داتیس خواجه ییان

داتیس خواجه ییان

مدرک تحصیلی: استادیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران (نویسنده مسئول)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

تحلیل راهبردی مدل کسب وکار مؤسسه مطبوعاتی (مورد مطالعه: روزنامه همشهری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همشهری روزنامه مدل کسب وکار تحلیل کسب وکار دیجیتالی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۱
با رشد  اینترنت، روزنامه ها به عنوان یکی از قدیمی ترین و باثبات ترین اشکال رسانه ها در تطبیق کسب وکار خود با تغییرات محیطی دچار چالش شدند، به طوری که شاهد کاهش چشمگیر در تیراژ و جذب آگهی بودند. در ایران، روزنامه همشهری به عنوان یک مؤسسه و روزنامه باسابقه و پرتیراژ، متناسب با تغییر بازار رسانه و پلتفرمی شدن آن، هنوز نتوانسته مدل کسب وکار سنتی خود را به صورت کامل متحول کند. هدف اصلی این پژوهش تحلیل کسب وکار و محیط مؤسسه مطبوعاتی همشهری است. بر این اساس، با 19 نفر از کارشناسان و مدیران رسانه ای و همچنین مدیران و کارشناسان فعلی و سابقِ تأثیرگذار در تدوین راهبردهای اقتصادی و مدل کسب وکار مؤسسه همشهری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل مصاحبه ها نیز به روش کدگذاری کیفی و طی دو مرحله کدگذاری باز و محوری انجام شد. برای جمع بندی یافته ها از ماتریس عوامل داخلی و خارجی سوات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد مؤسسه همشهری در بُعد داخلی کسب وکار دارای نقاط ضعف بیشتری است. در بُعد محیط خارجی کسب وکار، مؤسسه همشهری نیز با تهدیدات بیشتری مواجه است. بر اساس تقاطع دو بُعد محیط داخلی و خارجی،راهبردهای تغییر پارادایم در مأموریت حرفه ای مؤسسه همشهری از یک عرضه کننده محتوا به ارائه کننده خدمات ارزش افزوده محتوا و لزوم سرمایه گذاری روی دارایی های دیجیتال، پیشنهاد شد.
۲.

بازاریابی اینفلوئنسرهای عراقی در بستر شبکه های اجتماعی: نقش اینفلوئنسرها در توسعه اقتصادی کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینفلوئنسر بازاریابی دیجیتال اینستاگرام شبکه های اجتماعی عراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۹
هدف: موضوع پژوهش حاضر «ارائه مدل بازاریابی اینفلوئنسرهای عراقی بر بستر شبکه های اجتماعی» با تمرکز بر تأثیر بازاریابی اینفلوئنسرها در شبکه های اجتماعی بر توسعه اقتصادی در کشور عراق بود.روش پژوهش: در پژوهش حاضر از طریق کاربست رویکرد تحلیل تماتیک داده های بدست آمده حاصل از مصاحبه های عمقی نیمه ساختاریافته تحلیل شدند. میدان مطالعه پژوهش حاضر به تناسب روش پژوهش، شامل کلیه متخصصان دانشگاهی حوزه مدیریت و بازاریابی دیجیتال و شبکه ای بود که از میان آنها پس از رسیدن به نقطه اشباع نظری با 14 نفر مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته صورت گرفت.  به طور کلی پس از تجزیه و تحلیل داده ها، چهار تم اصلی «نقش اینفلوئنسرها در شبکه های اجتماعی بر عرضه و تقاضای کالاها و خدمات»، «نقش اینفلوئنسرها در شبکه های اجتماعی بر افزایش سرمایه گذاری های داخلی و خارجی»، «نقش اینفلوئنسرها در شبکه های اجتماعی در گسترش پدیده ی مصرف گرایی» و «نقش اینفلوئنسرها در شبکه های اجتماعی در توسعه ی گردشگری» استخراج گردید.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، اینفلوئنسرها توانسته اند به طور چشمگیری بر عرضه و تقاضای کالاها و خدمات تأثیر بگذارند. همچنین اینفلوئنسرها توانسته اند نقش مهمی در افزایش سرمایه گذاری های داخلی و خارجی ایفا کنند. یافته های پژوهش همچنین حاکی از آن است که اینفلوئنسرها توانسته اند نقش مؤثری در توسعه ی گردشگری ایفا کنند. این افراد با به اشتراک گذاشتن تصاویر و ویدئوهای جذاب از مقاصد گردشگری مختلف، موجب افزایش تمایل کاربران شبکه های اجتماعی به سفر به این مقاصد شده اند.نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اینفلوئنسرها در شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین بازیگران عرصه ی کسب وکار و بازاریابی ظاهر شده اند.
۳.

