حکومت خوب ، موضوع نخست اصلاحات در منطقه خاورمیانه و جهان عرب است . نوشتار پیش روی نیز با توجه به اهمیت این موضوع در صدد یافتن پایه های حکومت خوب و چارچوب سازی در این زمینه است . در همین راستا ، نویسنده این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که آزادی و دادگری پایه های نخستین ، یکپارچه و مهم حکومت خوب در جهان عرب محسوب می شوند و این کشورها بایستی به جامعه ای گذار کنند که در آنها آزادی و دادگری در کنار هم وجود داشته باشند . نویسنده سپس چند مفهوم نزدیک به هم را مورد بررسی قرار می دهد ...
جهان اسلام پس از هجوم استعمار با هجمه اندیشه های غربی و شکل گیری جریان های غرب گرا و در نهایت برپایی دولت های مدرن- و البته وابسته و دست نشانده به استعمارگران غربی- مواجه شد. این دولت ها به واسطه هجوم افکار و اندیشه های غربی- که بدون بررسی اجرایی گردید- و به هدف نوسازی جامعه و آنچه که توسعه و پیشرفت قلمداد می کردند، تغییرات زیربنایی در جامعه سنتی خود را پیگیری کردند. در این راستا مهمترین مانع برای نوسازی جامعه را نهاد دینی دانسته و برای کنترل و محدود کردن آن تلاش نمودند. در این سپهر، مقاله حاضر تلاش دارد تا با مطالعه کشور مصر و با محوریت این پرسش که «سیاست های دینی دولت مدرن مصر در قبال نهاد دین چیست؟» این فرضیه را بررسی کند که «تشکیل دولت مدرن در مصر و سیاست های نوسازی آن با سیاست کنترل نهاد دین همراه شد که در نهایت به محدود شدن منابع قدرت سیاسی-اجتماعی گروه های اجتماعی دینی و کم شدن تاثیر و عمق نفوذ آنها در مصر انجامیده است و در نهایت نهاد دین نیز به جریانی تابع دولت مدرن تبدیل شد». پژوهش حاضر با رویکردی نهادی نگاشته شد که دین را به عنوان نهادی ریشه دار و در کنش با دولت مدرن مصر مورد مطالعه قرار می دهد.