فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
راهکارهای نگارشی خاص رشته دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش زبان انگلیسی (Discipline-Specific Writing Strategies Used by TEFL Graduate Students)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر راهکارهایی مورد بررسی قرار گرفته اند که دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته ی آموزش زبان انگلیسی در کسب و ارتقای مهارتهای نگارشی مرتبط با رشته ی خود به کار می بندند. بدین منظور یازده نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری رشته ی آموزش زبان انگلیسی و همچنین افراد فارغ التحصیل همین رشته (کارشناسی ارشد) مورد مصاحبه قرار گرفتند. هدف از این مصاحبه ها بررسی راهکارهای خاصی بود که این دانشجویان هنگام نگارش متون تخصصی رشته ی خود (مقاله، پایان نامه و رساله) به کار می گیرند. نتایج تحقیق نشان داد که دانشجویان راهکارهای اجتماعی- عاطفی، ارتباطی و استفاده از منابع را بیش از راهکارهای شناختی مورد استفاده قرار می دادند. همچنین میزان استفاده از راهکارهای فراشناختی در سطح بسیار پایینی قرار داشت که می تواند ناشی از فقدان آموزش و آگاه سازی برنامه ریزی شده درباره انواع متون تخصصی مرتبط با آن رشته باشد.از دیگر نتایج این تحقیق میتوان به عدم استفاده دانشجویان از راهکارهای مهارت آموزی اجتماعی، وابستگی بسیار زیاد دانشجویان به اساتید خود فقط از نظر دریافت بازخورد و درعین حال عدم تعامل دوجانبه با آنان و سایر هم کلاسان اشاره کرد. در این تحقیق، نقش آموزش واضح برای ایجاد آگاهی فراشناختی گونه های مختلف متون و همچنین تشویق فضای تعامل میان دانشجویان مورد تاکید قرار گرفته است.
Developing Iranian EAP students’ Writing Skill through Explicit Instruction of Lexical Bundles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study sought to investigate the effect of explicit instruction of lexical bundles (LBs) on the development of Iranian English for Academic Purposes (EAP) students’ writing quality and also their receptive and productive knowledge of Lexical Bundles (LB). Assigned to two experimental and control groups, the eighty participants took pre- and post-tests of writing tasks and the receptive knowledge test. Afterwards, the obtained scores were subjected to a series of Analyses of Covariance (ANCOVAs) and paired samples t-tests. Results of the within-group and between-group analyses indicated that explicit instruction of LBs enhanced the participants’ productive and receptive knowledge of LBs and also improved the overall quality of their written productions. Possible explanations are provided and the implications of the findings for the applicability of LBs instruction are discussed.
بررسی نظام واژه بستی ضمیری در تاریخ زبان فارسی و علل تحول آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول نحوی روی نمی دهد مگر این که بتوان نشان داد علتی داشته است""(لانگوباردی:2001، 278). تحول زبانی مرتبط با واژه بست های ضمیری زبان فارسی که به لحاظ تاریخی در جایگاه دوم جمله ظاهر می شده اند در سه حوزه رخ داده ، در نتیجه، این زبان به سه الگوی ساختاری-رده شناختی زیر دست یافته است: الف) حرف اضافه+واژه بست در حالت متممی ب) اسمی+واژه بست در حالت اضافی و ج) مجاورت فعل متعدی صرفاَ در حالت مفعول مستقیم. این بررسی در چارچوب باورهای مطرح در دستور زایشی چامسکی و با هدف کشف علل تحول نظام واژه بستی ضمیری فارسی و در نهایت دستیابی این زبان به سه الگوی فوق صورت می گیرد؛ بررسی درزمانی نشان می دهد که چند عامل به صورت متوالی، و نه موازی، در تحول این نظام دخالت داشته-اند: اولاَ، برخی از تحولات ساختواژی تاریخی و تلاش گویشوران در جهت رفع ابهام ناشی از این تحولات، زمینه ساز اصلی تغییرات ساختاری دیگر شده است؛ ثانیاَ، پس از زمینه سازی های خاص ساختواژی، الگوهای الف و ب به قیاس از الگوهای زبانی از پیش موجود و تعمیم آنها تثبیت شده است؛ الگوی ج نیز در نتیجه ی بازتحلیل مکرر جایگاه واژه بست در جمله پدید آمده است؛ این الگو می تواند گویای مقطعی از روند دستوری-شدن این عناصر باشد که تحولات ساختواژی و فرایند بازتحلیل در برهه ای از تاریخ این زبان به آن سرعت بخشیده است. در پایان، تماس با زبان عربی نیز به عنوان عامل تسریع کننده ی کاربرد الگوهای سه گانه ی فوق در زبان معیار شناخته شد.
طرح درس از کتاب مهارتهای آموزش زبان خارجی
حوزههای تخصصی:
OSD ein kommunikatives test آزمون ارتباطی OSD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار موضوعی افعال دومفعولی در کُردی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران به مطالعة ساختار موضوعی افعال دومفعولی در زبان های ایرانی با رویکردهای نوین زبان شناسی کمتر پرداخته اند. در کُردی هورامی دو دسته از افعال دومفعولی اصلی و ساخت های دومفعولی فرعی وجود دارد. در این پژوهش ساختار موضوعی افعال دومفعولی اصلی از نظر مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی بررسی می شوند. این افعال براساس شواهد نحوی، ساخت واژی و معنایی به دو گروه افعال انتقال مالکیت و افعال انتقال مکانی طبقه بندی و توصیف می گردد. سپس، نمونه ای از هر گروه در چارچوب رویکرد برنامة کمینه گرایی/ صرف توزیعی (MP/DM) تحلیل می شود. این مطالعه به اصلاح مقولة الحاقی پایین پیلکانن (2008) برای تبیین ساختار نحوی و سایر ویژگی های هورامی در رویکرد مذکور می پردازد و شباهت ها و تفاوت های ساختار موضوعی آن دو را از لحاظ مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی به خوبی تبیین می نماید.
ده، دهی، دهید...
شیوه ی بررسی گویش ها
ساخت ارگتیو و فروپاشی آن در گویش کرمانجی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش کرمانجی که دربخش هایی از خراسان نیز به آن تکلم می شود در واقع یکی از گویش های ایرانی شمال غربی است که به رغم هم جواری با بسیاری از زبان ها مانند فارسی، ترکی، عربی، روسی، و ارمنی و از دست دادن برخی از ویژگی های صرفی و نحوی خود، یکی از مهم ترین مشخصه های تمایزدهندة صرفی و نحوی به نام نظام حالت دهی ارگتیو- مطلق را حفظ نموده است. این نوع نظام حالت دهی ازجمله ویژگی هایی است که هنوز در برخی از گویش های ایرانی (مانند کرمانجی، تالشی، تاتی، بلوچی و غیره) باقی مانده است در حالی که در برخی دیگر (مانند فارسی معاصر،کردی مرکزی و جنوبی، لری، مازندرانی، گیلکی و غیره) به کلی از بین رفته است و جای خود را به انواع نظام های حالت دهی دیگر از جمله فاعلی- مفعولی داده است. در این تحقیق،ضمن بررسی انواع نظام های حالت، نخست نظام حالت ارگتیو در گویش کرمانجی در خراسان بررسی و آن گاه با مراجعه به تعدادی از موارد فروپاشی و تبدیل آن به نظام های دیگر، خصوصاً نظام حالت دهی افقی، نشان خواهیم داد که این گویش از نظام حالت ارگتیو گسسته برخوردار است.
کارکردهای زیباشناختی نقش نما در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش نما از انواع کلمه است که موجب تشخیص نقش کلمه ها در جمله می شود. شاید در نگاه اول، نقش نماها که وظیفه ای جز چفت و بست دادن بین واژگان ندارند در زمره واژگانی قرار نگیرند که شاعر با آن ها نیز رفتارهای ویژه ای داشته باشد اما بررسی آن ها در شعر نشان می دهد این نوع کلمات می تواند ابزار موثری باشد که شاعر از آن ها در ساخت زبان شعر خود بهره گیرد. آن چنان که یک شاعر با اشیا و اسامی و افعال برخورد خاصی دارد نسبت به حروف نیز می تواند برخورد تازه ای داشته باشد. هدف این مقاله بررسی کارکردهای زیباشناختی نقش نما در شعر معاصر است که با روش استقرایی نشان داده است اهمیت آن ها در ایجاد زبان شعر و تاثیر و برجستگی کلام از واژگان دیگر کمتر نیست. این نوع کلمات هم از نظر معنایی و هم از نظر لفظی و زبانی در برجستگی شعر نقش دارند و ابزاری برای تاکید و برجستگی معنا، عاطفه و اندیشه و عنصری برای ایجاد موسیقی، هنجارگریزی، ساخت فرم های تازه زبانی و خلاقیت و نوآوری در حوزه شعر به شمار می رود. خلاقیت هایی مانند شروع یا اتمام شعر و سطر با برخی از نقش نماهای پیوند و یا تعدد و حذف خلاقانه نقش نماها، تاکید بر معنا با کاربرد مناسب نقش نما در بافت نحوی شعر از جمله مهم ترین کارکردهای زیباشناختی این نوع کلمه در شعر معاصر محسوب می شود.
کاوش در واژه های روان شناختی (هیجان، شناخت، آسیب شناسی، درمان و شخصیت،) در لغت نامه (فرهنگ)های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در پی آن است تا به تعیین واژه های روان شناختی(هیجان، شناخت، آسیب شناسی، درمان و شخصیت) و نسبت های خوشایندی/ناخوشایندی، جسمی/غیرجسمی و رایج/غیررایج این واژه ها در فرهنگ های معتبر زبان فارسی (معین، عمید و فارسی امروز ) بپردازد.
نمونة مورد مطالعة این تحقیق، کلیة ورودی های درج شده در فرهنگ های سه گانه بود. نظر تخصصی سه روان شناس مستقل و یک زبان شناس به عنوان معیار سنجش و ارزیابی واژه ها به لحاظ اهداف تعیین شده، به کار گرفته شد تا ویژگی های کیفی و توصیفی واژه ها استخراج شود.
با استفاده از نرم افزار آماری SPSS برای ویندوز، یافته ها گویای آن بود که عناصر روان شناختی مورد هدف در این مطالعه، از یکدیگر متفاوت است. همچنین، برآوردهای مربوط به شناخت و درمان به ترتیب در تقابل با برآوردهای هیجان و آسیب شناسی روانی قرار دارد.
در پایان یافته ها با توجه به نظریه های روان شناختی و زبان شناختی در زمینه های هیجان مورد بحث قرار خواهد گرفته اند.
تاثیر زیرنویس معیار و وارونه در برابر عدم بکارگیری زیرنویس در فراگیری واژگان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواد آموزشی صوتی- تصویری همراه با زیرنویس به عنوان یک ابزار آموزشی قوی می تواند به فرایند فراگیری واژگان زبان دوم کمک نماید. تحقیق حاضر به بررسی نقش نوع زیرنویس (معیار و وارونه) در روند یادگیری واژگان می پردازد. بدین منظور چهل و پنج فراگیر زبان انگلیسی به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم گردیدند که هر گروه به تماشای یک فیلم کارتونی به یکی از سه حالت زیر پرداختند. الف) فیلم به زبان انگلیسی بدون زیرنویس (گروه کنترل)، ب) فیلم به زبان انگلیسی با زیرنویس فارسی (گروه معیار) و پ) فیلم به زبان فارسی با زیرنویس انگلیسی (گروه وارونه). فیلم پانزده دقیقه ای مورد استفاده در تحقیق بخشی از یک فیلم کارتونی تلویزیونی بود که نشان می داد چگونه گروهی از مورچه ها در برابر ملخ های مهاجم مقابله می نمایند. نتایج به دست آمده نشان می دهد برنامه های تلویزیونی زیرنویس شده تاثیر معناداری بر فرایند فراگیری واژگان زبان دوم دارند. مطالعاتی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته است هر کدام به نحوی به تاثیر فراگیری جنبه های مختلف زبان با توجه به نوع زیرنویس پرداخته اند. اما مطالعه حاضر برخلاف بسیاری از تحقیقات که تاکنون صورت گرفته است با بهره گیری از گروه کنترل (گروه بدون زیرنویس) به نتایج معناداری در خصوص فراگیری زبان دوم از طریق برنامه های زیرنویس دار از نوع وارونه در مقابل دو روش دیگر دست یافته است. نتایج این تحقیق می تواند برای مربیان زبان دوم به منظور به کارگیری مواد آموزشی صوتی- تصویری زیرنویس دار به ویژه به صورت وارونه در کلاس آموزش زبان انگلیسی مثمرثمر باشد.
انسجام واژگانی در متن سوررئالیستی بوف کور برپایه نظریه هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسجام متن از به هم پیوستن مجموعه ای از واژه ها و جملاتی که متضمّن معنا و پیام خاصی است، به وجود می آید. نویسنده، دنیای واقع و فراواقع خود را در قالب متن منعکس می کند و در این انعکاس اگرچه از زمان فاصله می گیرد، اما به مدد زبان و حفظ ارتباط بین عناصر دستوری و واژگانی، معنا را منتقل می کند و متنی منسجم می آفریند. متن سوررئالیستی که بازتابی از دنیای فراواقع است، به دلیل هجوم واژگان ناشی از نگارش خودکار، چنین تصوری را در اذهان ایجاد می کند که دور از انسجام و پیوستگی است و ارتباط معنایی در این متون گسسته می نماید. این پژوهش در پاسخ به این مسأله که آیا این متون، با وجود زیر پا گذاشتن زبان معیار و آزادی زبان و واژه ها - نگارش خودکار- از انسجام واژگانی برخوردار هستند، به بررسی انسجام واژگانی داستان سوررئالیستی «بوف کور» صادق هدایت، بر پایه نظریه انسجام متن مایکل هالیدی و رقیه حسن می پردازد. پس از تحلیل و بررسی داده ها، این نتیجه حاصل شد که متن بوف کور، با 3282 گره انسجام واژگانی، از انسجام بالایی برخوردار است و نویسنده با بهره مندی از عناصر انسجام واژگانی به ویژه عنصر تکرار و باهم آیی و ترادف توانسته است، پیوندی ناگسستنی میان الفاظ و معانی ایجاد کند و به این طریق اندیشه و امیال درونی خود را در متن منعکس سازد.
شواهد واجی برای گروه واژه بست در سلسله مراتب نواییِ زبان فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی زبانی است با الگوییه ثابت به طورییه واژگانی بر روی هجایی گیرد. وندهای تصریفی و اشتقاقی بعد از اضافه یهیرمییهییین قاعده تبعیت نمی بستهایییزبان خود اضافه میشوند. هدف از این مقاله ارائه شواهد واجی برای گنجاندن گروه واژه بست در نظام سلسلهمراتب نوایی زبان فارسی امروز است. الگوهای واجییید این ادعا استفاده شدند، فرایه پیبست در مرز تلاقی یه واجی و پیای است. نشان داده میین الگوها در سطوح گروه واجیه واجی دیده نمیشود. همچنیییدارای واژهبست هستند با الگوییبست جزء ساخت واجی آنها محسوب میشود تفاوت ساختاری دارد.
کاربرد مشخصه های صرفی، نحوی و بافتی در فرایند رشد مفهومی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات مربوط به زبان آموزی کودک نشان می دهد که طی فرایند رشد واژگانی، مهارت استنباط مفهوم «جنس» از اهمیت بسیاری برخوردار است، زیرا نقش اساسی در شکل گیری توانایی هایی مانند تعمیم و مقوله سازی مفاهیم ایفا می کند.هدف این پژوهش، بررسی میزان درک و تولید اسم جنس و نیز ارزیابی و مقایسه الگوی رشدی آن در دو گروه سنی کودکان فارسی زبان 4-5 و 5-6 سالهاست. به این منظور، توانایی 16 کودک فارسی زبان تهرانی در پردازش اسم جنس از طریق یک آزمون صرفی-بافتی (برگرفته از پژوهشکیمپین و مارکمن، 2008)، که در سه بافت زبانی (با مفهوم جنس، غیرجنس و خنثی) ارائه شده بود و نیز از طریق یک آزمون نحوی (برگرفته از کیمپین، ملتزر و مارکمن، 2011) مورد مطالعه قرارگرفت. با تحلیل داده های این پژوهش مشخص شد که کودکان از سن 4 سالگی قادر هستند با استفاده از مشخصه های صرفی-نحوی و بافتی،مفهوم «نوع» را در قالب اسم جنس درک و تولید کنند و میان جملات حاوی اسم جنس و غیرجنس تمایز قائل شوند. مقایسه عملکرد کودکان در دو گروه سنی نیز نشان داد که، مهارت پردازش اسم جنس در دو گروه سنی تفاوت معنی داری نشان نمی دهد. پژوهش حاضر مؤیّد آن است که آزمودنی ها برای تمایز قائل شدن میان اسم جنس و اسم غیرجنس علاوه بر بهره مندی از مشخصه های صرفی و نحوی از بافت زبانی نیز سود بردند.