سعید آریاپوران

سعید آریاپوران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۹ مورد از کل ۴۹ مورد.
۴۱.

بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و روان شناختی با رفتار خموده درکودکان مبتلا به بیش فعالی-کاستی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیش فعالی اضطراب بیماری کرونا رفتارهای خموده مادران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۲
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و روان شناختی با رفتار خموده در کودکان مبتلا به بیش فعالی-کاستی توجه می باشد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان مادران کودکان ADHD، 136 مادر به شیوه در دسترس در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و مقیاس های زمان استفاده از صفحه ی نمایش کودک و اضطراب بیماری کرونا استفاده شد. داده ها با همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. میانگین رفتارهای خموده در کودکان ADHD، 84/30 ساعت و بیشترین میانگین مربوط به تماشای تلویزیون و بازی با دستگاه های دستی بود. دختران کمتر از پسران درگیر در رفتارهای خموده بودند (05/0>p). تعامل مادر با کودک، ورزش روزانه ی مادران به صورت منفی و تماشای تلویزیون، جستجو در شبکه های اجتماعی و اضطراب بیماری کرونا به صورت مثبت با رفتارهای خموده ی کودکان ADHD رابطه وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نقش اضطراب بیماری کرونا، رفتارهای خموده ی و ساعات تعامل مادر با کودک در پیش بینی رفتارهای خموده ی کودکان ADHD را تأیید کرد. براساس نتایج، توجه به متغیرهای جمعیت شناختی و روان شناختی مرتبط با رفتارهای خموده در کودکان ADHD در برنامه ریزی های لازم برای کاهش این مشکل کمک خواهد کرد.  
۴۲.

شیوع نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی و ارتباط آن با خستگی از دلسوزی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نقص توجه/بیش فعالی خستگی از دلسوزی کم توانی ذهنی کودکان با نیازهای ویژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۱
به خاطر وجود برخی از ویژگی های دانش آموزان کم توان ذهنی و صدق نکردن برخی از معیارهای تشخیصی در مورد نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در این افراد، ممکن است تشخیص اختلال نقص توجه/بیش فعالی در افراد کم توان ذهنی مدنظر قرار نگیرد یا شیوع آن خیلی کمتر از میزان واقعی برآورد شود. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی و ارتباط آن با خستگی از دلسوزی مادر بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بود. نمونه پژوهش را 105 دانش آموز کم توان ذهنی تشکیل داده بود. برای گردآوری داده ها از سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ و رسکورلا، 2001) و پرسشنامه خستگی از دلسوزی (عبداله زاده رافی و همکاران، 1401) استفاده شد. نتایج نشان داد که 1/58 درصد دانش آموزان کم توان ذهنی نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی را در حد بالینی نشان می دهند. همچنین، خستگی از مراقبت، رابطه مثبتی با افزایش شدت نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی داشت (05/0>p ). شیوع بالای نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی ضرورت رسیدگی به این مشکل را به ما یادآوری می کند. همچنین، لازم است برای کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان کم توان ذهنی، خستگی از دلسوزی مادران آن ها مدنظر قرار بگیرد.
۴۳.

تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تصور بدنی در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب اجتماعی تصور بدنی چاقی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۹
زنان مبتلا به چاقی در معرض مشکلات روانشناختی زیادی قرار دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی زنان مبتلا به چاقی بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس-آزمون با گروه گواه) بود. دراین پژوهش، همه زنان مبتلا به چاقی ( 106 زن) به صورت سر شماری مورد ارزیابی روانشناختی قرار گرفتند. از میان آنها 48 نفر دارای نشانه های اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی نامطلوب بودند که از میان آنها 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب اجتماعی و روابط چندبعدی بدن- خود استفاده شد. برای گروه آزمایش 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب اجتماعی و بهبود تصویر بدنی در زنان چاق اثرگذار بوده است (01/0>p). براساس یافته ها استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی نامطلوب در زنان مبتلا به چاقی پیشنهاد می شود.
۴۴.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی تنظیم هیجان کم توانی عقلانی کووید-19 مادران مراقب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۷
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر علائم افسردگی در مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 22 نفر از مادران دارای شدت علائم افسردگی در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از فرم کوتاه پرسشنامه افسردگی Beck et al. استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه 90 دقیقه) آموزش داده شد و گروه گواه در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش علائم افسردگی در مادران کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش علائم افسردگی مادران مراقب کودکان مبتلا به کم توانی عقلانی در دوره شیوع کووید-19 پیشنهاد می شود.
۴۵.

مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار بر عملکرد خانواده در زوج های با خودافشاگری پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه درمان هیجان مدار عملکرد خانواده خودافشاگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۹
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار بر عملکرد خانواده در زوج های با خودافشاگری پایین انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون باگروه آزمایش و گواه و پیگیری 3ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره غیردولتی شهرکرمانشاه درسال 1401-1402 بودند که میزان خودافشاگری پایین داشتند. ازمیان آنان 30 زوج به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده، به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین گردیدند (هرکدام 10 زوج). گروه آزمایش اول تحت درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه (هشت جلسه زوجی 90 دقیقه ای و یک جلسه روزکامل) و گروه آزمایش دوم تحت مداخله هیجان مدار (نه جلسه زوجی 90 دقیقه ای) قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودافشاگری زناشویی وارینگ و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه عملکردخانواده تاویتی ان و همکاران (1987) بود. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هردو مداخله موجب بهبود عملکردخانواده گردیده (01/0p<) و این اثر درطول دوره پیگیری نیز حفظ شده است. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار تفاوت معنی داری دربهبود عملکردخانواده وجودندارد. باتوجه به نتایج پژوهش توصیه می شود مشاوران از هردو رویکرد به عنوان روش درمانی مؤثر درجهت کمک به بهبود روابط زوجین و خانواده استفاده نمایند.
۴۶.

اثربخشی کاربست خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری خواندن: یک مطالعه مقدماتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی واج شناختی اختلال یادگیری خواندن خانه های الکانین سیالی خواندن نارساخوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف پژوهش حاضر ارزیابی کاربست اثربخشی خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن بود. به همین منظور در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، 5 دانش آموز (3 دختر و 2 پسر) پایه سوم دبستان انتخاب شدند. با استفاده آزمون تشخیصی خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1384) و آزمون آگاهی واج شناختی (دستجردی و سلیمانی، 1384)، سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان قبل از مداخله سنجش شد. سپس در طی 11 جلسه انفرادی، 44 کلمه به شرکت کنندگان آموزش داده شد. درنهایت، یک هفته پس از مداخله، دوباره سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان سنجش شد. برای تحلیل داده ها، علاوه بر تحلیل دیداری نمودار، از فرمول درصد بهبودی و آزمون آماری ویلکاکسون نیز استفاده شد. یافته ها نشان داد که استفاده از خانه های الکانین باعث بهبود آماری معنادار آگاهی واج شناختی شده است. همچنین، سیالی خواندن دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش، هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ بالینی به صورت معناداری بهبود یافته بود. خانه های الکانین به عنوان یک روش آوایی و چند حسی می تواند آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن را بهبود ببخشد.  
۴۷.

شیوع بی مدنی تحصیلی در دانشجویان: نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلندپروازی بی مدنی تحصیلی خودمحق بینی دانشجویان سبک های مدیریت کلاس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۴
بی مدنی تحصیلی یکی از رفتارهایی منفی در کلاس های درس دانشگاه است بر روند یاددهی-یادگیری تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع بی مدنی تحصیلی و نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی در پیش بینی آن در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان شامل کل دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه گیلان بود. نمونه آماری شامل 433 دانشجو بود که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های بی مدنی تحصیلی آریاپوران و کمالی(2019)، سبک مدیریت کلاس مارتین و همکاران (1998)، خودمحق بینی تحصیلی آکاکاسو(2002) و بلندپروازی مثبت و منفی ورسترایتین (2017) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین رفتارهای مبتنی بر بی مدنی تحصیلی عبارت بودند از: بدون آمادگی وارد کلاس شدن (%66.51)، بی حوصلگی در کلاس (%58.66)، دیر آمدن به کلاس (%57.74)، صحبت کردن در هنگام تدریس (%53.35)، عدم توجه در کلاس (%52.19)، شکایت همراه با مخالفت در کلاس (%31.41) و قطع کلاس یا تمام کردن کلاس (%30.71). نتایج نشان داد که به ترتیب مدیریت کلاس تعاملی، خودمحق بینی تحصیلی، مدیریت کلاس مداخله گر و بلندپروازی منفی در پیش بینی بی مدنی تحصیلی دانشجویان نقش معنادار داشتند. براساس یافته ها، استفاده اساتید دانشگاه از سبک های مثبت تدریس از جمله سبک تدریس تعاملی و غیرمداخله گر می تواند در کاهش بی مدنی در دانشجویان نقش داشته باشد. همچنین برگزاری کارگاه های آموزشی در جهت بهبود خودمحق بینی تحصیلی و بلندپروازی منفی در دانشجویان به کاهش بی مدنی تحصیلی کمک خواهد کرد.
۴۸.

Comparison the Effectiveness of Mindfulness-Based Relationship Enhancement and Emotion-Focused Therapies on Marital Satisfaction and Intimacy in Couples with Low Self-Disclosure(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: EFT MBRE Marital Intimacy Marital satisfaction low self-disclosure

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۹
Aim: The present study aimed to compare the effectiveness of Mindfulness-Based Relationship Enhancement (MBRE) and Emotion Focused (EFT) therapies on marital satisfaction and intimacy in couples with low self-disclosure. Method: This research was a semi-experimental study with a pre-test, post-test, and follow-up design with experimental and control groups. The statistical population of the research included all the couples who referred to the counseling centers of Kermanshah, Iran, in 2022-2023 who had a low level of self-disclosure. 30 couples were selected by convenience sampling method and randomly replaced in two experimental and control groups. The first experimental group underwent MBRE (eight 90-minute couple sessions) and the second experimental group EFT intervention (nine 90-minute couple sessions). The control group did not receive any intervention. The Marital Self-Disclosure (Waring et al. 1998), the short form of the Marital Satisfaction (Favers and Olson, 1993) and the Intimacy (Walker and Thompson, 1983) scales were used for collecting the data. Results: The results of Analysis of Variance with repeated measures (Mixed Model) showed that both interventions increased marital satisfaction and intimacy (p<0.01) and this effect was maintained during the follow-up period. Also, findings indicated that there is a significant difference between MBRE and EFT therapies; MBRE has been more effective in increasing marital satisfaction and intimacy than EFT (p<0.05). Conclusion: MBRE has been more effective than the EFT on solving the marital satisfaction and intimacy due to the involvement of couples in mind-body relationship and mental self-awareness. Therefore, this treatment is suggested to marital counselors.
۴۹.

نقش مشکلات روان شناختی، بهزیستی معنوی، سبک های فرزندپروری و تنظیم هیجان در تمیز مادران با و بدون نوجوان خانه گریز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: هدف پژوهش حاضر، تمیز مادران با و بدون نوجوان خانه گریز و نقش مشکلات روان شناختی، بهزیستی معنوی، سبکهای فرزندپروری و تنظیم هیجان در این تمیز بود. روش: روش این پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مادران دارای فرزند شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهرستان ملایر بود(7450 نفر) که از بین آنان، 350 نفر با روش خوشه ای انتخاب شدند. هر یک از شرکت کنندگان پرسشنامه مشکلات روان شناختی(لاویبوند، 1995)، پرسشنامه بهزیستی معنوی(پولوتزین و الیسون، 1982)، پرسشنامه تنظیم هیجان(گروس و جان، 2003) و پرسشنامه سبکهای فرزندپروری(دیانا بامریند، 1973) را پاسخ دادند. داده ها با آزمون تی مستقل، همبستگی کانونی و لامبدای ویلکز و با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: 20 درصد مادران، دارای فرزند خانه گریز بودند. آزمون تی مستقل نشان دادکه میزان مشکلات روان شناختی(افسردگی، اضطراب و استرس) در مادران دارای فرزند خانه گریز بیشتر از ماداران بدون فرزند خانه گریز بود. نتیجه گیری: نتایج همبستگی نشان داد در مادرانی که نوجوان خانه گریز ندارند، سبک فرزندپروری سهل گیرانه(194/0) با مشکلات روان شناختی رابطه منفی و معنادار دارد؛ بهزیستی مذهبی ، بهزیستی وجودی و بهزیستی معنوی با مشکلات روان شناختی در مادرانی که نوجوان خانه گریز ندارند، رابطه منفی و معنادار دارد(448/0-، 505/0- و 530/0-)؛ در حالی که در مادران با نوجوان خانه گریز، فقط بهزیستی مذهبی ، بهزیستی وجودی و بهزیستی معنوی با مشکلات روان شناختی رابطه منفی و معنادار دارد(535/0-، 584/0- و 619/0-). مشکلات روان شناختی مادرانی که بهزیستی معنوی بالاتری دارند، کمتر است؛ در حالی که سبکهای فرزندپروری رابطه معناداری با مشکلات روان شناختی مادران نشان نداد. همچنین تنظیم هیجان با مشکلات روان شناختی، ارتباط مستقیم و معناداری نشان داد. سازمانهای مرتبط با خانواده می توانند با آموزش تنظیم هیجان و بهزیستی معنوی به کاهش مشکلات روان شناختی مادران کمک کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

بیشتر

سال

بیشتر

حوزه تخصصی

بیشتر

زبان