فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
200 - 213
حوزههای تخصصی:
امروزه فرونشسست به عنوان عامل مهمی در از بین رفتن منابع آب و خاک هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی به شمار می رود. پیشتر این رویداد در مناطق خشک و نیمه خشک به علت برداشت آب زیرزمینی و تغذیه ناکافی منابع زیرسطحی، امری عادی بود. اما در حال حاضر این رویداد در دشت-های مناطق معتدل، با ورودی آب تغذیه ای مناسب اتفاق می افتد. دشت خانمیرزا از جمله دشت های مناطق سرد و معتدل ایران است که با میانگین بارش 500 میلیمتر در سال و تغذیه کافی از لحاظ وجود منابع سطحی، رویداد فرونشست هم اکنون در آن با روند سریعی در حال اتفاق است. بدین منظور با هدف ارزیابی فعالیت تکتونیکی منطقه در ایجاد پدیده فرونشست از برخی شاخص های ژئومورفیک مانند شاخص شکل حوضه(BS)، گرادیان طولی رودخانه(SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی(AF)، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس(T)، شاخص انتگرل هیپسومتری(H) فرونشست منطقه از لحاظ تکتونیکی مورد مطالعه قرار گرفت. همین طور با استفاده از تداخل سنجی راداری نرخ فرونشست مشخص شد. بررسی این شاخص ها نشان داد که شاخص های، شکل حوضه(BS)، گرادیان طولی رودخانه(SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی(AF)، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس(T) ، بیانگر تکتونیک فعال در منطقه است. فعالیت های زمین ساخت باعث کشیدگی دشت و نامتقارن شدن دو طرف رود اصلی شده است. همین طور نتایج مربوط به تداخل سنجی راداری در بازه دوساله بیانگر این است که به موازات فرونشست( با نرخ 9 سانتیمتر) در بخش هایی از دشت، بخش های دیگر با بالاآمدگی( با نرخ 21 سانتیمتر) مواجه است.
ارزیابی حساسیت ژئودایورسیتی (تنوع زمینی) در حوضه آبریز بابلرود، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
184 - 200
حوزههای تخصصی:
ژئودایورسیتی (تنوع زمینی) گوناگونی محیط غیرزنده زمین است که پایه اغلب فعالیت های انسانی و حیات اکوسیستم محسوب می شود. گسترش فعالیت های انسانی و تخریب این محیط بی جان مهم ترین عوامل تهدیدکننده ژئوسیستم و اکوسیستم محسوب می شود. هدف این تحقیق ارزیابی کمی ژئودایورسیتی و تعیین حساسیت پذیری آن بوده است که به صورت نمونه در حوضه آبریز بابل رود در استان مازندران موردمطالعه قرار گرفته است. برای ارزیابی کمی ژئودایورسیتی از چهار شاخص اصلی زمین شناسی، ژئومورفولوژی، خاک شناسی و هیدروگرافی استفاده شد و تعداد عناصر در شبکه های مربعی 5/1 * 5/1 کیلومتری شمارش شدند. سپس شاخص تهدید با استفاده از نقشه کاربری اراضی و روش هِمِروبی طبقه بندی شد. با ترکیب این دو عامل نقشه نهایی حساسیت ژئودایورسیتی حاصل شد. 23 درصد از مساحت حوضه در طبقات تنوع زمینی بسیار زیاد و زیاد قرار گرفته اند. نیمه جنوبی حوضه خصوصاً جنوب شرقی حوضه بیشترین تنوع زمینی را داشته است. از میان شاخص ها در نقشه ژئودایورسیتی، شاخص ژئومورفولوژی با مقدار میانگین 5/44 درصد بیشترین تأثیر را نسبت به سایر شاخص ها دارا بوده است. در نقشه حساسیت ژئودایورسیتی، قسمت های جنوبی و شرقی حوضه با تنوع زمینی بالا و به ترتیب با کاربری های مرتع و دریاچه سد البرز در طبقه بیشترین حساسیت قرار گرفته اند. تلفیق دو نقشه ژئودایورسیتی و شاخص تهدید می تواند اطلاعات بسیار مفیدی را به صورت یکپارچه فراهم نماید تا برای مدیریت سرزمینی، برنامه ریزی و حفاظت مورداستفاده قرار گیرد.
شبیه سازی سیلاب بر روی اشکال تراکمی به روش شاخص های ژئومورفولوژیکی و مدل هیدرولیکی hec-ras(مطالعه موردی شهرک پردیسان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
. این پژوهش در محدوده شهرک پردیسان قم با هدف شبیه سازی سیلاب انجام گرفته است. در این پژوهش جهت رسیدن به هدف از تصاویر میدانی و ماهواره ای، گزارش ها، نقشه های کاربری اراضی و توپوگرافی، بعنوان داده های اولیه و از شاخص های ژئومورفولوژیکی و مدل هیدرولیکیHEC-RAS بعنوان روش و ابزار کار استفاده شده است. بدلیل گستردگی محدوده مطالعاتی، محدوده به 15 حوضه تقسیم گردید. در ابتدا وجود مخروطه افکنه ها در منطقه شناسایی و سپس مناطق فعال از مناطق غیرفعال با استفاده شاخص های ژئومورفولوژیکی مجزا شدند. در گام بعدی مناطق دارای سیلاب 100 ساله روی مخروطه افکنه ها با استفاده مدل هیدرولیکیHEC-RAS پهنه بندی گردید. نقشه های خطر سیل مستخرج از هرکدام از این روش ها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. مقایسه های صورت گرفته تناقض هایی را بین این نقشه ها نشان داد که دلیلش این است که هر روش بخشی از واقعیت سیل گیری را بیان می کند؛ نقشه حاصل از شاخص های ژئومورفولوژیکی یک دید کلی در خصوص محدوده خطر ارائه می دهد، در مقابل مدل هیدرولیکیHEC-RAS جزئیات بیشتری از محدوده خطر به نمایش می گذارد. در اقدام بعدی نتایج حاصل از نقشه ها با هم همپوشانی و یک نقشه نهایی حاصل شد. نقشه نهایی جزئیات بیشتری از محدوده های خطر را برایمان به نمایش می گذارد. نتایج مبین این نکته است که علیرغم تازه تأسیس بودن شهرک پردیسان، نه تنها عملیات مکانیابی جهت بنای شهرک به درستی صورت نگرفته، بلکه عملیات اصلاحی در بالادست نیز بر شدت سیلاب افزوده است.
ارزیابی حساسیت خاک به فرسایش خندقی با استفاده از مدل CART و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبخیز خسویه استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع فرسایش آبی، فرسایش خندقی را می توان مخرب ترین نوع آن قلمداد کرد که سالانه موجب ایجاد حجم عظیمی از رسوبات می شود. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع فرسایش خندقی،پیش بینی و پهنه بندی احتمال وقوع خطر فرسایش خندقی در حوضه آبخیز خسویه در استان فارس با استفاده از مدل CART است. موقعیت خندق های شکل گرفته با استفاده از نرم افزار گوگل ارث و سیستم تعیین موقعیت جهانی (GPS) ثبت شده اند. در این پژوهش از 16 متغیر تأثیرگذار در فرسایش خندقی شامل شاخص های مربوط به توپوگرافی (ارتفاع، شیب، جهت شیب، طول شیب، قدرت جریان، عمق آبراهه، رطوبت توپوگرافی و انحنای طولی)، شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، کاربری اراضی، فاصله از راه ها، فاصله از آبراهه، نقشه زمین شناسی، میزان بارش (برای دوره زمانی سی ساله 1351 الی 1381)، نوع خاک و فرسایش پذیری خاک استفاده شده است. پس از تخصیص مقادیر مربوط به شاخص های مستقل به نقاط برداشت شده از خندق ها مدل سازی جهت پهنه بندی یا پیش بینی مناطق مستعد فرسایش خندقی در منطقه موردمطالعه، در محیط نرم افزار SPM با استفاده از مدل CART انجام شد. مدل مذکور در فرایند مدل سازی از 70درصد داده ها به عنوان داده های آموزش و 30درصد داده ها به عنوان داده های آزمون استفاده کرده است. دقت مدل اجراشده بر اساس شاخص R2 (ضریب همبستگی) برابر 907/0 بوده است. درنهایت نقشه پهنه بندی خطر فرسایش خندقی در 5 کلاس؛ خطر خیلی زیاد، خطر زیاد، خطر متوسط، کم خطر و خیلی کم خطر، در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه گردید، بر اساس این نقشه 10 درصد از مساحت منطقه موردمطالعه در کلاس خطر خیلی زیاد واقع شده است.
بررسی میزان فرسایش خاک و تولید رسوب با استفاده از مدل) RUSLE )و روش پسیاک اصلاح شده (مطالعه موردی: حوضه آبریز کال اسماعیل دره شهرستان شاهرود استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
147 - 165
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشوری خاک است. خاک یک منبع زنده، پویا، تجدید پذیر در طول عمر انسان است که برای تولید غذا و همچنین توازن اکوسیستم ها ضروری و حیاتی به نظر می رسد. منابع آب و خاک از نظر اقتصادی و اکولوژی به عنوان ارکان اصلی منابع طبیعی و توسعه فعالیت های کشاورزی شناخته شده و در واقع منشا تولید مایحتاج اولیه بشر و تامین کننده نیازهای طبیعی گیاهان و موجودات زنده دراکوسیستم می باشد. بنابراین در حوضه های آبریز نیاز به بررسی و کنترل فرسایش رسوب وجود دارد. و برای حفاظت از هدر رفت رسوب باید تمهبدات ویزه ای متناسب با هر حوضه اتخاذ شود.در حوضه کال اسماعیل دره با استفاده مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، تصاویر هوایی و نقشه های GIS، فاکتور-های مدلی جهانی تجدید نظر شده فرسایش خاک(RUSLE) شامل: فرسایش پذیری باران، فرسایش پذیری خاک، طول شیب، درجه شیب، پوشش گیاهی مورد ارزیابی قرار گرفت وهمچنین عوامل 9 گانه مدل پسیاک محاسبه شد.باستفاده از نقشه های GIS و فرمول های مربوطه در مدل جهانی تجدید نظر شده فرسایش خاک، میزان فرسایش رسوب در منطقه مورد مطالعه 17.197 تن در هکتار برآورد شده و براساس مدل پسیاک نیز میزان برداشت رسوب 3.54 تن در هکتار محاسبه گردید. بنابراین از نظر شدت رسوب دهی، منطقه درکلاسI و دارای فرسایش خیلی کم می باشد.
تحلیل مورفومتری پارامترهای کنترل کننده سیرک های یخچالی در حوضه رودخانه جاجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
37 - 19
حوزههای تخصصی:
سیرک های یخچالی نشان دهنده خصوصیات یخچالها و اقلیمهای گذشته می باشند. در این تحقیق به تحلیل 39 سیرک یخچالی در حوضه آبریز رودخانه جاجرود پرداخته شد. برای بررسی مورفومتری سیرکها از پارامترهای طول، عرض، ارتفاع راس سیرک، ارتفاع کف سیرک، مساحت، محیط، نسبت طول به عرض، نسبت طول به ارتفاع کف و نسبت پهنا به ارتفاع کف استفاده شد. برای هر یک از پارامترهای مورفومتریک، فاکتورهای آماری ضریب تغییرات، انحراف معیار، میانگین، ماکزیمم و مینیمم در Excel محاسبه و برآورد شد. سپس مقادیر ضریب تعیین برای هر یک از پارامترها برآورد شده و نمودار پراکنش ترسیم شد. در نهایت ماتریس همبستگی با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون برای تمامی فاکتورها برآورد شد. بیشترین میزان فراوانی سیرک در جهت جنوب غربی واقع شده است. حداکثر ارتفاع سیرک ها به میزان 3800 متر نیز متعلق به جهت جغرافیایی جنوب می باشد. بیشترین همبستگی ها بین پارامتر طول و عرض به میزان 9936/0 مشاهده شد. این امر نشان دهنده تغذیه بالای این سیرک ها و حجم قابل توجه آنها در دوره پلیستوسن می باشد. بررسی ها نشان داد که سیرک های تکامل یافته تر نسبت به سیرک های کمتر توسعه یافته از مساحت بیشتر، ارتفاع کمتر و نسبت طول به عرض کمتری برخوردار هستند.
بازسازی تناوب دبی و دمای دیرینه حوضه جاجرود بر اساس ژئوشیمی و رسوب شناسی پادگانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
62 - 44
حوزههای تخصصی:
پادگانه ها آرشیوهای مهمی برای دیرینه شناسی به شمار می روند. در این پژوهش، تغییرات دمای دیرینه و تناوب دبی حوضه جاجرود در شمال شرق تهران بر اساس ویژگی های رسوب شناسی و ژئوشیمی پادگانه ها بررسی شده است. ابتدا با تکنیک های کلسیمتری، EC، XRF و PH نمونه های رسوبی آنالیز و سپس این داده ها با اندیس های میزان شوری، هوازدگی شیمیایی، اسیدیته و بلوغ لایه های رسوبی پادگانه ها ارتباط داده شده اند. نتایج نمایانگر سه دوره تغییرات دبی، طی تناوب دوره های سرد و گرم رود داده است. یکی در اوج دوره یخچالی که انباشت برف و یخ در بخش کوهستانی کاهش دبی را به همراه داشته است(قبل از هولوسن). در مرحله دوم، با گذر از دوره یخچالی به گرم (11 تا 8 هزار سال قبل) جاجرود بیشترین دبی خود را تجربه کرده است. زیرا ذوب یخچال ها با دبی بارش توأم بوده است. وجود لایه بندی بسیار درشت بافت در پادگانه های اوایل هولوسن نشانگر وقوع سیلابهای در این دوره است. در مرحله سوم، تسلط شرایط گرم و خشک اخیر(8 هزار سال پیش تاکنون) و فقدان ذخایر یخچالی، منجر به کاهش دبی رودها شده است. زیرا امروزه دبی جاجرود صرفاً از بارش تأمین می شود و وقوع سیلاب های دوره ای نیز نتیجه مستقیم خروج از آستانه های شدت و مدت بارش ها است. بر این اساس، مطالعات ژئوشیمی پادگانه ها می تواند داده های ارزشمندی را برای بازیابی تغییرات دینامیکی جریان و دبی، طی دوره کواترنری فراهم کرده و قابل تعمیم به سایر حوضه های مشابه است.
ارزیابی دقت نقشه های پتانسیل خطر زمین لغزش حوضه آبریز سد کردستان با استفاده از روش های AHP، BWM و FUCOM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
80 - 63
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش،حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل های آماری درحوضه آبریز سد کردستان پهنه بندی و مناسب ترین مدل معرفی شد.ابتدا محدوده مورد مطالعه تعیین موقعیت و با مشاهدات میدانی تعداد9 لغزش ثبت و نقشه پراکنش زمین لغزش تهیه گردید.در مرحله بعد عوامل مؤثر بر رخداد زمین لغزش شامل زمین شناسی، بارش، کاربری اراضی، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، شیب و ارتفاع شناسایی و سپس نقشه این عوامل تهیه شدبرای تعیین نرخ هر یک از عوامل مؤثردروقوع زمین لغزش، نقشه هریک از لایه های اطلاعاتی عوامل مؤثر با نقشه پراکنش زمین لغزش ادغام و با استفاده از مدل های آماری AHP، BWM و FUCOM لایه های اطلاعاتی جداگانه وزن دهی و با همپوشانی لایه های مختلف، نقشه های نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش تهیه و مقایسه شدند.نتایج نشان داد که کاربری اراضی در روش هایAHP و BWM و خطوط همباران بعلاوه کاربری اراضی در روش FUCOM بیشترین تأثیر و معیارهای ارتفاع، فاصله از گسل و شیب به ترتیب در سه روش AHP، BWM و FUCOM کمترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش دارند.نتایج بررسی نقشه های پهنه بندی نشان دادکه بیشترین لغزش ها در نیمه شمالی منطقه و اغلب در اراضی مرتعی و در شیب های بیش از 20 درصد و در نزدیکی گسل ها رخ داده است.همچنین نتایج نشان داد که متغیر سنگ شناسی بر وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه نقش زیادی دارد.به طور کلی نتایج نشان داد که در روش های AHP و BWM تعداد مقایسه های جفتی مورد نیاز به طور چشمگیری با تعداد پارامترهای مورد مقایسه افزایش و در این حالت، عدم اطمینان نظرات افزایش می یابد، که برتری روش FUCOM را نسبت به سایر روش ها را به خوبی نشان می دهد.
آشکارسازی پلوم رودخانه بابل رود با استفاده از تصویر ماهواره سنتینل-2 ، مطالعه موردی سیلاب سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
15 - 1
حوزههای تخصصی:
سیلاب ها نقش اساسی در جریان رودخانه ها دارند بنابراین بررسی و تحلیل آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مطالعه دینامیک سیلاب و آب تخلیه شده آن به دریا (پلوم) در زمینه های شیلات، رسوب گذاری، حمل و نقل و محیط زیست اهمیت بسیاری دارد. در این پژوهش به بررسی گسترش پلوم وارده از رودخانه بابل رود به دریای کاسپین در جریان سیلاب بهار سال ۱۳۹۸ پرداخته شده است. با توجه به اینکه این سیلاب از لحاظ بزرگی شدید ترین سیلاب رخ داده در ۵۰ سال اخیر است، برآورد میزان نفوذ پلوم سیلابی به دریا میتواند حداکثر میزان نفوذ پلوم رودخانه بابلرود به دریا و درنتیجه انتقال رسوبات و آلاینده ها را مشخص سازد. بدین منظور ابتدا تصاویر سنجنده sentinel-2، اخذ گردید سپس پیش پردازش های مورد نیاز شامل تصحیح هندسی و رادیومتریکی انجام شد. با استفاده از ویژگی رفتار طیفی آب های گل آلود و شفاف و همچنین شاخص بهینه (OIF)، بهترین ترکیب رنگی با بیشترین حجم اطلاعات، با فاکتور شاخص بهینه 0.19، ترکیب باندی ۳ و ۴ و ۸ تشخیص داده شد. برای تفکیک بهتر آب های کدر و شفاف، بر روی شاخص های NDVI، NDFI و MNDWI، آستانه هایی اعمال شد. درنهایت با رسم درخت تصمیم گیری و برآیند همه این شاخص ها و اعمال آستانه ها، میزان پلوم حاصل از سیلاب آشکار شد. براساس نتایج بدست آمده، مساحتی در حدود ۹ کیلومتر مربع از زبانه پلوم وارد شده در اثر سیلاب به دریای کاسپین قابل شناسایی است. از طرفی نتایج نشان می دهد این زبانه نیز به سمت شرق گسترش یافته است.
مقایسه روش های بهینه سازی پارامترهای مدل SIMHYD برای شبیه سازی دبی روزانه جریان در حوزه آبریز کوزه تپراقی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
51 - 33
حوزههای تخصصی:
داده های دبی روزانه جریان از پیش نیازهای مدیریت منابع آب هستند، اما امکان اندازه گیری آن در بسیاری از آبخیزهای بالادست وجود ندارد. بر این اساس، مدل سازی هیدرولوژیکی یکی از ابزارهای مهم در برآورد خصوصیات جریان در آبخیزهای بدون آمار است. تخمین پارامتر های ورودی مدل های هیدرولوژیکی در اغلب موارد نیازمند بهینه سازی است. هدف این پژوهش، ارزیابی روش های بهینه سازی و واسنجی خودکار مدل بارش-رواناب SIMHYD در حوزه آبخیز کوزه تپراقی با مساحت 805 کیلومترمربع در استان اردبیل است. داده های دبی، بارش روزانه، تبخیر و تعرق به عنوان ورودی های مدل از سال 2002-2011 برای واسنجی و از سال 2009-2011 برای صحت سنجی در امر شبیه سازی استفاده شدند. روش های واسنجی شامل الگوریتم ژنتیک، تکامل رقابتی جامع، الگوی جستجو، الگوی جستجوی چند شروعه، نمونه گیری تصادفی یکنواخت، روزنبروک، بهینه سازی روزنبروک چند شروعه براساس معیارهای کارایی آماری ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که تغییر الگوریتم های بهینه سازی در دقت واسنجی مدل تاثیر قابل توجهی دارد. به طوری که مقدار تابع نش-ساتکلیف برای الگوریتم های مورداستفاده به ترتیب 42/0، 31/0، 55/8-، 38/0، 56/0، 23/0، 24/0 به دست آمد. الگوریتم روزنبروک در مقایسه با سایر الگوریتم های مورد استفاده، از دقت بالایی در واسنجی مدل هیدرولوژیک SIMHYD برخوردار است.
تحلیلی بر کاربردهای ژئومورفولوژی مناطق ساحلی در آمایش دفاعی- نظامی منطقه جنوب شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به پایداری محیط درگستره ی انواع نواحی جغرافیایی، مستلزم رعایت اصول آمایش دفاعی، مکان یابی دفاعی و افزایش امنیت مراکز حساس و سهولت در تردد و ... است. در این میان شناخت و تسلط بر قابلیت ها و محدودیت های ژئومورفولوژیک یک ناحیه و اتخاذ سیاست های خاص دفاعی آن در مواقع بحرانی، نقش مهمی در پایداری یک ناحیه خواهد داشت. در این پژوهش به بررسی اصول آمایش دفاعی و امنیتی در منطقه جنوب شرق ایران با تاکید بر ویژگی های ژئومورفولوژی پرداخته شده است. پژوهش از نوع توصیفی– تحلیل مبتنی بر روشهای میدانی و کتابخانه ای است. بدین صورت که به پهنه بندی و مکان گزینی منطقه جهت فعالیتهای نظامی و دفاعی با استفاده از مدل AHP و نرم افزار GIS پرداخته شد و در مرحله بعد عوارض مهم ژئومورفولوژیکی منطقه که در آمایش دفاعی موثر هستند شناسائی شده و با نظرخواهی پرسشنامه ای از کارشناسان، ارزش و اهمیت هر یک از عوامل در امور آمایش دفاعی بررسی شد. سپس مراحل مختلف این مدل به صورت مرحله به مرحله انجام گردید و کلیه قوتها، ضعف ها، فرصتها و تهدید های ژئومورفولوژیکی منطقه از منظر آمایش دفاعی مشخص گردید. ضریب نهائی نقاط قوت منطقه 222/3 ، ضریب نهائی نقاط ضعف859/2 ، ضریب نهائی فرصتهای منطقه 349/3 و ضریب نهائی تهدیدهای منطقه 011/3 محاسبه شد. همچنین ضرایب به دست آمده در ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک قرار داده شد که بر طبق نتیجه به دست آمده، راهبردهای منطقه مورد مطالعه به راهبردهای تهاجمی نزدیک می باشد.
پهنه بندی پتانسیل فرسایش خاک با استفاده از روش MABAC ، مطالعه موردی: حوضه آبریز گیوی چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
93 - 73
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از معضلات مهم در حوضه های آبریز کشور ایران می باشد که هر ساله موجب هدر رفتن هزاران تن خاک می شود. هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی خطر فرسایش خاک در حوضه ی آبریز گیوی چای (شمال غرب ایران)، می باشد. در این مطالعه ابتدا، عوامل مؤثر جهت فرسایش در منطقه شناسایی شدند و سپس لایه های اطلاعاتی هر معیار، در GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با استفاده از روش کرتیک انجام گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش MABAC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM)، انجام شد. با توجه به نتایج مطالعه، به ترتیب عوامل شیب، کاربری اراضی، خاک و لیتولوژی بیشترین ضریب وزنی را به خود اختصاص دادند. همچنین، نتایج مطالعه نشان داد؛ به ترتیب 89/283 و 93/414 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، دارای پتانسیل خطر بسیار زیاد و زیاد، می باشد و مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در سازندهایی نامقاوم و فرسایش پذیر، کاربری های زراعی و باغات و شیب های 40-15 درصد قرار دارند. می توان گفت که نتایج حاصل از این مطالعه، حاکی از توان بالای حوضه ی مطالعاتی از لحاظ رخداد فرسایش می باشد و لازم است کنترل فرسایش و اقدامات حفاظتی در دستور کار متخصصین و مدیران اراضی قرار گیرد. به علاوه، نتایج حاصل از صحت سنجی نتایج، نشان داد که استفاده از روش MABAC، از دقت نسبی بالایی جهت مطالعه ی خطر فرسایش خاک برخوردار است.
ارزیابی فعالیت نسبی زمین ساختی و تحلیل جنبش شناختی شمال پلدختر، غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های زمین ریختی به دلیل هزینه کم و سهولت نسبی استفاده به طور گسترده در تحقیقات زمین ریخت شناسی زمین ساختی مورد استفاده قرار می گیرند. منطقه مورد مطالعه در استان لرستان واقع شده و بخشی از کمربند چین خورده- رانده زاگرس است. کمربند چین خورده- رانده زاگرس به عنوان یکی از فعال ترین مناطق زمین ساختی جهان، از تاقدیس هایی با روند شمال غرب-جنوب شرق تشکیل شده که به صورت عمودی و جانبی در حال رشد هستند. هدف اصلی این مقاله بررسی فعالیت های زمین ساختی در منطقه مورد مطالعه می باشد. با استفاده از 6 شاخص زمین ریخت شناسی (شاخص های گرادیان طول رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، نسبت شکل حوضه زهکشی (Bs)، انتگرال هیپسومتری (Hi)، نسبت پهنای کف بستر به ارتفاع دره (Vf)، و پیچ وخم رودخانه (S)( 19 حوضه زهکشی در منطقه مورد مطالعه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. به منظور بدست آوردن شاخص فعالیت نسبی زمین ساختی (Iat)، این پارامترها با استفاده از نرم افزار GIS ترکیب شدند. میانگین این 6 شاخص زمین ریختی محاسبه شده و برای ارزیابی توزیع فعالیت نسبی زمین ساختی در منطقه مورد مطالعه استفاده شد: رده 1 فعالیت زمین ساختی بسیار بالا (23.47%). رده 2 فعالیت بالا (52.22%)؛ رده 3 فعالیت متوسط (21.38%); و رده 4 فعالیت کم (2.93%). مقادیر Iat نشان دهنده فعالیت زمین ساختی بالا در نواحی شرقی و مرکزی منطقه مورد مطالعه است. نتایج تحلیلی بیانگر انطباق قابل قبولی بین نقشه پهنه بندی بدست آمده با شواهد ساختاری، زمین ریختی و داده های لرزه ای در منطقه مورد مطالعه می باشد.
بررسی دقت روش ژئو الکتریک در احداث سد های زیر زمینی در مناطق کم آب و کویری ، مطالعه موردی: منطقه دهبکری استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
46 - 34
حوزههای تخصصی:
سدهای زیرزمینی می توانند جایگزین بسیار مناسبی برای سدهای اصلاحی باشند به طوری که در دهه های اخیر به علت ویژگی های ممتازی که دارند بسیار مورد توجه محققان مختلف در سراسر دنیا قرار گرفتند. برداشت های ژئوالکتریک در محل محور و مخزن پیشنهادی سد زیرزمینی دهبکری به روش سونداژزنی و با استفاده از آرایه شلومبرژه انجام شد. این برداشت ها در طول 6 پروفیل (P1 تا P6) صورت گرفت و تعداد 32 سونداژ الکتریک در محدوده مورد نظر انجام شد. نتایج مطالعات ژئو الکتریک حاکی از آن است که یک مدل دو لایه در طول مقاطع ژئوالکتریک وجود دارد که لایه بالایی همان لایه آبرفتی و لایه زیرین سنگ کف می-باشد. لایه آبرفتی، خود به دو بخش خشک در بالا و آبدار در پایین تقسیم می شود. عمق رسیدن به سطح آب زیرزمینی در نقاط مختلف محدوده مورد مطالعه متفاوت است، اما به طور متوسط می توان آن را 5 متر در نظر گرفت. ضخامت آبرفت نیز در طول پروفیل ها متغیر است، اما بیشترین ضخامت آن عموماً در بخش های میانی مقاطع ژئوالکتریک و بیشتر نزدیک به تکیه گاه راست وجود دارد. بالاترین ضخامت آبرفت در محل سونداژ S26 و معادل 13 متر برآورد شده است. با توجه به مقیاس مقاومت مخصوص الکتریکی لایه ها و با عنایت به رخنمون های سنگی دو طرف رودخانه، به نظر می رسد که سنگ کف در بیشتر نقاط دارای لیتولوژی متناوب از جنس شیل، مارن و ماسه سنگ و در برخی نقاط از جنس مارن می باشد.
طراحی بهینه ابعاد آبشکن با استفاده از الگوریتم چند هدفه جستجوی هارمونی، مطالعه موردی: رودخانه زنجان رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
165 - 141
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های معمول کنترل فرسایش کناری و ساماندهی رودخانه ها استفاده از آبشکن است. در این خصوص در نظر گرفتن همزمان چندین هدف مختلف و گاها متضاد در کنار یکدیگر در مطالعات مهندسی رودخانه می تواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. به همین منظور در این پژوهش طراحی بهینه ی ابعاد با اهداف کمینه کردن هزینه و بیشینه کردن دبی بار بستر مدنظر قرار گرفت. در مدل مورد مطالعه از تلفیق مدل مورفولوژیکی، طراحی و الگوریتم بهینه سازی چندهدفه جستجوی هارمونی استفاده گردید. همچنین برای بررسی پایداری مقطع از روش تئوری های حدی استفاده شد. پس از آنالیز حساسیت پارامترهای دبی، شیب و عرض اولیه رودخانه، صحت سنجی مدل با استفاده از داده های زنجان رود و با درنظر گرفتن معادله بار بستر فان-راین و معادله آبشستگی گیل انجام گرفت. سپس براساس جبهه پارتو سناریوهای مختلف استخراج گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که مدل ارائه شده در مقایسه با طراحی انجام شده توسط سایر محققین، جواب های بهینه تری را ارائه داده است. براساس کمترین فاصله اقلیدسی نسبت به نقطه ایده آل، به ترتیب 90/63 درصد هزینه کمتر و 48/25 درصد دبی انتقال بار بستر بیشتری را نسبت به طراحی انجام شده توسط حسینی و همکاران (1382) و به ترتیب 3/3 درصد هزینه کمتر و 62/16 درصد دبی انتقال بار بستر بیشتری را نسبت به مدل استادی و همکاران (1393) ارائه می دهد که نشان دهنده کارایی مطلوب و دقت بهتر مدل پیشنهادی است.
نگاره حرا: متاورس باغشهر دریایی ایران (ترکیبی از یک پلاتفرم طبیعی و مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواحل باتوجه به هویت مکانی خود، جذابیت خاصی را پیش روی بشر در انتخاب سکونتگاه خود قرار داده اند، تاجایی که بیشتر متروپلهای فعلی جهان، در این پهنه مکان گزیده اند. گستردگی سواحل شمالی خلیج فارس، طبیعت منحصربه فرد اکوسیستم حرا و درک افتراق های چشمگیر این سواحل با سایر کرانه های ساحلی منطقه، ایجاد سازمندی اجتماعی نوظهوری را نوید می دهد که می تواند از ظرفیت های گسترده مدنیت دریاپایه و تکامل بخشیدن به یک تمدن برّی، پایداری ایران را تضمین و ارتقاء بخشد. این پژوهش به دنبال ادراک فضای سکونتگاهی عرصه پژوهش، با اتکاء به قواعد محیطی و حوزه های معرفتی چیدمان فضا، با نگاه پدیدارشناسانه و استفاده از داده های جمعیتی، مکانی و مدل های رقومی، است. تحلیل ارتباطات عناصر فضایی با یکدیگر با استفاده از چینش الگوهای فضایی به عنوان عناصر تحلیل فضایی در چیدمان سکونتگاه ها با مؤلفه های محیطی تبیین می گردد. تحلیل نگاره های سکونتی با اتکاء به رویکرد پدیدارشناسی، به منظور دستیابی به اهداف پژوهش و تحلیل سازمندی های اجتماعی موجود، انجام شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد:*هویت مکانی در نمود سازمندی های اجتماعی شهری، روستایی، کوچ نشینی، ساحل نشینی، حرانشینی نقش آفرین است و می تواند در ایجاد هویت جدید اجتماعی در فضای سایبری آمایش بنیادین و مدنیت دریایی ایران، مؤثر باشد. * بخشی از سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان می تواند به عنوان یک "متروپل متاورسی باغشهر دریایی" مطرح شود؛ زیرا خصیصه طبیعی جنگلهای حرا و خصیصه ارزش فرهنگی آن با ترکیب فضای سایبری می تواند الگوی سازمندی جدیدی را در فضای سایبری به وجود آورد که شکوفایی تمدن نوین و شکل گیری الگوی پیشرفت دریاپایه ایران را تحقق بخشد.
تحلیل تاثیر عوامل ژئومورفولوژی در پراکنش سکونتگاه های باستانی (مطالعه موردی: شهرستان پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل محیطی نقش اصلی را در پراکنش و نحوه استقرار نواحی سکونتگاهی در طول تاریخ داشته اند و با بررسی شرایط محیطی هر منطقه می توان تا حدود زیادی به وجود نواحی سکونتگاهی باستانی در آن منطقه پی برد. با توجه به اهمیت بررسی نحوه پراکنش سکونتگاه های باستانی، در این پژوهش به تحلیل عوامل محیطی در نحوه استقرار سکونتگاه های باستانی در شهرستان پیرانشهر پرداخته شده است. در این پژوهش از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، لایه سایت های باستانی شناسایی شده در منطقه، نقشه 1:100000 زمین شناسی و نقشه 1:50000 توپوگرافی منطقه به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزار مورد استفاده در تحقیق ArcGIS بوده است و همچنین در این تحقیق از مدل تلفیقی منطق فازی و AHP نیز استفاده شده است. این تحقیق به صورت کلی در دو مرحله انجام شده در مرحله اول به تحلیل پراکنش سایت های باستانی در ارتباط با عوامل مختلف محیطی پرداخته شده و در مرحله دوم نیز مناطق مستعد استقرار سکونتگاه های باستانی شناسایی شده است. بر اساس نتایج حاصله، پراکنش سایت-های باستانی در ارتباط مستقیم با شرایط محیطی بوده است به طوری که بیش ترین میزان تراکم سایت-های باستانی در مناطق با شیب کم، مناطق کم ارتفاع، مناطق نزدیک به رودخانه، جهات شیب شمالی، واحد آبرفت های کواترنری و همچنین واحد دشت های آبرفتی بوده است. مجموع نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که شرایط محیطی در گذشته نیز نقش اصلی را در پراکنش نواحی سکونتگاهی داشته است و با بررسی شرایط محیطی هر منطقه تا حدود زیادی می توان به وجود سایت های باستانی در آن منطقه پی برد
پیش نگری و ارزیابی روند دما، بارش و خشکسالی حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
57 - 39
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم آینده و اثرات ناشی از آن یکی از مهم ترین دغدغه های بشر بخصوص در سال های اخیر می باشد. برای مقابله و سازگاری با تغییر اقلیم آگاهی از وضعیت اقلیم آینده ضروری می باشد. لذا در تحقیق حاضر برای بررسی اقلیم آینده حوضه آبریز دریاچه ارومیه دمای حداکثر، دمای حداقل، بارش و خشکسالی حوضه برای دوره 2099-2015 با استفاده از مدل اقلیمی NorESM2-MM تحت سناریوهای انتشار SSP1-2.6 و SSP5-8.5 مورد پیش یابی قرار گرفتند. ریزمقیاس نمایی خروجی مدل با استفاده از روش نگاشت چندک انجام گرفت. پس از ارزیابی دقت مدل اقلیمی در شبیه سازی دوره پایه پارامترهای مورد مطالعه در سطح ایستگاهی برای دوره آینده تولید گردیدند. ارزیابی نتایج حاصل نشان دادند که: دمای متوسط حداقل و حداکثر حوضه تحت سناریوی بدبینانه (SSP5-8.5) تا پایان قرن روند صعودی و تحت سناریوی خوش بینانه (SSP1-2.6) تا سال 2075 روند صعودی و بعد از آن روند نزولی دارند. متوسط دمای حداکثر و حداقل حوضه در آینده نزدیک به ترتیب (0/1 تا 8/1) و (1/1 تا 8/1) درجه سلسیوس و در آینده دور (5/1 تا 8/4) و (3/1 تا 3/4) درجه سلسیوس افزایش خواهند یافت. بارش سالانه در دوره آینده روند معنی داری ندارد، اما متوسط بارش حوضه در سناریوی خوش-بینانه در آینده نزدیک 5/16 درصد و در آینده دور 9/8 درصد افزایش و تحت سناریوی بدبینانه در آینده نزدیک 8/1 درصد و در آینده دور 2/7 درصد افزایش خواهد داشت. براساس شاخص SPEI در دوره آینده تحت سناریوی خوش بینانه خشکسالی متوسط روند صعودی و خشکسالی شدید روند نزولی و تحت سناریوی بدبینانه خشکسالی روند صعودی خواهد داشت.
بررسی روند تغییرات پارامترهای هیدرواقلیمی تالاب میانکاله، مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
119 - 98
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به بررسی روند تغییرات پارامترهای هیدرواقلیمی تالاب میانکاله با استفاده از آزمون من- کندال و شیب سن پرداخته شد. پارامتر های دما، بارش و تبخیر از ایستگاه های سینوپتیک دشت ناز و هاشم آباد و همچنین داده های دبی از ایستگاه های هیدرومتری خلیل محله، تازه آباد، باغو و وطنا استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون من -کندال نشان داد که دما در ایستگاه دشت ناز در فصول بهار و تابستان با اطمینان 95% دارای روند معنی دار افزایشی و در فصل زمستان دارای روند معنی دار کاهشی است. همچنین در ایستگاه هاشم آباد در فصول بهار و پاییز دارای روند افزایشی با سطح اطمینان 95% است. بارش در ماه های آذر و بهمن در ایستگاه دشت ناز با سطح اطمینان 95% به ترتیب دارای روند کاهشی و افزایشی است. بیشترین تغییرات روند در دبی نیز مربوط به ایستگاه وطنا می باشد که در مقیاس سالانه دارای روند کاهشی می باشد. تبخیر نیز در ایستگاه دشت ناز در فصول پاییز و زمستان دارای روند کاهشی و در فصل بهار دارای روند افزایشی است. همچنین در ایستگاه هاشم آباد میزان تبخیر در فصل پاییز دارای روند کاهشی می باشد. نتایج حاصل از روش تخمین گر شیب سن نشان می دهد بارش در ایستگاه دشت ناز در آذر ماه برابر با 983/2- و در مقیاس سالانه نیز مربوط به ایستگاه هاشم آباد با 283/6- می باشد. بیشترین شیب خط روند مثبت ماهانه در بین تمامی پارامترها مربوط به بارش مرداد ماه در ایستگاه دشت ناز با مقدار 20/3 می باشد همچنین در مقیاس سالانه نیز بیشترین مقدار مربوط به تبخیر در ایستگاه هاشم آباد با مقدار 157/2 می باشد.
بررسی مناطق مستعد ریسک فرونشست زمین در اثر افت سطح آب زیرزمینی با استفاده از روش FUZZY-AHP (مطالعه موردی: دشت شبستر-صوفیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین یک مخاطره جهانی است که به دلایل مختلف از جمله برداشت بیش از حد منابع آب زیرزمینی و تغییرات اقلیمی رخ می دهد که سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان در زمین های کشاورزی، جاده ها ، خطوط انتقال نیرو و انرژی شده است. در دهه اخیر فرونشست به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک در بخش وسیعی از دشت های ایران از جمله دشت شبستر- صوفیان در حال وقوع است. لذا این تحقیق با هدف شناسایی مناطق مستعد فرونشست در دشت شبستر- صوفیان انجام شده است. در مرحله نخست با استفاده از آمار 18 ساله 23 چاه پیزومتری و نرم افزار ARC-GIS ، نقشه افت آب به روش درون یابی IDW تهیه شد. سپس عوامل مؤثر در فرونشست منطقه (شیب، طبقات ارتفاعی، واحدهای ژئومورفولوژی، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی،سنگ شناسی، افت سطح آب زیرزمینی ) شناسایی و بعد از وزن دهی معیارها در ARC-GIS ،محاسبات آن در نرم افزار Expert Choice انجام شد. سپس لایه های مذکور از طریق مدل AHP-Fuzzzy در محیط نرم افزار ARC-GIS تعیین عضویت گردید و با استفاده از هم پوشانی خطی فازی نقشه مناطق مستعد فرونشست دشت شبستر- صوفیان در پنج کلاس مستعد فرونشست بسیار بالا، بالا، متوسط، پایین و بسیار پایین تهیه شد. طبق نتایج مدل، مناطق جنوبی و غربی دشت شبستر- صوفیان مستعد فرونشست زیاد تا خیلی زیاد بوده است. این مناطق منطبق بر کاربریهای کشاورزی و مراتع بوده، روستاهای کوشک، یوسف آباد، شنگل آباد،آق کهریز، قم تپه، وایقان بر روی پهنه های پرخطر واقع شده که خطر فرونشست در این مناطق در وضعیت بحرانی قرار دارد.