فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳٬۰۶۶ مورد.
پژوهش: عنصر زنانگی در آثار استاین؟
حوزههای تخصصی:
نقد فصل: همتی بلند، گامی فردی (2) سه نقد از سه دیدگاه بر مجموعه «از سرزمین نور» داستان زندگی پیامبر
رهاوردهای نظریه ی تمرکززدایی برای ایدئولوژیهای جنسیتی: مطالعه ی موردی افسانه ی ""لجباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی رهاوردهای نظریه ی تمرکززدایی (نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی) برای ایدئولوژیهای جنسیتی در افسانه ی ""لجباز""، از مجموعه قصه های صبحی است و از این رو به پرسشهای سه گانه ی زیر پاسخ دهد:
1- کارکرد(های) این مکانیزم شناختی برای ایدئولوژیهای جنسیتی چیست؟
2- در پرتو فرآیند شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، ""شناخت عاطفه"" ی شخصیت برای دستیابی به هدف، با ایدئولوژیهای جنسیتی ، چگونه برهمکنشی دارند و و ویژگیهای جایگاه سوژی برآمده از این برهمکنشها چگونه است؟
3- در پرتو این مکانیزم شناختی، همدلی خواننده با افسانه چگونه است؟
این پژوهش نشان داد، مکانیزم شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، همزمان، منجر به القا و لغو ایدئولوژیها و خوانش انتقادی می شود. همچنین در پرتو این رویکرد، شناخت و عاطفه درهم تنیده و به گونه ای یگانه هستند و برهمکنش ""شناخت-عاطفه"" و ایدئولوژی به این صورت است که شناخت دقیق از مبانی انگیزشی زیربنایی ایدئولوژیهای جنسیتی، عاطفه ی متناسب با موقیعت را فرامی خواند و تمرکززدایی توامان این دو در مقام یک کل، با تغییر در رفتار به دستکاری ایدئولوژی و در نتیجه دستیابی به هدف می انجامد و سرانجام در پرتو این فرآیند شناختی، خواننده ی ثابت و ازپیش تعیین شده ای وجود ندارد بلکه خواننده ای در نوسان و جاری ساخته می شود که در یک بازی پیوسته میان ساختن و ساخت زداییِ همدلی با روایت در نوسان است. با به مرکزآوردن این نظریه، متن، نویسنده و خواننده یگانه می شوند و بدین شکل مبنای تازه ای برای درک لذت بخشی متن های ادبی کودک فراهم می آید.
جهانی متنوع: (نگاهی به آثار هانس کریستیان آندرسن)
حوزههای تخصصی:
طراحی داخلی فضاهای کتابخانه های کودکان و نوجوانان با نگاهی به تجربه کتابخانه عمومی فونیکس در آمریکا
تحلیل محتوایی بیست سال بازنویسی مثنوی برای کودکان و نوجوانان (1369- 1389)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه داستان های بازنویسی شده از مثنوی برای کودکان و نوجوانان در سال های 1369 تا 1389 و شناسایی مشکلات آنها با توجه به معیارهای بازنویسی صورت گرفته است.
روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل محتواست. نمونه آماری شامل 63 داستان مثنوی است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی نظام مند از بین 160 داستان انتخاب شده است. برای گردآوری داده های پژوهش از سیاهه ای استفاده شده که نویسنده آن را طراحی کرده است. تشویق نکردن مخاطب به شناخت مثنوی، تقویت نکردن حس کنجکاوی در پیگیری داستان، تعیین نکردن موقعیّت داستان بازنویسی در مثنوی، بی توجهی به مضامین اصلی قصّه ها در بافت مثنوی، استفاده نکردن از ابیات مثنوی در داستان، رعایت نکردن اصول و قواعد دستوری، املایی، رسم الخطی و اصول مهم ساده نویسی، همچنین کاربرد واژه ها و اصطلاحات دشوار متون کهن بدون شرح و توضیح، استفاده از تصاویر غیرجذاب، ضعف در طراحی و بی بهره بودن تصاویر از ارزش هنری، نداشتن صفحه ویژه معرفی مثنوی، نداشتن واژه نامه در مواردی که لازم است و طرح جلد و صفحه آرایی نامناسب در برخی کتاب ها، از مهم ترین مشکلات بازنویسی ها از نظر کیفیت محتوا، ساخت و پرداخت، زبان، تصویر و شیوه ارائه است.
اشیا، خرت و پرتهای گرامی فراموش شده (یادداشتی درباره نقش و کارکرد اشیاء در داستان)
حوزههای تخصصی:
احوال شاعران ایران
منبع:
مهرسال دوم ۱۳۱۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
پایان نامه: روابط فرهنگی بین الملل و ادبیات کودکان
حوزههای تخصصی:
ادبیات کودک و نوجوان باسک
حوزههای تخصصی:
یک روایت، چند صدا: بررسی شیوه های گفت وگومندی و چندصدایی در رمان لالایی برای دختر مرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رمان لالایی برای دختر مرده اثر حمیدرضا شاه آبادی از نظر گفت-وگومندی و چندصدایی، با توجه به نظریه ی رمان میخاییل بختین است. پژوهشگر کوشیده است با تحلیل محتوا به شیوه ی تأملی و در پیش گرفتن رویکردی توصیفی-تفسیری، شیوه ها و عناصری که این اثر را گفتگومند و چندصدا می سازد بیابد. بختین رمان را گونه ای ادبی با ویژگی چندصدایی، متوجه دگربودگی و نقطه ی مقابل قطعیت پذیری می داند. او معتقد است صداهای مختلف موجود در گفتمان رمان، که ارزش ها و گرایش های مختلفی را با خود دارند، و از این جهت آشتی ناپذیر هستند، مانع از گره گشایی نهایی می شوند و پایانی باز را در رمان باعث می شوند. وجود حلقه ی راویان، تغییر زمان -مکان، پرداختن به دختران از سوی مولف مرد، پایان باز، پیش کشیدن موضوع های اجتماعی که کمتر بدان پرداخته شده و مکان رخ دادن حوادث، که درحاشیه ی شهر قراردارد، از جمله مواردی است که لالایی برای دختر مرده را گفت وگومند، چندصدایی و متوجه دگربودگی ساخته است. از طرفی شیوه ی ناخطی و تمرکززدای روایت و تغییر چندباره ی راوی ، در کنار ساختار نه چندان پیچیده ی این رمان باعث تمرکززدایی و رشد ذهنی مخاطب نوجوان می شود. از این جهت لالایی برای دختر مرده را می توان نمونه ی مناسبی از رمان نوجوان و تجربه ای متفاوت دانست که می تواند زمینه ساز ارتقای حس زیبایی شناسی مخاطب شود و آمادگی او را برای متن هایی با ساختار پیچیده تر فراهم سازد.