ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۴۶۰ مورد.
۵۰۸.

نگاهی تازه به معنی چند بیت از شاهنامه فردوسی (داستان رستم و اسفندیار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رستم و اسفندیار برزین بخفت سر بر گراییدن پی اخترت نرم باد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۰۸ تعداد دانلود : ۳۰۹۰
این مقاله به بحث و بررسی شرح و معنی چند بیت از داستان رستم و اسفندیار اختصاص دارد. بدین صورت که نگارنده در آغاز طرح مساله کرده و بیت یا ابیاتی که در معنی آنها دشواری و در نتیجه، اختلاف نظر وجود داشته است، نقل کرده و سپس توضیحات و معانی آنها را از کتابهایی که به وسیله دکتر اسلامی ندوشن، دکتر انوری و دکتر شعار، دکتر رستگار فسایی، دکتر جوینی، دکتر شمیسا و دکتر نظری و مقیمی نوشته شده نقل کرده است. نویسنده پس از نقل توضیح و معنی بیتها از آثار هر کدام از نویسندگان بالا، اشکال یا نقص احتمالی آنها را مطرح کرده و در نهایت معنی تازه یا کاملتر بیتها را نوشته است.
۵۰۹.

کندرو یا کندرو؟ تحقیقی پیرامون یک نام خاص در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶۲ تعداد دانلود : ۱۸۸۵
در شاهنامه فردوسی، ضمن گزارشی که در باره فرجام پادشاهی ضحاک آمده است، از یک شخصیت اسطوره ای به نام کندرو یاد می شود که، به روایت فردوسی، پیشکار ضحاک بوده و در غیاب او اداره امور کشور را بر عهده داشته است: چو کشور ز ضحاک بودی تهی یکی مایه ور بد بسان رهی که او داشتی گنج و تخت و سرای شگفتی به دل سوزگی کدخدای ورا کندرو خواندندی به نام به کندی زدی پیش بیداد گام )شاهنامه (1)، ج 1، ص 78، ابیات (369-367 بیت سوم از ابیات بالا به ظاهر نشان می دهد که فردوسی این نام را کندرو خوانده و با آن تفنن شاعرانه کرده است. پژوهشگران و مصححان شاهنامه نیز، بدون توجه به گونه کهن تر نام این موجود افسانه ای در متون باستانی، تصور کرده اند که تلفظ آن به هنگام تدوین شاهنامه به ضم کاف بوده یا حداقل فردوسی چنین قرایتی را در نظر داشته است (JUSTi 1895, rep. 1963, p. 166; Wolff 1935, p. 666?). اما شواهد و قراینی در دست است که نشان می دهد این نظر صایب نیست. فردوسی در موارد دیگری نیز با پاره ای از اسامی خاص به این گونه تفنن ادبی پرداخته، که از آن جمله است در مورد نام سهراب: چو خندان شد و چهره شاداب کرد ورا نام تهمینه سهراب کرد )شاهنامه (1)، جد 2، ص 125، بیت (98 و در مورد نام رستم در آنجا که سخن از زاده شدن اوست و بیان رهایی رودابه از درد و رنج زایمان: بگفتا برستم غم آمد به سر نهادند رستمش نام پسر )همان (1)، ج 1، ص 268، بیت (1483
۵۱۴.

نگاهی دیگر به افسانه زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهریمن زابل زال رودابه سام

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۲۰۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۸۵
قصه زال و رودابه در بستری از تقابل دوگانهBinaryopposition جریان دارد. تقابل بین زابلستان به محوریت زال، و کابل به محوریت مهراب. زال و زابل در پرتو فره ایزدی و گزاره های اهورا مزدایی معنا می شوند و مهراب و کابل با گزاره های اهریمنی. زیرا مهراب از تبار ضحاک ماردوش است. عناصر داستان اعم از اشخاص و حوادث در جریانی از تقابل دوگانه حرکت می کنند. اجزاء این تقابل دو گانه، گاه با هم در تعاملinteraction هستند و گاه در تضادparardox، یعنی زیر ساخت واحد دارند و رو ساخت متکثر. اشخاص محوری داستان عبارتند از سام، منوچهر، زال، رودابه، سهراب، سیمرغ(شخصیت فراتاریخی) و حوادث محوری عبارتند از: تولد زال، پرورش زال، طردِ زال از سوی سام. مجموعه اشخاص و حوادث، هر یک به فراخور موقعیت کار کردی و هویت ذاتی خود ساختار افسانه زال و رودابه را می سازند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان