دکتر محمد اقبال لاهوری، چهره ای برجسته، در پایان قرن نوزدهم تا نیمه اول قرن بیستم است. او با منش جستجوگر خود، زبان فارسی را به عنوان رساترین پیام رسان شرق برگزید. و شرق شناسی غرب تبار، همچون رینولدنیکلسن، در زمان زندگی اقبال لاهوری، اثر ارزشمندی چون اسرار خودی را ، به زبان انگلیسی، ترجمه و تفسیر کرد. شناسایی بن مایه های اندیشه ورزی اقبال، در آغازین و فربه ترین اثر فلسفی، سیاسی و اجتماعی او، یعنی اسرار زائد خودی، از هدف های انجام این پژوهش است...
یکی از خصوصیات روح آدمی اندیشیدن درباره مرگ است. انسان از مرگ می ترسد و در جستجوی راه های غلبه بر آن است. حتی گفته شده است که پیدا آمدن جاودانان اساطیر ـ ایرانی و غیر ایرانی ـ نتیجه ترس از مرگ است. ظهور جادوگران و کاهنان و غیب گویان و فال بینان در پاسخ به این نیاز بوده است. و نیز می توان گفت که ساده ترین واکنش در برابر مرگ توسل به تعویذ و حرز و تمیمه است. این مقاله بر آن است که از انواع تعویذها در شعر خاقانی، به ویژه در اشعاری که خاقانی در رثای فرزند بیست ساله اش سروده است، سخن بگوید و چندی و چونی تعویذها را مطرح کند.