امیرعباس عزیزی فر

امیرعباس عزیزی فر

مدرک تحصیلی: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

نقد اساطیری روایت های عاشقانۀ شهریارنامه برمبنای نظریه های یونگ و جرج فریزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهریار اسطوره باروری کهن الگو اژدها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۲۹
یکی از رویکردهای نقد ادبی معاصر نقد اسطوره ای است که به بررسی ریشه های اساطیری آثار ادبی در حوزه شخصیت ها و روایت ها می پردازد. نظریه های اسطوره باروری و کهن الگویی دو رویکرد اسطوره ای شاخص در نقد آثار ادبی هستند که بیانگر زیرساخت روانشناسانه و اساطیری پیرنگ آثار ادبی هستند. منظومه پهلوانی شهریارنامه داستان سرگذشت و ماجراجویی های شهریار نوه سهراب است که در قرن دهم هجری توسط شاعری «مختاری» نام سروده شده است. این منظومه نسبتاً مفصل دارای خرده روایت های بسیاری درباره شهریار به ویژه در حوزه عاشقانه و غنایی است که به دلیل روایت کهن و نشانه های درون متنی دارای پیرنگی اساطیری با کارکرد باروری و تکامل تفردگرایانه است. در این نوشته با روش توصیفی- تحلیلی کنش های شهریار در دو خرده روایت عاشقانه این منظومه از زاویه نظریه تفرد (خویشتن شناسی) و اسطوره باروری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در یک خرده روایت عاشقانه، شهریار با ترک ایران و ورود به هند وارد حوزه ناخوداگاهی شده و پس از تجربه ساحات مختلف روانی (کهن-الگوها) به تکامل فردی و خودشکوفایی می رسد و در خرده روایت دیگر شهریار در هیأت خدای نباتی به مبارزه با اژدهای خشکسالی (مضراب دیو) می رود و با شکست او، الهه باروری و عشق (دلارام) را آزاد می کند.
۲.

بررسی نمودها و نمادهای جعبه پاندورا در قصّه های عامیانه فارسی (مورد مطالعه: داراب نامه طرسوسی، قصّه حمزه و امیرارسلان نامدار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پاندورا جعبه پاندورا داراب نامه طرسوسی قصه حمزه امیرارسلان نامدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
در این پژوهش برآنیم تا برحسب مفهوم جهانیِ پاندورا و جعبه او، نمودها و نمادهای این جعبه را در بافت قصّه های عامیانه مکتوب فارسی بکاویم. روش پژوهش از گونه استقرایی برحسب مطالعه کتابخانه ای به شیوه اسنادی است. اساس این پژوهش مبتنی بر ساختارشناسی اسطوره است که از سه منظر تقابل های دوگانه، اتحاد ژرف ساختی اساطیر و استعاری بودن اسطوره به چرایی همانندی نمودهای شرّ در این قصه ها با مفهوم جهانی جعبه پاندورا می پردازد. در این قصّه ها جا ها و مکان هایی که به نوعی با عنصر یا عناصر شرّ در ارتباط است و منشأ آفت و آفند است، مصداق جعبه پاندورا تصور شده است. این مکان ها از جهت معنایی، زبانی و استعاری و نیز از منظر «پیام» و «رمز» با جعبه پاندورا تفاوتی ندارند، تنها تفاوت آن ها در روش ترکیب و «ظرف» آن هاست و گرنه «مظروف» یکی است. پس از بررسی، پنج مکان در قالب قرارگاه مسکونی شرّ و نماد و نمود جعبه پاندورا تلقی شدند: باغ، چاه و زیرزمین، صندوق، حصار، قلعه یا شارستان و جزیره. در این میان بسامد شارستان و قلعه در این قصّه ها بیش از دیگر مکان هاست و در داراب نامه، بیش از دو قصّه دیگر است. قهرمانان قصّه ها نیروهای خیر هستند تا شرّ و آفند و بدی را یا نابود سازند یا محبوس کنند؛ بنابراین همه آنان استعاره از «امید» هستند، همان «امید»ی که در افسانه پاندورا بدان اشاره شده است. نتیجه کنجکاوی و سلوک (Quest) قهرمان رسیدن به این مکان هایی است که مکمن و معدن آفت و شر هستند.
۳.

جستاری بینارشته ای در بازیابی رگه های بِه دینیِ عصر ساسانی در داراب نامه طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصر ساسانی به دینی باورها و عقاید مذهب داراب نامه طرسوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۵
نوشتار پیش رو در راستای پژوهش های تطبیقی و مطالعات بینارشته ای در سه ساحت ادبیات، تاریخ و الهیات مجموعه ای از باورها و اساطیر مزدیسنی در اواخر دوره ساسانی و دوره آغازین اسلامی را در قالب کتاب داراب نامه طرسوسی بررسی کرده است. در این جستار که به روش توصیفی – اسنادی به انجام رسیده، فرض پژوهشگران این است که به دلیل وجود رگه های حماسی و اساطیریِ انکارناشدنی این قصه، به تبع عناصر و بُن مایه های حماسی و اساطیری ملی، سامی و اسلامی در آن دیده می شود. در این قصه عناصر زرتشتی، بِه دینی مزدیسنی ساسانی، زروانیسم، عناصر مانوی، سامی و اسلامی حضوری پررنگ دارد. پرسش های جستار حاضر این است که چه عناصر و باورهایی در آیین بِه دینی مزدیسنی ساسانی وجود داشته و درواقع این آیین در کتاب مورد پژوهش شامل چه عناصری است؟ اهمیت و ضرورت پژوهش در بازشناسی باورها و اعتقادات ایرانیان دوره میانه و دوره ساسانی است تا مراحل تکامل و دگرگونی و حتی آمیزش آن را با دیگر عناصر اعتقادیِ التقاطی، هم سو یا مخالف گزارش کند. درحقیقت از این راه و به مدد منابعی غیر تاریخی، همچون قصه های عامه، می توانیم تاریخ رشد تمدن و فرهنگ ایران را بازکاویم. یافته ها نشان داد که تلفیقی از آیین های اوستایی، مانوی- مندایی و اسلامی در این قصه دید می شود. این مزج اعتقادی و آیینی در داراب نامه در مقوله هایی همچون عناصر زرتشتی و حماسی- ملی مانند جزا و پاداش و همیستگان، تیشتر، کیومرث و جمشید و تهمورث دیوبند، ارزیز و مس گداخته، کوه قاف و البرز، یأجوج و مأجوج و قلعه دیوهره وجود دارد، در بخش عناصر پسازرتشتی مواردی همچون عناصر آیین مانی، آیین مندایی و صابئین، عناصر سامی و عناصر اسلامی وجود دارد که هرکدام شامل مؤلّفه هایی بود که خود این مؤلّفه ها نشان دهنده اشتراک و همسانی مظروف با اختلاف در ظرف آنان است. 
۴.

بررسی مقایسه ای نقش زنان در نزاع های درون خانوادگی اسطوره های ایرانی و یونانی و رومی (برپایه شاهنامه فردوسی و متون اساطیری یونان و روم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن نزاع خانوادگی اساطیر ایران اساطیر روم اساطیر یونان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۲۵۹
هدف این پژوهش بررسی میزان نقش زنان در اسطوره ها ازنظر ارتباط با عناصر درون خانوادگی است. میان آثار بررسی شده ازنظر مضامین و گره خوردگی حوادث و شخصیت ها، همسانی ها و گاه ناهمسانی هایی وجود دارد. در این پژوهش کوشش می شود با تطبیق و مقایسه، به تحلیل تطبیقی و مقایسه ای محتوای این آثار و نیز مشخص کردن میزان همانندی ها یا ناهمسانی های دو جامعه شرقی و غربی در مقوله نقش زنان در نزاع های درون خانوادگی پرداخته شود. نگارندگان با توجه به پژوهش های ادبیات تطبیقی و بر مبنای مکتب امریکایی با روش تطبیقی توصیفی تحلیلی درپی آن اند تا تأثیرگذاری زنان را در نزاع های درون خانوادگی اسطوره ها و حماسه ها تحلیل کنند. دستاورد پژوهش بیانگر آن است که در اساطیر ایرانی، به ویژه در نزاع میان گشتاسب و اسفندیار، زنان نقش منفعلی دارند؛ چندان توجه برانگیز نیستند و حتی در سایه مردان قرار می گیرند. این امر می تواند با حاکمیت مردسالاری در فرهنگ ایرانیان پیوند داشته باشد؛ اما در اساطیر یونانی و رومی، زنان نقش توجه برانگیزی دارند و به نوعی یا نقش تحریک کننده دارند و یا اینکه عامل بازدارندگی هستند؛ حتی در این میان قربانی هم می شوند. حسادت، گریختن و فرار با جانان، عصیان و تمرّد و خیانت از وجوه مشابه و همسان روایت ها و کاهش زمینه و بافت اساطیری، شرط گذاشتن برای خواستگاران دختر، گروگان گیری، قابلیّت جادوگری، ایجاد دیوانگی و جنون، شهوت پرستی و کامجویی، جان بازی و جان نثاری برای وطن، عشق به همسر، خردمندی و حق طلبی و دعوت به سکوت و آرامش از وجوه تفاوت و ناهمسانی روایت ها بود. شاهدهای متن فارسی از کتاب شاهنامه فردوسی است و شاهدهای مربوط به یونان و روم از کتاب های مدیا و هکاپ ، ایفی ژنی در اولیس ، اسطوره های یونان و فرهنگ اساطیر یونان و روم بیان شده است.
۵.

الصّور الفنّیه وآلیاتها فی الشّعر المقاوم لعبد الرّحیم محمود وحسین اسرافیلی (دراسه وتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: التصویر الفنی الشعر المقاوم فلسطین المحتله عبدالرحیم محمود حسین اسرافیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۳۸
یعدّ التصویر الفنیّ أکثر العناصر الفنیّه والجمالیّه تداولاً فی الشّعر ممّا یساعد علی إیصال المعانی إلی نفس المخاطب المتقلی بشکل أعمق وأرسخ. فِی هذه الورقه البحثیّه الّتی أعدّت بطریقه وصفیه - تحلیلیه أراد الباحثون للإجابه علی السؤال التالی، ما هی التصاویر الفنیّه الّتی وظّفها الشّاعران العربی والإیرانی عبدالرحیم محمود و حسین إسرافیلی للتعبیر عن معانی المقاومه والصمود. وإجابه علی هذا السؤال رحنا نتجول فی القصائد الّتی قرضها الشّاعران فی مجال المقاومه بحثا عن الصوّر الفنیّه الّتی رسمها الشّاعران فی کلماتهما. وممّا توصلنا إلیه من نتائج البحث هو أنّ معظم الصور الّتی استخدمها الشّاعران فی أشعارهما محمّله بالرّموز والجمالیات علی الصعید الشّکلی والدلالی والّتی تتمثّل بالتشبیه والاستعاره والکنایه والتلمیح والمفارقه وکلّ ذلک بأنواعه وأقسامه وفیما یتعلق بأوجه التلاقی للشاعرین فیمکننا القول وبناء علی بحثنا هذا أنّ الشّاعرین کلیهما تناولا المزید من صورهما الشّعریه فی مضمار المقاومه والصمود ومنها شده الحریه وبیان آلام ومحن الشعب الفلسطینی المحتلّ وإعطاء صوره کریهه وباعثه علی النفور والاشمئزاز للکیان الصهیونی الغاصب والإشاده بروح التضحیه والفداء لدی الشّهداء وکذلک المعانی الّتی تتعلق بحبّ الشعب والوطن أو ما یمکن تسمیته بالوطنیّه أو الشعبیّه وما إلی ذلک ممّا اِنبجس من مفردات ومکوّنات الأدب المقاوم. هذا بالنسبه إلی القواسم المشترکه للشاعرین وأمّا فیما یتعلّق بما یفرّق بین الشّاعرین من حیث الصور الشّعریه أن صور عبدالرحیم محمود الشّعریه مستمده غالباً ما من نزعه الشّاعر القومیّه بینما أنّ إسرافیلی اِستلهم صوره الشّعریه فی الأغلب من المعانی والشخصیات الدینیّه المرموقه ما یقودنا إلی القول بأنّ التصاویر الشّعریّه لعبدالرحیم محمود تستقی من روح القومیّه والوطنیّه فی حال أنّ الصوّر الجمالیّه الّتی خلقها إسرافیلی تتّسم بالسّمات الدّینیّه البارزه بشکل واحد.
۶.

مرگ اندیشی و نوزایی در قصه های ایرانی انجوی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ مرگ اندیشی نوزایی نماد قصه های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۴۶۳
مرگ و مرگ اندیشی از بن مایه های برجسته در قصه های عامیانه است و اندیشه نوزایی برخاسته از مرگ اندیشی از باورهای جمعی و اسطوره ای کهن است. مرگ و نوزایی، صورت های متعددی در قصه ها دارند و در تعدادی از نمونه ها بیانی نمادین دارند. شناخت این صورت ها و نمادها، درک عمیق تری از مرگ اندیشیِ عامه نمایان می سازد. نگارندگان برای دست یابی به اَشکال مرگ اندیشی و نوزایی در مجموعه چهار جلدی قصه های ایرانی انجوی شیرازی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده و صورت های مرگ، نوزایی و نمادهای مرگ اندیشی و نوزایی را شناسایی، استخراج و تحلیل کرده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند مرگ دو نمود طبیعی و غیرطبیعی در قصه ها دارند و صورت های غیرطبیعی مرگ، که پربسامدترین گونه مرگ در قصه هاست، عبارتند از: اقدام موفق، اقدام ناموفق و مرگ با پایان باز، رویگردانی از کشتن، خودکشی، مرگ بر اثر حوادث، دیدار با مردگان و شایعه مرگ. ظهور و بروز نمادهای مرگ در شکل های اقدام موفق، اقدام ناموفق و نتیجه نامشخص در کشتن و مرگ بر اثر حوادث است. صورت های نوزایی در قصه ها شامل ولادت مجدد، انتقال نفس، استحاله، تناسخ و رستاخیز است، نمادهای آن هم در تمامی شکل های نوزایی بسامد دارند و در پاره ای از نمونه ها با نمادهای مرگ مشترکند.
۷.

دسته بندی و تحلیل بُن مایه های قصه ساز در منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواجوی کرمانی همای و همایون بن مایه قصه عامیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۲۷۵
در این مقاله برآنیم تا به تحلیل بن مایه (موتیف)های داستانی منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی بپردازیم. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای به انجام رسیده است، می خواهیم دریابیم که منظومه همای و همایون آیا ذیل یک متن ادبی کلاسیک فارسی قرارمی گیرد؟ تا چه اندازه با قصه های عامیانه نزدیکی دارد و چه دسته بندی از بُن مایه های آن می توان به دست داد. پس از بررسی، بُن مایه ها را در شش دسته بُن مایه های انسانی، حیوانی، موضوعی، مکانی، شگفت و کرامت طبقه بندی کرده به تحلیل آن ها پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان داد که نبود عناصر بنیادین اساطیری و حماسی همچون مار، اژدها، گاو، فیل، سیمرغ و... و عناصری همچون گیاهان و انواع رستنی ها و نیز پیکرگردانی در این قصه از گیرایی آن کاسته و پیرنگ قصه را سست کرده است. تیپ اربابان معرفت نیز نقشی در این داستان ندارد. بُن مایه موضوعی، بالاترین بسامد را دارد و این بیانگر آن است که این منظومه بیش از آنکه پویا باشد، قصه ای ایستا است و گوینده تنها برحسب برخی موضوعات مستعمل، داستان را گزارش کرده است. بنابراین، می توان گفت «همای و همایون» بیش از آنکه در ذیل ادب مکتوب کلاسیک فارسی قرار گیرد، یک اثر مکتوب عامیانه است.
۸.

بررسی تطبیقی اغراض رجز در رزمنامه رستم و اسفندیار و اشعار حماسی عمروبن کلثوم

کلیدواژه‌ها: حماسه رجز شاهنامه رستم عمربن کلثوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۶۷
این پژوهش، که به روش اسنادی- تحلیلی با مطالعه کتابخانه ای به انجام رسیده است، درپی این آن است تا با بررسی رجزهای حماسی در شاهنامه (داستان رستم و اسفندیار) و شعر حماسی عمروبن کلثوم تغلبی به وجوه اشتراک و افتراق محتوایی و زبانی دو شاعر در زمینه رجز بپردازد. عمروبن کلثوم صاحب یکی از معلقات عصر جاهلی است؛ همان ﻣﻌﻠﻘﺎتی کﻪ ﺑﺎﺯﮔﻮکﻨﻨﺪه ﺁﺩﺍﺏ ﻭ ﺳّﻨﻦ کﻬﻦ ﻣﻠی ﺍﻋﺮﺍﺏ و ﺁﻣیﺰﻩﺍی است ﺍﺯ ﺣکﺎیﺖ، ﺗﺎﺭیﺦ، ﻋﺸﻖ ﻭ ﺣﻤﺎﺳﻪ. ﺩﺭ ﻣﻌﻠﻘﺎﺕ ﻋﻼﻭﻩﺑﺮ ﻭﺻﻒ، ﻓﺨﺮ ﻭ ﺣﻤﺎﺳﻪ، ﻣیﺗﻮﺍﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗی ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﻨگهای ﻣﺸﻬﻮﺭ ﻋﺮﺏ یافت که مبتنی بود بر جنگها و یورشهای قبیله ای. مسئله محوری پژوهش این است که از چه جهت یا جهاتی این دو شاعر در رجزگویی به هم نزدیکند؛ چه عنصر یا عناصری در رجزهای آن دو حضور دارد و بوم و اقلیم در کیفیت رجز آنها تا چه اندازه مؤثر است. پس از بررسی دریافتیم که زبان دو شاعر بویژه فردوسی در گزارش رجزهای رستم از جهت ادبی اُفت محسوسی دارد و جنبه بلاغی کمی در زبان او دیده می شود. از جهت بلاغی «کنایه» محور مشترک دو شاعر است؛ اما عناصر بومی و اقلیمی در کیفیت رجز آنان مؤثر بوده است؛ چنانکه چشم انداز وسیع محیطی و جغرافیایی که از ویژگیهای ذاتی حماسه است در شعر عمروبن کلثوم دیده نمی شود. از یازده مورد اغراض رجزی که بررسی شد، دو شاعر در هفت موردِ برمنشی، بیان قدرت و شرح رفتار پهلوانی، نازش به نژاد و خاندان، دغدغه ننگ و نام، تحقیر و بیان کهتری رقیب، تضعیف روحیه و تهدید و ارعاب با هم مشترکند و در چهار موردِ پند و اندر، مرگ ناهراسی، سازش ناپذیری و ستم ستیزی و تفاخر به خیل با هم اختلاف دارند.
۹.

نقش و کارکرد شخصیّت های دینی – تاریخی در قصّه های عامیانه ی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت های تاریخی شخصیت های دینی ضدقهرمان قصه های عامیانه ایرانی قهرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۷ تعداد دانلود : ۷۶۹
افسانه ها و قصّه ها به عنوان شاخه ای از ادبیّات عامّه، پیوند خود را با تاریخ و دین حفظ کرده اند و بستری مناسب برای بازآفرینی شخصیّت های تاریخی و دینی فراهم آورده اند. این نوشتار مجموعه ی چهار جلدی قصّه های ایرانی را به شیوه ی توصیفی- تحلیلی مطالعه نموده و به بررسی شخصیّت های تاریخی-دینی به کاررفته در این قصّه ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این شخصیّت ها در سی ونه داستان از مجموعه ی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی، نمود یافته اند. اشخاص و اعلام تاریخی و دینی مد نظر ما به ترتیب بسامد عبارتند از: حضرت سلیمان(ع)، حضرت علی(ع)، شیطان، اسکندر، حضرت خضر(ع)، پیامبر اسلام(ص)، حضرت عبّاس(ع) و حضرت زکریّا(ع). پیامبران، ائمّه و اولیای خدا یکی از جلوه های بارز شخصیّت های یاریگر قهرمانان قصّه اند. اغلب، این شخصیّت ها در تقابل نیروی خیر و شر ظاهر می شوند و در چالش هایی که ضدّقهرمان برای قهرمان ایجاد کرده است، قهرمان را یاری می دهند. در این بین، حضرت سلیمان(ع) به سبب ارتباط با موجودهای فراواقعی و سوررئال که پیوسته حضوری پررنگ در قصّه ها دارند، و اشیای منسوب به او از پربسامدترین نیروهای یاریگر قهرمانان قصّه ها هستند. داستان هایی نظیر شهادت حضرت زکریّا(ع) یا شخصیّت اسکندر در ماجراهایی نظیر طلب آب حیات مطابق با بینش و پسند عامّه بازآفرینی شده اند. ط   افسانه ها و قصّه ها به عنوان شاخه ای از ادبیّات عامّه، پیوند خود را با تاریخ و دین حفظ کرده اند و بستری مناسب برای بازآفرینی شخصیّت های تاریخی و دینی فراهم آورده اند. این نوشتار مجموعه ی چهار جلدی قصّه های ایرانی را به شیوه ی توصیفی- تحلیلی مطالعه نموده و به بررسی شخصیّت های تاریخی-دینی به کاررفته در این قصّه ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این شخصیّت ها در سی ونه داستان از مجموعه ی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی، نمود یافته اند. اشخاص و اعلام تاریخی و دینی مد نظر ما به ترتیب بسامد عبارتند از: حضرت سلیمان(ع)، حضرت علی(ع)، شیطان، اسکندر، حضرت خضر(ع)، پیامبر اسلام(ص)، حضرت عبّاس(ع) و حضرت زکریّا(ع). پیامبران، ائمّه و اولیای خدا یکی از جلوه های بارز شخصیّت های یاریگر قهرمانان قصّه اند. اغلب، این شخصیّت ها در تقابل نیروی خیر و شر ظاهر می شوند و در چالش هایی که ضدّقهرمان برای قهرمان ایجاد کرده است، قهرمان را یاری می دهند. در این بین، حضرت سلیمان(ع) به سبب ارتباط با موجودهای فراواقعی و سوررئال که پیوسته حضوری پررنگ در قصّه ها دارند، و اشیای منسوب به او از پربسامدترین نیروهای یاریگر قهرمانان قصّه ها هستند. داستان هایی نظیر شهادت حضرت زکریّا(ع) یا شخصیّت اسکندر در ماجراهایی نظیر طلب آب حیات مطابق با بینش و پسند عامّه بازآفرینی شده اند. واژه های کلیدی: شخصیّت های تاریخی، شخصیّت های دینی، ضدّقهرمان، قصّه های عامیانه ی ایرانی، قهرمان.  
۱۰.

انگاره ها، کنش ها و رفتارشناسی اژدها در قصّه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اژدها خوراک زیستگاه رفتارشناسی قصه های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۳۹۸
اژدها موجودی مشترک در اسطوره، حماسه و قصّه های عامیانه ایرانی است که خاستگاه ظهور و بروز آن باورهای اساطیری و حماسی است و در اندیشه و خیال عامّه نیز پرورش یافته است. اژدها هم در آثار اساطیری و حماسی و هم در افسانه ها و قصّه های عامیانه ظهور می یابد. این پژوهش انگاره اژدها را در مجموعه چهار جلدی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی به شیوه توصیفی- تحلیلی کاویده است. هدف از این پژوهش، شناخت ویژگی های ظاهری، خوراک، زیستگاه و رفتارشناسی اژدها در قصّه های عامیانه است. بررسی ها نشان می دهد که انگاره اندام وار اژدها، خوراک و زیستگاه وی در قصّه های عامه و باورهای حماسی و اساطیری هم پوشانی چشمگیری دارد. رویارویی اژدها و قهرمان بن مایه ای اساطیری- حماسی است که ریشه در نبرد میان خیر و شر دارد. در این نوشتار، با رفتارشناسی اژدها نشان داده است گاهی اژدها کنش ها و رفتارهایی در قصّه های مورد مطالعه دارد که نمی توان این موجود را شریرِ محض دانست، اگرچه بیشتر اژدها با کنش هایی ویرانگر ظاهر و در نبرد با قهرمان قصّه نابود خواهد شد. این کنش های مخرّب در قصّه های ایرانی عبارت از: شکار، نبرد با قهرمان، محاصره آب، گرفتن قربانی و افسون گری. سرنوشت و سرانجام اژدها در قصّه ها با کنش-های مخرّب، انفعالی و یا سازنده اش تناسب دارد.
۱۱.

بازتاب باورهای زروانی در قصّه های عامیانه مکتوب ایرانی (مورد پژوهانه: داراب نامه و قصه حمزه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساسانیان زروان قصه عامیانه داراب نامه قصه حمزه امیرارسلان نامدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۵۵۷۹
تاریخ عهد ساسانی یکی از مهم ترین ادوار تاریخی اجتماعی و سیاسی اعتقادی سرزمین ایران است. مطالعه جنبه های اعتقادی و باورداشتی مردم ایران در این برهه تاریخی، در بافت متون ادبی و عامیانه، پژوهشی در خور توجه است. زروانیسم یکی از مهم ترین و فلسفی ترین مکاتب اندیشگانی و اعتقادی ایران در برهه تاریخی ساسانیان است که تأثیر مستقیمی بر روایات و قصه های عامیانه داشته است. زروان، چنانکه از متون پهلوی برمی آید، خدایی مستقل بوده و در رأس اهورامزدا و اهریمن، دوگانه گرایی زرتشتی را تحت تأثیر قرار داده است. این جستار در قالب پژوهشی بینارشته ای و به شیوه توصیفی تحلیلی در پی خوانشی تاریخی اعتقادی از دوره ساسانی بر پایه متون عامه است. از میان امهات متون قصه های عامیانه مکتوب ایرانی دو قصه داراب نا مه طرسوسی و قصه حمزه گزینش شده است. دلیل گزینش این دو قصه همسانی یا تقریب بُن مایه، زبان و زمان آنها و نیز میزان بازتاب مؤلفه های زروانی در آنهاست. مسئله این پژوهش این است که زروانیسم چه تأثیری بر متون عامه داشته است، جلوه باورهای این آیین در این متون شامل چه مؤلفه هایی است و بسامد کدام باور بیش از دیگر باورهاست؟ به نظر می رسد متون عامه ای که دارای بُن مایه های حماسی اساطیری و مربوط به دوره تاریخی ساسانیان هستند، بیش از دیگر متون با این باورها درآمیخته اند. چنانکه میزان بازتاب این باورها در داراب نامه بیش از قصه حمزه است. مهم ترین باورهای زروانیِ بازتاب یافته در این دو قصه شامل این موارد است: فال گیری و اسطرلاب نگری، نگاه منفی به زن، سرنوشتِ محتوم، اعتقاد به جزا و پاداش این جهانی، نکوهش آز، بازتابِ معنادار اعداد رمزی هفت و دوازده، بخت و اقبال، حضور پربسامد حکیمان و خلقت های گوناگون و فراواقعی. اسطرلاب نگری با 48 مورد، عدد رمزی هفت با 36 مورد، محتوم بودنِ سرنوشت با 30 مورد، حضور حکیمان با 29 مورد، خلقت های گوناگون و فراواقعی با 29 مورد، عدد رمزی دوازده با 26 مورد، نگاه منفی به زنان با 25 مورد، جزا و پاداش این جهانی با 12 مورد، بخت و اقبال با 8 مورد و نکوهش آز با 7 مورد به ترتیب بیشترین بسامد را دارا هستند
۱۲.

بررسی و دسته بندی انواع تابو در غزلیات حافظ شیرازی

کلیدواژه‌ها: تابو تابوشکنی حافظ غزل تقابل های دوگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۴
شاعران به دلیل نگاه تیزبینانه و ظرافت زبانی در شعر خود، از قراردادهای اجتماعی درمی گذرند و گام در قلمروهای ممنوع می گذارند، که این قلمروهای ممنوعه همان «تابو» نام دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است، تابو و انواع آن را در شعر حافظ برحسب مطالعة موردی بررسی کرده، سپس به دسته بندی و تحلیل گونه های آن پرداخته ایم. جستار پیش رو در پی تبیین این مسائل است که چه گونه هایی از تابو در غزل حافظ وجود داد؟ بسامد کدامیک بیشتر است و هدف شاعر از تابوشکنی چیست و به چه وسیله ای توانسته به صورت نرم به تابوشکنی بپردازد ؟ به نظر می رسد حافظ به کمک طنز و با سازواری و اجتماع «ضدّین» به تابوشکنی بپردازد، رویکرد اصلی وی در تابو، سیاسی- اجتماعی است تا اعتقادی و ایدئولوژیک. حافظ از طریق تقابل های دوگانه ای که هم در محتوا و هم در بلاغت او در قالب ایهام وجود دارد، توانسته است به حریم های ممنوعه وارد شود. او در پی گونه ای اصلاح (Reform) سیاسی- اجتماعی است. این جستار علاوه بر بیان تابوهاشکنی های حافظ، هدف ثانوی دیگری نیز پی می گیرد و آن ابراز و تبیین ویژگی های بلاغی و زیبایی شناسانة غزل حافظ است.  
۱۳.

نمودها، کارکردها و تجلّی های فرّ کیانی در قصّه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرّ کیانی بخت یاری انگاره های کهن الگویی قصه های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۶۳۳
قصه های عامه یکی از انواع جذاب و پُرکشش فرهنگ و ادبیات عامه است که به شکل روایت های شفاهی و کهن گزارش شده اند. فر کیانی از مفاهیم برجسته در باورهای اساطیری و حماسی است که در قصه های عامه نیز نمود یافته است. هرچند نمونه های بارز، پادشاهان فره مند در اساطیر و حماسه، فر خود را به شکل موروثی کسب کرده اند؛ اما این شکل تنها شیوه کسب فر کیانی نیست. این نوشتار به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد تا ماهیت فر کیانی را در مجموعه چهار جلدی قصه های ایرانی بکاود. مطالعه قصه های ایرانی و استخراج نمونه های متعدد از پادشاهان قصه ها نشان می دهد که ماهیت، تجلی ها، اشکال و ویژگی های فر کیانی تا چه پایه کارکردهای اسطوره ای شان را در قصه های ایرانی حفظ می کنند. فر کیانی در قصه ها اغلب به شکل موروثی است، نمونه هایی هم وجود دارد که این موهبت به شکل موقت یا دائمی از پادشاه گرفته می شود. با این حال، اندیشه های امیدبخش فرهنگ عامه در بستر داستان ها امکان رسیدن طبقات فرودست جامعه را به مرتبه پادشاهی و فره مندی فراهم می سازد. از آنجا که قصه ها به سبب غنا و دیرینگی شان در ناخودآگاه جمعی بشر ریشه دارند، افزون بر تجلی های مادی و معنوی که برای فر کیانی در قصه ها وجود دارد، ویژگی بخت یاری اشخاص فره مند هم بستری برای ظهور انگاره های کهن الگویی فراهم می سازد.
۱۴.

پژوهشی در باب شیوه های درمانگری در قصّه های عامیانه ایرانی

کلیدواژه‌ها: درد درمانگران روش های درمانی قصه های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۱۶
درد و دردمانگری از بن مایه های رایج در قصّه های عامیانه است. دردها، درمانگران و درمانگری، اشکال، صورت ها و شیوه های متعدّدی در قصّه ها دارند. شناخت آنها درک عمیق تری از مفاهیم درد و درمان نزد عامّه آشکار می سازد. برای شناخت تجلّی های درد و درمانگری در مجموعه چهار جلدی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده شده و صورت های درد، درمانگران و شیوه های درمانی استخراج، دسته بندی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند درمانگران در قصّه های عامیانه در دو دسته شخصیّت های انسانی و شخصیّت های اسطوره ای و افسانه ای جای دارند. شیوه های درمانگری نیز عبارتند از: درمان جادویی – فراواقعی، درمان مبتنی بر پزشکی، درمان سنّتی – عامیانه و روان درمانی. با وجود تازگی دانش «قصّه درمانی» در روانشناسی نوین، این روش در قصّه های عامیانه هم نمود دارد. در اندیشه خوش بین حاکم بر قصّه ها دردهایی که در عالم واقع درمانی ندارند، با درمانگران اسطوره ای و افسانه ای و روش های فراواقعی و جادویی درمان پذیرند. طبیبان تنها دسته ای از درمانگران هستند که گاهی در درمان شکست می خورند و داروهایی فراواقعی تجویز می کنند. وجود درمانگران جادویی – فراواقعی دردی را در قصّه ها بدون درمان نمی گذارد، حتّی اگر شخصی کور مادرزاد، عقیم و نازا باشد. این اندیشه امیدبخش و یاریگر گویای دغدغه و آرزوی داشتن سلامتی بشر و حفظ همیشگی آن است.
۱۵.

جستاری در تیپ شناسی شاهان در قصه های عامیانه فارسی (مورد پژوهانه: سمک عیار، داراب نامه و قصه حسین کرد شبستری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصّه عامه تیپ شاهان سمک عیار داراب نامه حسین کرد شبستری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۴۶۶
این جستار در پی تبیین مفهوم «تیپِ» شاهان و گزارش کردارهای آنان است تا نقش آنان را در پیشبرد قصه بازنمایی کند. روش مطالعه از نوع کتابخانه ای و کیفی بر حسب تحلیل محتواست. ملاک گزینش این قصه ها، علاوه بر شهرت، طیف وسیع خوانندگان، اقبال عمومی و بسامد حضور شاهان است. پس از بررسی این قصه ها دریافتیم که شاهان غالباً بر حسب نوع نگرش گزارشگر قصه، در دو اقلیم ایرانی و غیرایرانی قرار می گیرند و بسته به فضای کلی قصه و درون مایه آن، سیمای شاهان گزارش می شود. درون مایه هر قصه علاوه بر اینکه بن مایه خاصی می طلبد، قهرمانان و تیپ های خاصی را نیز اقتضا می کند؛ مثلاً قصه سمک عّیار که دارای بُن مایه عیاری است، قهرمانان آن بیشتر عیاران و پهلوانان هستند و حتی کُنش شاهان برحسب نقش و کارکرد این تیپ شناخته می شود. داراب نامه دارای بُن مایه اساطیری حماسی است و لذا رفتار و کردار شاهان فخیم تر، حماسی تر و در مواردی اساطیری است. حسین کرد نیز داستانی پهلوانی مذهبی است. فرض ما بر این است که قصه پردازان در خلق تیپ های قالبی همچون شاه و درباریان و دیگر قهرمانان، در پی ضابطه مند کردن و قانونمند کردن ساختار جامعه اند؛ به عبارت دیگر آنان در پی ایجاد یک چارچوب قطعی و مسلم اند که تخطی از آن، مشکل آفرین و گاه خطایی بخشش ناپذیر است. از منظر بسامد «تیپ»ها، با مطالعه قصه های مورد پژوهش به این نتیجه رسیدیم که «درباریان»، به ویژه شاه و خانواده اش و وزیران، بیشترین بسامد و حضور را دارند و بیشتر قصه ها با حکایت «شاه» یا «شاهزاده ای» آغاز می شود. در این قصه ها حس شدید میهن دوستی و ایرانی گرایی دیده می شود؛ به همین دلیل تیپ شاهان ایرانی در این قصه ها بسیار لطیف تر، رئوف تر، انسانی تر، مردم دارتر، عادل تر و خردمندتر از دیگر هم منصبان غیرایرانی شان تصویر شده است. داراب نامه بیش از دو قصه دیگر حماسی تر است و تیپ شاهان فخیم تر و مطنطن تر و تاریخی تر تصویر شده است، در حسین کرد شاهان چندان حضور ندارند و کنش چندانی به انجام نمی رسانند.
۱۶.

کنش شناسی دیوان با تحلیل جنبه های شخصیت پردازی آنان در قصه های عامیانه ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دیو کنش شناسی شخصیت دیو عشق دیو و آدمی زاد قصه های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۵۶۷
دیو موجودی اسطوره ای – افسانه ای در قصه های عامیانه ایرانی است که در باورهای اساطیری ریشه دارد و پرورش یافته اندیشه و خیال عامه است. دیوها روزگاری در شمار خدایان هند و ایرانی بوده اند، اما رفته رفته در باور ایرانیان تنزل یافته اند. جنبه دوگانه برخورد با دیو در ناخودآگاه جمعی مردم تأثیر داشته و شخصیت دیو را در افسانه ها و باورهای مردمی دوگانه یا چندگانه ساخته است. از این روی ریشه دوگانگی یا چندگانگی شخصیت دیوان را باید در باورهای اساطیری مختلف، جنسیت و نوع آنها جست. این پژوهش شخصیت و کنش دیو را از جنبه های مختلف در مجموعه چهار جلدی قصه های ایرانی به شیوه توصیفی - تحلیلی کاویده است. یافته ها نشان می دهد، دیوها با ویژگی های مختلفی در قصه ها ظاهر می شوند و شخصیت آنان همواره ثابت نیست و در قصه های ایرانی کارکردهای متفاوتی دارند که این کارکردها به ترتیب بسامد عبارتند از: مخرب، سازنده، منفعل و متغییر. چهره دیوان در قصه های ایرانی بازتابی از باورهای جمعی و اعتقادات اسطوره ای ایرانی هستند. عشق دیو وآدمی زاد نیز بن مایه ای برجسته در این قصه هاست که کامیابی و وصل با نیروی خیر و ناکامی با نیروی شر فراهم خواهد شد. سرنوشت و سرانجام دیوها نیز متناسب با چهره ها و کنش های آن ها در قصه های مورد مطالعه است.
۱۷.

ادبیّات تطبیقی و سینمای ایران (جستاری در مفهوم کنایه در درام اجتماعی جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی کنایه درام جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۳۵۵
ادبیّات تطبیقی زمینه های پژوهشی فراوانی را فراروی پژوهشگران باز کرده است، یکی از این زمینه ها، مطالعات میان رشته ای است. ارتباط میان سینما و ادبیّات به مثابه دو هنر بشری، بر کسی پوشیده نیست و کارگردانان نمایش های اجتماعی برای مخاطب پسندترکردن درام خود، گفتگوها (دیالوگ ها) را با کنایه های شیرین و به جا پرمغزتر می کنند تا جنس گفتگوها به محاورات مردم نزدیک تر شود. پژوهش حاضر به روش کیفی و مطالعه سمعی- بصری و تحلیل محتواست، بدین صورت که درام یادشده با استفاده از لوح فشرده بررسی شده، سپس گفتگوهای آن را یادداشت برداری کرده و درنهایت تحلیل شده است. برمبنای مکتب های ادبیّات تطبیقی، رویکرد این جستار به مکتب آمریکایی است که درپی تدوین قواعد ثابت و محدودی نیست. دلیل گزینش درام پیش گفته نوع اندیشه هنری کارگردان، ویژگی دراماتیک آن و سبک خاصّ کارگردان بوده است. در درام جدایی نادر از سیمین، بیش از آنچه انتظار می رود با گفتگو هایی که مردم در زندگی روزمرّه خود استفاده می کنند، روبه رو هستیم. کنایه در این درام در سه مقوله کنایه قاموسی، کنایه زبانی و کنایه ابداعی بررسی شده است. کنایه ها در این اثر، نه آن چنان شاعرانه و دور از ذهن هستند و نه سطحی و یک دست؛ یعنی با توجّه به موقعیّت هر شخصیّت و روند داستان کنایه ها به کار می روند. در هفتاد و شش کنایه ای که در این درام به کار رفته، چهل و سه کنایه از گونه زبانی، بیست و سه مورد قاموسی و هشت مورد ابداعی هستند. درام یادشده بیش از آنکه به بیان لایه های پنهان و شفاف سازی عقده های اجتماعی و ارائه راهکار بپردازد، به مسائل روزمرّه اجتماعی پرداخته است.
۱۸.

پژوهشی درباب کنش و منش وزیران در قصه های عامیانه مکتوب ایرانی (مورد پژوهانه: داراب نامه طرسوسی، حمزه نامه، امیرارسلان نامدار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه عامه وزیر داراب نامه طرسوسی قصه حمزه امیرارسلان نامدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۶ تعداد دانلود : ۳۶۷
در این پژوهش که به صورت توصیفی تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای به شیوه اسنادی صورت گرفته است، پژوهشگران سه قصه داراب نامه طرسوسی ، حمزه نامه و امیر ارسلان نامدار را برگزیده اند. دلیل گزینش این قصه ها، علاوه بر ناموری آن ها، میزان بسامد کارکرد وزیران در آن ها بوده است. هدف از این پژوهش، بازنمایی سیمای وزیران در نقش یکی از مهم ترین کنشگران قصه های عامه است تا بدانیم آنان در روند قصه چه رفتارهایی را انجام می دهند و این کنش ها تا چه میزان در روند قصه تأثیرگذار است. به تبع این اهداف، پرسش های پژوهش این است که چه دسته بندی ای از کنش های وزیران در قصه های عامیانه فارسی می توان به دست داد و این نقش ها برخاسته از چه مسئله یا مسائلی است. آیا بازتاب رخدادها تاریخی و اجتماعی است یا اینکه این نقش ها به صورت ثابت و تیپیک در همه قصه ها یکسان تصویر می شود. نتایج پژوهش نشان داد که وزیران در دو طیف قرار می گیرند: یکی موبد وزیر است و دیگری سپاهبد وزیر. از این منظر نقش وزیر نخستین مشاور فرهنگی، اجتماعی و قضایی است و دیگر وزیر مشاور نظامی (وزیر جنگ) است. بر اساس این دسته بندی، وزیر نخست (موبد وزیر) کردارهایی همچون طالع نگری، عقدِ ازدواج، سفارت، میانجی گری، خواب گزاری، رایزنی سیاسی، درمانگری و طلسم و طلسم گشایی را به انجام می رساند و دیگر وزیر بیشتر به صورت رایزن نظامی و در مواردی توطئه گری و خیانت خود را نشان می دهد. تفاوت وزیران قصه امیر ارسلان نامدار با وزیران دو قصه دیگر در این است که دسته بندی ذکر شده در باب این وزیران به کار نمی رود. در این قصه وزیر به صورت وزیر دست راست و وزیر دست چپ تصویر می شود که وزیر دست راست خوش قلب، مصالحه گر، پاک سرشت و البته، هواخواه قهرمان قصه است و دیگر وزیر، فردی بدسرشت، توطئه گر و ضد قهرمان است. دو قصه نخست داراب نامه و حمزه نامه به شدت بازتاب دهنده رخدادهای تاریخی و اجتماعی دوره ساسانی است و قصه امیر ارسلان مربوط به دوره معاصر (دوره قاجار) است.
۱۹.

جستاری در آنیمای دایه در داستان های عامیانه فارسی (با تأکید بر سمک عیّار، ابومسلمنامه و حسین کرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنیما دایه سمک عیار ابومسلم نامه حسین کرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۵۷۰
همزیستی با یک اصل مؤنث یا مذکر در جسم و جان مرد و زن از دیرباز مورد توجه بوده است؛ اگرچه در برخی موارد این دیدگاه مستور مانده است، اما برخی از پژوهشگران چون یونگ با تعبیر «آنیما» و «آنیموس» از این دو اصل، سعی در مطرح کردن آن در علوم انسانی داشته اند. در قصّه های عامیانه و متون داستانی کهن، نمودهای این دو اصل در قالب رُمانس ها نمایان است. یکی از این جلوه های کهن الگویی، حضور برخی شخصیت هایِ تا حدودی در سایه است که از آن به «دایه» تعبیر می شود. حضور او در مراحل ابتدایی رشد قهرمانان قصّه ها و نیز برخی کُنش های مثبت و منفی از سوی او، بیانگر جلوه کهن الگویی آنیمایی وی در ذهن و ضمیر گزارندگان قصّه است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای به انجام رسیده است. مسئله محوری این است که دایه به عنوان یک آنیما چه کُنش های آنیمایی انجام می دهد، نقش محوری او در چه ویژگی ای نهفته است و اینکه نقش های آنیمایی او یکدست و ایستاست یا دو قطبی است. با بررسی این قصّه ها نُه نقش از دایه نشان داده شده است که در این میان شش نقش مثبت و سه نقش منفی است؛ ازجمله: تربیت و ترضیع، واسطگی و دلالی، محرم اسرار شاه زاده بودن، کاردانی و چاره گری، شفاعت و پایمردی، کارگزاری شب زفاف، افسونگری، جادوگری و طلسم گذاری، اطلاع رسانی و مدیریت خرابات. از میان این کردارها، تربیت و پرورش به عنوان آنیمای مثبت بیشترین بسامد و از میان آنیمای منفی، جادوگری و طلسم بیشترین بسامد را داشته است. در بخش ویژگی های مثبت آنیما، واسطگی و دلالگی، محرم اسرار، کاردانی و چاره گری، شفاعت و پایمردی و کارگزاری شب زفاف همه در ذیل ویژگی «میانجی»گری آنیما قرار می گیرد. ملاک انتخاب داستان ها، حضور و نقش دایه در آن هاست. از میان قصّه های عامیانه بلند، قصّه های سمک عیّار، ابومسلم نامه و حسین کرد را به دلیل بلند بودن داستان، تنوع بن مایه ها و نیز بسامد بالای حضور دایه در آن گزینش کرده ایم.
۲۰.

تحلیل مقایسه ای رویارویی پدر و پسر در تراژدی های ایرانی و یونانی (رستم و اسفندیار، رستم و سهراب و ادیپوس شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراژدی رویارویی پدر و پسر تراژدی یونانی شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۶ تعداد دانلود : ۷۵۶
رویارویی پدر و پسر از جمله موتیف هایی است که در بسیاری از اسطوره ها، آثار حماسی، افسانه ها، قصه های عامیانه و یا حتی در روایت های مذهبی جهان دیده می شود. بستر این رویارویی عموماً نوع ادبی حماسه است. در بسیاری از این رویارویی ها با نوع ادبی تراژدی روبه رو هستیم. در این مقاله، سه داستان «ادیپوس شهریار»، «رستم و اسفندیار» و «رستم و سهراب» تحلیل شده اند. مسئله پژوهش حاضر این است که در حماسه هایی که روایتگر این رویارویی ها هستند، هرچند با توجه به تعریف تراژدی، «ساختی» همانند دارند، آنکه در فرجام نمونه یونانی مغلوب می شود و می میرد، پدر و در نمونه ایرانی، پسر است. در پاسخ به چرایی این مسئله بدین نتیجه رسیدیم که پیشینه تراژدی و ساختار فرهنگی یونان باستان که حاصل دموکراسی و گفتگو در آن فرهنگ است، دلیل فرجام نمونه یونانی است و در باب چرایی مرگ پسر در نمونه ایرانی، تقابل های دوگانه، تلاش در حفظ نمونه نخستین و ذهنیت تک صدا که در آن، نفی حضور دیگری رقم می خورد، دلیل اصلی امر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان