اردشیر جوانمردزاده

اردشیر جوانمردزاده

مدرک تحصیلی: استادیار گروه آموزشی باستان¬شناسی، عضو هیئت علمی دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۳ مورد.
۱.

مطالعه و بررسی ویژگی ها و شاخ ص های معماری اسلامی آذربایجان در دوره صفویه

تعداد بازدید : ۹۸۱ تعداد دانلود : ۱۱۶۵
با ظهور سلسله صفویه، بناهای زیادی با کارکردهای مختلف در آذربایجان ساخته شد. معماری اسلامی آذربایجان در این دوره از معماری بومی نیز تأثیر بسیار پذیرفته و موجب ساخت بناهایی ماندگار چون بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی، مساجد چوبی و کاروانسراها شده است. شناسایی و بررسی باستان شناختی این بناها برای دست یابی به یک شناخت کامل تر و عمیق تر هنر معماری این دوره مشخص می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی و تحلیل ویژگی های هویتی معماری اسلامی آذربایجان، شناخت روندهای تزیینی و نوآوری ها است. روش تحقیق نیز به صورت مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و گزارش های باستان شناسی و تحقیقات میدانی می باشد. بناهایی که بررسی خواهد شد به عنوان مهم ترین این بناها انتخاب شده است. با توجه به تحقیقات صورت گرفته مشخص شد که سبک معماری آذربایجان در دوره صفویه به شیوه سبک اصفهانی می باشد که از مهم ترین ویژگی های آن می توان به رواج کاشی هفت رنگ که در بقعه شیخ صفی الدین به کرات مشاهده می شود، همچنین ساخت کوشک های چهل ستونی که مساجد چوبی آذربایجان شرقی بهترین نمونه های این نوع بناها در آذربایجان هستند و الگوی ساخت کاخ های صفوی می باشند. و ساخت کاروانسراها که در آذربایجان رواج بسیار یافت که نشانگر شکوفایی تجارت در این دوره می باشد، اشاره کرد. بقعه شیخ صفی الدین و مساجد چوبی که از مهم ترین این بناها در آذربایجان هستند، نمونه بارزی از بناهایی که در جای جای خود نشانه هایی از هویت دینی صفویان را به تصویر می کشند، می باشند.
۲.

آیکونوگرافی و خوانش نگاره عقاب در دوران هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیکونوگرافی عقاب هخامنشی الوهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۶ تعداد دانلود : ۲۰۸
استفاده از نقوش و نمادها در هنر ایران جایگاه والایی داشته است. این نقوش دربردارنده تجارب فرهنگی و معتقدات مذهبی دوران خود هستند؛ بنابراین به فهم بهتر سیر تحول اندیشه های مردم دوران خود کمک می کنند. یکی از شاخصه های مهم آثار هنری هخامنشی نقوش تزیینی به کار رفته در آن است که تأثیر عمیقی بر هنر دوره های مختلف تاریخی بعد از خود گذاشته است. یکی از نقش های پر تکراری که در هنر هخامنشی استفاده شده، عقاب است که با آسمان و خورشید پیوند داشت. هخامنشیان همواره از نقوشی در آثار هنری شان بهره می بردند که بر قدرت و مشروعیت آنان تأکید داشت. نقش عقاب در عمده ترین رسانه های هنری دوره هخامنشی یعنی پرچم، معماری، زیورآلات و نقش برجسته ترسیم شده است. این پژوهش در پی دستیبابی به پاسخ سوالات زیر است: ۱. در بررسی آیکونوگرافی نگاره عقاب، چه مواردی به عنوان ارزش نمادین این آثار مشاهده می شوند؟ ۲. چرا نقش عقاب بارها در رسانه های هنری هخامنشی پدیدار شده است؟ ۳. چرا در بیشتر داده های فرهنگی بر بال گشوده این پرنده تأکید شده است؟ مسئله تحقیق با تمرکز بر رابطه این نقش در دوران هخامنشی با تحلیل آیکونوگرافی طرح شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق آن، آیکونوگرافی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از داده های کتابخانه ای، اساطیری و میدانی است. در همین راستا برای تبیین مفاهیم نهفته در پس این نقش نمادین و به منظور دست یابی به ارزش ها و مفاهیم بنیادین آن با تکیه بر روش آیکونوگرافی ابتدا نقوش توصیف و سپس تحلیل شد ه اند. نتایج نشان می دهد نقش عقاب، نقشی همگانی است و با توجه به ویژگی های عقاب با بال گسترده کهن الگوی الوهیت است؛ بنابراین شاهان هخامنشی از یک کهن الگوی جانوری برای فرافکنی قدرت و مشروعیت به اتباعشان بهره بردند.
۳.

