فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسأله شناخت قلمرو اقلیمی و تغییرات آن درکواترنر برای ژئومورفولوژیست ها اهمیت به سزایی دارد. زیرا این تغییرات از عوامل اصلی شکل زایی کنونی زمین است؛ به طوری که سبب تغییراتی در حوزة عملکرد سیستم های شکل زا، سطح کرایوسفر، ارتفاع مرز برف دائمی، زبانه های یخچالی، مرز رویش و نظام های هیدرولوژیکی شده است. امروزه طراحی برنامه های توسعه و پیشرفت، بهره برداری صحیح از منابع، حفظ محیط زیست، کاهش میزان خسارات ناشی از مخاطرات طبیعی و بسیاری از مسائل حیاتی، بدون انجام این مطالعات مشکلاتی در پی خواهد داشت. تغییرات اقلیمی، به ویژه در فاز اقل(1) کواترنر، تأثیر قابل توجهی بر رفتار رودخانه ای، حجم و ذخیرة منابع آبی و کانون-های یخ ساز این منطقه داشته است. از آنجایی که پارامترهای اقلیمی دما و بارش به تغییر اقلیم حساس می باشند، بررسی روند زمانی و شواهد یخچالی در چنین متغیرهایی یکی از شاخص ترین ابزارها در بازسازی الگوی تغییرات اقلیمی و سیستم های مورفوژنتیک منطقه در فاز اقل کواترنر است. روش های مورد استفاده در این تحقیق، میدانی، کمّی آماری و کتابخانه ای است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های فرمیک روی نقشه های توپوگرافی 1:50000، مدل ارتفاعی رقومی Dem و نرم افزارهای Global Mapper،Surfer استفاده شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش های ذکر شده آثار سیرک های یخچالی و خط برف دائمی در فاز اقل کواترنر به روش رایت تعیین شد. سپس نقشه های هم دما و هم بارش کنونی ترسیم و با ایجاد رابطة خطی، شرایط برودتی و رطوبتی منطقه در فاز اقل بازسازی شد. آنومالی های برودتی و رطوبتی منطقه در زمان حال و فاز اقل مشخص شد. با تحلیل میزان برف باری گذشته و زمان لازم برای حرکت زبانة یخی ارتفاع خط تعادل آب و یخ و مرز برف دائمی در منطقه شناسایی شد. در نهایت، سیستم های مورفوژنتیک منطقه در فاز اقل و فعلی بازسازی شد.
رادار و زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
مدلسازی تولید رواناب در حوضه آبریز رودخانه کشکان بر اساس روشهای آماری
حوزههای تخصصی:
با تمام اهمیتی که آب در اقتصاد ایران دارد، هر ساله سیلاب حجم زیادی از آبها و خاکهای حاصلخیز کشور را از دسترس خارج نموده و به کویرها، دریاچه ها و دریاها انتقال می دهد. مدل هیدرولوژیکی ساختاری است که بتواند با توجه به ویژگی های حوضه و عامل های موثر بر پدیده مورد نظر تعامل و رفتار آن را با تقریب قابل قبولی نشان دهد. با این وجود استفاده از مدل های مختلف تجربی موجود در برآورد رواناب با مشکلات فراوان همراه بوده است. به همین دلیل روش تحلیل منطقه ای در برآورد دبی با دوره های بازگشت معین با استفاده از ویژگی های فیزیوگرافی و اقلیمی کاربرد گسترده ای دارد. در این پژوهش از داده-های بارش و دبی در مقیاس ماهانه و ویژگی های فیزیوگرافی 5 زیر حوضه رودخانه کشکان که دارای پراکندگی مناسبی در سطح حوضه می باشند، استفاده شده است از طریق رگرسیون چند متغیره به مدل سازی تولید رواناب مبادرت گردیده است. برای ارزیابی مدلهای تهیه شده با استفاده از معیارها و شاخص های متعددی از جمله ضریب همبستگی، خطای استاندارد، خطای نسبی تخمین و تایید، درصد میانگین قدر مطلق خطا، میانگین نسبی مجذور مربعات خطا، میانگین مجذور مربعات خطا، میانگین قدر مطلق خطا استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره برای مدل سازی تولید رواناب نشان می دهد که عوامل تعیین کننده بر میزان دبی با دورهای بازگشت مختلف در حوضه آبریز رودخانه کشکان ،عوامل حداکثر بارش ماهانه، مساحت، زمان تمرکز، ضریب فشردگی و حداکثر ارتفاع می باشند.
مطالعه ارتباط نوسانات بارش پاییزی آذربایجانشرقی با الگوی بزرگ مقیاس گردش جوی - اقیانوسی ال نینو - شاخص نوسان جنوبی (انسو)
حوزههای تخصصی:
بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت زنجان از نظر استانداردهای شرب با استفاده از رویکرد زمین آمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تغییرات مکانی پارامتر های کیفی آب های زیرزمینی برای شناخت وضعیت کیفی آبخوان، منابع آلوده کننده و تعیین مناسب ترین راهکارهای مدیریتی، روش های زمین آماری و GIS ابزار مفیدی هستند. در این پژوهش، توزیع پارامتر هایی نظیرEC ،TDS ، TH و pH در منابع آب زیرزمینی دشت زنجان با استفاده از روش های زمین آماری عکس فاصله (IDW)، توابع شعاعی(RBF)، تخمین گر موضعی (GPI)، تخمین گر عام (LPI) و روش کریجینگ معمولی (OK) در نرم افزار ArcGIS بر اساس نمونه های آب زیرزمینی 34 حلقه چاه ارزیابی و نقشه های پراکنش مکانی هر کدام تهیه شد. پس از بررسی واریوگرام و مشخص شدن مکانی بودن تغییرات پارامتر ها، اقدام به میان یابی پارامتر ها شد و با استفاده از روش اعتبارسنجی متقابل (CV) و ریشه دوم میانگین مربعات خطا (RMSE)، بهترین مدل ارزیابی با کمترین مقدار RMSE انتخاب شد. نتایج نشان داد، پارامترهای EC و pH با استفاده از روش عکس فاصله و پارامترهای TH و TDS با استفاده از روش تخمین گر توابع شعاعی کمترین مقدار RMSE را داشته اند و برای تهیه نقشه توزیع مکانی پارامترهای کیفیت آب زیرزمینی از این روش ها استفاده شد. با توجه به استاندارد آب آشامیدنی سازمان بهداشت جهانی و نقشه های به دست آمده از زمین آمار، پارامتر pH در کل دشت برای شرب بدون محدودیت است و مقدار پارامتر EC در چهار چاه والایش، دیزج آباد، زنجان و مهتر در جنوب شرقی، مرکز و شمال غربی دشت محدودیت دارد که ناشی از فعالیت های کشاورزی در این منطقه است. مقدار پارامتر TDS بجز شمال شرقی در کل دشت دارای محدودیت زیاد از نظر مصرف شرب است. در تعداد کمی از چاه های دشت مقدار TH بدون محدودیت است و مقادیر این پارامتر در دشت زنجان از نظر شرب محدودیت ایجاد می کند و از نظر سختی، آب کلیه چاه ها در طبقه سخت و خیلی سخت طبقه بندی می شوند. به نظر می رسد، دلیل روند کاهش کیفیت آب زیرزمینی برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی و حفر چاه های غیرمجاز و گسترش فعالیت های صنعتی است.
پهنه های حساس به فرسایش بادی حوضه ی آبریز دستگرد بیرجند
حوزههای تخصصی:
مانگرو و محیط زیست
حوزههای تخصصی:
تازه های زمین شناسی در اینترنت
حوزههای تخصصی:
برخی از فرایندهای مسلط در نواحی بیابان
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی خصوصیات مورفومتری طاقدیس ها و کاربرد آن در اکتشاف نفت در زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طاقدیس های ماله کوه در استان لرستان و نواکوه در استان کرمانشاه بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می شوند. هدف این تحقیق بررسی مورفومتری طاقدیس نفتی ماله کوه و مقایسه ی آن با مورفومتری طاقدیس بدون نفت نواکوه و ارزیابی کاربرد این مطالعات در اکتشاف منابع نفتی می باشد. براساس تصاویر ماهواره ای و مطالعات میدانی، ویژگی های مورفومتریکی طاقدیس ها استخراج شد. در این تحقیق شاخص های مورفومتریک طاقدیس ها مانند تقارن چین خوردگی (FSI)، سینوسیته جبهه طاقدیس (FFS)، خط الرأس طاقدیس (AD)، نسبت جهت (AR)، نسبت انشعابات (Rb)، فرکانس زهکشی (Fs)،تراکم زهکشی (Dd) و سطوح مثلثی شکل بررسی گردید. نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مقدار بالای شاخص های FFS، AD، Ar و مقدار کم شاخص های Rb، Dd، و Fsو همچنین وجود سطوح مثلثی بزرگ در طاقدیس نواکوه، نشانگر قدمت، فشردگی و فرسایش بیشتر آن و بنابراین فرار نفت از طاقدیس مذکور است. از طرف دیگر، در طاقدیس نفتی ماله کوه، سطوح مثلثی کوچکتر هستند و مقدار شاخص های FFS، AD، Ar پایین و مقدار شاخص های Rb، Dd، و Fs در آن بالا می باشد که این موضوع بیانگر جوان تر بودن، فرسایش کمتر و بنابراین حفظ شدن منابع نفتی آن است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد که تکامل و فشردگی طاقدیس نواکوه باعث جابه جایی سطح خنثی به سمت پایین و به موجب آن اتصال شکستگی های فشاری و کششی شده و بنابراین به مهاجرت و فرار نفت طاقدیس نواکوه منجر شده است. در مجموع تحقیق حاضر نشان می دهد که پارامترهای مورفومتریک مذکور دارای کارایی مناسبی جهت تفکیک طاقدیس های دارای نفت و غیر نفتی هستند.
لگام آلودگی خزر
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی دینامیکی تاثیر رشته کوه البرز بر ضخامت و عمق نفوذ نسیم دریا در سواحل جنوبی خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسیم دریا یکی از مهمترین گردش های جوی مناطق ساحلی است. جریان مذکور با توجه به شرایط جغرافیای همانند توپوگرافی، ویژگی های سطح زمین و مشخصه های آب و خشکی با شدت های مختلف جریان دارد. ارتفاعات جنوبی دریای خزر به دلیل محصور کردن کرانه های خزری بین دریا و توده کوهستانی می تواند تاثیرات مهمی بر شرایط اقلیمی و گردش جو ناحیه، از جمله نسیم دریا داشته باشد. هدف مطالعه پیش رو، شبیه سازی نقش توپوگرافی در ویژگی های گردش نیسم دریا بویژه، ضخامت و عمق نفوذ آن در کرانه های جنوبی دریای خزر است. جهت این امر از مدل اقلیمی مقیاس منطقه ایی RegCM4 جفت شده با یک مدل دریاچه و داده های بازکاوی شده NCEP/NCAR جهت تعیین شرایط اولیه مدل استفاده گردید. مدل در دو حالت مرجع (وجود کوه) و شرایط حذف توپوگرافی برای زمان حداکثر فعالیت نسیم دریا در سواحل جنوبی دریای خزر ( ماه جولای سال 2002) اجراشد. خروجی مدل نشان داد در زمان حذف توپوگرافی عمق نفوذ نسیم دریا به طور چشمگیری تا موقعیت فعلی دامنه های جنوبی رشته کوه البرز (عرض ᵒ35 شمالی) افزایش پیدا کرده اما در مقابل جریان نسیم خشکی در منطقه تقریبا از بین رفته است، بیشینه افزایش سرعت و تغییر جهت باد به ترتیب در سواحل جنوب شرقی و البرز مرکزی مشاهده گردید. علاوه بر آن با توجه به برطرف شدن مانع ارتفاعات، ضخامت نسیم دریا در مناطق مختلف به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده که بیشترین میزان تغییرات در در سواحل شرقی ( طول ᵒ53 شرقی) بوده است.
ژئومورفولوژی کاربردی: «نمونه هائی از مناطق مداری و جنب مداری»
حوزههای تخصصی:
تحلیل مکانی تغییرات بارش با در نظر گرفتن متغیرهای ارتفاع و فاصله تا دریا (مورد مطالعه: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات مکانی و میان یابی بارندگی ماهانه و سالانه در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش های تک متغیره و چند متغیرة زمین آماری (OK، SK، Sklm، KED، UK و COK)، روش های قطعی (IDW، LPI، GPI و RBF) و رگرسیون خطی است. اطلاعات اولیه شامل داده های بارندگی پنجاه ایستگاه با طول دورة آماری مشترک 25 سال (1391-1367) و اطلاعات ثانویة (کمکی) مورد استفاده در روش های چندمتغیره شامل الگوی رقومی ارتفاع (DEM)، فاصله تا دریا، طول و عرض جغرافیایی بود. برای ارزیابی عملکرد روش ها از فن اعتبارسنجی متقابل و معیارهای جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین انحراف خطا (MBE) استفاده شد. نتایج تحلیل نیم تغییرنما حاکی از همبستگی زیاد مکانی بارندگی در بیشتر دوره ها با ساختار کروی است. بیشترین آستانة نیم تغییرنما مربوط به ماه های دی، بهمن و اسفند (با بیشترین مقدار بارندگی) و بیشترین شعاع تأثیر مربوط به بهمن و اردیبهشت است. نتایج اعتبارسنجی متقابل حاکی از دقت بیشتر رابطة رگرسیونی بارش- ارتفاع برای فروردین، KED برای اردیبهشت، UK برای خرداد و شهریور، RBF برای تیر، مرداد، مهر، آذر، دی، بهمن و بارندگی سالانه و SK برای آبان و اسفند است. به طور کلی، نتایج حاکی از برتری روش قطعی RBF و روش های زمین آماری در بیشتر دوره ها بود.
مطالعه تغییر اقلیم در سواحل جنوبی دریای خزر به روش من - کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی اقلیمی ایران شواهد ژئومورفولوژیک دگرگونیهای اقلیمی در ایران
حوزههای تخصصی:
شواهد مورفولوژیکی و مورفومتریکی تأثیر تکتونیک فعال بر مخروط افکنه های شمال دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی شواهد و آثار گسل های فعّال (گسل دامغان و گسل تزره) بر مورفولوژی و مورفومتری 16 مخروط افکنه، واقع در بخش شمالی دامغان می پردازد. روش کار برپایه ی تحلیل های کمّی و کیفی حاصل از تصاویر ماهواره ای و مدل های رقومی ارتفاعی، ویژگی های مورفومتری مخروط ها، اندازه گیری میزان جابه جایی آبراهه ها، میزان بالاآمدگی رسوبات و تحلیل شیب و نیمرخ های طولی و عرضی است. نقشه های توپوگرافی 1:25000، عکس های هوایی 1:55000، تصاویر ماهواره ای ETM و نقشه های زمین شناسی 1:100000 و داده های ارتفاعی رقومی، ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. همچنین پیمایش های میدانی برای بررسی و اندازه گیری شواهد فعّالیّت گسل ها در دو مرحله انجام گرفته است. نتایج نشان می-دهد که تأثیر عمده ی گسل تزره، سبب جابه جایی شبکه ی اصلی در رأس مخروط و تحت تأثیر آن، تغییر موقعیّت رسوب گذاری مخروط افکنه شده است. همچنین فعّالیّت گسل مذکور، سبب بالا آمدن رسوبات مخروط افکنه ای و رسوبات نئوژن زیرین شده است، در حالی که شواهد فعّالیّت گسل دامغان چیره تر بوده و سبب ایجاد سطوح مختلف بالاآمده، متروک ماندن سطح مخروط ها، جابه جایی نقطه ی تقطیع آبراهه، بالاآمدگی رسوبات مخروط افکنه ای و جابه جایی افقی شبکه ی زهکشی سطح مخروط افکنه ها و همین طور تأثیر بر فضای قابل دسترس مخروط افکنه ها شده است. حرکت گسل دامغان آثار مشخّصی بر جابه جایی رسوبات مخروط-افکنه ای داشته است. مؤلّفه ی قائم گسل دامغان، سبب شکل گیری سطوح قدیمی و جدید (فعّال و غیرفعّال) در سطح اغلب مخروط افکنه ها شده است. بررسی آماری متغیّرها نشان می دهد که بین برخی روابط مورفومتریکی مخروط افکنه ها، مانند مساحت حوضه آبریز و مساحت مخروط افکنه ها، رابطه و همبستگی آماری مناسبی وجود دارد. این در حالی است که مابین متغیّرهایی چون، ارتفاع متوسّط مخروط افکنه ها و شیب متوسّط آنها، همبستگی ضعیفی وجود دارد.
نقش خطواره ها در وقوع زلزله ها ی مخرب در حوضه ی آبخیز طالقان
حوزههای تخصصی:
بازنگری چینه شناسی و محیط رسوبی سازندکوهبنان منطقه راور کرمان
حوزههای تخصصی: