فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نقشه های وزش رطوبتی تراز دریا و 850 هکتوپاسکال و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و فشار تراز دریا برای پنج مورد بارش بالای صد میلیمتر استان بوشهر ترسیم و بررسی گردید. بررسی نقشه های وزش رطوبتی نشان داد که منابع تامین رطوبت اینگونه بارش ها مناطق حاره ای شرق آفریقا، اقیانوس هند، دریای عرب و خلیج عدن، دریای سرخ، دریای عمان و خلیج فارس می باشد. مسیرهای ورود رطوبت به منطقه نیز عمدتا جنوبی، جنوب شرقی و جنوب غربی می باشد. سامانه های فشار زیاد سیبری و عربستان، مرکز کم فشار دینامیکی شرق اروپا، سامانه کم فشار سودانی و مرکز فشار زیاد اروپایی در تراز دریا و سامانه های واچرخند شرق عربستان، ناوه شمال آفریقا و واچرخند اسپانیایی در تراز زیرین و میانی جو، سامانه های موثر برای انتقال رطوبت بر روی منطقه مورد مطالعه می باشند
نقش مدیریت بهینه ی مصرف آب کشاورزی جهت افزایش بهره وری و پایداری منابع آب دشت های بحرانی در نواحی خشک و کم آب کشور (مطالعه ی موردی: غرب دشت بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم شناسی بارش در منطقه کرمان جهت انتخاب جایگاه باروری ابر ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود بارش و محدودیت منابع آب یکی از موانع عمده9 توسعه ÷ایدار بشمار می رود که برای مقابله با آن باروری ابرها به عنوان یکی از راهکارهای جدید تامین منابع آب مطرح شده است یکی از عوامل بسیار 1روری در انتخاب مکان مناسب باروری ابرها اقلیم شناسی بارش در منطقه می باشد تحقیق حاضر در منطقه کرمان با استفاده از دادههای بارش روزانه ایستگاه های منطقه در یک دوره آماری بیست ساله انجام شده است . نتایج مطالعه نشان می دهد که بیش از 80 در صد از بارش سالانه منطقه مورد مطالعه در فصل های زمستان و اوایل بهار ریزش می کند (آذر تا فروردین ) که بیش از60 در صد از آن متعلق به زمستان است توزیع مکانی بارش در منطقه یکنواخت نیست و منحنی های همبارش بیش از 300 میلی متر وح داکثر بارش سالانه بر ارتفاعات بلند مرکزی منطقه از جمله هزار لاله زار و جبال بارز منطبق می باشد حدود 35 در صد از بارش اکثر ایستگاه های منطقه را دوره های بارش سنگین (30-10 میلی متر) و استثنایی |(بیش از 30 میلی متر) به خود اختصاص می دهد بیش از 60 در صد از دوره های مرطوب را بارش های یک روزه 30 در صد بارش های متوالی دو روزه وکمتر از 10 در صد بارش ها را دوره های متوالی سه روزه و بیشتر تشکیل می دهد دوره های بارشی سنگین و استثنائی و بارش های متوالی دو روزه و بیشتر نیز منطبق بر ارتفاعات مرکزی منطقه است . بنابراین ماههای آذر تا فروردین فاصله زمانی مناسب تر و شیب های جنوبی ارتفاعات مرکزی محدوده مکانی بهتری را برای اجرای ÷روپه های باروری ابرها در منطقه فراهم می نماید.
الگوهای سینوپتیکی بارش های تابستانه جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فصل تابستان اثر بارش های موسمی هندوستان بر جنوب شرق ایران قابل مشاهده است. این بارش ها تحت دو الگو قابل مطالعه هستند:در الگوی اول زبانه کم فشار موسمی در سطح زمین بخش هایی از کشور را در بر می گیرد و در شمال غرب یک سیستم پرفشار حاکم می گردد. در اثر برخورد و تقابل این دو سیستم فشار، جبهه نیمه ساکن روی ایران مستقر، و نفوذ هوای سرد شمالی به سمت کم فشار موسمی باعث صعود آن می شود. در الگوی نوع دوم زبانه کم فشار موسمی رطوبت را از اقیانوس هند و خلیج بنگال به جنوب شرق کشور حمل می کند و در اثر گرمایش زمینی، کم فشار حرارتی تشکیل شده در محل باعث صعود هوای مرطوب موسمی می گردد. هر دو الگو نیازمند تمرکز کم ارتفاع در سطح 500 هکتوپاسکال و واگرایی در سطح 200 هکتوپاسکالی هستند. چنانچه شرایط اولیه (ورود زبانه کم فشار موسمی) رطوبت را به ایران حمل کند ولی شرایط ثانویه (وجود کم ارتفاع در 500 هکتوپاسکالی و واگرایی در 200 هکتوپاسکالی) وجود نداشته باشد ریزش های جوی به وقوع نخواهد پیوست.
مقایسه مدل های AWBM و SimHyd در مدل سازی بارش – رواناب (مطالعه موردی: حوضه آبریز نازلو چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی بارش - رواناب یک منطقه، یکی از مهمترین تحقیقات هیدرولوژیک در علوم مهندسی آب است. با پیشرفت علوم، امروزه این مهم به صورت کامپیوتری انجام می شود و در این میان مدل های بسیاری ایجاد شده اند. در این مطالعه حوضه آبریز نازلوچای واقع در استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت و با داده هایی نظیر بارش و تبخیر-تعرق، رواناب روزانه در خروجی حوضه مورد بررسی به دست آمد. رابطه بارش و جریان در حوضه نازلو چای بر مبنای مدل های کامپیوتری مدل-سازی شد. سه ایستگاه کریم آباد، تپیک و مرز سرو درون حوضه انتخاب شدند. طول دوره آماری در این تحقیق 10 سال بود. مدل های AWBM(Australian Water Balance Model) و SimHyd(Simple Hydrology) جهت این تحقیق انتخاب گردیدند. این مدل ها در نرم افزار RRL(Rainfall Runoff Library) موجود و برای بدست آوردن روابط بارش رواناب حوضه طراحی شده اند. آماده سازی داده ها در نرم افزار Arc GIS 9.3 انجام شد. مجموع 224 واسنجی و صحت سنجی برای هر مدل انجام و در نهایت پارامترهای مدل بهینه گردیدند. آنالیز حساسیت نیز برای درک حساسیت مدل به تغییر پارامترها انجام گردید. اثر تغییر پارامترها بر روی نتایج مدل با آنالیز حساسیت روشن شد. هدف از این تحقیق، بهینه کردن پارامترهای مدلهای انتخابی، تعیین روان آب ناشی از بارش و محاسبه جریان خروجی در دوره های زمانی مختلف در خروجی حوضه آبریز نازلوچای بود. کارایی مدل ها برای مقایسه بین مقادیر تولید شده با مقادیر مشاهداتی مورد بررسی قرار گرفت و در این راستا شاخص های کارایی نظیر معیار ناش (Nash-Sutcliffe) و ضریب (R²) مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که مدلها، تطبیق قابل قبولی با شرایط منطقه مورد مطالعه دارند.
منطقه بندی در ایران
خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی
حوزههای تخصصی:
نقش گسل ها در جابجایی کانون های واگرای متواتر و تکامل مخروط افکنه درختنگان در کواترنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط افکنه حوضه آبریز درختنگان، یکی از مخروط افکنه های بزرگ ایران در ناحیه ای کاملا خشک، یعنی شمال شرق کرمان، است . این مخروط افکنه به واسطه فرسایش مواد در حوضه آبریز رودخانه درختنگان و نهشته شدن آنها در بخش انتهایی این حوضه، یعنی دشت لوت، شکل گرفته است. تکتونیک، به عنوان یکی از عوامل درونی، در شکل گیری وگسترش و جا به جایی کانون های ایجاد فرمت مخروط افکنه، نقش اساسی داشته است. فعالیت گسل ها با تاثیرگذاری درمحل استقرار کانون های واگرای مخروط افکنه رودخانه درختنگان، در تحـول و تکامل امروزی آن موثر بوده است. حوضه رودخانه درختنگان که از شرق به کویر لوت، از غرب به کوه های باغ بالا وکلیسکی و از طرف شمال به ارتفاعات دهران و از جنوب به کوه جفتان محدود است، به استناد ارزشیابی روش های متعدد تکتونیک جنبا جزو مناطق فعال تکتونیکی محسوب می شود. از مهمترین شواهد تکتونیکی در منطقه می توان به وجود گسل های متعدد اشاره نمود. مهمترین گسل منطقه، گسل بزرگ نایبند، گسل جنوبی شهداد و رشته گسل هایی با جهت شمال غرب ـ جنوب شرق و شمالی ـ جنوبی است. در این پژوهش با تحلیل زمانی و ترتیب نسبی ایجاد گسل ها سعی در بازشناسی نقش پدیده تکتونیک در نحوه تکوین و تغییر کانون های واگرای متواتر مخروطه افکنه درختنگان داشته و حاصل بررسی ها در این زمینه نشان می دهد که اگر چه گسل نای بند به عنوان قدیمی ترین پدیده تحرک پوسته ای کانون واگرای را به عنوان هسته اصلی واگرای برداری مخروط درختنگان به وجود آورده است، ولی تحرّکات بعدی آن سبب شکستگی راس مخروط افکنه در روستای چهار فرسخ شده و رخنمون مارن های قرمز رنگ در راس مخروطه افکنه پدیده گالی های عمیق را در این ناحیه به وجود آورده است
تحلیل توزیع زمانی بارش در ایران طیّ چهار دهه ی گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش یکی از تغییرپذیرترین پدیده های هواشناسی و هیدرولوژیکی است. تخمین متوسط مقدار عددی بارش و بررسی نحوه ی تغییرات زمانی بارش به منظور مدیریت و برنامه ریزی منابع آب در مناطق مختلف امری ضروری است، بطوری که بیشینه نمایی و یا کمینه نمایی آن با اهداف مختلف در مدیریت منابع آب در یک کشور تبعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زیادی دربر خواهد داشت. در بسیاری از منابع همواره مقدار عددی بارش طیّ چند دهه ی گذشته در ایران 240 تا 250 میلی متر معرفی گردیده است. لذا بر این مبنا جهت کاوش در صحت و دقت عدد فوق، هدف از این پژوهش، محاسبه ی میانگین بارش و بررسی تغییرات واریانس آن طیّ دهه های مختلف در سطح کشور ایران است. در این پژوهش تغییرات بارش طیّ چهار دهه در 33 ایستگاه سینوپتیک کشور با توزیع مکانی مناسب مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل زمانی داده های بارندگی، ابتدا ماهیّت اولیه آن ها از نظر همگنی، کفایت و تصادفی بودن آمار بررسی گردید و میانگین بارندگی از طریق روش های پلی گون بندی تیسن و خطوط هم باران به روش های مختلف درون یابی کریجینگ، عکس فاصله و همسایگی طبیعی محاسبه گردید و با استفاده از آماره لیون، ناهمگونی واریانس ها در دهه های مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، میانگین بارندگی در ایران طیّ چهار دهه ی گذشته در روش پلی گون بندی تیسن 421 میلی متر، روش کریجینگ 232 میلی متر، روش عکس فاصله 715 میلی متر و روش همسایگی طبیعی 5/715 میلی متر برآورد گردید. نتایج حاصل از بررسی ناهمگونی واریانس بارش طیّ چهار دهه نشان داد، واریانس ها همگون بوده و میانگین بارندگی در چهار دهه تفاوت معناداری باهم ندارند. براین اساس، پیشنهاد می گردد، روش منتخب در برآورد بارش در سطح با توجه به هدف و دقت و صحت مورد نظر انتخاب گردد.
بررسی تداوم روزهای یخبندان در ایران، با استفاده از مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم آب و هوایی که در طی دوره سرد سال در بیشتر مناطق کشور بروز می کند، پدیده سرما و یخبندان است. برای مطالعه و بررسی تداوم روزهای یخبندان در ایران زمین از مدل زنجیره مارکوف، مرتبه های یک و دو و سه حالته (یخبندان و غیریخبندان) بهره برده شد. با استفاده از این مدل، ماتریس فراوانی و ماتریس احتمالات انتقال برای یک دوره 15 ساله (2005-1991) از ماه اکتبر تا ماه مه در 58 ایستگاه مورد مطالعه محاسبه گردید. سپس وابستگی روزهای یخبندان و غیریخبندان به یکدیگر، به همراه ایستایی و همگنی مکانی آنها مورد آزمون قرار گرفت و نتایج در قالب نقشه های پهنه بندی تداوم های مختلف در گستره ایران زمین فراهم گردید. از مهم ترین نتایج به دست آمده می توان به این موارد اشاره کرد: الف) وقوع روزهای یخبندان در گستره ایران زمین، به جز نواحی شمالی و جنوبی کشور که عموماً فاقد یخبندان اند، ویژگی زنجیره مارکوف را دارا هستند. به عبارت دیگر، تداوم روزهای یخبندان در ایران تصادفی نیست بلکه وقوع روز یا روزهای یخبندان به شرایط اقلیمی روزهای گذشته وابسته است. ب) وقوع یخبندان های دو ماه اکتبر و مه، که به ترتیب به یخبندان های زودرس پاییزی و یخبندان های دیررس بهاری مشهور هستند، دارای ویژگی زنجیره مارکوف مرتبه اول دوحالته اند؛ یعنی وقوع یخبندان فقط به شرایط اقلیمی روز گذشته مرتبط است. به عبارت دیگر، حاکمیت با تداوم های دو روزه است. ج) توزیع فضایی تداوم های دو روزه در گستره ایران زمین در ماه اکتبر محدود به نواحی مرتفع غرب، شمال غرب و شمال شرق ایران است، در حالی که این نوع از تداوم در ماه مه فقط در نواحی مرتفع شمال غربی ایران مشاهده می شود. د) ماه های نوامبر، دسامبر، ژانویه، فوریه، مارس و آوریل ماه هایی هستند که به نسبت های متفاوت، با تداوم های دو یا سه و چهار روزه مواجه اند. از این رو آزمون های آماری نشان می دهند که ویژگی زنجیره مارکوف وقوع روزهای یخبندان ایستا از زمان هستند.
پراکندگی قاره ها در طول تاریخ زمین شناسی و تأثیر آن بر تغییرات آب و هوا
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و پهنه بندی خطر سیل خیزی با استفاده از منطق فازی TOPSIS در محیط GIS (مطالعه موردی: حوضه ی آبخیز شهر باغملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد بی رویه جمعیت، تسطیح زمین و اشغال حریم رودخانه ها و مسیل ها در کنار عوامل اقلیمی و فیزیوگرافی در شهرهای بزرگ سبب گسترش سیلاب های شهری شده است. حوضه آبخیز شهر باغملک نیز از این شرایط مستثنی نیست، به طوری که رخداد این پدیده مخرب در طی چند سال گذشته باعث تخریب برخی از راه های ارتباطی، آسیب به برخی مناطق مسکونی، اراضی زراعی و باغات واقع در این حوضه شده است. از سوی دیگر این حوضه با داشتن آب و هوای نیمه خشک مستعد وقوع سیلاب های ناگهانی است. هدف از این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی خطر سیلاب در حوضه آبخیز شهر باغملک واقع در شرق استان خوزستان می باشد. در این تحقیق عوامل موثر در ایجاد سیلاب شامل: بارش، ارتفاع، شیب، جهت شیب، سازند، فاصله از آبراهه و کاربری اراضی در محیط Arc GIS10 ساخته و طبقه بندی شدند؛ سپس این داده ها به نرم افزار Idrisi منتقل شدند. استانداردسازی آن ها بر اساس توابع فازی صورت گرفت و با استفاده از روش CRITIC وزن دهی شدند. در نهایت نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل فازی TOPSIS تهیه شد. نتایج نشان می دهد که 86/17 درصد از محدوده در طبقه با خطر بسیار بالا، 15/24 درصد در پهنه با خطر بالا قرار دارد. روش TOPSIS فازی در مقایسه با روش TOPSIS غیر فازی به دلیل استفاده از مجموعه های فازی سازگاری بیشتری با توضیحات زبانی و گاه مبهم انسانی دارد این روش با داشتن انعطاف پذیر فوق العاده برای تحلیل معانی زبان طبیعی قادر است ابهامات برخواسته از ذهن انسان، محیط و عدم قطعیت را مدل سازی نماید.
مسیریابی رقومی سیکلون های خاورمیانه در دوره سرد سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مسیریابی رقومی سیکلون های خاورمیانه پرداخته است. مناطق سیکلون زایی و مسیرهای حرکتی آنها را می توان به وسیله الگوریتم های مرتبط تعیین ساخت. در این تحقیق از داده های دوباره تحلیل شده NCEP ، با تفکیک زمانی (24 ساعته)، و تفکیک مکانی 5/2×5/2 درجه، برای دوره سرد (ماه های دسامبر، ژانویه، فوریه و مارس) سال های 94-1993 تا 03-2002 استفاده شده است. محدوده مورد مطالعه، عرض های 10 تا 45 درجه شمالی و طول صفر تا 65 درجه شرقی را شامل می شود. به منظور مکان یابی نقاط، از الگوریتمِ نوشته شده در زبان C++، و برای ترسیم مسیرها از نرم افزار ArcGIS استفاده شد. طبق نتایج به دست آمده، پنج مسیر اصلی شناسایی شد. در ماه های مورد بررسی بیشترین فراوانیِ ورود سیکلون ها از جانب غرب و شمال غرب صورت می گیرد. هر ماه اقلیم شناسی خاص خود را ارائه می دهد. در ماه ژانویه، مسیرها میل به حرکت در طول بخش شمالی مدیترانه دارند. در ماه مارس، کم فشارهای اطلس به شدت افزایش می یابند. بیشتر سیکلون ها تداوم 2-3 روزه دارند. تاثیر عامل ناهمواری در تشکیل نواحی سیکلون زایی به مراتب بیشتر از هدایت مسیرهاست. سیکلون ها از سه مسیر اصلی و سه مسیر فرعی وارد ایران می شدند. مهمترین مسیر، غرب مرکزی، از غرب کشور با منشا قبرس است. فراوانی وقوع سیکلون ها در دهه مورد مطالعه، دارای روندی افزایش است.
شبیه سازی بارش- رواناب و تخمین سیل در حوضه ی آبریز خرم آباد با مدل HEC–HMS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند بارش- رواناب یک حوضه ی آبریز عمدتاً تحت تأثیر شرایط هیدرولوژیکی، ژئومورفولوژی و اقلیم منطقه می باشد. یکی از عمومی ترین روش ها برای شناخت فرآیند بارش رواناب شبیه سازی آن با استفاده از مدل های هیدرولوژیکی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصله می باشد. در این مطالعه با استفاده از مدل HEC–HMS فرآیند بارش– رواناب حوضه آبریز خرم آباد شبیه سازی شد و مورد واسنجی قرار گرفت نتایج نشان داد که سازگاری خوبی بین هیدروگراف های مشاهده شده و شبیه سازی شده در خروجی حوضه وجود دارد، مقادیر شاخص کارایی مدل در مرحله اعتبارسنجی با ضریب ناش– ساتکلیف و ضریب واریانس شبیه سازی شده به ترتیب برابر با 68/0 ُو 09/0 بوده است، که نشان دهنده ی کارایی بالای مدل در برآورد دبی پیک در حوضه ی آبریز مورد مطالعه بوده است. سپس با استفاده از پارامترهای بهینه شده، هایتوگراف بارش طرح در دوره بازگشت های مختلف وارد مدل شدوهیدروگرافسیل در دوره ی بازگشت های مختلف به دستآمد، اجرای مدل در دوره ی بازگشت های 2، 5، 10، 50 و 100 ساله به ترتیب منجر به وقوع دبی های اوج سیلاب با میزان 762، 1020، 1442،1955 و 2248 متر مکعب بر ثانیه شده است. نتایج نشان می دهد می توان رواناب را با استفاده از مدل با دقت بالا پیش بینی نمود.
تخمین بارش به وسیله سرعت قائم و آب بارش شو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه یک مدل ساده پیش بینی بارش که به دو پارامتر سرعت قائم و آب بارش شو وابسته است، به منظور برآورد میزان بارش بر روی ایران به کارگرفته شده است. در محاسبه سرعت قائم و آب بارش شو از روش های مختلفی استفاده شده است. روش جنبش شناختی با تابع تصحیح واگرائی و معادله امگای شبه زمینگرد برای برآورد سرعت قائم و انتگرال گیری قائم از نم ویژه در ترازوهای مختلف فشاری و استفاده از دما و دمای نقطه شبنم سطح زمین برای برآورد آب بارش شو به کار رفته است. با به کارگیری داده های مدل تمام کره ای AVN با گام افقی یک درجه و نیز داده های بایگانی مرکز NCEP/NCAR با گام افقی دو و نیم درجه ای در مختصات کروی و روی ترازهای فشاری مختلف، برای دو حالت موردی مشخص سرعت قائم و آب بارش شو به روش های مختلف محاسبه شدند. بررسی ها نشان می دهند که برای دو حالت موردی بیست و ششم تا بیست و هشتم دسامبر سال 2004 و دهم تا دوازدهم ژانویه 2002، استفاده از روش جنبش شناختی با تابع تصحیح واگرائی به سبب بستگی به واگرائی افقی، و در نتیجه به سبب بستگی به مولفه ای افقی باد، چون باد حاصل تمام کنش های انرژی زای درون جو می باشد، سرعت قائم نتیجه مناسبی را به دست می دهد. همچنین انتگرال گیری قائم از نم ویژه در ترازهای مختلف فشاری به سبب رابطه مستقیم آن با مجموع جرم بخار آب موجود در جو از سطح زمین تا پایان جو، نتیجه مناسبی از آب بارش شو را به دست می دهد. از این رو با مقایسه نتایج به دست آمده از مدل با میزان بارش واقعی ایستگاه های موجود، چنین بر می آید که این مدل ساده دو پارامتری با وجودی که میزان بارش را به سبب در نظر نگرفتن شار رطوبتی از عرض های جنوبی که سم بزرگی در ریزش های جوی ایران دارد، بیشتر از مقدار واقعی برآورد می کند ولی الگوی تغییرات فضایی و زمانی بارش را به خوبی نشان می دهد. به علاوه بررسی ها نشان می دهد که گرمای نهان آزاد شده در فرآیند های ترمودینامیکی و دینامیکی بر روی دریای عمان پیش از گرمای نهان آزاد شده بر روی شرق دریای مدیترانه است.
بازسازی 6S برای تصحیح تصاویر ماهواره ای در جو ایران (مطالعه موردی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند سنجش از دور تحت تاثیر چندین نوع خطا، از جمله اعوجاجات هندسی، عدم تعادل رادیومتریک و تاثیرات جوی قرار دارد، که در میان آنها تاثیرات جوی نقش بسیار مهمی ایفا می کند. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های پنج سال رادیوساوند در ماه ژوئن (11 خرداد تا 9 تیر)، مدل جوی مناسبی برای منطقه مورد مطالعه تعریف گردید. آنگاه با استفاده از مدل جوی استخراج شده و کد 6S، اصلاح جوی برای تصاویر MODIS منطقه مورد مطالعه صورت گرفت و نتایج با مدل های پیش فرض کد 6S همچون مدل های میان تابستانی، میان زمستانی و بر حاره ای مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که اصلاح جوی تصاویر با استفاده از مدل جوی استخراج شده برای منطقه مورد مطالعه در باندهای جذب بخار آب کاملاً با تصاویر اصلاح شده با مدل های پیش فرض تفاوت دارد. همچنین برای مقایسه بهتر از شاخص NDVI استفاده گردید. نتایج در این منطقه نشان می دهد که پس از اصلاح جوی NDVI های کمتر از 4/0 کاهش و NDVIهای بیشتر از 5/0 افزایش یافته اند که با نتایج دیگر پژوهشگران در این زمینه همخوانی دارد.
بررسی پتانسیل های اقلیم توریستی استان سمنان با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژی (PET)
حوزههای تخصصی:
ایران از لحاظ تنوع گردشگری در دنیا جزو پنج کشور برتر محسوب می شود، لذا آگاهی از جاذبه ها و توان های طبیعی بویژه اقلیمی در گستره ی جغرافیایی ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این پژوهش جهت بررسی پتانسیل های اقلیم توریستی استان سمنان با به کارگیری شاخص (PET) از پارامترهای اقلیمی متوسط دمای خشک، متوسط رطوبت نسبی، متوسط سرعت باد، متوسط فشار بخار و میزان ابرناکی ایستگاه های سینوپتیک سمنان، گرمسار، شاهرود و بیارجمند طی دوره آماری (2004-1992) استفاده شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که ماه می همه ایستگاه ها و ماه اکتبر، ایستگاه های سمنان، شاهرود و گرمسار، ماه سپتامبر، شاهرود و بیارجمند، ماه آوریل در گرمسار و ماه ژوئن در بیارجمند از ماه هایی هستند که دارای بهترین شرایط از نقطه نظر اقلیم آسایش هستند و از اقلیم بسیار مناسبی برای توریسم برخوردارند. همه ایستگاه ها، در ماه های جولای و آگوست درجه ی متفاوتی از تنش گرمایی اندک تا متوسط حاکم است. همچنین همه ایستگاه ها طی ماه های ژانویه، فوریه، مارس و نوامبر از تنش سرمایی بسیار شدید تا متوسط برخوردار هستند.
شواهد ژئومورفولوژیکی تکتونیک فعال حوضه آبخیز درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازهگیریهای کمّی به ژئومورفولوژیستها اجازه میدهد تا بهطور واقعی و معقول لندفرمهای مختلف را با یگدیگر مقایسه کرده و شاخصهای مورفولوژیک را محاسبه کنند. این امر در تشخیص و توصیف خاص ناحیهای به عنوان مثال میزان فعالیت تکتونیکی مفید میباشد. شاخصهای؛ منحنی هیپسومتریک (Hc) و انتگرال هیپسومتریک (Hi ) به درجه کالبد شکافی یک چشم انداز مربوط میشوند. عدم تقارن حوضه زهکشی (AF) و همچنین عکس شاخص تقارن توپوگرافی (T)، هر دو برای ارزیابی سریع حوضه زهکشی از نظر میزان کجشدگی تکتونیکی در صورت وجود استفاده میشود. شاخص شیب طولی رود (SL) یک ابزار مفید برای مطالعه تکتونیک ژئومورفولوژی می باشد. مقادیر بالای این شاخص عموماً در مناطقی که رودها سنگهای سخت یا ساختمانهای فعال را قطع کنند، پیدا شدهاند. شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf) بیانگر تعادل بین نیروهای فرسایشی و تکتونیکی در جبهه کوهستان میباشد. معمولاً جبهههای کوهستانی فعال دارای مقادیر کمی از شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf) میباشند. شاخص نسبت عرض کف بستر دره به ارتفاع آن (Vf) عامل تفکیک درههایی با کف گسترده از درههای (V) شکل میباشد. مقادیر کم( Vf) بیانگر تکتونیک فعال در منطقه میباشد. در این تحقیق هفت شاخص ژئومورفولوژیکی برای بررسی فرایندهای پویا و دینامیک موثر در شکلدهی زمین و چشم اندازهای موجود و طبقهبندی فعالیت تکتونیکی حوضه آبخیز درکه استفاده شده است. معمولاً طبقهبندی نواحی به مناطق؛ خیلی فعال، نیمه فعال و غیرفعال مفید میباشد. چنین طبقهبندیای در تشخیص ناحیه برای تفکیک مناطق مختلف آن که احتیاج به مطالعات میدانی جزییتر جهت تشخیص ساختمانهای فعال و محاسبه نرخ فعالیت فرایندهای تکتونیک دارند، مفید خواهد بود. با بررسی شاخصهای ژئومورفولوژیک حوضه آبخیز درکه مشخص شده که، این حوضه از مناطق فعال تکتونیکی میباشد. در پایان با توجه به شاخص گرادیان طولی رود(SL) حوضه آبخیز درکه طبقهبندی شده است.
نگرشی نو در کاربرد آب و هواشناسی در مدیریت منابع و توسعه کشور (نقش آب و هوا در طراحی مسکن)
حوزههای تخصصی:
علل کاهش آبدهی قنوات دشت گناباد و پیامدهای اجتماعی - اقتصادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قنوات جزء منابع آب زیزمینی در مناطق خشک و نیمه خشک ایران به حساب می آیند و منطقه گناباد به دلیل داشتن قنوات فراوان اسطوره ای،مانند قنات قصبه در این زمینه حائز اهمیت فراوان است. بررسی های صورت گرفته در دشت گناباد، طی سی سال گذشته، بویژه از دهه1360 به این طرف، حاکی از این است که دو عامل اصلی در کاهش آبدهی قنوات موثر می باشد.یکی افت سطح آب زیرزمینی و دیگری پدیده تغییر اقلیم جهانی است که اثرات آن در کشور ما ، به صورت خشکسالی های شدید نمود یافته و درتشدید افت سطح آب و کسری مخزن زیرزمینی موثر واقع شده است. این دو عامل، منطقه گناباد را به شدت دچار بحران آب نموده اند، به طوری که در حال حاضر، دشت گناباد یکی ازدشت های ممنوعه حفر چاه به حساب می آید. پیامد مستقیم افت سطح آب زیرزمینی و کسری ذخایر آب در این منطقه به صورت خشک شدن و کاهش دبی قنوات بوده است که عواقب ثانویه آن نظیر خشک شدن اراضی کشاورزی، کاهش درآمد روستائیان و به تبع آن تخلیه روستاها و افزایش مهاجرت به شهر های دیگر ظاهر شده است.در این بررسی از روش های آماری، توصیفی، همبستگی و تحلیل اسنادی استفاده شده است و مشخص شده است که بین آبدهی قنات و کاهش سطح زیر کشت ارتباط مستقیمی وجود دارد، به طوری که در طی سال های 1376 تا1385 یعنی به مدت 9 سال، آبدهی قنوات 23% و به تبع آن سطح زیر کشت 59% کاهش یافته است. همچنین بین مهاجرت روستائیان وآبدهی قنوات همبستگی وجود دارد، به طوری که 14% درصد مهاجرت روستائیان ناشی از کاهش آبدهی قنوات بوده است.