ملیکه واعظی

ملیکه واعظی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی تاثیر زیبا شناسی بر روش شناسی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبا شناسی علم فلسفه هنر فلسفه علم روش شناسی علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۷
علم یک روش عینی از طریق مشاهده و آزمایش برای شناخت پدیده های جهان است که بنابه تعریف، باید مستقل از ذهنیت فرد دانشمند باشد. زیبا شناسی اما می تواند کاملا ذهنی و وابسته به ذوق فردی باشد. به همین دلیل برای مدت طولانی، دیدگاه غالب در بین فلاسفه علم این بود که علم هیچ رابطه ای با زیبا شناسی ندارد. ولی در چند دهه اخیر، تغییر دیدگاه فلاسفه علم نسبت به متدولوژی علمی، باعث شده رابطه بین علم و زیباشناسی نظر آنها را جلب کند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین علم و زیبا شناسی و پاسخ به این پرسش ها است که روش شناسی علمی چگونه از زیبا شناسی تاثیر می گیرد و علم و زیبا شناسی چه رابطه ای با یکدیگر دارند. فرضیه ای که در این پژوهش در پی بررسی آن هستیم این است که علم درپنج سطح روش شناسی، عملی، تولیدی، موضوعی و سطح تبینی، با زیباشناسی نسبت دارد. در این راه، ما بیشتر به اظهارات دانشمندان علوم مختلف، بالاخص فیزیک، شیمی و زیست شناسی رجوع می کنیم تا دیدگاه آن ها را درباره رابطه کار علمی شان با زیبا شناسی بررسی کنیم. در وهله دوم به فلاسفه و نظریه پردازان رجوع می کنیم تا این رابطه را تحلیل کنیم.
۲.

دفاع از نظریه ی انگیزش موسیقی با تکیه بر مفهوم کاتارسیس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه موسیقی ارسطو کاتارسیس نظریه انگیزش نظریه بیانگری موسیقی و احساسات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۸
هنر به تعریفی نمود احساسات آدمی است. آثار هنری از یک سو دربردارنده ی احساسات خالقان خود هستند و از سوی دیگر می توانند برانگیزاننده ی احساسات مخاطبان باشند. موسیقی انتزاعی ترین هنر است زیرا تنها هنری است که در آن نه از تصاویر بصری برای انتقال مفهوم استفاده می شود و نه از کلمات و ساختارهای زبانی. موسیقی به دلیل منش غیر مفهومی و بی واسطه ی خود، می تواند بیش از دیگر هنرها عواطف و هیجانات مخاطبان را برانگیزد. فلسفه ی موسیقی شاخه ای از فلسفه است که به بررسی چیستی موسیقی، تفاوت و رابطه ی موسیقی با زبان، تأثیرات فردی و اجتماعی موسیقی، زیبایی و ارزش در موسیقی، رابطه ی احساسات با موسیقی و معناداری موسیقی می پردازد. در مبحث معناداری و رابطه احساسات با موسیقی، دو نظریه ی رقیب وجود درد. یکی نظریه ی بیانگری که احساسات هنرمند را مرجح می داند و کار موسیقی را بیان احساسات هنرمند می داند. دیگری نظریه ی انگیزش که اولویت را به احساسات مخاطب می دهد و کار موسیقی را برانگیختن احساسات شنونده می داند. پرسش اصلی این مقاله این است که کدام یک از این دو نظریه موجه تر و قابل دفاع تر است؟ کدام یک از ین دو نظریه تصویر جامع تری از رابطه ی موسیقی با احساسات ارائه می دهد؟ و کدام نظریه می تواند بهتر به ایرادات وارده پاسخ دهد؟ ابتدا هر دو نظریه را مطرح و بررسی می کنیم و به مرور استدلال های له و علیه هریک می پردازیم. نشان می دهیم نظریه ی انگیزش نه تنها تصویر موجه تری از رابطه ی احساسات با موسیقی به دست می دهد، بلکه همچنین، بهتر می تواند به ایرادات وارده پاسخ دهد. سپس مهم ترین ایراد وارد شده بر نظریه ی انگیزش یعنی «علاقه به موسیقی غمگین» را با کمک نظریات ارسطو در باب موسیقی، بالأخص نظریه کاتارسیس، پاسخ می دهیم و نشان می دهیم که چرا باور داریم پاسخ ما موجه تر از دیگر پاسخ های ارائه شده به این ایراد است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان