محمد عموزاده

محمد عموزاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۸ مورد از کل ۲۸ مورد.
۲۱.

جنسیت و قطع کلام در جلسات دفاع از پایان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت گفتمان دانشگاهی جلسات دفاع پایان نامه قطع کلام ها نوع عضویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۶ تعداد دانلود : ۹۰۷
در دهه های اخیر ارتباط میان مبحث قطع کلام و جنسیت در جامعة زبان شناسی با استقبال زیادی مواجه شده است. سهم این مطالعات در زبان فارسی و به ویژه تعاملات دانشگاهی بسیار اندک است. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل انواع شیوه های قطع کلام در گفتار دانشگاهی فارسی در کلام زنان و مردان با رویکرد جامعة کنشی است. بدین منظور قطع کلام ها در 9 جلسة دفاع مردان و 9 جلسة دفاع زنان از پایان نامه هایشان مورد واکاوی قرار گرفته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که قطع کلام، نقش های مختلفی در تعامل دارد و نشانگر تسلط مردان بر زنان نیست. عواملی نظیر نوع عضویت (هسته ای و وابسته) در جامعة کنشی و منزلت درون گروهی در شکل گیری قطع کلام دخیل است.
۲۲.

بازنمون هویت اجتماعی در رسانه، بررسی روند تغییرات هویت اجتماعی زنان در سینمای پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمون زنان تغییر اجتماعی رسانه سینما هویت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۷
با دو سویه فرض کردن رابطه بین جامعه و رسانه می توان تغییرات نحوه ارائه هویت زن در رسانه سینمای ایران را بررسی کرد، و از این راه شاید بتوان تحلیل قابل قبولی از روند تغییر اجتماعی در زمینه هویت زنانه به دست داد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا در صدد است تأثیر متقابل جریان های اجتماعی عمده بعد از انقلاب اسلامی ایران و نحوه بازتاب زنانگی در سینمای ایران بر یکدیگر را مورد تحلیل قرار داده و به این پرسش پاسخ گوید که آیا جریان های مسلط سینمایی این مقطع از تاریخ، تأثیر قابل ملاحظه ای بر نحوه هویت زن در فیلم های سینمایی گذاشته است؟ بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که تغییرات اجتماعی با روند رو به رشدی در زمینه ارائه تصویر فرهنگی پیشرفته تر از زنانگی در سینمای ایران همراه بوده است.
۲۳.

قشربندی اجتماعی و نوشتار فارسی مطالعه ی موردی: نوشتار دانش آموزان مدارس راهنمایی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبقه ی اجتماعی کنش نوشتاری اجتماعی ­شدن گونه ی محدود گونه ی گسترده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۱ تعداد دانلود : ۵۵۱
در این تحقیق سعی بر آن بوده است که الگوی زبان­شناسی اجتماعی برنستاین به ­صورت میدانی بررسی گردد. نظریه ی اجتماعی شدن ارتباط، نوعی قطبیت سازی روند ارتباطی را بر اساس مفاهیمی چون گونه ی محدود در مقابل گونه ی گسترده و همچنین نظام ارتباطی موقعیت - محور در مقابل نظام ارتباطی شخص- محور ارائه می دهد. چارچوب نظری مذکور، هر یک از قطب های ارتباطی فوق را با ساختار اقشار اجتماعی مرتبط می داند. برای سنجیدن این الگو، از دانش­آموزان حدود 13 ساله، شامل 40 پسر و 40 دختر طبقات اجتماعی کارگر و متوسط خواسته ­شد تا متونی درباره ی «توصیف مدرسه ی خود» و «زندگی خود در ده سال آینده» بنویسند و همچنین، تعدادی جمله های ناقص را تکمیل ­کنند. سپس، داده­های گردآوری ­شده از متون نوشتاری آنها به دو روش کیفی و کمی توصیف و تحلیل گردید. نتایج به­ دست ­آمده، نظریه ی برنستاین مبنی­ بر اینکه افراد طبقه ی کارگر و طبقه ی متوسط به­ ترتیب از گونه­های محدود و گسترده استفاده می­کنند را تایید کرد. تحلیل کیفی داده­ها نشان ­داده است که دختران هر طبقه ی اجتماعی در قیاس با پسران­ هم ­طبقه ی خود از کنش زبانی پیچیده­تری استفاده ­ ­می­کنند. همچنین، تحلیل کمی که به­ عنوان مویدی بر نتایج تحلیل کیفی استفاده­ شده است، نشان­ دهنده ی همبستگی مثبت بین طبقه ی اجتماعی افراد و پیچیدگی کنش زبانی آنها بوده است.
۲۴.

