فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تشدید پدیده خشکسالی و مدیریت نادرست منابع آب، موجب افت شدید تراز آب دریاچه ارومیه در شمال غرب ایران و بروز پیامدهای منفی زیست محیطی شده است. لذا به منظور پیشگیری از بروز چنین مشکلاتی، طرح انتقال آب رودخانه زاب به حوضه آبریز دریاچه ارومیه در دست مطالعه و اجرا قرارگرفته است. هدف این مقاله ارزیابی تأثیرات اجرای این پروژه بر وضعیت مخازن آب زیرزمینی دشت پیرانشهر و مورفولوژی زمین در حوضه مبدأ می باشد. داده های مورداستفاده شامل تصاویر GDEM ماهواره ASTER باقدرت تفکیک ۱۵ متر، داده های اقلیمی، آمار مرتبط با هیدرولوژی آب های سطحی و زیرزمینی منطقه موردمطالعه و داده های ساختمانی و لیتولوژیکی استخراج شده از نقشه زمین شناسی ۱۰۰۰۰۰/۱ می باشد. همچنین برای تکمیل سایر داده ها و انطباق نتایج با وضع موجود، عملیات میدانی انجام شده است. روش تحقیق عمدتاً بر پایه روش تحلیلی استوار بوده است. نتایج نشان می دهد که روند افت تراز آب زیرزمینی دشت پیرانشهر در پایین دست سد سیلوه، در دوره پس از انتقال آب به حوضه دریاچه ارومیه تشدید خواهد شد. به طوری که بعد از اجرای پروژه تراز آب زیرزمینی تا ۹۲/۲ متر کاهش خواهد یافت. پیش بینی می شود، ازآنجاکه دشت پیرانشهر بر رسوبات جوان آبرفتی مربوط به دوره کواترنر منطبق است، در حاشیه شمالی و غربی دشت که منطبق بر رأس مخروط افکنه ها و رسوبات دانه درشت است، نشست زمین به صورت ناگهانی و در پایین دست دشت که منطبق بر قاعده مخروط افکنه ها و رسوبات مارن و رس است نشست زمین به صورت تدریجی رخ دهد. همچنین ازآنجاکه گسل های فراوان ازجمله گسل سراسری زاگرس از جنوب غربی آبخوان پیرانشهر می گذرد، پیش بینی می شود نشست زمین و ایجاد شکاف در این بخش از حوضه تشدید شود.
ارزیابی دقت مدل های رقومی ارتفاع (DEMs) حاصل از نقشه های توپوگرافی و مقایسه ی تطبیقی آن با DEM های ماهواره ای (مطالعه ی موردی: DEM های توپوگرافی و ASTERمنطقه ی آبغه در خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های تهیّه ی رسترهای ارتفاعی، استفاده از نقشه های توپوگرافی کاغذی است. در ایران بسیاری از کاربران GIS با رقومی کردن نقشه های توپوگرافی 1:50000 سراسری به تهیّه ی مدل های رقومی ارتفاع می پردازند، اما کمتر به میزان دقّت و همچنین درجه اعتبار آنها در تحلیل های ناهمواری توجّه می شود. در این مقاله دو هدف عمده دنبال شده است، نخست به ارزیابی میزان دقّت این گونه رسترها با مقایسه ی شبکه های زه کشی مستخرج از رستر مبتنی بر نقشه ی توپوگرافی و شبکه ی زه کشی حاصل از تصاویر ماهواره ای پرداخته شده است و دوم درجه اعتبار آن در مقایسه با رستر نوع ASTER به عنوان یکی از پُرطرفدارترین نوع داده های مورد استفاده در ژئومورفولوژی سنجیده شده است. در این راستا ابتدا نقشه ی زه کشی منطقه ی مورد مطالعه از تصاویر ماهواره ای IRSpan سال 1384 استخراج و به دلیل نزدیک بودن به زمین واقعی، معیار این ارزیابی در نظر گرفته شده است. سپس منحنی های تراز 20 متری از نقشه ی توپوگرافی1:50000 منطقه ی رقومی و رستر ارتفاعی آن با اندازه های سلولی10 و 30 متر ساخته شد. به کمک ابزار هیدرولوژی در نرم افزار ArcGIS، شبکه ی زه کشی رستری منطقه در دامنه های سلولی 25 تا 500 سلول برای کلّ حوضه ی آبریز و سپس واحدهای ژئومورفولوژی مختلف استخراج و خصوصیّت های مورفومتری منطقه بر مبنای نقشه های به دست آمده مقایسه شدند. در آخرین مرحله ی شبکه ی زه کشی حاصل از DEM توپوگرافی با شبکه ی متناظر آن از DEM نوع ASTER مقایسه شدند.نتایج نشان داد که DEM های حاصل از نقشه های توپوگرافی در مقایسه با زمین واقعی، از خطاهای چشمگیری برخوردارند، اما در مقایسه با DEMهای ماهواره ای درجه اعتبار مناسبی را ارائه می کنند.
نقش آب و هوا در شکل دادن به مسکن روستایی
حوزههای تخصصی:
چگونگی استفاده از فضاهای شهری در سکونتگاه های غیررسمی؛ مورد پژوهی: جداره ی شرقی بزرگراه چمران تهران (حدفاصل پل ملاصدرا و پل مدیریت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان بستر زندگی و تعاملات اجتماعی و محل انجام فعالیت های ضروری، اختیاری و اجتماعی، باید از کیفیت های کالبدی- عملکردی، فرهنگی- معنایی و اقتصادی- اجتماعی مناسب برخوردار باشند. در سکونتگاه های غیررسمی نیز، فضاهای شهری علی رغم فقدان بسیاری از کیفیت های لازم، بستر زندگی اقشار کم درآمد و محل رخداد انواع فعالیت های شهری است. پژوهش حاضر در پی واکاوی و توصیف چگونگی انجام فعالیت های ضروری، انتخابی و اجتماعی در فضاهای شهری سکونتگاه های غیررسمی و تبیین دلایل این رخدادها، به عنوان اهداف پژوهش در محدوده ی حاشیه ی شرقی بزرگراه چمران شهر تهران می باشد. پژوهش با توجه به محتوای تحقیق از نوع کمی- کیفی بوده و با توجه به جدول نمونه گیری مورگان و توزیع 201 پرسشنامه ی سنجش مکان، که معیارهای آن از مبانی نظری و تجارب داخلی و خارجی بررسی شده استخراج شده و با روش نمونه گیری احتمالی تصادفی آغاز و با روش تحلیل عاملی و استفاده از نرم افزار SPSS نتایج تحلیل ارائه شده است. در این فرایند از روش های مصاحبه و مشاهده ی رفتار در قرارگاه های طبیعی رفتاری نیز استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد استفاده از فضاهای شهری در سکونتگاه های غیررسمی، به عنوان رفتار یک خانواده ی بزرگ که از جامعه ی روستا- شهری کوچک به عنوان جامعه ی مبدأ، به جامعه ی کلان شهری مقصد مهاجرت کرده است، تلقی شده و به دلایل سامانه های حمایتگر قوی و سرمایه ی اجتماعی ساکنان از یک طرف و ضرورت جبران انواع محدودیت های عرصه ی خصوصی منزل از طرف دیگر، یک ضرورت اجتماعی تدافعی برای تضمین بقا محسوب می شود، به طوری که فضاهای شهری، بستر بروز فعالیت های متنوع با بازه ی زمانی بادوام و تواتر زیاد، عملأ صحنه ی حفاظت از ساکنان این جوامع و مقاومت آن ها در برابر تنش بیرون ماندگی از جامعه ی شهری رسمی می باشد، که علی رغم فقدان کیفیت های لازم، موجبات انسجام اجتماعی را فراهم می آورد.
شواهد ژئومرفولوژیک فرسایش یخچالی پلیستوسن در ارتفاعات تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتفاعات تالش گنجینه ای غنی از اشکالحاصل از فرسایش یخچالی است از آنجائیکه فرایندهای مرفوژنز بیرونی تابع شرایط اقلیمی هستند و شرایط اقلیمی عصر حاضر امکان ایجاد چنین اشکالی را فراهم نمی آوردند بنابراین وجود چنین اشکالی را میتوان تاییدی بر تغییر اقلیم و به تبع آن تغییر در سیستم شکل زایی در این بخش از کشورمان دانست به دلیل مصون بودن نسبی این اشکال از فرسایش و با نظر به دخالت سیستم های شکل زایی کنونی زمانتشکل آنها به تغییرات اقلیمی جهانی ÷لیستوسن مربوط میشود شناسائی اشکال به کمک عکسهای هوایی 1:55000 و 1:20000 و نقشه های تو÷و گرافی ÷وششی منطقه و همراه با بازدیدهای میدان و نیز شناسایی منشا رسوبها توسط نمونه برداری و آنالیز آنها به انجام رسید شواهد زئومرفولوژیک مورد بررسی در این تحقیق شامل سیرک و دره یخچالی سنگهای سرگردان رسوب های یخچالی و سطوح فرسایش یافته توسط یخ می باشد میانگین برف مرز خاصل از این تحقیق برای ارتفاعات تالش طی ÷لیستوسن 2360 متر محاسبه شد ولیکن به دلیل همجواری با دریای خزر به صورت محلی تفاوتهایی در ارتفاع برف مرز ایجاد شده چنانچه این ارتفاع برای ضلع شرقی 1800 ضلع جنوبی 2400 و ضلع غربی 2900 متر محاسبه گردیده است مرفوژنر ارتفاعات تالش طی دوره های سرد ÷لیستوسن توسط دو سیستم فرسایش یخچالی و مجاور یخچالی انجام گرفته است
مکانیابی عرصه های مناسب احداث صنعت در استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کاربری اراضی شهر دهدشت ( استان کهگیلویه وبویر احمد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموماً ارزیابی چگونگی کاربری اراضی شهری، منعکس کننده ی تصویری گویا از نظر سیمای شهری و همچنین تخصیص فضای شهری به کاربردهای مختلف موردنیاز در طی زمان و در جهت رسیدن به اهداف توسعه ی شهری است. در این تحقیق ضمن بررسی دیدگاه های نظری و روند عملی چگونگی کاربری اراضی شهری در ایران، مشخصا به تحلیل و ارزیابی این مهم در شهر دهدشت، به روش تحلیلی - تطبیقی پرداخته شده است. نتایج حاصله، نشان می دهد که توسعه ی فیزیکی و کالبدی شهر دهدشت در 15 سال اخیر و به تبع آن افزایش جمعیت، باعث عدم تعادل در کاربری اراضی آن گردیده است. بنابر این برای جلوگیری از گسترش شهر و حفظ اراضی پیرامون آن، تعادل در کاربری اراضی و تعیین راهکارهای مناسب ضروری است. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن، با توجه به ماتریس های سازگاری، ظرفیت و مطلوبیت، وابستگی و تحلیل علمی آن در این پ ژوهش نشان می دهد که بسیاری از کاربری های موجود به لحاظ کمی و کیفی با استانداردها و ضوابط علمی غیر منطبق و نامتعادل بوده است. چگونگی تعادل بخشی و ساماندهی کاربری های اراضی شهری در متن اصلی مقاله به تفصیل بیان شده است.
قنات، شبکه زمینهای زراعی و مورفولوژی روستایی
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک هویت و سیاستگذاری امنیتی در موازنة منطقه ای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنش های موجود میان ایران، عربستان، ترکیه و مصر را باید تلاش بی وقفه برای اثرگذاری بر مؤلفه های امنیت منطقه ای در خاورمیانه دانست. ارزیابی تحولات خاورمیانه نشان می دهد که جدال های امنیتی در این حوزه ژئوپلیتیکی از سال 2006 به بعد افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. علت آن را باید در هویتی شدن رقابت های ژئوپلیتیکی در منطقه دانست. در این شرایط کشورهایی همانند ایران و عربستان در سال های دهة 1990 به بعد موقعیت خود را در امنیت منطقه ای افزایش داده و هر یک تلاش دارد تا شکل جدیدی از معادلة قدرت، امنیت و سیاست ژئوپلیتیکی را کنترل نماید. راهبرد امنیتی آمریکا نیز معطوف به تصاعد بحران و تهدیداتی که ماهیت هویتی دارد، می باشد.در این مقاله تلاش می شود رابطة بین هویت با موازنة منطقه ای مورد ارزیابی قرار گیرد. تبیین این موضوع در شرایطی امکان پذیر است که بتوان نتیجة تضادهای هویتی را در بحران های منطقه ای مورد ملاحظه قرار داد. این مقاله با «روش تحلیل محتوا» و همچنین «روش تحلیل داده ها» و تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله با عنوان موضوعات هویتی چه تأثیری در ماهیت رقابت های منطقه ای به جا می گذارد، می باشد. فرضیة اصلی مقاله نیز بر این موضوع تأکید دارد که هویت و منازعات هویتمحور اصلی شکل بندی جدید امنیت در خاورمیانه می باشد. یافته های مقاله نشان می دهد که هویت ماهیت قدرت و موازنة قدرت منطقه ای را در سال های 2006 به بعد دگرگون نموده است. نشانه های تغییر در موازنة قدرت در قالب جدال های هویتی را می توان در منازعات سوریه، عراق و یمن مورد ملاحظه قرار داد.
تحلیل جایگاه شاخصهای راهبرد توسعه شهری(CDS) در شهر چناران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده وضعیت شاخصهای مدل CDS ( حکمروایی خوب، رقابتی بودن، بانکی بودن، قابل زندگی بودن) که نوعی برنامه ریزی استراتژیک می باشد و توسط بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها پیشنهاد شده در شهر چناران مورد بررسی قرار گیرد. برای دستیابی به این هدف پرسشنامه ای به حجم نمونه ای برابر با 380 نفر از شهروندان و تعداد 50 نفر از کارشناسان و متخصصان سازمانهای اداره کننده شهر چناران تکمیل شد؛ و با روش توصیفی و تحلیلی اطلاعات تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که میانگین شاخصهای اصلی مدل CDS در شهر چناران از نگاه کارشناسان برابر با 2.4 و از دید شهروندان برابر با 2.21 می باشد، که هر دو میانگین از میانگین نظری کمتر بوده است، از نگاه کارشناسان تنها شاخص قابل زندگی بودن با رویکرد ذهنی با میانگین 2.7 و از نگاه شهروندان دو شاخص قابل زندگی بودن با رویکرد ذهنی با میانگین 2.76 و بانکی بودن از بعد فناوری با میانگین 2.69 از میانگین نظری 2.5 اندکی بیشتر بوده است. بانکی بودن از بعد مالیه شهری پایینترین شاخص از نگاه شهروندان با میانگین 1.92 و قابل زندگی بودن با رویکرد عینی با میانگین 2.17 پایینترین شاخص از نگاه کارشناسان شهری می باشد؛ لذا پیشنهاداتی در راستای تقویت شاخصهای مذکور ارائه شده است
نقدی بر روش شناسی تحقیقات جغرافیایی توسعه شهری در ایران مورد: رساله های دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه های دولتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عناصر راهبردی در تحقیقات علمی به کارگیری فرایند روش شناسی مناسب با مسأله پژوهش است. با توجه به این که توسعه شهری از حوزه های مهم تحقیقات جغرافیا و برنامه ریزی شهری است، واکاوی روش شناسی این تحقیقات در به کارگیری یک فرآیند نظام مند ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بر این اساس واکاوی روش شناسی پژوهش های علمی همراه با رهیافت انتقادی و با ارزیابی ملاک های روش شناسی پژوهش (فرایند انجام پژوهش) هدف این تحقیق محسوب می شود. این پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای (چک لیست بیانیه پریزما) و شیوه خبره محور است. جامعه آماری پژوهش شامل 16 مورد از رساله های رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه های دولتی تهران در زمینه توسعه شهری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فرایند روش شناسی پژوهش با توجه به نظر کارشناسان به ترتیب شاخص های بیان مسأله، پرسش های پژوهش و روش شناسی اهمیت بیشتری داشته و در اولویت های نخست قرار دارند، در صورتی که رساله های مورد بررسی از این حیث دچار کاستی بوده و موارد دیگری از جمله شاخص های منابع، تبیین هدف و آیین نگارش نمره بالاتری را به خود اختصاص داده اند. واژگان کلیدی: نقد، روش شناسی، توسعه شهری، رساله دکتری، بیانیه پریزما.
فرصت ها و چالش های همگرایی منطقه ای در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس از رنسانس به این سو، از آبراهی با موقعیت ارتباطی و جایگاهی منطقه ای به موقعیتی استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک و ژئوانرژی در مناسبات و تعامل های بین المللی بدل شد. به نظر می رسد منطقة خلیج فارس، این نقش منحصر به فرد و بی بدیل را تا نیمة نخست قرن بیست و یکم دارد. از ابتدای قرن بیستم تا پایان دهة هفتاد که مصادف با تولد کشور های کوچک حوزة جنوبی خلیج فارس است، به کمک انگلستان، تلاش هایی برای همگرایی میان این کشورها صورت گرفت، اما هیچ یک از این همکاری ها به همگرایی کاملی منجر نشد و اختلاف ها و چالش های بعدی را نیز به وجود آورد. حضور آمریکا و بازگشت انگلیس و فرانسه به منطقه، رقابت تسلیحاتی، دیدگاه های امنیتی متفاوت و بعضاً متضاد، نبود اعتماد جمعی، وجود اختلاف های ارضی و مرزی، نبود دیدگاه ها و هنجار های مشترک و وجود اختلاف های قومی و فرهنگی در منطقه، زمینه ساز واگرایی و از سازه های مهم ناهمانندی و ناهمگرایی منطقة خلیج فارس است. قرن بیست و یکم را با توجه به مزایا و تجارب حاصل از این همگرایی ها، باید قرن همگرایی مجدد منطقه ای دولت ها در جهان نامید. منطقة خلیج فارس نیز مجموعه ای از امتیازها و مؤلفه های همسازة همگرایی منطقه ای را دارد که در صورت توافق در مورد آن ها می توان به همکاری و مشارکت جمعی و سپس به همگرایی منطقه ای دست یافت. عواملی نظیر قلمرو جغرافیایی مشترک و موقعیت همسایگی، دین و ارزش های فرهنگی مشترک، منابع نفت و گاز مشترک و سیاست گذاری هماهنگ در خصوص آن، مزایا و مصائب ژئوپلیتیک همسان و ضرورت برنامه ریزی دربارة آن و موضوع های مشترکی نظیر مسائل زیست محیطی، گردشگری و مواد مخدر، بر این همگرایی مؤثرند. به نظر می رسد توجه و تمرکز بر موضوع ها و مسائل مشترک واقعی و عینی محیط اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی این کشورها می تواند زمینة تفاهم، توافق، همکاری مشترک و در نهایت همگرایی منطقه ای را ایجاد کند.
گفتاری در تلئولوژی جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی الگوی فضایی کاربری اراضی شهر سرعین در افق 1400 با استفاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بخش مهمی از مناطق برخوردار از توسعه بسیار بالا در مناطق مختلف جهان، مراکز شهری دارای جاذبه های گردشگری هستند. در این شهرها، توسعه شهری به عنوان یکی از چالش های اساسی فراروی تصمیم گیران و برنامه ریزان محلی است. هدف تحقیق حاضر، تعیین نیروهای موثر در رشد شهری سرعین به عنوان یکی از شناخته شده ترین مراکز گردشگری کشور (به علت برخورداری از آبهای گرم معدنی) است. لذا به منظور تعیین عوامل مؤثر در تغییرات کاربری اراضی در حواشی شهری سرعین از تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. اخیرا مدلی که «کلو- اس» (تبدیل کاربری اراضی و آثار آن در پهنه کم وسعت) نام گرفته، در جهت کشف دینامیک های فضایی کاربری زمین در سطح وسیعی برای شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی در آینده نزدیک به کار رفته است. در این مقاله عوامل مؤثر بر توسعه هر کدام از کاربری های اراضی موجود در شهر سرعین براساس ادبیّات موضوعی، مشاهدات و مطالعات میدانی و نیز مصاحبه با مقامات و برنامه ریزان محلّی، شناسایی شده و با استفاده از مدل فوق به پیش بینی الگوهای آتی کاربری اراضی در قالب 2 سناریوی تغییرات آهسته و زیاد با محوریت افزایش کاربری های گردشگری در افق 1400 پرداخته شده است.
جغرافیا و جمعیت
حوزههای تخصصی:
بررسی سازوکار تاثیرگذاری شاخص های سرمایه اجتماعی در حکمروایی مطلوب شهری با استفاده از Amos، مطالعه موردی: شهر نسیم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش و تحلیل رابطه بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری(مورد پژوهی: نسیم شهر) می باشد. پژوهش حاضربرحسبهدفکاربردیو روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلیو پیمایشی ازنوعهمبستگیمی باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان شهر نسیم شهر(افراد بالای 18 سال) در نظر گرفته شده است. نمونه گیری بر حسب توزیع جغرافیایی جمعیت و با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی انجام شده است.پژوهش حاضر براینفرضاستواراست بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین مولفه های سرمایه اجتماعی و مولفه های حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد.داده های این پژوهش از طریق ارائه پرسشنامه، در بین شهروندان، بخش خصوصی و همچنین ادارات دولتی جمع آوری شده است و با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزارSpss سعی در تبیین مناسب داده ها شده است.در نهایت بعد از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSpss از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos انجام گردیده است.ضریب همبستگی پیرسون با ضریب 273/0 و SIG=0.000، بین سرمایه اجتماعی و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معنادار وجود دارد. معنا داری هر دو گزینه در سطح 99% می باشد. بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد باافزایشسرمایه اجتماعی شهرونداندرمحدودهموردمطالعهشاخص هایحکمروایی مطلوب شهری نیزافزایشخواهد یافت.
مدل سازی سطوح مختلف رطوبت خاک سطحی در گستره ی داده های حرارتی و انعکاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رطوبت خاک یکی از مهم ترین متغیرهای محیطی است و شناخت تغییرات مکانی و زمانی آن، بینش ارزشمندی را در مطالعه مراحل مختلف هیدرولوژیکی و مدل های آب و هوایی به همراه دارد. هدف از پژوهش، دسترسی به پایگاه های دور یا بیرون از دستِ رطوبت خاک در مناطق خشک و نیمه خشک است. داده های ماهواره ای لندست8 در منطقه ی خشک و نیمه خشکی از استان خراسان رضوی تهیه و پس از آماده سازی و پیش پردازش، به همراه مقادیر محاسبه شده ی چندین نمایه ی طیفی، تجزیه ی مؤلفه های اصلی و تبدیل داده ی تسلدکپ، به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده، مورداستفاده قرار گرفتند. به روشِ آمار مکانی شاخص مورانز توأم با شاخص خوشه بندی حداقل- حداکثر، همبستگی جغرافیایی داده ها بررسی شد. همبسته ترین متغیرها نیز به روش رگرسیون اکتشافی و روش همبستگی دومتغیره، با محاسبه ی عامل تورم واریانس، ضریب پیرسون و ضریب تعیین، در سه سطحِ رطوبتیِ مساوی یا بیشتر از 5%، 4 تا 5 درصد و مساوی یا کمتر از 4%، مشخص شدند. پی ریزی توابعِ تخمین رطوبت سطحی خاک نیز، با هفت روشِ رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLSR)، رگرسیون چندگانه یِ گام به گام، رگرسیون چندگانه یِ پس حذف رو، رگرسیون چندگانه یِ پیشرو، رگرسیون چندگانه یِ وارد شونده، رگرسیون چندگانه یِ عزل و آزمونِ اعتبار متقاطعِ درختی (M5P) انجام گرفت. 188 نمونه خاک هم زمان با گذر ماهواره از منطقه برداشت و 25 درصدِ آن ها با انتخاب تصادفی، در مرحله اعتبارسنجی استفاده شدند. بررسی دقت توابع و معرفی دقیق ترین مدل ها، با محاسبه ی 5 معیارخطاسنجی انجام شد که نتایج حاصل از مقایسه ی آماره های خطاسنجی در گام نهایی، به معرفی سه مدل برای سه سطح رطوبتیِ موردنظر ختم گردید. نتایج نشان دادند که تصاویر ماهواره، توانایی مناسبی برای تخمین رطوبت سطحی خاک دارند و مدل های معرفی شده، از ضریب همبستگیِ مناسبِ بیشتر از 5/0 (504/0 تا 618/0) برخوردارند. نتایج اعتبارسنجی مدل نیز نشان داد که روش تحقیق از دقت مناسبی (425/1 تا 585/0 RMSE=، و خطای نسبیِ 5 درصد)، در تخمین رطوبت سطحی خاک برخوردار است. میانگین خطای اریب در مدل های معرفی شده غالباً کمتر از یک است، بااین وجود مقدار این آماره تمایل به بیش بر آوری را در مدل معرفی شده برای سطح رطوبتیِ 5%≤ و تمایل به کم برآوری را برای دو مدل معرفی شده ی دیگر نشان می دهد. نسبت انحراف کارایی مدل ها (RPD) نیز با احتسابِ انحراف معیارِ (158/1 تا 221/0SD=)، 38/0 تا 93/0 برآورد شد.
تحلیل زمانی و مکانی طوفانهای گرد و خاک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق طوفان های گرد و خاک بر حسب فراوانی زمانی و مکانی برای 50 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در سراسر کشور در طی دوره آماری 1987- 2006 بررسی و تجزیه و تحلیل شد. به این منظور داده های آمار روزانه کدهای پدیده گرد و خاک از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد و فراوانی آن ها به صورت سالیانه و ماهیانه محاسبه و برای اطلاعات مذکور نقشه پراکندگی مکانی طوفان ها تهیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از بررسی سالیانه پدیده گرد و خاک معلق در هوا نشان میدهد که ایستگاه زابل با میانگین فراوانی 183 روز بیش ترین تعداد روزها و پس از آن ایستگاه های زاهدان، بوشهر، طبس، بندرعباس، جاسک، ایرانشهر، همدان و اهواز به ترتیب بیش ترین فراوانیها را دارند.
نتایج بررسی فراوانی ماهانه برای پدیده گردخاک معلق در هوا نشان میدهد که بیش ترین فراوانی مربوط به ماه ژولای و کم ترین فراوانی مربوط به ماه دسامبر است. نتایج حاصل از بررسی سالیانه طوفان های گرد و خاک نشان میدهد که به طور کلی ایستگاه زابل بیش ترین فراوانی وقوع طوفان را در طی دوره آماری بررسی شده دارد. از نظر توزیع فراوانی ماهیانه به جز ایستگاه زابل که در ماه ژولای در طی دوره آماری بررسی شده بیش ترین فراوانی رادارد و ایستگاه زاهدان که در ماه های مارس و فوریه هر کدام با میانگین فراوانی یک طوفان بیش ترین فراوانیها را دارند، در سایر ایستگاه ها بیش ترین فراوانی مربوط به ماه می است. در مناطق مختلف کشور از نظر فراوانی وقوع طوفان میتوان به چهار طبقه تقسیم کرد.
آسیب شناسی مراکز فرهنگی- تفریحی و مکان های گذران اوقات فراغت (مطالعه موردی: شهر شاهین شهر)
حوزههای تخصصی:
یکی از محورهای مهم زندگی انسان امروزی و شهرنشین، مسئله اوقات فراغت و نحوه گذراندن آن است. فضاهای گذران اوقات فراغت از مهم ترین حوزه های عملکردی در شهرها هستند که فرد در زمان فراغت از کار، برای رهایی از تنش های زندگی شهری به آن ها پناه می برد. شاهین شهر از جمله شهرهایی است که فضاهای تفریحی و فراغتی آن، شرایط مطلوبی جهت پاسخگویی به نیازهای شهروندان ندارد؛ بنابراین، هدف از این پژوهش وضعیت سنجی و آسیب شناسی مراکز فرهنگی- تفریحی و مکان های گذران اوقات فراغت است که توسط شهرداری جهت پاسخگویی به نیا زهای فرهنگی و فراغتی شهروندان ایجاد شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی (میدانی) و بخشی از آن نیز اسنادی می باشد. جامعه -آماری پژوهش، شهروندان ساکن در شهر شاهین شهر می باشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ نفر و مقدارآلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه ۸۶/۰ محاسبه گردید. از طریق تجزیه و تحلیل پرسشنامه در نرم افزار SPSS رابطه میان میزان رضایت شهروندان از هر یک از اماکن فرهنگی- تفریحی و ویژگی های جمعیت شناسی آن ها از طریق آزمون های اسپیرمن و پیرسون مشخص گردید. همچنین این مکان ها از نظر میزان پاسخگویی به نیازهای فراغتی شهروندان، بررسی شدند که نتایج آن نشان داد مکان های فرهنگی - تفریحی بانوان با کسب رتبه ۶ در آزمون فریدمن از نظر پاسخگویی به نیازهای فراغتی شهروندان با مشکلات و کمبودهای بیشتری مواجه است. همچنین وضعیت مکان های فرهنگی- تفریحی بانوان با میانگین ۸۹۰/۲ (آماره T برابر با ۰۵۱/۳- و سطح معناداری ۰۰۲/۰) پائین تر از حد انتظار جامعه است.