یعقوب بن عثمان غزنوی چرخی از مردم خراسان و از عارفان سده های هشتم و نهم هجری است . در کارنامه این عارف نقشبندی ، تفسیری فارسی به چشم می خورد که همواره مورد توجه مردم شبه قاره هندوستان ، افغانستان و آسیای میانه بوده است . شاهد این توجه دستوشته های متعددی از این تفسیر است که تا کنون در کتابخانه های این کشورها باقی مانده و برخی از آنها نیز در فهرست های نسخ خطی شناسانده شده اند . علاوه بر دستنوشته های موجود ، این تفسیر چند بار از جمله در کابل ، بمبئی و لاهور با چاپ سنگی انتشار یافته ، اما تا کنون مقابله و تصحیح انتقادی نشده است ...
بسیاری از شاعران، بیآنکه خود متوجه باشند، حادثة شعری را به روایت شعری بدل میکنند. آنان تفاوت میان گزارش و تعبیر را در شعر نمیدانند. تنها برخی از شاعران بزرگ ایران، به ویژه شاعران عارف، این مقولــه را ادراک کرده اند. هنگامی که شاعری زندگی را توصیف میکند، نمیتواند آنچه را که احساس کرده است، به مخاطبش القا کند. درحقیقت، مخاطب نمیتواند در طیف عاطفة او قرار گیرد. مخاطب، تنها بخشی از ادراکات او را به صورت گزارشی ناقص درمییابد که شاعر اصرار دارد با توصیف های اغراق آمیز آن را در روان مخاطب بنشاند. توصیف، حالت آینه بودن شعر را کـه عین القضات همدانی و رولان بارت (1368: 39) بدان اشاره کرده اند، ازمیان میبرد؛ اما تعبیر در شعر و اصولاً هنر، آن حالت آینه بودن و ابهام را به آن میدهد و آن را برای تمامی مخاطبان قابل ردیابی و ادراک میسازد.