فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
"حیات سیستان بزرگ بستگی کامل به نحوه تداوم جریان هیرمند دارد. به گفته هرودوت اگر مصر هدیه روخانه نیل است، باید اذعان کنیم که تمدن های دشت سیستان نیز مدیون رودخانه هیرمند است. این رودخانه همان طوری که در تصاویر ماهواره ای شواهد آن کاملا مشخص می باشد، بارها تغییر مسیر داده است.
در منابع تاریخی هم به تغییر مسیرهای متعدد هیرمند که به نابودی شهرها و روستاها و به طور کلی تمدن های گذشته منجر گردیده، اشاره شده است. بنابراین رودخانه همان قدر که در شکل گیری، رشد و گسترش تمدن های این ناحیه موثر بوده در نابودی تمدن ها نیز سهمی داشته است.
در این مقاله به علل مختلف زمین شناسی شامل سهولت فرسایش پذیری و رسوبگذاری که به بافت و نوع خاک منطقه بستگی داشته و عوامل تکتونیکی که منجر به تغییر مسیرهای متعدد هیرمند در طول تاریخ گردیده و همچنین آثار فضایی آن پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که عوامل فرسایش پذیری در منطقه نقش محسوس تری را نسبت به سایر عوامل در این فرایند ایفا نموده است، زیرا وجود لایه ها و عدسی های ماسه ای ریزدانه بادی و فاقد چسبندگی و فرسایش پذیر در بین تناوب لایه های ریزدانه رسی و سیلتی سطحی، فرسایش پذیری بستر رودخانه هیرمند را تسهیل نموده است. در عین حال پدیده واگرایی خاک در کنار رشد چین خوردگی در پی سنگ از دیگر عوامل موثر در تسهیل فرسایش و جابجایی رودخانه هیرمند بوده است. در کنار این عوامل نقش بادهای شدید منطقه و عوامل انسانی نیز در این فرایند کاملا محرز می باشد."
گل فشان چیست؟ (همراه با نگرشی بر گل فشان های ایران)
حوزههای تخصصی:
پوشش گیاهی پناهگاه حیات وحش دودانگه و چهاردانگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد ژئومرفولوژیک فرسایش یخچالی پلیستوسن در ارتفاعات تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتفاعات تالش گنجینه ای غنی از اشکالحاصل از فرسایش یخچالی است از آنجائیکه فرایندهای مرفوژنز بیرونی تابع شرایط اقلیمی هستند و شرایط اقلیمی عصر حاضر امکان ایجاد چنین اشکالی را فراهم نمی آوردند بنابراین وجود چنین اشکالی را میتوان تاییدی بر تغییر اقلیم و به تبع آن تغییر در سیستم شکل زایی در این بخش از کشورمان دانست به دلیل مصون بودن نسبی این اشکال از فرسایش و با نظر به دخالت سیستم های شکل زایی کنونی زمانتشکل آنها به تغییرات اقلیمی جهانی ÷لیستوسن مربوط میشود شناسائی اشکال به کمک عکسهای هوایی 1:55000 و 1:20000 و نقشه های تو÷و گرافی ÷وششی منطقه و همراه با بازدیدهای میدان و نیز شناسایی منشا رسوبها توسط نمونه برداری و آنالیز آنها به انجام رسید شواهد زئومرفولوژیک مورد بررسی در این تحقیق شامل سیرک و دره یخچالی سنگهای سرگردان رسوب های یخچالی و سطوح فرسایش یافته توسط یخ می باشد میانگین برف مرز خاصل از این تحقیق برای ارتفاعات تالش طی ÷لیستوسن 2360 متر محاسبه شد ولیکن به دلیل همجواری با دریای خزر به صورت محلی تفاوتهایی در ارتفاع برف مرز ایجاد شده چنانچه این ارتفاع برای ضلع شرقی 1800 ضلع جنوبی 2400 و ضلع غربی 2900 متر محاسبه گردیده است مرفوژنر ارتفاعات تالش طی دوره های سرد ÷لیستوسن توسط دو سیستم فرسایش یخچالی و مجاور یخچالی انجام گرفته است
تالاب هشیلان یک سوء تفاهم جغرافیایی معرفی یک تالاب الگو یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه موردی طرح ساماندهی آبراهه کارون- روشی جدید در ارزیابی زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
معیارهای پیشنهادی برای ارزیابی مناطق ساحلی - دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پتانسیل سنجی انرژی باد و برازش احتمالات واقعی وقوع باد با استفاده از تابع توزیع چگالی احتمال ویبول در ایستگاههای سینوپتیک استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انرژیهای پاک یا تجدید شونده به عنوان یکی از پایه های اساسی رشد و توسعه کشورها در آینده خواهند بود. لذا پتانسیل سنجی این انرژیها از هم اکنون الزامی است. در این مقاله پتانسیل انرژی باد در ایستگاههای سینوپتیک استان اردبیل با استفاده از داده های بلند مدت سه ساعته سمت و سرعت باد، مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به مطالعات به عمل آمده، چگالی توان باد در ایستگاههای اردبیل، خلخال، پارس آباد و مشکین شهر به ترتیب 026/342، 668/60، 363/72 و 383/430 وات در متر مربع است. احتمال تجربی داده ها با استفاده از تابع توزیع پیوسته احتمال ویبول محاسبه شده و با توجه به آزمون کی دو،این تابع به عنوان تابعی مناسب برای برارزش داده های باد شناخته شده است.با توجه به تعداد ساعات وزش بادهای بالاتر از 4 متر در ثانیه در سال، ایستگاه سینوپتیک اردبیل می تواند به عنوان مکانی مناسب جهت بهره برداری از انرژی باد به حساب آید.
نگرشی بر تفاوت نرخ افزایش دمای حداقل و حداکثر و کاهش دامنه شبانه روزی دما در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دما یک متغییر ترمودینامیک و مهم جوی است که تغییر آن منشا بسیاری از تغییرات فیزیکی، شیمیایی و زیست محیطی بوده و اندازه گیری های آن در جو در مقایسه با سایر عناصر جوی از سابقه طولانی تری برخوردار است. علیرغم وجود شواهدی برای تغییرات دما و هشدار تنی چند از دانشمندان در سالهای 1947 و 1948 راجع به گرم شدن کره زمین، عقیده مبتنی بر ایستایی اقلیم تا دهه 1970 کماکان وجود داشت.نتایج مطالعات گسترده ای که در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی انجام شده است، بیانگر افزایش دما در بسیاری از نقاط کره زمین و به طور کل افزایش میانگین دمای هوای کره زمین می باشد. در طی چند دهه گذشته دماهای حداقل و حداکثر، رفتارهای متفاوتی از خود نشان داده اند و دمای حداقل در بسیاری از نقاط به طور آشکار نرخ افزایشی داشته است. گرچه دمای حداکثر هم در خیلی از نقاط نرخ افزایشی نشان می دهد ولی به علت نرخ کمتر آن در مقایسه با دمای حداقل، موجب کاهش دامنه شبانه روزی دما شده است. در این مقاله تحلیل داده های دما، که در مطالعات پروژه آشکار سازی آماری تغییر اقلیم در ایران به دست آمده، مرور شده است. در این مطالعه علاوه بر استفاده از آخرین روش های آماری توصیه شده توسط سازمان هواشناسی جهانی مطالعات متفرقه ای که در دیگر کشورها انجام شده نیز مد نظر قرار گرفته است. نتایج مطالعات انجام شده نشان می دهند که الگوی تغییرات دماهای حداقل، حداکثر و میانگین در سطح کشور یکسان نیست، هر چند روند افزایشی دمای حداقل در اکثر ایستگاه ها به ویژه ایستگاه های واقع در شهرهای بزرگ و رو به گسترش، قابل ملاحظه می باشد که به عنوان مثال می توان به روند شهر اصفهان اشاره نمود. علاوه بر آن در دهه 1970 جهش دما در بسیاری از نقاط رخ داده است که در انطباق با جهش دما در دیگر نقاط دنیا می باشد. دامنه تغییرات شبانه روزی دما در برخی از شهرهای بزرگ کشور مثل شیراز، تهران و اصفهان نرخ کاهشی قابل ملاحظه ای داشته است که به عنوان نمونه می توان به کاهش حدود 4 درجه ای آن در شهر اصفهان اشاره نمود. در این مقاله با ذکر موارد استثنا و تحلیل آنها همراه با ترسیم هایی در زمینه همگنی داده های دما، به معنی داری و عدم معنی داری روند دما نیز پرداخته شده است
دخالت اقلیمشناسی در برنامهریزی شهری
حوزههای تخصصی:
معیارهای پیشنهادی برای ارزیابی جایگاه حفاظتی تالاب های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار شناسی باغ در نهاوند
حوزههای تخصصی:
ضرورت بازنگری استاندارد ملی کدورت آب خروجی از تصفیه خانه های آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی خشکسالی اقلیمی و امکان پیش بینی آن در شش حوضه واقع در غرب و شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مهمترین مراحل ارزیابی وضعیت خشکسالی در هر منطقه تعیین شاخص هایی به منظور تحلیل میزان شدت و تداوم خشکسالی درآن منطقه است. در این تحقیق شاخص بارش استاندارد با در نظر گرفتن مزایایی که در تحلیل منطقه ای و ایجاد ارتباط زمانی بین رخدادهای خشکسالی در نواحی مختلف یک پهنه دارد انتخاب و با بکارگیری نرم افزارهای GIC همچون Ilwis و Arc view نقشه های پهنه بندی ماهانه خشکسالی برای یک دوره سی ساله تهیه شد. سپس با استفاده از داده های حاصل از مساحی نقشه های ماهانه خشکسالی، سری های زمانی میانگین ماهانه شدت خشکسالی برای هر حوضه به دست آمد. در این مرحله با توجه به قابلیت های بسیار بالای الگوهای ریاضی سری زمانی در پیش بینی پدیده های مختلف، پس از تحلیل سری های زمانی میانگین ماهانه شدت خشکسالی و انتخاب مناسب ترین الگو برای هر یک از آنها، اقدام به پیش بینی ماهانه شاخص شدت متوسط خشکسالی برای شش حوضه واقع در غرب کشور گردید.
تحلیل و بررسی نقش عوامل توپوگرافی و مرفوژنزدرخندق زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به لحاظ شرایط حاکم و وجود بستر مساعد (از نظر لیتولوژی، پدولوژی و توپوگرافی )، دامنههای شمالی قوشه داغ از نظروقوع حرکات تودهای (لغزش وریزش و…) از ناپایدارترین وهمچنین از نظرتشکیل و توسعة خندقها، از مستعدترین مناطق محسوب می شود. در اثر تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه مقدار زیادی از خاکهای قابل کشت سطوح شیبدار در اختیار شبکههای زهکشی قرار میگیرند. به همین دلیل بررسی و مطالعة دقیق علل تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه از اهمّیّت زیادی برخوردار است. در بررسی علل وعوامل خندقزایی، نقش عوامل مرفوژنز و توپوگرافی همواره مدّ نظر قرار دارد. شیب وطول دامنه، اختلاف ارتفاع، شکل دامنه به عنوان مهمترین عوامل توپوگرافی در نحوة جریان روانابها و افزایش و یا کاهش قدرت فرسایشدهی آنها نقش عمدهای ایفاء میکند. در مقالة حاضر از طریق روشهای کمّی، رابطة عوامل توپوگرافی در توسعة سر خندقها مورد تجزیه و تحلیل کمّی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که سهم طول دامنه در طویل شدن خندقهای منطقه به مراتب بیش از سایر عوامل توپوگرافی دخیل در رشد خندقها است؛ بهطوریکه اگر طول دامنه افزایش یابد و سایر عوامل ثابت نگاه داشته شوند، پتانسیل فرسایش خاک در سطوح شیب دار 5/2 برابر افزایش خواهد یافت. سهم دامنههای مقعّر که در اثر عمل برفساب و لغزش (و یا به نحوی در اثر تغییر در شیب دامنهها) پدید میآیند، در تشکیل و توسعة خندقهای منطقه قابل توجّه است. خندقهای متعدّدی که در پای چنین دامنههایی پدید آمدهاند از نقش و سهم مهمّ دامنههای مذکور در تشکیل و توسعة خندقها حکایت میکنند.
شواهد ژئوموفولوژیکی عملکرد گسل های تبرته و تخلفات در فرونشست چاله میقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین شواهد ژئومرفولوژیکی میزان و نحوه عملکرد خطوط گلی – ویژگی های ژئومرفولوژیک عوارض پیرامون آنها و به ویژه مرفولوژی مخروط افکنده و سلسله مراتب آنها از نظر زمانی – مکانی و توپوگرافی است . محدوده تحت بررسی – چاله مرفوتکتونیکی کویر میقان اراک می باشد . از آنجا که متغیر های موثر در تکامل ژئومرفولوژیکی این حوضه فراتر از خط تقسیم پیرامون آن عمل نموده اند . بنابراین محدوده تحت بررسی به چهار گوش نقشه زمین شناسی قم تعمیم داده است . فرضیه تحقیق ارتباط هیدرولوژیکی دو حوضه مسیله و چاله میقان اراک را حکایت می کند . بر اساس این فرضیه – حوضه میقان تا اواخر پلیوستوسن یکی از زیر حوضه های چاله مسیله بوده است . سرانجام فعالیت گسل های حاشیه ای ( گسل های تلخاب و تبریه ) و جهش گرابنی آنها موجب تفکیک چاله میقان از حوضه مسیله شده است . بررسی شواهد موجود از جمله مرفولوژی مخروط افکنه های قدیمی و جدید – موفقیت – جهات و جهش گل ها – رسوب شناسی چاله میقان و همچنین بررسی اختلاف ارتفاع موجود بین سطوح مخروط افکنه ای قدیمی و خط تقسیم بین حوضه های میقان و چاله مسیله از مهمترین شواهدی هستند که فرضیه فوق را اثبات می کنند.
پهنه بندی خطر زمین لغزش
حوزههای تخصصی: