فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی واژه ها به منظور ساماندهی و دسترسی آسان به ابعاد مختلف آن ها و همچنین تجمیع اطّلاعات، از موضوعاتی است که از دیرباز در حوزه مفهوم شناسی و اصطلاح شناسی مورد توجّه پژوهش گران بوده است. پژوهش حاضر دو هدف عمده دارد. هدف اوّل این است که براساس دو رویکرد مفهومی فلبر (1984) و لانگاکر (2008 و 2013) منتخبی از واژه های محتوایی فرهنگ لغت معین را به طبقه بندیِ معنایی کند تا کارایی این دو رویکرد در طبقه بندی واژه های عمومی این فرهنگ لغت و نیز امکان تلفیق دو رویکرد و دستیابی به انگاره ای جامع تر را بررسی کند. هدف دوم این است که با مفهوم شناسیِ مدخل های مستخرج از فرهنگ لغت پیش گفته، مفاهیم زیربنایی آن ها را شناسایی و دسته بندی کند و مزایا و معایب طبقه بندیِ به دست آمده را با دو طبقه بندی فلبر و لانگاکر مقایسه نماید. داده های پژوهش شامل ( 990) واژه محتوایی است که به روش تصادفی نظام مند از فرهنگ معین استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که طبقه بندی فلبر و لانگاکر هیچ کدام کارایی لازم برای طبقه بندی همه واژه های فرهنگ لغت را ندارند و تلفیق این دو نیز ما را به طبقه بندی جامع و کارآمدی نمی رساند؛ بنابراین، راه حل را در مفهوم شناسی مدخل های واژگانی یافتیم که درنتیجه آن، تعداد (45) مفهوم شناسایی و در قالب الگویی منسجم ارائه شد.
Positive Assessment: Iranian Pre-Intermediate EFL Learners' Speaking Skill and their Self-Efficacy
منبع:
Research in English Education Volume ۵, Issue ۴ (۲۰۲۰)
113-125
حوزههای تخصصی:
The current study was conducted to discover the impact of the positive assessment on Iranian pre-intermediate EFL learners speaking skill and their self-efficacy. To accomplish the research, 40 Iranian females (17 to 8 years old) were selected from Shokooh Andishe Language Institute in Mashhad. A KET test which administered to determine the participants’ level of proficiency. Then, they were divided into two groups, one control group and one experimental group (each included 20 participants). Two instruments, including KET speaking test and a self-efficacy questionnaire, were administrated to both groups as pretests. The experimental group received the treatment based on the principles of positive assessment i.e. using phrases such as very good, excellent, giving small gifts, using thrilling labels and so forth. At the end of the study, the same instruments (as post-tests) were conducted to collect the required data for the analysis. To measure the statistical differences between the means of two groups, some independent samples T-tests were calculated. The results of the analyses indicated that the experimental group outperformed the control group both in the case of speaking skill and self-efficacy. The findings of this research might be useful for EFL teachers and EFL learners, also they can be helpful for training programmers, institutes, and course designers.
تحلیل خطاهای زبان آموزان ایرانی دراستفاده از جملات مجهول زبان ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصری که روند یادگیری زبانهای خارجی یا زبان دوم را با اختلال مواجه می کند، خطاهای زبانی است؛ البته بروز خطا در فرایند یادگیری مسأله ای عادی و قابل پیش بینی است. ولی آنچه در این رابطه از اهمیت برخوردار است، آگاهی نسبت به این خطاها و یافتن راهکارهایی برای رفع آنهاست. تجزیه و تحلیل خطا به منظور یافتن علل بروز آنها از اصول اولیه تدریس و آموزش زبانهای خارجی محسوب می شود. یکی از مواردی که در جریان آموزش زبان ژاپنی زبان آموزان در سطوح مختلف در استفاده از آن دچار خطا می شوند، جملات مجهول است. از آنجا که جملات مجهول در زبان ژاپنی کاربرد زیادی دارند، استفاده ی صحیح از آنها از اهمیت زیادی دارد. ما در تحقیق حاضر کوشیدیم نخست، مروری کوتاه بر ساختار و ویژگیهای جملات مجهول در زبان ژاپنی داشته باشیم، سپس با بهره گیری از روش میدانی به ارزیابی رایج ترین خطاهای زبان آموزان ایرانی در هنگام کاربرد این جملات بپردازیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زبان آموزان دو نوع خطا مرتکب شده اند: خطاهای بین زبانی و خطاهای درون زبانی. بررسی خطاهای بین زبانی نشان داد که زبان فارسی به عنوان زبان مادری عامل اصلی بروز خطاهایی نظیر استفاده از مفعول در جایگاه فاعل، حذف عامل انجام عمل و خطا در کاربرد ساختار نحوی با تعمیم قواعد دستوری فارسی به ژاپنی بوده است. خطاهای درون زبانی در تفکیک جملات مجهول از فرمهای دستوری مشابه، کاربرد حروف اضافه و ساخت مجهول سه بخشی رخ داده است.
A Sociolinguistic Scrutiny of the Great Gatsby and its Persian Translation in Light of Hatim and Mason’s Framework(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Translation studies essentially deals with a socio-communicatively driven and contextualized enterprise. Viewed hence, it seems that no discipline tends to provide the possibility of studying the interrelations between interlocutors to generate meaning within the interactive social context as precisely as sociolinguistics (Federici, 2018). A sociolinguistic approach to translation seems to be increasingly gaining ground, at the crossroads of Translation and Interpreting Studies (TIS) and sociology within the sociological turn (Wolf, 2010). Accordingly, the present study took a sociolinguistic approach to shed some light on The Great Gatsby (1925) and its Persian translation by Emami (2000). In so doing, an extended version of Hatim and Mason’s (1997) sociolinguistic model was employed to examine the texts in question. The source text (ST) and its target text (TT) version were investigated at both textual and extra-textual levels in light of the model’s respective sub-components. The results of this comparative study, analyzed individually for each register variable, revealed that the translator dealt rather superficially with both use-related categories of register variation like tenor and user-related aspects like idiolect. By contrast, the predominant features of literary expression were mostly retained in the translation.
هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی: بررسی میزان اعتبار انگاره های بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی در چارچوب انگاره های انطباق مشخصه ها، سازگاری محلی، گسترش، گستره و سازگاری از طریق تناظر در نظریه بهینگی بررسی می شود. به این منظور، داده هایی متناسب با اهداف پژوهش از منابع کتابخانه ای جمع آوری و توسط 30 گویشور بومی ترکی همدانی تولید شد. بررسی داده ها نشان داد که الگوی هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی از سه نوع هماهنگی کامل، تیره و شفاف است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که انگاره گسترش کفایت توصیفی و توضیحی بیشتری در تحلیل انواع هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی نسبت به انگاره های نظری دیگر دارد. زیرا اولاً این انگاره برخلاف انگاره های نظری دیگر می تواند توصیف کارآمدی از انواع هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی به دست دهد. دوماً انگاره گسترش انگاره ای ساده با کفایت توضیحی بسیار بالایی است که با به کارگیری محدویتSpread [αF] می تواند وحدت عملکردی انواع مختلف فرایند همگونی (مانند هماهنگی واکه ای، همگونی در محل تولید، همگونی در مشخصه واکداری-بیواکی و غیره) به خوبی در نظام آوایی زبان ها و در راستای هماهنگی سازوکارهای تولیدی توضیح دهد.
دوگان سازی در زبان لاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوگان سازی یکی از موضوعات مهم در مطالعات زبانی در زبان های مختلف است. دوگان سازی نوعی فرایند ساخت واژه است که تمام یا بخشی از پایه نسخه برداری می شود و برای نشان دادن مفاهیمی از جمله توزیع، جمع، تکرار، فعالیت، افزایش اندازه، شدت مضاعف، تداوم، تصغیر یا تضعیف به کار می رود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی انواع فرایند دوگان سازی در زبان لاری، ارائه طبقه بندی از انواع آن و تحلیل این فرایند بر اساس رویکرد واجی صورت گرفته است. زبان لاری، شاخه ای از زبان های ایرانی جنوب غربی است که در اطلس زبان های در خطرِ یونسکو به عنوان یکی از زبان های در خطر معرفی شده است. 114 داده در این زبان به روش میدانی و بر اساس شم زبانی نویسنده به عنوان گویشور بومی گرد آوری شده اند و بر اساس روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که در این زبان دو نوع فرایند دوگان سازی کامل و ناقص وجود دارد که بر اساس رویکرد واجی قابل توجیه است.
بررسی چندمعنایی واژگانی در صفات ساده ترکی آذربایجانی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله چندمعنایی از مهم ترین مبحث هایی است که در مکاتب مختلف زبان شناسی و سنّت مطالعه معنی مورد توجّه قرار دارد. در پژوهش حاضر مقوله چندمعنایی در صفات ترکی آذربایجانی با رویکرد شناختی بررسی شده است. نوشتار پیش رو توصیفی - اسنادی بوده و داده های پیکره از مجلاّت محلّی به زبان ترکی، فرهنگ ترکی - فارسی (شاهمرسی) و فرهنگ فارسی - آذربایجانی، نوشته بهزادی انتخاب شد. گزینش معانی سرنمون براساس نتایج پرسش نامه محقّق ساخته، مصاحبه و نیز شمّ زبانی نگارنده بوده است. با بررسی پیکره های دردسترس، درمجموع هفتاد صفت ساده چندمعنا شناسایی و برای هر صفت، شبکه شعاعی ترسیم شد. با بررسی معانی مختلف این صفات، مشخّص شد که ازمیان سازوکارهای شناختیِ ایجاد چندمعنایی، استعاره های مفهومی بیشترین سهم را به خود اختصاص می دهند و برخلاف دیدگاه سنّتی، ارتباط میان معانی صفات چندمعنی، تصادفی نیست، بلکه رابطه نظام مندی برقرار بوده که با مقوله بندی شعاعی قابل توصیف است. نتایج پژوهش حاضر به همراه پژوهش های مکمّل در این حوزه می تواند درزمینه آموزش زبان و تألیف فرهنگ های لغت کاربردی تر، افزایش میزان ارتباط در بازیابی اطّلاعات و ماشین های ترجمه دقیق تر یاری گر متخصّصان این حوزه ها باشد.
The Role of Transcribing Group Discussion Task in Promoting Autonomy and Oral Proficiency of University EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the effect of transcribing group-discussion tasks on the development of university students' autonomy and oral proficiency. A quasi-experimental research design was followed to compare the performances of four groups: two experimental groups and two control groups (each group divided into low and high proficiency students). The study lasted for 12 weeks, and the teacher assigned a classroom oral discussion task in each session. The students were divided into discussion groups of three or four students, with low and high proficiency learners in different groups. The participants had to record their group discussion tasks. Control groups’ students had to submit their recorded conversations to their instructor, but they did not do any post-task activity. However, the experimental groups’ students had to transcribe their recorded speaking tasks, to find their own and their peers' grammatical mistakes, and to correct them. Finally, while working in groups, students discussed the texts and reformulated their mistakes. Employing ANCOVA to analyze the results, researchers found that experimental groups significantly outperformed the students of the control groups on post-tests of oral proficiency and learner autonomy. Thus, transcription followed by reflection on inaccurate production contributed to the superior performance of participants in the experimental groups.
Probing into EFL Teachers’ Assessment Literacy and Teaching Experience: The Case of Native ESL and Non-native EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to extend our knowledge on the perspectives of English language native and non-native teachers about assessment literacy. Furthermore, it was intended to find if there was any significant relationship between native and non-native English language teachers’ perceptions regarding assessment literacy and their experience. To achieve such goals, a mixed methods design was utilized. In the quantitative phase, Classroom Assessment Literacy Inventory developed by Campbell and Mertler (2004) was utilized which consisted of five scenarios. Through a combination of availability sampling and snowball sampling procedures, the researcher either distributed the questionnaire among 100 native and non-native English teachers or sent it by E-mail to them. In the qualitative phase, a semi-structured interview was selected as a qualitative tool for collecting data. To this end, 10 teachers volunteered to take part. Based on the quantitative findings, there was a positive relationship between native English language teachers’ perceptions regarding assessment literacy and their experience. However, there was not any significant relationship between non-native English language teachers’ perceptions regarding assessment literacy and their experience. Based on the qualitative results, seven codes were classified according to three themes, namely, assessment assumptions, assessment targets, and professional development. These seven codes were classroom observations, assessment consistency, formative assessments, summative assessment, higher-order thinking skills, lack of assessment literacy of coursework, and lack of technology assessment literacy. Thus, it is concluded that teachers should assume the role of classroom observation and consistency of the assessment as two major assumptions of assessment.
اثربخشی آموزش مبتنی بر بازی بر میزان یادگیری و انگیزه دانش آموزان در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدریس زبان عربی از طریق بازی، یکی از بهترین راه ها برای افزایش انگیزه و یادگیری دانش آموزان است. هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر بازی های آموزشی عربی بر یادگیری و انگیزه درونی و بیرونی دانش آموزان مدارس دخترانه شهرستان ساوه است که با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه هفتم دو مدرسه در شهرستان ساوه به تعداد 210 نفر بود که به صورت تصادفی، 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه اصلاح شده انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و پرسش های استاندارد محقق ساخته بود. آموزش مبتنی بر بازی در 4 جلسه 30 دقیقه ای انجام شد. بازی ها به صورت الکترونیکی و محقق ساخته و برای دستیابی به اهداف آموزشی ترجمه ای برخی دروس عربی هفتم طراحی شده بودند. ارزیابی علمی به کمک دو آزمون همتا به صورت کمّی انجام شد. متغیر انگیزه با استفاده از پرسش نامه اصلاح شده هارتر به روش لیکرت محاسبه شد. داده های به دست آمده با روش t گروه های مستقل در نرم افزار اس.پی.اس.اس. تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که تدریس زبان عربی از طریق بازی بر یادگیری و انگیزه دانش آموزان تأثیر معناداری ندارد.
What do Iranian Undergraduate Students of Social vs. Natural Sciences Say about Their Language Needs?
حوزههای تخصصی:
Notwithstanding the obligation of courses such as English for Academic Purposes (EAP) in the Iranian university curriculum, exploring the language academic needs and abilities of students of social and natural sciences has been untouched. Focused on the students’ perspectives, this study aims to identify the present and target situation academic language needs of Iranian undergraduate students of social vs. natural sciences in a comparative manner. A total of 260 undergraduate students studying natural sciences (n=117) and social sciences (n=143) at Sharif University of Technology and Shahid Beheshti University participated in this study by responding to a validated questionnaire on language needs self-assessment. Regarding the present language abilities, the natural sciences students considered themselves as much more competent in the English language compared to the social sciences students. However, the target language needs of both groups were roughly similar. Besides, both groups believed that the EAP courses should be oriented more towards English for Specific Purposes (ESP). Finally, while the majority of the natural sciences students asserted that the number of credits offered for the EAP courses was not enough, the comments made by the social sciences students were contrary. The paper concludes with a suggestion to revise the present program in order to boost the effectiveness of the EAP course and a discussion of implications for instructors and material designers.
Various Corrective Feedback Types in Collaborative vs. Individual Writing Conditions
حوزههای تخصصی:
One of the important issues in EFL instruction is the idea of eliminating students’ linguistic errors through providing corrective feedback (CF). Accordingly, this study investigated the effect of various CF types (i.e., comprehensive, selective, and no feedback) on advanced EFL learners’ writing in different writing conditions (i.e., individual & collaborative). 132 EFL advanced learners aged from 14-20 were considered as the main participants. Learners were divided into 6 groups (i.e., three individual and three collaborative writing conditions). Furthermore, each writing condition included three groups with selective, comprehensive, and no correction orientations. Data collection tools and procedures encompassed an institutionalized Placement Test, pre-test, and post-test. The treatment that lasted for nine sessions was followed by a post-test. Data were submitted to a series of ANOVA tests with follow up pair-wise comparisons and independent-samples t-tests. Findings indicated that: (1) CF, especially selective one, was more effective in enhancing learners’ writing accuracy, and (2) members of the collaborative writing groups outperformed those in the individual ones in terms of their writing accuracy development. The theoretical and practical implications are discussed in relation to enhancing writing accuracy of the learners.
EFL Teachers’ Familiarity with Post-Method: Considering Demographic Variables
حوزههای تخصصی:
The present study intends to study Iranian EFL teachers’ attitude towards post-method pedagogy (PMP) and its implementation in private language institutes. The participants of this study were 80 male and female EFL teachers from different private institutes in two cities of Mazandaran province in Iran. For the purpose of data collection, this study applied a Likert type questionnaire. In order to analyze it, minimum, maximum, mean, and standard deviation were calculated, then different tests including Friedman test, Wilcoxon test, Pearson Correlation, and Independent T-test were utilized. Considering the findings of the study, one cannot conclude that teachers have a positive attitude toward post-method principles. In fact, the findings show uncertainty about the actual emergence of PMP principles in EFL institutes in Iran and the fact that there is a long distance to the actual realization of principles of Particularity , Practicality, and Possibility , especially the last one. Furthermore, there is a significant relationship between respondent teachers’ familiarity of some principles of PMP and their experience, field of study, and education degree.
ارداویراف نامه منظوم انوشیروان مرزبان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارداویراف نامه از شناخته شده ترین کتاب های پهلوی است که به زبان های مختلف ترجمه شده است، یکی از این ترجمه هایی که در روایات داراب هرمزدیار نقل شده، متنی است منظوم به فارسی نو که انوشیروان مرزبان کرمانی آن را در اوایل قرن یازدهم هجری سروده است. متن های دیگری نیز از این متن به نظم و نثر فارسی موجود است، از جمله ارداویراف نامه زرتشت بهرام پژدو که به اعتقاد انوشیروان کامل نبوده و بخش هایی را او ناگفته گذاشته است؛ بنابراین به بهانه کامل کردن متن، انوشیروان خود به نظم آن با همان وزن شعار زرتشت بهرام اقدام کرده است. در ارداویراف نامه انوشیروان مطالبی آمده است که در هیچ کدام از ارداویراف نامه های دیگر وجود ندارد. او به موضوعاتی چون اساطیر و شخصیت های اساطیری بیشتر از نمونه های پهلوی و فارسی توجه نشان داده است. ارداویراف نامه انوشیروان مرزبان به عنوان یکی از نمونه های شعر فارسی زرتشتی اهمیت بسیاری دارد که در این پژوهش ویژگی های محتوایی، ادبی و زبانی آن مورد بررسی قرار گرفته است.
آهنگ ساخت های ندایی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش درصدد بازنمایی واجیِ ساخت ندایی زبان فارسی در چارچوب نظریه واج شناسی لایه ای هستیم. تکیه زیروبمی در این نظریه ناظر به برجستگی در سطح پاره گفتار است. قرارگرفتنِ تکیه های زیروبمی روی هجای تکیه برِ واژگانی مشخصه زبان-ویژه در زبان فارسی است؛ با وجود این پژوهشگران پیشین ادعا کرده اند که تغییر جایگاه تکیه به هجای اول در اسم ها، موجب ندایی شدنِ اسم می شود. برخلاف دیدگاه های پیشین، در این پژوهش وجود تکیه زیروبمی در هجای اول در اسم های منادا مورد تردید جدی قرار می گیرد. این پژوهش الگوی آهنگ ^H +X* H-(L%/H%) را برای ساخت های ندایی پیشنهاد می کند که در آن تکیه زیروبمی (*) روی هجای آخر اسم منادا قرار می گیرد و X نشانهٔ انواع تکیهٔ زیروبمی است که در تأکید کلی از نوع H* و در تأکید جزئی از نوع L+H* است. ^H بیانگر وقوع پیش قله قبل از هجای تکیه بر واژگانی است و نواخت گروه H- نشانه جاری بودن کلام از سوی گوینده و انتظار پاسخ از شنونده و ادامه گفتار است. معمولاً پس از اسم منادا گفتار جریان دارد و پایان اسم منادا پایان واحد آهنگ نیست و به همین دلیل، نواخت مرزنمای بالا (H%) یا پایین (L%) را داخل پرانتز قرار داده ایم که اگر واحد آهنگ فقط به اسم منادا محدود بود، نواخت مرزنما برچسب لازم را داشته باشد. شواهد آکوستیکی و آزمایش های درکی ادعای پژوهش حاضر را تأیید می کنند.
نام ابزارها و کاربرد و طبقه بندی آنها در دشنام های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
173-200
حوزههای تخصصی:
دشنام و دشنام گویی بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و زبان آدمی بوده و هست. بخشی از واژگان هر زبانی دشنام ها یا ناسزاهایی است که سخنوران آن زبان ها در شرایط و بافت های خاص برزبان می آورند. این دشنام ها یا ناسزاها را باید گونه ای از خشونت زبانی به شمار آورد که به کاربرندگان آن ازطریق این دشنام ها به دیگران تعدی می کنند و سلطه و تفوق خود را نشان می دهند. ازآنجاکه این دشنام ها غالباً مفاهیم موهن و ناپسند دارند، در نوشته های رسمی و علمی کمتر به آنها پرداخته می شود یا به نوعی نادیده گرفته می شوند. همانند خود زبان، این دشنام ها نیز وجوه متفاوتی دارند و از جنبه های متفاوت زبانی، اجتماعی، فرهنگی و... قابل بررسی اند. یکی از جنبه های زبانیِ این دشنام ها شیوه ساخت آنها و بررسی واژه های پایه ای است که در ساخت دشنام ها به کار می روند اما خود به تنهایی دشنام یا ناسزا به شمار نمی آیند. از این منظر، دشنام ها را می توان به دسته ها و طبقات متفاوتی تقسیم کرد. در این نوشته به بررسی دشنام هایی پرداخته ایم که با واژه های پایه ای که به طبقه ابزارها تعلق دارند ساخته شده اند. بدین منظور، ابزارها را باتوجه به نوع کاربرد و شکلشان به دسته های گوناگون طبقه بندی کرده ایم و دشنام های ساخته شده با آنها را ذیل آنها آورده ایم و ارتباط معنایی میان نام آن ابزارها و دشنام هایی را که با آنها ساخته شده است، بررسی کرده ایم.
بررسی گفتمان نمای چندوجهیِ «دیه» (دیگر) در گویش همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش اصلی گفتمان نما برقراری ارتباط میان کلام و موقعیت گفتمان، یعنی تعامل بین گوینده و شنونده، بیان نگرش گوینده و سازمان دهی متن است. مقاله حاضر به واکاوی نقش های مختلف نقش نمای گفتمانیِ «دیه» (در فارسی «دیگر») در گویش همدانی می پردازد. برای نیل به این هدف، از حدود ۶ ساعت فایل صوتی و تصویری از پیکره گویش همدانی استفاده شده است. این نقش نما در گویش همدانی بسامد بالایی دارد و چندنقشی است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که این گفتمان نما در کارکرد بینافردی، نقش هایی چون بیان نگرش، تأکید، درخواست تأیید و پاسخ غیرمستقیم (طفره رفتن یا ارجاع به دانش مشترک میان گوینده و شنونده) را ایفا می کند. و در کارکرد متنی، به حفظ یا دادن نوبت، نشان دادن توالی یک رویداد، پایان دادن به یک موضوع یا به بیان توضیح، توجیه، تضاد یا نتیجه در رابطه با گزاره پیشین یا بعدی کمک می کند. بررسی آهنگ کلام با استفاده از نرم افزار Praat، نشان می دهد این گفتمان نما بسته به نقش های متفاوت، الگوی آهنگی متفاوتی دارد.
معرفی ویژگی های واج شناختی اطلس جهانی ساخت های زبان (والس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی وام گیری درونی و تاریخی در فرآیند واژه گزینی تمرکز بر واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی (فرهنگستان سوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ساخت ملکی در رمان بادبادک باز: رویکرد رده شناسی
منبع:
رخسار زبان سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
125-106
حوزههای تخصصی: