فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش فرایند دوگان سازی بر پایه داده های چند زبان و گویش رایج در ایران (و همچنین به اقتضای تحلیل ها و بحث های مقاله، شماری از زبان های خارج از ایران) در چارچوب دیدگاه های اینکلاس و زول (2005) بررسی و تحلیل می شوند. هدف اصلی پژوهش، پاسخ دادن به این دو پرسش است: 1. کارکردهای اصلی دوگان سازی در زبان ها و گویش های رایج در ایران، کدام هستند؟ 2. چه تبیینی می توان برای کارکردهای مشترک دوگان سازی در زبان های مختلف ارائه کرد؟ با هدف پاسخ دادن به این پرسش ها، پس از طرح مسئله و بیان روش شناسی پژوهش، نخست پژوهش های پیشین مرور، سپس داده های پژوهش بررسی و تحلیل و سرانجام مجموعه ای از بحث ها و نتیجه گیری ها در پیوند با تحلیل های مقاله ارائه می شوند. تحلیل ها و بحث های پژوهش نشان می دهند که در زبان ها و گویش های بررسی شده، از دوگان سازی برای افزودن معناهای گوناگونی به پایه بهره گرفته می شود. بررسی های پژوهش همچنین نشان دهنده آن است که اسم سازی یکی از کارکردهای دوگان سازی در زبان ها و گویش های رایج در ایران است. افزون بر این ها، در بخش تحلیل داده ها، استدلال می شود که در چارچوب انگاره اینکلاس و زول، نمی توان تبیین رضایت بخشی برای برخی از داده ها ارائه کرد و بنابراین لازم است که سامان دیگری بر این انگاره حاکم شود تا توان تبیین انواع بیش تری از دوگان سازی را داشته باشد. در تبیین پدیده دوگان سازی نیز استدلال می شود که توجه به رابطه صورت و معنا در دوگان سازی بسیار راه گشا است. همچنین، از رهگذر ارائه برخی داده ها و تحلیل آن ها، گفته می شود که ساخت های دوتایی مبتنی بر نام آواها را نیز می توان گونه ای دوگان سازی دانست.
نقش وام واژه ها در گویش هزارگی: گفتمان کاوی رمان ملکه بامیان طبق الگوی فن لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«زبان»، «فرهنگ» و «کنشگران اجتماعی» اصلی ترین مولفه های هویتی در ادبیات معاصر هستند. در رمان خودزندگینامه ای ملکه بامیان (1399)، معصومه حلیمی مخاطبان پارسی زبان را با گویش های هزارگی و ایرانی از این زبان کهن آشنا می سازد. هدف از این پژوهش بررسی ساختاری گویش هزارگی در رمان ملکه بامیان و کشف دیدگاه های ایدئولوژیکی نویسنده بر مبنای الگوی تحلیل گفتمان فن لیوون است. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. داده های پژوهش بر پایه مولفه های هشت گانه فن لیوون (2008) تحلیل می شوند و بسامد آن ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و بر مبنای آزمون خی دو مشخص می شود. این جستار درصدد پاسخگویی به این پرسش ها است که عناصر ساختاری گویش های هزارگی و ایرانی زبان پارسی تا چه میزان با یکدیگر تطابق دارند؟ همپوشانی مولفه های هشت گانه الگوی گفتمان کاوی فن لیوون با محتوای مضمونی رمان ملکه بامیان به چه اندازه است؟ فرضیه اصلی این پژوهش آن است که با توجه به پیشینه تاریخی بخش هزاره جات افغانستان، میزان وام واژه های ترکی در گویش هزارگی بیش از سایر وام واژه ها است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در سطح زبانی میان وام واژه های ترکی در گویش هزارگی و سایر وام واژه ها تفاوت معناداری وجود دارد. وام واژه های ترکی از بسامد و فراوانی بالاتری نسبت به بقیه برخوردار هستند که نشان گر تاثیرپذیری بالای گویش هزارگی از زبان ترکی است. این پژوهش در سطح محتوایی تکیه بیش تری بر مولفه« نام دهی» دارد و کنش گران اجتماعی را بر مبنای فرهنگ شیعی بامیان به صورت عام یا خاص بازنمایی می کند. این مطالعه با بهره گیری از دو گویش گامی ارزش مند در جهت پاسداری از زبان پارسی برداشته است.
ساخت کنایی در گویش بهدینی محلتی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظام حالت نمایی در گویش بهدینی محلتی یزد، به بررسی این گویش باقی مانده از گویش های مرکزی ایران می پردازد. داده های پژوهش با شیوه مطالعه میدانی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته جمع آوری شده و جملات در بافت طبیعی سخنگویان استخراج شده اند. با پیاده سازی متن مصاحبه های سخنگویان 21 تا 70 ساله، پیکره ای برابر 8650 واژه جمع آوری شد و مورد ارزیابی قرار گرفت. جملات مستخرج از حیث نظام حالت نمایی بررسی شده ا ند. در این روش، انواع جملات برحسب زمان های مختلف افعال و لازم و متعدی بودن آن ها طبقه بندی شده اند. همچنین چگونگی نمایش ارتباط نحوی بین فعل و گروه های اسمی جمله مطالعه شده است. یافته های حاصل از پژوهش، نشان دهنده حالت نمایی ارگتیو دوگانه می باشند و اگرچه در جملات دارای زمان دستوری حال، ارجاع متقابل گروه اسمی فاعل و فعل به وسیله پسوندهای مطابقه فعلی صورت می گیرد، حالت کنایی-مطلق در افعال متعدی گذشته ساده، استمراری، مستمر و نقلی بدون پسوند مطابقه فعلی و به شکل ستاک گذشته فعل و در دو صورت ماضی دور و التزامی به شکل صفت مفعولی فعل اصلی ظاهر می شوند. نمایش شخص و شمار فعل کنایی به وسیله پیش بست مشخص گر فاعلی صورت می گیرد. افزون بر این، گویش بهدینی میان صیغگان مفرد افعال متعدی گذشته ساده از سویی و افعال متعدی گذشته استمراری، مستمر، نقلی، بعید و التزامی از دیگر سو تمایز قائل می شود. به این صورت که برای سه صیغه مفرد افعال گذشته ساده متعدی یک گروه پیش بست فعلی مشخص گر فاعل دارد و برای صیغگان مفرد افعال گذشته متعدی دیگر از گروهی متفاوتی از پیش بست ها بهره می برد. در حالی که برای صیغگان جمع افعال متعدی در هیچ کدام از ساخت های گذشته ساده یا استمرای، نقلی و غیره تفاوتی قائل نیست.
بررسی ساخت ملکی محمولی در گیلکی رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مالکیت مفهومی جهانی است. بازنمود این مفهوم در نحو به دو شکل کلی اسمی و محمولی است. مالکیت اسمی به شکل گروهی اسمی شامل مالک و مملوک بازنمود دارد و مالکیت محمولی به صورت جمله بیان می شود. در این مقاله، ساخت ملکی محمولی در گیلکی رشت با رویکردی رده شناختی بررسی می شود. روش پژوهش ترکیبی از داده های اولیه و ثانویه است. 420 جمله نمونه با مصاحبه از گویشوران گیلکی رشت به دست آمد و صحت آن ها به تائید 12 گویشور این زبان رسید * . داده های پژوهش راستورگوئوا و همکاران (2012) نیز برای پژوهش استفاده شدند. چارچوب نظری پژوهش پیش رو، استاسن (2009) است که در آن چهار رده برای رمزگذاری ساخت ملکی محمولی معرفی شده اند. این چهار رده عبارتند از مالکیت مکانی، مالکیت بایی، مالکیت مبتدایی و مالکیت با محمول «داشتن». سه رده مالکیت مکانی، مالکیت بایی و مالکیت با محمول «داشتن» در داده ها وجود داشتند، اما شواهدی از وجود مالکیت مبتدایی در این زبان یافت نشد. در بین این سه رده، کاربرد ساخت ملکی با محمول «داشتن» بیش تر است و بیش تر داده های پژوهش به این راهبرد تعلق دارند. به همین دلیل، این راهبرد را می توان راهبرد اصلی رمزگذاری مالکیت محمولی دانست.
Diagnostic Test Construction: Insights from Cognitive Diagnostic Modeling
حوزههای تخصصی:
Although Diagnostic Classification Models (DCMs) were introduced to education system decades ago, it seems that these models were not employed for the original aims upon which they had been designed. Using DCMs has been mostly common in analyzing large-scale non-diagnostic tests and these models have been rarely used in developing Cognitive Diagnostic Assessment (CDA) from scratch. Despite the prevalence of retrofitting CDA studies, true applications of CDA are believed to be rare since, firstly, a coherent framework to conduct such studies had not been available and, secondly, researchers were not able to analyze various DCMs according to the same model fit indices and criteria. This paper presents a summary of different types of DCMs and reviews true and retrofitting CDA studies. Having examined the limitations of previous CDA studies, the present study argues for the implication and application of Ravand and Baghaei’s (2019) framework to conduct true CDA studies. This framework is of importance since not only does it fit into prominent frameworks in education assessment such as Cognitive Design System and Assessment Triangle, but also it can provide test-developers with practical steps in conducting valid cognitive diagnostic tests.
ساخت اطلاع و ساخت آغازگری در زبان فارسی: مطالعه ای پیکره-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
213 - 242
حوزههای تخصصی:
در حالت بی نشان، نهادِ جمله آغازگر به شمار می آید و در حالت نشان دار، سازه های دیگری مانند گروه اسمی غیرِ نهادی، گروه حرف اضافه ای و موارد مشابه ممکن است بر اثر فرایند پیشایندسازی به صورت آغازگر نشان دار نمایان شوند. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت اطلاعی و مقوله نحوی سازه های آغازگر (نشان دار و بی نشان) در زبان فارسی است. پژوهش حاضر را می توان پیکره ای-توصیفی به شمار آورد که داده های آن از دو پیکره زبانی فیلم سینمائی و گزارش فوتبال استخراج می شوند. پرینس (Prince, 1992)، وارد و بیرنر (Ward & Birner, 2004) و هالیدی و ماتیسن (Halliday & Matthiessen, 2004) به عنوان چارچوب نظری مورد استناد قرار گرفته اند. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس (نسخه 23) تجزیه و تحلیل شده اند. مقایسه انطباق آغازگر با نهاد در هردو پیکره نمایانگر آن بود که میزان انطباق این دو در پیکره فیلم نسبت به پیکره فوتبال بیشتر است. همچنین، یافته ها نشان داد که از جنبه اطلاعی و در پیکره گزارش ورزشی، آغازگرهای بی نشان (نهاد) اغلب از جنبه کلامی استنباطی و از دیدگاه شنونده نو هستند، در حالی که در پیکره فیلم، آغازگرها اغلب از جنبه کلامی و شنونده هر دو کهنه هستند. در پیوند با سازه های پیشایندشده (آغازگر نشان دار) یافته ها نشان داد که این سازه ها از جنبه کلامی، بیشتر استنباطی (کهنه) و از دیدگاه شنونده نو هستند، در حالی که در پیکره فیلم این سازه ها اغلب از جنبه کلامی (و حتی شنونده) نو هستند. همچنین، در هردو پیکره گروه اسمی و گروه حرف اضافه ای پرتکرارترین سازه هایی هستند که جمله ها با آن ها آغاز می شوند.
اصطلاحات خویشاوندی و خطاب واژه های تالشی مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالشی مرکزی ازنظر جغرافیایی، شامل بخش اسالم شهرستان تالش و بخش پره سر شهرستان رضوانشهر است که بین حوضه رودهای ناورود در شمال، و شفارود در جنوب قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، کاربرد اصطلاحات خویشاوندی و خطاب واژه های تالشیِ گونه مرکزی بررسی و تحلیل شده است. داده های پژوهش به روش میدانی و در گفت وگو با گویشورانِ منطقه گردآوری، و در چهار بخش تحلیل شده اند: اصطلاحات خویشاوندی نَسبی، اصطلاحات خویشاوندی سَببی، اصطلاحات خویشاوندی رضاعی و پیمان دوستی، و خطاب واژه های مربوط به غیرخویشاوندان. این تحقیق نشان می دهد که اصطلاحات خویشاوندی و خطاب واژه های گویش تالشیِ مرکزی ضمن تنوع و گستردگی، بر اثر تحوّل در مناسبات و ارتباطات خانوادگی و اجتماعی، مهاجرت به شهرها، و دو یا چندزبانگیِ نسل جدید، کاربرد اندک پیدا کرده و احیاناً فروپاشیده اند و در مواردی معادل های رایج فارسی جایگزین آنها شده که این رخداد، از تحول زبان ها و گویش های ایرانی به سوی همسان سازی با زبان رسمی و غالب حکایت می کند.
Students' perceptions of teachers' written feedback on EFL writing in a Vietnamese tertiary context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teacher written feedback (TWF) has received growing attention from researchers and teachers. Although TWF arguably targets multiple dimensions of students’ writing, research to date has largely focused on the relationship between written corrective feedback and language development. More research is needed to understand TWF more holistically and as a two-way social process (Storch, 2018). As such, it is important to understand students’ perspectives on TWF in different instructional contexts. The present study explores Vietnamese EFL students’ perceptions of TWF practices and their preferences for TWF. Data was collected from 97 English-major students in a Vietnamese tertiary setting by means of a questionnaire and follow-up interviews. The findings show that while TWF tended to weigh more on the linguistic end of the form-meaning continuum, students preferred TWF to target both form and global issues of content/idea development and writing style. However, students were divided in their preferences for comprehensive/selective feedback and for direct/indirect feedback. Although students were aware of the necessity of revising their writing upon reception of feedback, they reported different post-feedback actions. Above all, students’ preferences and expectations were underpinned by their own beliefs about the values of TWF that encompass both cognitive/non-cognitive and affective dimensions. The study offers important pedagogical implications for planning written feedback in writing instruction.
ملاحظات انتخاب صدا و صداپیشه در دوبله فارسی فیلم و سریال خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران، دوبله متداول ترین روش برای عرضه محصولات دیداری شنیداری خارجی به مخاطبان تلویزیون و سینماست. همچنین، سامانه های اینترنتی متعدد اشتراک و هم رسانی فیلم و سریال های خارجی با ارائه نسخه دوبله شده غیر رسمی این محصولات، مخاطبان بسیاری را با خود همراه ساخته اند. بنابراین، با توجه به خیل عظیم مخاطبان دوبله ضرورت پژوهش های بومی مرتبط با دوبله بیش از پیش برجسته می شود. هدف پژوهش اکتشافی حاضر بررسی ملاحظات و معیارهای انتخاب صدا و صداپیشه در دوبله فیلم و سریال های خارجی در ایران است. بر این اساس، نظرات هفت دوبلور و مدیر دوبلاژ حرفه ای، طی برگزاری چند مصاحبه حضوری با ایشان، به صورت کیفی جمع آوری و با استفاده از شیوه نظریه داده بنیاد تحلیل شد. درنهایت یافته ها به چهار دسته عمده انتخاب دوبلور براساس شخصیت پردازی کاراکتر، ویژگی های هنرپیشه، نوع نقش و صلاحدید مدیر دوبلاژ تقسیم شد. همچنین، راهکارهای عملی مدیران دوبلاژ در مواجه با لهجه شامل حذف لهجه، تغییر در دستور زبان، استفاده از واژگان متفاوت، زیرنویس و درنهایت استفاده از زبان ساختگی بود.
Iranian EFL Teachers’ Perspective towards the High School English Textbook, Vision3: An Evaluation Based on Communicative Approach
حوزههای تخصصی:
Textbook evaluation seems to be inevitable where textbooks are the main source of teaching and learning processes. This study aimed to investigate to what extent ''Vision 3'' (the last volume of the English book series entitled “English for schools”) has the characteristics of a CLT syllabus based on teachers’ points of view. To fulfill the objectives of this study, 60 male and female high school English teachers, teaching at different high schools answered an online questionnaire adapted from AbdelWahab (2013) which is a 3-point Likert scale checklist (i.e. poor, satisfactory, & good). The design of the scale enabled the researchers to evaluate the book in terms of four main criteria including; (1) physical and utilitarian attributes, (2) efficient outlay of objectives and supplementary materials, (3) learning/teaching content, and (4) language skills. The analysis of the data indicated that EFL teachers had a positive attitude towards the English textbook based on the CLT principles except for cultural considerations. The conclusion indicates that the book needs to be modified to include some aspects of cultural values about the target language culture. The results can guide the teachers, syllabus designers, textbook writers, evaluators, and curriculum designers in their planning and designing of future textbooks.
تعبیر کنایه در زبان فارسی بر مبنای دیدگاهی ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه در سنت مطالعه بلاغت به سخنی اطلاق می شود که دارای دو معنی است و مخاطب با توجه به شرایط از مفهوم صریح آن به مفهوم ضمنی اش پی می برد. نگاهی به پیشینه مطالعه کنایه نشان می دهد که این صنعت که امروزه دیگر صرفاً محدود به حوزه ادب نیست و در گفت وگوهای روزمره سخنگویان کاربرد عام دارد، همواره با فرایندهای دیگری نظیر استعاره، مجاز، معنی ضمنی و جز آن خلط شده است. در مقاله حاضر، ضمن اشاره به این همپوشی ها به دنبال آنیم تا تعریف مشخص و مستقلی از کنایه به دست دهیم. به ویژه می کوشیم تا از منظری تحلیلی توصیفی و به کمک داده های متعدد از جملات روزمره سخنگویان زبان در چارچوب نگرشی ادراکی به بررسی چگونگی درک و تعبیر کنایه بپردازیم. این پژوهش نشان می دهد که سخنگویان با تکیه بر اطلاعات بافت های ادراکی، اعم از بافت زبانی یا بافت A، بافت موقعیتی یا B و اطلاعات از پیش موجود در حافظه یا بافت C کنایه را تعبیر می کنند. در این میان، وجود اطلاعی خاص در بافت C نقشی عمده ایفا می کند که براساس آن، هر جمله ای را می توان در معنی متناقضش تعبیر کرد.
Fostering Speaking via Integrated Questioning: Does it Count for Transcontextual Transferability?(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۸, Spring & Summer ۲۰۲۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
Given the significance and problematic nature of speaking in EFL instruction as well as lack of orthodoxy of views on acceptance or rejection of language learning transferability, this study proposed an inventive model to teaching thinking via questioning as a way to trigger speaking. It compromises six components, and organizes a rich interactive teaching/learning environment to gauge its usefulness in the development of EFL learners' oral skill as well as its inter-domain transferability effects. To this end, we compared the performance of 60 participants on pre-post-treatment oral narrative tasks over thirteen treatment sessions with a time allocation of 45 minutes for each session: One group with isolated questioning instruction and the other with integrated one. The results of independent samples t-test indicated that instructional treatment assisted the experimental group participants to outperform the control group learners solely in terms of measures of lexical and grammatical complexity. It is also suggested that the merits of questioning intervention transfer to learners' performance on a delayed task in a new social domain. As proposed, implementing the integrated approach of HOQs assisted EFL learners to successfully accomplish demanding oral tasks initially in academic setting and in later delayed novel transcontextual settings.
Dynamic Assessment of EFL Learners’ Reading Strategies: Introducing ‘Sauce’-Format Mediation(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۸, Spring & Summer ۲۰۲۱
28 - 47
حوزههای تخصصی:
Sandwich and cake formats of interventionist Dynamic Assessment suffer from two problems: both are time-demanding, and the intervention presented to the learners varies from one learner to another. To suggest a solution to the above problems in teaching and assessing reading strategies, the present researchers have introduced ‘sauce’-format mediation through which intervention is provided for the learners within ‘mediation boxes’ along the test. Thirty Iranian intermediate EFL learners participated in the study. They were first given a non-mediated reading pretest, and then they took the same test along with a ‘mediation box’ following each question to observe the probable effect of ‘sauce’-format mediation. To measure the transcendence of the given mediation, the participants answered a non-mediated delayed posttest at the end. Comparing the means of the mediated posttest and non-mediated pretest on the one hand and those of the non-mediated delayed posttest and the pretest on the other revealed that the learners benefitted significantly well from the ‘sauce’-format mediation and could transfer their learning to a novel context. Findings of this study are consistent with the previous research on DA that intervention supports learner development.
Culture-specific Items: Khaled Hosseini’s The Kite Runner in Machine and Human Persian Translation(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۹, Winter ۲۰۲۱
81 - 90
حوزههای تخصصی:
The present descriptive study aimed at investigating the human and machine Persian translations of The Kite Runner by Khalid Hosseini, and comparing the applied translation strategies in the translated texts for culture-specific items (CSI). To this end, based on Newmark’s (1988) category, the applied strategies were identified in the two translations and compared. The obtained results showed that Naturalization and Transposition strategies were the most frequently-used strategies by both human translators and machine translation. The results also showed that machine translation could not present a comprehensible translation due to overuse of these strategies (75%). It was further revealed that the spirit of the original text was not lost in the translated versions due to the closeness of Iranian and Afghan cultures. In fact, the translated versions kept the real beauty and creativity of the original work. However, the remorseful theme of the source text was kept intact to a great extent in the human translation of the novel, while machine translation lost it. Thus, the general impression is that culture-specific terms make it difficult for the machine translation to achieve complete word-for-word and semantic equivalence, and that the human translator must have a broad knowledge of the literature and traditions of both the source and target languages.
تحلیل و بررسی تنوع واژگانی در آبادی های شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده های این پژوهش از اطلس زبانی استان لرستان اقتباس شده که در قالبِ اصطلاحات خویشاوندی، واژه های مربوط به عینیت های طبیعی، واژه های مرتبط با بدن انسان، نام حیوانات، واژه های مربوط به گیاهان، واژه های مربوط به عینیت های انسان ساز، ضمیرها، قیدهای اشاری- مکانی و ادات پرسشی و عددها دسته بندی شده اند. گونه های زبانیِ آبادی هایی که داده های آنها بررسی و تحلیل شده اند، از زبان های لُری و لکی هستند که داده های هر یک به صورت جداگانه بررسی و تحلیل شده است. پیکره بررسی شده، هم تنوع دَرخورِتوجه زبانی شهرستان خرم آباد را نشان می دهد و هم تنوع واژگانیِ گونه های زبانی آبادی های این شهرستان را. یافته های پژوهش نشان می دهد که در هر دو زبان لری و لکی، مقوله واژگانی «عددها» کمترین ضریب تنوع، و مقوله واژگانیِ «عینیت های انسان ساز» بیشترین ضریب تنوع را در میان مقوله های واژگانی بررسی شده داشته اند. همچنین بررسی داده ها نشان می دهد که واژه هایی همچون «پدر»، «زبان»، «نان» و «خون» کم ترین تنوع را در گونه های زبانی بررسی شده داشته اند، و از این رو آنها را باید از بنیادی ترین واژه های این گونه های زبانی دانست.
بررسی فرایند ترکیب و دسته بندی آن از نظر معنایی و رابطه بین عناصر سازنده آن در زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کلمات مرکب مازندرانی برگرفته از فرهنگ تبری (نصری اشرفی، 1381)، از نظر معنایی و رابطه بین عناصر سازنده بررسی شده است. برمبنای دسته بندی بیستو و اسکالیز (2005)، به عنوان چارچوب نظری پژوهش، ترکیب سه دسته اصلی همپایگی، اسنادی/ توصیفی و وابستگی را در بر می گیرد. این دسته بندی مبتنی بر روابط دستوری ممکن بین دو سازه در ساختارهای نحوی است. از نظر رابطه بین عناصر سازنده، ترکیب دو دسته فعلی و غیرفعلی را شامل می شود. تأکید مقاله حاضر عمدتا بر ترکیب فعلی و دسته بندی آن است. ترکیب فعلی نوعی ترکیب وابسته است که در ساختار آن سازه غیرفعلی، متمم سازه فعلی است. ترکیب های فعلی از نظر معنایی به چهار دسته موضوعی، غیرموضوعی، گروهی و مکرر تقسیم بندی می شوند. شواهد نشان می دهدکه انطباق نسبتا کاملی بین مازندرانی و دسته بندی بیستو و اسکالیز وجود دارد.
Contribution of English Textbooks to an EFL Curriculum and Teachers’ Professional Identity: The Case of Four EFL Teachers and a Private Language School in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۰ , N. ۳ , ۲۰۲۱
105 - 135
حوزههای تخصصی:
Abstract Driven by Beijaard, Verloop and Vermunt’s (2000) theory of Professional Identity (PI), this study aims to investigate teachers’ perception of their PI in relation to the English textbooks they use in EFL classes. In-depth interview with four Iranian EFL teachers and the school principal was conducted. The teachers’ reports were employed to investigate their PI in relation to the textbooks they used. Furthermore, the school curriculum was analyzed through an interview with the school principal and examining the school documents. Content analysis of the interview data revealed that all the teachers viewed the content knowledge dimension of their PI reliant on the textbooks. Over the years, they had gained more autonomy in adapting the content or selecting more supplementary sources. Overall, the participants in this research highlighted the pivotal role of textbooks in the construction of their PI, most importantly in the formation of their content knowledge and the least in the development of their pedagogical knowledge. The analysis of the school curriculum revealed a heavy reliance of many decisions on textbooks directly or indirectly. The findings in this study will provide more insights for curriculum developers, language school managers, teacher educators and teachers who have a say in curriculum decisions when learning about the crucial role of textbooks in PI.
کاربرد یادداشت های بازاندیشی در افزایش دانش معلمان زبان برای آموزش به کمک فناوری: مطالعه موردی یک دوره برخط آموزش معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
491 - 510
حوزههای تخصصی:
آموزش معلمان برای استفاده از فناوری در آموزش زبان یکی از ضرورت های حوزه آموزش است. با این وجود و برخلاف گسترش کاربرد انواع فناوری های دیجیتال و پلتفرم های برخط برای آموزش زبان، آموزش معلمان در این حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش هایی که به طور ویژه به آموزش برخط معلمان و شیوه های ارتقای بهره وری چنین دوره هایی می پردازند بسیار نادرند. آموزش معلمان برای استفاده از فناوری در تدریس زبان بیشتر به معرفی انواع فناوری ها در دوره هایی مدرس-محور محدود شده است. اگرچه پرداختن به انواع فناوری ها می تواند دانش فنی شرکت کنندگان برای استفاده کلی از این ابزارها را افزایش دهد، چنین تمرکزی به افزایش دانش آموزشی شرکت کنندگان کمک چندانی نمی کند. این چالش ها ضرورت بهره گیری از شیوه های کاربردی تر برای افزایش دانش و آگاهی معلمان شرکت کننده در این دوره ها را پررنگ می نماید. برای تامین این هدف، پژوهش حاضر به بررسی کاربرد یادداشت های بازاندیشی برای افزایش و تقویت دانش آموزشی معلمان زبان جهت استفاده از فناوری در تدریس پرداخته است. محتوای 96 یادداشت بازاندیشی نوشته شده توسط 8 معلم شرکت کننده در یک دوره برخط 13 جلسه با استفاده از روش قیاس پیوسته مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از اثربخشی این روش در افزایش دانش شرکت کنندگان پیرامون مفاهیم بنیادین، محدودیت ها، پتانسیل های انواع فناوری برای آموزش زبان و تحلیل کارایی روند یادگیری خود بود. تأمل تحلیلی بر موضوعات و مباحث ارائه شده در طول دوره آموزشی به معلمان کمک می کند با به کار گیری دانش به دورنی سازی آن کمک نموده و فرآیند یادگیری خود را تسهیل نمایند.
تحلیل انتقادی گفتمان عرفانی در غزلیات حافظ، مطابق با الگوی سه سطحی فرکلاف و با تکیه بر فرانقش بینافردی زبان در زبان شناسی سیستمی- نقشی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های کارآمد برای مطالعه زوایای معناشناختی زبان عرفانی در متون ادبی، تحلیل گفتمان انتقادی است که رویکردی جدید از تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناسی به شمارمی رود و به تجزیه و تحلیل متون در پیوند با زمینه و بافت فرهنگی و اجتماعی می پردازد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و مطابق با الگوی سه سطحی فرکلاف، زبان عرفانی حافظ را بررسی می کند و به این مسئله اصلی پاسخ می دهد که حافظ چرا، چگونه و با استفاده از کدام ساختارهای زبانی، گفتمان عرفانی اش را تولید و موجبات درک و دریافت آن را فراهم کرده است. بدین منظور پس از توصیف غزل های عرفانی حافظ مطابق با چارچوب زبان شناسی سیستمی-نقشی هلیدی و با تکیه بر فرانقش بینافردی زبان در آن چارچوب، با عنایت به بافت درون زبانی و برون زبانی غزل ها و با تحلیلی بینامتنی، توجیهات و دلایل لازم را از لایه های زیرین کلام او بیرون می کشد و به تفسیر و تبیین ایدئولوژیک آنها می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عواملِ ایفای فرانقش بینافردی در زبان حافظ، نشاندار و گفتمان مدارند؛ عمل ایدئولوژیک انجام می دهند و مؤلفه گفتمان شناختی به شمارمی آیند. تفسیر و تبیین این مؤلفه های معنایی بیان می کند جهان بینی، ایدئولوژی، روابط قدرت و ابزارهای معرفت شناختی، از عوامل اصلی مؤثر در تولید و درک گفتمان عرفانی حافظ است. دستاورد تحقیق حاضر، توجیه و تبیین علمی، نظام مند و الگومدار زبان عرفانی حافظ و بیان چگونگی و چرایی شکل گیری، تولید و درک گفتمان عرفانی او، با استفاده از معیارها و ابزارهای دقیق و قابل اتکاء تحلیل انتقادی گفتمان است که نتایج پژوهش را بر پایه های مستدل و موثق زبان شناسی، استوار و از برچسب کلی گویی و خطاهای حاصل از آن، مبرّامی سازد.
معرفی دست نویس یشت ویسپرد از مجموعه اهدایی موبد رشید رستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناسک ها و آیین ها همواره نقش مهمی در حوزه عملی دین داشته اند که در مورد دین زرتشتی نیزصادق است . متون اوستا را بر مبنای کاربرد آیینی که دارند میتوان به دو دسته تقسیم کرد متونی که در مراسم آیینی توسط موبدان ودرداخل آدریان قرائت می شود مانند یسنا ویسپرد و وندیداد و دسته دوم متون اوستا مانند یشتها وخرده اوستا است که شامل دعاها و سرودهایی است که می توانددربیرون از آدریان و توسط دیگر افراد جامعه نیز قرائت شود. متونی که نقش آیینی داشته اگر چه شکل کهن آن بر اساس دست نویس ها تغییر یافته وبه شکل ساده تردر آمده اما باقی مانده و از بین نرفته است. یکی از مراسمها یی که کهن ترین شالوده مراسم آیینی عبادی زرتشتی را تشکیل می دهد مراسم یزشن خوانی یا یسنا خوانی است . منبع اصلی ما برای مراسم یسنا خوانی دست نویس های اوستا است که درطول تاریخ بوسیله موبدان نوشته و یا گردآوری شده است که این دست نویس ها در حکم ابزارکار برای موبدان در هنگام برگزاری مراسم یسنا خوانی بوده و یکی از بهترین منابعی هستند که از طریق آنها می توان شکل کهن یسناخوانی وروند تاریخی وتحولات آن را دنبال کرد. هدف ازاین مقاله معرفی دست نویس کرمان است که دست نویس آیینی است وبرای خواندن در مراسم یزشن به کار می رفته است و متعلق به مجموعه خانوادگی موبد رشید رستمی است که در موزه زرتشتیان در آدریان کرمان نگهداری می شود.