محمدرضا حافظ نیا

محمدرضا حافظ نیا

مدرک تحصیلی: استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۳۶ مورد.
۴۱.

تبیین مولفه های علایق ژئوپلیتیکی و میزان تأثیر آن در روابط خارجی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علایق ژئوپلیتیک روابط خارجی کشور منافع ملی جغرافیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۶ تعداد دانلود : ۳۴۲
یکی از مهم ترین و در عین حال نظام مند ترین ارتباطات در عصر کنونی ارتباط کشورها در حوزه خارجی است. این ارتباط به اندازه و میزانی در جهان کنونی اهمیت دارد که طرح ریزی و اجرای سیاست و روابط خارجی  مبتنی بر منافع ملی جزو مهم ترین وظایف دولت ها به شمار می رود. در همین راستا یکی از مفاهیم اساسی دانش ژئوپلیتیک، مفهوم علایق ژئوپلیتیک است که در ژئوپلیتیک و روابط بین الملل جایگاه ویژه ای را دارد. علایق ژئوپلیتیک جزء لاینفک منافع ملی هر دولت سرزمینی قلمداد می شود. لذا با شناسایی مولفه های تاثیرگذار این مفهوم و میزان اثرگذاری آنها می توان روابط خارجی بین کشورها را دقیقتر تجزیه و تحلیل کرد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، کاربردی است. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. روایی پرسشنامه را با CVR و پایایی آن را براساس آلفای کرونباخ و تجزیه و تحلیل داده ها از روش آزمون T- Test و برای اولویت بندی مولفه ها از آزمون فریدمن نیز بهره گرفته شده است. به منظور بررسی دقیق علایق ژئوپلیتیک کشورها در روابط خارجی، این علایق در 8 مولفه ی: سیاسی،جغرافیایی، ژئواکونومیکی، ژئوکالچری، ژئواستراتژیکی، اکولوژیکی، فضای مجازی و علمی- تکنولوژیکی تقسیم بندی شده است. یافته های تحقیق نشان داد بررسی متغیرهای مولفه های علائق ژئوپلتیکی در روابط خارجی با کشورها موید آن است که از دیدگاه پاسخگویان کلیه متغییرها با کسب میانگین نمرات بیش از 3 دارای مطلوبیت می باشند. همچنین در آزمون فرضیه متغیرهای مولفه های هشتگانه تایید شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مولفه های جغرافیایی در رتبه اول و مولفه های علمی- تکنولوژیکی و ژئواکونومیکی در رتبه های بعدی جای دارند.از سویی دیگر مولفه های ژئوکالچری و اکولوژیکی در رتبه های آخر قرار دارند. این مساله حاکی از آن است که ارزش و عوامل جغرافیایی و سرزمینی در صدر علایق کشورها در روابط خارجی می باشد.
۴۲.

تبیین رابطه طایفه گرایی و مشارکت سیاسی (نمونه پژوهی: انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه مَمَسَنی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جغرافیای انتخابات طایفهگرایی مشارکت سیاسی و حوزه انتخابیه ممسنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۶۱
حوزه انتخابیه ممسنی ازجمله سکونتگاهی است که بافتی قومی و طایفه ای دارد. از رهگذر چنین فرهنگی، الگوی مشارکت سیاسی طایفه/زادگاه محور دارد. هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه طایفه گرایی و مشارکت سیاسی است. داده کاوی به صورت توصیفی-تحلیلی و گردآوری، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و مشاهده) است. سه دور اول انتخابات مجلس شورای اسلامی که هنوز طایفه گرایی شکلِ خشونت بار و تعصب آلود نگرفته بود، میزان مشارکت سیاسی (انتخاباتی) فرایند طبیعی خود را داشته است، اما از دورهای چهام و پنجم به بعد، شاهد مرزبندی های اجتماعی و جغرافیایی هستیم که ساکنان را از یکدیگر جدا کرد و مفاهیم «خود» و «دیگران» را تولید کرد و به همراه داشت. این مسئله به شکل گیری رفتار انتخاباتی هویت گرایانه و هماوردی خیابانی طایفه ای منجر شد و میزان مشارکت سیاسی را تحت الشعاع قرار داد و شعله های آن را فزون تر کرد؛ به طوری که برطبق داده ها، مشارکت، روندی صعودی فزاینده ای را طی می کند و حتی از جمعیت واجد شرایط بیشتر می شود.
۴۳.

پردازش و درک پارادایمی از انسان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثباتی انتقادی انسان ممسنی پارادیم های شناختی پست مدرن تفسیری کیش شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۱ تعداد دانلود : ۲۲۸
شهرستان ممسنی، زیستگاه انسانِ ممسنی است. این انسان از بدو مهاجرت به قلمرو جغرافیایی شولستان و تغییر نام قلمرو اخیر به ممسنی به کنش گری در بستر ساختار ایلی عشیره ای پرداخته است. از این حیث، انسانِ ممسنی و فضای زیست ایشان به طور متقابل به یکدیگر قوام بخشیده اند. هرگونه شناخت علمی از انسان، نیازمند استفاده از چارچوب پارادایمی معینی است. تحلیل و پردازش انسانِ ممسنی سوای از این امر نیست و نیازمند پارادایم خاصی است. از این رو هدف از پژوهش حاضر پردازش و درک پارادایمی انسان ساکن در فضای جغرافیایی ممسنی است. بنیان پژوهش کنونی بر این سؤال استوار است که پردازش و درک پاردایمی از انسان ممسنی چگونه بوده و چه نتایجی به همراه دارد؟ برای این منظور نویسندگان ضمن بررسی و تجزیه و تحلیل این انسان از منظرهای گوناگون تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک با اتکا بر پارادایم های اثباتی، تفسیری، انتقادی و پست مدرن به تبیین پارادایمی از این انسان پرداخته است. پژوهش حاضر از ماهیتی بنیادی برخوردار است و داده کاوی به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر داده های کتابخانه ای و یافته های میدانی (مصاحبه و مشاهده) است. نتایج تحقیق نشان داد چنین پارادایم های شناختی در پردازش انسانِ ممسنی و نیل ایشان به کیش شخصیت تأثیرگذار هستند.
۴۴.

بررسی نقش موقعیت گذرگاهی در قدرت ملی، مورد مطالعه: کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت ملی موقعیت گذرگاهی ایران وزن ژئوپلیتیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۲۶۸
ترانزیت عامل مهمی برای افزایش قدرت ملی کشورها است. ایران با داشتن موقعیت گذرگاهی در موقعیت مطلوبی قرارداد و علیرغم ظرفیت ها و پارامترهای جغرافیایی، در بهره برداری از این ظرفیت با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. در این پژوهش با گردآوری اطلاعات و ارزیابی یافته های به دست آمده از منابع کتابخانه ای و میدانی ضمن ارزیابی حجم فعلی ترانزیت (نفتی و غیرنفتی) ایران و همچنین مقایسه عملکرد ایران با سایر مسیرهای ترانزیتی، به بررسی وضعیت گذرگاهی ایران و نقش آن بر درآمد ملی و همچنین قدرت ملی پرداخته شده است. در این زمینه پرسشنامه ای طراحی شده شامل 8 مؤلفه که هرکدام از متغیرها با روش های آماری و با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که استفاده از موقعیت گذرگاهی کشور در افزایش قدرت کنترلی و نیز تأمین امنیت ملی نقش بسزایی دارد. همچنین باعث تولید شغل و افزایش درآمد و ارزآوری می شود که خود عاملی برای رونق اقتصادی است؛ بنابراین، با توجه به اینکه هرکدام از شاخص ها و پارامترهای مطرح شده در افزایش قدرت ملی نقش دارند می توان نتیجه گرفت که کشور ایران می تواند با استفاده از موقعیت گذرگاهی، قدرت ملی خود را افزایش دهد و منزلت ژئوپلیتیکی خود را نیز بهبود بخشد.
۴۵.

بررسی عوامل مؤثر بر سازمان و مدیریت سیاسی فضا در کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازماندهی سیاسی فضا مدیریت سیاسی فضا تقسیمات کشوری جهان و ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۲ تعداد دانلود : ۶۲۸
سازماندهی سیاسی فضا، فرآیند تقسیم و مرزبندی پهنه سرزمینی با هدف مدیریت بهینه سیاسی فضاست. هدف این مقاله تبیین استراتژی ملی کشورها در سازماندهی و مدیریت سیاسی فضای آنهاست. ایجاد و تغییر در سازماندهی و مدیریت سیاسی فضا، از الگوهای مختلفی پیروی می کند و اولین سطح، اهمیت بیشتری دارد. مقاله با این پرسش روبه روست: تغییرات در سطح اول سازماندهی سیاسی فضا در کشورهای جهان، طی سال های 1960 تا 2020 میلادی چه وضعیتی را پشت سر گذاشته و چه عواملی در آن تأثیرگذار بوده اند؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، منابع کتابخانه ای و از نرم افزارهای EXCEL و SPSS در مباحث آماری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، استراتژی کشورها در سازماندهی و مدیریت سیاسی فضا از سه الگوی افزایش، کاهش و ثابت در تعداد استان ها پیروی می کند. پنج عامل جمعیت، وسعت، تولید ناخالص داخلی، شاخص توسعه انسانی و امنیت، در کنار مسایل جهانی، تأثیرات متفاوتی در تغییرات استانیِ 191 کشور جهان داشته اند. همچنین کشورهایی که تغییرات کمتری در سازماندهی سیاسی فضای جغرافیایی داشته اند، موفقیت بیشتری در دستیابی به اهداف مدیریت سیاسی فضا کسب کرده اند
۴۶.

بررسی و ارزیابی متغیرهای اقتصادی موثر بر قدرت ملی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت ملی قدرت اقتصادی سنجش ارزیابی ژئوپلیتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۳۷۵
قدرت ملی حاصل جمع جبری عوامل مثبت و منفی فراوانی است که از سرچشمه ها و منابع متعددی تشکیل شده است. یکی از منابع مهم قدرت ملی در جهان امروز که در دوره بعد از جنگ سرد اهمیت بسزایی یافت قدرت اقتصادی می باشد؛ که خود بستر ساز امور روبنایی دیگر مانند قدرت سیاسی، نظامی و ... محسوب می گردد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که مهم ترین متغیرهای و شاخص های شکل دهنده به قدرت اقتصادی کشورها کدام ها هستند؟ یافته های تحقیق با بررسی اسناد کتابخانه ای نشان می دهد که چهار مولفه اصلی قدرت اقتصادی شامل امور زیربنایی، مبادله تولید، سطح تولید و منابع مالی می توانند بر قدرت اقتصادی تاثیرگذار باشند. در این بین 61متغیر مرتبط با مولفه های چهارگانه نیز شناسایی شد. سپس با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرت جهت اندازه گیری میزان اهمیت هر یکی از این متغیرها در اختیار صاحب نظران داخلی قرار گرفت. بر این اساس زیرساخت های اقتصادی، صادرات تکنولوژی سطح بالا، واردات مواد غذایی و ذخایر ارزی بین المللی دارای بیشترین درجه اهمیت بودند. و از سویی دیگر متغیرهایی ازجمله سهم فقیرنشینان در مصرف درآمد ملی، رقابت اقتصادی، مالکیت خارجی و هزینه های تجاری جرائم خشونت آمیز دارای کمترین درجه اهمیت بودند. در نهایت می توان بیان نمود کشورها برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود ناگزیر هستند به عوامل و متغیرهای قدرت آفرین در بعد اقتصادی توجه داشته باشند.
۴۷.

Principles of the School of Humanist Geopolitics (A New Approach and way to the Political and Moral Life of Humankind)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۱۹۳
Geopolitics as a branch of political geography is scientific in nature and, similar to other scientific disciplines, has two aspects: basic (fundamental) and applied. The basic aspect deals with the production of scientific theories, theoretical propositions and the development of geopolitical knowledge. The applied aspect deals with the production of practical theories, patterns and practical geopolitical methods to meet the needs of nations, countries and human societies. Applied knowledge of geopolitics, like applied propositions and theories of other disciplines, can be affected to some extent by worldviews, ideologies, cultures, attitudes, as well as the interests of nations, political users, and governments. Therefore, geopolitical science and knowledge, similar to other scientific disciplines, are inherently worthwhile and useful, and must be developed to meet the needs of nations and humankind. However, geopolitical knowledge must not be abused by governments and political actors on any scale, whether global, national or local. In contrast, it must be at the service to provide the needs of the citizens, human constructs, nations and human societies. Also, governments and political actors should exercise it in the same direction. Accordingly, the author (Dr. M. R. Hafeznia) has established and proposed a new theoretical /practical approach in the application of geopolitical science and knowledge in the political and moral life of humankind and human constructs, especially nations, under the title of "The Humanist Geopolitics". This view was published for the first time in the form of an article under the same title by the author in Geopolitics Quarterly, Volume: 3, No 4, Winter 2008, and later in the Journal of Conflicts in France, Paris in 2015. Since this geopolitical school has attracted the attention of some interested readers and has raised some questions and ambiguities for them, the author decided to formulate its principles and make them available to those interested to clarify the attitude and dimensions of this school of thought, with the hope that a step can be taken in the direction of relieving the suffering of humankind as the chosen ones by the God as creator of the universe and enhancing the living pattern of humankind and human constructs.
۴۹.

سنجش فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضا های چند قومی؛ نمونه موردی: خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاصله بین قومی همزیستی مسالمت آمیز خراسان شمالی اقوام کرمانج ترکمن ترک فارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۰ تعداد دانلود : ۳۵۷
پایداری سیستم های سیاسی در فضا های قومی متنوع حاصل کنش هایی مسالمت آمیز و همزیستی آنها است. همزیستی حاصل پذیرش محدودیت های اعمال شده بوسیله کنشگران متقابل یا عوامل بین گونه ای است. پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضاهای چند قومی با تاکید بر اقوام کرمانج،ترک،فارس و ترکمن استان خراسان شمالی در سه وجه عمومیت شدت وتقارن در میان گروه های اجتماعی مختلف انجام شده است. این پژوهش بصورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است.در این روش با جمع آوری داده ها و اطلاعات ( پرسشنامه) توصیف،تحلیل وارزیابی شده است. پرسش های طراحی شده در این بخش بر مبنای مولفه های همزیستی در جدول متغیرهای مورد سنجش مد نظر بوده است. این متغیرها طیفی از فاصله اجتماعی را در فضاهای چند قومی مد نظر قرار می دهند تا با ارزیابی این فواصل اجتماعی، روابط بین آنها را ارزیابی نمایند. پژوهش نشان ازگستردگی نزدیکی سه قومیت ترک ،کرمانج و ترکمن به فارس ها به میزان (96 درصد) و دوری از قوم ترکمن به میزان (79 درصد) است. عمق و(شدت) این فاصله نیز همانند عمومیت نشان از آن دارد که سه قوم ترک ،کرمانج و ترکمن با قوم فارس بیش ترین میزان ارتباط با(84 درصد) در حالیکه با قوم ترکمن کمترین میزان (39 درصد) دارا می باشند. فاصله قوم به قوم نیزنشان از آنست که کرد ها با کمترین تفاوت و فاصله دوجانبه را دارند. این در حالی است که میزان فاصله قومی ترکمن ها با سایر اقوام به مراتب بیشتر از میزان فاصله قومی سایر اقوام با ترکمن ها است. یافته ها نشان از عدم وجود بحران و تضاد قومی در این منطقه و همزیستی مسالمت آمیز است..
۵۰.

زمینه های اقتصادی جنبش های اجتماعی در طلیطله عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امویان اندلس تاریخ اسلام جنبش های اجتماعی زمینه های اقتصادی طلیطله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹ تعداد دانلود : ۴۴۲
اقتصاد طلیطله یکی از مولفه های قابل توجه در شکل گیری و تداوم جنبش های اجتماعی و تحرکات اعتراضی مردمان آن شهر در دوره امویان اندلس بوده که بررسی آن با توجه به شرایط خاص طلیطله از نظر سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی، می تواند حائز اهمیت باشد. پیشینه پایتختی، موقعیت جغرافیایی، مجاورت طوایف مختلف بومی اسپانیا، بربرها و قبائل عرب مهاجر و مشارکت آنها در اقتصاد شهری و تحرکات اجتماعی، مناسبات پیچیده ای را میان این شهر و حاکمیت اموی در قرن دوم و سوم هجری رقم زد. چنانکه طی این دوره، طلیطله شاهد جنبش های اعتراضی و شورش های پی در پی بوده و نوع برخورد دولت اموی با این تحرکات عمدتا موجب تشدید آنها شده است. در تحقیق حاضر این پرسش محوری که وضعیت اقتصادی و بازار طلیطله، چه تأثیراتی بر شکل گیری، تداوم و افول جنبش های اعتراضی آن شهر داشته، مورد واکاوی قرار گرفته است. دستاورد تحقیق این است که رونق کشاورزی و بازار طلیطله متأثر از مرکزیت و پیشینه تجاری و سیاسی آن، امکان و انگیزه تقابل با حکومت را برای معترضان فراهم و زمینه جنبش های اعتراضی را مهیا ساخته و توقف رونق اقتصادی در دوره های خاص، به نسبت در افول جنبش ها مؤثر بوده است.
۵۱.

بررسی آینده روابط ایران و سوریه و تأثیر آن بر ژئوپلیتیک منطقه ای

کلیدواژه‌ها: ایران سوریه خاورمیانه ژئوپلیتیک وابستگی متقابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۳۷۹
بررسی و مطالعه روابط سیاسی کشورها در عرصه بین المللی به ویژه کشورهای یک منطقه از اهمیّت خاصی برخوردار است. این قبیل مطالعات از منظرهای گوناگونی به جستجو در مسائل مربوط به تعاملات دولت ها با یکدیگر و عوامل تأثیرگذار بر روابط سیاسی میان آن ها می پردازد. از جمله این مطالعات، پژوهش هایی در عرصه ژئوپلیتیکی می باشد که در زمینه شناسایی عوامل و متغیرهای سیاسی و جغرافیایی مؤثر در روابط سیاسی دولت ها و به طبع آن بررسی تأثیرات منطقه ای و جهانی این روابط می تواند تأمین کننده منافع ملی و امنیت ملی کشورها باشد. با نگاهی به روابط سیاسی ایران و سوریه، به عنوان دو کشور مهم خاورمیانه ای غیر همسایه با اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی خاص و در محور مقاومت اسلامی که نقش اساسی و تعیین کننده در معادلات منطقه ای ایفا می نماید و ژئوپلیتیک منطقه تأثیر بسزایی از این روابط می پذیرد؛ شاهد نوساناتی بسیار ناشی از تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی، سیاسی و اقتصادی در تعاملات بین آن ها هستیم. این پژوهش در تلاش است تا تأثیر عوامل عمده ژئوپلیتیکی میان دو کشور را بررسی کند و در نهایت به این پرسش پاسخ گوید که «چه چشم انداز قابل پیش بینی برای روابط ایران و سوریه در آینده وجود دارد؟» در این راستا با استفاده از روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی این فرضیه را به آزمون خواهیم گذارد که «در آینده روابط ایران و سوریه در گروه آینده دولت سوریه و آینده موضع گیری های آن است.» این تحقیق جنبه های دیگری را از تأثیر آینده روابط دو کشور بر منطقه مورد بررسی قرار می دهد و همانند هر پژوهشی محدودیت ها و موانعی وجود داشت.
۵۲.

محاسبه شاخص های اصلی و فرعی قدرت اجتماعی تاثیرگذار بر قدرت ملی کشورها و مقایسه وضعیت ایران با سایر کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت اجتماعی قدرت ملی روش حداکثر نمایی فیشر دیمتل تاپسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۶۳۳
قدرت اجتماعی با توجه به اهمیتی که در عرصه زندگی فردی و عمومی افراد دارد از اهمیت بسزایی بین صاحب نظران علوم مختلف برخودار است. از سویی دیگر این نوع قدرت را می توان یکی از ابعاد قدرت نرم و تاثیرگذار بر قدرت ملی سازه های سیاسی-فضایی دانست. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر قدرت اجتماعی و تعیین ضریب اهمیت هریک از متغیرها و در نهایت رتبه بندی کشورها بر این اساس است. روش تحقیق دارای سه مرحله اصلی می باشد. در مرحله اول مطالعات کتابخانه ای با مراجعه به مقالات، کتب ها و ... مبانی نظری تحقیق نوشته شد. در مرحله دوم در بخش یافته های میدانی برای سنجش ضریب اهمیت متغیرهای اجتماعی موثر بر قدرت ملی به 77متخصص داخلی و خارجی مراجعه شد. سپس برای سنجش متغیر کیفی روحیه ملی 30متخصص خارجی در زمینه علوم اجتماعی، جامعه شناسی سیاسی و ... از کشورها هند، فرانسه، چین، کانادا و ... پرسشنامه ای را که به صورت آن لاین طراحی شده بود را پر نمودند. برای تبدیل متغیرهای کیفی به کمی از روش حداکثر درست نمایی فیشر بهره گرفته شد. و سپس با توجه به دارا بودن رویکرد سیستمی و یکپارچه قدرت از تکنیک دیمتل نیز جهت تعیین روابط علت و معلولی متغیرهای استفاده شد. و در نهایت 69کشور براساس روش تاپسیس براساس داده های کتابخانه ای و آماری رتبه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد کشور ایالات متحده آمریکا با میانگین (0.575)، سوئیس (0.570)، نروژ (0.566)، سوئد (0.526)، هلند (0.522)، نیوزیلند (0.487)، انگلیس (0.482)، قطر (0.477)، چین (0.475) و هند (0.468) در رتبه اول تا دهم قرار دارند. کشورهای ویتنام (0.33)، نیجریه (0.340)، آفریقای جنوبی (0.347)، ونزوئلا (0.353)، غنا (0.371)، اکراین (0.3718)، پاکستان (0.376) دارای کمترین اهمیت بودند. کشور ایران نیز با میانگین (0.394) در رتبه چهل و نه بین شصت و نه کشور قرار گرفت.
۵۳.

نقش توسعه سواحل مکران و راهبرد دریا گرایی ایران بر توسعه محور شرق کشور

کلیدواژه‌ها: سواحل مکران اقیانوس هند راهبرد دریاگرایی توسعه شرق ژئوپلیتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۷ تعداد دانلود : ۵۸۱
اهمیت دریا و نقش آن در اقتصاد و سیاست دنیا غیرقابل انکار و توجه به آن نیز ضروری می باشد. تاریخ سیاسی جهان گواهی می دهد که کشورهایی که راهبرد دریاگرایی داشته اند؛ قدرتمند و توسعه یافته شده اند. کشور ایران به دلیل برخورداری از سواحل طولانی در خلیج فارس و دریای عمان/ اقیانوس هند از موقعیت جغرافیای ممتازی نسبت به سایر همسایگانش برخوردار است. از سویی دیگر متاسفانه مناطق شرق و جنوب شرقی ایران به دلیل انزوای جغرافیایی همواره مورد بی توجهی در سیاست های کلان ملی قرار گرفته است. بدین منظور یکی از بهترین راهبردهای آمایشی پیشرو برای توسعه و امنیت در این منطقه، اتصال نواحی شرقی به بندر چابهارو سواحل مکران می باشد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به واکاوی نقش سواحل مکران و سیاست راهبردی دریاگرایی ایران بر توسعه محور شرقی بپردازد. بررسی های اولیه نشان می دهند که در صورت اتخاذ راهبرد دریایی توسط دولت جمهوری اسلامی، ایران شاهد فرآوری مزیت های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی آن برای کشور خواهدبود. با تحقق سیاست دریاگرایی، منطقه مکران به عنوان محور ترانزیتی توسعه جنوب شرق مطرح می شود. درصورت مغفول ماندن راهبرد دریاگرایی مبتنی بر ظرفیت اقیانوسی جنوب شرق ایران، سایر بازیگران منطقه ای اقیانوس هند از این پتانسیل استفاده خواهند کرد. لذا پیشنهاد می شود با نگاهی واقع بینانه و عملیاتی به سیاست دریاگرایی بیش از پیش توجه شود.
۵۴.

قابلیت ها و ظرفیت های همگرایی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهان اسلام همگرایی منطقه ای ژئوپلیتیک خاورمیانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
جهان اسلام پهنه سرزمینی وسیعی با پراکنش جمعیتی مسلمانان، از سواحل اقیانوس اطلس تا غرب چین و با امتداد و جهت جغرافیایی تقریباً جنوب غربی – شمال شرقی است که برخوردار از امتیازات اقتصادی، جغرافیایی، ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی، ژئوکالچری و... است. با وجود موقعیت مناسب کشورهای اسلامی و برخورداری از بسیاری از ظرفیت ها و مزیت ها، این کشورها همواره با مشکلات عدیده ای در ابعاد مختلف خصوصاً در ابعاد اقتصادی و توسعه ای روبرو بوده و هستند. یکی از مهم ترین معضلات موجود در دنیای اسلام، موضوع اختلافات و تنش ها در میان کشورهای اسلامی و واگرایی ها است که توسعه ی کشورهای اسلامی را در جهت منفی متأثر کرده است. مقاله حاضر، با روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای درصدد بررسی و تحلیل قابلیت ها و ظرفیت های همگرایی در جهان اسلام است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که جهان اسلام با وجود واگرایی هایی که با آن مواجه است، دارای قابلیت ها و ظرفیت های قابل توجهی است که از بین آنها، در این مقاله چند ظرفیت و قابلیت مهم در جهان اسلام مورد بحث قرار گرفته اند.
۵۵.

بازتاب های سیاسی مهاجرت های بین المللی از خاورمیانه به اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت خاورمیانه اروپا بازتاب سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۴۵۶
جابجابه جایی انسان در فضای جغرافیایی که بعنوان مهاجرت از آن یاد می شود، به شکل داوطلبانه یا اجباری است. در سال های اخیر، منطقه خاورمیانه به واسطه جنگ ها و منازعات در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، یمن و مصر؛ و ظهور گروه های افراطی با چالش مواجه شده است. به همین دلیل بخش گسترده ای از شهروندان این منطقه به سایر مناطق جهان که از ثبات سیاسی و وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردارند، مهاجرت کرده اند. قاره اروپا یکی از مقاصد اصلی این مهاجرتها بوده است. از همین رو بررسی بازتاب های سیاسی آن در اروپا مسئله پژوهش حاضر است. این تحقیق با استفاده از روش، توصیفی - تحلیلی انجام شده، شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای بوده که با استفاده از اسناد، مقالات و منابع اینترنتی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می-دهد با ورود مهاجرتهای گسترده در اروپا بویژه موج مهاجرت های اخیر، قدرت گیری روزافزون احزاب راست، خشونت نسبت به مهاجران، تشدید ملی گرایی و حساسیت های ناشی از آن و در نهایت رشد اندیشه های واگرایانه در اتحادیه اروپا از پیامدهای مهاجرت های گسترده به اروپا است.
۵۶.

تبیین فلسفه و کارکرد مرز در عصر وستفالیایی و جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۰۵
مرز مفهومی وستفالیایی است که متضمن دفاع از اصل حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال ملی و از عوامل تفکیک هویت ملی است. به تأثیر از تحولات سریع ناشی از رشد تکنولوژی و گسترش فضای مجازی در عصر جهانی شدن، عده ای معتقد به کم رنگ شدن نقش مرزها و حتی محو شدن کامل آن هستند. در راستای چنین ادعایی، تحقیق حاضر بر مبنای این فرضیه انجام شد که استدلال و اندیشه های نفی کننده مرز و سرزمین در رابطه با جهانی شدن، با واقعیت های کنونی فضای جغرافیایی، مطابقت ندارد. در جهانی شدن تنها کارکرد نسبی مرزها دچار تغییر، تحول و تنوع می شود (و این لزوماً به مفهوم کم رنگ شدن کارکردها نیست)، اما وجود و هستی مرز از ثبات و پایداری برخوردار است. در راستای دفاع از فرضیه پژوهش، نویسندگان با مقایسه ویژگی های مرز در دو عصر وستفالیایی و جهانی شدن دلایل وجود و استمرار مرزها در عصر جهانی شدن را با اتکای به چهار رویکرد فلسفی (معرفتی)، عقلایی (منطقی)، کارکردی (عملکردها) و اثباتی (تجربی)، مورد بحث و بررسی و تببین قرار دادند. سوای از اینکه به تبع از وسعت و دامنه تهدیدهای جهانی شدن، شاهد امنیتی شدن هرچه بیشتر مرزها هستیم، به طوری که شیوع ویروس کرونا در غالب کشورها به اشکال کنترل مطلق مرزهای بین المللی، ملی و فروملی، شاهد دیگری بر رد فرضیه جهان بدون مرز است.
۵۷.

Geopolitical Strategy to Settle the Crisis of Pandemic Diseases(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: strategy Pandemic Diseases Geopolitics

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۳۳۳
From the end of 2019, the world has faced with instability resulted from Corona Virus (COVID-19) pandemic (WTO. (1),2020); a fatal and destructive virus which can have many lessons for the vulnerable world. The virus has spread to the entire world and has affected all of the states of the world which have affected by complicated and interwoven economic, social and spatial actions. The twenty-first century world is under threat by one of the smallest microscopic families. One of the hypotheses is that because natural order requirements are neglected, the nature has given the clearest answer and reaction and it will continue, if the destruction continues (Andrawes,2020). It is obvious that COVID-19 is not the first and the last one from pandemic diseases in human live, but it is a part of historical process of pandemic diseases and spreadable to the entire world that some other cases will be emerged in the future. So, based on such experiences, WHO, national and local states, civil organizations and citizens should design appropriate and synergic reactionary patterns to confront with them and execute the designs with previous preparations. The world mutation of the virus is started from a living organism (bat, pangolins or any other creature) in micro space, namely from a local market in Wuhan City (Hui and others,2020:265-266). But, the pattern of virus transmission was in a way that spread to world, rapidly and became a global epidemic and pandemic (Roumina,2020). Local origin, weakness of science, transmission rate, geographic spread pattern, global epidemic, different and doubtful reactions by the states and its destructive and multi-faceted effects can be an experience for the states, citizens and common reactions of the world society to similar threats in the future.    In global scale, the pattern of virus spread is pandemic and has spread to all of the states (WHO,2020). Even the states that have had high level of control power, they have been only able to delay its spread to inside of their territory and have not been made free from economic consequences and global fear from Coronavirus. Today, economic, social and spatial actions in the world are affected by Coronavirus monster. The chain of global production, distribution and consumption is extracted from normal cycle, at least for short term (Nguyen,2020). Because of the decrease in the global production and transportation activities, oil consumption has reached to its lowest rate and its price was negative. Many economic, social, cultural, scientific and administrative activities like business, transportation, trade, education, religious rituals, and tourism etc. activities have been decreased. Decreasing process of global economic growth and falling stock exchange in developed states are emanated from Coronavirus pandemic in the world (The Economic Times,2020). Networked economy and economic interdependence in the world from one hand, and huge effects of this phenomenon on the industrialized developed states are among the issue which will affect the global economy for long time. It seems that heavy shadow of the pattern of global distribution of China’s economic productions is in direct connection with Coronavirus fast spread in the other regions of the world. If this was occurred in any other state in the world, it would not be spread with this speed, geographically/spatially. Spatial and time pattern of Coronavirus spread show China geopolitical power and influence in the other geographic spaces of the world. Although some states closed their political geographic borders to confront with the virus spread, but they were not successful in this domain and the virus spread to the world. Closing or non- systematic hasty controlling of the borders in local and national scales were the first strategy of the states in which only some states earned relative success (Worldometers Website, 2020). It seems that closing or controlling of the international and internal borders with cellular approach toward geographic space and time as human structure habitations to close or reduce spatial transactions to the extent of inevitable necessities is a geographical strategy which can control epidemic diseases and preserve human immunity and guarantee human health and human structures in micro and macro levels. But, unfortunately China as the geographic origin of Coronavirus epidemic (Shadi,2020), and then WHO and consequently national states ignored their political/geographic responsibility and also ignored to codify geopolitical strategy to confront with the virus and acted with delay and incompletely and caused spread of the virus in global scale and pandemic. They should accept the consequences of ignoring the mentioned strategy or postpone in taking appropriate measures to control Coronavirus and development of hygienic threats against micro and macro geographic spaces which act as habitations of human structures and human society totality. At least there is a one difference among the states in the domain of spatial/ geographic reactions towards Coronavirus crisis, and that is the fact that Coronavirus was emanated from Wuhan in central region of China, but China prevented the virus spread to the other spaces of China by taking the strategy of geographic isolation and cutting or decreasing in spatial relations and taking strict state policies (Financial Times,2020). But, some European States, the US and Iran had unsystematic, doubtful and postponed geographic reactions, and caused the virus spread from its origin to the other geographic spaces and caused to incontrollable geographic pollution.       This experience showed that it seems that coherent political systems with higher power of control, ignoring their political ideology, are successful in the domain of human health security than plural political systems and also weak systems. This experience can be starting point in ideological and attitude revolution in the citizens towards political thoughts and state paradigms in the world and can change the citizens’ perceptions and expectations toward the states’ structures and the criteria of legitimacy.                       The level of development and extensive relations with China shows that developed states and also the states which are more dependent in the network of China’s economy are more infected by the virus than developing states. These states have the more cases and deaths. It seems that there is a direct relation between the level of economic interdependence with China’s economy and increase in the cases of Coronavirus and its spread (Goldin,2020). This shows high level and multifaceted level of transactions and mutual interdependence between the states and China as the origin of COVID-19 which caused the virus spread to these geographic spaces and located the cycle of virus spread in the patterns of local and regional spatial actions of the other states. This process caused doubled spread of COVID-19 in geographic spaces of the other continents and global epidemic. The spread and epidemic of the virus in Saudi Arabia, Turkey, Italy, Iran, the Middle East, France, Britain, Eastern and Western Europe countries, Russia, the US and Canada etc. that are among developed states or are in connection with China’s economy is explainable in the frame of interdependence model.  In international scale, the states which reduced, controlled or managed spatial transactions and relations with the origin state namely China were less damaged and some states such as Iran that ignored the threat and continue its spatial transactions with China were more damaged.  The infected countries are faced with different challenges in national scale, and their economies have gotten Corona arrangement, formally and informally. Allocation of huge financial resources to prevent, confrontation, supply of medical equipment and supply of medical expenses have put the economies under pressure. From the other hand, crisis in small, medium and large scale firms have caused decrease in national production and have challenged economic growth and development. In informal economic domain, dark economic boom in economic systems which have gaps, have shown their inefficiency in such a situation. This issue is more critical in the states which face with wide spread of the virus and have not had appropriate financial resources and reserves. However, the lost costs in developed states are more than in developing states and they have suffered more.    Medically, healthy human with immune and resistant immunity system are less vulnerable in confrontation with the virus (WHO (2),2020), likewise in national scale, flexible and powerful systems have more power to cross from the crisis and weak systems will be faced with big challenges emanating from Coronavirus crisis. The consequences of Coronavirus crisis may last for several decades in these systems.   Regarding the above mentioned debate, Coronavirus crisis is one of the least experienced geopolitical crises of last decades which spread to the world incredibly fast and have made vulnerable geographic, biological, economic and social security of the spaces and have shocked and crippled the world. No matter where or what it is originated from, its consequences is global. It has spread to the world in a little time, and infected millions of people, and decreased global economic growth in developed states and it may collapse or bankrupt the economies of the developing states. This dangerous enemy has no weaponry and no complicated equipment, but it is developed through persons and needs and human spatial, economic and social transactions and it is become the biggest challenges of the world in short time and has minimized bilateral and multilateral spatial transactions in all local, area, regional, national and global scales.     So, confront with Coronavirus crisis, COVID-19, and newfound and pandemic diseases requires new applied paradigm in human minds which regardless of enemy-making policies originating from power relations, makes cooperation among the states necessary in interdependent and interconnected world in regional and global scales. It is fact that none of the states, even if it is the most powerful state in the world such as the US, cannot confront with the Coronavirus crisis or similar crises per se. As Coronavirus crisis is global, the exit path also requires global thought based on geopolitical strategy.      The experience of this global crisis shows that the virus threat is not limited to one or several states, but its threat and spread in a state means the threat and spread to the all of states and human being and living on planet earth (WTO (3),2020). Also, control and confront with this threat goes beyond from a state power or regional political system such as the EU. For this reason, there is not an alternative than dependence on multilateral cooperation and participation of all of the states. This crisis can form a geopolitical cooperation pattern base on peace for newfound crises. Dimensions of geopolitical strategy to confront and control of the pandemic epidemics similar to Coronavirus in the world are as under:  1.preliminary and immediate responsiveness of Security Council and General Assembly of the UN as an institution of political management of global space in considering pandemic epidemics as threats to international security and then mobilization of the states and governments to control and confront with it by central role of WHO; 2.inherent responsiveness of WHO to manage operational project of controlling and confronting with epidemics at their preliminary stages and not to find moral suggestions and consultants sufficient; 3.creation of common perception and approach towards epidemics among all of the UN member states as a threat to national security for all of the nations and states; 4.take initiatives to international cooperation and creation of powerful mechanism to form rapid and effective inter-state cooperation to confront with epidemics in regional and global scales by WHO; 5.organizing of operational teams to international technical and consulting helps and supports to the state or states infected by epidemics; 6.duties division and obligations related to public responsiveness of the states to confront with epidemics and mobilization of international and non-infected states facilities to support infected states by WHO; 7.establish united spatial political management among international, regional, national, sub-national, local and residential levels in coordination with WHO and local states to organized, effective and targeted confront with the epidemics; 8.having perception of national security threat towards epidemics spread to internal space of the territory of the states and nation’s habitations by national states; 9.having cellulous approach towards spaces and places of human living in micro scale (family scale of resident, proffered); 10.establish technical, institutional and specialized systems to national monitor and alarm in relation with newfound epidemeis, even usual epidemics in the state; 11.rapid and effective responsiveness of national states to control and confront with microbial threats and preserve bio security of citizens and habitations against epidemics; 12.rapid activation of controlling function and possibly closing the borders and land, air and sea border gates and decrease or stop spatial/ geographic transactions in social, economic and cultural facets with abroad in particular with the infected states and geographic spaces;  13.structural and functional organizing and to give the power and authority to the national and local operating systems to confront with epidemics; 14.emergency isolation and strict control and decrease in geographic (spatial / place) transactions in interstate scales which are suspected to be infected; 15.exertion of hygienic controls to infected persons and isolation of their place from other citizens;  16.justifying citizens and civil institutions in relation with legal and moral responsiveness against other citizen's health and invitation to cooperate with the states and plans of control and confront with epidemics; 17.establish or organizing of sustainable bio-army institution against future biological threats to the state due to supply and guarantee hygienic, food, physical and psychological security of citizens and inner geographic places and spaces of the state; 18.establish united multi-level and multi-faceted management system with accrue duty division between national, province, local and residential levels in a situation of epidemics and pandemics in the state; 19.taking policies and compensatory actions by the central and local states to supply public social welfare services, biological immunity, hygienic and medical services, losing jobs, economic and financial supports etc. in pandemic period to the vulnerable and damaged citizens and paying the costs from national and public resources; 20.permanent monitoring of epidemic situation and simultaneously with starting process of spatial/ social contraction in the state, execution of gradual process of decrease in geographic/ social limitations in national and local levels by the central state and normalization of living situation of the citizens in the country and reaching at final stage of the crisis.
۵۸.

الگویابی ادراک ژئوپلیتیکی کشورهای همجوار نسبت به فضاهای جغرافیایی پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقشه ذهنی ادراک ژئوپلیتیکی بازیگران سیاسی فضای جغرافیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۷ تعداد دانلود : ۵۲۰
فضای جغرافیایی با دارا بودن ارزشها و منابع متنوع زیستی ، بنیان های طبیعی و کارکردی ادراک و شناخت متفاوتی به کشورها و بازیگران سیاسی می نمایاند. ادراک و تصویر ذهنی بازیگران و کشورها از محیط و نحوه برداشت آن ها از آن، نقش مهمی در تصمیم گیری و رفتار آن ها دارد . مکان ها و فضاهای جغرافیایی بصورت ارزش های درک شده از سوی کشورها، ملت ها، بازیگران سیاسی و حکومت ها در می آیند و معنای سیاسی و مطلوبیت خاصی برای آنها پیدا می کنند. حکومت ها و دولت ها به عنوان بزرگترین بازیگران سیاسی ،خط مشی ، سیاست ها و الگوهای رفتاری خود نسبت به مکان ها و فضاهای جغرافیایی دیگر را بر اساس تصور و ادراک ژئوپلیتیکی نوع فرصت ها یا تهدیدها (علایق و نگرانی های ژئوپلیتیکی) ادراک شده خود از آن شکل می دهند و نوع الگوهای رفتاری مختلفی نظیر تعامل، همگرائی، رقابت ، ستیز و نظایر آنرا در بین می آفرینند. با بررسی دیدگاه های صاحب نظران علم ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی می توان گفت : اهم منابع و عوامل تاثیر گذار بر ادراک ژئوپلیتیکی در روابط کشورها، شامل منابع و ارزشهایی است که با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی شناخته می شوند. در این مقاله، با بهره گیری از رویکرد توصیفی – تحلیلی سعی می شود اهم این ارزشها با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی ابعاد چهارگانه از قبیل: بنیادهای زیستی و طبیعی ، اقتصادی (ژئواکونومی) ، فرهنگی- اجتماعی و سیاسی- نظامی (ژئواستراتژیک) در قالب مدل رفتاری تعیین و ترسیم شود.
۵۹.

تبیین رابطه شهرنشینی شتابان با ایدئولوژی اقتصادی حکومت در مدیریت سیاسی فضای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرنشینی مدیریت سیاسی فضا جهان ایران ایدئولوژی اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۳۵۷
از مسائل مهم در مدیریت سیاسی فضای ملی هر کشوری، توزیع جغرافیایی جمعیت بر حسب نظام سکونتگاهی آن کشور (شهر و روستا) و میزان تمرکز و پخش جمعیت در آن هاست. شهرنشینی پدیده ای پرشتاب طی نیم قرن اخیر بوده و امروز بیش از 55 % از جمعیت جهان شهرنشین هستند. در این مقاله، ضمن مطالعه روند تاریخی افزایش جمعیت شهرنشنین کشورهای جهان در چهار مقطع زمانی از سال 1960 تا 2020 م، به دلایل و زمینه های این موضوع، از دیدگاه مدیریت سیاسی فضا می پردازیم. نویسندگان معتقدند شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه، بیش از آنکه ناشی از تحولات اجتماعی اقتصادی باشد، حاصل تحولات سیاسی و به ویژه خواست حکومت، به منظور دستیابی به اهداف حاکمیتی است. این تحقیق با تأکید بر ایران، دلایلی چون جهانی شدن، رشد اقتصادی، آموزش، تمرکز امکانات، بی توجهی به روستا و سیاست گذاری های دولتی را از عوامل مهم تأثیرگذار در فرایند شهری شدن دانسته و در پایان با ارائه «نظریه دولت، شهرنشینی متمرکز و بقا»، نقش دولت را به واسطه عللی چون سهولت در خدمات رسانی، بزرگ تر کردن اندازه دولت، ایجاد وابستگی مرکز پیرامونی، بقا و امنیت ملی و بی تدبیری و بی برنامگی در مدیریت سیاسی فضای ملی، پررنگ تر می داند. واژه های کلیدی : شهرنشینی، مدیریت سیاسی فضا، ایدئولوژی اقتصادی، جهان و ایران.
۶۰.

ﺑﺤﺮان کﺮوﻧﺎ و ﺗﺤﻮّل ﻣﻔﻬﻮم اﻣﻨیﺖ ﻣﻠﻰ و ﺑیﻦاﻟﻤﻠﻠﻰ

کلیدواژه‌ها: بحران کورونا امنیت ملی تحول پاندمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۲۸۹
آﻧﭽﻪ در ایﻦ روزﻫﺎ ﺑﺎ ﺷیﻮع ویﺮوس کﺮوﻧﺎ ﺑﻪ وﻗﻮع ﭘیﻮﺳﺘﻪ اﺳﺖ، ﺗﻬﺪیﺪى ﺑﺰرگ ﺑﺮاى اﻣﻨیﺖ ﺟﻬﺎن ﺑﻪ ﺑﺎر آورده اﺳﺖ. اﻣﺮوزه ﺑﺎ وﺟﻮد ﺗﻐییﺮاﺗﻰ کﻪ در ﻣﻔﻬﻮم اﻣﻨیﺖ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ، کﺎرکﺮد اﻣﻨیﺘﻰ ﺣکﻮﻣﺖﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻧﻘﺸﻰ اﺳﺎﺳﻰ در ارزیﺎﺑﻰ کﺎرآﻣﺪى آن ﺑﺎزى ﻣﻰکﻨﺪ و ﺣکﻮﻣﺘﻰ کﻪ ﻧﺘﻮاﻧﺪ اﻣﻨیﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺧﻮد را ﺗﺄﻣیﻦ کﻨﺪ، کﺎرآﻣﺪ ﺗﻠﻘﻰ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺎیﺪ اذﻋﺎن ﻧﻤﻮد کﻪ ﺗﻬﺪیﺪات اﻣﻨیﺖ زیﺴﺘﻰ و ﺑﻬﺪاﺷﺘﻰ، از ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻬﺪیﺪ ویﺮوسﻫﺎ و ﺑﺎکﺘﺮىﻫﺎى اﭘیﺪﻣیک و ﭘﺎﻧﺪﻣیک کﻪ ﻣﻤکﻦ اﺳﺖ از یک ﻣکﺎن یﺎ ﻓﻀﺎى ﺟﻐﺮاﻓیﺎیﻰ ﻣﺤﻠﻰ و ﻣیکﺮو ﺳﺮ ﺑﺮآورده و ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻠﻰ، ﻣﻨﻄﻘﻪاى و ﺟﻬﺎﻧﻰ ﭘیﺪا کﻨﻨﺪ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎیﺪ در ﭼﺎرﭼﻮب اﻣﻨیﺖ ﻣﻠﻰ کﺸﻮرﻫﺎ، ﺑﻠکﻪ در زﻣﺮه ﺗﻬﺪیﺪات ﻣﻨﻄﻘﻪاى و ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪى ﺷﻮﻧﺪ. ویﺮوس کﺮوﻧﺎ ﻫﻢ داراى ﻋﻮارض آﻧﻰ، ﻣیﺎنﻣﺪت و درازﻣﺪت و ﻫﻢ داراى ﻣﻘیﺎسﻫﺎى ﻣﻠﻰ، ﻣﻨﻄﻘﻪاى و ﺟﻬﺎﻧﻰ اﺳﺖ. اﺛﺮات ﺷیﻮع ایﻦ ﭘﺎﻧﺪﻣﻰ در اﺑﻌﺎد ﺳﻼﻣﺘﻰ، زیﺴﺘﻰ، اﻣﻨیﺘﻰ، ﺳیﺎﺳﻰ، اﻗﺘﺼﺎدى، اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﺑﻪ اﺣﺘﻤﺎل زیﺎد ﮔﺴﺘﺮده و درازﻣﺪت ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان