فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر سازمانی رهبری خدمتگزار بر رفتار شغلی اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبری خدمتگزار نوعی رهبری است که تمایلات و منافع شخصی خود را کنار می گذارد و در پی تحقق نیازهای فیزیکی، عاطفی و معنوی دیگران برمی آید. با توجه به این تعریف انتظار می رود رهبری خدمتگزار پیامدهایی مثبت ایجاد کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر سازمانی رهبری خدمتگزار در دانشگاه زنجان است. در این تأثیر رهبری خدمتگزار بر هشت متغیر رفتاری اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان آزمون شده است. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی شد و پس از اطمینان از پایایی و روایی به وسیلة تحلیل عاملی تأییدی، در میان نمونه ای متشکل از 200 نفر از اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، توزیع شد. روش تحقیق توصیفی– همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رهبری خدمتگزار اثر مثبت و معنادار بر بروز متغیرهای عجین شدن با شغل، امید، عزت نفس سازمانی، تعهد سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی، و اثر منفی و معنادار بر قصد ترک خدمت اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه زنجان می گذارد.
بررسی تاثیر جنبه های درونی استراتژی های جبران خدمات بر توسعه ابعاد نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت بانکداری، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند نوآوری و خلاقیت می باشد. عواملی چون رقابت شدید ، کمبود منابع مالی و ورود نسل جدیدی از رقبا، مانند بانک های خصوصی و موسسات مالی واعتباری ، بانک های دولتی را برآن داشته است تا بیش از پیش به اهمیت نوآوری در جنبه های مختلف اعم از فناورهای پیشرفته ، روشهای نوین مدیریتی و خدمات جدید بانکی توجه نمایند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر جنبه های درونی جبران خدمات با توجه به مدل رابینز ودسنزو بر نوآوری کارکنان است. این پژوهش در جامعه آماری متشکل از تعداد 165 نفر از کارکنان بانک کشاورزی استان چهارمحال وبختیاری انجام شده است. نتایج آزمون نشان می دهد که 43 درصد توسعه نوآوری کارکنان توسط شاخص های استراتژی جبران خدمات قابل پیش بینی است. بیشترین تاثیر مربوط به ایجاد فرصت برای رشد و ارتقاء می باشد که به ازای یک واحد افزایش در متغیر مستقل، 34 درصد تغییر در متغیر وابسته(توسعه نوآوری ) ایجاد می شود درمرحله بعد آزادی و اختیارات شغلی با 26درصد و کارجذاب و گیرا با 22درصد تاثیر داشته وسایر متغیر های مستقل تاثیر چندانی درتغییرات نشان نمی دهند.
ارزیابی برنامه های بهسازی مشاغل در شرکتهای بزرگ تولیدی ژاپن
حوزههای تخصصی:
این مقاله ، عملکرد برنامه های بهسازی شغلی در شرکتهای بزرگ تولیدی ژاپن را مورد ارزیابی قرار می دهد و بر مبنای مصاحبه به عمل امده با کارکنان اجرایی و ستادی ، چهارچوب برنامه های بهسازی سازمانی را طرح می کند و نتایج ، نشان می دهد که برناممه های بهسازی شغلی در سیستم مدیریت سنتی ژاپن انگیزشی را در کارکنان برای مشارکت در طرحهای شغلی شان به وجود نمی آورد. در نهایت ، اثر روند کلان و بلند مدت عملکرد بهسازی سازمانی در شرکتهای ژاپنی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بررسی ارتباط ویژگی های روان شناختی افراد با ابعاد مدیریت دانش شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین ویژگی های روان شناختی با مدیریت دانش شخصی انجام شده و از همین رو با رویکرد توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای شامل 72 سؤال بوده و حجم نمونه ی آماری 268 نفر از دانشجویان، کارشناسان و مدیران فعال در زمینه ی مدیریت دانش است. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. تحلیل داده ها این نتیجه را در برداشت که بین تحصیلات و توانمندی افراد در مدیریت دانش شخصی رابطه ی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همه ی ویژگی های شخصیتی به جز عصبیت با مدیریت دانش شخصی رابطه ی مثبت و معنا داری دارد و تأثیر منفی و معنادار ویژگی عصبیت نیز با مدیریت دانش شخصی اثبات شد. هم چنین یافته های پژوهش ارتباط معنادار پنج بعد شخصیتی را با ابعاد چهارگانه مدیریت دانش شخصی ثابت کرد.
نگرشی بر تجزیه و تحلیل سازمان برای تعریف دوره های آموزشی
منبع:
تدبیر ۱۳۷۶ شماره ۷۵
حوزههای تخصصی:
نقش فرهنگ سازمانی در مدیریت سیستم های بهداشت الکترونیک
منبع:
تدبیر ۱۳۸۳ شماره ۱۵۲
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر روی جنبه های غیر رسمی ، اجتماعی ، فرهنگی ، کنترل و هماهنگی مدیریت در سیستم های بهداشتی و درمانی الکترونیک تاکید دارد. این پژوهش بخصوص در جستجوی تجزیه و تحلیل و تعیین ابعاد ویژه فرهنگ سازمانی است که بر روی هماهنگی و کنترل مدیریت در سیستم های بهداشتی و درمانی الکترونیک تاثیر دارد.
تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر روی واکنش سرمایه گذاران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر روی واکنش سرمایه گذاران می باشد. در این تحقیق مکانیزم های حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر مستقل و واکنش سرمایه گذاران به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. معیار اندازه گیری واکنش سرمایه گذاران بازده سهام داران می باشد. از بین مکانیزم های موجود حاکمیت شرکتی نیز مالکیت سهامداران نهادی، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت و استقلال هیات مدیره مورد بررسی قرار گرفتند. قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی از ابتدای سال 1385 لغایت 1392 می باشد که در مجموع با توجه به محدودیت های اعمال شده، 176 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات تجمیع شده نشان داد که هیچ کدام از مکانیزم های حاکمیت شرکتی مورد مطالعه در این پژوهش (مالکیت سهامداران نهادی، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت و استقلال هیات مدیره) تاثیری بر روی واکنش سرمایه گذاران ندارند. بنابراین هر چهار فرضیه ی پژوهش ما مبنی بر اینکه مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر روی واکنش سرمایه گذاران تاثیر دارد تایید نشد.
یادگیری ترکیبی
حوزههای تخصصی:
"در بسیاری از مجموعههای نازیبا و ناکارآمد، اجزای موجود در مجموعه هرکدام بهطور جداگانه زیبایی و کارآمدی خاص خود را دارد، اما آن هوشمندی که در ترکیب این اجزا ضروری بوده، وجود نداشته است.
سازمانها در آموزش کارکنان باید بتوانند فناوریها و مواد آموزشی را به نحوی با هم ترکیب کنند که بیشترین هماهنگی بااهداف سازمان که همانا افزایش درآمدها و کاهش هزینههاست حاصل شود. این ترکیب، در مقاله «یادگیری ترکیبی» از «مسعود محمدخانی» مورد بحث قرار گرفته است."
بررسی رویکرد سبک مدارانه به فرایند آموزش و یادگیری (مقایسه بافت های نظامی و غیرنظامی از منظرآموزش و یادگیری زبان های خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه آموزش و یادگیری تداعی گر دو روی یک سکه است، بسته به نوع سبکی که معلم در فرآیند آموزش و یادگیرنده در فرآیند یادگیری اتخاذ می کند، می توان به این دو پدیدة متناظر از منظر متفاوت نگاه کرد. از طرفی لحاظ متغیری به نام «بافت آموزشی» که مختصات خود را دارد و فرض می شود که بر نوع سبک اتخاذی هر دو گروه تأثیر بگذارد، در این میان حائز اهمیت است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی انطباق یا افتراق سبک های تدریس و یادگیری استادان و دانشجویان از یک طرف، میزان انطباق و افتراق سبک ها با لحاظ بافت آموزشی نظیر بافت نظامی و غیر نظامی از طرف دیگر بوده است. در این راستا، 32 استاد زبان انگلیسی و 72 دانشجوی زبان آموز از دو بافت متمایز دانشگاهی یعنی از دانشگاه امام علی(ع) به عنوان محیط نظامی و از یک دانشگاه غیر نظامی تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه (به عبارتی هر چهار گروه؛ دو گروه استادان شاغل در محیط نظامی و دو گروه دانشجوی نظامی و غیر نظامی) به پرسش نامة متمایز و معطوف به ارزیابی سبک های تدریس و یادگیری پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل تطبیقی- مقابله ای داده ها نشان داد که این سبک های تدریس استادان و سبک های یادگیری دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد. بدین معنا که علی رغم وجود پاره ای تفاوت ها در اعمال سبک ها، هماهنگی و انطباق نسبتا مطلوبی بین سبک های استادان و دانشجویان هر بافت آموزشی به طور جداگانه و استادان هر دو موقعیت در مقایسه با یکدیگر وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که برخلاف سایر مؤلفه ها و متغیرهای شخصیتی انسان، سبک های تدریس و یادگیری چندان از عوامل محیطی متأثر نمی شوند.
چالش های پژوهشی کشور و تاثیر آن بر مهاجرت نخبگان
منبع:
تدبیر ۱۳۸۹ شماره ۲۱۶
حوزههای تخصصی:
رهبر سده 21 : هنرمند اجتماعی ، نوآوری فرهنگی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۷دی شماره ۲۰۰
حوزههای تخصصی:
"ما هم اکنون در عصری قرار داریم که مهمترین ویژگی آن عدم اطمینان، پیچیدگی، جهانی سازی و تغییرات فزاینده تکنولوژیکی است. موفقیت سازمانی بااین شرایط، مستلزم تغییردرفعالیت های سازمانی و بویژه رهبری و اداره سازمانهای هزاره سوم است.
در بستر تئوری آشوب، پویایی های غیرخطی، مکانیک کوانتوم و دیگر فرایندهای پیچیده رهبران عصر حاضر، نیازمند سه نقش خلاق رهبری یعنی هنرمند اجتماعی، نوآوری فرهنگی و بینش معنوی هستند که مستلزم الگوهای: تفکر جدید، سعه صدر و 11 حوزه در برگیرنده ارزشها، دیدگاهها و شایستگی های رهبری برای هدایت سازمانها و شکوفایی استعدادهای بالقوه کارکنان است.
"
تهییج ذهنی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۲
حوزههای تخصصی:
طراحی مدل تعاملی گونه های فرهنگ سازمانی و فرایندهای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ارایه ی چارچوبی در تبیین ارتباط بین توسعه ی فرایندهای مدیریت دانش با انواع فرهنگ های سازمانی است. برای این منظور از جو سازمانی که در این جا زیر عنوان جو دانشی، مفهوم سازی گردیده، استفاده شده است. در این چارچوب، چنین بیان شده است که فرهنگ نوآورانه از جو خلاق حمایت می کند و از این رو فرایند تولید و اکتساب دانش تقویت و بر دارایی دانش مفهومی سازمان افزوده می گردد. فرهنگ تداوم رویه با پشتیبانی از جو سیستمی موجب توسعه ی فرایند سازمان دهی و ذخیره سازی و افزایش در دانش سیستمی می گردد. فرهنگ مشارکتی از جو گفتمان و در نتیجه فرایند انتشار و اشتراک حمایت نموده و بر دارایی دانش تجربی می افزاید و فرهنگ اثربخشی نیز از فرایند به کارگیری و در نتیجه از دانش عملیاتی پشتیبانی می کند. در نهایت، چهار فرضیه ی برآمده از چارچوب پژوهش، به صورت میدانی و بر مبنای روش همبستگی آزمون شد که دو فرضیه ی مربوط به دو فرهنگ اخیر به علت نوپایی برنامه های مدیریت دانش در سازمان های منتخب، مورد پذیرش قرار نگرفت.
بررسی تطبیقی شرایط کار زنان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
اثر هوش عاطفی در بهبود رضایت و عملکرد شغلی کارکنان در نهادهای آموزش عالی: مطالعه موردی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلّی از انجام این پژوهش بررسی نقش هوش عاطفی در پیامد های کاری (رضایت و عملکرد شغلی) کارکنان در نهادهای آموزش عالی می باشد. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد بررسی شامل کلیه کارکنان اداری دانشگاه بود که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای و برحسب جنسیت، سابقه کاری، وضعیت استخدامی و سطح تحصیلات 285 نفر انتخاب و مطالعه شدند. ابزارهای مورد استفاده جهت گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس رفتاری هوش عاطفی (EIBS) میشل تمکزاک (2010)، پرسشنامه رضایت شغلی اسچجودت (2002) و پرسشنامه عملکرد شغلی توماس و رییو (1997) می باشد که پس از محاسبه روایی و پایایی، این ابزار بین افراد نمونه توزیع شده و سپس داده ها با استفاده از روش های آماری تی تست تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد هوش عاطفی کارکنان، پیش بینی کننده ی مثبت و معنادار رضایت کارکنان و هم چنین پیش بینی کننده ی مثبت و معنادار عملکرد کارکنان می باشد.
نیروی انسانی عاملی استراتزیک
حوزههای تخصصی:
تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان مراکز آموزش عالی درگرایش به نوآوری سازمانی آنان (مورد: دانشگاه بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان دانشگاه بیرجند در گرایش به نوآوری سازمانی آنان و بر اساس مدل سرمایه های انسانی کرافورد و مدل گرایش به نوآوری سازمانی ترکیبی جمینزو جیمنز، پنیادز، پراجگو و سوهال انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و همبستگی، و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان 7 دانشکده و کارکنان ستادی/ پشتیبانی دانشگاه به تعداد414 نفر بوده که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، حجم نمونه 162 نفر انتخاب شد. از پرسشنامه سرمایه های انسانی با پایایی (94/0=α) و پرسشنامه گرایش به نوآوری سازمانی با پایایی(91/0=α) استفاده شد، که روایی محتوا و سازه آن ها نیز مورد بررسی و تایید قرارگرفت. داده ها براساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، مدل یابی معادلات ساختاری و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج تی تک نمونه ای نشان داد، میانگین سرمایه های انسانی و گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان به طور معناداری پایین تر از میانگین مورد انتظار بوده است. بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری، سرمایه های انسانی با ضریب مسیر (63/0=γ) بر نوآوری فرایندی و با ضریب مسیر (71/0=γ) بر گرایش به نوآوری سازمانی تاثیرگذار بوده است اما بر نوآوری تولیدی و اداری آنان تاثیری نداشته است. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد، دانش و تخصص به عنوان مولفه های سرمایه های انسانی، 38 درصد از گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان را پیش بینی می نمایند.
بررسی ارتباط میان «راهبرد های تغییر» و «تعهد به اجرای تغییر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف-پژوهش پیش رو با هدف بررسی رابطه بین راهبرد های تغییر و تعهد به اجرای تغییر در بانک های صادرات و تجارت شهرستان بروجرد، طرح و اجرا شده است.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد- نمونه آماری متشکل از 173نفر از کارکنان این بانک ها بوده که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم جامعه انتخاب شده اند. این مطالعه از دید روش، از انواع پژوهش های توصیفی از شاخه همبستگی است. برای سنجش مفاهیم اساسی پژوهش، پرسشنامه طراحی گردید. داده های پژوهش با استفاده از آزمون های آماری مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها- یافته های نهایی پژوهش حاکی از وجود ارتباط معنی دار میان راهبرد های تغییر و ابعاد آن و تعهد به اجرای تغییر در شعب بانکیِ مورد مطالعه می باشد. از میان راهبرد های تغییر سازمانی اتخاذ راهبرد مشارکتی بیشترین تعهد به اجرای تغییر را با خود به همراه داشت. و می توان این امر را به عنوان ""تعهد قوی به اجرای تغییر"" معرفی نمود. از سوی دیگر راهبرد گفتاری کمترین میزان تعهد به اجرای تغییر را در میان راهبردهای تغییر داشت. که به طور مشابه می توان این موضوع را به عنوان "" تعهد ضعیف به اجرای تغییر"" معرفی نمود.