا کرده است.
تحلیل پیشران های کلیدی اثرگذاری مولفه های رقابت پذیری بر شکل گیری اقتصاد دانش بنیان با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
212 - 227
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان کانون اصلی زیست بشر، در حال حاضر یکی از مهم ترین مقوله ها در حوزه برنامه ریزی به شمار می رود. شهرها از پیدایش تاکنون، با افزایش شهرنشینی و پیچیدگی نظام شهری در حال رقابت با یکدیگر می باشند. باتوجه به کاربردی بودن پژوهش حاضر، هدف تبیین پیشران های تاثیرگذار بر ارتقا مولفه های رقابت پذیری در راستای اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشد که از منظر ماهیت انجام کار ترکیبی از توصیفی_تحلیلی و استفاده از روش های اقتصاد سنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاضر مشخص کرد که از بین شاخص های 29 گانه، شفافیت و انسجام در سیاست ها، قوانین و مقررات اقتصادی حاکم، اشتغال زایی و ایجاد زمینه های جدید فعالیت برای نیروی کارآ و متخصص، آموزش منابع انسانی تامین سرمایه انسانی لازم برای اقتصاد دانش محور، شفاف سازی اقتصاد و سالم سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت ها و زمینه های فسادزا در حوزه های پولی، تجاری، ارزی و...، افزایش استفاده مردم از کالاهای داخلی و ایجاد مزیت رقابتی در قیمت برای صادرات محصولات در بازارهای جهانی، توانمندسازی نیروی کار و افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقا آموزش، مهارت، خلاقیت و کارآفرینی با محوریت رشد بهره وری و رقابت پذیری در اقتصاد و توسعه و تقویت خلاقیت در جامعه (اتکای توسعه به خلاقیت در جامعه) موثرترین پیشرانها در شکل گیری و ارتقا اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشند.