مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تکتونیک جنبا
حوزه های تخصصی:
مخروط افکنه حوضه آبریز درختنگان، یکی از مخروط افکنه های بزرگ ایران در ناحیه ای کاملا خشک، یعنی شمال شرق کرمان، است . این مخروط افکنه به واسطه فرسایش مواد در حوضه آبریز رودخانه درختنگان و نهشته شدن آنها در بخش انتهایی این حوضه، یعنی دشت لوت، شکل گرفته است. تکتونیک، به عنوان یکی از عوامل درونی، در شکل گیری وگسترش و جا به جایی کانون های ایجاد فرمت مخروط افکنه، نقش اساسی داشته است. فعالیت گسل ها با تاثیرگذاری درمحل استقرار کانون های واگرای مخروط افکنه رودخانه درختنگان، در تحـول و تکامل امروزی آن موثر بوده است. حوضه رودخانه درختنگان که از شرق به کویر لوت، از غرب به کوه های باغ بالا وکلیسکی و از طرف شمال به ارتفاعات دهران و از جنوب به کوه جفتان محدود است، به استناد ارزشیابی روش های متعدد تکتونیک جنبا جزو مناطق فعال تکتونیکی محسوب می شود. از مهمترین شواهد تکتونیکی در منطقه می توان به وجود گسل های متعدد اشاره نمود. مهمترین گسل منطقه، گسل بزرگ نایبند، گسل جنوبی شهداد و رشته گسل هایی با جهت شمال غرب ـ جنوب شرق و شمالی ـ جنوبی است. در این پژوهش با تحلیل زمانی و ترتیب نسبی ایجاد گسل ها سعی در بازشناسی نقش پدیده تکتونیک در نحوه تکوین و تغییر کانون های واگرای متواتر مخروطه افکنه درختنگان داشته و حاصل بررسی ها در این زمینه نشان می دهد که اگر چه گسل نای بند به عنوان قدیمی ترین پدیده تحرک پوسته ای کانون واگرای را به عنوان هسته اصلی واگرای برداری مخروط درختنگان به وجود آورده است، ولی تحرّکات بعدی آن سبب شکستگی راس مخروط افکنه در روستای چهار فرسخ شده و رخنمون مارن های قرمز رنگ در راس مخروطه افکنه پدیده گالی های عمیق را در این ناحیه به وجود آورده است
کاربرد شاخص های ارزیابی تکتونیک جنبا در برآورد وضعیت تکتونیکی (بخش علیای زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توچه به اینکه کشور ایران بر روی کمربند زلزله خیزی آلپ- هیمالیا قرار دارد و هر چند یک بار شاهد زلزله های مخرب ویرانگری همانند زلزله های بم و طارم و غیره در کشورمان میباشیم، بررسی وضعیت تکتونیک فعال (جنبا) که از جمله عوامل ایجاد و بروز زمین لغزه ها میباشند و ارزیابی تهدیدات و خسارات بروز این فعالیت ها در شهرها از اهمیت بالایی برخوردار است. رودخانه زاینده رود، بزرگترین و مهم ترین رودخانه دائمی ایران مرکزی است که سد عظیم زاینده رود بر روی آن بسته شده است. بخش علیای رودخانه، در شمال شرق استان چهارمحال و بختیاری و غرب استان اصفهان در مختصات طول جغرافیایی 50 درجه و 45 دقیقه تا 50 درجه و 53 دقیقه و 50 ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی 32 درجه و 30 دقیقه و 45 ثانیه تا 32 درجه و 45 دقیقه و 50 ثانیه شمالی قرار گرفته است. این منطقه از نظر زمین شناسی بخشی از زون سنندج- سیرجان میباشد.
در این پژوهش با استفاده از شاخص های مورفومتریک کمّی از قبیل منحنی هیپسومتری (بیبعد) حوضه های آبریز، انتگرال منحنی هیپسومتری حوضه های آبریز، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره، نسبت "" V "" عدم تقارن آبراهه ها، شاخص گرادیان- طول رودخانه، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی، فعالیت های تکتونیکی و فرایشی در دره ی طولی رودخانه زاینده رود و دره های عرضی سواحل سمت راست و چپ در مساحتی حدود 400 کیلومتر مربع مطالعه گردید.
بررسی این شاخص ها نشان داد که دره اصلی (طولی) رودخانه از نظر شاخص های ""Vf "" و نسبت "" V "" نیمه فعال، دره های فرعی در سواحل سمت راست و چپ رودخانه از لحاظ شاخص های ""Vf "" و نسبت "" V "" فعال و نیمه فعال قرار داشت. همچنین نتایج مؤید این مطلب بود که منطقه ی مورد مطالعه از لحاظ شاخص ""SL "" در وضعیت غیرفعال بوده و از نظر شاخص عدم تقارن آبراهه ها در حوضه های آبریز، سمت چپ رودخانه نسبت به سمت راست از فعالیت بیشتری برخوردار است.
از لحاظ شاخص تقارن توپوگرافی عرضی "" T ""، شمال حوضه از جنوب آن فعال تر ولی درکل از شدت زیادی برخوردار نیست و از نظر دو شاخص منحنی بی بعد و انتگرال منحنی بی بعد، می توان گفت منطقه مورد مطالعه در حالت بالغ مایل به پیر قرار دارد. بررسی و ارزیابی نتایج حاصل از تلفیق کلیه شاخص ها، منطقه ی مورد مطالعه از لحاظ نئوتکونیک در وضعیت نیمه فعال متمایل به غیر فعال قرار دارد.
نقد نظریه کینگ و چالش های تجربی آن (نقدی درحوزه دانش ژئومورفولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سطح زمین مجموعه ای است که عوامل درونی و بیرونی بر آن تأثیرگذار بوده و موجب پیکر تراشی سطح زمین و در نتیجه فرم سازی آن می شود. نواحی خشک و نیمه خشک یکی از صحنه هایی است که علی رغم بی عارضه بودن آن، فرایند های متعدد و پیچیده ای در چهره پردازی آن نقش داشته است به گونه ای که محققان همواره در توجیه چگونه به وجود آمدن آن ها با نظریات متعدد و گاه پیچیده رو به رو بوده اند. از جمله پدیده های عام در مناطق خشک و نیمه خشک دشت سرها هستند که بیکرانگی، هموار بودن و وسعت، آن ها تعجب بیندگان را به خود جلب نموده و محققان ژئومرفولوژیست برای توجیه نحوه به وجود آمدن آن نظریات و مکانیسم های متعددی را ابراز داشته اند. یکی از محققان ژئومرفولوژیست که در مورد به وجود آمدن دشت سرها نظریه جامعی تحت عنوان ""تسطیح ورقه ای حرکت غیر متمرکز آب"" ارائه نمود ال. سی. کینک (.C .King) است. وی در نظریه خود نحوه به وجود آمدن این دشت های کم شیب و کم عارضه را به حرکات سفره ای نسبت داده و البته به وجود آمدن آن را مشروط به حاکمیت یک دوره طولانی فرسایش آبی می داند. کارهای دو محقق لاگو (Lago) و المدرسی که بیشتر متکی به تکوین ناهمواری ها است سبب شد که نسبت به نظریه کینگ شک و تردیدی به وجود آید. لذا در تحقیقی که در دانشگاه اصفهان به اجرا گذارده شد با باز سازی یک مدل مینیاتوری به تجربه عملی نظریه کینگ مبادرت گردید. در این مدل مینیاتوری که سعی شد با حذف مقیاس زمانی تحولات یک عارضه بازسازی شود نتایج متفاوت و متباینی با آن چه کینگ در نظریه خود به آن اشاره دارد به دست آمد. حاصل تجربی بازسازی دشت سرها در مدل مینیاتوری را می توان در موارد زیر خلاصه نمود: - استدراج در منحنی مقعر سطوح ارضی گلاسی ها برخلاف نظر کینک زائیده تکتونیک جنبا است - تراس بندی پلکانی درسطوح ارضی، نماد عدم تحرک پوسته ارضی در یک دوره ارام فرسایشی است.
تکتونیک جنبا، انسان، مدنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیست وپنج سال گذشته فهم ما از مفهوم تکتونیک جنبا بسیار کامل تر شده است. همین امر پژوهشگران را با سؤال بسیار مهمّی روبه رو کرده است و آن اینکه درکل، تکتونیک فعّال پوسته در مناطق قارّه ای چه تأثیری بر جوامع انسانی گذاشته و می گذارد. مروری بر آثار منتشره مبین دو دیدگاه غالب در تحلیل میان تکتونیک فعّال با انسان و مدنیّت ها است. گروهی همجواری سکونتگاه ها با گسل های لرزه زا را بهانه قرار داده و با تأکید بر فجایع رخ داده در طول تاریخ، تلاش در نشان دادن ویژگی های مرگبار این پدیده ی طبیعی دارند. گروه دوم به حضور توأم گسل ها و آب اشاره داشته و هم زمانی خطر حیات را در حواشی گسل های فعّال یادآور شده، مجموعه عواملی مستقل از لرزه خیزی را مورد توجّه قرار داده اند و تکتونیک را عاملی بسیار با اهمّیّت در سیر تکاملی نوع بشر و مدنیّت ها دانسته و شکل گیری و قوام تمدّن های کلان را ناشی از آن دانسته اند. این مقاله تلاش دارد تا با مرور بر مهم ترین آثار منتشره در این زمینه، به معرّفی و تحلیل دیدگاه ها بپردازد. روش به کار رفته در این پژوهش کتابخانه ای و تحلیل محتوا بوده و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که با در نظر گرفتن عامل زمان، می توان فهم بهتری از رویکرد دوم داشت. در این تحلیل ارتباط میان سطوح مختلف بوم شناختی با انواع حرکات تکتونیکی مورد توجّه قرار گرفته و همخوانی جالبی میان ساختار سلسله مراتبی کمربندهای چین خورده با ساختار تمدّن های کلان در چهار سطح، مدّنظر قرار گرفته است. بر این اساس کوچک ترین اجتماعات انسانی در مقیاس محلّی، در حاشیه ی گسل های فعّال شکل گرفته اند، در عین حال در مقیاسی کلان ، تمدّن های جهان باستان در حاشیه ی کمربند چین خورده و بسیار جنبا (آلپ هیمالیا) در بازه ی زمانی ده هزار ساله ظهور و افول کرده اند.
تحلیل مورفوتکتونیکی تاقدیس نار (شمال غرب لامرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سوم زمستان ۱۳۸۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
61 - 75
حوزه های تخصصی:
از نظر تقسیمات زمین شناختی، منطقه مورد مطالعه در کمربند چین خورده رانده زاگرس قرار دارد . در این مطالعه از روش های کمی و کیفی ریخت زمین ساخت و زمی نشناسی ساختمانی به همراه یکدیگر استفاده شده است. عکس های هوایی، تصاویر ماهوار های، نقشه های زمین شناسی و نقشه های توپوگرافی مطالعه و تفسیر شده اند بر اساس روش های کمی و کیفی مورفوتکتونیکی (شاخص های ریخت سنجی ، درصد رخدار شدن پیشانی کوهستان، پیچ و خم پیشانی کوهستان، نسبت V و نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن ) و زمین ساختی (تهیه نقشه های خطوط هم پایه، خط واره ها؛ هم تعدادشکستگی ،(Isofracture) چگالی خط واره، چگالی تقاطع خط واره) در محدوده مورد مطالعه، حاکی از عملکرد تکتونیک جنبا و تشکیل ساختارهای مورفوتکتونیکی ویژه ای همچون دره های خطی، آبراه ه های منحرف شده، پرتگا ههای گسله، چشمه های آب، آبرفت های بادبزنی و حوضه های آبراهه های کشیده می باشد. این تاقدیس همچنین دچار یک دگر شکلی (به شکل Z ) گشته است که علت بروز چنین تغییر شکل را شاید بتوان ناشی از گذر یک گسل پی سنگی با امتدادی شمالی جنوبی از زیر این تاقدیس دانست . این گسل می تواند موجب تغییر شکل تاقدیس و بروز ناهنجاری در آبراهه ها، وضعیت تن شها، خط واره ها و ... شده باشد. وجود یک گنبد نمکی در زیر این تاقدیس نیز می تواند در بروز این تغییر شکل نقش مؤثری داشته باشد.
ژئومرفولوژی کویر درانجیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پنجم تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
79 - 97
حوزه های تخصصی:
هریک از چشم اندازهای ژئومورفیک می تواند نقش خاصی را در توسعه مناطق ایفاء کنند .در استان یزد اجرای هرگونه طرح آمایش سرزمین بدون در نظر گرفتن چشم انداز های کویری نمی تواند حلقه توسعه و عمران آنرا تکمیل نماید. زیرا چشم اندازهای کویری یکی از واحدهای عمده مورفوژنتیک در این استان است (کویر سیاهکوه، کویر ابرکوه، کویر در انجیر، کویر هرات و مروست، کویر ساغند و..) و چاره جوئی برای آمایش آنها می تواند نقش خاصی را در توسعه منطقه ای ایفا نماید .بطوریکه میتوان مطالعه و شناسایی این چشم اندازها را از جمله محورهای اصلی طرح آمایش سرزمین این استان قلمداد نمود. در این میان، کویر درانجیر یا بافق سومین کویر از نظر وسعت بشمار می آید که به صورت یک چاله شمال غربی – جنوب شرقی از خرانق تا بافق بصورت چاله ای در شرق شهرستان یزد قرار دارد.
دراین مقاله که با روش تحلیلی و متکی به مجموعه از داده های رقومی در چهارچوب سیستم های اطلاعات جغرافیائی نسبت به شناخت و پتانسیل سنجی ان اقدام شده است میتوان نسبت به شناخت ویژگی های ژئومرفولوژیک این محیط در چهارچوب پنج سطح هندسی مبادرت نمود و بر این نکته تاکید ورزید که شناخت ژئومرفولوژی دیرینه ودینامیسم کنونی حاکم بر منطقه میتواند جایگاه انرا در چهارچوب سند راهبردی توسعه منطقه مشخص نماید .
با توجه به نتایج بدست امده در این پژوهش می توان گفت با توجه به فرایند نمکزائی در این چاله کویر درانجیر یک پلایای فعال است و آثار داغ آبه ها در اطراف آن نشان می دهد که دوران مرطوبتری را درگذشته تجربه کرده است. در حاشیه جنوب غربی آن آثار عملکرد تکتونیک فعال بطور موضعی قابل ردیابی است و تحلیل آبراهه ها در این منطقه مفهوم پیشینه رود را بخوبی روشن می سازد.
پنج سطح محدب، مقعر، پلکانی، مستوی و سطوح ناپایدار بادی ارکان هندسه ارضی این چاله را شکل می دهد و در مجموع این چاله کویری بواسطه عوامل چندی قادر به ایجاد هویت مکانی چندانی نبوده و لذا فاقد ویژگی های مناسب جهت آمایش در محور گردشگری است. اما چنانچه مطالعات رسوب شناسی تایید نماید محور اصلی توسعه در این منطقه می تواند بر محور استخراج مواد و عناصر کمیاب فلزی و غیره که معمولا در مناطق کویری انباشت می شوند استوار گردد