فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱٬۷۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
موردکاوی: آقای رئیس فکر می کنم کسی اطلاعات مشتریانمان را به سرقت برده است
حوزههای تخصصی:
روابط عمومی و بازاریابی
دسته بندی مخاطبین در برنامه های ارتقاء سلامت محیط کار؛ استفاده از مفاهیم بازاریابی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
بیش از سه دهه است که استفاده ازاصول و فنون بازاریابی تجاری برای انتقال عقاید، نگرش ها و رفتارها به جامعه مورد توجه دست اندر کاران حوزه های مختلف علوم اجتماعی از جمله فعالان عرصه سلامت قرارگرفته است و از آن با عنوان ""بازاریابی اجتماعی"" نام برده می شود. بازاریابی اجتماعی فرآیندی است که با طراحی، اجرا و کنترل برنامه ها در جستجوی افزایش قابلیت پذیرش یک ایده یا عمل اجتماعی در یک گروه مخاطب خاص است. در این فرایند منظم و برنامه ریزی شده با محور قرار دادن مشتری و خواسته ها و نیازهای او و بکار بردن اصول و تکنیک های بازاریابی تجاری، گروه مخاطب برای انجام یک رفتار ویا توجه به یک ایده خاص ترغیب می شوند.
بازاریابی اجتماعی را در کنار آموزش و قانون سه راهکار عمده تغییررفتار به شمار می آورند. طراحی و اجرای برنامه های اثربخش ارتقای سلامت در محیط کار که به عنوان یکی از موقعیت های مهم آموزش سلامت رسمی (در کنار موقعیت های مدارس، مراکز ارائه خدمات سلامت و مکان های عمومی) می تواند در ارتقای سلامت جامعه نقش موثری ایفا نماید. در بازاریابی اجتماعی، پژوهش تکوینی شامل تحلیل مخاطب، تحلیل بازار و تحلیل کانال اساس تولید مواد و مداخلات آموزشی- اطلاع رسانی را تشکیل می دهد وبرنامه ریزی بر مبنای نتایج این پژوهش، می تواند به اصلاح رفتار مخاطبین منجر گردد. یکی از اجزای کلیدی در تحلیل مخاطب، دسته بندی آنها برای تعیین استراتژی خاص برای هر گروه است. در این مقاله به بیان نحوه این دسته بندی، به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی مدل بازاریابی اجتماعی، پرداخته شده است و انتظار می رود فعالان حوزه ارتقای سلامت محیط کار، با استفاده از این راهکار به میزان اثربخشی برنامه های خود بیفزایند
تقسیم بازار با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی مطالعه موردی: فرآوردههای گوشتی (سوسیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تقسیم بازار با شبکههای عصبی مصنوعی، سابقه طولانی در دنیا ندارد. به طور عمده، این روش در دنیا، از چندین سال پیش در مدیریت گردشگری به صورت گسترده آغاز گردید و پس از آن به سایر حوزههای بازاریابی نیز سرایت کرد. امروزه این روش در کنار روشهای آماری از شایعترین شیوههای تقسیمبندی مشتریان بوده و روزبهروز در حال گسترش است.
در این تحقیق به دلیل ضرورت شناخت مشتریان هدف برای یک شرکت تولیدکننده فرآوردههای گوشتی، نیاز به استفاده از روشی مؤثر برای بخشبندی مشتریان احساس گردید و در نهایت روش تحلیل خوشهای با شبکههای عصبی خودسازماندهنده ، که به خوشهبندی مشتریان اختصاص داشته و نمونههای زیادی از کاربرد آن در دنیا تجربه گردیدهاست، انتخاب و مورد استفاده قرار گرفت.
برای انجام تحقیق، در ابتدا معیارهای مفید در بخشبندی مشتریان مشخص شده و بر اساس آن پرسشنامهای طراحی گردیدهاست. پس از جمعآوری پرسشنامهها و اخذ اطلاعات، با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی، مشتریان خوشهبندی گردیدند و در نهایت نتایج به دستآمده مورد تبیین و تحلیل قرار گرفتهاست.
همچنین مقایسه روششبکههای عصبی برای خوشهبندی با روشهای کلاسیک خوشهبندی مشتریان با استفاده از روش آماری K-means انجام شده است."
برنامه ریزی و تصمیم گیری برای تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی استراتژی های بازاریابی در بازارهای الکترونیکی مورد مطالعه: شرکت های تولیدی برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت تبلیغات موثر
تعیین جایگاه رقابتی محصول با استفاده از مدل های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رقابتی شدن عرصه کسب وکار، شناخت سلسله نیازهای مصرف کننده و برآوردن آن ها به گونه ای دقیق و همچنین آگاهی از موقعیت شرکت در عرصه رقابت، حیاتی ترین معیار برای بقای شرکت ها در بازار رقابتی قلمداد می شود. از این رو در پژوهش حاضر، به شناسایی معیارهای مؤثر بر خلق جایگاه رقابتی محصول در ذهن مشتری و همچنین تعیین موقعیت رقابتی یک شرکت تولیدی (اسامی واقعی شرکت تحت مطالعه و شرکتهای رقیب در گزارش تحقیق موجود است) نسبت به رقبای اصلی آن بر اساس معیارهای حاصل پرداخته شده است. برای انجام فرایند تعیین معیار و اولویت بندی معیارها، از روش فرایندتحلیل سلسله مراتبی (AHP) و برای مشخص سازی جایگاه رقابتی شرکت تحت مطالعه، از مدل اصلاح شده کوک و سیفرد (مدلی از گروه مدل های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه MADM با 19 گام اجرایی) کمک گرفته شده است.
بازاریابی خدمات
حوزههای تخصصی:
میز مطالعاتی رقبا و مشتریان (گردآوری اطلاعات رقابتی)
حوزههای تخصصی:
هنر طراحی بازارها
حوزههای تخصصی:
مشتریان خود را راحت کنید
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررس عوامل موثر بر جذب مشتریان اینترنتی و همچنین عوامل تاثیرگذار بر ایجاد وفاداری در مشتریان اینترنتی می پردازد. با توجه به امکان خرید و فروش محصولات از طریق اینترنت، باید روش های جذب و افزایش وفاداری مشتریان اینترنتی را شناخت. مطالعه حاضر به بررسی نقش کیفیت، رضایت و اعتماد در ایجاد وفاداری در مشتریان اینترنتی می پردازد. همچنین طبقه بندی سطوح مهارت کاربران ....
یک مدیریت: یک بازاریابی
حوزههای تخصصی:
مسیر رضایتمندی مشتری در بانکهای تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت بخش خدمات در اقتصاد کشورها باعث شده است که در طی چند سال گذشته به اثربخشی ارائه خدمات به مشتری توجه بیشتری شود. ارائه خدمات با کیفیت به مشتری موجب رضایتمندی و موفقیت سازمان میشود. رضایت و عدم رضایت مشتری بر میزان سودآوری تأثیر مستقیم دارد، لذا بانکها مسیر رضایتمندی مشتری را شناسایی کرده تا در این راستا استراتژی خدماتی خود را تدوین کنند. در این مقاله با بررسی نظریهها و نتایج تحقیقات انجام شده یک مدل مفهومی ارائه شده است که این مدل بهصورت تجربی آزمون شد. در این مدل آمده است که یک مشتری ارزیابی کلی خود از یک خدمت را براساس رفتار کارکنان (عدالت در مقابل) نتیجه کار (عدالت توزیعی) و فرایند کار (عدالت رویهای) انجام میدهد. در این صورت مؤلفههای سهگانه عدالت بر میزان رضایت مشتری مؤثر میباشند. آگاهی از این ارزیابی از طریق گرفتن بازخور از مشتری صورت میگیرد که نوعی خود ارزیابی مستمر است. گرفتن بازخور موجب میشود که بانکها براساس انتظارات مشتری در خدمات بهبود ایجاد کنند که در نهایت رضایت مشتری را افزایش میدهد، از طرفی مشارکت دادن مشتریان در تصمیمگیریها نیز بر رضایت مشتری مؤثر است. کارکنان ارائهکننده خدمات در عدالت کلی در سازمان و گرفتن بازخور از مشتریان نقش اصلی را دارند، چونکه آنها در تماس مستقیم با مشتری میباشند. حمایت سازمانی ادراک شده بهوسیله کارکنان در ایفای این نقش محوری بسیار مؤثر است، زیرا بین حمایت سازمانی ادراک شده و عملکرد شغلی، تلاش کارکنان و نوآوری آنان همبستگی مثبت وجود دارد. علاقه مشتری به کارکنان ارائه کننده خدمات و مشابهت ادراک شده از کارکنان سرویسدهنده نیز بر رضایت مشتری مؤثر است، چون مشتریان برای ارزیابی خود از کارکنان، اطلاعات عملکردی مثبت را در نظر میگیرند و اطلاعات بیشتری در اختیار آنان قرار میدهند که این عوامل نیز سطح رضایتمندی را افزایش میدهد.
مقدمه ای بر بازاریابی اجتماعی در حوزه اصلاح رفتار سلامت
حوزههای تخصصی:
در سال 1952 اندیشمندی به نام"" وایبه"" یک سئوال انقلابی مطرح کرد که پاسخ به آن سال ها بعد به پایه گذاری""بازاریابی اجتماعی""منجر شد. او پرسید:""چرا ما نمی توانیم برادری را هم مثل صابون به مردم بفروشیم؟!"" او با بررسی چهار بسیج همگانی نتیجه گرفت که: ""با کمک فنون بازاریابی می توان یک موضوع اجتماعی را به مخاطبین فروخت""
بازاریابی اجتماعی برای اولین بار در سالهای ابتدایی دهه هفتاد توسط""فیلیپ کاتلر""مطرح شد. او به همراه ""جرالد زالتمن"" با ترکیب مفاهیم مربوط به تغییرات اجتماعی و بازاریابی تجاری و فنون تبلیغات این بحث مهم را پایه گذاری کرد وبه این ترتیب نظر دانشمندان و صاحبنظران علوم رفتاری و اجتماعی رابه خود جلب نمود.
کاتلر تاکید داشت که بسیج همگانی برای ایجاد تغییرات اجتماعی پدیده جدیدی نیست و نمونه های آن دریونان وروم باستان(در جریان آزادسازی بردگان) ودر اروپای دوران انقلاب صنعتی (در جریان آزادی زندانیان ،اعطای حقوق زنان و جلوگیری از بکارگماردن کودکان در کارخانجات صنعتی ) قابل مشاهده است
نقدی بر بازارهای الکترونیک
منبع:
بیمه و توسعه ۱۳۸۶شماره ۹
حوزههای تخصصی: