فریده دوکانه ای فرد

فریده دوکانه ای فرد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۲ مورد از کل ۷۲ مورد.
۶۱.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اوتیسم درمان شناختی- رفتاری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ویژگی های شخصیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۹
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. 45 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به تفکیک تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند، درحالی که اعضای گروه کنترل در این برنامه ها شرکت نکردند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (1987) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ویژگی برونگرایی و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی مسئولیت پذیری این گروه از افراد مؤثر بود ه است (01/0P<). همچنین، بررسی تفاوت میان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری نشان داد میان تأثیرگذاری این دو روش درمانی بر ویژگی های شخصیتی برونگرائی و مسئولیت پذیری تفاوت معناداری وجود داشت (05/0P<). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری می توانند نقش مهمی در تعدیل ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ایفا کنند.
۶۲.

تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی نظام ارزش ها نگرش به عشق نگرش به جنس مخالف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد. روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران در سال های 2021-2022 بود. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و حجم نمونه براساس نرم افزار Sample Power (350 نفر) در نظر گرفته شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه نگرش به جنس مخالف گلیک و فیسکه (1996)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (1996)، مقیاس نظام ارزش ها شوارتز (2006) و مقیاس نگرش به عشق هندریک و هندریک (1986) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و معادلات ساختاری SmartPLS انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران از برازش مطلوبی برخوردار بود. بررسی نتایج براساس مسیر مستقیم نشان داد که بین مؤلفه های سبک های دلبستگی، نظام ارزش ها و نگرش به عشق با نگرش به جنس مخالف رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج مسیر غیرمستقیم نشان داد که بین مؤلفه های سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با نقش میانجیگری جزئی نگرش به عشق با نگرش به جنس مخالف رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از نوجوانان به دلیل گرایش به ارتباط با جنس مخالف وارد رابطه ای ناسالم می شوند. اما به دلیل وابستگی شدید، مشکلات را نمی پذیرند و قبول نمی کنند که این رابطه به ضررشان است. خانواده به عنوان یک نقش کلیدی در بسیاری از ابعاد زندگی و به خصوص نحوه ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان موثر است. شناخت نوع سبک های دلبستگی، نظام ارزش ها و نگرش به عشق در نوجوانان بر مبنای درک متقابل نیازهای آنان می تواند پیش بینی کننده نگرش به جنس مخالف در بافت روابط خانوادگی و تعاملات بین فردی باشد.
۶۳.

مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراشناخت بر ابرازگری هیجانی زنان متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرازگری هیجانی فراشناخت زنان متعارض طرح واره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراشناخت بر ابرازگری هیجانی زنان متعارض انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام زنان متعارض مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه 1 شهر تهران در سال 1402 بود که از بین آنها 45 زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (1379،MCQ ) و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990، EEQ) بود. مداخله ی مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان فراشناخت در 8 جلسه دوساعته، هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون سه گروه در ابرازگری هیجانی (ابراز هیجان مثبت، ابراز هیجان منفی و ابراز صمیمیت) در سطح معناداری 05/0P< تفاوت معناداری وجود داشت و علاوه بر این بین پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری در سطح 05/0P< مشاهده نشد. همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 05/0P< وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرح واره درمانی نسبت به درمان فراشناختی از اثربخشی بیشتری برخوردار است.
۶۴.

پیش بینی کیفیت روابط زناشویی و سازگاری زناشویی بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری سازگاری طرح واره های ناسازگار اولیه کیفیت روابط زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت روابط زناشویی و سازگاری زناشویی بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری در زنان متأهل بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1401 بود. روش نمونه گیری غیرتصادفی و هدفمند و حجم نمونه آماری بر اساس نرم افزار sample power و با توجه به احتمال افت شرکت کننده ها 375 نفر در نظر گرفته شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1976 DAS,)، کیفیت روابط زناشویی باسبی و همکاران (1995، RDAS)، طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1998، YSQ-SF) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003، CD-RISC) اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون به روش هم زمان انجام شد. یافته ها نشان داد حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، دیگرجهت مندی، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، محدودیت های مختل با سازگاری زناشویی و کیفیت روابط زناشویی رابطه منفی و معنادار دارد (۰۱/0>P). همچنین ارتباط تاب آوری با سازگاری زناشویی و کیفیت روابط زناشویی مثبت و معنادار است (۰۱/0>P). همچنین درمجموع 7/36 درصد از واریانس متغیر سازگاری زناشویی و 4/31 درصد از متغیر کیفیت روابط زناشویی توسط متغیرهای پیش بین تبیین می شود (۰5/0>P). نتیجه گیری می شود که طرح واره ناسازگارانه اولیه و تاب آوری در پیش بینی کیفیت روابط زناشویی و سازگاری زناشویی نقش اساسی دارد.
۶۵.

مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار آموزش خودشفابخشی خودسرزنش گری ضربه شکست عاطفی خیانت همسر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۶۵
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر بود. پژوهش حاضر کاربردی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان و مردان با تجربه خیانت همسر مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 1 شهر تهران در سال 1402-1403 بودند که با توجه به هدف پژوهش از بین آنها 45  نفر یعنی 15 نفر برای هرگروه(درمان هیجان مدار، درمان خودشفابخشی و گروه گواه) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خود سرزنشگری گیلبرت و همکاران (2004) و ضربه عشق راس (1999) استفاده شد. داده ها بوسیله تحلیل کواریانس تک و چند متغیره و با استفاده از نسخه ی 21 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد، هر دو درمان هیجان مدار و خودشفابخشی بر کاهش نمرات خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی گروه آزمایش تأثیر معناداری داشتند (0/05>P). با این حال، بین درمان هیجان مدار و آموزش خودشفابخشی در میزان اثرگذاری بر متغیرهای خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس میزان اثربخشی این دو درمان بر متغیرهای پژوهش می توان نتیجه گرفت که از هر دو درمان می توان در جهت اثرگذاری بر تعدیل خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی در افراد با تجربه خیانت همسر استفاده کرد.
۶۶.

Predicting Marital Adjustment by Self-Compassion and Marital Self-Regulation(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: marital adjustment Self-compassion Marital Self-Regulation Counseling married women

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۲
Objective: The study aimed to investigate the predictive roles of self-compassion and marital self-regulation on marital adjustment among married women attending counseling centers in Tehran in 2023. It sought to enrich the understanding of how these psychological constructs contribute to marital satisfaction and stability. Methods and Materials: A cross-sectional design was employed with a sample of 350 married women selected through available sampling from various counseling centers in Tehran. Measures included the Dyadic Adjustment Scale (DAS) to assess marital adjustment, the Self-Compassion Scale developed by Neff (2003) for evaluating self-compassion levels, and a 16-item scale by Wilson et al. (2005) for measuring marital self-regulation. Data analysis was conducted using SPSS 27, with linear regression analyses performed to explore the relationships between the constructs. Findings: The findings revealed that both self-compassion and marital self-regulation significantly predicted marital adjustment among the participants. Specifically, higher levels of self-compassion and marital self-regulation were associated with better marital adjustment. The regression model explained 37% of the variance in marital adjustment scores, highlighting the substantial impact of these factors on marital satisfaction. Conclusion: This study underscores the critical importance of self-compassion and marital self-regulation in fostering marital adjustment. The findings suggest that interventions aimed at enhancing these psychological resources could contribute significantly to improving marital satisfaction and relationship stability among couples, particularly those seeking counseling services.
۶۷.

Comparison of the Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Reality Therapy on the Components of Adaptation in Incompatible Married Individuals(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: marital adjustment Acceptance and Commitment Therapy (ACT) Reality Therapy (RT)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۸
Methods and Materials: A quasi-experimental design with a pretest-posttest-follow-up framework was employed, involving two experimental groups (ACT and RT) and one control group. The sample consisted of 54 incompatible married individuals (18 per group) recruited from psychological centers in District 7 of Tehran. Participants completed the Spanier Dyadic Adjustment Scale at pretest, posttest, and follow-up stages. The ACT intervention comprised 8 weekly sessions focusing on mindfulness, acceptance, and value-based actions, while the RT intervention consisted of 8 sessions emphasizing need satisfaction and responsible behavior. Data were analyzed using repeated measures ANOVA to assess changes over time and between groups. Findings: Both ACT and RT significantly improved overall marital adjustment compared to the control group, with significant interaction effects observed for dyadic cohesion (F = 11.161, p = 0.001, η² = 0.247), dyadic consensus (F = 24.787, p = 0.001, η² = 0.422), and affectional expression (F = 22.477, p = 0.001, η² = 0.398). RT demonstrated greater effectiveness in enhancing dyadic cohesion and consensus, while ACT showed stronger outcomes in improving affectional expression. Post-hoc analyses revealed significant mean differences between pretest and posttest for dyadic cohesion in RT (mean difference = -8.167, p < 0.001) and affectional expression in ACT (mean difference = 2.694, p < 0.001). Follow-up assessments indicated sustained improvements, with RT maintaining higher scores in dyadic cohesion (mean = 15.139) and consensus (mean = 25.694), and ACT in affectional expression (mean = 4.78). Conclusion: Both ACT and RT are effective interventions for improving marital adjustment, with RT being more beneficial for addressing behavioral and communication aspects of marital conflict, and ACT more effective in fostering emotional intimacy.
۶۸.

Prediction of Psychological Pain Based on Emotional Expression with the Mediation of Fear of Intimacy in Girls with Emotional Breakup Experience(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: psychological pain Emotional expression Fear of Intimacy emotional breakup experience girls

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
Objective: The aim of the present study was to predict psychological pain based on emotional expression with the mediation of fear of intimacy in girls with emotional breakup experience. Methods: The research design was applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of method. The statistical population of the study included girls aged 20 to 35 with emotional breakup experience in Tehran in 2020, of whom 392 were selected using the convenience sampling method. They responded to the Auerbach and Mikulincer (2003) Mental Pain Questionnaire, the King and Emmons (1990) Emotional Expression Questionnaire, and the Descutner and Thelen (1991) Fear of Intimacy Scale. Data were analyzed using structural equations and SPSS and AMOS software. Findings: The findings showed that the direct path coefficient of fear of intimacy (ß = 0.15, p < 0.01) to psychological pain was positive and significant, but the path coefficients of the types of emotional expression to psychological pain were not significant (p > 0.05). The direct path coefficients of positive emotional expression (ß = -0.10, p < 0.05) and expression of intimacy (ß = -0.15, p < 0.01) to fear of intimacy were negative and significant, while the path coefficient of negative emotional expression (ß = 0.15, p < 0.01) to fear of intimacy was positive and significant. The indirect path coefficients of the types of emotional expression to psychological pain in girls with emotional breakup experience through fear of intimacy were not significant (p > 0.05). Conclusion: The results indicated that although fear of intimacy neutralized the effects of different types of emotional expression on psychological pain in girls with emotional breakup experience, it did not mediate the relationship between the types of emotional expression.
۶۹.

پیش بینی نگرش به ازدواج بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و تنظیم هیجان در دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان حمایت اجتماعی ادراک شده نگرش به ازدواج دختران دانشجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۷
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرش به ازدواج براساس حمایت اجتماعی ادراک شده و تنظیم هیجان در دختران دانشجو انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران دانشجو مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1401 بودند که از بین آنها 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و غیرتصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003CERQ, )، نگرش نسبت به ازدواج براتن و روزن (1988 (MAS, و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988 MSPSS,) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده و تنظیم هیجان قادر به پیش بینی نگرش به ازدواج بوده اند (05/0>p) و درمجموع 1/54 درصد از واریانس نگرش به ازدواج را تبیین می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی ادراک شده و تنظیم هیجان نقش معنی داری در پیش بینی نگرش به ازدواج دارند و لزوم توجه به این عوامل برای افزایش نگرش مثبت به ازدواج در دختران دانشجو ضروری به نظر می رسد.
۷۰.

Model Fit Determination of Marital Satisfaction Based on Self-Differentiation, Critical Thinking, and Emotional Self-Regulation Mediated by the Feeling of Happiness in Married Women(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Marital satisfaction Self-differentiation Critical thinking emotional self-regulation happiness Structural Equation Modeling married women

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
Objective: The primary objective of this study was to develop and validate a structural model of marital satisfaction among married women, based on self-differentiation, critical thinking, and emotional self-regulation, with happiness as a mediating variable. Methods and Materials: This study utilized a quantitative, descriptive-correlational design with a structural equation modeling (SEM) approach. The sample comprised married women who visited the counseling centers at the University of Tehran between January 2023 and August 2023. A total of 330 participants were selected using convenience sampling. Data were collected using validated questionnaires, including the Self-Differentiation Scale, Critical Thinking Questionnaire, Emotional Self-Regulation Scale, Oxford Happiness Questionnaire, and ENRICH Marital Satisfaction Scale. The data were analyzed using SEM to assess the model's fit and test the hypothesized relationships between variables. Findings: The results indicated that the proposed structural model fit the data well, with satisfactory model fit indices (χ²/df = 3.618, RMSEA = .061, CFI = .923). Self-differentiation (β = .217, p = .033), critical thinking (β = .230, p = .01), and emotional self-regulation (β = .201, p = .01) had significant direct effects on marital satisfaction. Additionally, happiness significantly mediated the relationships between self-differentiation (β = .229, p = .01), critical thinking (β = .178, p = .01), and emotional self-regulation (β = .200, p = .01) with marital satisfaction. Conclusion: This study underscores the importance of self-differentiation, critical thinking, and emotional self-regulation as key factors influencing marital satisfaction among married women. The mediating role of happiness highlights its significance in enhancing marital satisfaction by fostering positive emotions and reducing stress.
۷۱.

ارائه مدلی برای پیش بینی خودکارآمدی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای مقابله ای و تمایزیافتگی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی طرحواره های ناسازگار اولیه راهبردهای مقابله ای تمایزیافتگی معنای زندگی و زوجین با ازدواج مجدد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، ارائه مدلی برای پیش بینی خودکارآمدی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای مقابله ای و تمایزیافتگی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد بود. روش و مواد: نوع این مطالعه از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی، همخوانی و پیش بینی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زوجین با ازدواج مجدد مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه ۳ شهر تهران بودند. روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت داوطلبانه در دسترس بود. حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران و نوع تحقیق، بر اساس منطق انجام رگرسیون و با در نظر گرفتن پدیده افت آزمودنی ها حداقل ۴۰۰ نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از آزمون های آماری رگرسیون چندمنظوره و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای هیجان مدار بر خودکارآمدی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد رابطه غیرمستقیم دارد. همچنین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار بر خودکارآمدی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد رابطه غیرمستقیم دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که تمایزیافتگی بر خودکارآمدی با میانجی گری معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد رابطه غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی زوجین با ازدواج مجدد را می توان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، راهبردهای مقابله ای و تمایزیافتگی با نقش میانجی معنای زندگی در زوجین با ازدواج مجدد پیش بینی نمود.
۷۲.

پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان بر اساس ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایزیافتگی فرزندان ساختار شخصیت نگرش های ناکارآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۹
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان بر اساس ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد والدین بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران و فرزندانشان در سال 1401-1400 بود. روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و دردسترس بود که از این بین 382 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. اما در نهایت داده های 350 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1988 DSI-SF,)، سیاهه ساختار شخصیت کاستا و نئومک کری (1985 NEO-FFI,) و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978 DAS-26,) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد والدین با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معناداری وجود داشت (05/0>P) و در مجموع 3/56 درصد از واریانس متغیر تمایزیافتگی فرزندان را تبیین می کنند (05/0>P). به طورکلی می توان بیان داشت که برای ارتقای تمایزیافتگی خود باید به نقش ساختار شخصیت والدین و نگرش های ناکارآمد آنان توجه ویژه داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان