حسین اردلانی

حسین اردلانی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسفه هنر، دانشکده هنر و معماری، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۶ مورد.
۲۱.

بازنمایی فضای معماری در آثار نقاشی با رهیافت نشانه شناسی لایه ایی (نمونه موردی: منتخبی از آثار ایران درودی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضا معماری نقاشی نشانه شناسی لایه ایی ایران درودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۳۸۰
مطالعات بین رشته ایی در حیطه هنر، فهم عمیقی از معنای اثر را فراهم می سازد. اگر نقاشی را نوعی بازنمایی پنداشت که توان ارائه معانی متعدد را دارد، این مسأله مطرح می شود که در خلق تصویر چه رهیافت های فضایی به ماهیت تولید معنا منجر شده و چگونه مورد خوانش قرار می گیرد. این پژوهش با هدف پیوند دو رسانه هنری نقاشی و معماری، به کشف لایه های معنایی فضا در تصویر می پردازد. روش پژوهش با رویکرد کیفی، بر پایه نشانه شناسی لایه ایی، به مرور رمزگان فضایی پرداخته و ساختار بدست آمده در آثار منتخبی از «ایران درودی» مورد خوانش قرار می گیرد. در نهایت دلالت های فضایی در تصاویر به روش توصیفی نتیجه گیری می شوند. نتیجه بر آن است که تصور فضای شهری توسط نقاش می تواند در نشانه های فضایی به صورت برابرجای، دگرجای و یا آرمانشهر نمود پیدا کند، که در لایه های همنشین: متن؛ بافت؛ بینامتنیت؛ رمزگان و در محور جانشینی: شکل شناسی؛ نشانه شناسی و پدیدارشناسی قابل خوانش اند.
۲۲.

تجلی منظر (دور و نزدیک) در هنر نقاشی نزد پیشگامان نقاشی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقاشی تجلی منظر (دور و نزدیک) سبک شناسی نقاشان پیشگام همدان نسل اول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۰
برای درک و شناخت زیبایی نزد هنرمندان نسبت به منظر زندگی می بایست به حساسیت هنرمند اعتماد کرد و آثار تاریخی دوران مورد نظر را مورد توجه قرار داد. همدان شهری است با عقبه بلند تاریخی و فرهنگی. هنرمندان همدانی بعد از ادبیات، بیش از هر حیطه ای به هنرهای تجسمی عشق ورزیدند. مقاله پیش رو تلاش دارد تا جریان های نهفته در میان نقاشان نسل اول همدان را بررسی و طبقه بندی کند. به عبارت دیگر مقاله سعی دارد تا از بدو شروع خلق نقاشی بر روی بوم و پارچه نزد هنرمندان همدان -نقاشان متولد (1280 تا 1330 ه. ش)- جریان های موجود با تمرکز بر مفهوم منظر (دور و نزدیک) را از آثار هنرمندان معرفی، تحلیل و طبقه بندی کند. اغلب هنرمند برای درک خود و ارتباط میان احساس و تخیل به طبیعت پناه می برد. چرا که هنر به نوعی پایبند به درکی از جهان است که بشریت را از تمام کارایی هایش در سطح جامعه برای لحظاتی دور سازد تا به جایگاهی از تخیل و احساس ناب با حساسیتی ویژه برسد. انسان می تواند در این جایگاه از تخیل و احساس بی واسطه، به درک و استحاله ای از طبیعت دست یابد مقاله تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که نقش طبیعت و منظر (دور و نزدیک) در آثار نقاشی پیشگامان همدان چگونه است؟ شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است که با ابزار سند خوانی و فیش برداری و مشاهده و مصاحبه انجام شده است. روش تحلیل آثار به شکل توصیفی و نقد آثار مبتنی بر تحلیل فرمی (ترکیب بندی یا ساختار، فرم و رنگ) و سبک شناسی برخی از آثار هنرمندان به شیوه تحلیل محتوای انجام شده است. ویژگی مشترک هنرمندان مورد توجه در این مقاله، تاثیرپذیری از همدان و تاثیرگذاری بر هنر دوستان همدانی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که پنج جریان تقریبا موازی در هنر نقاشی نزد نقاشان نسل اول همدان شکل گرفته است. نقاشان مکتب کمال الملک، نقاشان طبیعت گرا، نگارگری و هنر ملی، نقاشان مذهبی و قهوه خانه، نقاشان نوگرا. که هر کدام به نوعی وام دار توجه به طبیعت همدان می باشند.
۲۳.

بررسی خط کوفی بنایی در دانشگاه های ایران با رویکرد فرمالیستی

کلیدواژه‌ها: خط کوفی بنایی طراحی حروف گرافیک فرمالیست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۶۶۵
طراحی حروف در ایران و دیگر کشور های جهان یکی از شاخه های مهم در عرصه ارتباط تصویری می باشد. در واقع شکل گیری فرم بصری در قالب انتقال پیام در این عرصه قابل توجه می باشد. امروزه در طراحی حروف و طراحی لوگو تصویری نیز فرم پذیری درستی از جانب طراحان مشاهده نمی شود که ریشه در آموخته های دانشجویان در دانشگاه ها و یا مراکز آموزشی دارد. شناخت بصری ویژگی های خط کوفی بنایی می تواند به طراحی حروف اصولی، کمک بسزایی کند اما به علت عدم مطالعه و شناخت مدرسین محترم امروزه این شیوه نگارشی یه شکل ناصحیحی در جامعه در حال آموزش می باشد. در مقاله پیش رو نقد و آسیب شناسی چنین نگرشی مورد بررسی قرار گرفته است تا به کمک این وضعیت برآید. در این پژوهش سعی شده، به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی خط کوفی و انواع آن به ویژه خط کوفی بنایی که محوراصلی این تحقیق می باشد به لحاظ ساختاری، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش صحیح خط کوفی بنایی به علت تناسبات هندسی آن در دنیای امروز می تواند به کمک طراحی حروف در حوزه گرافیک رفته و با توجه به تنوع کاربرد های خط بنایی و ظرفیت پذیری فرمالیستی آن به حفظ اصول اولیه در طراحی آثار گرافیکی کمک کند. هر طراح باید توجه داشته باشد که شناخت ویژگی های بصری حروف فارسی و درک توانمندی آن در هنر خوشنویسی و استفاده از آن به عنوان اصول اولیه بر هر طراح گرافیک از واجبات است.
۲۴.

بازخوانی مفهوم ریزوم در آثار پیتر آیزنمن از منظر ژیل دلوز، نمونه موردی: مجموعه فرهنگی گالیستا

کلیدواژه‌ها: ریزوم ژیل دلوز پیتر آیزنمن مجموعه فرهنگی گالیسیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۵
ژیل دلوز یکی از مهمترین فیلسوفان تجربه گرا و پساساختارگرای معاصر است که نظریاتش درباره هنر حائز اهمیت است.یکی از ارکان اصلی تفکر پست مدرنیست دوری از مرکزیت است، چیزی که در نوع تفکر ریزوم گونه ی دلوز نیز به آن اشاره دارد. از دیدگاه دلوز، ریزوم نمایانگر وضعیت نمادین پسامدرنیسم است. هدف این پژوهش بازخوانی مفهوم ریزوم در آثار معماری پیترآیزنمن می باشد. پیترآیزمن دراثر خود به دلیل ویژگی های معمارانه، موقعیت خاص شهری و عملکرد؛ از اشکال منحنی وار و ضد سلسله مراتب عمودی، بدون درجه بندی و بی مرکز بهره جسته است که بیانگر ریزوم می باشد. با توجه به نمودارهای-بصری در پژوهش حاضر، مفهوم ریزوم در ساختمان فرهنگی گالیسیا دیده می شود. این مفهوم در بنا نه تنها، متمرکز نیست بلکه بصورت پراکنده و افقی وجود دارد و باعث نوآوری و ایجاد اثری خلاقانه شده است. در راستای پژوهش این سوالات مطرح بوده که در مجموعه فرهنگی گالیستای پیترآیزنمن خوانش دلوزی ریزوم وجود دارد؟چگونه می توان مصداق های مفهوم ریزوم از منظر فلسفه پساساختارگرایی را در آثار آیزنمن جست وجو کرد؟ رویکرداین پژووهش کیفی و از نوع توصیفی_تحلیلی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. که در آن محقق در مرحله اول به تشریح وتبیین ریزوم و ریزوم از نگاه دلوز وآثار پیترآیزنمن و ساختمان فرهنگی گالیسیا پرداخته و در مرحله دوم با توجه به یافته های تحقیق حرکت نیروها در فرم معماری ساختمان از منظردلوزتحلیل نموده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، دوری از مرکزگریزی(ریزوم) در ساختمان کاملا صدق می کند و قسمت هایی که باعث شکل گیری حجم می شود با نیروی قوی تر و قسمت هایی که تاثیر کمتری در کار دارد بصورت خط نازک وخط چین نشان داده شده و نیز خط های افقی و نرم و انعطاف پذیر موجود در ساختمان که بیانگر سیالیت و حرکت است به خوبی نمایانگر مفهوم ریزوم در این بنا می باشد.
۲۵.

اهمیت تناسب در هنر معماری و موسیقی با تمرکز بر اندیشه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون معماری موسیقی زیبایی شناسی تناسب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۳۷
هدف : یافتن ارتباط بین دیدگاه های افلاطون و مشترکات زیباشناختی موسیقی و معماری است. روش پژوهش : تحلیلی توصیفی. نسبی بودن نظریات و اختلاف آراء، از بزرگترین موانع و محدودیت های این پژوهش بشمار می رود. پرسش اصلی پژوهش: آیا می توان با توجه به دیدگاه های افلاطون مشترکاتی بین معماری و موسیقی یافت. در این پژوهش فرضیه خاصی وجود ندارد و پاسخگویی به پرسش نمی تواند به منزله یک فرضیه بدیع مطرح باشد. وجود ریتم، هارمونی و تقارن در معماری و موسیقی به ما نشان می دهد این دو هنر دارای اشتراکات زیادی هستند. بناهای بجا مانده از دوران باستان تا بناهایی که امروزه وجود دارند؛ بیانگر پیوندی مفهومی میان موسیقی و معماری هستند و می توان گفت در هر برهه ای از زمان هر دو هنر، پیام آور مفاهیمی واحد بوده اند. این ارتباط تا اندازه ای است که بعضاّ از معماری بعنوان موسیقی منجمد یاد کرده اند. این پیوندها دارای ارتباطات و نقاط اشتراکی می باشند که این وجوه تشابه و اشتراکات در این رده ها قابل تعریف و دسته بندی است: کالبدی، بصری، مفهومی، شناخت شناسی، عملکردی، زیباشناختی، ساختاری، فرهنگی، زمینه ای ...
۲۶.

بازخوانی نظریه وانمودگی بودریار در عکس های آزاده اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژان بودریار آزاده اخلاقی وانمودگی عکاسی استیجد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۲۵۵
بیان مسئله: شهرت اصلی بودریار، به دلیل بیان نظریات مهمی مانند وانموده و ابرواقعیت است. او جهان پسامدرن را جهان وانموده می داند که مرز واقعیت و بازنمایی، در آن از بین رفته است. او در تطبیق تصویر و واقعیت، چهار مرحله را باز می شمارد که طی آن، تصویر، از مرحله انعکاس واقعیت، به مرحله مستور کردن واقعیت، سپس به مرحله مستور کردن غیاب واقعیت و در نهایت در مرحله چهارم، به مرحله ای می رسد که هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد و به تولید وانموده می پردازد. در این پژوهش، سعی بر این است با مروری بر فلسفه بودریار و ذکر مراحل چهارگانه وانموده، به بازخوانی آن در عکاسی بپردازیم و از این مهم، برای تشریح شواهد تجربی، مجموعه عکس «به روایت یک شاهد عینی» آزاده اخلاقی انتخاب شده است تا به این پرسش پاسخ دهیم که عملکرد عکاسی استیجد چیست؟ و به چه طریقی در این نوع خاص از عکاسی، وانموده به تصویر کشیده می شود؟ هدف: خوانش وانموده در عکاسی استیجد و بصورت خاص در مجموعه عکس «به روایت یک شاهد عینی» آزاده اخلاقی هدف اصلی این پژوهش است. روش پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری مطالب، بصورت اطلاعات کتابخانه ای است. یافته ها: این پژوهش تشریح نظریه وانموده و بیان مراحل مختلف آن پرداخته و ضمن معرفی عکاسی استیجد، به این نتیجه می رسد که با توجه به تعریف وانموده و عملکرد آن از منظر بودریار، می توان چنین نتیجه گرفت که تمرکز اصلی مجموعه عکس های «به روایت یک شاهد عینی»، بر وانموده هاست و عکس های این مجموعه، همانند آنچه بودریار در تعریف وانموده می گوید، در تقابل با شبیه سازی قرار گرفته و خود دارای قدرت تولید واقعیت شده و واقعیتی را که در گذشته رخ داده، آشکارا به چالش کشیده است.
۲۷.

بررسی نقش داستان حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) از منظر قرآن در آموزش تفکر مراقبتی مبتنی بر آموزه های فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان موسی خضر تفکر مراقبتی فلسفه برای کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۳۲۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی داستان موسیg و خضرg مبتنی بر آموزش تفکر مراقبتی براساس آموزه های فلسفه برای کودکان است تا بتواند کاربرد داستان های قرآنی را به منظور چگونگی آموزشِ تفکر از جنس مراقبتی بازگو نماید. روش پژوهش از نوع توص یفی-تحلیلی است. نمونه موردی شامل آیات 60 تا 82  سوره کهف و تفاسیر مربوطه می باشد که فاکتورهای تفکر مراقبتی از جمله تفکر ارزش گذاری، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلانه را در خود دارد. یافته های تحقیق، داستان فوق که خود حاوی سه داستان پندآموز و تفکر برانگیز از نوع استاد-شاگردیست را در زمره داستان هایی با قابلیت حضور فاکتورهای تفکر مراقبتی و آموزش از طریق آن برشمرده است. همچنین دارا بودن ویژگی های پرسش و پاسخ در متن داستان و چالش های موجود در مسیر تجربه اندوزی، یادگیری و رشدِ تکاملیِ شخصیتِ حضرت موسیg در پایان داستان را برای آموزش کودکان مناسب می داند. به نظر می رسد بررسی چنین داستان هایی از جنس دیالوگ های احساسی و عقلانی که ارکان تشکیل دهنده تفکر مراقبتی از منظر فلسفه برای کودکان را در خود دارد، برای رشد و تکاملِ پرورش این جنس از تفکر در کودکان سودمند باشد. در نتیجه گیری حاصله از یافته ها، به دو معنا از تفکر مراقبتی می رسیم، نخست اینکه متوجه آنچه می اندیشیم باشیم و دیگر آنکه متوجه نحوه اندیشیدنمان باشیم.
۲۸.

بررسی استکمال نفس ملاصدرا در هنر اسلامی

کلیدواژه‌ها: نفس هنراسلامی خلق هنری هنرمند سیراستکمالی ملا صدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
هدف این مقاله بررسی ویژگی کمال نفس ملاصدرا در هنر اسلامی و آنچه در این میان بحث انگیز است، چگونگى آن است. هنر یعنی بازآفرینش یا باز نمایانیدن یک عین یا معنا به نحو کمال مطلوب آن؛ هنرمند، پدیده آورنده، خالق و بازآفرین است؛ و به واقع میدانیم که هر آنچه موضوع این آفرینش و خلق است، حقیقتی است که کمال مطلوبی دارد، زیرا عشق الهی را بازنمایانده است. در واقع، هنر تحقق مراتب وجودیِ آدمی است و هنرمند کسی است که با نگرش زیبایی شناختی، جلوه ای از مرتبه وجودیِ خود را در قالب اثر هنری عینیت می بخشد. استکمال نفس از دیدگاه دین و فلسفه امرى پذیرفته شده است؛ نظرگاه ملاصدرا در مورد هنر و کمال نفسانی این بود که: عشق به روی زیبا از جمله اوضاع الهی است که بر آن مصالح و حکمت هایی مترتب است. در فلسفه، علم و عمل را از عوامل استکمال نفس مى شمارند؛ اما پرسش این است که این دو چگونه به استکمال نفس هنر و هنرمند عرفانی مى انجامند؟ افزون بر این آیا ویژگی استکمال نفس پس از خلق اثر هنر عرفانی نیز ادامه مى یابد؟ این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و مداقه موضوع پرداخته است. در تشریح این نوشتار با هدف پاسخ به پرسشهای مورد بحث ابتدا به تعریف واژگان کلیدی _به عنوان پایه فرضیه موجود_ پرداخته شد، و به صورت کوتاه فرضیه های موجود را درباره تطبیق ویژگی های استکمال نفس از دیدگاه ملاصدرا بر هنر هنرمند اسلامی بررسی گردید و سپس و نتیجه گیری شده است.
۲۹.

اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر پست مدرنیسم اخلاق لیوتار امر والا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۲۴۷
از نگاه لیوتار، «مدرنیته پیوسته حاصل پست مدرنیته است» یا به عبارتی: « پست مدرنیته ، بازنویسی مدرنیته است.» بازگشتی بدون پیش داوری به نقطه ی آغاز، درک مدرنیته به انضمام بحران هایش. بازنویسی مدرنیته به معنای یادآوری خطاها، اشتباهات و فجایعی است که عصر مدرن مسبب آن بوده است و در نهایت، آشکار ساختن سرنوشتی است که غیب گویی در آغاز عصر مدرن آن را پیش بینی کرده بود و اکنون در تاریخ تحقق یافته است. خرد ستیزی و عقل ناباوری از بحران های مهم مدرنیته در اخلاق و هنر است. از دید او سرچشمه ی این نارسایی ها در تعریف عقل کلی و استفاده از عقل علمی برای صورت بندی زندگی است. این پژوهش با هدف بررسی اخلاق و هنر در پست مدرنیسم از منظر لیوتار انجام شده است و در پی یافتن این سوال هستیم که که اخلاق و هنر در دیدگاه لیوتار چه جایگاهی در پست مدرنیسم دارد؟
۳۰.

مطالعه تطبیقی رهیافت های فرمی- فضایی معماری و نقاشی در مرور آثار مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهیافت فرمی فضایی معماری نقاشی مهرداد ایروانیان علیرضا تغابنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۲۱
بیان مسئله : ارتباط میان معماری و نقاشی یکی از حوزه های مورد مطالعه در نظریه هنر و معماری است. هر چند معماری ترکیبی از معانی کاربردی است، ولی می تواند در ارتباط با نقاشی، از بابت فرم و فضا مطالعه شود. در این میان، در خلق اثر هنری، اگر «هنرمند» متغیر ثابت فرض شود، این سؤال مطرح است که ساختار فکری او در خلق فرم و فضا در دو رسانه، چه تأثیری بریکدیگر دارند و در نهایت منجر به چه نوع ارتباطی بین دو نظام هنری می شود؟هدف پژوهش : هدف این پژوهش به طور اخص مطالعه آثار معمارانی است که در هر دو حیطه فعالیت دارند. فرض بر آن است که مهارت معمار از فاصله تصور تا تصویرکردن طرح واره های ذهنی به عنوان نقاشی، منجر به نشر اندیشه او می شود و این فرایند در نحوه آفرینش اثر معماری و تفکر فضایی او مؤثر است.روش پژوهش : پژوهش با رویکرد کیفی و روش تطبیقی بین رشته ای، منطبق با دیدگاه کری واک انجام شده و مدل پژوهش ترکیبی از گرایش های فضایی و رهیافت های معنایی فرم و فضا است. در بخش اول آثار نقاشی مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی، به عنوان نمونه، با روش شکل گرایی ولفلین تحلیل می شوند. در گام بعد مفاهیم فرمی-فضایی معماری آنان بررسی شده است. دستاوردهای این تحلیل برآمده از مطالعات نظری و داده های تجربی هستند که از طریق روش توصیفی نتیجه گیری می شوند. در نهایت جهت تبیین رابطه، مقایسه تطبیقی تحلیل ها در دو رسانه صورت می گیرد.نتیجه گیری : به نظر می رسد برخورد هنرمند در راستای معانی مصادیق عینی (ابژکتیو) اثر، در سطح «ابتدایی» و «کارکردی» در دو حیطه کاملاً مستقل صورت گرفته و به معانی ذهنی (سابژکتیو) در سطح «ارزشی» پرداخته شده است که قابلیت تطبیق بر ساختار فکری هنرمند را دارد. در سطح «نمادین» با انتقال برخی رهیافت های فرمی از نقاشی به معماری، اثر معماری بیشتر به بعد هنری خود نزدیک شده و جنبه زیبایی شناسی یافته است.
۳۱.

بازخوانی مفهوم انسان-حیوان با تأکید بر نظریه ژیل دلوز از منظر پساساختارگرایی (پست مدرنیست) با خوانش یازده نمایشنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژیل دلوز پساساختارگرایی انسان-حیوان پست مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۴۶۰
درام های منتخب با درون مایه سوژه گریز و شخصیت هایی احساس گرا، با تأکید بر تجربه بلافصل و عقل گریز، امکان مطالعه فلسفه دلوز را ممکن ساخته است. این تحقیق قصد دارد تا مفهوم انسان به عنوان سوژه ای فراتر از عقل گرایی را از منظر نظریات ژیل دلوز مطرح و با خوانش نمایشنامه هایی با محوریت تجربه گرایی و فلسفه تجربه گرایی خوانشی تحلیل پذیر از انسان پست مدرن تبیین کند. برای تحقیق درباره این مهم، نمایشنامه هایی انتخاب شده که نمونه موفقی از تجربه ارزیابی مفهوم انسان در درام پست مدرن است. این آثار جایگاه انسان را از منظر فلسفی ارزیابی نموده و اثبات می کند که جایگاه حس و تجربه فراتر از نگاه عقل گرایان است. این تفکر می تواند به سوژه جرأت چیزی فراتر از انسان شدن و یا حتی جرأت تبدیل شدن به یک موجود تجربه گرای صرف را بدهد. در این راستا، ضمن انتخاب درام هایی به عنوان نمونه های موردی، مفهوم انسان را براساس معنای فلسفی زیستن و تجربه فردیت این مفهوم مورد پژوهش قرار داده است. همچنین تلاش خواهد شد تا به شیوه تطبیقی- تحلیلی با استفاده از روش های کتا خانه ای و منابع موجود به این هدف دست یابیم. یافته های پژوهش حاکی از این است که تمامی نمایشنامه ها علاوه بر امکان احصاء مؤلفه های تئاتر پست مدرن امکان بررسی مفهوم انسان– حیوان را از منظر دلوز در فلسفه پساساختارگرایی دارند. عناصر نمایشی باتوجه به آنچه گفته شد علاوه بر دلیل معیاری برای انتخاب آثار بودن همان اجزاء و مؤلفه ها و ویژگی هایی هستند که امکان پساساختارگرا بودن نمایشنامه ها و امکان خوانش مفهوم انسان –حیوان را به دلیل نظریه های تجربه گرایانه دلوز نه تنها درباره سوژه بلکه درباره ویژگی های فلسفه پست مدرنیستی را فراهم ساخت.اهداف پژوهش:بررسی مفهوم انسان-حیوان در متون نمایشی برگزیده از منظره ژیل دلوز.بررسی مفهوم انسان-حیوان در عناصر درام همچون تم، موضوع، عنوان، شخصیت و غیره.سؤالات پژوهش:مفهوم انسان-حیوان در متون نمایشی برگزیده از منظره ژیل دلوز چگونه است؟مفهوم انسان-حیوان در عناصر درام همچون تم، موضوع، عنوان، شخصیت و ... چگونه است؟
۳۲.

نشانه شناسی متن و اثر هنری در آرای رولان بارت با رویکرد خوانش متون و آثار هنری کهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهان متن اثر ادبی نویسنده مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۲۹۷
 نمادها یا نشانه ها از زمان پیدایش نخستین انسان ها، با جوامع انسانی همراه و همزاد بوده است. در این میان این عامل در زایش بسیاری از آثار ادبی و هنری نیز تأثیر بسزایی داشته و مشهود است. در جهان متن، متن ها در گفتمان با نوشته های پیشین و پسین اند. نشانه ها که از قدرتمندترین عناصر زبان ادبی «جهان متن» اند، در فرایند همنشینی، پیوسته به آفرینش معنا می پرداند. در گفتمان بینامتنیت برداشت واحدی از متن در کار نیست. آغازی متصور نیست و مقصد متن نیز ناپید است. تنها «متن» است و خوانش مخاطب. خوانشی که به واسطه ویژگی متن های نویسایی به آفرینش معناهای بی شمار می انجامد. بارت با اعلام مرگ نمادین نویسنده امکان پدیدار شدن معنا را فراهم می آورد، زیرا دریافته است که وجود نویسنده همیشه حامل پیش فرض هایی است که متن را به داوری شدن فرا می خواند، اما اثر ادبی در غیاب سوژه در صیرورتی که ذاتی زبان ادبی است؛ امکان به عینیت درآمدن معانی در ادراک حسی مخاطب را فراهم می سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. براساس یافته های پژوهش، نشانه شناسی، دورنمایی را ترسیم می کند تا  آثار هنری و متن های نویسایی کهن در غیاب نویسنده و آفریننده در حضور مخاطب از خود سخن بگویند و  به زبان هنر ادبی چیستی خویش را آشکار سازند. اهداف پژوهش: بررسی نشانه شناسی در آرای رولان بارت. مطالعه نشانه شناسی متون نویسایی و آثار هنری کهن براساس تفکر فلسفی بارت. سؤالات پژوهش: نشانه شناسی در آرای رولان بارت دارای چه مختصاتی است؟ نشانه شناسی چگونه می تواند در خوانش آثار ادبی و هنری تأثیرگذار باشد؟
۳۳.

تحلیل جامعه شناختی پوشش روزمره و آئینی زنان در میان اقلیت های مذهبی (مورد مطالعه: زرتشتیان و مندائیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشش قوم مذهب زنان مندائی زنان زرتشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۲۳۱
سبک های پوششِ روزمره و آئینی در زمره بارزترین نمودهای هویتی گروه های اجتماعی است و مؤلفه هایی چون باورهای دینی، مناسک آئینی ، آداب و رسوم، اقلیم، آب و هوا و غیره هر یک به نوعی بر شکل گیری و یا تغییرات تدریجی آن تاثیرگذارند. پوشش نقش مهمی در برساخت هویت و هستی اجتماعی گروه ها دارد و این برساخت هویت به میانجی پوشش را می توان به شکلی انضمامی و تجربی در میان اقوام و مذاهب ساکن در ایران ردیابی کرد. این پژوهش تلاش دارد به مطالعه تجربی پوشش زنان در میان دو اقلیت مذهبیِ زرتشتی و مندائی، در جشن ها و مراسم آئینی و کلاً در زندگی روزمره آنان بپردازد تا بدین وسیله سویه های اشتراک و افتراق این دو فرهنگ به لحاظ سبک های پوشش و نیز زمینه ها و شرایط برسازنده این وضعیت واکاوی شود. نتایج نشان می دهد که زرتشتیان و مندائیان، به عنوان دو جامعه قومی-مذهبی، با داشتن پوششی متحدالشکل، که هر یک دارای خصوصیات ویژه ای می باشند و نیز با وجود تمامی تمایزاتی که بین زرتشتیان و مندائیان از لحاظ اعتقادات مذهبی و دینی دیده می شود، نه فقط گرایش بالائی به حفظ هویت قومی از طریق پوشاک دارند، بلکه با وجود تفاوت های دینی، شباهت های بسیاری در زمینه رنگ، اجزا و برخی اعتقادات فرهنگی و دینی در لباس زنان این دو قوم مشاهده می شود. همچنین نتایج حاکی از آن است که این گرایش به پوشش سنتی، قومی و مذهبی در میان اقلیت های ایرانی غالباً محدود به مراسم و اجتماعات خصوصی آنهاست و آنان در زندگی روزمره پوششی همانند سایر ایرانیان را ترجیح می دهند. 
۳۴.

خوانش آثار ری کاواکوبو با تمرکز بر مفهوم بدن بدون اندام از منظر ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژیل دلوز بدن بدون اندام ری کاواکوبو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۳۳۹
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات دلوز فیلسوف و نظریه پرداز تجربه گرای فرانسوی است، از منظر وی چیزی که تجربه می شود زنده و پویاست و با خوانشی که ارائه داد فضای فکری پست مدرن را از آن خود کرد.  نگاه فلسفی دلوز به هنر ارائه دهنده صیرورت نیروهای پیرامون بدن بدون اندام است. در اندیشه وی بدن بدون اندام، بدنی بدون درون و بدون ساختار درونی است. این بدن در تضاد با اندام نیست، بلکه نیروهایی را شامل است که در تضاد با سازمان مندی اندام قرار دارند. در این راستا تلاش می شود با استفاده از نظریات ژیل دلوز و تمرکز بر مفهوم بدن با اندام نامعین و تحلیل آنها با رویکرد توصیفی به شیوه فرمالیستی، فرم های لباس را بررسی کرد و به سوالی چون: چه مولفه هایئ سبب میشود تا بتوان خلاقه های ری کاواکوبو را در قالب پست مدرن گنجاند؟ پاسخ داده شود. فرض می شود: بنا بر اندیشه و خوانش دلوزی از آفریده های کاواکوبو، امکان وجود مفاهیمی چون: بدن بدون اندام، نیرو های منقبض و منبسط کننده و نیروهای جفت شده در البسه طراحی شده توسط وی می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که، او در کارهایش مرز میان بدن و لباس را از میان بر می دارد و حاکمیت را در اختیار مفاهیم و ترکیب بندی ها و غیره قرار داده و بدن را تغییر کاربری می دهد.          
۳۵.

مقایسه آراء فروید و هایدگر در باب هنر همراه با تأکید بر نگاهی انتقادی به تفسیر روانکاوانه از هنر از منظر تفکر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر روانکاوانه هنر ناخودآگاه زیباشناسی حقیقت هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۳۱۰
رویکرد فروید نسبت به درک هنر به عواملی محدود است؛ وی بر جنبه های عصبی تجربه هنری بیش از حد تأکید می کرد، تحلیل او از هنرمندان تا حد زیادی به نیاز او برای معرفی و توسعه نظریه روانکاوی که در آن زمان با آن کار می کرد، وابسته است. او اعتراف کرد که نتوانسته است با جنبه های رسمی و فنی هنر مقابله کند، و روانکاوی هنوز نتوانسته به "راز" درونی و "توانایی اسرارآمیز" هنرمند و خلق یک اثر هنری پی ببرد. او منشأ خلق اثر هنری را در ناخودآگاه فردی هنرمند جستجو می کرد. نظر فروید در باب هنر را می توان ادامه دیدگاه زیباشناسانه (استتیک) مدرن به هنر و در عین حال بیانگر بحرانی شدن آن دانست. در مقابل با رویکرد متفاوتی نسبت به هنر و سرآغاز اثر هنری روبه رو هستیم. در این رویکرد هایدگر سرآغاز اثر هنری را جدای از هنرمند و زندگی شخصی او می داند و می کوشد هنر را با حقیقت پیوند زند. او بر این اساس تفسیر جدیدی از هنر بدست می دهد. در این تحقیق نگارنده بر آنست تا دریابد تفسیر روانکاوانه از هنر واجد چه مؤلفه ها، پیش فرض ها و مبانی است؟ با توجه به تفکر هایدگر تفسیر روانکاوانه از هنر واجد چه نقاط ضعف یا قوتی است؟ نسبت هنر با حقیقت در تفسیر روانکاوانه و نیز تفسیر هایدگر از هنر چگونه است؟
۳۶.

نیروی احساس در آثار هنری معلولین عکاس با تاکید بر فلسفه ی بدن بدون اندام ژیل دلوز (مطالعه ی موردی آثار پیت اکرت و احمد زولکارنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه ی بدن دلوز اثر هنری احساس معلولین عکاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۴۰۷
خلق آثار هنری توسط افراد به عوامل مختلفی فردی و اجتماعی بستگی دارد. در این میان با توجه به ارتباط نزدیک آفرینش هنری با توانایی جسمی و روحانی مسائلی در خصوص امکان و چگونگی خلق آثر هنری توسط افراد دارای معلولیت مطرح می گردد. فلسفه ی دلوز مؤید این موضوع است که خلق اثر هنری نیازی به یک سازمان مندی خاص ندارد و برای آفرینش یک عکس هنری نیازی به تکامل جسمانی انسان نیست. می توان بدون یک جسم سازمان مند، دست به خلق اثر هنری زد. فرد معلول می تواند در این دیدگاه با استفاده از صیرورت احساس اثر هنری خلق کند. این پژوهش با روش کیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. روش مبتنی بر مطالعه بر آثار عکاسی افراد معلولی بوده است که با روش توصیف فلسفه ی بدن بدون اندام احساس را اصلی ترین مؤلفه ی هنر عکاسی برای انتقال نیروی هنر و آفرینش و تحلیل در عکاسی می دانسته اند. در این پژوهش آثار پیت اکرت و احمد زورکارنیان به عنوان افراد هنرمندی که دارای معلولیت هستند بررسی می گردد. یافته های پژوهش حاکی از این است که معلولین نیز با در نظر داشتن دیدگاه بدن دلوز می توانند دست به آفرینش هنری از هم گسیخته اما دارای کمال دست بزنند که استوار بر احساس است. با تکیه بر فلسفه ی بدن، ناتوانی جسمی مانع از خلق اثر هنری در عکاسی نیست. معلولین با درک مفهوم هستندگی و احساس در هنر می توانند به خلق و آفرینش آثار هنری زنده که از صیرورت برخوردار است، روی بیاورند. اهداف پژوهش: 1.بررسی امکان حذف ناتوانی جسمی در عکاسی با تکیه بر فلسفه بدن دلوز. 2.بازشناسی تأثیر عوامل جسمی و روحی در خلق اثر هنری. سوالات پژوهش: 1.احساس در آثار هنری معلولین عکاس بر طبق فلسفه ی بدن دلوز چه نقشی دارد؟ چه عوامل جسمی و روحی نزد هنرمند در آفرینش آثار هنری او نقش دارد؟
۳۷.

بررسی نسبت میان هنر و تکنولوژی در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر تکنولوژی حقیقت هایدگر تخنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۴ تعداد دانلود : ۴۱۲
مفهوم هنر و تکنولوژی مفاهیمی هستند که مورد توجه هایدگر واقع شده و همچنین در مقالات جداگانه (سرآغاز کار هنری و پرسش از تکنولوژی) به آنها پرداخته است. این مقاله درصدد بررسی نسبت میان این دو مفهوم در اندیشه های هایدگر است. هنر در اندیشه مارتین هایدگر گونه ای از ظهور و نامستوری است که در آن حقیقت در کار است. او در بحث از تکنولوژی، فن و تکنیک را به میان می کشد و سپس مفهوم «تخنه» (techne) را در یونان باستان بررسی می کند، که ازیک سو، هنر و از سوی دیگر، تکنولوژی ریشه در آن دارند. در این مقاله نهایتاً روش تحلیل هایدگر که پدیدارشناسی هرمنوتیک است و از این منظر تحلیل او از حقیقت و نسبت هریک از مفاهیم هنر و تکنولوژی با آن در دوره یونان باستان و معاصر راهگشا بوده و نسبت میان هنر و تکنولوژی در پرتو حقیقت روشن می شود. روش تحقیق در این مقاله بنیادی است که به صورت تحلیل محتوا انجام گرفته است. هدف انجام این پژوهش چشم انداز جایگاه کنونی هنر در دوره تکنولوژی معاصر است.
۳۸.

بررسی انتقادی نسبت هنر سوررئالیسم با حقیقت با توجه به آراء هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر سوررئالیسم واقعیت و رؤیا حقیقت هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۳۷۱
هنر سورئال، هنری است که بر اساس نظریه ناخودآگاه فروید، توسط آندره برتون و لویی آراگون پایه گذاری شد. هنرمندان این سبک هنری در پی آزادسازی ناخودآگاه فردی و خلق کار هنری با توجه به ناخودآگاه و رویا و واپس زدگی (سرکوب) می باشند. آنها بر این عقیده اند که منشاء خلق کار هنریشان، ناخودآگاه فردی آنهاست. این پژوهش در تلاش است تا با تکیه بر آراء هایدگر در زمینه ارتباط هنر با حقیقت دریابد که هنر سوررئال که هنرمندان آن مدعی ارتباط هنرشان با ناخودآگاه فردی بودند و از رویاها و جنون و خیالاتشان تصویر می کشیدند چه نسبتی با حقیقت دارد؟ آیا این ادعای هایدگر که «در کار هنری حقیقت در کار است» در مورد نقاشی های سوررئال نیز صادق است؟ هدف پژوهش دریافت نسبت هنر سوررئال با حقیقت است. لذا نگارنده به عنوان نمونه به سراغ یکی از نقاشی های رنه مگریت هنرمند مشهور سبک سورئال می رود تا با نگاهی پدیدارشناسانه به این کار هنری برجسته دریابد که چگونه می توان فرض کرد که در این کار هنری چیزی از پنهانی به پیدایی درمی آید. این تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعه منابع مکتوب کتابخانه ای صورت گرفته است.
۳۹.

بررسی نقش زن در تزیینات نقاشی سقانفارها با تمرکز بر تصاویر موجودات ترکیبی مار و اژدها

تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۲۳
مازندران سرزمینی ست که به واسطه ی قدمت تاریخی و هم چنین اقلیم خاص خود پذیرای بناهای قابل تامل بسیاری است که دارای فرهنگ و معماری بومی ویژه اند. سقانفارها به بناهای چوبی گفته می شود که در روستاهای مازندران، خاصه در بخش مرکزی آن بنا شده اند و پس از مساجد در کنار تکایا از اهمیت و اعتبار فرهنگی تاریخی خاصی برخوردار می باشند. نگارنده بر این باور است که که نقوش موجودات ترکیبی و نقوش مار-اژدها در سقانفارها از گذشته های دور به یادگار مانده است؛ به ویژه که این نقوش با سنتی کهن و دیرین با مضمون باروری-برکت در ارتباط بوده است. سنتی که از روزگار پیشازرتشتی تاکنون در خاطره جمعی ایرانیان تداوم یافته؛ در سقانفار و دیگر آثار دوره اسلامی متجلی شده است. هدف این مقاله پاسخ گویی به این سوال اساسی است که وفور استفاده از نقش زن حائز چه معنا و مفهومی بوده است؟ روش انجام پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و شیوه ی گردآوری مطالب تلفیقی از روش های کتابخانه ای و میدانی بوده است. نمادهای اسطوره ای به کار رفته در این تزیینات دارای کاربرد جهان شمول و معانی شناخته شده هستند که در بیان مفهوم باروری به کار می رفته اند. همچنین این نمادها دارای پیشینه ای بسیار کهن در تمدن های مختلف بشری هستند که بی ارتباط با فرض مطرح شده نیست. بدین منظور در این پژوهش به شیوه ی تطبیقی به ردیابی نقوش مذکور در این منابع پرداخته شده است.
۴۰.

نقش سینما در آگاه سازی مخاطب از طرحواره های جفری یانگ بر مبنای تحلیل شخصیت زن فیلم خفگی

کلیدواژه‌ها: سینما فیلم خفگی نقد روان شناسانه طرح واره رهاشدگی جفری یانگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۱۹۷
بیان مسئله: طرح واره الگو یا طرحی است که در حوزه روان شناسی و سلامت روان، مطرح شده است. همه طرح واره ها منفی نبوده و طرح واره های مثبت نیز وجود دارند. مشکل زمانی به وجود می آید که طرح واره ای موجب ناکارآمدی و اختلال در زندگی انسان گردد. یکی از این طرح واره ها، طرح واره رهاشدگی است که به واسطه اتفاقات رخ داده در دوران کودکی و در ﻧﻬﺎد ﺧﺎﻧﻮاده، شکل گرفته است. در این پژوهش با توصیف طرح واره های جفری یانگ، تحلیل و بررسی کاراکتر صحرا مشرقی در فیلم سینمایی خفگی انجام شده است. هدف، سؤال یا فرضیه تحقیق: در این مقاله، تحلیل روان شناسانه کاراکتر زن فیلم خفگی از دیدگاه طرح واره رهاشدگی جفری یانگ با هدف پاسخ به این پرسش که آیا می توان کاراکتر زن فیلم خفگی را بر مبنای نظریه طرح واره بررسی کرد، انجام شده است و سپس به مقوله سینما و نقش آن در شناخت طرح واره ها پرداخته شده است. پرسش های اصلی این پژوهش این است که چگونه سینما می تواند نقش مهمی در آگاه سازی مخاطب بر سلامت روان خود از منظر شناخت طرح واره ایفا کند و همچنین نقش همذات پنداری مخاطب با کاراکترها در شناخت طرح واره ها چگونه است.  روش تحقیق: روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، مروری و مشاهده مستقیم فیلم بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان داد که مخاطب می تواند با دیدن شخصیت فیلم که در این طرح واره ها گرفتار است، با همذات پنداری و یافتن ارتباط میان مشکلات روحی خود و کاراکترهای فیلم، به آن ها واقف شده و به دنبال راهی برای قطع این چرخه معیوب گردد؛ بنابراین نقش سینما در نشان دادن طرح واره ها مؤثر بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان