فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دشواری و ضرورت تألیف
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان اتکا به عامل فرامتنی «جهت ترجمه»: موردپژوهی ترجمه های رمان صدسال تنهایی نوشتة گابریل گارسیا مارکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژنت (1997) یکی از صاحب نظران ادبی است که نظریه ای مبتنی بر نقش عوامل فرامتنی را ارائه کرده است. در این مقاله، براساس نظریة وی به بررسی نقش عوامل فرامتنی در ترجمه مانند جهت مستقیم و غیرمستقیم و چگونگی درج آن روی جلد آثار ترجمه شده خواهیم پرداخت. پس از اشاره به دیدگاه های مختلف دربارة ترجمة غیرمستقیم، موردپژوهی ترجمه های فارسی رمان مشهور صدسال تنهایی اثر مارکز (1967) ارائه خواهد شد و دقت ترجمه ها را که حاصل جهت مستقیم و غیرمستقیم هستند، باهم مقایسه خواهیم کرد. در این مقاله بررسی دو ترجمه از متن اصلی (اسپانیایی)، سه ترجمه از زبان میانجی صورت می گیرد. دو ترجمه از زبان میانجی انگلیسی و یک ترجمه از زبان میانجی ایتالیایی ترجمه شده است. معادل گذاری متفاوت و حذف یا اضافه که ازجمله عوامل تأثیرگذار در کیفیت ترجمه هستند، مطالعه می شوند. نتایج نشان می دهد در ارزیابی دقت در ترجمه، معیار جهت ترجمه کافی نیست؛ بلکه معیار دانش و مهارت مترجم نسبت به آن در اولویت قرار دارد. همچنین، دقت در انتخاب زبان میانجی عاملی است که بر کارآمدی ترجمه، از جهت غیرمستقیم تأثیر بسزایی دارد.
ترجمه - دو نامه درباره ی ترجمه ی یک کتاب
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان فرانسه: بررسی ترجمه ی رمان « آن تابستان» اثر «ورونیک اولمی» بر اساس گرایش های «آنتوان برمن» (Les tendances d’Antoine Berman appliquées à la traduction du roman Cet été-là de Véronique Olmi)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ترجمه ی رمان آن تابستاناثرورونیک اولمیمورد مطالعه قرار گرفته است؛ در واقع این مقاله به بررسی تفاوت های میان دو زبان می پردازد، تفاوت هایی که نمی توان از آن ها اجتناب کرد. تفاوت میان زبان مبدأ و زبان مقصد. نظریه های ترجمه شناختی ""آنتوان برمن""، در کتاب نقدی بر ترجمه ی دان ژان و گرایش های تخریبی وی در کتاب مهمان خانه، منابع اصلی این تحقیق هستند و بخش عمده ای از مطالعات حاضر بر اساس گرایش های تخریبی برمن و زیرمجموعه های آن صورت گرفته است.
بررسی ترجمه ی این کتاب نشان می دهد که گرایش های عقلایی سازی، شفاف سازی، اطنابو تفاخرگرایی بیش از دیگر گرایش ها به چشم می خورد و این بیانگر فاصله ی بین دو زبان است و درست همین شکاف میان زبان مبدأ و مقصد، متن ترجمه را از متن اصلی، متفاوت می گرداند. در نتیجه، هر چه تفاوت زبان مبدا از زبان مقصد بیشتر باشد، به همان نسبت، ترجمه ها متفاوت تر خواهد بود.
اتللو (سه ترجمه)
کلک نقد کتاب: درباره ترجمه اوستا
حوزههای تخصصی:
جمهوری ادبیات جهان، ترجمه و استعمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد مباحث نظری درباره ادبیات جهان در یکی دو دهه اخیر حاصل واکنش به محدودیتهای رشته ادبیات تطبیقی و تلاش برای بازتعریف اصول نقد ادبی در قالب ادبیات جهان است. یک هدف ادبیات جهان، توسعه روشهایی علمی است که برای مطالعه ادبیات های غیرغربی در نقد ادبی و، در نتیجه، نگارش تاریخ ادبیات جهان کافی باشد. با ترجمه جمهوری جهانی ادبیات اثر پاسکال کازانووا، بخشی از این مباحث اخیراً به زبان فارسی هم راه پیدا کرده است. در این مقاله پس از معرفی مختصر چهارچوب نظری ادبیات جهان، در مورد سه محور اساسی طرح کازانووا (مدل جمهوری، مرکزیت شهر پاریس، و ایدئولوژی ملت-دولت) بحث خواهم کرد. ضمن پرسش در مورد پیش فرض های کتاب اضافه خواهم کرد که چرا تاریخ ادبیات فارسی در قالب چنین تعاریفی نمی گنجد و چرا پذیرش این روایت از تاریخ ادبیات جهان، تغییرات معرفت شناسانه ای را ضروری می کند که نتیجه منطقی آن حذف بخش اعظم تاریخ ادبیات فارسی از تاریخ ادبیات جهان است. بعد در همین ارتباط به ترجمه خواهم پرداخت و در مورد روابط قدرت و استعمار نهفته در آن اشاره خواهم داشت.
گفتار در ترجمه پذیری شعر
حوزههای تخصصی:
واکاوی چالش های ترجمة ادبی: بررسی تحلیلی نوع متن، اجزای متن و چالش خواننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمة متن ادبی، سخت ترین نوع ترجمه است و با چالش های ویژه ای روبه روست که باعث دشواری بیش از پیش ترجمه می شود. این نوع از ترجمه، نیازمند بحث های نظری است تا راهکارهایی برای ترجمة بهتر و توفیق بیشتر مترجمان ارائه دهد. در این راستا، پژوهش پیش رو بر آن است تا با روشی توصیفی تحلیلی به ویژگی های این نوع متون و چالش هایی بپردازد که مترجم در ترجمه با آن ها سروکار دارد. از رهگذر این بررسی مشخص شد که هر مترجم ادبی با سه چالش کلّی و بنیادین روبه رو است که عبارتند از: «چالش نوع متن»، «چالش خواننده»، «چالش اجزای متن». از این میان، چالش اجزای متن را می توان به «چالش الفاظ»، «چالش اصطلاحات و تعابیر اصطلاحی»، «چالش ساختار جمله و ترکیب» و... تقسیم کرد. از این رو، مترجم باید به این چالش ها و راه های برون رفت از آن ها توجه داشته باشد تا در ترجمة خود گرفتار به کارگیری الفاظ ناشناخته و غریب و نیز ساختارهای نامأنوس نشود که منجر به تضعیف سطح ترجمه و کاهش میزان اثرگذاری آن گردد. از جمله راهکارهایی که برای زدودن آن چالش ها ارائه شد، گردآوری همة معانی در چارچوب بافت های متعدد، مراجعه به پژوهش های جدیدی که در حوزة اصطلاحات جدید صورت می گیرد، توسعه بخشی مفهوم ضمنی و... می باشد.
«تصریح ضمایر جنسیّتی» در ترجمة محمّدرضا مرعشی پور از رمان «راه» نجیب محفوظ
حوزههای تخصصی:
تفاوت ساختار زبان متن با زبان ترجمه یکی از مشکلات مترجم به شمار می رود. تفاوت ساختاری در ضمایر جنسیّتی Gender-specific pronoun)) در زبان فارسی و عربی چنان مایة ابهام است که مترجم ناچار می شود توضیح اضافی دهد. این رفتار مترجم «تصریح» (Explication) نام دارد. در واقع، مترجم اطّلاعاتی را که در متن اصلی نیست، در ترجمة خود می آورد تا معنای متن را روشن تر سازد. این پژوهش در پی آن است که با روش تحلیل کمّی و کیفی محتوا، کارکرد تصریح را در برگردان ضمایر جنسیّتی (مذکّر و مؤنّث) در ترجمة محمدرضا مرعشی پور از رمان «راه» نجیب محفوظ بررسی کند و نقش آن را در پیشگیری از بروز ابهام در ترجمة این دسته از ضمایر نشان دهد. یافتة این پژوهش بیانگر آن است که گستردگی کاربرد راهکار تصریح در رفع ابهام از ضمایر جنسیّتی، ویژگی سبکی ترجمة مرعشی پور در این اثر به شمار می رود.
رستاخیز ادبی ایران
منبع:
گوهر مهر ۱۳۵۲ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
نگاهی به ترجمة داستان نمادین «خمارة القط الأسود»
حوزههای تخصصی:
نجیب محفوظ (1911 – 2006) یکی از بزرگ ترین نویسندگان جهان عرب، تنها مسلمان برندة نوبل ادبی (1988) است. رمان، داستان کوتاه، اتوبیوگرافی و سناریو از حوزه های نگارش محفوظ به شمار می آیند. داستان کوتاه «خمارة القط الأسود» از کارهای ارزشمند نجیب محفوظ است که می توان آن را برشی از برهه های تاریخی زادگاه نویسنده (مصر) دانست. خوانندة این داستان، حتی اگر با وضعیت آن زمان و سامان آشنا نباشد، باز هم از خواندن یک داستان جذاب لذت می برد و آن را که با تاریخ معاصر مصر آشنایی باشد، تلنگر این نماد های باستانی به تأمل وامی دارد و البته این نمادپردازی کار را بر هر مترجمی سخت می کند. در این جستار، ترجمة «محمدرضا مرعشی پور» از این داستان مورد ارزیابی قرار گرفته، پیش از آن به جایگاه نماد و نمادهای به کار رفته در داستان «میکدة گربة سیاه» اشاره شده است، تا کلیدی باشد برای حل مشکلات ترجمة داستان های رمزآلود. ترجمة نادرست عبارت ها و جمله ها، به کارگیری واژگان نامأنوس، ابهام برخی از سطور ترجمه، عدم عنایت به ترجمة دقیق شعر و ناآشنایی با فرهنگ و زبان عامیانة مردم امروز مصر، از کاستی های ترجمة این داستان نمادین است.
بررسی کارایی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد از دیدگاه خوانندگان (مطالعة موردی: ترجمه های رمان هزار خورشید تابان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته، دربارة ساختار و معنا اختلاف نظر میان مترجمان و صاحب نظران ترجمه بوده است. عده ای معتقد هستند ابتدا، سبک و سپس، مفهوم نویسنده در درجة اول اهمیت قرار دارند؛ بنابراین، ترجمة ساختار را مقدم بر مفهوم می دانند و روش ترجمة تحت اللفظی را انتخاب می کنند. برخی نیز انتقال مفهوم را در اولویت قرار می دهند و به سبک اهمیت نمی دهند؛ درنتیجه، ترجمة آزاد را برمی گزینند. این پژوهش تلاشی است برای بررسی دو ترجمه، از دیدگاه خوانندگان که برای ارزیابی کارآمدی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد انجام شده است. متن موردارزیابی در این تحقیق، بخشی از رمان Thousand Splendid Suns A، اثر خالد حسینی است که به همراه دو ترجمه از مهدی غبرایی و نفیسه معتکف ارائه شده است. مقایسه ازطریق پرسش نامه و گروهی شامل سی نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشتة مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه بیرجند انجام شد. پس از بررسی و تحلیل داده ها، نتایج حاصل نشان داد که باوجود سوگیری های فراوان به ترجمة تحت اللفظی به عنوان روشی نامناسب برای ترجمه، از دید خوانندگان، این روش توانست علاوه بر حفظ سبک نویسنده، مفهوم را نیز به خوبی انتقال دهد؛ البته رساندن مفهوم همیشه در اولویت است؛ اما کاربرد روشی که بتواند سبک و نیز مفهوم را انتقال دهد، از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.
تحلیل مقوله های نسبیت زبانی در عربی نسبت به فارسی و تأثیر آن بر ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رابطة زبان و تفکر، هنوز هم سخن از فرضیة نسبیت زبانی می تواند بحث برانگیز باشد. این فرضیه که بیشتر به نام ادوارد ساپیر و لی وورف شناخته می شود، بر کیفیت تأثیر زبان بر تفکر استوار است. در نوع افراطی آن، این «زبان» است که تعیین کننده و جهت دهندة اندیشه است و در نوع خفیف آن، زبان در بخش هایی از تفکر اثر می گذارد. مبنای فرضیه این است که گویشوران هر زبان از دریچة زبان خود با جهان مواجه می شوند و آن را ادراک می کنند. لذا تفاوت های زبانی بعضاً منجر به تفاوت در جهان بینی نیز می شود. طبیعتاً ترجمه نیز که انتقال داده ها از زبانی به زبان دیگر است، از چنین نسبیتی متأثر خواهد بود. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی به دنبال مقوله بندی نسبیت های متمایز در زبان عربی و تأثیر آن بر ترجمة متون عربی، به ویژه متون کهن به فارسی است. به نظر می رسد که بر اساس خاستگاه متمایز عربی از فارسی و ابعاد متفاوت فرهنگی پیش از اسلام، بتوان مقوله هایی از نسبیت را در نوع خفیف ملاحظه کرد که فهم و ترجمة متون عربی را با چالش های خاصی مواجه سازد. سؤال مبنایی این پژوهش، تبیین مقوله های دستوری و قاموسی نسبیت و چگونگی تأثیر آن بر ترجمه از عربی خواهد بود و سرانجام بدین نتیجه می رسیم که مقوله های زمان، عدد و جنسیت در افعال، برخی ساخت های صرفی، رنگ، توصیفات و اعمال و نیز برخی پدیده های طبیعی از جمله مواردی هستند که نشان می دهند زبان عربی خصوصاً در دوره های اولیه آن، به مراتب جزئی نگرتر از فارسی است و به عبارت دیگر، جهان خارج را با برش های بیشتری تقطیع می کند و توجه خاص مترجمان را در این زمینه می طلبد.