ساخت افعال سبک بر اساس زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش های معنایی افعال سبک طرح وارة نیروی محرکه نوع کنش/ نمود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۷۲
برخی مطالعات انجام شده دربارة محمول های مرکب بیانگر آن است که افعال سبک از نظر معنایی، رنگ باخته اند و فاقد توان معنایی کافی برای عهده دار شدن نقش محمول مستقل هستند (Jespersen, 1965; Cattell, 1984; Grimshaw & Mester, 1988 ). در این نوشته، ضمن پذیرش ناقص بودن محتوای معنایی افعال سبک، به این موضوع می پردازیم که چنین ادعایی موجب نادیده گرفتن رابطة معنایی فعل سبک و فعل اصلی متناظر با آن شده است. ادعای مقاله این است که افعال سبک به صورت کاملاً نظام مند در حفظ ویژگی های طرح وارة نیروی محرکه، با فعل اصلی متناظر مرتبط هستند؛ اما حوزة مفهومی که در آن ساخت نیروی محرکه اعمال می شود، از حوزة فیزیکی به حوزة انتزاعی روان شناختی منتقل می شود. درواقع، عقیده بر این است که با اینکه افعال سبک دارای معانی کاملاً قابل پیش بینی نیستند، سهم معنایی آن ها نظام مند و تاحدی شفاف است. مطالعة حاضر با تمرکز بر دو فعل سبک «کردن» و «داشتن» سعی دارد در حد امکان این نظام مندی را آشکار کند.
۲۵.

بررسی مفهوم ذهنیت در افعال وجهی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همگرایی ذهنیت عینیت افعال وجهی وجهیت معرفتی وجهیت الزامی وجهیت پویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۶ تعداد دانلود : ۹۶۵
هدف از انجام این تحقیق مطالعه مفهوم ذهنیت در دو فعل وجهی «باید» و «توانستن» در زبان فارسی و همچنین بررسی مفهوم گوینده محوری در مقابل محتوا محوری در این حوزه می باشد. در مقاله حاضر ضمن ارائه شواهدی از گویشوران بومی زبان فارسی مفهوم ذهنی بودن دو فعل وجهی «باید» و «توانستن»، پدیده تعدد معنا با توجه به جنبه های معناشناختی و کاربردشناختی این افعال و همچنین دلیل همگرایی صوری معانی الزامی، پویایی و معرفتی در این دو فعل وجهی را مورد مطالعه قرار داده ایم. نتیجه این مطالعه حاکی از این است که مرز بین عینیت و ذهنیت در افعال وجهی کاملاً مشخص نیست و این دو از یکدیگر تفکیک ناپذیرند. به علاوه، درک جامع و کامل مفهوم عبارات وجهی محصول یکپارچگی عناصر بافتی و دانش دایره المعارفی ما از جهان پیرامون می باشد و نهایتاً اینکه اشتقاق معنای معرفتی از معنای الزامی تنها با معیارهای معناشناختی مبتنی بر شرایط صدق امکان پذیر نیست بلکه جنبه های کاربرد شناختی نظیر تضمن گفتگویی نیز در این فرایند نقش دارند.
۲۶.

ابعاد کاربرد شناختی گذشته دستوری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الزام ذهنیت آینده کاربرد شناسی اشارات گذشته دستوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۴
"مفهوم ’اشاره‘ (deixis) موضوعی بسیار مهم در کاربرد شناسی زبان محسوب می شود که توجه محققین فراوانی را در حوزه های مختلف از جمله فلسفه، مردم شناسی، و زبان شناسی بخود معطوف داشته است. با این وجود، باب پژوهش درباره آن همچنان گشوده مانده است. مهمتر اینکه تاکنون مطالعه جدی پیرامون پدیده ’اشاره‘ در زبان فارسی انجام نگرفته است. از آنجایی که زمان های دستوری مطلق (absolute tense) یکی از مقوله های ’اشاره‘ محسوب می گردند، مطالعه حاضر سعی دارد با تمرکز بر روی دو کاربرد نشاندار زمان دستوری گذشته زبان فارسی (یعنی کاربرد گذشته برای بیان آینده متقن و کاربرد گذشته برای بیان الزام و هشدار) ابعاد اشاره ای و ذهنی آنها را تشریح و تحلیل نماید. به عبارت روشن تر، استدلال مقاله حاضر این است که تنها براساس دو اصل کابرد شناسی زبان یعنی پدیده ’اشاره‘ و ’ذهنیت‘ می توان کاربرد زمان گذشته را برای بیان مفهوم آینده حتمی و الزام توجیه نمود. نویسنده این مقاله علاوه بر استدلال های معناشناختی و کاربرد شناختی، گاهی اوقات از تحلیل های اجتماعی و فرهنگی نیز کمک گرفته است. "
۲۷.

کنشهای گفتاری و اهمیت آن در تحلیل متن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلام تحلیل متن کنشهای گفتاری گفته مقوله ادب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۸۱
در این مقاله مبانی نظری کنشهای گفتاری از دیدگاه آستین و سرل به طور مختصر بررسی می شود سپس رابطه کنشهای گفتاری و مقوله ادب مورد توجه قرار می گیرد . در بررسی مقوله ادب به راهکارهای « ملاحظه کاری » و « گذشت » به عنوان دو راهکار مهم برای حفظ ادب در کنشهای گفتار اشاره می شود . در خاتمه از کنشهای گفتاری به عنوان سازوکاری قابل انعطاف برای تحلیل متن از جمله فهم و پردازش متن و تحلیل شخصیت در ادبیات یاد می شود . چند نمونه تحلیل متن از آثار خارجی بر اساس دانش کنشهای گفتاری به عنوان پیشینه این گونه مطالعات ارائه می گردد و نمونه ای از یک متن رمان فارسی ( جزیره سرگردانی ) بر اساس نظریه کنشهای گفتاری ، تحلیل و چگونگی شخصیت پردازی در آن بررسی می شود .
۲۸.

همگرایی و دوزبانگونگی در گویش مازندرانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: همگرایی تجددگرایی گویش مازندرانی دوزبانگونگی هویت سازی زبانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی اجتماعی/جامعه شناسی زبان
تعداد بازدید : ۲۴۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۲۳
گویش ها که یکی از ذخایر فرهنگی و ملی ایران محسوب می شوند در شرف زوال و نابودی قرار گرفته اند؛ بنابراین جا دارد که پژوهشگران و سیاست گذاران آموزشی و فرهنگی آنها را مورد توجه خاص قرار دهند. با توجه به این رویکرد جدید، تلاش مقاله حاضر بر آن است که به مطالعه و تشریح بعضی از جنبه های فرهنگی و اجتماعی که در زوال گویش مازندارنی نقش دارند بپردازد. پدیده های اجتماعی و فرهنگی بیشتر منجر به دو نوع تغییر در گویش می شوند: 1- تغییر تدریجی، 2- تغییر ناگهانی. در ابتدا با تحلیل مثالهایی از گویش مازندرانی، استدلال شد که عدم به کارگیری بعضی از عناصر واژگانی و اصطلاحات در گویش مازندارنی ناشی از تغییر شرایط زندگی بوده که مختص به یک گویش یا یک زبان خاص نیست بلکه نشان دهنده تعامل زبان و محیط زندگی می باشد. در واقع، این پدیده تحول تدریجی هر زبان را نشان می دهد. در مرحله بعد با بررسی فرایند همگرا یی و موقعیتهای دوزبانگونگی، نشان داده می شود که بخش اعظم تغییرات گویش مازندرانی در نتیجه همگرایی آن به سمت زبان معیار حادث می شود که در نهایت امر به تغییر زبان یا زوال گویش منجر می گردد. در این رابطه ضمن تحلیل و برشمردن عوامل تغییر مورد بحث چنین نتیجه گیری شد که علاوه بر فرایندهای تجددگرایی، گاهی اِعمال بعضی از سیاستهای فرهنگی نادرست و قضاوتهای ارزشی غیر علمیِ مردم نیز می تواند موجب نابودی گویش ها گردد. با در نظر گرفتن این جنبه های گوناگون می توان امیدوار بود که با تغییر بعضی از نگرشهای کلیشه ای و اتخاذ راهکارها و تمهیدات آموزشی و فرهنگی مناسب بتوان تا حدی مانع بروز این فاجعه زبانی شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان