فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
محله های تاریخی ایران به عنوان هسته اولیه پیدایش شهرهای ایرانی، دارای اصول و ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی بوده و هستند. یکی از مهم ترین ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی، انسجام آن هاست. این کیفیت حاصل پیوند و ارتباط اجزای تشکیل دهنده آثار معماری و شهرهاست. افزایش جمعیت و ظهور فناوری های جدید، ساختار شهرها را دستخوش تحولاتی کرد که منجر به ازبین رفتن وحدت و انسجام در معماری و شهرسازی گذشته شد. شهرها و محله ها مجموعه ای از بناها و فضاها به صورت ساختارهای مستقل و مجزایی شدند که بی ارتباط با عناصر هم جوار خود هستند. هدف این پژوهش، تحلیل مفهوم انسجام و عوامل زمینه ساز آن در معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی و به طور خاص در محله های تاریخی است. در این راستا، با استفاده از روش نحو فضا به بررسی این ویژگی در چهار محله تاریخی شهر همدان پرداخته شده است. فضای محله های مورد نظر به صورت محوربندی شده با متغیر انسجام تحلیل و بررسی شده است. مقایسه و تحلیل نتایج نشان می دهد در محله های تاریخی اگر ساختار فضایی آن ها -که به صورت مرکز محله ای و سلسله مراتبی است- حفظ شود، انسجام فضایی از بین نمی رود و به طورکلی، هرچه تخریب بافت و ساخت وسازهای جدید در محله های تاریخی کمتر باشد، ساختار آن ها منسجم تر است و این مسئله بر ساختار و روابط اجتماعی ساکنان محله تأثیرگذار است. نتایج این پژوهش می تواند زمینه ساز ارائه الگوهایی مناسب برای محله های جدید، توسعه محله های تاریخی و حفظ ساختار منسجم آن ها باشد. همچنین، بستری برای پژوهش های آینده در راستای ویژگی های خاص محله های تاریخی فراهم می شود.
آشکارسازی تغییرات کاربری / پوشش اراضی شهر گنبد کاووس با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه ی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهه های فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر می باشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاه های طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روش های مورد استفاده برنامه ریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین و کاربری اراضی، مدل سازی می باشد. این مطالعه با هدف مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهر گنبدکاووس با استفاده از LCM انجام شد. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست متعلق به سال های 1366، 1379، 1389 و 1393 انجام شد. مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 10 متغیر انجام پذیرفت. سپس با استفاده از مدل پیش بینی سخت و دوره واسنجی 1366 تا 1379 مدل سازی برای سال 1389 صورت گرفت و برای ارزیابی با نقشه واقعیت زمینی سال 1389 مورد مقایسه قرار گرفت، در پایان نیز با استفاده از دوره واسنجی 1379 تا 1389 پوشش سرزمین سال 1404 ،1419 و 1429پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد در کل دوره مورد مطالعه به ترتیب 32/2858 کاربری شهری و 47/1106 اراضی آبی افزایش داشته و همچنین به ترتیب 77/2331 اراضی بایر و 5/2135 هکتار از وسعت اراضی دیم کاسته شده است. نتایج مدل سازی نیروی انتقال در اکثر زیرمدل ها صحت بالایی را نشان می دهد. نتایج مدل سازی با استفاده از زنجیره های مارکوف نشان داد که در سال های آتی شهر گنبدکاووس توسعه شدیدی خواهد داشت و اغلب به سمت شرق و جنوب خواهد بود، همچنین توسعه در سمت شمال و غرب نیز وجود دارد که در صورت عدم توجه باعث توسعه حاشیه نشینی خواهد شد.
سطح بندی توسعه یافتگی محلات شهری با تاکید بر رضایت مندی استاندارد مبلمان شهری (مطالعه موردی: محلات شهر ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک قسمت عمده ای از عناصر تشکیل دهنده سیمای هر شهر مبلمان آن است. اجزایی که گذشته از کاربردهای خاص خود به زیبایی و انتظام شهر نیز سامان می بخشند. طبعاً شکل گیری عناصر بصری که تصویر هر شهر را به وجود می آورند خاطره ای را برای هر بیننده در ذهن باقی می گذارند و شناسایی این تصورات ذهنی می تواند در برنامه ریزی آینده شهری اثرگذار باشد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا محله های شهری ابرکوه را با توجه به رضایتمندی ساکنان از استانداردهای مبلمان شهری سطح بندی کند. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن محله های نه گانه شهری ابرکوه بوده اند و بر اساس فرمول کوکران 263 نمونه خانوار به منظور جمع آوری اطلاعات تعیین شد. همچنین آزمون پیش آهنگی برای به دست آوردن ضریب اعتبار پرسش نامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 76/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی محله های شهری از تکنیک ORESTE استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اولاً سطح رضایتمندی در محلات نه گانه شهر ابرکوه پایین بوده و ثانیاً با توجه به یافته های تکنیک ارسته مشخص شد که محلات گلکاران، امامزاده احمد و نبادان به ترتیب در رتبه های یک تا سه از رضایتمندی استانداردهای مبلمان شهری قرار داشته اند.
بررسی تأثیر نشانه های شهری بر ارتقای هویت اجتماعی جوانان (مطالعه موردی: ورودی شمالی شهر شیراز-دروازه قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرسازی امروز کشور، شکل شهر با مسائل مهمی مواجه است. در این میان عدم توجه به جنبه های کیفی شهر، ویژگی های شهرسازی سنتی، نقش نشانه ها و عدم وجود رویکرد مناسب به گسترش های سریع شهری و دگرگونی در ساختار ورودی های شهرها قابل توجه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مولفه های نشانه های شهری بر چگونگی شکل گیری هویت اجتماعی جوانان در شهر شیراز می باشد. سوال اصلی این تحقیق این است که چگونه نشانه های شهری بر شکل گیری هویت اجتماعی در جوانان تاثیر گذار هستند. روش تحقیق حاضر پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای می باشد. در ابتدا بر اساس مبانی نظری تحقیق و مطالعات کتابخانه ای پرسشنامه ای با 23 گویه تهیه گردید. سپس پرسشنامه های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 تحلیل شدند. روش آزمون و بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از آمار استیودنت(T)، همبستگی پیرسون و رگرسیون صورت گرفت. اعتبار پایایی این پرسشنامه با توجه به آلفای کرونباخ 0.786 مورد تایید قرار گرفت. مقاله حاضر در تلاش است تا ضمن شناسایی عوامل موثر بر شکل گیری نشانه های شهری، رابطه همبستگی بین این مهم با عامل هویت اجتماعی جوانان را در قالب یک مدل تحلیلی ترسیم کند. ضمن تایید فرضیه های این تحقیق، نتایج نیز نشانگر آن است که عناصر کالبدی- فضایی نشانه های شهری شامل عوامل ادراکی و فضایی( به عنوان متغیر مستقل) بر زیر عامل های هویت اجتماعی جوانان یعنی هویت دینی، هویت خانوادگی، هویت شغلی( به عنوان متغیرهای وابسته) تاثیر مستقیم دارد. بنابراین می توان گفتویژگی های ادراکی و ویژگی های عملکردی موثر بر نشانه های شهری می تواند موجب ارتقای هویت اجتماعی جوانان گردد.
ارزیابی شاخص های کمی و کیفی مسکن در استان همدان (با تأکید بر اقشار کم درآمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن کالایی با دوام، غیر منقول، چند بعدی، غیرهمگن و بسیار پر هزینه است و در سازمان اجتماعی فضا نیز نقش بسیار مؤثری دارد. اهتمام به تأمین مسکن مناسب، بادوام، مقاوم و ایمن، از بزرگ ترین دغدغه های انسان معاصر و جوامع کنونی است. از دید دیگر، مسکن در برنامه های درازمدت توسعه، به عنوان پویاترین زمینه ی عملکرد اقتصادی محسوب می گردد. تأمین مسکن برای همه دولت ها از دیرباز یکی از مهم ترین مسائلی بوده که برای رفع این مشکل راهبردها و سیاست های گوناگونی ارائه شده است. در ایران نیز، طی سال های اخیر، رونق و رکود بازار مسکن و مجموعه های هم پیوند با آن، با اهمیت تلقی شده و مسکن و وضعیت کمی و کیفی آن، به عنوان عاملی حساس و اثرگذار معرفی شده است. هدف اصلی این مقاله ارزیابی مسکن گروه های درآمدی و ارائه برنامه برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، با استفاده از تکنیک های آماری در استان همدان است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و از تکنیک آماری دهک های درآمدی استفاده شده است. مطالعات انجام شده حاکی از آن است که شرایط مسکن در بین گروه های کم درآمد استان دارای وضعیت نامناسبی است. لذا به بررسی و تحلیل شاخص های مسکن بر حسب گروه های درآمدی پرداخته شده است. لازم به ذکر است عملکرد و سیاست های اتخاذ شده توسط دولت در سال های گذشته، تأثیر مناسبی بر ساماندهی مسکن گروه های کم درآمد استان همدان نداشته است و حتی در برخی از دوره ها تبعات منفی فراوانی برای این گروه ها داشته است.
بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری (مطالعه موردی: محله بازار شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد توانمند کردن در اواخر دهه 1980 و اوایل 1990 در کشورهای آمریکا و هلند مطرح شد و در باززنده سازی محلات فرسوده تاریخی برای ارتقای کیفیت سکونت استفاده شد. در دهه های گذشته، بافت های مرکزی قدیمی شهرها به حال خود رها و براثر بی توجهی و رسیدگی نشدن، به مسائل متعددی دچار شده اند. ارزش های نهفته در این بافت ها شامل بناها و گذرهای تاریخی و سازمان فضایی کالبدی آن ها که در واقع یادگارهای گذشتگان و زنده کننده خاطرات جمعی مردم شهر هستند، بر اثر این مشکلات فرسوده شده اند یا از بین رفته اند. محدوده های تاریخی به دلیل معاصرنشدن و ناکارآمدی برای زندگی روزمره نیازمند توجه جدی است؛ زیرا شناسنامه هویتی و ارزش های فراوان فرهنگی دارند. محله قدیمی بازار در بافت مرکزی شهر کاشان واقع شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری و نیز بررسی نمونه موردی محله بازار کاشان است. پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 4633 نفر جمعیت ساکن در محله بازار است که با حجم نمونه 150 نفر بررسی شد. برای جمع آوری اطلاعات وداده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. برای پردازش داده ها از نرم افزارهای Spss و Amos استفاده شد. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محله بازار کاشان نقش بسزایی دارند. بعد کالبدی با سطح معناداری 78/0، نقش بسزایی در توانمندکردن محله بازار نسبت به بعد اجتماعی با مقدار سطخ معناداری 43/0 دارد؛ بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محله در گرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.
سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در مناطق روستایی اسکان عشایری (مطالعه موردی: مناطق اسکان عشایری استان های فارس و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در 4 بعد (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) خانوارهای اسکان یافته در مناطق روستایی اسکان عشایری است که در توسعه پایدار جامعه عشایری نقش حیاتی دارد؛ چرا که راه دست یابی به بسیاری از اهداف توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هموار می کند.
روش: روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است. 4496 جمعیت ساکن در پنج منطقه اسکان عشایری در استان اصفهان و فارس، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند و با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونه-گیری استفاده شد که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در روستاهای اسکان عشایری به عنوان نمونه بررسی و نتایج به جامعه آماری تعمیم داده شد. در این راستا، با توجه به ابعاد و شاخص های توسعه، داده های مورد نیاز با استفاده از روش میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شد و با استفاده از میانگین رتبه هر شاخص و آزمون های T.test، رگرسیون گام به گام و مدل تاپسیس استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر تعیین وضعیت شاخص های سلامت (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) در روستاهای اسکان عشایری، شاخص های اقتصادی و بهداشتی اسکان از توفیق چندانی برخوردار نبوده است، به ویژه در زمینه اقتصادی، وضعیت این عشایر بدتر شده و اشتغال پایدار خود را از دست داده و به مشاغل ناپایدار وابسته شده اند. میانگین بعد اقتصادی و بهداشتی در وضعیت نامطلوب قرار دارد؛ اما در بعد اجتماعی- فرهنگی مطلوب و در بعد زیست محیطی– کالبدی وضعیت در بعضی از شاخص ها نسبتاً نامطلوب است.
راهکارهای عملی: طبق یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود در روستاهای عشایری مناطق مورد مطالعه از نظر شاخص های سلامت به بعد زیست محیطی، دسترسی به ویژه بعد اقتصادی، توجه بیشتری شود.
بررسی ارتباط بین طراحی و بازطراحی فضاهای شهری و وقوع جرم (موردپژوهی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پیشگیری از وقوع جرائم شهری طراحی فضاهای شهری از لحاظ مؤلفه هایی چون کیفیت محیط، آلودگی دیداری، آلودگی محیطی، نور، فرم و آلودگی نمادی نقش تعیین کننده ای دارند. با توجه به این مهم هدف این مقاله سنجش میزان تأثیر کیفیت طراحی و بازطراحی فضاهای شهری شهر بابل در پیشگیری از جرم در این شهر است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است که روش آن ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای، میدانی، اسنادی بوده که شامل مشاهده، مصاحبه با پرسش های از پیش تعیین شده و مصاحبه با برخی از اعضای جامعه آماری است. حجم نمونه مقاله عبارت است از 383 نفر از اهالی شهر بابل که در تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش از نرم افزار SPSS و روش های آماری (آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و z فیشر)، استفاده شده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که در شهر همبستگی مثبت و معنی دار بین مؤلفه های کیفیت محیط (0.176)، کیفیت نور (0.183)، فرم (0.181)، با پیشگیری از وقوع جرم و همبستگی منفی و معنی دار بین مؤلفه آلودگی نمادی (0.219-) و آلودگی محیطی (0.229)، با پیشگیری از وقوع جرم در شهر بابل وجود دارد؛ به عبارت دیگر با بهبود هر کدام از مؤلفه های کالبدی پیشگیری از وقوع جرم امکان پذیر خواهد شد.
ارزیابی قابلیت پیاده محوری در محدوده ایستگاه مترو تجریش با روش QFD و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه حمل و نقل به ویژه حمل و نقل همگانی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ساختاری بر توسعه شهرها اثرگذار است. با توجه به پیشرفت ناوگان حمل و نقل عمومی به ویژه مترو در تهران، ضرورت پرداختن به اصل پیاده مداری به عنوان یکی از اصول چهارگانه توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی[1] به عنوان امری مهم و ضروری تلقی می شود. مهم ترین مسئله پیش رو در این رابطه شناخت نیازهای عابران پیاده و نیز الزامات فنی مورد نیاز استفاده کنندگان است. از این رو پژوهش حاضر به استخراج و جمع آوری این نیازها با استفاده از روش گسترش عملکرد کیفیت یا گسترش کارکرد کیفی[2]، در ترکیبی از فرآیند تحلیل شبکه ای[3] می پردازد و با تکیه بر نیازهای اولویت بندی شده، وضعیت پیاده مداری را در محدوده ایستگاه مترو تجریش ارزیابی می کند. تحلیل امتیازات نهایی بیانگر این مطلب است که وضعیت این محدوده در زمینه قابلیت پیاده مداری باوجود برخی نقاط ضعف در شرایط مطلوبی به سر می برد، به طوری که حدود 71.33 درصد از نیازهای عابران پیاده در این محدوده به طور نسبتاً مناسب برآورده می شود. در پایان با تکیه بر مقایسه تحلیلی امتیازات اختصاص یافته به هر نیاز، به ارائه و اولویت بندی راهکارها و پیشنهاد های لازم برای بهبود وضعیت پیاده مداری محدوده ایستگاه مترو تجریش خواهیم پرداخت. [1]. Transit Oriented Development (TOD) [2]. Quality Function Deployment (QFD) [3]. Analytical Network Process (ANP)
مکان یابی بهینه فضاهای آموزشی در سکونتگاههای روستایی مورد شناسی: نقاط روستایی شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای آموزشی یکی از مهم ترین کاربری ها در روستاها است و سطوح قابل توجهی از فضای روستایی را به خود اختصاص می دهد. با توجه به فعالیت هایی که در این فضاها صورت می گیرد و به دلیل حساسیت این کاربری و ارتباط مستقیم آن با خانواده ها، نحوه تخصیص فضا برای کاربری آموزشی نسبت به سایر کاربری های خدماتی، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در این تحقیق نیز تلاش شده است، با در نظر گرفتن عوامل مؤثر در مکان یابی کاربری های آموزشی، با ارائه الگویی مناسب، به توزیع بهینه فضا های آموزشی در نقاط روستایی نمونه در شهرستان خواف، با استفاده از GISبپردازد. برای نیل به این هدف، از معیارهای واقع شدن در زمین های با کاربری های مناسب مانند زمین های بایر، زراعی، مخروبه، نزدیکی به مراکز آموزشی، فرهنگی و مسکونی، دسترسی به شبکه معابر، شعاع عملکرد کاربری آموزشی موجود و مساحت مناسب استفاده شد. سپس برای هر کدام از این عوامل تأثیرگذار در مکان یابی فضای آموزشی، لایه های اطلاعاتی در محیط GISتهیه گردید و به منظور الگوسازی، به هر یک از لایه های اطلاعاتی بر اساس میزان اهمیت آن ها در مکان یابی فضای آموزشی با استفاده از روش های آنالیز تصمیم گیری چند معیاره (MCDA)؛ همچون استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، وزن مناسبی اختصاص داده شد. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های هر روستا برای انتخاب مکان های مناسب برای فضای آموزشی به 4 کلاس طبقه بندی شد. همچنین در مقایسه تطبیقی مکان بهینه با مکان پیشنهادی این کاربری در طرح هادی مصوب روستاها، مشخص شد که تقریباً مکان پیشنهادی و موجود کاربری فضای آموزشی در روستاهای نمونه، منطبق با پهنه های کاملاً مناسب و مناسب می باشد.
برنامه ریزی استراتژیک از طریق پایش مکانی- زمانی آثار شهرنشینی بر اکوتون های کوهپایه ای در محدوده جغرافیایی البرز مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتون های کوهپایه ای که در حد فاصل کوه و دشت واقع شده اند و نقش مفصل ارتباطی بین این دو منطقه را ایفا می کنند، به لحاظ اکولوژیک، ناحیه ای استراتژیک محسوب می شوند. در این تحقیق روند تغییرات اکوتون های کوهپایه ای به واسطه رشد کلان شهرهای تهران و کرج تجزیه و تحلیل شده است. تصاویر ماهواره ای سال 2000 (Landsat 7 ETM+) و سال 2013 (Landsat 8 OLI/TIRS) برای استخراج روند تغییرات پوشش زمین استفاده شد. پوشش های زمین در چهار کلاس عمده پوشش گیاهی، فضای باز، ساخت وساز و آب طبقه بندی شدند. محدوده اکوتونی کوهپایه ها در چهار واحد طولی پهنه بندی شد: ۱. واحد شمال تهران، ۲. واحد حومه تهران- کرج، ۳. واحد شمال کرج، و ۴. واحد حومه غربی کرج. نتایج نشان داد که پوشش های گیاهی و فضای باز مبدأ بیشتر تحولات اند و مقصد نهایی تبدیلات، پهنه های ساخت وساز ند. به طور کلی، پوشش گیاهی 02/11 درصد کاهش، ساخت وسازها 68/23 درصد افزایش و فضاهای باز 85/12 درصد کاهش داشته اند. در مجموع، 92/32 درصد از نقاط این محدوده دچار تغییرات شده اند که به ترتیب پهنه های 1، 4، 2 و 3 شامل 80/11، 43/8، 77/7 و 93/4 درصد است. بیشترین درصد تغییرات از هر واحد در پهنه 2 (حومه تهران- کرج) با 94/51 درصد، پهنه 1 (شمال تهران) با 93/39 درصد، پهنه 4 (حومه غربی کرج) با 88/24 درصد و کمترین درصد تغییرات در پهنه 3 (شمال کرج) با 80/22 درصد اتفاق افتاده است.
نقش گردشگری در تحولات کالبدی - کارکردی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی- شهرستان لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از کشورهای جهان گردشگری به عنوان ابزاری برای توسعه مناطق روستایی به شمار می آید. هرچند که ساختار بیشتر روستاها با گذشت زمان دچار تغییر و تحول می شود، اما در روستاهایی که وارد چرخه گردشگری می شوند سرعت و میزان تغییرات بیشتر است. هدف این پژوهش بررسی نقش گردشگری در تحولات کالبدی و کارکردی روستاها است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری داده های مورد نیاز به دو روش اسنادی و میدانی صورت گرفته است. به منظور رتبه بندی روستاها بر اساس میزان تحولات ناشی از گردشگری، از مدلAHP استفاده شده است. در این پژوهش تعداد 8 روستا از بخش مرکزی شهرستان لاهیجان که دارای جاذبه های گردشگری بودهو گردشگری در آنها رواج یافته؛ مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تعداد 98 نفر از کارشناسان و مدیران محلی و شهرستانی مرتبط با موضوع بوده است، که بر اساس جدول استاندارد مورگان تعداد 80 نفر به صورت تصادفی بعنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای بررسی موضوع، هشت معیار مرتبط با گردشگری و تحولات کالبدی و کارکردی (تغییر کاربری اراضی، خدمات عمومی، خدمات اقامتی، خدمات پذیرایی، مشاغل، خانه های دوم، کیفیت ابنیه و قیمت زمین) مورد تأکید قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که مهم ترین تأثیرات گردشگری در این روستاها، گسترش خانه های دوم (491 واحد)، تغییر کاربری اراضی از کشاورزی به مسکونی و تجاری به میزان 622 هکتار، کاهش فعالیت های کشاورزی، رونق فعالیت گردشگری و ایجاد فعالیت های اقتصادی جدید در بخش خدمات، احداث سازه های مرتبط با گردشگری و رونق فعالیت های خدماتی بوده است. بر اساس خروجی مدل AHP از میان روستاهای مورد مطالعه، روستای شیخانبر با وزن 26/0 بیشترین و روستای سرچشمه با وزن 04/0 کمترین میزان تحولات کالبدی و کارکردی را داشته است.
سنجش و ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک با مدل ELECTRE (مطالعه موردی شهر درق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله به عنوان حیاتی ترین سلول در کالبد شهر، از پیوند و انسجام عناصر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و محیطی هویت یافته که در اکثر مواقع توجه به عنصر پذیرش و قابلیت زندگی اجتماعی در آن با پرداختن محدود به عوامل اقتصادی و محیطی مورد غفلت قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک است و بر این اساس روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر منابع اسنادی و پرسشنامه ای است. داده ها و اطلاعات نیز شامل شاخص ها و معیارهای مرتبط با سنجش قابلیت و ظرفیت زندگی اجتماعی در محلات شهر درق همچون پویایی و سرزندگی، امنیت، مشارکت، هویت و تعلق مکانی، تنوع و گوناگونی اجتماعی و افزایش تراکم با مدل ELECTRE است. با توجه به هدف تحقیق که سنجش و ارزیابی و انتخاب محله برتر است چهار محله از چهار بافت شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نیز رتبه بندی گزینه ها را به صورت نشان می دهد که نمایانگر برتری محله قدیمی بر سایر محلات است و این امر به شاخص پویایی و سرزندگی به عنوان ماحصلی از ارتباط نزدیک همسایگان و البته تعلق مکانی، مشارکت ساکنین در امور مربوط به محله و تن وع و گوناگونی اجتماعی در ساختار این مح له بر می گردد.
سنجش میزان پایداری نواحی روستایی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان فلاورجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در راستای نیل به توسعة پایدار کشور، پرداختن به توسعة پایدار روستایی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. تحقیق حاضر با هدف شناخت وضعیّت پایداری نواحی مختلف روستایی شهرستان فلاورجان به بررسی ابعاد و شاخص های مؤثر در پایداری توسعة روستایی این منطقه و نیز تحلیل این فرضیّه که بین روستاهای منطقه مورد مطالعه از نظر سطح پایداری تفاوت معنی داری وجود دارد، پرداخته است. به منظور سنجش پایداری، شاخص هایی در پنج بعد اقتصادی، اجتماعی، محیطی، کالبدی و دسترسی استفاده شده اند.
روش: روش شناسی تحقیق ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی است که با استفاده از مدل تاپسیس در شش دهستان شهرستان فلاورجان، در سطح 47 روستا و 378 خانوار نمونه انجام گرفته است. به منظور بررسی تفاوت بین دهستان ها از نظر شاخص های پایداری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون دانکن انجام گرفت.
یافته ها/ نتایج: براساس مقادیر CL به دست آمده در مدل تاپسیس، روستاهای موسیان، کرسگان (از دهستان ابریشم) به ترتیب با میزان پایداری 890/0 و 732/0، بالاترین رتبه و روستا های وزیرآباد و رحیم آباد (از دهستان گرکن شمالی)، با میزان پایداری 187/0و 138/0، پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: نتایج رتبه بندی روستاهای منطقه نشان می دهد، روستاهایی که رتبة پایین پایداری را به خود اختصاص داده اند، عمدتا تحت تاثیر فاکتورهای محیطی به خصوص کمبود منابع آب بوده اند. با توجّه به خشک سالی های متوالی در کشور به ویژه در استان اصفهان، لازم است نسبت به مدیریت منابع آب توجّه بیشتری شود تا تأثیرمنفی این شاخص در امر پایداری روستاها کاهش یابد.
جلسه شورای مدیران حوزه شهرسازی ، همکاری با کاداستر / همایش فناوری اطلاعات مکانی و مدیریت حوادث طبیعی
ارزیاب ی و سنجش وضعیت پای داری محله ها در شه ر س ردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة پایدار و به تبع آن توسعة پایدار محله ای، مفهومی است که در سال های اخیر در مجامع علمی مطرح شده است و ارتباط تنگاتنگی با آسیب های اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و معیشت شهری، امنیت، مشارکت، شکل، بافت و مدیریت شهری دارد. امروزه پایدارترین و مؤثرترین برنامه های توسعه ای آنهایی اند که مبتنی بر ویژگی ها و نیازهای خانواده ها و جمعیت های محله ای تدوین و ارائه گردند؛ بنابراین، بررسی، شناخت و تحلیل قابلیت ها و توانایی های محله های شهری، گامی اساسی و مهم در فرایند تدوین برنامه ریزی های توسعه پایدار شهری تلقی می شود. بر این اساس، این پژوهش درصدد ارزیابی و سنجش وضعیت پایداری محله ها در شهر سردشت از لحاظ 4 شاخص در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی-کالبدی برآمده است. این تحقیق با رویکردی ت وصیفی- تح لیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه محله های شهر سردشت استکه از بین آنها تعداد 380 نفر طبق جدول م ورگان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و داده های آن با نرم افزارهای SPSSو GISتجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که میزان پایداری محله های شهر سردشت از نظر ساکنان با میانگین (66/2) پایین تر از حد میانه پاسخ ها است و در حد مطلوبی قرار ندارد. چنانچه یافته های تحقیق نشان می دهد که بین محله های مختلف این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه، نابرابری و اختلاف وجود دارد. طبق نتایج پژوهش، شاخص زیستی از بیشترین پایداری در شهر سردشت برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از آزمون Tنشان می دهد، با مقایسه میانگین پایداری محله ها، تنها محله های آشان، سرچاوه، فرهنگیان و ترمینال شرایط بهتری دارند و میانگین پایداری آنها بالاتر از حد میانه است که در این بین، کمترین میزان پایداری نیز در محله های سه راه مارغان و گرده سور است.
معرفی کتاب «ایران: شهر- روستا- عشایر (مجموعه مقالات)»
حوزههای تخصصی: