فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۳۸۱ تا ۱۸٬۴۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
منشاء بسیار از تهدیدات امنیت ملی مانند قاچاق، مهاجرت های غیرقانونی، تروریسم، جدایی طلبی و تجزیه طلبی مرزها هستند. مرزهای ایران نیز اهمیت زیادی در امنیت ملی دارند. استان مرزی کردستان از جمله مناطق مرزی ایران است که حائز نقش مهمی در امنیت ملی ایران است. هدف اصلی این مقاله بررسی مناطق مرزی از زاویه تهدیدات امنیت ملی است. سوال اصلی مقاله این است که مهم ترین تهدیدات مرزها و به ویژه مرزهای ایران در استان کردستان برای امنیت ملی کدام اند؟ فرضیه ای را که نویسندگان در پی آزمون آن هستند این است که مرز ایران در استان کردستان دارای تهدیدات سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی برای امنیت ملی ایران است. روش مقاله توصیفی تحلیلی است. یافته های مقاله نشان می دهد که مهم ترین تهدیدات امنیت ملی ایران در استان کردستان شامل قاچاق بی رویه، فعالیت گروه های تروریستی دارای آرمان های جدایی طلبی و تجزیه طلبانه و تهدیدات سیاسی و نطامی و امنیتی پیرامونی و فرا پیرامونی است.
شناسایی محدوده بافت تاریخی شهر جهرم با رویکرد تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
237 - 250
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه در جریان بازآفرینی بافت های مساله دار شهری، بافت های تاریخی به عنوان تجلی گاه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و تبلور فرهنگ و هویت شهری، مورد تاکید قرار می گیرند و شناسایی محدوده این بافت ها نخستین مرحله از بازآفرینی و حفاظت آن ها بشمار می آید که یکی از چالش های مدیریت شهری و متولیان امور در ایران نیز می باشد. بر این اساس در این پژوهش با هدف شناسایی محدوده بافت تاریخی شهر جهرم، با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای شاخص های لازم (19 شاخص) در قالب ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی- فضایی و تاریخی تدوین شده است. روش: ارزیابی شاخص ها با رویکرد تحلیل فضایی و با ترکیب دو مدل فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) و فرایند تحلیل شبکه ای فازی (F-ANP) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار ARC GIS انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز جهت کمی سازی و ارزیابی شاخص ها، ازمنابعی همچون سرشماری رسمی کشور در سال1395، برداشت های میدانی و طرحهای توسعه شهری استخراج و وزن دهی شاخص ها در مدل استفاده شده با نظر سنجی از متخصصان، مدیران شهری و پژوهشگران انجام گرفته است. یافته ها: در نهایت، این پژوهش محدوده بافت تاریخی جهرم را در دو پهنه معرفی کرده که در این ارتباط شاخص های 1-وجود هسته اولیه بازار با وزن ( 0.146) و 2-وجود آثار تاریخی ثبت شده با وزن (0.133) بالاترین امتیاز در تعیین محدوده بافت تاریخی شهر جهرم را به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که اولویت اهمیت ابعاد مطرح شده برای شناسایی بافت تاریخی شهر جهرم به ترتیب ابعاد تاریخی، کالبدی- فضایی، اقتصادی و اجتماعی بوده که توجه توامان به همه این ابعاد مورد تاکید قرار گرفته است.
سنجش قابلیت توسعه اکوتوریسم در مناطق روستایی با تأکید بر خطرپذیری محیطی در تصمیم گیری (مورد مطالعه: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
587 - 618
حوزههای تخصصی:
امروزه، اکوتوریسم صنعتی کلیدی و مهم در عرصه توسعه اقتصادی کشورها به شمار می رود. این صنعت همواره با مفهوم خطر در تصمیم گیری جهت انتخاب مکان های با پتانسیل بالا همراه بوده است و هدف از این مطالعه سنجش قابلیت توسعه اکوتوریسم در مناطق روستایی با تأکید بر خطرپذیری محیطی در تصمیم گیری بود. در این مطالعه، از دوازده معیار مکانی استفاده شد. جهت ارزیابی مفهوم خطر در تصمیم گیری از روش میانگین وزنی مرتب شده (OWA)، جهت محاسبه وزن و اهمیت معیارها از روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)، جهت رتبه بندی روستاهای مناسب از روش تاپسیس، و جهت ارزیابی دقت مدل سازی از روش آنالیز حساسیت استفاده شد. نتایج نشان داد بین معیارهای مورد استفاده معیارهای فاصله از اراضی ساخته شده و فاصله از گسل به ترتیب دارای بیشترین و کمترین وزن اند. با افزایش و کاهش درجه خطرپذیری به ترتیب مساحت کلاس پتانسیل بالا افزایش و کاهش می یابد؛ به صورتی که در درجه خطرپذیری= 0 کمتر از 1 درصد و در درجه خطرپذیری= 1 به میزان 35 درصد از مجموع مساحت کل منطقه در کلاس پتانسیل خیلی بالا قرار دارد. بررسی روستاهای مناسب در خطرپذیری= 5/0 جهت توسعه اکوتوریسم نشان داد از مجموع روستاهای استان مازندران تنها 55 روستا در مناطق با پتانسیل خیلی بالا قرار گرفته اند که از این میان روستای عالی کلا با فاصله نسبی 8505/0 توانمندترین روستا جهت توسعه اکوتوریسم است. در نهایت، نتایج آنالیز حساسیت ثبات قابل قبول نتایج مدل در سناریوهای مختلف و به عبارتی قابلیت اطمینان بالای نتایج مدل را نشان داد.
تحلیل فضایی دسترسی به پلیس و تأمین نظم و امنیت فضاهای گردشگری با استفاده از تحلیل شبکه (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت جزء جدایی ناپذیر و لازم رونق و توسعه گردشگری شهری است که به طور معمول تحت تأثیر دسترسی به پلیس و نظارت این نهاد تأمین نظم و امنیت عناصر گردشگری شهری به دست می آید. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت مکانی و موقعیت جغرافیایی کلانتری ها، ازنظر دسترسی به فضاهای گردشگری (جاذبه های تاریخی و تفریحی و اقامتگاه های گردشگری) در شهر اصفهان پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از ابزار تحلیل شبکه در نرم افزار ArcGIS، استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا الگوی پراکنش فضایی کلانتری ها بررسی شد و در ادامه مسیرهای دسترسی کلانتری ها به فضاهای گردشگری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و در پایان شعاع عملکرد کلانتری ها نسبت به فضاهای گردشگری مشخص شد. نتایج نشان داد که کلانتری های شهر اصفهان، ازنظر دسترسی به فضاهای گردشگری در وضعیت مطلوبی قرار ندارند؛ همچنین مشخص شد که تعداد کلانتری های شهر اصفهان در بخش مرکزی شهر به خصوص محدوده فضاهای گردشگری، کافی نیست.
بررسی و پهنه بندی تنش های فیزیولوژیک حرارتی انسان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در برنامه ریزی های راحتی و سلامت انسان، بررسی وضعیت تنش های فیزیولوژیک حرارتی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این خصوص می توان در برنامه ریزی های بلندمدت از آب و هوا و در برنامه ریزی کوتاه مدت از شرایط جوّی کمک گرفت. در تحقیق حاضر با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژیک تنش حرارتی( PET ) اقدام به تهیه اطلس آسایش اقلیم ایران در مقیاس ماهانه گردید. مقادیر محاسبه شده برای 40 ایستگاه کشور با طول دوره آماری مشترک 52 سال (1338-1390) نقشه های تنش فیزیولوژیک حرارتی تهیه شد. بر اساس نقشه های ترسیم شده نقش ارتفاعات در شکل دهی شرایط تنش های فیزیولوژیک حرارتی بسیار پررنگتر از طول و عرض جغرافیایی است. از لحاظ شرایط بدون تنش حرارتی فروردین ماه با 7/47 درصد از مساحت ایران در رتبه اول قرار دارد و مطلوبترین شرایط آب و هوایی بدون تنش را داراست. در همین ارتباط دی ماه با 3/75 درصد از کشور دارای تنش سرمایی است و بعد از آن مرداد ماه با تنش گرمایی 9/99 درصد از کشور، بدترین شرایط تنش فیزیولوژیک حرارتی آب و هوایی را دارا است. بیشترین و کمترین ضرایب تغییرات مکانی تنش فیزیولوژیک حرارتی ایران به ترتیب مربوط به دی و تیر ماه است. در ادامه با توجّه به نمرات شاخص، گروه بندی ایستگاهها با اعمال روش خوشه ای سلسله مراتبی با روش ادغام وارد ( Ward ) انجام گرفت. نتایج نشان داد هفت ناحیه اصلی تنش فیزیولوژیک حرارتی برای اطلس ایران قابل تشخیص است که در هر یک از این ناحیه، شرایط تنش حرارتی از ویژگی های همسان برخوردار است.
ارزیابی و تحلیل میزان ناپایداری بافت های شهری در برابر زلزله (نمونه موردی کلانشهر مشهد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
589 - 608
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد شهرنشینی و گسترش سکونتگاههای غیر رسمی و بافت های فرسوده، وقوع مخاطرات محیطی همچون زلزله در پهنه کلان شهرها می تواند خسارات سنگینی را ایجاد نموده و توسعه ی شهرها را دچار وقفه نماید. شهر مشهد به عنوان دومین کلانشهر کشور به دلیل قرار گرفتن بر روی چند گسل و واقع شدن در کمربند زلزله دنیا، یکی از نقاط آسیب پذیر به شمار می آید. بنابراین با توجه به موقعیت مشهد، سوال اینجاست که کدام پهنه های شهری به لحاظ کالبدی و مخاطرات طبیعی دارای سطوح ناپایدار و آسیب پذیر می باشند؟ این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. در همین راستا در این بررسی سه شاخص اصلی( جمعیتی، کالبدی و مخاطرات طبیعی) و 8 معیار(بعد خانوار، تراکم جمعیتی، تعداد مطلق جمعیت، تعداد خانوار در واحد مسکونی، نوع مصالح، قدمت ساختمان، کیفیت ابنیه) به عنوان شاخص های جمعیتی و کالبدی و فاصله از گسل به عنوان مهمترین شاخص مخاطرات طبیعی در 17260 بلوک شهری با استفاده از AHP و GIS مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که محدوده بافت های فرسوده مرکزی و میانی شهر(8 درصد) و سکونتگاههای غیر رسمی شکل گرفته در محدوده های شمال و شمال شرقی شهر(11درصد) به دلیل فرسودگی و ناپایداری بافت و استفاده از مصالح کم دوام در ساخت و ساز و نیز عمر بالای ساختمان ها و همچنین محدوده جنوبی شهر (21 درصد) به دلیل قرارگیری روی خط گسل، از آسیب پذیری بالایی برخوردار است.
راهبردهای تحقق چشم انداز حکمروایی هوشمند در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
114 - 131
حوزههای تخصصی:
حکمروایی هوشمند شهری سبکی از مدیریت است که بر مبنای مشارکت هوشمند شهروندان از درگاه فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل می گیرد. این شکل جدید از حکمروایی، شهروندان را از مصرف کنندگان منفعل خدمات شهری به بازیگران فعال تبدیل می کند که می توانند درباره نوع خدماتی که به آن نیاز دارند اظهارنظر کنند. هدف این تحقیق ارائه راهبردهای کلان و قابل تعمیم برای حکمروایی هوشمند در شهرهای ایران است. نوع تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 170 نفر از مدیران شهری و متخصصین دانشگاهی در حوزه برنامه ریزی شهری است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (170 نفر) انتخاب شده است. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه گردآوری و خروجی با استفاده از مدل آماری نرم افزار Minitab و معادلات ساختاری (EQS) مدلسازی شدند. در نهایت راهبردهای پیشنهادی در قالب مدل استراتژیک SOAR استخراج شدند. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد که در وضع موجود بیشترین امکان تحقق پذیری مربوط به شاخص های اجتماعی – شهروندی و تصمیم سازی هوشمند است؛ همچنین یافته های تحقیق بیانگر این است که میزان اثرگذاری متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته تا سطح 51 درصدی قابل پیش بینی می باشد و معنی داری بین متغیرهای مستقل و وابسته تا سطح 95 درصدی معناداری را نشان داده و در بین مؤلفه های مربوط به حکمروایی هوشمند شهری، مؤلفه های مدیریتی سازمانی با ضریب بتا 363 درصدی و عوامل فناوری با ضریب بتا 206 درصدی دارای بیشترین تأثیرگذاری بر حکمروایی هوشمند در شهرهای ایران می باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر رضایتمندی از سیستم اتوبوسرانی شهر سمنان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
57 - 73
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد روزافزون آن در شهرها مسایل ومشکلات بسیاری را برای شهروندان به همراه داشته است. آلودگیهای زیست محیطی و صوتی از مهمترین مشکلات است.یکی از راهکارهای موثر در کاهش این مشکلات استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی است. وجودپایانه در شهرها، از اصلی ترین نیازها و مطالبات مردم است. پایانه ها به عنوان مفصل ارتباطی جاده های برونشهری و درونشهری، مانع تردد اتوبوس ها به داخل شهرها می شوند و از اینرو در بهبود وضعیت ترافیک،کاهش آلودگی های زیست محیطی شهرها و ایجاد امنیت، آرامش، هدایت و مدیریت سفرها نقشی سازنده و ارزنده ایفا می کنند. این پژوهش با هدف ارزیابی عوامل مؤثر بررضایتمندی از سیستم اتوبوسرانی شهر سمنان انجام گرفته است که به منظورتجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات ازنرم افزارSPSS، و آزمونT و روش آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است.جامعه آماری 141212 نفرساکن در منطقه یک شهر سمنان می باشد. و حجم نمونه انتخابی 50 نفر می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در فرضیه اول مؤلفه ارتقا کاهش مدت زمان انتظار برای اتوبوس با میانگین میانگین 26/3 ، مولفه تعداد اتوبوس ها با میانگین 24/3 و مولفه کیفیت سیستم سرمایشی گرمایشی در اتوبوس با میانگین 21/3 و در فرضیه دوم مؤلفه افزایش ساعات کار و سرویس دهی با میانگین 25/3، مولفه افزایش تجهیزات و امکانات موجود در ایستگاه ها (وجود سایبان، نیمکت، روشنایی و...) با میانگین 22/3 و مولفه افزایش تجهیزات داخلی اتوبوس ها نظیر صندلی ها، میله های اتوبوس، صحت و رنگ آمیزی با میانگین19/3 در رتبه اول تا سوم قرار گرفتند. نتایج بیانگر کیفیت بسیار نامطلوب وضعیت کنونی خدمات اتوبوسرانی شهر سمنان که باعث کاهش میزان استفاده از این سیستم را نشان می دهد و به منظور ایجاد رضایتمندی در جهت استفاده از این سیستم حمل و نقل افزایش خدمات ضروری می باشد
ارائه مدل پیش بینی ریسک خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیک با روش های آماری تحت تأثیر تغییرات اقلیمی (مطالعه موردی: زیرحوضه آبریز افین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
117-137
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های طبیعی در اقلیم های مختلف با ویژگی تکرار شونده است که به علت داشتن ویژگی هایی نظیر شروع، خاتمه، شدت و فراوانی، دارای پیچیدگی هایی در مقایسه با سایر مخاطرات طبیعی است و گستره وسیعی از ابعاد محیط طبیعی و جوامع انسانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد؛ ازجمله بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی. در این پژوهش سعی شده تا مدلی برای پیش بینی ریسک خشکسالی، ارائه و اقدامات لازم به منظور کاهش اثرات ناشی از آن انجام شود. بدین منظور از شاخص های خشکسالی هواشناسی SPEI و eRDI و شاخص خشکسالی هیدرولوژیک (SRI) استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر این پدیده، دو سناریوی انتشار خوش بینانه و بدبینانه مورد بررسی قرار گرفت. دوره پایه این مطالعه 2015-1983 و دوره پیش بینی ریسک خشکسالی سال های 2100-2020 است. دو روش مدل سازی BQR و loess Nonparametric Regression برای مدل سازی ریسک خشکسالی استفاده شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه حاکی از کاهش نسبی در وقوع دفعات خشکسالی در 27 ساله آینده نزدیک در زیر حوضه آبریز افین است. همچنین مقایسه روش های مختلف نشان از مناسب بودن مدل رگرسیون ناپارامتری برای پیش بینی ریسک خشکسالی آینده را داشت.
تبیین الگوهای غذایی در سکونت گاه های روستایی شهرستان جیرفت با رویکرد آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۶
129 - 146
حوزههای تخصصی:
روستاییان علی رغم نقش محوری در تولید غذا، امروزه به دلیل تغییرات اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین گروه های در معرض تهدید از لحاظ امنیت غذایی می باشند. تغییر در الگوی غذایی به دلیل قدرت و دسترسی پایین روستاییان در تامین مایحتاج اولیه، سوء تغذیه و ناامنی شدید غذایی را در این سکونتگاه ها به ارمغان آورده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال که الگوهای غذایی در بین خانوارهای روستایی شهرستان جیرفت چگونه است و چه عواملی بر آن تاثیر دارند، با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام شده است. مدل تئوریک پژوهش با رویکرد آمایش سرزمین سه دسته عوامل محیطی، اجتماعی و اقتصادی را به عنوان عوامل اصلی تبیین کننده الگوهای غذایی رایج در بین روستاییان ارایه کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد: خانوارهای روستایی از مجموع 14 وعده اصلی نهار و شام در هفته بیشتر؛ برنج(با میانگین 4.99 دفعه)، مواد قندی مصنوعی مانند قند، شکر و شیرینی(با میانگین 4.71 دفعه) و لبنیات(با میانگین 4.7 دفعه) و ماهی و میگو( با میانگین 1.61 دفعه) مصرف می کنند. مصرف برنج در بین روستاییان با مصرف سایر مواد غذایی از جمله شیر و فرآورده های آن، سبزی و میوه جات، حبوبات، موادقندی مرغ رابطه معنی داری داشته است(با پذیرش اثر مثبت تقارن زمان گردآوری داده ها با برداشت محصول بر میزان مصرف خانوارهای روستایی). دسترسی به آب موردنیاز برای تولید محصولات کشاورزی و دامی مهمترین عامل تبیین کننده چگونگی مصرف شیر و فرآورده های آن در بین خانوارهای روستایی دارد(R=0.47, F=5.628, Sig=0.028 ). در مجموع درآمد سالیانه در پیوند با قیمت فروش محصولات کشاورزی مهمترین عامل تبیین کننده چگونگی مصرف مواد غذایی به ویژه مصرف انواع گوشت، غذاهای رژیمی، کنسروها و... با (R=0.51, F=11.615, Sig=0.002) و چگونگی علاقه به مصرف موادغذایی با (R=0.52, F=7.44, Sig=0.013 ) و می باشند.
الحاق نقاط روستایی به شهر همدان و تأثیر آن بر رضایت از کیفیت خدمات دریافتی: کاربرد مدل سروکوآل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
314 - 331
حوزههای تخصصی:
شناخت کیفیت خدمات درک شده، از جمله گام های اساسی در تحلیل رضایت خانوار روستایی و تدوین برنامه های ارتقای کیفیت خدمات محسوب می شود. لذا هدف از انجام این پژوهش، تحلیل کیفیت خدمات درک شده و رضایتمندی خانوار روستایی پس از الحاق به شهر همدان بر مبنای مدل سروکوال بود. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی است. همچنین به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه ساکنان هشت روستای (دره مرادبیگ، فقیره، دیزج، حصار دیزج، حصار امام، حصار آقاشمس علی، مزدقینه و خضر) ملحق شده به شهر همدان بودند که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب و به روش تصادفی با انتساب متناسب، نمونه گیری شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامه دو بخشی شامل اطلاعات جمعیت شناختی و 26 سؤال جهت ارزیابی کیفیت خدمات بر مبنای مدل سروکوآل بود. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون t همبسته در محیط نرم افزار SPSS20 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که اختلاف معنی داری بین ادراک ساکنین از کیفیت کنونی خدمات و انتظارات آن ها از کیفیت قابل قبول خدمات در همه ابعاد کیفیت خدمات وجود دارد. لذا، شکاف منفی و معنی داری بین انتظارات و ادراکات ساکنان روستایی از خدمات دریافتی مشاهده شد که نشان دهنده عدم رضایت ساکنان مناطق روستایی از کیفیت خدمات دریافتی پس از الحاق به شهر همدان بود.
ارزیابی توسعه کالبدی شهر اصفهان بر اساس تحلیل خطر زمین لرزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برای تحلیل خطر زمین لرزه شهر اصفهان، مطالعات لرزه زمین ساخت و مطالعات مخاطرات لرزه ای انجام شده است. در مطالعات لرزه زمین ساخت و مخاطرات لرزه ای هر منطقه لازم است گسل های فعال آن منطقه به شعاع حدود 300 کیلومتر مورد بررسی قرار بگیرند، لذا در این تحقیق، گسل های فعال استان اصفهان هم مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده روند تنش شمالی– جنوبی استان اصفهان در اثر فعالیت گسل های راستالغز و روند تنش شمال غرب– جنوب شرق حاکی از فعالیت دوباره گسل های پی سنگی می باشد. قسمت های جنوبی استان شامل گسل های کلاه قاضی و گسل پیربکران و بخشی از گسل خوانسار و همچنین محدوده گسل نجف آباد در شمال غرب و قسمتی از گسل بهارستان و دهق بیشترین فعالیت را در منطقه نشان می دهند. بخش های جنوب، جنوب شرق و جنوب غرب استان اصفهان، نسبت به سایر قسمت های استان فعالیت متوسطی دارند. بر اساس این تحقیق، شهر اصفهان و به ویژه مناطق شمالی آن از لحاظ خطر زمین لرزه در محدوده کم خطر و کم فعالیت قرار گرفته است، ولی بخش های جنوبی شهر اصفهان به دلیل تراکم گسل های شناسایی شده، در محدوده خطر متوسط لرزه ای قرار می گیرد. بنابراین با توجه به ویژگی های لرزه خیزی منطقه و توان لرزه زایی گسل های فعال، باید در سیاست گزاری ها و برنامه ریزی های شهری و یا توسعه شهر، نسبت به مقاوم سازی ساختمان ها و سازه ها اقدامات لازم صورت گیرد.
پایش روند تغییرات ارتفاعی سطح زمین در شهرکرمان و تعیین مناطق پرخطر با استفاده از تصاویر راداری ASAR و SENTINEL 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ارتفاعی رخداده در سطح زمین که غالباً به صورت فرونشست و گاهی بالاآمدگی ظاهر می شود، به عنوان یک مخاطره خاموش ولی جدی در محدوده شهر ها به حساب می آید، که می تواند به مرورزمان صدمات جدی به تأسیسات شهری وارد سازد. به دلیل تغییرات رخداده در سطح آب های زیرزمینی شهر کرمان، پدیده فرونشست و بالاآمدگی با شدت زیادی در این محدوده وجود دارد که می تواند خسارات جبران ناپذیری به شهر وارد نماید و هدف تحقیق پایش این تغییرات است. در این تحقیق سعی شده است که با استفاده از تکنیک تداخل سنجی تصاویر راداری میزان تغییرات ارتفاعی رخداده در محدوده شهر کرمان بررسی و نحوه تغییرات مکانی آن در طول 14 سال اخیر مورد پایش قرار گیرد. در این راستا از 6 تصویر از سنجنده ASAR و 2 تصویر از سنجنده SENTINEL1 مربوط به چهار دوره زمانی، استفاده شد و با انجام تکنیک تداخل سنجی، چهار تداخل نگاشت از محدوده مورد مطالعه تهیه گردید. با مطالعه تداخل نگاشت ها، نرخ و دامنه فرونشست و بالاآمدگی استخراج گردید. بر این اساس حداکثر نرخ فرونشست و بالاآمدگی در چهار دوره زمانی مربوط به سال های 1386 - 1383، 1389- 1386، 1391-1389و 1396-1393، به ترتیب 3/7، 6/7، 9 و 6/10 سانتیمتر در سال فرونشست و 6، 6/6، 5 و 6/4 سانتیمتر در سال بالاآمدگی بوده است. استخراج عرصه در معرض مخاطره نشان داد از مجموع مساحت محدوده در حدود 43 درصد در پهنه های پرخطر تا نسبتاً پرخطر قرار دارد. شواهد میدانی نشان می دهد که علاوه بر محدوده های فرونشستی، در مناطق با نرخ تورم و بالاآمدگی زیاد نیز آثار و شواهد خسارات به ساختمان ها به وضوح دیده می شود. نقشه های جابجایی ایجاد شده نشان می دهد که سطح زمین در شهر کرمان از سال 1383 تاکنون دچار یک روند فرونشست فزاینده ای شده است به طوری که علاوه بر افزایش نرخ فرونشست، محدوده های بیشتری از شهر درگیر آن شده است.
ارزیابی پایداری روستاهای نمونه گردشگری بر اساس مدل بارومتر پایداری و چرخه حیات (موردمطالعه: شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و تعیین سطوح پایداری روستایی، نخستین مرحله در فرآیند برنامه ریزی به شمار می رود. در این زمینه استفاده از شاخص های توسعه متناسب با فضای روستایی جهت رسیدن به هدف موردنظر می تواند موردتوجه قرار گیرد. مقاله با هدف ارزیابی پایداری در روستاهای نمونه گردشگری شهرستان بروجن و همچنین نمایش موقعیت روستاها در مراحل مختلف مدل چرخه حیات گردشگری و بررسی ارتباط بین سطح پایداری با مراحل مدل چرخه حیات صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری ساکنین روستاهای موردمطالعه بوده که با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر به روش تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه با بهره مندی از پنل متخصصین مورد تأیید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 924/0 محاسبه گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از مدل بارومتر پایداری، مدل چرخه حیات گردشگری و آزمون کندال تجزیه وتحلیل شد. یافته های حاصل از بارومتر پایداری نشان داد که روستاهایی موردمطالعه ازلحاظ سطح پایداری متفاوت بوده و درمجموع در سطح پایداری متوسط قرار دارند و در بین ابعاد بررسی شده، بعد اجتماعی وضعیت پایداری بهتری دارد. همچنین نتایج حاصل از مدل چرخه حیات نیز نشان می دهد که روستای کتک با امتیاز (249/0) در مرحله اکتشاف و روستاهای آورگان، سیبک، گردبیشه و متویی به ترتیب با امتیازهای (443/0)، (305/0)، (287/0) و (280/0) در مرحله درگیری هستند. نتایج حاصل از آزمون کندال نیز نشان داد که بین سطوح مختلف پایداری و قرارگیری روستاها در مدل چرخه حیات همبستگی مثبت وجود دارد.
تحلیلی بر رضایت از کیفیت زندگی در مناطق مرکزی شهرها (نمونه موردی: تأثیرات متغیرهای فردی در کیفیت زندگی ساکنین محلات مرکزی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1049 - 1072
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری میزان رضایت از کیفیت زندگی پیچیده است و به بسیاری از عوامل بستگی دارد. همچنین، درک میزان رضایت از سوی هر شخص و در شرایط مختلف شخصی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و فیزیکی متفاوت است. درواقع، اضافه کردن ویژگی های شخصی به تجزیه و تحلیل ها قدرت پیش بینی را بالاتر می برد. بنابراین، هدف اصلی از تحقیق حاضر بررسی وضعیت کیفیت زندگی در محلات مرکزی شهر اردبیل و تبیین ویژگی های فردی تأثیرگذار در ادراک شهروندان از کیفیت زندگی (در چهار بُعد فرهنگی و اجتماعی، کالبدی، اقتصادی، و زیستی) در قالب دیدگاه مکتب جغرافیای رفتار فضایی است. روش پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی بر مبنای شیوه مطالعات میدانی است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه پژوهشگرساخته استفاده شده است. روایی پرسش نامه را متخصصان حوزه تخصصی و خبرگان تأیید کردند و پایایی آن نیز به وسیله آلفای کرونباخ انجام گرفت که میزان اعتبار آن 726 / 0 محاسبه شد. جامعه آماری تحقیق همه ساکنان بالای دوازده سال واقع در شش محله مرکزی شهر اردبیل (محلات شهری عالی قاپو یا دروازه، سرچشمه، طوی، گازران، اوچدکان، و پیرعبدالملک) است. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد که هر یک از نمونه ها تصادفی انتخاب و مصاحبه شدند. نتایج حاصل از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. میانگین رضایت مجموع شاخص های مورد بررسی (اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی، و کالبدی) عددی معادل 90 / 2 را نمایش می دهد که حاکی از رضایت نسبی از کیفیت زندگی کلی ساکنان در محلات است. همچنین، بر اساس یافته ها، متغیرهای مستقل جنسیت، سن، میزان تحصیلات، وضعیت سکونتی ساکنان، محل تولد و مدت سکونت ساکنان با مجموع سطح کیفیت زندگی معنادار است.
تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در رابطه بین فاصله و عملکرد اقامتگاههای عمومی ایران
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های عمومی از اجزای اصلی زنجیره ارزش و یکی از بخش های تاثیر گذار صنعت گردشگری به شمار می روند. زیرا گردشگر به هر مکانی وارد شود، نیازمند محلی برای خواب و استراحت است و موقعیت و مکان هتل از مولفه های اصلی انتخاب هتل و حتی مقصد گردشگری از سوی گردشگران است. انتظار منطقی این است که گردشگران تمایل به اقامت در هتلهائی داشته باشند که از نظر فاصله نزدیکتر باشند و سرمایه گذاران نیز موقعیت و مکان را به عنوان یک پارامتر اصلی تصمیم گیری لحاظ کنند. علیرغم اهمیت زیاد موقعیت و مکان هتل، در ادبیات صنعت گردشگری و هتلداری کمتر بدان پرداخته شده است. از سوی دیگر، موضوعی که در مطالعات قبلی تقریبا نادیده گرفته شده است، نقشی است که فن آوری اطلاعات و ارتباطات)فاوا( میتواند در رابطه بین دوری و نزدیکی هتل از یک سو و عملکرد هتل به عنوان یک متغیر وابسته، از خود برجای گذارد. بسیاری از محققین حوزه فاوا بر این باورند که پذیرش و استفاده از فاوا در بنگاههای اقتصادی بطور عام و در صنعت هتلداری بطور اولی میتواند موجبات بهبود شاخصهای عملکردی را فراهم سازد. اما نتایج مطالعات میدانی اثرات متفاوتی از فاوا بر بهره وری هتلها نشان داده است. در عین حال عناصری همچون موقعیت، مکان، مسافت و فاصله هتل از مراکز جمعیتی و مبادی گردشگر فرست در مطالعات قبلی تقریبا غایب بوده است. بنابراین و به لحاظ شواهد عینی و میدانی، رابطه بین پذیرش فاوا و عملکرد هتلها می تواند بصورت توامان با عنصر فاصله و با بهبود در رویکردها و روشهای پژوهشی بررسی شود. با درک خلاء پژوهشی موجود، مقاله حاضر به دنبال بررسی تاثیر مکان و موقعیت جغرافیایی هتل )برحسب دوری یا نزدیکی به مراکز گردشگر فرست( در عملکرد هتل و نقش فناوری اطلاعات وارتباطات در تعدیل این تاثیر احتمالی است. داده های مورد نیاز تحقیق از نتایج سرشماری ها و سایر طرح های آماری مرتبط استخراج گردیده و فرضیات تحقیق با استفاده از تکنیک- های آماری تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون مرکب آزمون شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که اولا دوری یا نزدیکی به مراکز گردشگر فرست )فاصله( با شاخصهای عملکردی هتل رابطه معکوس و معنی داری دارد، به این مفهوم که هر چه هتل در موقعیت دورتری قرار داشته باشد، شاخصهای عملکردی هتل پایین تر است. از سوی دیگر، پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث بهبود شاخصهای عملکردی هتل می شود. ثالثا فناوری اطلاعات و ارتباطات در رابطه ی میان مسافت و عملکرد نقش تعدیل کننده ای دارد. این بدان معنی است که نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات در هتلهای واقع در مقاصد دوردست گردشگری آنها را در موقعیت رقابتی بهتری قرار میدهد. بر اساس نتایج تحقیق هرگونه سیاستی که باعث افزایش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در هتلهای واقع در مناطق دوردست شود، به دلیل تاثیر مثبتی که بر عملکرد این هتلها و به تبع آن توسعه صنعت گردشگری این مناطق دارد، توصیه می گردد. همچنین توصیه میشود که تحقیقات بیشتری با داده های میدانی تفصیلی تر در دستور کار مراکز پژوهشی مربوطه قرار گیرد.
تحلیل فضایی الگوی زیست پذیری کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
81 - 98
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با کاربست متریک های فضایی به عنوان مقیاس جدید برنامه ریزی، وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز بررسی خواهد شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی است. به منظور تحلیل الگوی زیست پذیری مناطق 10 گانه شهر تبریز شاخص های عملیاتی مستخرج از مبانی نظری در بازه 1387 الی 1397 تحلیل شدند. در بخش نخست برای بررسی الگوی زیست پذیری و آرایش فضایی شاخص ها، با تلفیق بیش از ۱۵ متغیر ابزاری به عنوان واحد پایه تحلیل و تعیین همبستگی فضایی آن ها، پهنه های 41/5 هکتاری (LPI) به عنوان سطح بهینه برای هر منطقه شهری در نظر گرفته شدند. در فرآیند پژوهش جهت تلفیق و تجزیه وتحلیل داده ها و واقعیت های موجود از نرم افزارهای Google Earth، Excel، Fragstats 4.2.1، Eviews و Arc GIS استفاده شد. مطابق نتایج تحلیل PCA بر روی مقادیر استانداردشده متریک ها، شاخص تراکم و پراکنش کاربری ها خروجی تحلیل87/57 درصد از واریانس پراکنش داده های 4 متریک مورداستفاده را شامل و در تمام 1390 متریک مورد تحلیل، 374 پهنه با توجه به هیستوگرام و دامنه پراکنش شاخص زیست پذیری که 1/0 تا 1 بوده است در 10 کلاس با دامنه زیست پذیری کم تا زیاد تعیین و نقشه طبقات به صورت یکپارچه تهیه شد. مطابق با تحلیل های انجام گرفته شاخص نهایی زیست پذیری کلان شهر تبریز بالاتر از میانگین متوسط است. بر این مبنا، منطقه ۵ کلان شهر تبریز با شاخص 9146/0 در متریک LPI مساحت 78/10 هکتار از کل مساحت منطقه و منطقه ۸ با شاخص 2419/0 در متریک PD و مساحت 90/54 هکتار بالاترین و پایین ترین مناطق زیست پذیر بوده اند. نتایج نشان می دهد که بین شاخص زیست پذیری با نوع متریک همبستگی بالایی وجود دارد و در متریک LPI میزان دقت الگو بالاتر است.
کمی سازی زمین لغزش بزرگ مله کبود ناشی زمین لرزه7.3 سال 1396 کرمانشاه با استفاده از اینتروفرمتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریافت منظم و مکرر تصاویر توسط سنجنده های راداری امکان ارزیابی دقیق دینامیک، حرکت و جابجایی سطح زمین در هر منطقه با استفاده از تکنیک های مختلف را ممکن ساخته است. پژوهش حاضر از تکنیک رادار دیافراگم مصنوعی (InSAR) برای پایش و شناسایی ویژگی های فضایی زمین لغزش همراه با وقوع زمین لرزه 7.3 ازگله در استان کرمانشاه، استفاده کرده است . در این راستا هفت زوج تصویر اینترفرومتریک موجود با همبستگی خوب از داده های تصاویر سنتینل 1و2 مرتبط با منطقه کوهستانی زاگرس شمالغرب انتخاب، و بکارگرفته شده اند. به کمک تکنیک تداخل سنجی، تغییرات توپوگرافی پس از زمین لرزه نسبت به قبل از آن در گستره وقوع زمین لغزش، به صورت فضایی-مکانی به نقشه تبدیل شده اند. بر همین اساس تخمین کمی از تغییرات ارتفاع محلی، حجم توده لغزشی و ضخامت رسوب همراه با زمین لغزش محاسبه و کمی شده اند. الگوی فضایی حرکت توده نشان می دهد که؛ زمین لغزش مله کبود با طول لغزشی3570 متر در امتداد جهت NW-SE و با حدود 1500-2300 متر در راستای عمود بر ستیغ کوهستان، به شکلی همگرا و جانب مرکز نسبت به محیط زمین لغزش رخ داده است. تغییرات ارتفاعی در مناطق مختلف متفاوت هستند، این مقدار در محل افتگاه 20 متر اندازه گیری شده است. ارزیابی های کمی نشان می دهند که؛ مساحت و حجم منطقه متاثر از حرکت توده زمین لغزش به 6.0 کیلومتر مربع (577 هکتار) با حجمی حدود 500 میلیون متر مکعب می رسد. بررسی های مقایسه ای بیانگر آن است که زمین لغزش مله کبود بزرگترین زمین لغزش چند سده گذشته ایران است. این مطالعه همچنین پتانسیل تکنیک InSAR به عنوان روشی دقیق و جایگزین برای اندازه گیری کمی حجم و مورفولوژی توده های لغزشی بزرگ ناشی از زمین لرزه را اثبات نمود.
ارزیابی توسعه پایدار شهری با تأکید بر رویکرد تاب آوری در سکونتگاه-های غیررسمی (مورد مطالعه سکونتگاه های غیررسمی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
119 - 133
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی محل سکونت حدود یک میلیارد نفر از جمعیت جهان هستند. پیدایش این سکونتگاه ها گویای وجود موانع ساختاری و ناکارآمدی سیاست های کنونی در تأمین مسکن و خدمات-رسانی لازم مرتبط با آن برای اقشار کم درآمد شهری در سطح کلان است. امروزه تلاقی بحران های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و رشد سکونتگاه های خودانگیخته شهری در مقیاس جهانی توجه را به رهیافت تاب آوری شهری در این سکونتگاه ها جلب کرده و در دستور کار جهانی مد نظر قرار داده است. نوع این پژوهش کاربردی و شیوه دریافت اطلاعات کتابخانه ای- میدانی است. برای استخراج شاخص ها از مطالعات کتابخانه ای استفاده شد و شاخص های ابعاد مختلف جهت تعیین میزان اهمیت با عنوان پرسشنامه کارشناسان در اختیار 30 نفر از کارشناسان در رشته های مختلف قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از آزمون تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار Expert Choice مورد تحلیل قرار گرفت. بر این اساس بیشترین وزن با 593/0 به بعد انسانی و کمترین وزن با 113/0 به بعد طبیعی مربوط می شود. همچنین برای تعیین میزان تاب آوری با توجه به جامعه آماری 30539 خانواری محدوده و براساس فرمول کوکران 379 پرسشنامه در سطح محلات محدوده تکمیل شد. داده های پرسشنامه خانوار در نرم-افزار SPSS وارد و با استفاده از آزمون T- test میزان تاب آوری در ابعاد مختلف استخراج گردید. یافته ها نشان می دهد میزان تاب آوری در محدوده 11/3 بوده و محدوده سکونتگاه های غیررسمی تاب آور نمی-باشد. از لحاظ ابعاد مورد بررسی، فقط بعد اجتماعی- فرهنگی با 76/3 تاب آور می باشد. کمترین تاب آوری مربوط به بعد اقتصادی (47/2) و پس از آن بعد مدیریتی (87/2) بوده است. بعد کالبدی نیز با میانگین (35/3)، تاب آور نمی باشد. برای تعیین تأثیر ابعاد بر تاب آوری از معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL استفاده شد. تحلیل عاملی عوامل مؤثر بر تاب آوری نشان می دهد که عوامل اجتماعی با ضریب 81/0 بیشترین تأثیر را بر تاب آوری محدوده مورد مطالعه داشته اند. کلیدواژه ها: توسعه پایدار، تاب آوری، سکونتگاه های غیررسمی، شهر سنندج.
قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده مداری در بافت تاریخی شهری (مورد شناسی: خیابان خواجه نصیر شهر گز بُرخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش روز افزون بشر به زندگی ماشینی و توأم با آن، استفاده بی رویه از اتومبیل شخصی، عدم استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی، افزایش آلودگی های محیطی و در نهایت حرکت جامعه به سمت زندگی انفرادی، باعث تیره شدن تعاملات اجتماعی و دور شدن انسان ها از یکدیگر شده است. رویکرد تبدیل برخی خیابان ها به پیاده راه که با حذف یا کاهش تردد اتومبیل ها در بخش مرکزی شهرها همراه است، باعث ارتقای کیفیت محیط و افزایش سرزندگی در این فضاها می شود. مطالعه حاضر به بررسی قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده محوری در خیابان خواجه نصیر، واقع در بافت تاریخی شهر گز بُرخوار پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، رویکردی توصیفی- تحلیلی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان است. تحلیل متغیّرهای مورد استفاده، با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos انجام گرفت. در فرضیه اول، اجرای طرح پیاده محوری از نظر ابعاد حمل و نقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه اول، نشان دهنده رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد بررسی بود و فرضیه اول تأیید شد. در فرضیه دوم به بررسی قابلیت سنجی پذیرش اجرایی طرح از دید کسبه و شهروندان پرداخته شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه دوم نیز وجود رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد سنجش را نشان داد و فرضیه دوم نیز تأیید شد. همچنین نتایج مدل عاملی مرتبه دوم نشان داد که عامل اقتصادی بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی 86/0 به خود اختصاص داده است. پس از آن عامل اجتماعی و کالبدی با وزن رگرسیونی 82/0 و عامل زیست محیطی با وزن رگرسیونی 74/0 در رتبه بعدی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده این است که اجرای طرح پیاده مداری در خیابان خواجه نصیر مورد پذیرش شهروندان و کسبه است و ازنظر ابعاد ترافیکی و تردد مشکلی ایجاد نخواهد کرد.