مهدی حمزه نژاد

مهدی حمزه نژاد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۲ مورد.
۱.

الگوی کالبدی مدارس براساس سند تحول بنیادین (سازگارسازی الگوهای کالبدی نایر با سند تحول بنیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط نوآور مدارس آینده انعطاف پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۴
بیان مسئله: اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول بنیادین آموزشی دارند که مهارت های جدید زندگی را ترویج می دهد. اما تغییر در ارزش های آموزشی، نیازمند تغییر محیط های آموزشی است که در ایران، تغییری در محیط ها ایجاد نشده است.هدف پژوهش: این پژوهش در پی رسیدن به اقتضائات فضایی در قالب الگوی کالبدی برای تحقق سند تحول است تا روشن شود محیط آموزشی چطور می تواند به تحقق سند کمک کند. این الگو از بعد طراحی و تعامل با فضا راهگشا است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد ملی استخراج شد. سپس الگوهای کالبدی مطرح از پراکاش نایر مبنا قرار گرفت که با الگوهای محتوایی اسناد ملی بررسی و نتایج با پرسش نامه نخبگانی مقایسه شد تا انحراف آن از معیار نخبگانی سنجیده و اصلاح شود. در نهایت الگوهای منتخب، سازگارسازی و متناسب با دوره تحصیلی، اولویت بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش را می توان در دو بعد تعیین و سازگارسازی الگوی کالبدی و دسته بندی الگوها براساس دوره تحصیلی تنظیم کرد. الگوی بدون دیوار می تواند از الگوهای محتوایی سند تحول حمایت کند. اما باید با دیوار متحرک همراه باشد تا انعطاف پذیری آن به انطباق پذیری ارتقا یابد. الگوی مشاوره ای و خیابان یادگیری، الگوهای سازگار بعدی هستند. به طور کلی تمامی آتلیه ها امکان یکپارچه سازی دارند. تحقق الگوهای محتوایی سند تحول، به خصوص معلم محوری و روش های یادگیری فعال و جنبه های تربیتی اجتماعی نیازمند محیط های منعطف و چندگانه، به خصوص محیط های یکپارچه و تنوع در امکانات و محیط است. در دسته بندی براساس دوره تحصیلی، برای دوره اول و دوم ابتدایی به ترتیب، مشاوره ای و مشاوره ای بدون دیوار و دوره اول و دوم دبیرستان و دوره دوم هنرستان به ترتیب بدون دیوار و خیابان یادگیری و بدون دیوار مناسب تر است.
۲.

تحلیل مفهوم سازگارسازی در بناهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احیا استفاده ی مجدد نوسازی بازپیرایی بهسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
وجود زبان مشترک و تعریف مورد توافقی از اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در هر حوزه ی دانشی، لازمه ی احاطه بر ابعاد مختلف آن و پیشبرد آن در ادبیات ملی و بین المللی و رسیدن به فهم مشترک در روابط حرفه ای و آکادمیک است. استفاده ی مجدد از بناهای تاریخی به عنوان روشی پایدار در حفاظت از آن ها، با مجموعه مداخلاتی همراه است که با عناوین گوناگونی مورد اشاره قرار می گیرند. وجود واژگان و اصطلاحات گوناگون در زمینه ی مداخلات کارکردی و کالبدی در بناهای موجود و بناهای تاریخی و کاربرد آن ها به صورت مترادف و بعضاً اشتباه، مسئله ای است که ممکن است فضایی سردرگم در مباحث مربوطه ایجاد کند. هدف این مقاله بررسی این اصطلاحات و مفاهیم و تبیین نقش و کاربرد هریک و روابط میان آن ها است. در این پژوهش، از یک روش تحلیل مفهوم سیستماتیک برای شفاف سازی اصطلاحات مربوط به سازگارسازی استفاده شده است. ابتدا محدوده ی مورد نظر از واژگان پرکاربرد در دامنه ی گسترده تری از مفاهیم حفاظت معماری، تعیین شد و در قالب چارچوبی از رویکردها، سطوح مداخلاتی، برنامه های سازگارسازی و راهبردها ارائه شد. سپس کاربرد اصطلاحات مرتبط تر به صورت ویژه در یک مرور ادبیات به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفتند. «استفاده ی مجدد سازگار» متداول ترین اصطلاح است که مجموعه ای از مداخلات کالبدی و کارکردی در ابعاد مختلف پایداری را دربر می گیرد. واژگان «نوسازی»، «توان بخشی» و «بهسازی» متداول ترین اصطلاحات در مداخلات کالبدی هستند و به طور غالب با اهداف زیست محیطی انجام می شوند. در این میان تغییرات مربوط به سیستم های ساختمانی بیشتر با عنوان بهسازی و تغییرات ساختاری با عنوان توان بخشی شناخته می شوند. اصطلاح نوسازی گسترده تر از دو واژه ی دیگر، در مورد بهبود شرایط کلی بنا در لایه های مختلف به ویژه معماری بنا در جهت تأمین استانداردهای نوین ایمنی و زیست محیطی کاربرد دارد.
۳.

ارزیابی آسایش حرارتی فضای باز مساجد سنتی خراسان بزرگ بر مبنای شاخص PMV (مطالعه موردی: شهرهای قوچان، مشهد، سبزوار و طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسایش حرارتی فضای باز مساجد خراسان نرم افزار ENVI‐MET4 شاخص PMV

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۲
آسایش حرارتی یکی از دغدغه های اصلی معماران به دلیل تاثیرگذاری بر سلامت انسان در قرن اخیر بوده است. مطالعات زیادی در رابطه با آسایش حرارتی در فضای داخل صورت گرفته است، اما آسایش حرارتی در فضای باز با وجود اهمیت فراوان، تا کنون کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. معماری گذشته ایران، بیانگر انطباق بناهای معماری با ویژگی های اقلیمی و زیست محیطی می باشد. وجود تفاوت ها در معماری هر منطقه، بیانگر وجود تمهیدات مختلف طراحی منطبق با اقلیم می باشد، که باعث ارتقاء کیفیت محیطی از لحاظ آسایش حرارتی گشته است. یکی از این مولفه ها که در گونه های معماری مناطق گرم و خشک بارز است، فضای باز می باشد. با این باورکه مساجد سنتی ایران به دلیل ایمان وکارایی معماران، در تمامی زمینه های معماری به خصوص تطبیق با اقلیم از تکامل برخوردار بوده است، پژوهش حاضر با رویکرد آسایش حرارتی که از یک سو به اقلیم به عنوان پدیده ناپایدار و از سوی دیگر با انسان مرتبط است، صحن مساجد سنتی خراسان را مورد ارزیابی قرار داد. هدف پژوهش تعیین فرم بهینه و مناسب برای صحن مساجد معاصر از بین فرم های موجود در مساجد سنتی خراسان بود. محدوده پژوهش خراسان بزرگ (فارغ از مرز بندی های خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی) است، که چهار شهر قوچان، مشهد، سبزوار و طبس به عنوان نمونه موردی، تحلیل گشت. صحن این مساجد بر اساس تناسبات طول و عرض به سه الگو مستطیل شکل با کشیدگی در راستای قبله، مستطیل شکل عمود بر راستای قبله و مربع شکل تقسیم شد. به این ترتیب اثر هندسه صحن از حیث آسایش حرارتی به وقت نماز ظهر در فصل تابستان در چهار پهنه اقلیمی حاکم بررسی شد. آسایش حرارتی در فضای باز در منطقه محصور شده به صورت عددی با نرم افزار ENVI‐MET4 و بر مبنای شاخص PMV مورد تحلیل واقع گشت. نتایج پژوهش حاصل از آنالیزهای آسایش حرارتی تناسبات و فرم حیاط را در اقلیم کوهپایه های مرتفع مربع شکل، در اقلیم کوهپایه های کم ارتفاع مستطیل شکل هم راستا با قبله، در اقلیم دشتی، مستطیل شکل عمود بر راستای قبله و در اقلیم کویری مستطیل شکل هم راستا با قبله نشان داد.
۴.

خانگی شدن رسانه ها، رسانه ای شدن خانه ها؛ فرهنگ مادی فناور ی های رسانه ای و تغییرات خانه و فضاهای خانگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه ای شدن خانگی شدن فرهنگ مادی خانه آینده خانه هوشمند خانه متصل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۳۲
خانه امروزی با خانه سنتی یا پیشاصنعتی، تفاوت های چشمگیری دارد. عوامل پرشماری در تغییرات خانه دخیل بوده اند، اما هیچ یک از آن ها به اندازه ورود فناوری ها بر خانه و فضاهای خانگی تأثیرگذار نبوده اند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرایند پیوند و همنشینی خانه های ایرانی و دستگاه های رسانه ای و تأثیرات متقابل آن ها بر یکدیگر است. در این مقاله، تلاش کرده ایم تا فارغ از وجه محتوایی رسانه ها که اغلب موردتوجه قرار می گیرد با تمرکز بر فرهنگ مادی دستگاه های رسانه ای و به ویژه تلویزیون، فرایند هم زمان خانگی شدن دستگاه های رسانه ای و رسانه ای شدن خانه ها در ایران را بررسی کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دستگاه های رسانه ای در هنگام ورود به درون خانه های ایرانی و در روند خانگی شدن، با مقاومت هایی از درون و بیرون روبه رو بوده اند. ویژگی مشترک این مقاومت ها، با وجود خاستگاه متفاوتشان، ایدئولوژیک بودن آن هاست. همچنین، برپایه یافته های پژوهش، فرایندی از رسانه ای شدن خانه در ایران قابل تشخیص است که با ورود رادیو و به تبع آن، برق، به درون خانه ها ی ایرانی آغاز شده و به تدریج، امروزه به سوی هوشمندسازی روزافزون خانه درحال حرکت است. با حرکت در این مسیر، خانه خود به یک شبه رسانه تبدیل می شود؛ رسانه ای که با ارتباط و پیوند با خانه های دیگر، محله ها، و شهرهای هوشمند، درحال حرکت به سوی «خانه متصل» است.
۵.

اثر معماری مدرسه بر پایداری اجتماعی-فرهنگی در جوامع چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرسه پایداری اجتماع فرهنگ پایداری اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۳
در دنیایی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است برای جلوگیری از گسست و بروز نابسامانی های اجتماعی، نیازمند پایه های محکمی هست تا بتوان از طریق آنها در جامعه هایی با چند سطح اجتماعی و فرهنگی همچنان همبستگی را حفظ کرد؛ برای نیل به هدف پایداری در اجتماع می توان به فضاهای آموزشی که از تمام سنین و گرو ها در آن حضور دارند، به عنوان فضایی اثربخش برای آموزشدهنده و آموزشگیرنده توجه ویژه داشت و با هدف ایجاد حس تعلق و تقویت هویت میان کاربران و مکان انگیزه آنها را به فعالیت در راستای پایداری اجتماعی و فرهنگی افزایش داد. از آنجا که مناطق محروم اخیراً مورد توجه مسئولان و خیرین مدرسهساز جهت کمک به محرومیت زدایی قرار گرفته است، جا دارد که پژوهشگران حوزه معماری و شهرسازی نیز به صورت علمی این مسیر را تبیین و اجرایی کنند. پرسش های تحقیق پیشرو این است که آیا می توان در سطح کلان با در نظر گرفتن عوامل پایداری در طراحی مدارس به پایداری اجتماعی- فرهنگی جامعه با لایه های اجتماعی متفاوت کمک کرد؟ کدام یک از عوامل پایداری در طراحی مدارس تأثیر بیشتری در پایداری اجتماعی- فرهنگی دارد؟ کدام یک از شاخص های طراحی مدارس مورد توجه قرار گیرد امکان تحقق پایداری اجتماعی- فرهنگی نیز افزایش خواهد یافت؟ در این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای همچنین تجزیه و تحلیل امتیازات به دست آمده از پرسشنامه، میزان تأثیر شاخص های طراحی مدرسه با عوامل پایداری اجتماعی- فرهنگی، طرح و فرم مدرسه و حیاط از موارد تأثیرگذار در ارتقاء پایداری اجتماعی- فرهنگی در کالبد مدرسه شناخته شد.
۶.

راهکارهای مؤثر بر رشد انگیزشی کودکان کم توان ذهنی بر پایه روانشناسی محیطِ فضاهای آموزشی

کلیدواژه‌ها: کودکان کم توان ذهنی رشد انگیزشی روانشناسی محیط فضاهای آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۹
کودکان کم توان ذهنی به واسطه تفاوت در ویژگی های جسمانی، عقلانی، رفتاری و اجتماعی تمایز بسیار چشم گیری با سایر کودکان دارند. ازآنجایی که این قبیل از اختلالات، منجر به بروز مشکلات عدیده ای در زمینه رشد فردی و اجتماعی این کودکان می شود، در سال های اخیر، طراحی معماری فضاهای آموزشی به عنوان یکی از اصلی ترین و تأثیرگذارترین فضاها در بهره وری حداکثری از توانایی این کودکان محور توجه بسیاری از معماران قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناخت و ارائه راهکارهایی در راستای بهبود کیفیت فضاهای آموزشی کودکان کم توان ذهنی جامعه با تکیه بر دانش روانشناسی محیط سعی در ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر در راستای شناخت و پاسخگویی به این پرسش بوده که «در فرآیند بهبود حالات و اختلالات کودکان کم توان ذهنی چه مؤلفه ها و راهکارهایی در زمینه روانشناسی محیطی فضاهای آموزشی می تواند منجر به ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان شود؟». روش تحقیق حاضر دارای ماهیت کیفی و وابسته به راهبرد توصیفی-تحلیلی است. پردازش این موضوع در ابتدا بر پایه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در راستای شناخت و تحلیل مولفه های محیطی مؤثر بر روان این کودکان بوده و در ادامه از بررسی های میدانی و مشاهده جهت تقویت روایی تحقیق بهره برده است. نتایج نشان می دهد که کودکان کم توان ذهنی به جهت برخورداری از ذهنی مضطرب و آشفته تر نسبت به سایر کودکان حساسیت بیشتری در برخورد با محیط های گوناگون از خود بروز می دهند. در این راستا بهره گیری از عناصر معماری نظیر رنگ و فرم مناسب، جنس مصالح و تناسبات و همچنین ایجاد فضاهای اجتماع پذیر و فعالیت های مشارکتی در کنار بازی سازی های مطلوب در فضای آموزشی، تأثیر به سزایی در بهبود عملکرد ذهنی آنان داشته و منجر به افزایش آرامش ذهنی، استقلال فردی، ارتباطات اجتماعی و درنهایت ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان در فضاهای آموزشی می گردد.
۷.

سازه متحرک دو جهته با قابلیت انطباق پذیری (ترکیب مفصل جلو و عقب رونده به همراه ساختار اتصال دهنده)

کلیدواژه‌ها: معماری انطباق پذیر مدولار متحرک خود ساختار خودآگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۷
معماری متحرک و محیط های انطباق پذیر از موارد قابل توجه در عرصه معماری هستند. نحوه دستیابی به محیطهای خود ساختار باقابلیت انطباق پذیری مسئله اصلی پژوهش است که این روش دستیابی، از کوچک ترین جزء تا بزرگ ترین بخش آن را در برمی گیرد. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به طراحی و ساخت محیطی متحرک و پاسخگو است که بتواند با جمع آوری داده های محیطی الگوی مناسب را انتخاب و استفاده کند. روش تحقیق از نوع کاربردی است که با استفاده از اصول موجود در پژوهش های پایه، به دنبال توسعه روش های موجود است. مهم ترین جزء تحقیق، طراحی مفصل از طریق احجام منتظم و امکان های باز و بسته شدن است. پژوهش دو مورد از مناسب ترین این احجام یعنی هشت وجهی و بیست وجهی منتظم را مبنای بررسی قرار داد. این پژوهش از طریق بررسی هندسه های چندوجهی و مدل سازی آن در نرم افزار راینو 6 و امکان سنجی از طریق نرم افزار سالیدورک 2021 سرویس پک 4 و تحلیل محیط از طریق پایتون و صدور فرمان به وسیله سیستم عامل رباتیک انجام شد. مطالعات نشان داد که با استفاده از هندسه های هشت وجهی و بیست وجهی می توان به ساختار مدولاری دست یافت که قابلیت حرکت در محیط و ایجاد سامانه ای خود ساختار را دارد. همچنین امکان خودآگاه کردن ساختار با استفاده از واحدهای ادراکی و عملگر وجود دارد. سازه طراحی شده در حالت هشت وجهی فشرده و بسته است و از دو جهت می تواند به حالت بیست وجهی تبدیل شود که این دو حالت از یک سو آن را به عقب و از سوی دیگر محرک آن رو به جلو است و به این ترتیب می تواند حرکت سازه را تداعی کند. در بین دو مفصل طرفین، سازه ایستا و لولایی ساده با حداقل حرکت قرار می گیرد که مفاصل متحرک را به هم وصل کرده و یکپارچگی موجود را ایجاد می کند.
۹.

ارزیابی سطح سلامت مناطق مسکونی بر پایه طب سنتی؛ مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طب سنتی شهر سالم معماری سلامت مسکن کاشان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش انجام شده که عوامل مؤثر بر سلامت سکونتگاه های شهری بر پایه طب سنتی کدام اند؟ و با موردکاوی به این پرسش ها نیز پاسخ می دهد که آیا سکونتگاه های کاشان با معیارهای مورد تأکید طب سنتی همخوانی دارد؟ کدام مناطق شهری کاشان برای مکان گزینی مسکن سلامت بخش مناسب هستند؟ هدف این پژوهش تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی در شهر کاشان بر پایه شناخت بستر اقلیمی، طبیعی و مصنوعی با تکیه بر نتایج مستندات طب سنتی و نیز ارائه نمونه ای از شیوه مطالعات کاربردی در مقیاس شهری برای دستیابی به مناطق مسکونی سلامت محور است. پژوهش از نوع پژوهش موردکاوی در شهر کاشان بوده که با شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده است. بر پایه یافته ها، طب سنتی برای مکان گزینی سکونتگاه های شهری، شناخت عواملی همچون اقلیم شامل عرض جغرافیایی، پستی و بلندی، بادها، جنس زمین، معادن، آب های طبیعی موجود و نحوه سامان دهی بناها برای سازگاری با اقلیم (به عنوان بستر طبیعی و مصنوعی) و ویژگی های ساکنان شهر را لازم می شمرد. برای تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی، نخست باید شرایط اقلیمی، عوارض طبیعی و مصنوعی شهر و سالم بودن هوا بررسی شده و سپس کارآمدی ساختار بلوک های مسکونی ارزیابی و راهکارهای سلامت بخش محل سکونت پیشنهاد شود. مهم ترین عوامل محیطی کاهنده سطح سلامت مناطق مسکونی کاشان، هوای گرم وخشک در فصول گرم، ریزگردها در بهار و تابستان، آلاینده ها در پاییز و زمستان و ساختار برون گرای واحدهای مسکونی و گشودگی تک سویه بلوک های مسکونی هستند. راهکارهای سلامت بخش مناطق مسکونی عبارت اند از: انطباق ساختار گذرهای شهری بر گذر آب های سطحی، سویابی بلوک های مسکونی بر پایه بهره گیری از شرایط سلامت بخش باد و آفتاب، مرکزیت فضای باز در ساختار عرصه و اعیان بلوک های مسکونی برای کاهش گشودگی های بیرونی و مصونیت از هوای خشک و آلوده. نتایج تحلیل ها گویای آن است که بالاترین سطح سلامت در شهر کاشان بر پایه مجموع عوامل کالبدی در معماری و شهرسازی، در بافت سنتی و حوزه باغات دشت فین و پایین ترین سطح آن در بافت جنوب شرقی شهر است. در کل سطح سلامت در معماری و شهرسازی کاشان میانه مایل به سلامت است.
۱۰.

ارزیابی شاخصه های مسکن سلامت در کاشان؛ مطالعه موردی: سلامت هوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طب سنتی سلامت مسکن معماری سنتی کاشان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۹
امروزه موضوع تأمین سلامت از طریق تنظیم محیط، به یک نیاز ضروری و جاری تبدیل شده است. مسئله اصلی این پژوهش یافتن شاخص ها و الگوی مسکن تأمین کننده سلامت از زاویه هوا، تهویه و تنفس براساس طب سنتی و همچنین مطالعه نمونه های موفق مسکن سنتی و معاصر کاشان از بعد سلامت هوا است و هدف کاربردی برای امکان سنجی استفاده معاصر دارد. پژوهش از نوع میان رشته ای و کیفی با روش استدلالی و تحلیلی و مصداق پژوهی است. تنظیم شاخصه ها به کمک مصاحبه با پژوهشگران طب و معماری بوده و برای راستی آزمایی نتایج از روش تست نرم افزار تحلیل انرژی ساختمان، دیزاین بیلدر، استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها جستجو در منابع کتابخانه ای، مقالات مربوط به نشریات معتبر طب و معماری و مصاحبه اکتشافی برای تعمیق فهم موضوع بوده است. براساس نتایج شاخصه های مسکن سلامت از بعد هوا در کاشان باید بتواند گرما و خشکی هوا را با رطوبت و خنکی به تعادل برساند و از هوای گرم وخشک بیرون در امان باشد. شاخص ها شامل مکان گزینی بهینه محل سکونت، طراحی اقلیمی و مبتنی بر کوچ فصلی یا روزانه، اولویت فضای باز و نیمه باز بر فضای بسته، پیوند فضاها، محصورسازی برای کنترل هوای آلوده، تعامل معماری و طبیعت، توازن بین کارکرد فضا و هوا و کاربرد الگوهای بومی معماری می باشد. در خانه های معاصر کاشان نبود جریان هوای طبیعی به سبب قرارگیری بازشوها در یک جداره، محرومیت از فضای باز و سرپوشیده با کارکرد معیشتی و اولویت آفتاب گیری بر بادگیری از مهم ترین عوامل ناکارآمدی خانه های معاصر کاشان در تأمین سلامت هوا می باشد.
۱۱.

تبیین خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری و سنجش میزان اثربخشی آن بر ایده پردازی و خلق اثر دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری الگو خوانش الگومحور کیفیت ایده پردازی تنوع ایده پردازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۷
در مقاله پیش رو، ضرورت اثربخشی و به کارگیری دانش تاریخ در امر طراحی معماری مطرح است. به عبارتی، اینکه چگونه داده های تاریخی می توانند رهیافتی جهت ارتقای بینش طراحی در دانشجویان باشند. بررسی و تحلیل ادبیات موضوع نشان می دهد یک ی از چالش های آم وزش معم اری، کم ک ب ه دانش جویان در مرحله ایده آفرین ی است. بر این اساس، یﮑﻰ از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎیﻰ ﮐﻪ در ﻓﺮآیﻨﺪ ﻃﺮاﺣﻰ ﺗﻮﺳ ﻂ ﻃﺮاﺣﺎن و داﻧﺸ ﺠﻮیﺎن اﻧﺠﺎم می پذیرد، رﺟﻮع ﺑﻪ پیشینه ها و طرح های ﻣﺸﺎﺑﻪ اﺳ ﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ، ﺟﺴ ﺘﺠﻮی اﺑﺰارﻫﺎیﻰ ﮐﻪ بتوانند در استفاده روﺷﻤﻨﺪ از پیشینه ها و ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ ویژگی های ﺑﻨﯿﺎدیﻦ آنها ﻣﺆﺛﺮ باشند، ﺑﺎاﻫﻤﯿﺖ خواهد بود. مناسب ترین راه حل پیش رو، هدفمند نمودن آموزش تاریخ معماری با تغییر در الگوهای تدریس و آموزش شیوه ها و روش های صحیح اقتباس از پیشینه ها به دانشجویان و روش های کاربردی جهت دست یابی به عناصر و الگوهای مناسب طراحی است. در مقاله پیش رو مفروض است که الگویابی و الگوخوانی از مصادیق معماری و بسط تصویری، مفهومی و تعمیم به نیازهای معاصر در آموزش تاریخ معماری، بر کیفیت و تنوع ایده پردازی دانشجویان معماری تأثیر مثبت می گذارد. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ، مهم ترین ﭘﺮﺳﺶ های ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ آن اﺳﺖ ﮐﻪ کاربست خوانش الگو محور در آموزش تاریخ معماری، چه تأثیری بر فرآیند ایده پردازی و خلق اثر دانشجویان معماری دارد؟ و مؤلفه های خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری چه هستند؟ لذا با هدف دست یابی به راهکارهای کاربردی کردن الگوها و مفاهیم مصادیق تاریخ معماری در طراحی معمارانه با استفاده از خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری، از روش ترکیبی (کیفی-کمی) و با راهبرد تجربی و همچنین از ابزار مطالعه مبنایی کتابخانه ای (از طریق مطالعه و بررسی نظریه ها و تعاریف مرتبط)، پرسش نامه دانشجویان (تحلیل محتوا)، مطالعه میدانی و در آخر، اجرای پیش آزمون و پس آزمون و تحلیل نتایج آن بهره برده شده است. با استناد به نتایج استخراج شده از آزمون ها و پس از کنترل کردن تأثیر نتایج پیش آزمون، کیفیت و تنوع ایده پردازی گروه گواه و آزمایش، اختلاف معناداری با هم داشته و با توجه به بالا بودن میانگین گروه آزمایش، این به منزله تأثیر مثبت کاربست خوانش الگومحور در آموزش تاریخ معماری بر کیفیت و تنوع ایده پردازی و خلق اثر دانشجویان معماری بوده است.
۱۲.

خوانش انواع حرکت در مسکن بر مبنای فرهنگ حریم معاصر (نمونه موردی: سه خانه برگزیده معماری معاصر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت - سکون درون خانه چیدمان فضا فرهنگ حریم ارتباط محیط - انسان اجزای مسکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۸۱
ارزش های فرهنگی متاثر از رفتار، نگرش و باورهای افراد در فرهنگ های جاری میان افراد، تنظیم حریم مطلوب افراد را در ارتباط دو سویه انسان-محیط، مهم ترین عنصر معرف حریم ارتباطات تفسیر می کند. انسان ها، در این تعامل، ترجیحات و تعاریف متفاوتی از حریم، ارتباط خود را با دیگران و دیگر فضاها دارند. هدف این مقاله، دریافت آرایش کالبدی مطلوب حریم متناسب با  فرهنگ اسلامی جاری و موجود میان افراد در مسکن معاصر است. جامعه آماری براساس فرمول کوکران محاسبه شد که تعداد 78 معمار اسلامی را شامل می شود. در مرحله اول، جهت شناخت شاخصه های ارتباطی انسان- محیط و میزان معناداری ارتباط میان انسان و اجزای خانه، از ابزار پرسشنامه و نرم افزار SPSS و آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس، استفاده شد. سپس برای سنجش میزان اثرگذاری الگوی پایه چیدمان حریم به دست آمده از آرا صاحب نظران معماری اسلامی، سه خانه برگزیده معاصر ایران انتخاب و در نرم افزارهای Depth Map و  A-Graph، به ترتیب حریم دیداری و حریم ارتباط فضاها(حرکتی)، بررسی شد. یافته ها نشان می دهد که پذیرایی با اثرپذیری و اثرگذاری کم به نسبت سایر فضاها، نقش عنصر میانه در برقراری ارتباط(حرکت) و ایجاد حریم در خانه را دارد. همچنین در الگوی پایه از چیدمان حریم در خانه براساس آرا نظر معماران اسلامی، دو هسته درون(فضای خصوصی) و بیرون(فضای عمومی) و پذیرایی به عنوان هسته رابط فضاها هستند که سایر عملکردها با تعیین فاصله(عمق) و نوع هم جواری(هم پیوندی) با انواع عناصر کالبدی(طبقه، دیوار، پرده...) با هسته رابط در الگوی معاصر جایگذاری می شوند. بنابراین شناخت چیدمان فضایی مطلوب در فرهنگ اسلامی مورد پذیرش افراد در موقعیت های زیستی متفاوت، این امکان را برای معماران ایجاد می نماید تا در تعیین ارزش حریم هر جز خانه، چیدمان فضایی مطلوب حریم افراد در خانه معاصر ایرانی را پینشهاد نمایند.
۱۳.

مبانی نمادپردازی رنگ در عرفان شیعه و سنی و الگوی استفاده از آنها در خانقاه- مزارهای شیعی و سنی ایران (با تأکید بر خانقاه-مزارهای شیعی و سنی قرن هشتم و نهم ه.ق در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنگ خانقاه-مزار نماد شیعه سنی معماری اسلامی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۱۳
تزیینات رنگی در معماری اسلامی همواره محمل بیان معانی بوده اند. کاربرد نمادپرداگرایانه از رنگ در خانقاه-مزارها، به دلیل مکانیت عرفانی آن بیش از دیگر آثار معماری اسلامی مشهود است. هدف از این مقاله تفسیر نمادپردازی های رنگی در عرفان شیعه و سنی و بررسی میزان تطابق این مبانی در خانقاه-مزارهای شیعی و سنی در ایران می باشد. سؤال های پژوهش عبارتند از: 1. کدام رنگ ها از منظر شیعه و سنی حائز اهمیت اند؟ 2.آیا نمادپردازی های رنگی خانقاه-مزارها تحت تأثیر احادیث و تعالیم عرفا بوده اند؟ 3. تشابهات و تمایزات نمادپردازی های رنگین خانقاه مزارهای شیعی و سنی چیست؟ روش تحقیق در این پژوهش، بصورت تحلیلی- تفسیری و مورد-پژوهی می باشد. داده ها از منابع دینی و عرفانی استخراج، بررسی و تحلیل شد و سپس با داده های بدست آمده از مطالعات میدانی مقایسه گردید. با توجه به اهمیت تصوف در دوره ایلخانی و تیموری و ایجاد خانقاه های طریقت های مختلف متصوفه در این بازه زمانی، جامعه آماری نیز، خانقاه-مزارهای برجای مانده از همین دوره می باشد. از این میان، چهار نمونه از مطرح ترین آنها، خانقاه مزارهای شاه نعمت الله ولی و شیخ صفی الدین اردبیلی به عنوان نمونه های شیعی و خانقاه-مزارهای بایزید بسطامی و شیخ احمد جامی به عنوان نمونه های سنی انتخاب شد.نتایج نشان می دهد که در نگرش شیعه، حق تعالی، تجلیات نوری رنگین چهارگانه ای بر عرش دارد و این انوار ملون که با توجه به تفاسیر، وجود نوری ائمه اند، در دیگر مراتب هستی تجلی و سریان دارند و در هر مرتبه ای تأویلی برای این رنگ ها می توان قائل شد. این رنگ ها نشان تمایز تجلیات در قوس نزول می باشند و سالک مستعد، تجلیات رنگین را در قوس صعود شهود می کند. در نظریات عرفای سنی نیز رنگها نشانگر منازل سلوک اند و طیفی از انوار رنگیِ متجلی شده، نشان چگونگی تکامل سالک در قوس صعود است. بررسی ها نشان می دهد که تزیینات رنگی چهار خانقاه-مزار در قرابت با این تعالیم بوده اند. در هر چهار نمونه، رنگ غالب استفاده شده در نمای خارجی بناها، آبی می باشد که در مراتب ابتدایی قوس صعود است و در تعالیم اهل سنت نماد رویگردانی از آفاق دارد و در نماد پردازی برخی طریقت های شیعی، نشانه مرتبه اطمینان و ابتدای سیر در صفت "الباطن" است. اما در بخش داخلی، تمایزی بین خانقاه-مزارهای شیعی و سنی وجود دارد. در خانقاه-مزارهای شیعی نمود رنگ های قرمز، زرد، طلایی، سبز، سفید و مشکی بیشتر است که به ریشه ولایی و جایگاه ملکوتی و جبروتی این رنگ ها در نگرش شیعه باز می گردد.
۱۴.

ارزیابی آسایش راحتی و بررسی شاخص های آسایش حرارتی PMV و PPD بر مبنای نور روز و جهت گیری خانه، در خانه های سنتی بافت یزد (نمونه موردی: خانه ملک زاده شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نور روز جهت گیری یا رون خانه PMV PPD آسایش راحتی و حرارتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۴
نور در معماری سنتی ایران نقشی مهم و اساسی دارد؛ به گونه ای که خلق کیفیت های فضایی بر عهده نور است. در پژوهش حاضر از دیدگاه مسئله آسایش افراد در محیط، بررسی اطلاعات و تحلیل داده ها بر مبنای نور روز در خانه که بیشترین استفاده را در میان سایر عملکردها دارد، انجام شده است. این پژوهش با هدف چگونگی فراهم آوردن شرایط آسایش راحتی و شاخص های آسایش حرارتی PMV و PPD، خانه ملک زاده شهر یزد را به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار داده است. برای این منظور اتاق پنج دری مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته و مدل سازی توسط نرم افزار الگوریتمیک گرس هاپر، آنالیزها توسط پلاگین های هانی بی و لیدی باگ صورت پذیرفته است. وضعیت فعلی اتاق پنج دری (رون راسته) و پنج وضعیت پیشنهادی شامل قرارگیری خانه به صورت رون اصفهانی و کرمانی، جهت گیری خانه به سمت شمال، افزایش و کاهش ارتفاع درب اتاق پنج دری ارائه و آنالیز شده و در نهایت با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قرارگیری اتاق پنج دری در حالت رون راسته نسبت به وضعیت های پیشنهادی در محدوده DA (Daylight Autonomy) برابر %50 قرار دارد و معادل 300lux نور دریافت می کند، که آسایش راحتی ساکنان را فراهم می آورد. همچنین با PMV برابر +0.53 و PPD برابر %14.38 بالاترین شرایط آسایش حرارتی را در میان وضعیت های پیشنهادی دارد. پتانسیل کاربردی اتاق پنج دری خانه ملک زاده با توجه به موقعیت قرارگیری در ساختمان، در طول سال توانسته فضایی با نهایت آسایش حرارتی و راحتی را فراهم آورد.
۱۵.

تبیین تمایزات حریم خواهی ساکنان در مسکن بومی چهار پهنه اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم حریم پذیری خانه های سنتی (بومی) مزاج اسلامی- شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۳۱۹
طب کهن نیاز های جسمی و خلقی انسان در اقلیم های مختلف را براساس مزاج غالب مناطق متفاوت می داند. معماری در صدد ایجاد ساختمانی پاسخ گو به نیازهای آسایشی و فرهنگی منطبق با مزاج در خانه اقلیم های مختلف است. نیاز حریم و سلسله مراتب فضای زیست و تأکید بر قلمرو و شیوه تعامل اجتماعی یکی از همین ابعاد فرهنگی و روانی است. مطالعات قدیم و جدید آن را تحت اثر مزاج منطقه تا حدودی متفاوت دانسته اند. این پژوهش، با بررسی پیکره بندی حریم فضایی خانه ها در چهار اقلیم، تفاوت های مزاجی حریم با راهکارهای آن را می یابد. روش پژوهش موردی با راهبرد ترکیبی (روش های توصیفی-تحلیلی در گونه شناسی، استدلال منطقی، تفسیر داده ها با مبانی مزاج، و شخصیت شناسی) و تعمیم داده هاست. مطالعهاسناد معماری، با انتخاب شهرهای مبنا(با مقایسه دما، رطوبت نسبی در نمودار بیوکلماتیک انسانی، و ضریب خشکی دومارتن)،تفاوت های معناداری را در درصد مساحت فضای بسته تا باز و خصوصی تا عمومی خانه های چهار اقلیم نشان داد. تفاوت های کالبدی براساس روان شناسی و طب سنتی و جدید تفسیر شد. نتایج با حریم خواهی[1]خانه های اقلیم چهارگانه ایران از درجه 1 اقلیم گرم-خشک تا درجه 4(کم حریم ترین) اقلیم سرد-مرطوب درجه بندی شد. شاخصه فرهنگی-کالبدی(سیالیت و شفافیت زیاد فضایی اقلیم سرد و مرطوب در مقابل درون گرایی اقلیم گرم-خشک) قابل توجه بود. پروفیل حریمی ساکنان خانه های چهار اقلیم براساس امنیت مطلوبشان رسم شد. دانش جغرافیای حریم انسانی به معماران برای تعبیه کالبدی همسو با نیاز حریمی ساکنان کمک می کند. [1]. ویژگی حریم خواهی معادل میزان تمایل افراد به داشتن حریم در مواجهه با دیگران و فضاهای کالبدی درنظر گرفته شده است.
۱۶.

بررسی امکان تفسیر و گونه شناسی شهرهای ایرانی-اسلامی بر اساس نظریه روح مکان شولتز، تعریف روح مکان شهرهای ایرانی- اسلامی و جستجو آرمان شهر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روح مکان شولتز پدیدارشناسی شهر ایرانی-اسلامی باغشهر صفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۳۲۱
نظر به دیدگاه نوربرگ شولتز، هویت معماری شهرهای باستانی بین چهار الگوی کیهانی، رمانتیک، کلاسیک و مرکب تقسیم و روح مکان شهرهای اسلامی در گستره شهرهای کیهانی قرار می گیرد. اما آیا شهرهای ایرانی-اسلامی همه داری روح کیهانی هستند؟ الگوی آن ها با توجه به الگوی ساختاری نظریه شولتز چیست؟آیا ابعاد فرهنگی و معنایی ناشی از بستر محیطی را هم می-توان در محیط های اسلامی پذیرفت و تسری داد؟ در این تحقیق تلاش شده با بازنگری در نظریه روح مکان و بررسی شهرهای ایران الگوی آن ها کشف و بومی سازی شود. در فرایند طراحی استفاده از الگوهای بومی منطقه کمک شایانی به باززنده سازی هویت مکان می کند، هویتی که امروزه با توجه به گسترش طراحی های غیر مربوط در حال کمرنگ تر شدن است. پژوهش حاضر با بهره گیری از مطالعات میان رشته ای به صورت کیفی، پدیدارشناسی و کتابخانه ای و ارتباط با مطالعات اقلیمی، منظر، شهرسازی و تأثیر روانشناسی بر این مؤلفه ها تلاش می کند روح مکان موجود در شهرهای ایرانی-اسلامی را معرفی و بدین ترتیب تئوری شولتز را مورد بازبینی قرار دهد. در این پژوهش شهرهای ایرانی در چهارچوب نظریه شولتز بررسی و گونه شناسی این شهرها از دو منظر موضع شناسی و سیماشناسی صورت می گیرد؛ در حقیقت ساختار این نظریه ظرفی برای تعریف هویت اسلامی شهرها است. نتایج حاکی از آن است که هر چهار الگو در شهرهای ایرانی- اسلامی قابل تعریف است و تحت تأثیر عواملی چون اقلیم شهر، اعتقادات و فرهنگ، تمدن و شهرسازی گذشته شکل گرفته است. در این میان باغشهر صفوی با داشتن روح مکان مرکب، به عنوان یک آرمانشهر برای شهرهای ایرانی- اسلامی الگو است.
۱۷.

سنجش ارزشهای ایرانی اسلامی و انسانی در ادوار دگردیسی شهر از بافت سنتی به مدرن و شیوه حفظ آن در شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت ادوار تاریخی شهر دگردیسی شهر اسلامی ارزش های انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۳۳۲
بیان مسأله: شهرها در حال تحول هستند. تغییرات در شهرها متناسب زمان و تکنولوژی می تواند نقش ارزش های انسانی را در آن تقویت یا تضعیف نمایند، لذا شناختن دگردیسی و ارزش های اسلامی و انسانی در آن، اهمیت می یابد. تا کنون تلاش هایی برای گونه شناسی سیر تحولات انجام شده که در این مطالعات توجهی به سنجش هویت اسلامی و ارزش های انسانی در این ادوار نشده است. هدف: پژوهش پیش رو میزان تحقق ارزش های انسانی و اصول شهر اسلامی را در سیر دگردیسی شهرها از بافت سنتی به مدرن را بررسی می کند. هدف این است تا سیر نامبرده شده را در ایران و غرب مقایسه نماید و با بررسی اصول و شاخص های شهر اسلامی و ارزش های انسانی نهفته در آن، اهمیت هریک از شاخص ها را در این سیر دنبال نماید. در نهایت نیز برای حفظ آن در شهرهای آینده، راهکارهای کلی ذکر نماید. روش:ضمن استفاده از روش استدلالی، پس از بررسی ویژگی ادوار دگردیسی شهرها و شاخص های ارزش انسانی در تعاریف شهری، با استفاده از روش دلفی در دو راند، نظر صاحب نظران (10 نفر متخصص (با توجه به نظریه هوگراث، کلایتون و بسیاری از دیگر نظریه پردازان که به تعداد 5 تا 12 متخصص اشاره می کنند)) در ارتباط با میزان تحقق هر یک از اصول ارزش های انسانی و شهر اسلامی در ادوار دگردیسی، مورد سنجش قرار گرفته است. یافته ها و نتیجه : یافته ها و تحلیل موارد مستخرج از تکنیک دلفی نشان می دهد که مفاهیمی نظیر طبیعت محوری، خدا محوری، جامعه محوری (اجتماع پذیری) و همچنین اقتصاد، در سیر دگردیسی بیان شده حبیبی و در شهرهای متاخر فراموش شده و تنها برخی مفاهیم مانند جامعه محوری (ارتباطات جهانی) پررنگ تر شده است. لذا در بخش انتهایی مقاله با توجه به فرصت ها و تهدیدها در سیر دگردیسی، به ارائه راهکارهایی کلی جهت ارتقا ارزش های انسانی و حفظ هویت ایرانی اسلامی، در شهرهای آتی پرداخته شده است.
۱۸.

ارایه الگوی برنامه ریزی کالبدی شهر ایرانی اسلامی برای پاسخ به نیازهای انسان از منظر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر اسلامی نیازهای انسان شهر زیست پذیر شهر رشدپذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۴۸۵
مطالعه حاضر، با هدف ارایه الگوی شهر ایرانی اسلامی برای پاسخ به نیازهای انسان از منظر اسلام انجام شد که از روش کتابخانه ای و پرسش نامه به عنوان مهم ترین ابزارهای گردآوری داده های مورد نیاز استفاده شد. رویکرد برنامه ریزی مورد تاکید الگوی ارایه شده، توسعه پایدار شهری با رهیافت برنامه ریزی تعاملی و رویکرد مطالعاتی الگو نیز رویکرد معرفت گرایانه بود. به این صورت که با توجه به اهمیت انسان به شناخت خود از دید اسلام پرداخته و به تبع ابعاد گوناگون وجودی او شهر اسلامی متناسب با انسان و نیازهای جسمانی و روحانی او در چهار رده نیازهای زیست محور، تفریح محور، فرهنگ محور و معنامحور شکل گرفت. سپس به سبب تحقق بهینه هر یک از نیازهای چهارگانه انسان، مهم ترین اصول محتوایی شهر ایرانی اسلامی شامل عدالت، محله محوری، مسجدمحوری، پرهیز از انواع مزاحمت ها، محرمیت، زیبایی و ارتباط با طبیعت معرفی شد. از سوی دیگر در این الگو اهداف شهر زیست پذیر به عنوان مبنای نظری در نظر گرفته شد، با این تفاوت که به جای تاکید بر لایه های پایین (نیازهای جسمانی) بر برنامه ریزی دقیق و رشد حداکثری در تامین لایه های بالاتر (نیازهای روحانی) انسان تحت عنوان شهر رشدپذیر تاکید شد. همچنین در این الگو بر دو ساحت بالقوه نفس تاکید شد که برای عمل کردن براساس آن باید به دو ساحت اول تنها در حد ضرورت پاسخ داد تا لایه های بالاتر شکوفا شوند. درحقیقت هدف اصلی این الگو زمینه سازی و هشدار برای برنامه ریزی دقیق و رشد حداکثری در لایه های سه و چهار (فرهنگ محور و معنامحور) آن بود که این نیز هدف اصلی تعریف انسان است. مهم ترین نکته در شهر رشدپذیر، توجه به بعد چهارم یعنی نیازهای معنامحور بود.
۱۹.

مصالح گزینی بر اساس سازگاری بومی- شخصیتی (درس آموخته هایی از معماری بومی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوم شناسی فرهنگی شخصیت پایه مزاج شناسی مصالح تزئینات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۴
انتخاب مصالح از جمله چالش های مهم در معماری معاصر است. تا جایی که در ضوابط نماسازی بناهای امروزی محدودیتهایی برای انتخاب و بکارگیری آن در نظر گرفته شده است. ورود انواع مصالح به کشور نیاز به مبنای بومی-زیباشناختی آن را ضروری می سازد. چراکه در صورت غفلت از این موضوع چهره اصیل شهرها دچار اغتشاش روز افزون خواهد شد. پژوهش حاضر با بررسی مبانی بومشناختی و انطباق آن با تئوری های شخصیت شناسی سعی در کشف تفاوت های بومی-شخصیتی انتخاب و بکارگیری مصالح گوناگون دارد. سوال تحقیق را می توان چنین مطرح نمود: تفاوت بین شخصیت های گوناگون در انتخاب، فراوری و بکارگیری مصالح چیست و در بناهای منتخب چگونه نمود یافته است؟ از آنجاییکه تزئینات نیز به عنوان عاملی برای کشف تفاوت ها در بکارگیری مصالح اهمیت دارد به تفاوت شخصیت ها در انتخاب ساختار تزئینات نیز پرداخته شده است. روش تحقیق در ایجاد و ساختار بندی مبانی نظری، استدلال منطقی و در استنباط تفاوت بین مصالح و تزئینات منبعث از گوناگونی شخصیتهای بومی تفسیری می باشد. در این پژوهش براساس مبانی استدلالی، خشکی بوم موجب متفکر و قضاوت گر شدن، رطوبت موجب احساسی و ادراکی شدن، سرما موجب برون گرا شدن و گرما موجب درون گرا شدن شخصیت پایه می شود. درون گرایی شخصیت پایه موجب استفاده از مصالح طبیعی، ایجاد تمایز اندک بین ظاهر مصالح، استفاده از مصالح تک رنگ و عدم تمایل به مصالح شاخص کننده می شود. برونگرایی شخصیت پایه موجب استقبال از مصالح جدید، استفاده از مصالح با رنگ های متنوع یا اصلاح رنگ مصالح و ایجاد تمایز بین بخشهای مختلف بنا با تغییر در نوع یا چینش مصالح می گردد. متفکر بودن و قضاوت گری در شخصیت پایه موجب عدم ریسک پذیری در انتخاب مصالح، استفاده از مصالح بافت دار در کنار مصالح صیقلی، تمایل به نشان دادن ترتیب هندسی مصالح با ایجاد وضوح در مرز قطعات و بندکشی ها می شود. احساسی و ادراکی بودن شخصیت پایه موجب ریسک پذیری در استفاده از مصالح جدید، تمایل به اندود کاری روی سفت کاری، استفاده از مصالح طبیعی یا کمتر فراوری شده، استفاده از مصالح با تضاد کم در رنگ و بافت می گردد.
۲۰.

میزان همآوایی سیستم های ساخت صنعتی با معیارهای مسکن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معیار اسلامی مسکن اسلامی سیستم صنعتی ساخت سیستم تحلیل سلسله مراتبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۶
پیرو انقلاب های صنعتی، کارگری، سوسیالیستی و به تبع آن ورود به دوران مدرنیته در قرون معاصر، دو جریان، هموارکننده مسیر صنعتی سازی و تولید انبوه بوده اند. جریان اول، دیدگاه های رو به رشد سوسیالیستی و حافظ منافع کارگران می باشد که به دنبال ایجاد شرایط بهتر سکونت برای طبقه کارگر، از طریق ساخت شهرک های مسکونی با رویکرد صنعتی بودند. جریان دوم، عقبه سرمایه داری معاصر بود که به دنبال حفظ و گسترش منافع خود، ناگزیر از حمایتِ اندیشه های اینترناسیونال برای رسیدن به بازار ساخت و ساز جهانی بوده است. دین اسلام به عنوان دینی کامل، دارای اصول و دستوراتی است که جایگاهی اجتماعی دارند. به نظر می رسد، ساخت ساز صنعتی به عنوان بخشی از فرآیند صنعتی سازی، به دنبال ایجاد آرمان هایی است که می تواند با اهداف اجتماعی دین اسلام دارای اشتراکاتی باشند. در عرصه ساخت و ساز پرسش اساسی تحقیق این است که سیستم های ساخت صنعتی همآوا با اهداف اسلامی چیست؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که معیارهایی در آموزه های مرتبط با مسکن اسلامی وجود دارند که قابلیت ارزیابی سیستم های ساخت صنعتی را دارند. هدف از این تحقیق دسته بندی سیستم های ساخت صنعتی در راستای معیارهای اسلامی مسکن است. هدف این تحقیق این بوده است که با دسته بندی معیارهای اسلامی مرتبط با مقوله مسکن به ارزیابی سیستم های ساخت صنعتی بپردازد. پس از آن، نتایج به دست آمده از ارزیابی، با نمونه های واقعی مورد آزمون قرار گرفته و همبستگی نتایج آن تأیید گردید. در این تحقیق از روش تحقیق AHP، به عنوان سیستم تحلیل سلسله مراتبی برای دقت در رسیدن به نتایج استفاده شده است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و استفاده از پایگاه های یکپارچه اینترنتی بوده است. همچنین از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان برای رسیدن به معیارهای منتخب اسلامی و صنعتی بهره گرفته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش معیارهایی در معماری و مسکن اسلامی وجود دارند که قابلیت تحقق بیشتر توسط برخی سیستم های ساخت صنعتی را دارا می باشند. به طوریکه سیستم پیش ساخته کامل و پیش ساخته با اتوماسیون کامل، بیشترین امتیاز را در رسیدن به معیارهای منتخب اسلامی کسب کردند. نتایج پژوهش حاضر در راستای غنی کردن ادبیات مرتبط با حوزه معماری صنعتی و مسکن اسلامی به کار خواهد رفت و می تواند به عنوان منبعی فکری، جهت کمک به فرآیندتصمیم گیری مدیران و سازندگان، عمل نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان