این مقاله به تحلیل ساختاری بیت: عبوس زهد به وجه خمار ننشیند مرید خرقه دردی کشان خوشخویم از ابیات دشوار دیوان حافظ ، می پردازد. این گفتار، طی بحثی طولانی با بهره گیری از همه کوششهای پیشین در شرح بیت مذکور، سرانجام، این معنای کلی را برای این بیت به دست می دهد: ترشروی پارسایی با پرداخت قیمت شراب انداک که مایه خمارآلودگی و نشانه ناپاکبازی است، از بدخویی دست برنمی دارد و آرام نمی گیرد؛ آری برای این منظور، باید قیمت بیشتری بپردازد و این قیمت، چیزی نیست جز پاکبازی در ترک زهد ریا تا مرز خرقه گروه باده نهادن. از این رو، من مرید خرقه زهد نیستم. بلکه مرید خرقه دردی کشان خوشخویم؛ همان خرقه ای که این آزادمنشان، در عین بی چیزی، به پاکبازی تمام، گرو باده می نهند و باز، دامن خوشخویی را از کف نمی دهند.
در این مقاله، زیبایى شناسی دینی غزلیات حافظ مورد مطالعه و ارزیابى قرارگرفته است. سؤالات تحقیقی این مقاله در قالب جمله هاى اثباتى زیر قابل دسته بندى مى باشند: ا- زیبایى شناسی دینى حافظ از "نوع " نگاه او به جهان نشأت مى گیرد. 2- زیبایى شناسى دینى حافظ مهمترین عامل سازگارى او با محیط است. 3- قرآن، حدیث و سیرهء معصومین از منابع سرشار در تبیین زیبایى شناسى دینى هستند. 4- مرکز ثقل زیبایى شناسی دینى حافظ، "عشق " است. 5- زیبایى شناسی دینی حافظ کمال گرا است. 6- عشق در عین وحدت، آثار، مراتب و جلوات متکثر دارد. 7- ایمان و انتظار, ارکان سازگارى حافظ را تشکیل مى دهند. و... در این مقاله براى اثبالت هریک از فرضیه هاى مربوط به مرضوع، حسب مورد از آیات و روایات و مستندات شعرى، به صورت شواهد امثال، استفاده شده است. تحقیق در این مقاله از نوع تحقیق متن محرر است, و عوامل دخیل خارج از متن، یعنى تاریخ، علوم متداول زمان حافظ و... عوامل فرعى، ارزیابى شده اند. به عبارت دیگر به جاى آنکه از تاریخ به حافظ نگاه کنیم از حافظ به تاریخ نگاه کردیم. زیرا, زبان تاریخ, زبان مستقیم است و شعر، زبانی غیر مستقیم. زبانی مستقیم، ابزار گرد آورى اطلاعات است و زبان شعر، ابزار آفرینش اطلا عات. زبان غیر مستقیم، ظرفیت گسترده ترى براى بیان حقایق دارد.
«نقش بر آب زدن» از تعابیر حیرت انگیز شعر حافظ است و با سابقه ای که در زبان شاعران و شعر فارسی دارد و روح تازه ای که هنر حافظ ساحرانه در آن دمیده است، دیدنی و خواندنی است، به خصوص که در بیشتر آنچه در این باب نوشته اند، کمتر به بعضی از جوانب آن توجه شده است. نگارنده با طرح دیگر باره آن، امید دارد که دریافت بعضی از زیبایی های سخن خواجه را آسان تر کرده باشد. بدیهی است که در تاکید مقصود خویش و رفع بعضی سوءفهم ها از عرضه شواهد متعدد ناگزیر بوده است.