الگوی برنامه ریزی راهبردی رسانه ای برای ارتقای سرمایه اجتماعی قوه قضائیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۴
نظر به گسترش استفاده از رسانه های اجتماعی و تلاش سازمان ها برای بهره مندی از آن ها در جهت ارتباط مؤثر با ذینفعان و مخاطبان هدف، قوه قضائیه ایران نیز به عنوان یکی از بخش های حاکمیتی نیازمند استفاده از این رسانه ها برای ارتباط با جامعه است. هدف این پژوهش ارائه الگویی برای برنامه ریزی راهبردی رسانه ای قوه قضائیه در رسانه های اجتماعی با رویکرد ارتقای سرمایه اجتماعی است. رویکرد پژوهش، کیفی-کمی بوده و جامعه آماری مشتمل بر 11 نفر خبره از بخش های مرتبط سازمان می باشند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بوده و برای تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل مضمونی استفاده شد. روایی پژوهش با روش روائی محتوا توسط خبرگان مورد تأیید قرارگرفت. پایائی پژوهش نیز با روش آلفای کرونباخ تأیید گردید. داده ها با روش تحلیل مضمونی، کُدنویسی گردیده و نتایج تحلیل مصاحبه ها ضمن تأیید ضرورت داشتن برنامه راهبردی و تعیین راهبردهای رسانه ای و ارتباطی در فضای مجازی برای ارتقای سرمایه اجتماعی قوه قضائیه، نشان داد که ارتباطات قوه قضائیه با افکار عمومی در رسانه های اجتماعی ضعیف و یک سویه است. ابعاد مدیریت راهبردی رسانه در شبکه های اجتماعی همراه با راهبردهای رسانه ای مشخص مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. طبق یافته ها و نتایج فرضیه های برازش مدل؛ بین عناصر شناختی، ساختار و ارتباطی و میزان اعتماد در رسانه های اجتماعی و مدیریت راهبردی رسانه برای ارتقای سرمایه اجتماعی سازمانی، بین ابعاد سرمایه اجتماعی و ابعاد مدیریت راهبردی رسانه برای ارتقای سرمایه اجتماعی قوه قضائیه رابطه وجود دارد. درنهایت راهبردهای رسانه ای در رسانه های اجتماعی منجر به ارتقای سرمایه اجتماعی قوه قضائیه می شود.
۴.

مطالعه تطبیقی الگوی حکمرانی صوت وتصویر فراگیر در روسیه، ترکیه و کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی رسانه مطالعه تطبیقی روسیه ترکیه کره جنوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف: هم گرایی فناوری، اکوسیستم صوت وتصویر فراگیر را تغییر داده است. اکنون، شاهد عرصه متفاوتی از صوت وتصویر فراگیر متشکل از دولت ها و بخش خصوصیِ داخلی و بین المللی هستیم؛ از این رو  به چارچوبی مختص حکمرانی صوت وتصویر فراگیر در ادبیات نیاز داریم تا از طریق آن، بتوانیم الگوی صوت وتصویر فراگیری را برای کشورمان طراحی کنیم. توجه به حکمرانی کشورهای متفاوت در این عرصه و تجربه آن ها، به طراحی الگوی مناسب برای کشورمان کمک می کند. روش: این پژوهش با مطالعات تطبیقی انجام شده است. جمع آوری داده به صورت اسنادی بوده است که بر اساس یکی از چارچوب های حکمرانی رسانه، الگوی حکمرانی صوت وتصویر فراگیر، در سه کشور از سه منطقه متفاوت، یعنی روسیه در اوراسیا، ترکیه از خاورمیانه و کره جنوبی از شرق آسیا بررسی شده است. یافته ها: بررسی های انجام شده نشان می دهد که هر سه کشور الگوی حکمرانی رسانه هم گرا را پذیرفته اند و در صوت وتصویر فراگیر، بیشتر به حکمرانی از بالا به پایین گرایش دارند و رسانه ها در محدوده توقعات دولت و بازار رفتار می کنند. نتیجه گیری: مطالعه تطبیقی نشان داد که در تفاوت بین حکمرانی رسانه و حکمرانی صوت وتصویر فراگیر، پیشنهاد می شود که در چارچوب حکمرانی صوت وتصویر فراگیر نظام تنظیمگری متمرکز، حکمرانی در سطح منطقه ای در نظر گرفته شود. همچنین بازار، کاربران و نظام اجتماعی فرهنگی، به ذی نفعان چارچوب حکمرانی اضافه شود. با توجه به تجربه سایر کشورها، هم گرایی در تنظیمگری برای ایران مفید است و همچنین باید در تنظیمگری، به سمت مشارکت و خودتنظیمی حرکت کرد.
۵.

طراحی چهارچوب حکمرانی صوت و تصویر فراگیر در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی رسانه ای صوت و تصویر فراگیر رسانه تنظیم گری رسانه سیاستگذاری رسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۸۷
با فراگیر شدن اینترنت پرسرعت و تبعات ناشی از آن، همچون همگرایی رسانه ای، صنعت صوت و تصویر با تحولی شگفت آور در زمینه های فنی و محتوایی، مواجه شد. این تحولات باعث شدند کشورها در حوزه حکمرانی رسانه ای خود بازنگری کنند. این پژوهش در پی ارائه چهارچوبی مناسب برای حکمرانی صوت و تصویر فراگیر در زمان کنونی- با توجه به تحولات متنوع صنعت و شیوه های مصرفی کاربران- است. برای دستیابی به این هدف، چهارچوب نظری حکمرانی رسانه گینوسار (2013) که به تفاوت های نظام سیاسی توجه می کند، انتخاب و با استفاده از نظرات خبرگان، تکمیل شده است. متناسب با این یافته ها، اجزای حکمرانی صوت و تصویر فراگیر مطلوب در نظام حاکمیتی جمهوری اسلامی پیشنهاد شد. با استفاده از روش پژوهش دلفی، پنل خبرگان شامل 15 نفر از اساتید و مدیران حوزه حکمرانی و صوت و تصویر فراگیر تشکیل شد. در نتیجه پیشنهادات اعضای پنل، سبک حکمرانی ارزش محور به چهارچوب اضافه شد و بازار، فرهنگ و ارزش های جامعه و کاربران نیز به عنوان ذی نفعان حکمرانی صوت و تصویر فراگیر شناسایی شدند. همچنین خبرگان در این پژوهش پیشنهاد دادند برای تحقق شرایط مطلوب در حکمرانی صوت و تصویر فراگیر در جمهوری اسلامی ایران باید به سمت یک حکمرانی مشارکتی حرکت کرد.
۶.

چارچوب طبقه بندی الگوهای مدل کسب وکار مدور از دیدگاه استراتژی های اقتصاد مدور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگو های مدل کسب وکار مدور (چرخشی) چارچوب طبقه بندی استراتژی اقتصاد مدور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۹۶
هدف: مدل های کسب وکار مدور، برای معضلات مدل های کسب وکار خطی فعلی، یعنی تولید بیش ازحد پسماند و کمبود شدید منابع راه حل مناسبی هستند و برای کسب مزیت رقابتی، کسب منافع اقتصادی و کاهش آسیب به محیط زیست، فرصت های مناسبی برای کسب وکارها به وجود می آورند. به منظور اجرای استراتژی های اقتصاد مدور در سطح کسب وکارها و ایجاد چارچوبی برای طراحی بهتر مدل های کسب وکار مدور، هدف اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی برای شناسایی و طبقه بندی الگو های مدل کسب وکار مدور، هم سو با راهبردهای اقتصاد مدور است. روش: در این پژوهش، از روش کیفی فرا ترکیب 7 مرحله ای ساندلوسکی و باروسو برای شناسایی الگو های مدل کسب وکار مدور و از روش طبقه بندی نیکرسون برای طبقه بندی الگوهای مدل کسب وکار مدور استفاده شد. یافته ها: یافته نخست این پژوهش، دستیابی به فهرست جامع 29 الگوی مدل کسب وکار مدور همراه با نام الگو، تعریف و مصادیق است و یافته بعدی آن، ارائه چارچوب طبقه بندی جامع و کامل الگوهای مدل کسب وکار مدور، از منظر استراتژی های اقتصاد مدور است. در این چارچوب 11 بُعد برای طبقه بندی 29 الگوی مدل کسب وکار شناسایی شد: 1. غیر مادی سازی؛ 2. کارایی مصرف؛ 3. تأمین مدور؛ 4. تولید بهینه؛ 5. لجستیک معکوس و بهینه؛ 6. محصولات با عمر طولانی؛ 7. توسعه عمر مصرف محصولات و قطعات؛ 8. توسعه عمر مواد؛ 9. توسعه عمر منابع؛ 10. انجام دهندگان فعالیت ها در شبکه ارزش مدور؛ 11. تسهیل کنندگان فعالیت ها در شبکه ارزش مدور. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش مشخص کرد که برای توسعه کسب وکارهای مبتنی بر اقتصاد مدور، چه نوع الگوهای مدل کسب وکار مدوری وجود دارد. از سوی دیگر، ایجاد چارچوب طبقه بندی راهبردها و مدل های کسب وکار مدور نشان داد که چگونه می توان بین راهبردها و مدل های کسب وکار مدور، هم سویی مناسبی ایجاد کرد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، به شرکت هایی که قصد دارند در سطح کسب وکارشان از راهبردهای اقتصاد مدور بهره ببرند یا آنها را پیاده سازی کنند، کمک می کند تا مدل های کسب وکار مدور مناسب را شناخته و به کار گیرند. شایان ذکر است که راهبرد شبکه ارزش مدور و الگوهای مدل کسب وکار مدور متناسب با آن که بیانگر انواع شیوه های همکاری بین بازیگران شبکه ارزش مدور است، برای اولین بار در این پژوهش معرفی شد.
۷.

امکان مندی های پلتفرم های رسانه های اجتماعی در درگیرسازی کاربران

کلیدواژه‌ها: درگیرسازی رسانه های اجتماعی تفاوت زمینه ای امکان مندی مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف: همگام با نفوذ چشمگیر رسانه های اجتماعی در شئون مختلف زندگی افراد جامعه، رقابت میان رسانه های اجتماعی مختلف برای درگیرسازی هرچه بیشتر کاربران در پلتفرم های خود افزایش یافته است. طی دو دهه اخیر، مفهوم درگیرسازی رسانه های اجتماعی در ادبیات و پژوهش ها برجسته بوده است؛ اما امکان مندی ها، به عنوان عناصر اثرگذار بر درگیرسازی، به ندرت بررسی شده است. با وجود اهمیت بسزای امکان مندی ها در درگیرسازی کاربران و موفقیت رسانه اجتماعی، دانش موجود درباره چگونگی تأثیر امکان مندی ها بر درگیرسازی کاربران با رسانه های اجتماعی نامتمرکز، پراکنده و ناکافی است. این پژوهش با هدف شناسایی و دسته بندی مطالعات انجام شده در زمینه تأثیر امکان مندی ها بر درگیرسازی کاربران در شبکه اجتماعی اجرا شده است.روش: پژوهش حاضر با تحلیل ادبیات موجود به روش کتابخانه ای و تحلیل ادبیات، به توسعه چارچوبی برای درک بهتر روابط بین متغیرهای مهم و اثرگذار در این حوزه پرداخته و تفاوت های زمینه ای در امکان مندی با درگیرسازی کاربران در رسانه های اجتماعی را بررسی کرده است تا برای پژوهش های آتی در این زمینه بنیانی دانشی فراهم کند. یافته ها: به دنبال پاسخ به مسئله اصلی پژوهش، چگونگی تأثیر تجربه امکان مندی ها بر درگیرسازی کاربران رسانه های اجتماعی، مطالعات گذشته بررسی و در سه دسته طبقه بندی شدند: «تجربه امکان مندی ها»، «رویکرد امکان مندی ها» و «درگیرسازی با امکان مندی ها».نتیجه گیری: امکان مندی ها در رسانه های اجتماعی انواع مختلفی دارند و به صورت های متفاوتی دسته بندی می شوند. از آنجا که این امکان مندی ها فعالیت ها را ممکن می سازند و از سوی دیگر، کاربر آنها را درک می کند، با آنها رابطه برقرار می کند، از آنها استفاده کرده و با آنها تعامل می کند؛ می تواند عامل یا واسطه درگیرسازی کاربر با رسانه های اجتماعی باشد. همچنین، از آنجا که این امکان مندی ها انواع مختلفی دارند و در هر یک از رسانه های اجتماعی به گونه متمایزی نمود پیدا می کنند، قابلیت های متفاوتی را در هر یک از رسانه های اجتماعی خلق می کنند.
۸.

Media Platforms as Blockholes of Information: App Economy and Burial of User-Generated Content(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۸۵
The present paper discusses the change in accessibility and searchability of data due to the popularity of mobile app versions of social media. The main argument is that new social media platforms restrict the access of search engines to the user-generated contents that are created and exchanged within them, and such trends have made access to public content more difficult. Focusing on the phrases “platforms as information blockhole” and “burial of content”, this article is a conceptual paper that argues that in contrast with the idea of freedom of information and data in world-wide-web, today mobile app platforms have formed close-core databases that search engines are restricted to access to them. The article warns that due to the increasing popularity of social media platforms, a huge volume of information is being generated and exchanged within them and this leads to new discrimination in access to the information. It also stresses the necessity of new types of syndication contracts between search engines and platforms as a new business model; or new policies that guarantee the findability of generating and exchanging public data on social media platforms.
۹.

Analyzing the interaction of key factors of Sustainable Business Model Innovation in the Digital Age Based on Dynamic Capabilities Using An integrative meta-synthesis and interpretive structural modeling (ISM) approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Business Model Innovation Sustainability Digital Transformation Dynamic Capabilities Meta-Synthesis Interpretive Structural Modeling (ISM)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۰۱
Due to the rapid changes and developments caused by technology in the digital age and the growing importance of achieving sustainability for the survival of businesses, the need to create the capabilities needed to innovate in the business model of organizations has become inevitable. This research is trying to provide a model for business model innovation with the aim of sustainability by considering the external factor of digitalization (digital transformation) and the internal factor of dynamic capabilities. The method of this research is mixed so that in the first stage the qualitative method of Meta-Synthesis is used and in the second stage the quantitative method of Interpretive Structural Modeling (ISM) is used. In this research, based on the systematic review of previous researches in scientific databases, 402 related articles were identified and then 46 final articles were selected during the screening process. Based on the thematic analysis, a total of 4 main categories and 14 factors were extracted. In the second stage of the research, an interpretive structural model (ISM) is developed to show the inter‐relationship of different factors and their levels of importance in the food industry.   The 8-level hierarchy model of factors influencing the sustainable business model innovation in the digital age with a dynamic capabilities approach was proposed. Results show that a new component called network value has been added to the traditional business model components. Furthermore, the MICMAC approach has been used to categorise factors according to their driving power and dependence. finally, digital technologies and Sensing were found to be the factors with the highest independence and the highest driving power, and “Economic Sustainability” was identified as the factor with the highest dependence and the least driving power
۱۰.

بررسی رویکرد اقتصاد رفتاری در مطالعات رسانه: مروری نظام مند

کلیدواژه‌ها: اقتصاد رسانه اقتصاد رفتاری اقتصاد نهادی اقتصاد نئوکلاسیک عقلانیت محدود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف: رویکرد نوین اقتصاد رفتاری با بهره گیری از علوم روان شناسی و جامعه شناسی توانسته است با ارائه تصویری واقعی از رفتار انسان ها، تحلیل های واقعی از نحوه عملکرد مخاطب مصرف کننده ارائه دهد و به همین دلیل، در کانون توجه صاحب نظران شاخه های مختلف علوم انسانی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با نگاهی جامع به مفروضات و مفاهیم بنیادی مفهوم اقتصاد رفتاری در تحلیل رفتار انسان ها، در مقایسه با مکاتب اقتصادی پیش از خود، تلاش دارد به عنوان پژوهشی پیش گام در صنعت رسانه، افق های جدیدی را فراروی متخصصان رسانه بگشاید. روش: این پژوهش نوعی مطالعه مروری نظام مند است که در آن، جمع آوری اطلاعات از طریق جست وجو در پایگاه علوم وب آو ساینس انجام پذیرفته است. جست وجو در این پژوهش بدون محدودیت زمانی و با استفاده از املاهای متنوع مفهوم «اقتصاد رفتاری» در موضوع منابع (شامل عنوان، چکیده و کلیدواژه ها) صورت گرفته است؛ از میان مراجع، مقالات و کتب مرتبط، آن هایی انتخاب شدند که مؤلفان صاحب نام و مجربی داشتند و بارها مورد استناد قرار گرفته بودند. یافته ها: از میان تعداد منابع احصا شده در مرحله جست وجو، ده منبع با بیشترین ارجاع و مؤلفان صاحب نام در حوزه اقتصاد رفتاری انتخاب شدند که شامل پنج کتاب مرجع علم اقتصاد رفتاری و 5 مقاله علمی پژوهشی با ارجاع بالا در پایگاه علوم بود. برای ارائه تصویری روشن از علم اقتصاد رفتاری، مفروضات بنیادین این حوزه با مکاتب پیش از خود (مکتب نئوکلاسیک و مکتب نهادی) مقایسه و بر اساس یافته های پژوهش، نقطه نظر این مکاتب به صنعت و اقتصاد رسانه به تصویر کشیده شد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر با ارائه تصویری روشن از بنیان های نظری علم اقتصاد رفتاری و فهرست کردن تفاوت ها و تشابه های این رویکرد نوین در مقایسه با رویکردهای پیش از خود و همچنین، نوع نگاه آن ها به صنعت رسانه، به عنوان پژوهشی پیش گام، مسیر جدیدی را به روی پژوهشگران در جهت تحلیل رفتار کنشگران بازار رسانه گشوده است.
۱۱.

ارائه چارچوب سیاست گذاری کسب و کارهای پلتفرمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلتفرم سیاستگذاری پلتفرم ها کسب و کارهای پلتفرمی منافع عمومی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات و توسعه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی شبکه های اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۴۰۳
هدف این پژوهش، ارائه چارچوبی از حوزه سیاستگذاری کسب و کارهای پلتفرمی در ایران و ارتباط آن با منافع عمومی؛ با شناسایی سیاست ها، موانع و الزامات سیاستی این حوزه است. رویکرد پژوهش کیفی و از روش تحلیل تم برای تحلیل داده ها استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مطالعه اسنادی و مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته بوده است. یافته های پژوهش نشان داد آسیب های سیاستگذاری کسب و کارهای پلتفرمی شامل: عدم به روزرسانی سیاست ها، عدم یکپارچگی فرآیند دریافت مجوزها، فرآیند بروکراتیک اخذ مجوز، عدم وجود نهاد سیاستگذار و سیاست واحد برای کسب و کارهای پلتفرمی و ...، موانع سیاستی شامل: عدم وجود سیاست های حفظ حریم خصوصی کاربران، عدم وجود سیاستگذار رسمی در خصوص کسب و کارهای پلتفرمی، عدم نظارت نهادهای سیاستگذار بر نحوه فعالیت این کسب و کارها، تعدد مراجع صدور مجوز و ... است. در این راستا از الزامات سیاستی برای حل آسیب ها می توان به وجود سیاستگذار رسمی و هم نظارتی توسط کنشگرانی از اکوسیستم پلتفرمی و سازمان های دولتی و حاکمیتی، توسعه شبکه سیاستگذاری، به روزرسانی سیاست ها و قوانین و ... اشاره کرد. نتایج در قالب چارچوبی برای آگاهی سیاستگذار، از نسبت فرایند سیاستگذاری کسب و کارهای پلتفرمی و منافع عمومی ارائه شده است.
۱۲.

مفهوم سازی ارزش رسانه ای بازیکنان فوتبال به عنوان پایه ای برای توسعه مدل های درآمدزایی باشگاه های فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد فوتبال ارزش رسانه ای بازیکنان فوتبال مدیریت رسانه مدل های کسب وکار دارایی نامشهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
در حالیکه درآمدهای سرشار فوتبال در کشورهای پیشرو اروپایی این ورزش را به یک صنعت پردرآمد تبدیل کرده است، باشگاه های فوتبال ایرانی همواره با مشکلات مالی روبه رو بوده اند. پژوهش های پیشین که روش های درآمدزایی در فوتبال اروپا را با لیگ برتر فوتبال ایران مقایسه کرده اند، نشان داده اند که باشگاه های ایرانی نتوانسته اند از روش های درآمدزایی فوتبال بهره ببرند و این گاه به دلیل مسائل قانونی بوده و گاه به دلیل ناکارآمدی مدیریتی. پژوهش حاضر با هدف توسعه زیرساختی مفهومی برای توسعه مدل کسب وکار باشگاه های فوتبال کشور، ارزش رسانه ای بازیکنان فوتبال را به عنوان یک دارایی نامشهود مطرح می کند که عبارت است از بخشی از ارزش اقتصادی بازیکن که به واسطه رسانه ها ایجاد می شود. پایه نظری این مفهوم سازی را تئوری بازار دوطرفه رسانه ای شکل می دهد که طی آن برخی از رسانه ها – از جمله تلویزیون دولتی ایران- با ارائه محتوای رایگان، توجه مخاطبان را جلب می کنند و این توجه را به آگهی دهندگان می فروشند و درآمد کسب می کنند. روش انجام این پژوهش کتابخانه ای و مرور نظام مند ادبیات مرتبط با اقتصاد فوتبال و مدیریت رسانه است. انتظار می رود با طرح مفهوم ارزش رسانه ای، امکان توسعه مدل های کسب وکار موفق و مستقل از کمک های دولتی باشگاه های فوتبال ایران و بهره گیری مناسب از ظرفیت های رسانه ای موجود به منظور درآمدزایی باشگاه ها فراهم شود.
۱۳.

ارائه مدلی برای هم آفرینی ارزش در رسانه های خبری؛ مورد مطالعه، سامانه فارس من خبرگزاری فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۳۳۲
با همه گیری رسانه های اجتماعی و توانمندشدن کاربران در مشارکت با سازمان های رسانه ای، هم آفرینی ارزش به یک روند فزاینده در صنعت رسانه تبدیل شده است. خبرگزاری ها ازجمله سازمان های رسانه ای هستند که به میزان قابل توجهی تحت تأثیر مشارکت کاربران از طریق شبکه های اجتماعی، شهروند خبرنگاری و محتوای تولیدشده توسط کاربران قرار گرفته اند و از مشارکت کاربران به اشکال گوناگون، از محتوای خبری تا تحلیل و پویش و گفت وگو و محتوای کاربرساخته بهره مند می شوند. پژوهش جاری با نظرسنجی از 735 نفر از کاربران فعال سامانه «فارس من» متعلق به خبرگزاری فارس به شناسایی مؤلفه ها و ابعاد هم آفرینی ارزش در خبرگزاری ها و توسعهٔ مدل هم آفرینی ارزش راهبردی می پردازد. مدل تحقیق مبتنی بر این است که انگیزه مشارکت کاربر در هم آفرینی تحت تأثیر سه نوع ارزش رابطه ای، اقتصادی و سرگرمی است که از طریق تقویت برند به وفاداری نگرشی و وفاداری رفتاری می انجامد. با اجرای یک پرسشنامه و جمع آوری داده از 12330 نفر از کاربران فارس من که حداقل یک بار سوژه ای را در فارس من ثبت کرده اند، سپس با استفاده از رویکرد کمّی و با بهره گیری از نرم افزار های SPSS، EXCEL، و SMART-PL  به تجزیه وتحلیل پرسشنامه های تکمیل شده پرداخته و مدل معادلات ساختاری تأیید شد. یافته ها نشان می دهد مشارکت مخاطبان شبکه های خبری به ترتیب در هم آفرینی ارزش رابطه ای، سرگرمی و اقتصادی تأثیر مثبت داشته و با تقویت ارزش برند خبرگزاری، باعث افزایش وفاداری نگرشی و وفاداری رفتاری مخاطبان می شود.
۱۴.

الگوی رفتاری نسل بومیان دیجیتال ایرانی در اینستاگرام: یک داده کاوی در کلان داده های شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بومیان دیجیتال اینستاگرام الگوهای رفتاری کلان داده ها شبکه اجتماعی داده کاوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۹ تعداد دانلود : ۷۳۴
متولدان 1374 تا 1391 خورشیدی، به عنوان «بومیان دیجیتال» یا «نسل زد» (Z generation) شناخته می شوند؛ نسلی که از ابتدای تولد، با اینترنت و رسانه های اجتماعی همزیستی داشته اند و ازاین رو، انتظار می رود که الگوهای رفتاری آنان با نسل های پیشینشان متفاوت باشد. در پژوهش حاضر، با استخراج و داده کاوی کلان داده های حاصل از به کارگیری روش سما (Semma)، اطلاعات مربوط به رفتار نسل «بومیان دیجیتال» ایرانی در اینستاگرام که یکی از محبوب ترین شبکه های اجتماعی ایران به شمار می رود، بررسی شده است. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 534 کاربر انتخاب شده اند و کلان داده های مربوط به فعالیت های آنان، در بازه زمانی یک ماهه از طریق ای پی آی های (Application Programming Interface) باز اینستاگرام استخراج و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده، ضمن تأیید مفهوم «بومیان دیجیتال» و فناوری آگاهان، نشان می دهد که کاربران این نسل، از تک تصویر بیش از اشکال دیگری مانند کلیپ و آلبوم تصاویر استفاده می کنند و رفتارهای کامنت گذاری و لایک آنان نیز از الگوهای مشخصی تبعیت می کند. به همراه این نتایج که برای کمک به سیاستگذاران، مدیران فرهنگی، کارآفرینان رسانه ای و طراحان اپلیکیشن ها ارائه شده است، نظریه ای پیشنهادی به نام انجماد کاربردی نیز مطرح می شود که می تواند در پژوهش های آتی مورد آزمون قرار گیرد.
۱۵.

انگیزه ها و الگوهای هشتگ گذاری بومیان دیجیتال ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بومیان دیجیتال اینستاگرام انگیزه هشتگ گذاری شبکه اجتماعی مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۲۸۸
پلتفرم ها در قالب به روزرسانی امکانات و قابلیت ها تغییرات سبک زندگی کابران پلتفرم ها را تسهیل می کنند و با توجه به اینکه، رسانه های جدید ابتدا با ظهورشان و سپس با ارائه امکانات جدید به لذت تازه ای منجر می شوند، بنابراین، شناخت انگیزه های بومیان دیجیتال در استفاده از امکان هشتگ گذاری ضروری است. هدف این تحقیق، بررسی هشتگ های پرکاربرد و میزان استفاده از این هشتگ ها توسط بومیان دیجیتال و در ادامه آن، شناسایی انگیزه های هشتگ گذاری بومیان دیجیتال در اینستاگرام است. بنابراین، در قدم اول، از طریق داده کاوی هشتگ های پرکاربرد 534 نفر از بومیان دیجیتال در طی یک ماه جمع آوری شد و سپس از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 20 نفر از بومیان دیجیتال، انگیزه ها و الگوهای رفتاری این نسل شناسایی شد. طبق یافته ها، 15097 هشتگ از پست های 534 کاربر اینستاگرام استخراج شد که «nice»، «jzb»، «best» و «awli» پرکاربردترین هشتگ ها بودند. انگیزه های استفاده از هشتگ ها شامل تعلق داشتن، اجتماعی بودن، جلب توجه، کسب اطلاعات، محبت کردن، مستندسازی موقعیت ها و ابراز هویت شخصی است. بروز لذت ها و انگیزه های جدید ناشی از هشتگ از نگاه کاربر و جامعه و سهولت استفاده از دیدگاه نرم افزاری نهایتاً به ظهور سبک زندگی جدید کمک می کند که بومیان دیجیتال از رهگذر استفاده از این امکان، به بازآفرینی هنجارهای دنیای واقعی در دنیای مجازی می پردازند.
۱۶.

رسانه و سلامت: شناسایی و تحلیل چارچوب های خبری در بازنمایی رسانه ای بیماری ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چارچوب خبری بازنمایی رسانه ای تحلیل مضمونی بیماری ام اس رسانه و سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۵۲۰
رسانه ها با استفاده از چارچوب بندی، ذهن مخاطبان و افکار عمومی را در مقابل رویدادها و مسائل شکل می دهند و بر واکنش های جامعه در برابر پدیده ها تأثیر می گذارند. به این علت که در دهه اخیر تعداد قابل توجهی از ایرانیان به بیماری ام اس مبتلا شده اند و کیفیت زندگی بیماران و اطرافیان آنها تحت تأثیر قرار گرفته است؛ بازنمایی صحیح این بیماری از روش چارچوب های خبری مناسب به افزایش آگاهی جامعه درباره این بیماری و افزایش کیفیت زندگی این بیماران منجر می شود. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل چارچوب های خبری درباره بیماری ام اس و بهبود این چارچوب ها برای افزایش کیفیت زندگی مبتلایان و اطرافیان آنها انجام شده است. این پژوهش با ااستفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی انجام شده است. جامعه این پژوهش را گزارش های خبری منتشر شده از سوی خبرگزاری های ایسنا، صدا و سیما، ایرنا و مهر درباره بیماری ام اس تشکیل می دهند که از آنها نمونه ای شامل 133 گزارش منتشر شده این خبرگزاری ها از ماه فروردین تا پایان آبان ماه 1395 برای انجام تحلیل استخراج شد. با تحلیل یافته ها، سه چارچوب خبری اصلی «مشخصات بیماری ام اس»، «مشکلات بیماران ام اس» و «حمایت و امید» شناسایی شد و مضامین فرعی هر یک از این چارچوب ها نیز استخراج و تحلیل شدند. این پژوهش تلاش کرده است تا درک بهتری از  سیاستگذاری رسانه ای در باره فهم و تنظیم رابطه اجتماعی با بیماران ارائه نماید که امید می رود به پژوهش های بیشتری در این زمینه بینجامد.
۱۷.

ارائه مدلی نظری برای شناسایی ارزش رسانه ای بازیکنان لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد فوتبال ارزش اقتصادی ارزش رسانه ای بازیکن فوتبال لیگ برتر فوتبال ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۷۷۲
درآمدهای رسانه ای یکی از چهار دسته درآمدهای صنعت فوتبال هستند که در اغلب موارد بیشترین درآمدها را نیز ایجاد می کنند. این درآمدها علاوه بر شهرت تیم ها و جذابیت فنی مسابقه ها، تحت تأثیر ارزش اقتصادی بازیکنان که به واسطه رسانه ها ایجاد می شود نیز قرار دارند که از آن با عنوان «ارزش رسانه ای» یاد می شود. با توجه به اهمیت ارزش رسانه ای بازیکنان در درآمدهای اقتصادی باشگاه ها و نبود ابزار برای شناسایی این ارزش، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی نظری برای ارزش رسانه ای بازیکنان لیگ برتر فوتبال ایران انجام شده است. درواقع، این پژوهش زیربنایی را برای شناسایی ارزش اقتصادی فوتبال ایران فراهم می کند تا در پژوهش های آینده و با توسعه این مدل، ابزاری برای سنجش و رتبه بندی بازیکنان به عنوان بخشی از دارایی های فوتبال ارائه شود. با استفاده از رویکرد گلیزری روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه های عمیق با نمونه ای شامل تبلیغ کنندگان، مدیران باشگاهی، حامیان مالیباشگاهی، هواداران فوتبال و خبرگان، عوامل مؤثر در ارزش رسانه ای بازیکنان استخراج شدند و با شناسایی ارتباط آن ها با یکدیگر، مدل نظری ارائه شده است؛ براین اساس، عوامل مؤثر در ارزش رسانه ای بازیکنان فوتبال شامل عوامل فردی، کاری و حرفه ای، رسانه ای و عوامل غیرقابل کنترل هستند که خود شامل زیرگروه هایی نیز می شوند. این مدل بازیکن فوتبال را به عنوان یک محصول رسانه ای و محتوایی برای بازار دوطرفه رسانه شناسایی کرده است که سبب جذب انواع درآمدهای ناشی از رسانه و برند می شود. انتظار می رود، این مدل در توسعه مدل های کسب وکار مستقل و بهره گیری مناسب از ظرفیت های رسانه ای برای ارتقای ظرفیت اقتصادی باشگاه های فوتبال ایران به کار گرفته شود.
۱۸.

درگیرسازی مخاطب در رسانه ها: ارائه چارچوبی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درگیرسازی مخاطب مدیریت رسانه رسانه های خبری رسانه های اجتماعی چارچوب مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۶ تعداد دانلود : ۵۵۱
افزایش رقابت، بین سازمان های رسانه ای سبب شده که مدیران این سازمان ها، در پی مدل های کسب و کار جدیدی برای درآمدزایی باشند. از آنجا که مدل های کسب و کار، بر اساس جلب توجه مخاطبان و تبدیل آنها به مخاطبان وفادار است،  “درگیرسازی مخاطب” به موضوعی مهم در میان پژوهشگران مدیریت رسانه و مدیران رسانه ای تبدیل شده است. علی رغم اهمیت فزاینده این موضوع، معدود پژوهش هایی در زمینه مفهوم پردازی و ارائه مدل های نظری انجام شده اند. نظر به این امر و با هدف فراهم کردن چارچوبی مفهومی برای مطالعات آتی و زمینه ای جهت مدل سازی و توسعه نظری، پژوهش حاضر با مطالعه ادبیات تحقیق و بررسی یافته های تجربی در خصوص درگیرسازی مخاطب در رسانه ها، چارچوبی مفهومی به منظور مطالعه و توسعه نظری این مفهوم ارائه کرده است. ساختار چارچوب پیشنهادی شامل چیستی، چرایی، سطوح، راهبردها و آثار درگیرسازی مخاطب در رسانه ها است و علاوه بر یافته های ناشی از مرور نظام مند ادبیات، مواردی همچون خط مشی های سازمان رسانه ای، ملاحظات اخلاقی و متغیرهای کلان محیطی نیز در این چارچوب مورد توجه قرار گرفته اند.
۱۹.

پیشنهاد مدل کسب وکار مبتنی بر گوشی های هوشمند همراه برای سازمان صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کسب وکار رسانه مدل کسب وکار پلتفرم های همراه درآمدزایی صداوسیما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۶۰۹
نداشتن الگوی جامع و مدل کلان کسب وکار برای استفاده حداکثری از ظرفیت بستر گوشی های هوشمند همراه به منظور درآمدزایی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، از مشکلات نوظهور اما جدی این سازمان است. هدف مقاله حاضر، طراحی یک مدل کسب وکار مبتنی بر گوشی های هوشمند همراه به منظور افزایش درآمدهای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی بوده است. برای این منظور، بوم مدل کسب وکار استروالدر به عنوان نظریه مختار پژوهش، انتخاب و از روش دلفی کلاسیک استفاده شده است. توسعه همه جانبه زیرساخت ها و پلتفرم، جذب و نگهداشت نیروی انسانی متخصص، ایجاد تنوع و تکثر محتوایی به منظور پوشش دادن به نیاز همه گروه های مخاطب و تولید محتوای فاخر متناسب با این بستر، همکاری با همه بازیگران عرصه تولید، توزیع و سیاستگذاری محتوایی در کنار ایجاد بازار محتوای صوت و تصویر، قرار گرفتن در جایگاه رگولاتور و استفاده از ظرفیت های خاص این سازمان (مانند آرشیو) متناسب با زیست بوم رسانه ای کشور، ازجمله دستاوردهای محوری این پژوهش بوده است. این مدل می تواند مبنایی نظری برای فعالیت سازمان های رسانه ای برودکستر بر بسترهای نوین رسانه ای مانند پلتفرم های همراه باشد.
۲۰.

چارچوبی برای تجاری سازی نوآوری های دیجیتال در شرکت های کارآفرین رسانه ای ایران (مطالعه ای چند موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازار رسانه ای تجاری سازی رسانه دیجیتال کارآفرینی رسانه ای نوآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
ظهور فناوری های نوین ارتباطی سبب شد صنعت رسانه از چیرگی شرکت های بزرگ که توانایی های مالی بالا و دسترسی به امکانات گران قیمت را داشتند خارج شود و فعالیت شرکت های کوچک و کارآفرین با استفاده از این فناوری های جدید و ارزان امکان پذیر شود. در کشور ما نیز فعالیت های کارآفرینی در عرصه رسانه های دیجیتال با استقبال روبه رو شد، اما به رغم تلاش های متعدد، آمار موفقیت کارآفرینان ایرانی چندان چشمگیر نبوده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای تجاری سازی نوآوری های این کارآفرینان، با رویکرد پژوهش کیفی و استفاده از مطالعه چند موردی و انجام تحلیل تِم اجرا شد. سوال این پژوهش این بود که چارچوب مورد نظر در بیان مسئله چه ویژگی هایی باید داشته باشد. جامعه پژوهش کارآفرینان رسانه ای در سطح کشور بوده اند که در تعریف بیان شده در پژوهش می گنجیدند. نمونه گیری نظری منجر به نمونه ای از پانزده کارآفرین شد که در پنج طبقه محصول فعالیت می کردند. مصاحبه نیز به عنوان ابزار جمع آوری داده استفاده شد. کدگذاری های باز، محوری و گزینشی به عمل آمد و دسته های مفهومی و مقوله ها از مصاحبه ها استخراج شدند. در نتیجه چارچوبی پنج عاملی شامل عوامل مربوط به منابع، شرکت، محصول و استراتژی به عنوان عوامل تحت کنترل کارآفرین و عوامل مربوط به زیرساخت به عنوان عامل غیرقابل کنترل، همراه با مقوله های مربوطه استخراج شد که بنیانی برای مطالعات آتی در زمینه تجاری سازی نوآوری های کارآفرینان رسانه ای فراهم می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان