آشنایى زدایى یکى از مفاهیم اساسى در نظریهء فرمالیست هاى روس است. در یک تعریف گسترده، آشنایى زدایى عبارت است از تمامى شگردها و فنونى که نویسنده یا شاعر از آنها بهره مى برد تاجهان متن را به چشم مخاطبان خود بیگانه بنمایاند. یکى از روش هاى مهم آشنایى زدایى، هنجارگریزى یا خروج اگاهانه از زبان معیار است. درغزلیات شمس انواع مختلفى از هنجارگریزى مورد استفاده قرار گرفته که عبارتند از: هنجارگریزى معنایى، هنجارگریزى واژگانى و هنجارگریزى زمانى.
شاعران و نویسندگان معاصرهر یک از زاویه ای خاص و با دغدغه های بعضاً متفاوت به طبیعت و حیات وحش نگریسته و درباب آن سخن رانده اند.طبیعت بکر و دست نخورده، محیط زیست، انسان، حیوانات و گیاهان از جمله مباحثی هستند که شاعران در لابه لای اشعار خود بدان پرداخته اند. از میان شاعران معاصر که به طبیعت نگاهی ویژه و البته دلسوزانه دارند؛ محمدرضا شفیعی کدکنی، چهره ای شاخص و سرشناس در حوزه ی ادبیات و نقد ادبی است. نقد بوم گرا یا «اکوکریتیسیزم» که نظریه ای نوپا در مباحث نقد و نظریه ی ادبی است به بررسی رابطه ی دوسویه میان نویسنده یا شخصیت داستانی با طبیعت پرداخته و میزان تأثیر و تأثّر طبیعت و حیات وحش بر روح وروان شاعر را بررسی می کند. این مقاله با هدف واکاوی و تبیین نگاه شفیعی کدکنی به موضوعات طبیعت و محیط زیست از منظر نقد بوم گرا پرداخته و روشن می سازد که نه تنها بی توجهی انسان ها به طبیعت و حیات وحش؛ ذهن ، روح و روان شاعر را می آزارد و از آن گلایه مند است بلکه گاه شاعر چنان محو طبیعت می شود که خود و وجود ذاتی خود را در وجود طبیعت می داند و از زبان طبیعت به توصیف خویش می پردازد.
در این مقاله نگارندگان باتوجه به ارتباطِ نزدیکِ زبان شناسی و ادبیات ازیک سو و نیز کارآییدستاوردهای زبان شناختی در زمینه شناخت و فهمِ بهترِ متونِ ادبیِ کلاسیک از سوی دیگر ، نظیر آثار مولانا ، ابتدا با مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه باهم آیی(ترکیب های واژگانی) از رویکرد های مختلفِ معنایی، ساختواژی و نحوی از سوی زبان شناسان غیر ایرانی و ایرانی ، به بررسیِ دادهای تحقیق می پردازند. شایانِ ذکر است که محورِ اصلی در این پژوهش بررسیِ ترکیب های باهم آیی و ساختارِ دستوریِ آن ها در این آثار بزرگِ ادبِ فارسی و سپس بررسی میزانِ کارآیی و کاربردِ آن ها در فارسیِ امروز و شناختِ نوآوری های مولانا در زمینه باهم آیی است. در این راستا، روشی که در این مقاله از آن بهره گرفته شده است توصیفی- تحلیلی است. به این منظور ابتدا، باهم آیی های موجود در شش دفتر مثنوی معنوی و کتاب فیه مافیه مورد تجزیه و تحلیل ساختاری قرار گرفتند و سپس این داده ها با باهم آیی های مورد کاربرد در فارسی امروز مورد مقایسه قرار گرفتند که نتایج تحقیق نشان می دهند در فارسی امروز ، باهم آیی های صفتی و سپس باهم آیی های عطفی با بیشترین بسامدِ وقوع از بیشترین کارآیی برخوردارند. اما، در آثار مولانا الگویِ غالب در ساختِ باهم آیی ها، ترکیب های مفعولی بوده است که این خود تغییر در الگوی ساختاری این ترکیب های واژگانی را نشان می دهد
گفتاری که در پیش روست نقد و بررسی مقاله ای است تحت عنوان:«مویی به ریسمان تصحیح چند بیت از شاهنامه»این نقد و بررسی دور دو محور می چرخد: یکی، زدودن غبار ره از تارهای موی سخن که «قلم» آن را در پیچ و خمهای سفر کوتاهش به بار آورده است، و تبیین و توضیح ابهاماتی در این زمینه.دیگری، به نقد کشیدن معیارهای تصحیح متون کهن و ارایه پیشنهادهایی در این راستا.