بررسی و مطالعه سنگ قبرهای ارمنی سنگ سفید الیگودرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنگ قبر نقش مایه سنگ سفید الیگودرز ارمنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۴۰۳
سنگ قبرها به دلیل ارتباط خاصی که با انسان دارند، بستر مناسبی برای نمایش افکار و عقاید عجین شده، از سوی مردمان مناطق مختلف را به تصویر می کشند. وجود طرح های خاص بر روی سنگ قبرها که گاه تکرار شده و گاه منحصربه فرد حکاکی شده اند، نشان از اهمیت این موضوع (نمادشناسی تصاویر حک شده) و نگاه اقوام گذشته پیرامون مرگ را مشخص می کند. یکی از مظاهر هم زیستی تاریخی اکثریت مسلمان شهر الیگودرز با اقلیت ارامنه در این شهر، گورستان هایی است که پیروان اقلیت مذکور، طی سده های مختلف، جهت خاک سپاری و تکریم درگذشتگان خود در این شهر ایجاد کرده اند. یکی از این گورستان ها، گورستان روستای سنگ سفید است که از لحاظ نقش مایه و محتوایی، دربرگیرنده پیام هایی از اندیشه و هنر ارامنه است. بدین منظور در پژوهش پیش رو کوشیده شد با انجام تحقیقات میدانی و کتابخانه ای (به ویژه منابع دست اول مقالات و کتاب های ارمنی)، گورهای ارمنی سنگ سفید الیگودرز بررسی و ضمن مطالعه و معرفی آنها، ارتباط این نقش ها با باورها و اندیشه مردمان ارمنی نشین سنگ سفید در 100 سال گذشته مطالعه شود. سؤال پژوهش بدین صورت است که نقوش سنگ قبرهای ارمنی سنگ سفید الیگودرز از لحاظ مضمون و نمادشناسی شامل چه مفاهیمی است. وجود کتیبه، نقوش انسانی (زن و مرد)، فرشته بالدار (لچک و زوج و قرینه)، ابزاری (قیچی، زنجیر و صلیب و عصا)، نقوش گیاهی (گل نیلوفر و گلدان)، اجرام (خورشید)، نمادین (خاچکار)، نقوش حیوانی (عقاب) و از همه مهم تر وجود قاب بندی های مازه دار و محرابی شکل که به منظور سامان دهی و نظم بخشیدن به کتیبه ها و نقوش، دارای معانی نمادین خاصی است، تنها به قصد تزیین ایجاد نشده است. نتایج حاصل از این نوشتار بیانگر آن است که سنگ قبرهای الیگودرز جزئی از اجزای شکل دهنده فرهنگ و عقاید مردم و اجتماع مردمان ارمنی نشین سنگ سفید است.    
۴.

کارکرد ارابه در ایرانِ دوره هخامنشی، میان رودان و یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکرد ارابه جایگاه اجتماعی میانرودان یونان هخامنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۲۳۳
در فرهنگ هندواروپایی، خویشکاری خدایان آسمانی در پیوند با ارابه رانی بازنمایی شده و در عصر برنز، ارابه در تمدن های هیتیت و مصر؛ کارکرد رزمی داشته است. علاوه بر این، شواهد باستان شناسی فراوانی از ارابه از تمدن های باستانی میان رودان، یونان و ایران عصر هخامنشی برجای مانده است؛ امّا به درستی کارکردهای ارابه و ارابه رانی در این تمدن ها شناخته شده نیست. بنابراین سوالات اصلی این پژوهش این است: کارکردهای چندگانه ارابه در تمدن های میان رودان، یونان و هخامنشیان در عصر باستان چیست؟ و براساس روابط میان فرهنگی این کارکردهای چندگانه ارابه چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارند؟ داده های این پژوهش با روش کیفی به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی مطالعه شده اند. به طور کل نقش ارابه در اساطیر هندواروپایی و کارکرد رزمی ارابه در تمدن های هیتی و مصری به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر کارکردهای ارابه در هر سه تمدن تأثیر داشته و این کارکردها با سایر ابعاد فرهنگی این تمدن ها برهمکنش داشته اند. بدین ترتیب می توان تأثیر و تأثر کارکردهای ارابه بر اقتصاد، قشربندی اجتماعی، جنگ، مراسم آیینی و خویشکاری ایزدان سماوی، تفریح، ورزش و سرگرمی را مشاهده نمود. جنبه نظامی، اساطیری و تفریحی ارابه در میانروان برجسته بوده و در یونان بُعد آیینی، ورزشی و اجتماعی داشته است. در ایران جنبه نظامی، اجتماعی و اساطیری آیینی نمودهای بارزتر ارابه بودند.
۵.

نگاهی باستان شناختی به ساختارهای تدفینی گورستان خانقاه گیلوان خلخال، اردبیل

کلیدواژه‌ها: گورستان خانقاه گیلوان کورگان های قدیم عصرمفرغ میانی ظروف نوع اورمیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۳۱۳
گورستان خانقاه گیلوان در دامنه غربی کوه های تالش و در 60 کیلومتری جنوب شرقی خلخال بین روستاهای گیلوان و خانقاه قرار دارد و بخشی از شهرستان خلخال در استان اردبیل است. گورستان خانقاه در طی عملیات احداث جاده در روستای خانقاه در سال 1385 ه .ش.، شناسایی شد. با توجه به تاریخ گذاری انجام شده، این گورستان از عصرمفرغ میانی تا عصرآهن I و II و دوره پارتیان مورد استفاده بوده است، اما شواهدی در استفاده از آن در عصرمفرغ جدید در دست نیست؛ با این وجود شیوه های تدفینی یکسانی در عصرآهن I و II وجود داشته است. براین اساس، پرسش بنیادی این خواهد بود، مرحله اولیه استفاده از گورستان خانقاه گیلوان ازطریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دوره هایی است؟ هم چنین با توجه به اشیاء قرار داده شده در گورها و انرژی مصرف شده در ساختار قبور می توان تمایزی در بین افراد تدفین شده در گورها قائل شد؟ تشابهات سفالی با فرهنگ های منطقه قفقاز جنوبی در مرحله گذار از عصرمفرغ قدیم به مفرغ میانی به ما اجازه می دهد مرحله آغازین استفاده از این گورستان را تا اواخر هزاره سوم پیش ازمیلاد، عقب ببریم. در پژوهش پیش رو، ضمن معرفی گورهایی که به این دوره اختصاص یافته است، با تکیه بر طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات تطبیقی سفال، گاه نگاری پیشنهادی ارائه شده است. بر این اساس از مجموع ظروف به دست آمده از 11 گور تعداد 148 ظرف سفالی در این راستا مورد بررسی قرار گرفت. شیوه پژوهش از نوع توصیفی-تطبیقی است و نتایج بر اساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است؛ هم چنین در ادامه با توجه به اشیاء تدفینی و ساختار قبور وجود تفاوت در موقعیت افراد دفن شده در قبرستان بحث شده است.
۶.

همگام سازی دوره فراپارینه سنگی در غرب زاگرس مرکزی و زاگرس شمالی با رویداد های اقلیمی پس از آخرین بیشینه یخچالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراپارینه سنگی دیرین اقلیم غرب زاگرس مرکزی زاگرس شمالی تالاب هشیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۵
تاکنون پژوهش های دوره فراپارینه سنگی در دو منطقه غرب زاگرس مرکزی و زاگرس شمالی، تحولاتی را در فناوری و گونه شناسی دست افزارهای سنگی در طول این دوره زمانی نسبتاً طولانی، به ثبت رسانیده اند. با وجود یافتن نهشته های دوره فراپارینه سنگی در تعدادی از مکان های این مناطق، در مقایسه با آنچه که در منطقه شامات (لوانت) و قفقاز دیده می شود، رابطه نوسانات اقلیمی با تحولات فرهنگی، به تفصیل ثبت و ضبط نشده است. کمبود یاد شده را می توان در الف) عدم همگام سازی با شواهد تغییرات اقلیمی در محدوده زمانی مورد نظر یعنی 25 تا حدود 12 هزار سال پیش؛ ب) محدودیت های کاوش؛ پ) نبود تعداد قابل قبول سن سنجی مطلق برای دوره فراپارینه سنگی منطقه زاگرس، درنظر گرفت. به تازگی پژوهش های مهمی در زمینه های سن سنجی دوره فراپارینه سنگی زاگرس-شمالی در محوطه پاله گورا و رویدادهای اقلیمی منطقه غرب زاگرس مرکزی براساس نتایج گرده شناسی تالاب هشیلان به عمل آمده است که می تواند بخش-هایی از این ضعف ها را جبران کند. به همین روی نوشتار حاضر براساس داده های تازه اقلیمی، خوانش نوینی از تحولات فرهنگی هم زمان با اواخر دوره پلیستوسن مصادف با دوره فراپارینه سنگی برای این منطقه ارائه کرده است.
۷.

تعاملات فرهنگی منطقه شمال غرب ایران و قفقاز جنوبی در دوره مس و سنگ

کلیدواژه‌ها: مس و سنگ شمال غرب ایران قفقاز جنوبی گاهنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۳۵۴
شمال غرب ایران و قفقاز جنوبی ازلحاظ زیست محیطی، شرایط نسبتاً مناسبی برای شکل گیری استقرارهای باستانی دارند؛ ازجمله می توان به حوضه دریاچه ارومیه و سواحل اَرس در شمال غرب ایران و حوضه های رود کورا، میل مغان (مناطق کوهستانی) در منطقه قفقاز جنوبی اشاره کرد. شواهد باستان شناختی و تحقیقات انجام یافته اخیر در دو حوزه جغرافیایی، اشتراکات و تشابهات فرهنگی دوره مذکور را به میان می گذارد. هدف اصلی در این مقاله، معرفی محوطه ها و سنت های سفالی و مشخص ساختن توالی گاهنگاری در مناطق موردمطالعه است. برای دستیابی به تعاملات فرهنگی در حوزه جغرافیایی موردمطالعه در دوره مس وسنگ پرسش های ذیل مطرح می گردد؛ وضیعت توالی گاهنگاری در دو حوزه فرهنگی چگونه است؟ فرضیه اصلی در این ارتباط، وجود گاهنگاری (آغاز و پایان دوره مس وسنگ) تقریباً همسان در دو نقطه جغرافیایی است. لایه های استقراری و توالی سکونت از دوره نوسنگی به دوره مس وسنگ در محوطه های باستانی، موضوع تداوم و انتقال فرهنگی را چگونه نشان می دهد؟ نگارش پیشِ رو، با روش توصیفی-تحلیلی صورت می گیرد. به عنوان نتیجه نهایی می توان به تشابهات و تفاوت های داده های باستان شناختی، ازجمله به ویژگی های سفالی، ساختار معماری، تدفین و... اشاره کرد که با مطالعه محوطه هایی مانند دالما تپه، کول تپه جلفا، دَوَ گوز خوی و... در شمال غرب ایران و لیلا تپه، قالایری، پویلو تپه، بویوک کسیک، سویوق بولاق، بریکیل دیبی، کاوتسخِوی، تخوت در منطقه قفقاز جنوبی به دست آمده است و ازلحاظ گاهنگاری از 5000 تا 3700/3600 پ.م. را شامل می شود.
۸.

تبیین گاهنگاری مطلق (C14) و نسبی فرهنگ های مفرغ قدیم حوضه رود زاب ایران با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)؛ شکل گیری هویت فرهنگی از ورای تحولات فرهنگی مس و سنگ جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ رودخانه زاب گاهنگاری مطلق سفال نارنجی منقوش روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۳۳
حوضه رودخانه زاب در ایران باوجوداینکه در پهنه جغرافیای شمال غرب ایران وسعت کمی را اشغال کرده است، از دیرباز به جهت پل ارتباطی دو سرزمین بین النهرین و حوضه دریاچه ارومیه از یک جایگاه ویژه و استراتژیک برخوردار است. باوجود اهمیت بسیار منطقه زاب، در مطالعات عصر مفرغ قدیم، به ویژه تحولات این منطقه در گذار از مس و سنگ جدید به مفرغ قدیم، مورد غفلت واقع شده است. پروژه کاوش تپه سیلوه -از محوطه های شاخص شکل گرفته در سرشاخه های حوضه زاب - فرصت مطالعات این موضوع را فراهم ساخته است. در این پژوهش سعی بر آن شده است که با استفاده از 14 نمونه آزمایش کربن 14 به ترسیم توالی های فرهنگی تپه سیلوه و به تبع آن به توالی های فرهنگی حوضه رودخانه زاب در دوران پیش ازتاریخ دست یافت. بر این اساس، نتایج 14 نمونه کربن 14 در محیط آزمایشگاهی آنالیز شد و در تاریخ گذاری های به دست آمده از این نمونه ها پس از انجام کالیبراسیون آن در چهارچوب گاهنگاری ایران به تعریف توالی فرهنگی منطقه پرداخته شد. چهارچوب گاهنگاری به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حوضه رودخانه زاب در طول هزاره سوم پیش از میلاد، بیشتر از منطقه شمال غرب ایران به ویژه جنوب دریاچه ارومیه تحت تأثیر فرهنگ های شمال بین النهرین قرار داشته است.
۹.

پژوهشی بر نقوش وابسته به معماری حمام های حکومتی و عمومی قاجاری سنندج

کلیدواژه‌ها: حمام حکومتی حمام عمومی قاجار سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۲۰
مطالعه تزئینات وابسته به معماری در بناهای عام المنفعه، علاوه بر شناخت ویژگی های هنری این بناها، بیانگر علایق بانیان و مردم عادی جامعه است. یکی از این بناهای عام المنفعه، حمام ها هستند که از آغاز در فرهنگ ایرانی از جایگاه خاصی برخوردار بوده و پس از ورود اسلام به ایران نیز از مهم ترین بناهای شهری محسوب می شدند. دلیل این توجه خاص، قداست آب و اهمیت مراسم شست وشو در ایران است که از سابقه طولانی برخوردار است. بسیاری از این حمام ها در قدیم به صورت عمومی و با همت خیرین و والیان محلی ساخته شده اند. شهر سنندج در قدیم جزو پاک ترین شهرهای ایران و تفریحگاهی مناسب برای اشراف و اعیان حکومتی بوده است؛ وسعت کم این شهر و تعداد بالای حمام ها در سطح شهر خود گواهی برای اثبات این مدعاست. پژوهش حاضر، براساس روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد تاریخی و مقایسه ای بوده و روش کار در این پژوهش به صورت میدانی و کتابخانه ای است. پرسش های پژوهش عبارتنداز: 1. حمام های خصوصی و عمومی در دوره قاجار کدام اند و بانیان آن ها چه کسانی بودند؟ 2- چه نوع تزئیناتی در حمام های دوره قاجار موردتوجه بوده است؟ 3- چه نقوشی در معماری حمام های (عمومی و حکومتی)، موردتوجه و اجرا شده اند؟ برمبنای پرسش های پژوهش، اهداف اصلی پژوهش حاضر نیز شامل بررسی حمام های عمومی و حکومتی شاخص دوره قاجار و تزئینات مهم در حمام های این دوره پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند که بخش عمده تزئینات در قسمت بینه، سربینه و گرمخانه و خزینه در آرایه های تزئینی هم چون: آهک بری، کاشی کاری و نقاشی های دیواری اجرا شده اند. نقوش تزئینی دربرگیرنده نگاره هایی مانند: نقوش حیوانی، گیاهی، پرندگان، هندسی، ابزارآلات، اجرام سماوی بوده که در انواع حمام های خصوصی، عمومی و حکومتی نمود یافته است. نقش های گیاهی و اجرام سماوی دربرگیرنده اسلیمی هایی هستند که نشان از کثرت در وحدت و وحدت در کثرث دارد. نقوش حیوانی شامل نقش های شیر، اژدها، پرندگان، بز، عقاب، طاووس، مار پیام رسان پیروزی حق بر باطل و نشانگر عدالت است؛ لذا معنا و مفهوم نمادین این نقوش دارای اشتراکاتی است که در تمام حمام های این دوره قابل مشاهده است.
۱۰.

تبیین الگوهای استقراری و فرهنگی شمال غرب دریاچه ارومیه در دوره مس و سنگ بر اساس تحلیل های GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل زیست محیطی الگوهای استقراری مس و سنگ GIS شمال غرب دریاچه ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۱
شمال غرب دریاچه ارومیه که هفت شهرستانِ سلماس، خوی، چایپاره، چالدران، شوط، پلدشت و ماکو را شامل می شود؛ در کرانه جنوبی رودخانه ارس واقع شده است. این منطقه به سبب شرایط جغرافیایی و مسیر ارتباطی مابین قفقاز جنوبی، شرق آناتولی، فلات مرکزی و جنوب دریاچه ارومیه و همچنین ظرفیت های زیست محیطی مناسب و مطلوب، زمینه ساز حضور جوامع انسانی در ادوار مختلف تاریخی و فرهنگی بوده است. باوجوداینکه از قرن 19 میلادی به بعد حوضه جنوبی دریاچه ارومیه موردتوجه مطالعات باستان شناسی واقع شده، اما بخش شمالی آن که از توانمندی ها و قابلیت های بسزایی برخوردار است، چندان موردمطالعه قرار نگرفته و فقدان پژوهش های علمی و روشمند دوران پیش ازتاریخ به ویژه دوره مس و سنگ در این پهنه فرهنگی بسیار محسوس است. با عنایت به اینکه مجموعه عوامل زیست محیطی نقش مهمی در شکل دهی و توزیع مکانی استقرارهای جوامع بشری در ادوار مختلف فرهنگی دارند، به نظر می رسد برهم کنش های انسان با محیط زیستِ پیرامون در حوضه شمال غرب دریاچه ارومیه یک چشم انداز متمایز را به دنبال داشته است. پژوهش حاضر برای نخستین بار به تبیین الگوهای استقراری و فرهنگی 21 سکونتگاه مس و سنگ در حوضه شمال غرب دریاچه ارومیه که تاریخ نسبی از آغاز هزاره پنجم تا پایان هزاره چهارم ق. م دارند، می پردازد. مهم ترین پرسش اصلی پژوهش این است که عوامل زیست محیطی چه نقش و تأثیری بر شکل گیری، نحوه پراکنش و برهم کنش فرهنگی استقرارگاه های دوره مس و سنگ در شمال غرب حوضه دریاچه ارومیه داشته اند؟ در این خصوص عوامل محیطی مانند: ارتفاع از سطح دریا، آب وهوا، منابع آب، خاک ها، راه ها، جهت و میزان شیب زمین در ارتباط با 21 استقرار مس و سنگ با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تحلیل شد و نتایج پژوهش نشان داد که اساسی ترین عوامل محیطی در شکل گیری و برهم کنش فرهنگی زیستگاه های دوره مس و سنگ در این حوضه، سه عامل «دسترسی به منابع آب دائمی»، «کد ارتفاعی» و «راه های ارتباطی» است و این سه عامل، وابستگی استقرارها را به منابع آب به صورت خطی، وابستگی به پهنه دشت جهت کشاورزی و وابستگی به معابر مواصلاتی را جهت مبادلات تجاری، نشان می دهد.
۱۱.

جستاری بر معناشناسی خالکوبی زنان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خالکوبی زنان درمان زیبایی طلسم و چشم زخم لرستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
یکی از کنش های فرهنگی و اجتماعی رایج در میان مردم جهان ایجاد نقش روی بدن یا همان خالکوبی است. از کارکردهای خالکوبی، بازنمایی باورها و اعتقادات فردی و اجتماعی است. این نوشتار تلاش دارد با نگاهی بر خالکوبی های زنان لرستان، به شناسایی نقوش و انگیزه ایجادشان در میان زنان لرستان بپردازد. هدف از این تحقیق نشان دادن انگیزه اصلی خالکوبی های زنان لرستان است. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی کوشیده به اشکال رایج در ترسیم خالکوبی ها دست یابد. اهمیت پرداختن به این موضوع در این است که از یک سو رواج خالکوبی به عنوان یک کنش در جامعه ایران انکارناپذیر است و از سوی دیگر پژوهش درباره خالکوبی مطابق منابع موجود بیشتر در حوزه مطالعات غرب قرار گرفته است. در حالی که این هنر نیز مانند بسیاری از هنرهای دیگر دارای ویژگی های منطقه ای و فرهنگی خاص هر اجتماع است. جامعه آماری زنان لر بین 50 تا 60 ساله است که روی اعضای بدنشان بیش از 4 بار به خالکوبی اقدام کرده اند. بنا بر پژوهش حاضر، نقوش خالکوبی و ایجاد آن ها بر بدن علاوه بر ارزش زیبایی شناختی، دارای انگیزه های معناداری نیز هست که در تمایلات فردی، آیینی، اسطوره ها، بافت فرهنگی و تاریخی همان جامعه ریشه دارد.
۱۲.

تحلیلی بر گونه شناسی سفالینه های عصر آهن و اشکانی محوطه- قلعه قره حسنلو، نمین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۴
قره حسنلو از جمله محوطه ای است که به واسطه قرارگیری در میانه دشت اردبیل، از اهمیت زیادی در مطالعات باستان شناسی منطقه برخوردار است. ضمن کاوش باستان شناسی در این محوطه، نمونه های متنوعی از یافته های سفالی به دست آمده که تاکنون پژوهشی در ارتباط با آنها صورت نگرفته است. در این راستا، پژوهش پیش رو بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی؛ در پی آن است تا از طریق مطالعه سفالینه های حاصل از نتایج کاوش قره حسنلو و مقایسه تطبیقی آنها با دیگر نقاط، به معرفی، گونه شناسی و گاهنگاری نسبی سفال های شاخص محوطه مذکور بپردازد. سؤال اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می گردد؛ با توجه به تنوع گونه های سفالی و تطبیق آن ها با محوطه های دیگر، گاهنگاری سفال های این محوطه، به کدام دوره می رسد؟یافته های پژوهش نشان می دهد که سفال-های آن شامل انواع کاسه، کوزه، سبو، دیگ و خمره بوده که در زمره سفالینه های آهن I و II و دوران تاریخی (اشکانی) قرار دارند. سفال های این محوطه دارای گونه های مشابهی با سایر محوطه های منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله حوزه شمال و شمال غرب ایران می باشند. در نهایت با توجه به سایر داده های فرهنگی به دست آمده، می توان گاهنگاری نسبی محوطه را بدین شکل تفسیر نمود که این محوطه در طی عصر آهن I و II به احتمال برای نخستین بار مورد استقرار قرار گرفته و پس از یک دوره گپ زمانی، مردمان پارتی با بنا نهادن سکوی خشتی بر روی این تپه، این مکان را به محلی آیینی تبدیل نموده و به صورت موقت و در برخی از فصول، در این محوطه استقرار یافته اند.
۱۳.

Cultural Interactions of Azarbaijan in Northwest Iran and the South Caucasus in Chalcolithic Period Based on Archaeological Data(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Chalcolithic Azarbaijan in Northwest Iran South Caucasus Cultural Interactions Chronology

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۹۴
Iranian Azarbaijan and the southern Caucasus have relatively good environmental conditions for the formation of ancient settlements. These include the Lake of Urmia and the coasts of Aras in northwestern Iran and the basins of the Kora River, Mill-Moghan (mountainous areas) in the South Caucasus. The archaeological evidences and recent researches in the two geographical areas provide commonalities and cultural similarities of the period. The main purpose of this article is to introduce traditions of pottery and sites and determine the chronological sequence in the study areas. In order to achieve cultural interactions in the studied geographical area in the Chalcolithic period, the following questions are proposed: What is the status of chronological sequence in the two cultural domains? The main hypothesis in this regard is the existence of chronology is almost identical in the two geographical areas. How do the settlement layers and the sequence of habitation from the Neolithic to the Chalcolithic period in ancient sites show the issue of cultural continuity and transmission? The present writing is done by descriptive-analytical method. As a final result, it can be said that similarities and differences of archaeological data, including the features of pottery, architectural structure, burial etc. point out that by studying areas such as Dalma Tepe, Jolfa’s Kul Tepe, Khoy’s Dava Göz, etc. in Northwestern Iran and Leila Tepesi, Qalayeri, Poylu Tepe, etc in the South Caucasus region have been obtained and in terms of chronology, the millennium BC includes 5000 BC to 3700-3600 BC. 
۱۴.

بررسی باستان شناختی منطقه میمک، استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: میمک بررسی باستان شناسی پارینه سنگی مس سنگی آغاز نگارش دوران تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۶
منطقه میمک در جنوب غربی استان ایلام و در همجواری منطقه مندلیِ عراق قرار گرفته است، تاکنون هیچ گونه مطالعات باستان شناسی در این منطقه انجام نگرفته بود، تا این که بالاخره این بررسی در اسفند ماه ۱۳۸۹ انجام یافت که به شناسایی ۱۳ محوطه منجر گردید. بر اساس مطالعات انجام شده بر روی یافته های سطحی، چهار محوطه به دوران پیش از تاریخ، یک محوطه به آغاز تاریخی، چهار محوطه به دوره تاریخی و چهار محوطه نیز به دوران متأخر منتسب گشته اند. محوطه های پیش از تاریخی حاوی بقایای پارینه سنگی قدیم، میانی و احتمالاً جدید و نیز دوره های سامرا، انتقالی چغامامی و عبید ۲-۴ هستند، اما بقایای آغاز تاریخی معرف دوره های اروک جدید و جمدت نصر هستند. همچنین، آثاری از دوره های تاریخی عیلام قدیم تا میانه و اشکانی ساسانی به دست آمده است؛ البته محوطه مربوط به آغاز تاریخی دارای بقایای عیلام قدیم نیز بوده و لذا بر تعداد محوطه های تاریخی می افزاید. یافته های دوران متأخر هم مشتمل بر بقایای استقرارهای کوچ نشینی هستند. این نوشتار به توصیف یافته ها و تحلیل نتایج این بررسی می پردازد.
۱۵.

بررسی ساختار اجرایی و ریخت شناسی نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان (مطالعه موردی: نگاره های رنگی کوهدشت و پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنگین نگاره ساختار اجرایی سبک ترسیم نقوش حیوانی کوهدشت پلدختر زاگرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۲۶۹
بیان مسئله: سنگ نگاره یکی از رایج ترین شیوه های بیان و انتقال پیام در جوامع بوده که در پهنه سنگ های صخره ای بازتاب یافته است.  در این میان استان لرستان و کوه های زاگرس، از مناطق ویژه ای است که این نوع رنگین نگاره ها در آن یافت شده است. در این پژوهش، به بررسی ساختار اجرایی و ریخت شناسی نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان در دو شهرستان کوهدشت و پلدختر پرداخته شده است. اکنون سؤال این است، ساختار اجرایی، طراحی، ویژگی های بصری و موضوع نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان چگونه است؟هدف:  بررسی ویژگی های بصری، ادراک موضوعی و صحنه های روایی نقوش حیوانی رنگین نگاره های استان لرستان هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و مبتنی بر گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی، آزمایشگاهی و کتابخانه ای است.یافته ها: در مجموع شصت و سه نقشمایه حیوانی (اسب، بزکوهی، شتر، گوزن و سگ) شناسایی شد. سبک ترسیم نقش ها عمدتاً به صورت واقع گرایانه و بدون بسترسازی است و در برخی موارد (نقشمایه بز و سگ) سبک انتزاعی به کار برده شده است. نقوش فاقد حجم پردازی بوده و عمق نمایی و عدم رعایت تناسبات در برخی از نقوش قابل مشاهده است. نقوش با رنگ های قرمز، سیاه و نارنجی بر سطح سنگ، بدون سایه روشن ترسیم شده است. برمبنای مطالعات آزمایشگاهی رنگ استفاده شده در این سنگ نگاره ها، ترکیبی از اکسیدآهن II و III است. بررسی تطبیقی نشان داد نقوش از لحاظ ساختار مورد نظر شبیه سنگ نگاره های فلات ایران (زاگرس) است. در نهایت با بررسی نقوش حیوانی در استان لرستان می توان به اهمیت این جانوران در زندگی مردم ساکن این دیار و شناختی کلی از جریان زندگی ایشان نیز دست یافت.
۱۶.

پژوهش های سنجه پذیر در باستان شناسی محیطی دوره پلیستوسن (تعاریف، کاربرد و ضرورت ها برای فلات ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: باستان زمین شناسی باستان شناسی محیطی روش های آزمایشگاهی بازسازی شرایط محیطی پلیستوسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۴۱
زمین به عنوان یک بستر، همواره در حال ذخیره کردن اطلاعات اقلیمی، انسانی و محیطی است و می تواند آینه تمام نمای روابط زیا و گیاه با محیط زیست باشد. رژیم غذایی، پوشش گیاهی، وضعیت اقلیم، دلایل انقراض موجودات زنده، مهاجرت و الگوهای استقراری انسان از آن دسته اطلاعاتی است که می توان از بایگانیِ زمین برداشت کرد. بازیابی این اطلاعات همواره بخشی از دغدغه های پژوهشگران بوده است. اما آنچه مشخص است، این است که شرایط محیطی گذشته را نمی توان تنها با تکیه بر یافته های فرهنگی در بافت باستان شناسی بازسازی کرد، بلکه این امر مستلزم ادغام طیف گسترده ای از علوم است. نتیجه این ادغام، سر برآوردن شاخه هایی از علوم میان رشته ای همانند باستان شناسی محیطی است که هدف اصلی آن درک فرایندهای تعاملی بین انسان و محیط است. باستان شناسی، با پیشرفت علم و تخصص گرایی همواره با رویکردی نو و چالش های نوینی مواجه است، ازاین رو بومی سازی تکنیک های باستان شناسی محیطی و بازنگری مبانی نظری و عملی باستان شناسی ایران، که به میزان زیادی در این زمینه با کاستی مواجه است امری الزامی به نظر می رسد. در این مقاله کوشیده ایم با روش کیفی و با رویکرد توصیفی به مرور، بخشی از آزمایش های میان رشته ای (اهداف، کاربردها و کارکردها) با ذکر مثال هایی مورد استفاده در باستان شناسی، مبتنی بر رهیافت های باستان شناسی محیطی و به ویژه یکی از زیر شاخه های آن یعنی باستان زمین شناسی، در اواخر دوره پلیستوسن بپردازیم و به نیازها و ضرورت های این علوم میان رشته ای اشاره نمایم.
۱۷.

بررسی محوطه های عصر آهن شهرستان بیجار، بر اساس مدلسازی پیش بینی باستان شناختی با روش رگرسیون لجستیک: ارزیابی داده ها، پردازش و کارایی مدل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل پیش بینی باستان شناختی GIS شهرستان بیجار عصر آهن رگرسیون لجستیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۷۲
یکی از روش های آماری غالب در مدل سازی پیش بینی باستان شناختی؛ رِگرسیون لُجستیک است. مدل احتمالی که این روش به وجود می آورَد، برای اهداف این نوشتار مناسب است. زمانی که متغیر وابسته به صورت ارزش باینِری قابل بررسی باشد، روش رِگرسیون لُجستیک قابل اجراست. در این رویکردِ آماری ارزش باینِری به عنوان متغیر وابسته با ارزش حضور/عدم حضور محوطه باستان شناختی مشخص می شود. نتایج مدل احتمال رویداد یا وقوع (محوطه باستان شناختی) را در ارزش احتمالی بین یک و صِفر نشان می دهد. عوامل زیست محیطی به صورت متغیرهای مستقل تعریف شده اند و رِگرسیون لُجستیک رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته و همچنین ارزش احتمالی متغیر وابسته را در همه نقاط نقشه محاسبه می کند. این نوشتار با چنین رویکردی به مفاهیم آماری و استفاده از مدل سازی به روش رِگرسیون لُجستیک با داده های حاصل از بررسی های میدانی باستان شناسی به تحلیل و تفسیر نتایج در محدوده شهرستان بیجار در استان کردستان پرداخته است. در مجموع، 71 محوطه عصر آهن به عنوان ورودی مدل سازی پیش بینی به ارائه پیشنهادی بهینه به منظور آماده سازی مدل برای این گونه رویکردها در باستان شناسی منجر شد. بااین حال، نتایج جدای از کمک به صرفه جویی در زمان، هزینه و افزایش دقت بررسی های باستان شناختی برای پروژه های آتی، نشان دهنده 90.4 درصد صحت پیش بینی با ارائه مناطق با احتمال بالا و کاهش محدوده بررسی است. همچنین نشان داده شده است که متغیرهای مستقل رودها و آبادی ها بیشترین تأثیرگذاری را بر نتیجه مدل و بر شکل گیری محوطه ها در چشم انداز داشته اند.
۱۸.

بررسی باستان شناسی محدوده سد آزاد، استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بررسی باستان شناسی کاوش نجات بخشی استان کردستان سد آزاد محوطه استقراری نوسان استقراری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۶
بررسی باستان شناسی محدوده سد آزاد کردستان طی آبان ماه ۱۳۸۶ با هدف شناسایی و ثبت اولیه آثار فرهنگی محدوده دریاچه سد به منظور برنامه ریزی برای کاوش های نجات بخشی به انجام رسید. در این بررسی تعداد ۲۱ محوطه از دوران پیش از تاریخ تا اسلامی شناسایی و ثبت گردید که این آثار شامل محوطه، تپه، گورستان و بنا می گردند. بر اساس مطالعه داده های سفالی، قدیمی ترین استقرار منسوب به مفرغ قدیم (۱ محوطه) بوده و پس از آن با وقفه ای طولانی آثار مربوط به دوره هخامنشی (۳ محوطه) شناسایی شد. بیشترین تعداد استقرار مربوط به دوره اشکانی (۱۷ محوطه) است و از دوران ساسانی نیز آثار استقراری ثبت شد و بالاخره با یک وقفه نسبتاً طولانی دیگر از دوران اسلامی متأخر (۴ محوطه) آثاری ثبت شده است. 
۱۹.

تحلیل توزیع زمانی- مکانی الگوهای استقرار سکونتگاه های عصر آهن شهرستان دیواندره با استفاده سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصر آهن الگوی استقرار عوامل محیطی تراکم کرنل شهرستان دیواندره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۶
شهرستان دیواندره، یکی از مهم ترین مناطق جغرافیایی و اقلیمی ایران و کردستان، که در تقسیمات ژئومورفولوژیکی بخشی از واحد کردستان شرقی و سنندج- سیرجان را تشکیل داده است. از نظر منظر طبیعی با دشت های مرتفع که توسط سد کوهستانی احاطه شده است. براساس مطالعات باستان شناسی شهرستان دیواندره و مجاورت با محوطه های تاریخی زیویه و تخت سلیمان و نیز وجود محوطه های کاوش شده در منطقه مذکور بی شک یک منطقه تاریخی با داده های فرهنگی خاص خود است که تاکنون به صورت کامل مورد پژوهش قرار نگرفته است. پژوهش حاضر به مطالعه ۵۶ استقرار عصر آهن منطقه دیواندره (بخش کرفتو) که در بررسی های میدانی باستان شناسی سال ۱۳۹۷ شناسایی شدند می پردازد. مهم ترین پرسش های موجود، چگونگی شکل گیری استقرارها و متغیرهای محیطی مؤثر در شکل گیری سکونتگاه های عصر آهن است. در این پژوهش سعی بر آن است با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای و به کارگیری مدل تحلیل جغرافیایی، تفسیر روشمند و مناسبی از نحوه توزیع محوطه های عصر آهن بخش کرفتو ارائه گردد. بررسی ها نشان داد که الگوی مکان گزینی محوطه ها در ارتباط با عوامل محیطی همچون ارتفاع، منابع آبی در شکل گیری و برهمکنش فرهنگی زیستگاه های عصر آهن مشهود است. منطقه مورد پژوهش دارای آب و هوای مناسب، تپه های ماهوری کم ارتفاع در پهنه دشت، جهت کشاورزی و تأثیرپذیری متغیرهای محیطی، وابستگی استقرارها به منابع آبی به صورت خطی استقرارهای دائمی و کوچرو فصلی را نشان می دهد. همچنین بررسی عوامل محیطی تأثیرگذار در مدل تراکم کرنل بیشترین تراکم محوطه ها در بخش مرکزی و غربی منطقه را مشخص می کند.
۲۰.

گاهنگاری نسبی محوطه شمس تبریزی خوی بر اساس مجموعه سفالی به دست آمده از کاوش باستان شناسی

کلیدواژه‌ها: خوی محوطه شمس تبریزی کاوش سفال گاهنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۴۱
شهرستان خوی به عنوان یکی از حوزه های باستان شناسی ایران، از مهم ترین کانون های حضور جوامع انسانی بوده است که فرآیند شکل گیری جوامع باستانی از ادوار پیش ازتاریخی تا دوران تاریخی و اسلامی در آن کاملاً مشهود و قابل کنکاش است. یکی از محوطه های شاخص این شهرستان، محوطه شمس تبریزی است که در شمال غربی شهر خوی درمیان محله ربط و محله امامزاده قرار دارد و در جبهه جنوبی آن، بنای یادبودی موسوم به «مناره شمس تبریزی» قرار گرفته است. این محوطه در سال 13۹۷ه .ش. با هدف بررسی لایه ها و نهشته های باستان شناختی و آگاهی از وجود دوره های فرهنگی با ایجاد سه گمانه در قسمت های شمالی و شرقی مورد کاوش باستان شناختی قرار گرفت. این پژوهش نتیجه مطالعه داده های سفالین محوطه مذکور است. بر این اساس، پرسش اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می شود؛ با توجه به تنوع گونه های سفالی و تطبیق آن ها با محوطه های دیگر، گاهنگاری محوطه دربر گیرنده چه دوره های فرهنگی است؟ یافته های این پژوهش، سفال های این محوطه را در دو گروه عمده سفال های لعاب دار (سفال های تک رنگ، چند رنگ، نقاشی روی لعاب، نقاشی زیرلعاب، اسگرافیاتو) و بی لعاب (سفال های قالب زده و معمولی) دسته بندی می کند که براساس گونه شناسی سفالینه ها و تطبیق آن ها با محوطه های دیگر باید گفت محوطه شمس تبریزی خوی استقرارگاهی متعلق به قرون میانی تا متأخر اسلامی است. اوج شکوفایی این محوطه مربوط به سد ه های میانه اسلامی بوده است و هم چنین باید خاطرنشان نمود که گونه های شاخص سفالی، هم سانی های نزدیکی را با دیگر مراکز در شمال غرب و غرب نشان می دهد که این موضوع، نشان از وجود شبکه ارتباطی و فرهنگی گسترده در منطقه بوده است و متون تاریخی و سفرنامه ها این نتیجه گیری را تقویت می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان